13 Oct 2007

آئینه اجتماع

نوشته:     :::       13 پیام

دیدم اکثر وبلاگ نویس‌های داخل ایران از سریال‌های (دو ریال‌های) تله‌ویزیونی در ایران می‌نویسند، من هم برای اینکه از دیگران عقب نیفتم، تصمیم دارم امروز از یکی از این سریال‌های تله‌ویزیونی نروژی بنویسم.
این برنامه را به زبان نروژی (Skal vi danse) نامگذاری کرده‌اند که نسخه خارجی آن shall we dance نام دارد.
این برنامه یک مسابقه رقص است که شرکت کنندگان آن از میان شخصیت‌های شناخته شده نروژی انتخاب می‌شوند، و پارتنر رقص این مشاهیر هم بسته به جنس آنها رقاصه‌های حرفه‌ای زن یا مردی هستند که مسئولین برنامه برای این مشاهیر انتخاب می‌کنند تا مربی و پارتنر رقص شرکت کنندگان باشند.
معمولا شرکت کنندگان رقص بلد نیستند، یا حداقل در حد حرفه‌ای بلد نیستند و در این مدت چند هفته که این برنامه برقرار است، به مرور زمان رقص‌های مختلفی را آموزش می‌بینند و هر هفته به نمایش می‌گذارند و داورانی هم که در برنامه حضور دارند رقص‌ها را داوری می‌کنند و در آخر هر برنامه هم رای گیری می‌شود و هر هفته یکی را از بازی اخراج می‌کنند تا شب آخر که یک زوج رقاص برنده نهایی می‌شوند.
مشخصه سریال امسال این برنامه این است که یک آقایی (شاید هم خانمی) در این دوره شرکت کرده که ترانسوستی (transvestite) است (transvestite = کسی که به شکل و شمایل جنس مخالف لباس می‌پوشد) از همه جالب‌تر اینکه این آقا خود یک سکس ولوگ (sexolog) شناخته شده است. در برنامه هفته گذشته این سریال این آقا چنان شورش کرده بود، که صدای داوران را هم در آورد و به او بصورت سربسته گفته شد که ایشان چون در نقش مرد در این برنامه حضور دارد، نباید زیاد رفتار زنانه در رقص‌ها از خود نشان بدهد. اعتراض این داوران بر این بود که در رقص‌های لاتین (رقص‌های آمریکای جنوبی) معمولا نقش مرد و زن بسیار از هم متمایز است، در نتیجه رقاصه‌ها هم چه مرد و چه زن و چه transvestite باید بر همین روال رقص را اجرا کنند.
وقتی این صحنه‌ها را می‌دیدم بی درنگ در نظرم تصاویر دیگری نقش می‌بست. با خودم فکر می‌کردم، مثلا اگر در ایران بخواهند چنین برنامه تله‌ویزیونی را تهیه کنند چه صحنه‌های جالبی که بوجود نمی‌آید!
مثلا فرض کنید در برنامه امسال مجری برنامه شرکت کنندگان را به این ترتیب معرفی می‌کند:
آقایان:
سید علی خامنه ای دامن افاضاته
سید حسین شریعتمداری روزنامه نگار
سید محسن کدیور استاد دانشگاه
سید مصطفی تاج زاده (بیکار!)
سعید حجاریان شهید نیمه جان
خانم ها:
سیده عشرت شایق نماینده مجلس
سیده فاطی رجبی مفسر سیاسی و همسر الهام
سیده معصومه ابتکار (شغل نامعلوم! گفته می‌شود در کار کشت سبزیجات است)
چون شناخت چندانی از هنرمندان رقاص داخل ایران را ندارم، انتخاب این لیست را به عهده بچه‌های داخل می‌گذارم.
نوع رقص‌هایی که باید اجرا شود را هم خودتان زحمت بکشید. البته فراموش نکنید رقص‌ها نباید از بین رقص های کفار انتخاب شود و همگی باید ایرانی یا اسلامی باشد، مثل قر کمر یا باباکرم و الخ.
دوتا از داوران را خودم می‌خواهم انتخاب کنم، بقیه را شما انتخاب کنید.
رئیس داوران غازی مرتضوی
داور دوم غازی حداد

13 پیام   |    |     |     

11 Oct 2007

وقتی که واژه وقاحت هم در مقابل آخوندها شرمنده می‌شود

نوشته:     :::       17 پیام

از امروز صبح وقتی که در وب سایت خبرگزاری ملاها “فارس نیوز” خواندم که آقایان تصمیم دارند روی برنده شدن خانم دوریس لسینگ مانور بدهند (حساب باز کنند)، نمی‌دانم باید به حال ملت ایران گریه کنم یا به ریش ملاها بخندم.
می‌دانید با اینکه همگی آگاهیم که رژیم آخوندی یعنی رژیم وقاحت، رژیم بی شرمی، رژیم بی ریشه گی، و بطور کلی رژیم کثیف جمهوری اسلامی، با این حال هر بار که اینها چهره دیگری از خود را به نمایش می‌گذارند باز متوجه می‌شویم که اینها هنوز از وقاحت و بیشرمی، چیز بیشتری در چنته دارند، فقط باید بیشتر این رژیم دوام بیاورد تا ما به وقاحت هرچه بیشتر آنها پی ببریم.
حالا بخوانید و بخندید به وقاحت ملاها:
خبر اول:
زندگی‌نامه «دوریس لسینگ» برنده کرمانشاهی نوبل ادبیات 2007
خبرگزاری فارس: سرانجام پس از 107 سال آکادمی نوبل جایزه ادبیات خود را به نویسنده‌ای كه در ایران متولد شده است، اهدا کرد.
خبر دوم:
سکوت خبرگزاری‌‌های بین‌المللی به دلیل ایرانی‌‌الاصل بودن «لسینگ»
خبرگزاری فارس: در حالیکه خبرگزاری‌های بین‌المللی ساعتی قبل از احتمال برنده شدن یك نویسنده آمریکائی به عنوان مهم‌ترین نامزد نوبل ادبی امسال خبر می‌دادند، با برنده شدن «دوریس لسینگ»، ایرانی‌‌الاصل بودن وی را مسکوت گذاشتند.

رژیمی که با نویسنده، روزنامه نگار، هنرمند، شاعر و بطور کلی با هر چه اثری از انسانیت دارد در ستیز است، رژیمی که در دوران ننگین 28 ساله‌اش بیشتر از چنگیزخان مغول و هیتلر با فرهنگ، ادب و هنر و هرچه اثری از انسانیت دارد با تمام قدرتش جنگیده و خصومت ورزیده، حالا یک مرتبه یک نویسنده انگلیسی را تنها بخاطر اینکه در ایران به دنیا آمده “ایرانی الاصل” می‌خواند و با وقاحت وارد بازی سیاسی می‌شود تا از هرچه در دنیا به عنوان پدیده‌های انسانی است برای خود تبلیغات دست و پا کند.
شاید بد نباشد به آقایان بی‌سواد مسئول خبرگزاری دولتی فارس گوشزد کنیم که خانم دوریس لسینگ بیشتر از هر چیز برای آثار فمینیستی اش شناخته شده است، همان چیزی که ملاها در این 28 سال دوران ننگینشان با آن ستیزه کرده‌اند.
یکی از منتقدین ادبی نروژی امروز در یکی از روزنامه‌های نروژی نوشته بود که دوریس لسینگ بسیار نوشته، ولی تاثیری که او با کتاب (The Golden Notebook) بر وضعیت زنان گذاشت از همه شاخص‌تر است. به سخنی ساده خانم دوریس لسینگ همان کسی است که اگر در ایران زندگی کرده بود، یقینا در دوران ننگین حکومت آخوندی یا سر به نیست شده بود، یا در بهترین حالت از دست این رژیم دق مرگ شده بود
فقط جهت اطلاع آنهایی که در ایران و زیر نفوذ حکومت ملاها زندگی می‌کنند و شناختی از دوریس لسینگ ندارند توضیح بدهم که این خانم لسینگ از پدر و مادر انگلیسی به دنیا آمده و ایرانی الاصل نیست، تنها در ایران بدنیا آمده است، و حالا رژیم ملاها می خواهد ایشان را هم به نفع خود مصادر کند (به زبان ساده تر می‌خواهند ایشان را هم ملا خور کنند).

17 پیام   |    |     |     

09 Oct 2007

چند سوژه

نوشته:     :::       17 پیام

صبح زود از خواب بیدار شدم رفتم سراغش، می‌بینم داره آروم و با متانت نوای گوش نوازش رو در فضا پراکنده می‌کنه. داشت به آرومی قلپ … قلپ … قلپ … قلپ می‌کرد. می‌گیرم چند تا تکون محکم بهش می‌دم و با نرمی می‌زارمش سر جاش. یک مرتبه مثل اینکه عصبانی شده باشه شروع می کنه به فریاد قلپ‌قلپ‌قلپ‌قلپقلپقلپ سر دادن. به خودم می‌گم عصبانیش کردی ها! ببین چه سر و صدایی از خودش در می‌آره!
روز شنبه انگورهای باغچه رو کندم و همون روز ریختم توی خُم شراب تا شراب سال رو ازش بگیرم. از امروز صبح می‌دونستم که موقع قلپ قلپ کردنش هست. وقتی رفتم سراغش دیدم درست مثل اینکه ساعت شماطه دار داره، سر ساعت فعالیتش رو شروع کرده و معمولا باید امروز و فردا اوج شور و شوقش رو مشاهده کنم.
با وضع آب و هوای امسال توی این اسلو خراب شده، هیچ امیدی به نتیجه کار ندارم ولی باز هم از رو نمی‌رم و مثل هر سال شراب سازی را راه انداختم.
امروز روزی است که چه گوارا کشته شد (9 اکتبر 1967). چند مدت پیش مطلبی رو در باره یک کتاب جدید (Che: La Vida Por Un Mundo Mejor) که در باره زندگی چه نوشته شده می‌خوندم، در اون مطلب خوندم که آقای چه برخلاف باور عده‌ای (از جمله خود من) و برخلاف باورهای همه آنهایی که به چه اعتقاد داشتند (تقریبا تمام انقلابی های سالهای 50 تا 90 میلادی)، انسانی بوده مثل همه دیکتاتورها و حتی در مقایسه با فیدل کاسترو، بسیار قصی القلب تر و خون‌ریز تر و حتی گفته می‌شود دلیل جدایی فیدل کاسترو از او هم همین مساله بوده. زیرا فیدل کاسترو بیشتر به یک انقلاب ملایم اعتقاد داشته و در عوض چه گوارا انقلاب رو به معنی واقعی کلمه اون می‌خواسته، یک چیزی مثل احمدی نژاد خودمون. یادتون می‌آد روزهای قبل از انتخابات ریاست جمهوری آخوندی و آن داستان‌ها که از آقای احمدی نژاد منتشر می‌شد که می‌گفتند او یک تیر خلاص زن بوده و الخ. در مورد چه هم همین مطالب در این کتاب گفته شده. اگر وقت کردم باید این کتاب رو حتما بخونم، تا ببینم که به چه ایده‌آل‌هایی دل خوش کرده بودیم. گفته می‌شه که اکثر آنهایی که قهرمان می‌شن یکی از دلایل آن این است که کشته می‌شوند و اگر زنده بمانند، چنان در زندگی خود گند خواهند زد که از درجه قهرمانی سقوط کنند، مثل همین خمینی خودمان. اگر او هم مثلا در بحبوحه انقلاب 57 کشته شده بود یا به شکلی به درک واصل شده بود یقینا امروز یک بتی می‌شد برای همه گدا گشنه‌های جهان اسلام.
اگر کتاب در دسترس‌تون نیست می‌تونید یک نقد (Review) کوچکی که بر این کتاب نوشته شده رو در این آدرس بخونید (البته به زبان انگلیسی).
پایان بازداشت سگ‌ها
این هم تیتر خبری است که رادیو فردا در رابطه با آزد کردن سگ‌ها از بازداشت در بازداشتگاه سگ‌ها خبر می‌دهد. پس باید نتیجه گرفت که امام امت سگ‌ها را می‌خواهد ول کند و برعکس ملت را در بند نگاه دارد.
حتما امام امت به این نتیجه رسیده که سگ را رها کردن برای پاسدارها و گزمه‌های حکومتی خطری ایجاد نمی‌کند و حتی بیضه اسلام هم به خطر نمی‌افتد، ولی اگر ملت را رها کند، ممکن است این سگ‌ها آسیب ببینند. تازه با آزاد کردن این یکی سگ‌ها یقینا می‌تواند آنها را با این سگ‌ها جفت بزند و توله سگ‌های ملوسی پرورش دهد.

17 پیام   |    |     |     

07 Oct 2007

استمناء با دست بریده حسین شهید!

نوشته:     :::       9 پیام

حتما از تیتر مطلب شوکه شدید!؟ اشکالی ندارد، این شوک‌ها برای بیدار کردن خلق الله نه تنها لازم که حتی واجب هم هست. از همان واجب‌هایی که بعضی مسلمین برای آن حتی حاضرند سر انسان‌ها را گوش تا گوش ببرند.
این اینترنت معجون عجیبی است صبح سحر از خواب بیدار می شوی، حالا فرق نمی‌کند برای چه منظوری صبح سحر از خواب بیدار شده‌ای، اصلا اهمیتی ندارد چه هدفی داشتی، یک مرتبه وقتی این معجون را باز می‌کنی (منظورم در اینترنت است) سر از جاهایی در می‌آوری که اصلا به فکر خودت هم نمی‌رسد.
داستان از این قرار است که امروز وقتی صبح ساعت 6 از خواب بیدار شدم قبل از هر چیز میل‌ها را مرور کردم. یک دوستی دارم که گاهی اوقات لینک‌های جالبی را که پیدا می‌کند برای من هم ارسال می‌کند. امروز هم چند لینک ارسال کرده بود از آن جمله یک لینکی هم داده بود به یک وبلاگ که یک روزنامه نگار افغان آنرا می‌نویسد. منظورش را از ارسال این لینک نفهمیدم، همین طوری که وبلاگ را بالا و پائین می‌کردم یک مرتبه دست راست کنار وبلاگ در قسمت لینکدانی، چشمم افتاد به لینکی با این تیتر:
آیا جایز است انسان با دست همسرش استمناء کند؟
در ادامه لینک آمده بود:
ملاعبه و تماس بدن مرد با همسرش به قصد خروج منی اشکال ندارد. همچنین جایز است زن با آلت شوهرش بازی کند تا منی خارج شود، این کار از موارد استمناء حرام نیست. — (از سایت استفتائات آقای خامنه ای)
برای اینکه مطمئن شوم که این یک شوخی نیست، تقه‌ای زدم رفتم به آدرس مربوطه و بعد از کمی بالا و پائین کردن اصل نوشته را یافتم. در معرفی این وبلاگ نوشته شده:
این وبلاگ به طرح مسایل علمی در زمینه ی تاریخ، فرهنگ و پژوهش می پردازد. برخی از آثار این وبلاگ، عمدتا در مجلات معتبر به چاپ رسیده و یا به مراکز معتبر علمی ارائه شده اند.
جهت استفاده از آثار فوق. داشتن اهداف صرفا علمی. رعایت اصول استناد و امانت داری الزامی است.

با دانستن اینکه منبع مطلب تا این اندازه معتبر است! که حتی “در مجلات معتبر” هم مطالب اش به چاپ رسیده!!! پس شک را جایز ندانستم و تصمیم گرفتم در ترویج این همه علم! و فرهنگ! و معرفت! کوشا باشم و این قسمت مهم را از این وبلاگ معتبر! و مهم!، صرفا برای اهداف علمی! و با رعایت اصول استناد و امانت داری به چشم و گوش شما هم برسانم.
برای اینکه زیاد دنبال اصل موضوع نگردید، دست بریده حسین شهید را در حال استمناء می‌توانید در سوال شماره 808 در بخش استمناء به این صورت ملاحظه فرمایید:
س 808 : آیا جایز است انسان با دست همسرش استمناء کند؟ آیا فرقی می‌‏کند که این عمل در اثناء جماع یا غیر آن باشد؟
ج: ملاعبه و تماس بدن مرد با همسرش به قصد خروج منی اشکال ندارد. همچنین جایز است زن با آلت شوهرش بازی کند تا منی خارج شود، این کار از موارد استمناء حرام نیست.
در خاتمه برای اینکه مسلمین که کمی خنگ تشریف دارند هم از اصل موضوع علمی مطلع شوند توضیح کوچکی را لازم می‌دانم:
دلیل اینکه استمناء که در اصل در اسلام حرام است یک مرتبه با دست زن حلال می‌شود این است که، امام امت از دست راست ضایع هستند (چلاق تشریف دارند) و برای رفع این گونه واجبات نیاز به دست غیر دارند در نتیجه یک مرتبه امر بر ایشان مشتبه شده که استمناء با دست دیگران جایز است، حتی با دست بریده حسین شهید.

9 پیام   |    |     |     

05 Oct 2007

موسسه نظرسنجی گالوپ: 56 درصد ملت ایران خواهان دخالت ملاها در حکومت هستند!!!

نوشته:     :::       6 پیام

خبری را امشب در رادیو فردا شنیدم. خبر را سعی کردم بازنویسی کنم اصل خبر را ضبط کرده‌ام، آنرا می‌توانید در این آدرس گوش کنید MP3.
این هم بازنویسی شده خبر:
موسسه نظرسنجی گالوپ، آماری را در شش کشور اسلامی و آمریکا گرفته، در این نظرسنجی از نمونه آماری سوال شده که آیا معتقدند که رهبران مذهبی باید در امر قانونگذاری حضور فعال داشته باشند یا نه. در تمام این کشورها نمونه‌های آماری موافق دخالت رهبران مذهبی در کار قانون گذاری بوده‌اند. بر اساس این نظرسنجی 65 درصد در آمریکا و 56 درصد در ایران موافق این هستند که رهبران مذهبی باید در امر قانونگذاری شرکت داشته باشند.
در اندونزی که بزرگترین کشور اسلامی است 53 درصد با حضور رهبران مذهبی در امر قانون گذاری مخالف هستند. در کشورهایی که این نظرسنجی انجام شده اکثریت گفته‌اند که دین از ضروریات زندگی آنهاست.
درصد مردمی که دین را از ضروریات زندگی خود می دانند در ایران 74 درصد و در آمریکا 68 درصد است.
ایران، مصر، اندونزی، پاکستان، فلسطین و ترکیه شش کشور مسلمانی بودند که در این نظرسنجی شرکت کرده‌اند و آمریکا هم در آن شرکت داشته است. ترکیه برخلاف دیگر کشورهای مسلمان حاضر در این نظرسنجی، بیشتر مخالف نزدیکی دین و دموکراسی و مذهب و قانون گذاری بوده است.
نظرسنجی گالوپ از 1000 نفره بالای 15 سال در هر کشور و از مارس 2005 اسفند 1383 تا سپتامبر 2006 شهریور 1385 انجام شده است.
شاید بد نباشد از موسسه گالوپ چند سوال اساسی پرسید.
اول از همه این نظر سنجی چگونه انجام شده، آیا نظرسنجی بصورت حضوری انجام شده؟ اگر چنین است با کدام استدلالی پاسخ‌ها در ایران را جدی گرفته‌اند. همه می‌دانند که در ایران امروز مردم مثل آدمهای مار گزیده از همه چیز می‌ترسند، پس نباید توقع داشت که در یک نظرسنجی از این نوع حرف دلشان را بزنند.
ترتیب و نوع سوالها چگونه بوده!؟ آنهایی که کمی با روش‌ها و راهکارهای نظرسنجی آشنایی دارند می‌دانند که نوع سوال در نتیجه بدست آمده تاثیر فراوان دارد و یک موسسه خبره نظر سنجی می‌تواند با پس و پیش کردن جملات و سوال‌های و روش مطرح کردن آنها به نتیجه دلخواه خود برسد.
نکته دیگری که باید از موسسه گالوپ پرسید این است که چرا در بین این کشورها که همگی مسلمان هستند یک مرتبه آمریکا را هم قاطی کرده‌اند!؟ آیا پشت این نظر سنجی یک ایده سیاسی مخفی شده!؟ اگر چنین است پس باید سوال شود ایده سیاسی پشت این نظر سنجی چه بوده و آنهایی که این نظر سنجی را سفارش داده‌اند چه اهدافی را پیگیری می‌کنند.
سوال آخر اینکه در یک مملکت 70 میلیونی چگونه می‌توان به نتیجه آماری به این مهمی، فقط به یک نمونه هزار نفری اکتفا کرد!؟ آیا این نمونه آماری هم تنها بخاطر رسیدن به آن نتیجه مطلوب منظور شده یا همین طوری شکمی هزار نفر را مورد قرار داده‌اند.
در خاتمه برای آنهایی که می‌خواهند به استکبار جهانی توپوزی بزنند می‌توانند به این شماره تلفن (00420221124113) که متعلق به رادیو فردا ست تماس بگیرند و نظر واقعی خود را در این رابطه ابراز دارند.

6 پیام   |    |     |     

04 Oct 2007

شام افطاری اراذل و اوباش در سفارت جمهوری اسلامی

نوشته:     :::       7 پیام

یکی از بچه‌ها رو که خیلی شکمو هست فرستادیم سفارت جمهوری اسلامی برای افطار تا هم شکمی از عزا در بیاورد و هم جاسوسی کند و عکس بگیرد.
ذلیل شده رفت و خورش و پولو سفارت را خورد ولی عکسی نگرفت. می‌گوید که به او اجازه عکس گرفتن نداده‌اند. آخه آخوندها هم می‌ترسند دستشان و همچنین دست جاسوس‌هایشان رو بشود.
از قراری که این دوست می‌گفت، جماعتی از اراذل و اوباش ایرانی مقیم نروژ که هم از توبره می‌خورند و هم از آخور در آنجا جمع بوده‌اند. با اینکه عکسی نگرفته بود ولی قول داده اسامی این اوباش و اراذل را هر چه زودتر تهیه کند و در اختیار ما بگذارد تا ببینیم چگونه می‌توانیم خدمت آقایان و خانم‌های اراذل برسیم.

7 پیام   |    |     |     

01 Oct 2007

گلوی گشاد آخوندها

نوشته:     :::       9 پیام

سردار بهمن کارگر رئیس سازمان نظام وظیفه حکومت آخوندی فرموده‌اند، افرادی که مشمول وظیفه هستند مي‌توانند با پرداخت مبلغ 5 ملیون تومان، کارت معافیت بگیرند.
بری اینکه بهتر اهداف ایشان را درک کنیم، یک حساب سرانگشتی خدمتتان می‌دهم و باقی قضاوت را به عهده خود شما می‌گذارم.
گفته می‌شود حدود 4 میلیون ایرانی خارج از ایران زندگی می‌کنند، حالا اگر هم این تعداد درست نباشد، یقینا 3 میلیون نفر عددی غیر واقعی نیست.
اگر فرض بگیریم که تنها ده درصد این افراد مشمول باشند پس می‌توان نتیجه گرفت که برای اینکه این افراد معافیت بگیرند هر کدام 5 ملیون تومان بپردازند تا از شر خدمت وظیفه آخوندی نجات پیدا کنند.
حالا برگردیم به حساب سرانگشتی مان تا ببینیم معنی این گفته‌های آقا بهمن چیست.
ده درصد جمعیت 3 میلیونی ایرانیان خارج از کشور می‌شود 300 هزار نفر مشمول وظیفه. این عدد را ضرب در 5 میلیون تومان آقای بهمن خان می‌کنیم، می‌شود یک چیزی حدود 1.500.000.000.000 تومان، خوشتون اومد از اشتهای آقای بهمن خان کارگر!؟ ایشان یقینا از نژاد آخوندها هستند که این همه پر اشتها تشریف دارند. تازه این عدد همه پولی نیست که ایشان می‌خواهند از جیب ایرانیان خارج از کشور کش بروند. اگر فرض را بر این بگیریم که ایرانیان خارج از کشور که معافیت می‌گیرند برای این منظور است که تصمیم دارند هر از گاهی بیایند ایران در نتیجه برای آمدن به ایران هم باید مقداری پول همراه خود بیاورند ایران و خرج کنند. اگر فرض را بر این بگذاریم که هر کدام از این ایرانی ها سالیانه هزار و پانصد دلار ناقابل هم با خود به ایران بیاورند این پول بی زبان هم می‌شود یک رقمی حدود 450.000.000.000 تومان حالا فهمیدید که آقای بهمن خان چقدر گلویش گشاد هست!؟
این حرامی‌ها با خود فکر کرده‌اند حالا که دنیا ما را تحریم کرده و وضع اقتصاد شدیدا رو به رکود رفته با این وسیله جیب ایرانیان خارج از کشور را خالی می‌کنیم. گویا یادشان رفته که اکثر این ایرانیان کسانی هستند که برای نجات جان خود از ایران فرار کرده‌اند و اکثر مخالفین اصلی حکومت آخوندی هستند.
البته ایشان در ادامه صحبت هایشان بعد تر کمی تخفیف داده‌اند و گفته‌اند اگر کسی نخواهد معافیت بخرد می‌تواند سالی دو ماه بیاید ایران و برگردد. البته ایشان نفرموده‌اند که اگر بلانسبت ملت خر شدن و آمدند ایران و بعد حکومت آخوندی آنها را هم مثل هاله اسفندیاری و دیگران به گروگان گرفت و برای اجازه خروج رقم‌های 300 و یا 500 میلیون تومانی تقاضا کرد، در آن صورت ایرانیان مقیم خارج باید چه خاکی به سر خود بکنند!

9 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی