23
Apr
2012
نهضت آزادی را که میشناسید؟ همان حزب الشیاطینی که مردم بیچاره ایران را در دامان خمینی افکند، همان حزبی که من ترجیح میدهم آنرا نهضت نکبت و در بند کشی بنامم! آقای دبیر کل آن دکتر ابراهیم یزدی در نامه اخیرشان شکر فراوان خوردهاند به این هوا! به این بخش آن گوش فرا دهید:
من نه از زندان می ترسم و نه از مرگ، اما شما چه بخواهید و چه نخواهید، این دو محاکمه را با هم مقایسه می کنند و جمهوری اسلامی در این مقایسه زیان می بیند. من به نظام جمهوری اسلامی رای دادهام و به رای خود وفادارم. شما با این ظلمها و ستمها، مقدمات سقوط نظام را فراهم می کنید. حیف است نکنید! در لایحهی دفاعیهی خود در اولین جلسهی دادگاه – در ۱۳۹۰/۸/۱۱ – یعنی همان روز که شما یادداشت برای من نوشتهاید در رد صلاحیت دادگاه نوشتم که کار شما ظلم است و پیامبر خدا فرمود: الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم. شما براندازان آرام و خاموش این نظام هستید. اما این همهی داستان نیست.
آدم چه بگوید به این آقای دکتر!؟ اگر این بدبخت دکتر بودی یک سوزن در کون خودش میزد بلکه به هوش آید و از خواب خرگوشی بیدار! آخه بدبخت فلک زده! تو از یک طرف حکومت آخوندی را که خود در تشکیل آن سهیم و شریک هستی را به هزار و یک نوع گناه و بی قانونی و و و متهم میکنی! بعد هم مینویسی که “من به نظام جمهوری اسلامی رای دادهام و به رای خود وفادارم”!؟ آخه بدبخت با این اقرارها شما خود شریک جرم هستی که!
آی خدایی که وجود نداری و من تو را نمیپرستم و نه به تو باور دارم و نه تو را قبول دارم! کاری بکن ما از دست این مجانین رها شویم. خدایا به ما مرگ اعطاء کن تا از دست این همه آدم احمق رها شویم!
آمین!
(توضیح: منظور ایشان از دو محاکمه، دادگاههای نهضت آزادی در رژیم شاه و خمینی است)
برچسبها: اسلام, اسلامی, درگیری جناحی, سیاسی, طنز, نهضت آزادی, نهضت نکبت
در بخش: سیاسی, طنز
20
Apr
2012
دروغ ابدا! کدام دروغ؟ در اسلام ناب محمدی به این جور دروغگوییها میگویند تقیه! همان که من تنقیه نامیده امش!
در خبری میخوانیم که:
سفارت ایران در برزیل: اتهام تخلف جنسی حاصل ‘تفاوت فرهنگی است’
در پی انتشار گزارش هایی حاکی از اینکه حکمت الله قربانی، عضو سفارت ایران در برازیلیا، پایتخت برزیل، چند دختر نوجوان را در یک استخر شنا مورد تعدی جنسی قرار داده است، سفارت جمهوری اسلامی در برزیل اطلاعیه ای را منتشر کرده و گفته است که اتهام تعدی جنسی علیه این فرد نادرست بوده و “حاصل سوء تفاهم ناشی از تفاوت در رفتارهای فرهنگی بوده است.”
یکی نیست به این یارو که از خودش اطلاعیه در وکرده بپرسد، خوب مردک پدر سگ حالا گیریم که توانستید با این ادعا که این تفاوت فرهنگی بوده برزیلی ها رو بفریبید! برای ملت ایران این واقعه را چگونه می خواهید ماست مالی کنید! اصلا شما بیا توضیح بده کجای فرهنگ اسلامی شما گفته که طرف باید برود در یک استخر مختلط، زیر آبی بزند و در کون و کفل دخترکان خردسال را [*]پنجیر بگیرد!؟ والله دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ! همین روزها ست که حضرت آسد علی رهبر از خودش فتوا در کنه و بگوید که در اسلام ناب محمدی زیر آبی زدن و پنجیر در کون دخترکان خردسال گرفتن از رفتارهای بسیار عادی است و برای اثبات هم از هزار و یک آیه و حدیث مدرک رو کند. مگر نه اینکه محمد با عایشه زیر 9 سالگی همخوابگی میکرد!
خلاصه اینکه زیاد سخت نگیرید هر چه بر طول عمر این رژیم افزوده شود بهتر است. حداقل ریشه این بی ریشهها با نشان دادن طینت و سرشت خود را برملا خواهند کرد.
[*] در زبان سلیس فارسی شیرازی به عملی که حاج آقا حکمت الله قربانی انجام داده میگویند! پنجیر در لهجهها و گویشهای دیگر به آن ویشگون نیشگون و هزار و یک چیز دیگر گفته میشود!
برچسبها: اسلام, اسلامی, سیاسی, طنز, مذهب, ملای حیلهگر
در بخش: اسلام و مسلمین, سیاسی, طنز, ملای حیلهگر
15
Apr
2012
به تاریخ 01/ 03/ 81 حضرت رهبر در جمع تعدادی بسیجی و سپاهی یک چند کیلو شکر خوردند به این مضمون:
عدهای دم از مذاكره با آمریکا میزنند كه این افراد یا با الفبای سیاست و یا با الفبای غیرت آشنایی ندارند
البته ایشان هر از چندگاهی وقتی میخواهند الفبای غیرت را در کوزه بگذارند و آبش را نوش جان کنند! این متن شکر خوردنها که در سایت ملوکانه قرار دارد را حذف میکنند. گویا این بار هم مذاکرات با شیطان بزرگ و آسد علی آقا که در استانبول جریان دارد جدی شده، شاید به همین دلیل هم هست که ایشان مجددا متن معروف غیرت و این جور صوبتها را از سایت ملوکانه حذف کردهاند.
شاید هم دلیل هک شدن اطلاعات کارتهای بانکی چند میلیون کاربر ایرانی هم به همین جهت باشد تا بلکه بتوانند توجه ملت بیچاره فلک زده را به جاهای دیگر جلب کنند.
توجه داشته باشید که اکثر جنگیرها، رمالها و مارگیرها برای اینکه هنگام نمایش توجه تماشاگر را از واقعه غیرواقعی ظاهر کردن جن یا هر شیعی که قرار است جن گیر و رمال ظاهر کنند دور کنند، با دست دیگر خود شامورتی بازی دیگری انجام میدهند تا توجه تماشاگر را از اصل موضوع دور کنند. این شگرد همه جادوگرها، رمالها و آخوندهاست!
سخن آخر اینکه جام زهری که آمریکا دست رهبر داده را مراقب باشید و اجازه ندهید که او در خفا این جام را سر بکشد، هرچه باشد لذت دیدن این لحظه را نباید از ملت بیچاره ایران دریغ کرد!
برچسبها: آمریکا, اتمی, بیغیرت, جامزهر, جنگیر, رمال, سیاسی, سیدعلی خامنهای, غیرت, مذاکره, ملای حیلهگر, هستهای
در بخش: بحران اتمی، جنگ, روابط خارجی, سیاسی, ملای حیلهگر
11
Apr
2012
ندای انقلاب یکی از این سایتهای حکومتی است که مثل علف هرز هر روز ده بیستایشان روی نت سبز میشوند. این وب سایت برداشته و به تلویزیون سانسور شده حکومت آخوندی ایراد گرفته که چرا خمینی را کنار چند تا دیکتاتور دیگر نمایش داده! البته در خبر ذکر نشده که کدام دیکتاتور کنار دست حضرت امان نشانده بودند! دروغ چرا از برداشت های حقیر و از نتیجهای که از خواندن خبر دست گیرم شده این است که در فیلم “سوسیس کانادایی” که فیلم مورد نظر ندای انقلاب است، از نام فیلم چنین به نظر می آید که در آن سوسیسهای کانادایی نمایش داده میشده! الله اعلم ما که به چشم خودمان ندیدیم خبر هم که ناقص منتقل شده بود در نتیجه خودمان نتیجه گرفتیم که توهین باید در این باشد که امام را نشاندهاند کنار دست یک قطعه سوسیس کانادایی! خدا این غربیها را ذلیل کند که امام امت بیچاره را در آن دنیا هم رها نمیکنند و او را کنار دست این چیز و آن چیز مینشانند. خدا ذلیل تان کند حداقل میخواستید بجای سوسیس کانادایی که یقینا با گوشت خوک هم درست شده، امام امت عزیز ما را مینشاندید کنار دست یک فروند بادمجان! بادمجان هم شباهت بیشتری به امام امت دارد و هم از نظر اسلامی حجاب کامل دارد.
این هم اصل خبر:
مسئولین تلویزیون در خواب، توهین به امام خمینی(ره)در سیما
ظاهرا بقایای باند پورزند همچنان درتلویزیون جمهوری اسلامی فعال هستند!
سه شنبه شب شبکه نمایش با پخش فیلمی آمریکایی به نام “سوسیس کانادایی “توهین بیشرمانه ای به حضرت امام خمینی(ره)بنیانگذار انفلاب اسلامی ایران نمود.
به گزارش ندای انقلاب در صحنه ای از این فیلم تصویر حضرت امام(ره)در کنار دیکتاتورهای دنیا نمایش داده می شود!و بازیگر فیلم نیز سخنانی ناشایست را به زبان می راند!
یک مطلبی نوشته بودم در رابطه با یونان که فدای سوسیس کانادایی شد، خدا از سر تقصیرات ما بگذرد!
برچسبها: سیاسی, طنز
در بخش: سیاسی, طنز
05
Apr
2012
سربالایی را طی میکنیم میرسیم به کلیسایی که در بالاترین نقطه تپه قرار دارد. کلیسایی کوچک و دنج مشرف به تمام آتن(کلیسای سنت جرج آتن).
در محوطه جلو کلیسا که مثل یک حیاط است همه آتن را زیر پای خود داری. یک مرتبه سر و صدا و داد و قال کشیش کلیسا نظرم را به او جلب میکند. کشیش سر یک پسر بچه 10-12 ساله به زبان یونانی فریاد میزند و با عصبانیت از دست پسرک لاک پشتی را که از جایی در آن نزدیکی برداشته میگیرد. زبانش را نمیفهمیم ولی همراهم میگوید حتما دارد به بچه نهیب میزند که چرا لاک پشت بیچاره را میآزارد! با پوزخندی به او میگویم نه گمان نمیکنم! کشیش دلش برای سوپ خودش سوخته نه برای لاک پشت بیچاره! دو تا چشم دارد دوتای دیگر هم روی صورتش سبز میشود و چهار چشم به من خیره نگاه میکند، انگاری دارد شاخ در میآورد، میپرسد “سوپ!”. میگویم “آره سوپ” پس چی فکر کردی! فکر کردی کشیش دلش برای لاکپشت بدبخت سوخته!؟ دو مرتبه میپرسد سوپ این وسط چه دخالتی دارد؟ در جوابش با پوزخند میگویم مگر تا حالا سوپ لاکپشت نخوردهای؟ با تمسخر پاسخم میدهد تو بیماری! فکر کردی کشیش بدبخت میخواهد از لاکپشت سوپ درست کند؟
در پاسخش میگویم نگاهی به دور و برت بینداز! ببین این پیرمرد کشیش چه ملکی برای خودش دست و پا کرده! پاسخم میدهد، این که ملک شخصی او نیست! میگویم اهمیت ندارد، مهم این است که این کشیش در این کلیسای دنج کله کوه مشرف به آتن دارد زندگی میکند و این کلیسا هم شده مثل ملک شخصی او. چه فرقی میکند او مالکش است یا نه! مهم این است که فعلا او دارد در بهترین نقطه آتن زندگی میکند و من و تو با پرداخت هزینه گزاف میآییم بالای این تپه تا از این منظره چند دقیقهای یا در بهترین حالت چند ساعتی لذت ببریم، فراموش نکن او مالک اینجاست، فرقی هم نمیکند که سند آن بنام او است یا به نام کلیسا!
سر و صدا و دعوا و مرافعه کشیش با بچه تمام شده، من هم از بحث خود با همراهم کوتاه میآیم، هر دو به سوی کافهای که در کنار کلیسا ساخته شده میرویم و پشت یک میز مشرف به شهر آتن مینشینیم، آبجو خنکی سفارش میدهیم. هر جرعه آبجو خنک آن بالای تپه مشرف به شهر آتن یک دنیا ارزش دارد. پدر سوخته کشیش مفتخور این همه لذت را یک جا مالک شده. بیچاره آتنی ها آن پائین باید برای یک لقمه نان و یک جای کوچک در بهشت خیالی شان صبح تا شب سگ دو بزنند!
کلیسای سنت جرج آتن
برچسبها: آتن, بهشت, دوزخ, سنت جرج, مذهب, کشیش, کلیسا, یونان
در بخش: اجتماعی, سیاسی
02
Apr
2012
امروز بی خبر از اینکه سیزده بدر است رفته بودم کنار آکروپولیس جایی بنام (پلاکا) شامی جای شما خالی خوردیم و برگشتیم.
در راه بازگشت توی یک حوضچه نزدیک هتل اقامتام، دیدم کسی چند سبزه نوروزی انداخته توی آب. نزدیک بود شاخ در بیاورم! وقتی تاریخ را چک کردم دیدم امروز سیزده بدر بوده. یقینا ایرانیان فراری از وطن در این دیار غربت، سیزده بدر را گذراندهاند و سبزی نوروزی را در آبهای حوضه شهر آتن رها کردهاند.
کسی سبزه نوروزیاش را در آتن گم نکرده!
برچسبها: آتن, سیزدهبدر
در بخش: فرهنگ و هنر, گوناگون
30
Mar
2012
خودم هم فراموش کرده بودم که وبلاگ خُسن آقا ده ساله شده.
27 مارس 2002 بود که شروع کردم به نوشتن وبلاگ! آن روزگارها شاید تعداد وبلاگهای فارسی به 30 عدد هم نمیرسید. خدا بیامرزد حسین درخشان را همان که خود را پدر وبلاگ نویسی فارسی می پنداشت، هم او که حالا به علت حمایتهای بی دریغ اش از حکومت آسد علی حالا توی زندان همان آسد علی دارد آب خنک میخورد! هم او بود که یک روزی فرمود اگر تعداد وبلاگ نویسهای ایرانی به 100 برسد شاهکار کردهایم! جل الخالق این تعداد از ده ها هزار بلکه صد هزار هم گذشت و هیچ شاهکاری هم به وقوع نپیوست!
حداقل در این 10 سال وبلاگ نویسی میتوانم به جرات بگویم که سواد خواندن و نوشته من یکی که بیشتر شده. ماشاالله ماشاالله سه سوت یک صفحه A4 را سیاه میکنم، حالا مهم نیست اگر محتوای آن چرند و پرند باشد!
حالا که این طور شد به میمنت ده سالگی وبلاگ خُسن آقا فردا صبح با اجازه دوستان میروم یک سفر به آتن و به مدت ده روز آنجا بست خواهم نشست.
تا برگشتن اگر اینترنتی برقرار بود، چیزی اینجا خواهم نوشت وگرنه تا بعد!
برچسبها: اینترنت, حسین درخشان, خُسن آقا, وبلاگ, وبلاگستان, کامپیوتر
در بخش: کامپیوتر و اینترنت