17 Jun 2009

خُسن آقا به تظاهرات می‌رود!

نوشته:     :::       18 پیام

دیروز رفته بودم تظاهرات وقتی بخش اول آن پایان یافت مجبور شدم بروم، سرکار جلسه‌ای داشتیم که باید می‌رفتم، در عوض امروز تا آخر بودم. وقتی از جلو مجلس نروژ به طرف سفارت ایران رفتیم نزدیک سفارت که رسیدیم دیدم تعداد زیادی گارد ضد شورش پلیس دور و بر سفارت بودند و به ما اجازه نزدیک شدن به سفارت را ندادند و ده بیست متری قبل از سفارت مستقر شدیم. از بچه‌ها پرسیدم چرا این همه پلیس ضد شورش؟ مسئولین تظاهرات گفتند این پلیس‌ها برای حفاظت سفارت نیامده‌اند و درست برعکس آمده‌اند از تظاهر کنندگان حفاظت کنند. گویا دیروز جلو سفارت وقتی جمعیت جمع شده بودند، یکی از چاقوکش های سید علی از داخل سفارت خارج شده و به یکی از تظاهر کنندگان حمله کرده و او را شدیدا زخمی کرده. خبرش را من همین عصر در روزنامه های نروژی خواندم.
نکات جالب این تظاهرات یکی این بود که تعداد بسیار زیاد بود و برخلاف تظاهرات‌های قبلی که اکثرا فقط گروه های سیاسی حضور داشتند، امروز اکثر اقشار ایرانی مقیم اسلو شرکت کرده بودند. نکته مهم تر اینکه از همه گروه های سیاسی هم با هم هماهنگ کرده بودند. این یکی از مسائلی بود که قبلا خیلی مشکل ساز شده بود، چه اکثرا گروه‌های مختلف سیاسی بصورت فرادا اینگونه آکسیون‌ها را انجام می‌دادند، در صورتی که امروز همه گروه‌ها با هم شعار می‌دادند و شعارهایشان را با هم هماهنگ می‌کردند.
از تظاهرات امروز چند دقیقه فیلم هم گرفتم که بعد از ادیت شدن روی نت خواهم گذاشت.
راستی یک نکته دیگر را هم گوشزد کنم و آن اینکه وقتی جماعت شعار می‌دادند رای ما را پس بدهید، من شعار نمی‌دادم چونکه می‌ترسیدم بعضی رفقا مرا دست بیندازند و بگویند تو که تحریمی هستی کدام رای را می‌خواهی پس بگیری، ولی درعوض وقتی می‌گفتند مرگ بر دیکتاتور من دوبرابر شعار می‌دادم.
در آخر تظاهرات هم اعلام شد که از امروز تا پایان ماجرا هر شنبه تظاهرات خواهد بود.

18 پیام   |    |     |     

16 Jun 2009

جوگیر شده‌ام

نوشته:     :::       10 پیام

همیشه به خودم نهیب زده‌ام که جو گیر نشوم و سعی کنم تحلیل‌هایم از روی منطق باشد و نه جو حاکم. یکی از شاخصه‌های حرکت‌های اجتماعی همین بوده و هست که معمولا همه در مدتی که حرکت ادامه دارد و خصوصا در مراحل جوش و خروش، به شکلی جوگیر می‌شوند و در نتیجه قدرت تحلیل مستقل و صحیح رو از دست می‌دهند.
انقلاب 57 نمونه بارزی از همین جوگیر شدن بود که روشنفکر ترین قشرهای جامعه حتی غیر مذهبی‌ها هم جوگیر شدند و به زیر سلطه خمینی و مذهبیون خزیدند.
در چند روز گذشته متاسفانه من هم مجددا جوگیر شدم و تحلیل‌هایی که نوشتم جملگی تحت تاثیر این جوگیر شدن بود.
شاید منطقی ترین تحلیل من مربوط می‌شود به قبل از انتخابات و از همین حالا هم قول می‌دهم که جوگیر نشوم و از شما هم خواهش می‌کنم اگر جوگیر شدم گوش مرا بگیرد و مرا از این مسیر دور کنید.
حالا برویم سر تحلیل مسائل تا امروز.
این حرکت که بعد از انتصابات شروع شده ما را به دموکراسی نخواهد رساند، شاید ما را یکی دو قدم به هدف نزدیک تر کند ولی نه بیشتر. این حرکت‌ها ابزاری است(خواهد بود) برای جناحی از حکومت که خواستار باز پس گرفتن سنگرهای از دست رفته قدرت است و متاسفانه در این مسیر خون عده‌ای از ملت بیچاره نیز ریخته خواهد شد. همان گونه که در این تحلیل نوشتم این حرکت در بهترین حالت تبدیل خواهد شد به یک انقلاب مخملی با رنگ سبز و قدرت گرفتن جناحی از رژیم که به اصلاح طلب معروف شده‌اند. این حرکت در حقیقت به گمان من حرکتی است که زیر عبای هاشمی شروع شده و هدفش بر قدرت نشاندن هاشمی بجای خامنه‌ای است و با شناختی که ما از این یکی داریم او نیز کمتر از خامنه‌ای نیست، به قول معروف طرف آب نمی‌بیند وگرنه شناگر قابلی است.
چیزی را که می‌توانیم در این تحولات آرزو کنیم این است که این درگیری جناحی باعث شود که کمی از قدرت نظام حاکم کم کند و به همان مقدار به قدرت مردم افزوده شود. البته این هم بستگی دارد به مردم و نخبگان جامعه که تا چه اندازه موفق شوند در این جابجایی قدرت مقداری از این قدرت را با زرنگی از دست قدرتمداران خارج کنند.
این تحولات تا امروز دو دستاورد بسیار مهم داشته که این دو دستاورد غیر قابل بازگشت است. اولین دست آورد لکه دار شدن هر چه بیشتر دامن ناپاک ملاها است و خصوصا گروه هاشمی با افشاگری‌های مناظره‌های انتصاباتی که به نظر من دیگر قابل بازگشت نیست. دستاورد دوم این است که مردم به این باور رسیدند که هرگاه بخواهند می‌توانند با حرکت‌ها و جنبش‌های همبسته خود، کل رژیم را به لرزه در آورند.
نکته دیگر که در این تحولات باید مورد توجه داشت این است که اگر این روزها یک اپوزسیون واقعی و کمی قدرتمند وجود می‌داشت، می‌توانست در چنین درگیری‌های جناحی، مسیر تحولات را به نفع ملت تغییر دهد، متاسفانه چنین اپوزسیونی امروز وجود خارجی ندارد. شاید همین تحولات باعث بوجود آمدن چنین نیرویی بشود.
یک مساله بسیار مهم دیگرهم این است که تمام اخبار دنیا تبدیل شده به اخبار در رابطه با ایران.
دو خبر مهم هم که امروز شنیدم این بود که وزیر امور خارجه نروژ اخراج خبرنگاران خارجی از ایران را محکوم کرد.
خبر دوم اینکه تویتر امروز می‌خواسته سیستم اش را بروز کند که باعث می‌شده تویتر 90 دقیقه غیر قابل دسترسی بشه. این برزو رسانی را تویتر عقب انداخته فقط بخاطر استفاده ملت ایران از این وسیله خبررسانی.

10 پیام   |    |     |     

15 Jun 2009

اقتدار سید علی و نخبگانش!

نوشته:     :::       28 پیام

کسی می‌داند چه خبر است!؟ رفقا در گذشته همیشه مرا کعب الخبار می‌نامیدند. از دیروز گویا کعب الخبار هم بی خبر از همه جا شده!
سایت‌های شناخته شده یکی پس از دیگری از صحنه اینترنت مفقود می‌شوند، بعضی هک شده‌اند بعضی با فشار بر سرورهایشان بل اجبار به لقاالله پیوسته‌اند. بعضی ربع ساعتی طول می‌کشد تا باز شوند، تازه آنها هم خبر چندانی برای گزارش کردن ندارند. درعوض انفجار خبر است که در وبلاگ‌ها و جاهای غیر رسمی در فوران است. تو گویی انقلابی در زمینه اینترنت رخ داده است. عکس، ویدئو و خلاصه هرچه بخواهی روی نت هست، مشکل آن است که اکثرا به علت نامعلوم بودن منابع قابل استناد نیستند. مشکل بزرگتر این است که تصاویر و ویدئوهایی را می‌بینی بدون اینکه بدانی کی و کجا گرفته شده و حتی نام شهرها هم نامعلوم است، مگر اینکه مکان ها را بشناسی.
کار به جایی رسیده که حتی فارس نیوز هم که گردن کلفت ترین حامی مموتی است به لقا الله پیوسته، تنها می‌توان لوگوی آنرا دید و دیگر هیچ. گویا مموتی که قرار بود بر دنیا حکمرانی کند! حالا قادر نیست یک سایت فکسنی اینترنتی را سرپا نگه دارد، همین یک نکته نشان دهنده اقتدار سید علی و نخبگان‌اش است.
یکی دو ساعت پیش سایت سید علی گدا هم به جهنم فرستاده شده بود و قابل دسترسی نبود

28 پیام   |    |     |     

14 Jun 2009

نگران اوضاع

نوشته:     :::       20 پیام

خبرها زیادند و شایعات زیاد تر. آدم در چنین شرایطی نمی‌داند چه اخباری را باور کند، چه اخباری را نه!
صحنه‌هایی که اینجا و آنجا فیلم می‌شوند مشمئز کننده هستند. چطور انسانهایی می‌توانند بایستند و مشاهده گر سرکوب همشهری هایشان باشند، بدون اینکه کوچکترین دخالتی بکنند؟ هموطن اگر در مقابل چشمانت شهروندی را سرکوب کردند، تو به عنوان یک انسان حتی اگر مخالف افکار او باشی موظفی که از حقوق انسانی او دفاع کنی.
چگونه نیروی انتظامی که عموما فرزندان همان شهرها و کوچه ها هستند می‌توانند به همین راحتی هم شهری‌ها، هم وطن‌های خود را سرکوب کنند؟ مگر اینها انسان نیستند؟ شما که عضوی از نیروی سرکوب هستی، فراموش نکن که اگر روزی این رژیم سرنگون شد، نمی‌توانی با این ترفند که من مامور بودم و دستور را کس دیگری صادر کرده بود، خود را از اتهام مبرا کنی. اگر سرکوب کردی گناه تو چند برابر آنهایی است که دستور می‌دهند.
کجاست موسوی و شرکای فریبکارش که مردم را در این بازی وارد کردند و حالا خودشان یا دارند پشت پرده برای منافع خودشان چانه زنی می کنند یا توی سوراخی مخفی شده اند. مگر دیگر انقلاب های مخملی هم رهبرانشان در خانه مخفی بودند؟
اخبار و وقایع این یک دو روز در همه رسانه‌های نروژی انعکاس داشته، اکثرا صفحات و خبرهای اول خود را به این مساله اختصاص داده‌اند در زیر چند نمونه از این خبرهای را لینک می‌کنم که دوستان داخل بدانند که تنها نیستند.
● اصلاح طلب های ایرانی دستگیر شدند (Iranske reformpolitikere arrestert)
● همین لحظه تظاهرکنندگان شکنجه می شوند (Akkurat nå blir demonstrantene torturert)
● دستگیری بیش از 100 سیاستمدار اصلاح طلب (Over 100 reformpolitikere arrestert)
● در ایران اصلاح طلب ها دستگیر شدند (Reformpolitikere arrestert i Iran)
● تظاهرات هزاران نفر در تهران (Tusenvis demonstrerer i Teheran)
● اصلاح طلب های ایرانی دستگیر شدند (Iranske reformpolitikere arrestert)
● تظاهرات بر علیه دروغ انتخاباتی در ایران (Protester mot «valgløgn» i Iran)

20 پیام   |    |     |     

13 Jun 2009

با یه یا حسین ریدن رو میر حسین

نوشته:     :::       35 پیام

چند ساعت رفتم خوابید ببین چه بر سر رای امت همیشه در صحنه آوردندها! این شعار بالا شعار بخشی از امت همیشه در صحنه است و چه با معنی است این شعار.
گرچه من هم دیروز در تحلیل‌ام اشتباه کردم، اشتباه که چه عرض کنم محاسبات من بر این اصل استوار شده بود که رهبر از این همه امت سبز پوش خجالت می‌کشد و اجازه می‌دهد میر حسین بشود رئیس جمهور و بعد مثل دوران خاتمی امت را می‌فرستند دنبال نخود سیاه، ولی گویا این سید چلاق بی شرم تر از آن است که صدای امت را به این سادگی‌ها بشنود.
حالا باید منتظر عکس العمل هاشمی و شرکا بود، یا شاید هم همان‌ها در پشت پرده با رهبر برنامه این شعبده بازی را ریخته بودند تا بتوانند با این وسیله امت از همه جا بیخبر و همیشه در صحنه را یک بار دیگر به صحنه بکشند تا با این وسیله بتوانند ابزار قوی برای مذاکره با آمریکا داشته باشند.
از امروز باید منتظر دو اتفاق بود. یا هاشمی، میر حسین و خاتمی هم در این بازی همکاری کرده‌اند، که در آن صورت امت منفعل تر از پیش به خانه هایشان خواهند رفت و حکومت آخوندی با دستی بسیار قوی به مذاکره با آمریکا خواهد رفت و حکومت ولایت وقیه را برای سالهای زیادی تثبیت خواهد کرد. یا اینکه هاشمی، میر حسین و خاتمی در این بازی شرکت نداشته‌اند که من شدیدا بعید می‌دانم این تئوری را. در چنین حالتی باید این سه نیروهایشان را به میدان بیاورند و بازی انقلاب مخملی را به اجرا بگذارند، همان گونه که در این نوشته پیش بینی کرده بودم.
نتیجه گیری انتصابات:
● آخوند باهوش است، مکر او بی حد و مرز است، اگر ملت می‌خواهد پاشنه آشیل این حکومت را بکشد باید باهوش تر از این ابلیس‌های عبا بدوش عمل کند.
● ایرانیانی که این دوره را تحریم کردند نشان دادند که با هوش تر از ابلیس‌های عبا به دوش هستند، این گروه باید به خود افتخار کنند و هدایت امت را از این به بعد به دوش بگیرند و آنها را از شر ابلیس برهانند.
نتیجه آرا تا این لحظه، منبع تلویزیون آخوندی:
محمود: 19.761.433 رای 64.78 درصد
میر حسین: 9.841.056 رای 32.26 درصد
محسن: 633.048 رای 2.08 درصد
مهدی: 270.885 رای 0.89 درصد
بعد از اعلام نهایی آرا تحلیلی هم بر این چیدمان خواهم نوشت، چه این رده بندی هم معانی خودش را دارد و اگر چیدمان را به این شکل ارائه داده‌اند، می‎خواهند با این چیدمان هم خط و نشانی بکشند و به دنیای بیرون هم نشان بدهند که چه می‌خواهند و چه نمی‌خواهند…
مشاهدات فیلم‌های خبری:
● قبل از انتصابات: صف امت همیشه در صحنه، خانم ها بی حجاب آقایان با موها و ظاهری سوسول
● بعد از انتصابات: صفوف بهم پیوسته زن‌های چادری مردان ریشو با جای مهر نماز روی پیشانی
● قبل از انتصابات: موسوی برای مموتی شاخ و شانه می‌کشد
● بعد از انتصابات: موسوی و کروبی ملت را به همدلی دعوت می‌کنند
این کاریکاتور نیک آهنگ به حق یکی از بهترین هاست بسیار گویا و بسیار با هوش

akheish.jpg

35 پیام   |    |     |     

12 Jun 2009

فریب بزرگ

نوشته:     :::       26 پیام

انتصابات تمام شد و مردم همان گونه که انتظار می‌رفت مجددا فریب خوردند. اینکه هنوز بعد از 30 سال جنایت، دزدی، چپاول و تحقیر ملت، باز هم جمهوری اسلامی می‌تواند مردم را فریب و به شعبده بازی خود ادامه دهد. این بازی سیاسی این مساله را تایید می کند که ملت ایران رشد کافی نکرده تا لیاقت یک حکومت دموکراتیک را داشته باشد.
این بازی چنان خوب طراحی شده بود که حتی آنهایی که خود را تحلیل گر سیاسی می دانند و هم بیشتر آنهایی که دوره های قبل تحریم کردند این بار مجددا فریب خوردند و پای صندوق شعبده بازی رفتند و نا آگاهی سیاسی خود را تایید کردند.
اگر حکومت تصمیم داشت احمدی نژاد را یک دوره دیگر بر مسند بنشاند، یقینا مثل دیگر موارد می توانست موسوی را هم به هزار و یک دلیل از شرکت در انتصابات باز دارد. اگر دیدید که نه تنها موسوی را وارد بازی کردند که حتی صحنه شعبده بازی را گسترده تر کردند و بازی را به صفحه تلویزیون و مناظزه‌های مسخره هم کشاندند تا بتوانند شور و شوقی را که لازم بود بوجود بیاورند و ملت را به میدان بازی بکشانند، تنها و تنها برای آمار بالا و مشروعیت بیشتر بود.
انتصابات چنان طراحی و مهندسی شد تا میر حسین که قرار بود بر مسند بنشیند، کمترین قول و قرارها را به ملت بدهد تا بعدا با همان مشکل خاتمی و احمدی نژاد روبرو نشود.
عاقبت امر اینکه با این شعبده بازی رژیم توانست یک مشروعیت 70 – 80 درصدی برای سید علی دست و پا کند.
انکار نکنید! این انتصابات چنان با مهارت برنامه ریزی شده بود که یک مشروعیت بسیار قوی برای حکومت آخوندی دست و پا کرد تا حداقل ده تا دوازده سال دیگر این حکومت را بیمه کند.
من به انتخاب ملت ایران احترام می‌گذارم، تنها این نکته را نمی‌توانم گوشزد نکنم که “خلایق هر چه لایق”
پ.ن.: فقط جهت اطلاع: برنامه روی خط صدای آمریکا در کنار تصویر پائین دست چپ نقشه ایران را دارد و یک علامت تایید(√) با رنگ سبز را نمایش می دهد!
در ضمن پس زمینه هم رنگ سبز است و حتی حرف A کلمه (VOA) هم به رنگ سبز است. عجب اتفاقی!!

26 پیام   |    |     |     

10 Jun 2009

تحریم

نوشته:     :::       33 پیام


tahrim.png

33 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی