11 May 2010

نه هر که سر بتراشد قلندری داند

نوشته:     :::       5 پیام

بیانیه آبکی موسوی در رابطه با اعدام دو روز قبل خوش باوران را به شادی واداشت. دست از پا نمی‌شناسند و همه جا در بوق کرده‌اند که ببینید موسوی هم اعدام‌ها را محکوم کرد!
جل الخالق یا معنی محکوم کردن را نمی‌دانید یا شدیدا جو گیر شده‌اید. دقت کنید موسوی چه گفته است:
اعلام اعدام ناگهانی پنج نفر ازشهروندان کشور بدون آنکه توضیحات روشن کننده ای از اتهامات و روند دادرسی ومحاکمات به مردم داده شود شبیه روند ناعادلانه ای است که در طول ماه های اخیر منجر به صدور احکام شگفت آور برای عده زیادی از زنان ومردان خدمتگزار وشهروندان عزیز کشور ماشده است. منبع سایت کلمه
شما فهمیدید حضرت رهبر جنبش سبز چی می‌گوید!؟ خیلی بی سر و صدا می‌خواهد از خود سلب مسئولیت کند. نه مسئولیت اعدام‌ها، بلکه مسئولیت موضع گرفتن.
اگر آقای موسوی در مورد اعدام‌های سالهای اول انقلاب تا امروز اتخاذ موضع شفاف کرد، در این مورد از اعدام‌ها هم موضع گیری خواهد کرد. ایشان برای خالی نبودن عریضه یک شکری خورده‌اند! شما لطفا زیادی جدی نگیرید و ذوق زده نشوید.
آقای موسوی و شرکاء می‌دانند که لنگشان در هواست و با ساکت شدن جو جامعه، نه تنها خودشان بلکه کل لشکر گشنه گدای اسهال طلب در خطر نابودی کامل قرار دارند. وقتی جناح خامنه‌ای در مقابل آقایان شمشیر از رو بست، از آن روز آقایان شروع کردند مرحله به مرحله به مردم نزدیکتر شدن و به شکلی پناه گرفتن پشت سر مردم، وگرنه اینها همان‌ها هستند که خودشان سالها چوبه دار برپا می‌کردند. هنوز که هنوز است همگی این آقایان جمهوری اسلامی می‌خواهند، آن هم نه یک ارزن کمتر و نه یک ارزن بیشتر.
به قول حافظ
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند … نه هر که آینه سازد سکندری داند
فقط جهت اطلاع سری بزنید به سایت شرکای آقای موسوی سایت “پیروان خط الاغ” ببینید در این باره چگونه خبررسانی می‌کنند :
پارلمان‌نیوز: روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد: پنج تن از عوامل گروهك‌های ضد انقلاب سحرگاه امروز (یکشنبه) در زندان اوین به دار مجازات آویخته شدند.
محکومان در عملیات تروریستی از جمله بمب‌گذاری در مراکز دولتی و مردمی شهرهای مختلف ایران دست داشتند.

من یقین داشتم که این بار هم آقایان موضع نخواهند گرفت، ولی گویا فشارها از اطراف و اکناف آقایان چنان زیاد شده که مجبور شدند با تاخیر موضع بگیرند. در حقیقت آقایان صبر کردند ببینند جو جامعه چگونه است تا بعد موضع بگیرند. همه شاهد بودیم که در محیط وبلاگ‌ها بلافاصله بعد از اعلام اعدام این عزیزان، همه متّحداً موضعی بسیار شفاف گرفتند و اعلام انزجار کردند. تازه مگر بعد از اعدام محمد رضا علی زمانی و آرش رحمانی پور آقایان موضعی گرفتند که این بار بگیرند!؟ چه فرقی بود بین محمد رضا علی زمانی و آرش رحمانی پور و اعدام های پریروز؟ هر دو مورد با بی عدالتی کامل خون جوانان ایران را بر زمین ریخته بودند، در این مورد اخیر آقایان دیدند دفعه قبل مورد شماتت قرار گرفتند و این بار هم یقینا فشارها اطراف حضرات چنان زیاد شد که مجبور شدند که موضع گیری آبکی بکنند تا از خود به شکلی سلب مسئولیت کنند.

5 پیام   |    |     |     

09 May 2010

سوته دلان

نوشته:     :::       9 پیام

پس از شنیدن خبر اشکی از چشمانم سرازیر شد که از خون دل دردناک تر بود.
در چنین شرایطی معمولا برای تسکین درد میروم توی باغچه بیل دست می‌گیرم و می‌افتم به جان علف‌های هرز، چنان به جانشان می‌افتم، چنان از ریشه درشان می‌آورم که دیگر رویش آنها ممکن نباشد. امروز هرچه می‌کندم باز هم بودند، تو گویی مثل گزمه‌های سید علی مار به دوش، هرچه بیشتر می‌کندم بیشتر بودند. ارواح پدر سگ مسب شان، امسال قبل از طلوع بهار رفتم یک شعله افکن گازی خریدم، هر جای باغچه که توان از بین بردن علف هرز ها را نداشته باشم، از این سلاح آتش افروز استفاده می‌کنم. چنان ریشه هاشان را می‌سوزانم که دیگر هوس رویش چه در بهار چه در زمستان چه در بهشت و چه در جهنم به خود راه ندهند.
گفته بودم قبلا دوباره و اگر لازم باشد هزار بار دیگر تکرار خواهم کرد، گاهی اوقات باید سلاح مرگبار بدست گرفت و به جان علف‌های هرز افتاد و ریشه شان را سوزاند قبل از اینکه گل‌های باغچه را نابود کنند. دستم به قلم نمی‌رود، باید دوباره بروم بیرون آتش روشن کنم و به جان ساندیس خورهای باغچه نازنین‌ام بیفتم و از ریشه بسوزانمشان. چنان آتش بپا کنم که آتش جهنم در برابرش هیچ باشد.
فعلا برای اشک ریختن برای آنها که رفتند، از شاملو بخوانید شاید مرهمی باشد بر دردهای مشترکمان، بیاد فرزاد ها بیاد همه آن سوته دلان که رفتند و بذر رویش گل کشاتند.
وارطان سخن نگفت
وارطان!
بهار ، خنده زد و ارغوان شکفت
در خانه ، زیر پنجره ، گل داد یاس پیر
دست از گمان بدار
با مرگ نحس پنجه میفکن
بودن به از نبود شدن خاصه در بهار…
وارطان سخن نگفت ؛
سرافراز ، دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت…
وارطان سخن بگو
مرغ سکوت ، جوجه مرگی فجیع را در آشیان به بیضه نشسته ست
وارطان سخن نگفت ؛ چوخورشید
از تیرگی درآمد و در خون نشست و رفت…
وارطان سخن نگفت
وارطان ستاره بود
یک دم در این ظلام درخشید و جست و رفت…
وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود ، گل داد و مژده داد:
“زمستان شکست”و رفت…
احمد شاملو

9 پیام   |    |     |     

08 May 2010

آرامش قبل از طوفان

نوشته:     :::       14 پیام

دیشب با مادرم صحبت می‌کردم. هر وقت با او صحبت می‌کنم، از وضع اقتصادی‌اش سوال می‌کنم، چونکه می‌دانم درآمد چندانی ندارد و من و دیگر افراد خانواده مسئول مخارج زندگی او هستیم. دیشب از او درباره قیمت های آب، برق و گاز پرسیدم. به گفته او قیمت این اقلام بر اساس قبض‌های این اقلام قبل از افزایش و بعد از افزایش به این اندازه رسیده:
پول آب، برق و گاز به ترتیب از 6000، 10000، 15000 تومان قبل از افزایش قیمت ها، به 198000، 44000، 52000 تومان رسیده. سر جمع این سه قبض می‌شود 294000 هزار تومان. با این حساب باید فرزندان همین مقدار بیشتر برای مخارج زندگی مادرم منظور کنند. این وضع اقتصادی مادر من است که خودش تقریبا هیچ منبع درآمدی ندارد. یقینا افراد زیادی در ایران در همین وضع و حال هستند. من واقعا درک نمی‌کنم چرا هنوز در ایران یک طغیان تمام عیار شروع نشده. با این وضع اقتصادی که شاهدیم، دیگر چیزی برای زندگی کردن در ایران باقی نمانده. پس چرا مردم جان به لب رسیده طغیان نمی‌کنند!؟ کسی می‌تواند این معما را برای من توضیح بدهد!؟
به مادر می‌گویم خوب پول برق، آب و گاز را نپرداز! می‌گوید مگر می‌شود؟ برق و آب و گاز را قطع می‌کنند.
دیروز پس از مطالعه مصاحبه مرتضی نبوی با سایت جوان آنلاین (پیشنهاد می‌کنم حتما این مصاحبه را بخوانید) متوجه شدم که ترس سران نظام بسیار زیاد تر از آن هست که ما گمان می‌کنیم. شاید دلیل شام دادن منوچهر متکی در نیویورک هم به همین خاطر بوده! حتما خودشان هم می‌دانند و یقینا در اطاق‌های تصمیم گیری هم به همین نتیجه رسیده‌اند که طغیانی که در پیش است با سرکوب قابل کنترل نیست و سیاست دیگری می‌طلبد! بدون تردید یکی از دلایل دستگیر نکردن سران نیروهای اصلاح طلب هم همین است. خودشان می‌دانند که اینها پل‌های فرارشان هستند. حتما به این نتیجه باطل رسیده‌اند که برای روزهای آینده این پل‌ها قابل استفاده خواهند بود! چیزی را که گویا آقایان هنوز نفهمیده و درک نکرده‌اند این است که طوفانی که بزودی سر بر خواهد آورد، چنان سهمگین خواهد بود که حزب اللهی و اسهال طلب نخواهد شناخت و همه را با خود خواهد برد. شاید این آرامش که امروز حکمفرما ست همان آرامشی است که قبل از هر طوفانی رخ می‌دهد و درست بعد از چنین آرامشی است که طوفان سهمگینی را باید انتظار کشید.

14 پیام   |    |     |     

29 Apr 2010

سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما!

نوشته:     :::       9 پیام

به جرات و اطمینان کامل می‌توانم مدعی شوم که گفته بالا عین حقیقت است.
سه روز پیش پس از نزدیک به 30 سال کشمکش مرزی بین روسیه و نروژ عاقبت اختلافات مرزی در دریای شمال(دریای بارنتز) بین روسیه و نروژ حل و فصل شد. پس از عقد قرارداد بین نروژ و روسیه همه، هم رسانه‌ها و هم احزاب جناح اپوزیسیون دولت نروژ اذعان کردند که توافقی که با روسیه بر سر این مشکل مرزی بدست آمده بی نظیر است. به این معنی که اکثریت غریب به اتفاق صاحب نظران نروژی بر این عقیده هستند که در این معامله سیاسی نروژ برنده اصلی است.
با عقد این قرارداد نروژ به بزرگترین کشور اروپا تبدیل شد وسعت آب‌های آن هفت برابر وسعت خشکی آن و منابع دریایی نروژ چنان شد که کسی حتی توان محاسبه آن را هم ندارد. همه این دستاوردها را ملتی بی مدعا بدست آورد که جمعیت‌اش کمتر از ده کوره های ایران است و در مقابل غول بی شاخ و دمی چون روسیه اصلا به حساب نمیآید، ولی وطن پرستی و درایت سیاستمداران این مرز و بوم، آنها را به این دستاورد بزرگ رساند.
در سی سال گذشته 2 وزیر امور خارجه نروژ به خاطر کار طاقت فرسا و در حین انجام وظیفه سکته قلبی کرده و مرده‌اند. بد نیست بدانید که وزیر امور خارجه و دیگر وزرا و سیاستمداران نروژی معمولا حقوق دریافتی شان کمتر از یک سوم مدیران موسسات خصوصی است. اکثر این افراد سیاسی از چنان استعداد، سواد و شعوری برخوردارند که می‌توانند در هر موسسه بین المللی کار کنند و حقوق و مزایایی به مراتب بیشتر از پست و مقام‌های سیاسی بدست بیاورند، ولی با این حال به سیاست روی می‌آورند و با جان و دل برای این مملکت کار می‌کنند.
در مقابل نگاه کنید به مراودات ایران با روسیه. دریای خزر را دو دستی تحویل روسها و شرکای دیگر دادند، کشوری که هزاران سال تاریخ و عظمت یک ابر قدرت را داشته، به لطف حکومت سیدعلی و دیگر ملاها، امروز به موش مرده‌ای تبدیل شده که سیاستمدارانش باید مثل موش مرده گردن کج کنند و در مقابل موگابه و چاوز و یک مشت وامانده دنیا تملق بگویند، تا بلکه بتوانند چند روز بیشتر بر صندلی قدرت تکیه بزنند. نروژ با 4 و نیم میلیون جمعیت کاری به سر روسها آورد که حکومت ولایت فقیه با 74 میلیون حتی در خواب هم نمی‌تواند به آن دست یابد.
حالا مدام رئیس جمهور بی مغز ایران موعظه افزایش جمعیت برای مردم بخواند. کسی که با 74 میلیون، نتوانست غلطی بکند با 740 میلیون هم نخواهد توانست. این فلاکت زده های بجا کیفیت فقط دنبال کمیت هستند.
پ.ن.:
چه خبر است توی ایران همه هنرمندان و دست اندرکاران کارهای فرهنگی دارند یکی یکی می‌میرند ولی این ملاهای حرامی همگی یکی صد سال زندگی می‌‌کنند. من دارم شک می‌کنم شاید این حرامی ها دارند در سکوت بلایی سر هنرمندان و انسانهای فرهنگ ساز می‌آورند وگرنه دلیل نکرده این همه هنرمند در کمتر از یکی دو سال بمیرند، بعضا در سنین کم.
به قول معروف بادنجون بد آفت ندارد

9 پیام   |    |     |     

24 Apr 2010

کشف زلزله با زلزله سنج آخوندی!

نوشته:     :::       12 پیام

تا همین یکی دو روز پیش به گفته آلت الله های ریز و درشت، دلیل وقوع زلزله دامن کوتاه خانم‌ها و زنای فی سبیل الله باعث و بانی زلزله بود. حتی همین امروز هم آلت الله جنتی این دلایل را تکرار کرد. امروز اما یک مرتبه آلت الله خاتمی در همان نماز جمعه نه زیر گذاشت و نه رو و رید روی آلت الله‌های قبلی و گفت:
آلت الله سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران:
در ارتباط با زلزله‌ای که این روزها در تهران به عنوان یک مساله روز در محافل مطرح است، باید گفت هیچ کس جز معصومین(ع) که علم غیب دارند نمی‌توانند زمان دقیق زلزله را مشخص کنند.
خُسن آقا: والله دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ! علوم جدیده کشف کرده‌اند که خر و بز و حیوانات چهارپا و سه پا و غیره هم از نعمت کشف زلزله پیش از وقوع آن برخوردار هستند.
پس با این وضع می‌توان نتیجه گرفت که هم بز هم خر و هم قاطر به علاوه معصومین و آلت الله‌های ریش دار با هم مساوی‌اند! و قادرند زلزله را پیش از وقوع تشخیص بدهند. البته زلزله‌ای که آخوندها تشخیص می‌دهند زلزله‌ای است که به واسطه تکان تکان خوردن های زن و مردهای بد بد بوجود می‌آید!
این داستان زلزله و آخوندها و داستان زنا و اینجور چیزها در یک هفته گذشته باعث خنده عالم و آدم شده و همه تلویزیون‌های دنیا آنرا در آخر خبرها برای خنداندن تماشاگران خود به عنوان طنز پخش می‌کنند و متاسفانه باعث شده ملت ایران هم در همین راستا ابزار خنده دنیا شود.

12 پیام   |    |     |     

19 Apr 2010

کیهان سبز و کیهان دولت فخیمه در راه کیهان شریعتمداری

نوشته:     :::       6 پیام

جوانان امروز ایران را که با جماعت قبل از انقلاب مقایسه می کنم به آینده ایران امیدوار می‌شود. مرگ شجاع الدین شفا و نحوه خبررسانی سایت جرس(کیهان سبز) و در پس آن سایت بی‌بی‌سی(کیهان دولت فخیمه) در باره این انسان فرهیخته و در مقابل این دو ارگان سخن پراکنی، عکس العمل جوانان آگاه ایران به رفتار و نوشتار این دو رسانه سرسپرده، نشان داد که جوانان امروز ایران بسیار هشیارند و پوزه یاوه گویان را به خاک خواهند مالید.
این همه عکس العمل شدید به روش خبررسانی این دو رسانه، نشان داد که جوانان امروز مثل دوران قبل از انقلاب نیستند که “هَمَه با هَم” به دام قلم به مزدان بیفتند و در ماه عکس این یا آن دجال را رویت کنند. ای کاش بین این همه جوان پویا و آگاه، کسی بیرق هدایت را بلند کند و یک اعتراض دست جمعی را سامان دهد و این دو رسانه را مجبور به عذرخواهی بی قید و شرط می‌کرد.
بیایید برای یک بار هم که شده دست به دست هم بدهیم و این یاوه گویان را تنبیه کنیم.

6 پیام   |    |     |     

15 Apr 2010

وقتی که مغز مموتی مشوش می‌شود

نوشته:     :::       9 پیام

می‌دانید مدتی است یقین حاصل کرده‌ام که سران حکومت شدیدا دچار تشویش شده‌اند و اینکه مدام در بوق می‌کنند و این و آن فعال سیاسی را متهم به مشوش کننده اذهان عمومی می‌کنند، به این علت است که اذهان خودشان بدجوری مشوش شده، بیچاره دیگران را مقصر می‌دانند!
فقط به چند سوژه تازه از سوژه‌های بی انتهای آقای رئیس دولت کودتا اشاره می‌کنم تا مشتی باشد نشانه خروار، تا قبول کنید وقتی که می‌گویم سران رژیم بدجوری دچار تشویش اذهان شده‌اند باور کنید.
حضرت‌اش فرموده‌اند که 5 میلیون از جمعیت تهران باید از تهران خارج شوند چونکه زلزله‌ای در راه است. هنوز جوهر این سخن ایشان خشک نشده می‌فرمایند، دو تا بچه کم است و ایران را می‌خواهند خدا می‌داند به کدام مرز جمعیتی برسانند! یکی نیست به ایشان گوشزد کند که حاج آقا! جمعیت تا همین اندازه هم شما را به مرز جنون رسانده، بیشترش پیش کش تان! این همه کودکان خیابانی را دریابید، افزودن به جمعیت خیر سرتان! تازه گیریم 5 میلیون از پایتخت رفتند یک جهنم دره دیگر! هنوز اینها نرفته‌اند شما دو برابر آنرا می‌خواهید تولید مثل راه بیندازید که! گویا حاج مموتی اشتباه کرده! بدبخت فکر کرده رئیس کارخانه‌ی جوجه کشی شده!
گویا هذیان گویی ایشان حد و مرز نمی‌شناسد! یکی نیست به ایشان بگوید خوب خدا تو را خفه کند، حالا گیریم 5 میلیون از تهران رفتند آن دوازده، سیزده میلیون دیگر از خطر جانی هنگام زلزله در امان خواهند بود!؟ به قول معروف “عقل که نباشد جان در عذاب است”. باور کنید در هیچ کجای دنیا یک رئیس جمهور حتی اگر مطمئن هم باشد که زلزله‌ای در راه است به این صورت ملت خود را نخواهد ترساند، چونکه ثمره چنین خریتی یک هرج و مرج کامل خواهد بود. خوشبختانه ملت ایران مموتی را خوب شناخته‌اند و به همین خاطر هم حرف‌های او را اصلا جدی نمی‌گیرند.
راستش را بخواهید آقای رئیس جمهور دولت کودتا یک چیزهایی، یک نوع تئوری‌هایی توی کله پوکش هست، فقط چون همانطور که گفتم زیاد مشوش شده آن مغز معیوب، یا به قول مکانیک‌ها طرف چنان آب و روغن قاطی کرده که دیگر هیچ چیزش درست کار نمی‌کند.
گمان می‌کنم رئیس دولت کودتا به خیال خودش اگر جمعیت ایران را از 74 میلیون به 150 میلیون برساند دیگر دولت‌های متخاصم جرات نخواهند کرد به دولت کودتایی ایشان حمله کنند! درست مثل امام امت که می خواست ارتش 20 میلیونی راه اندازی کند، این آقا هم از اون ملعون قبلی یاد گرفته، فقط آنقدر مغزش معیوب است که نمی‌داند بیشتر مشکلات امروز او و دولت آخوندی کودتایی ایران حاصل همان ارتش 20 میلیونی قبلی است که تولید شده.
در مورد تخلیه تهران هم بخاطر این است که با خودش دو دوتا چهارتا کرده، دیده اگر یک وقت این ملت جان به لب رسیده ریختن توی خیابان با هیچ ارتشی نمی‌توان آنها را کنترل کرد، در نتیجه فکر کرده چه بهتر که آنها را ترساند و فرستادشان توی شهرهای دور دست تر!
به قول معروف خدا یک عقل درست و حسابی به این رئیس جوجه کشی ایران بدهد یک گونی پول هم به من!
اگر از این همه چرند گویی مموتی خسته نشده‌اید این یکی یقینا شما را تا مرز جنون خواهد برد: “وعده احمدی‌نژاد مبنی بر تورم 7 درصدی در شهریور
پس از مرگ حمید میداف و عکس العمل دوستان وبلاگ نویس، همسر مهربان حمید نامه تشکری برای جامعه وبلاگ نویسان و دوستان حمید نوشته‌اند. نامه ایشان را می‌توانید در وبلاگ حسین درویش پور بخوانید.

9 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی