30
May
2011
اگر این روزها کمتر مینویسم به این دلیل است که شدیدا گرفتار هستم. تازه دیدم حکومتیان خودشان تیشه برداشتهاند افتادهاند به ریشه حکومت آخوندی و دیگر نیازی به ما ندارند، کافی است ما همراهی شان کنیم!
در این مدت در عوض گرفتار ساخت و ساز هستم به قول سعدی به کار گل گماشته شدهام! از نجاری گرفته تا کاشی کاری و نقاشی. دوتا اتاق کوچک توی زیر زمینی داشتم، که یکی انباری بود و یکی هم شراب سازی و شراب دانی. مدت زیادی بود میخواستم کعبهای برای خودم بنا کنم وقت نمیکردم. این روزها شدیدا مشغول ساخت و ساز هستم.
هر دو اتاق را زدهام سر هم تا کعبهای بسازم برای شراب انداختن. کعبه آمال خُسن آقا!
این هم عکس اگر روزی روزگاری گذارتان افتاد به اسلو، بیایید اینجا یکی دوتا پیاله با هم بخوریم!
برچسبها: شراب, میکده
در بخش: فرهنگ و هنر
17
May
2011
سالهای پیش از 1991 اگر کسی مدعی میشد که روسیه شوری فرو خواهد پاشید و بدون هیچ مبارزهای خود به خود مثل حباب توخالی خواهد ترکید، به ریش او میخندیدیم و مطمئن بودیم که چنین اتفاقی هیچ زمان با سیستمی به این مخوفی و عظیم که استالین برپا کرده رخ نخواهد داد!
چنین اتفاقی در برابر چشمان ما یک بار اتفاق افتاد! پس این بار هم شاید که ما باور نکنیم، ولی این اتفاق روز به روز بیشتر مسجل و هویدا میشود.
فروپاشی حکومت خمینی که در مخوفی شباهت زیادی به حکومت کلیسا داشت و هنوز هم در مخوفی دست کمی از حکومت استالین ندارد، روزی نه چندان دور فرو خواهد پاشید.
حکومت اگر قبل از آمدن احمدی نژاد نشانی از یک حکومت در حال فروپاشی نداشت، حالا بعد از آمدن احمدی نژاد و خصوصا اتفاقات دو سال پیش و جنگ قدرت بین احمدی نژاد و خامنه ای دیگر بر کسی پوشیده نیست که روند فروپاشی جمهوری اسلامی شروع شده و با هیچ ابزاری هم نمیتوان از فروپاشی آن جلوگیری کرد.
احمدی نژاد افسار گسیخته چنان به پیشروی در حریم آسید علی آقا پیش میرود که دیگر از آن حریم هیچ باقی نخواهد ماند. اگر آسید علی آقا بخواهد افسار محمود را بکشد باید با او سرشاخ شود و سرشاخ شدن با کسی که پیشتر صد در صد حمایتاش کرده، خود تناقضی است بزرگ و به چاقوی دولبهای میماند که هم سر محمود را خواهد برید و هم سر رهبر را. روزی که رهبر همه سرمایه سیاسیاش را بر روی اسب چموشی مثل احمدی نژاد شرط بندی کرد، باید میدانست که این ابزار روزی بر ضد خود او عمل خواهد کرد.
حکومت های دیکتاتوری بر این پایه استوار هستند که یک نفر فرمان ماشین قدرت را در دست دارد. وقتی چنین ماشینی فرمان برید دیگر قابل کنترل نیست. در حکومت آسید علی آقا هم حالا چنین اتفاقی افتاده و کسی که پشت فرمان بوده، به مرور زمان دارد کنترل را از دست میدهد. همین روزها ست که فرمان ببرد، تنها به این دلیل که دو نفر زبان نفهم با هم و همزمان سعی دارند این فرمان را به سلیقه خود بچرخانند. وقتی آسید علی آقا به راهی و محمود احمدی نژاد به سویی دیگر فرمان را میچرخانند، راهی بجز بریدن فرمان باقی نمیمانده و ماشین قراضه جمهوری اسلامی بدون فرمان راهی بجز سرنگونی به ته دره فروپاشی ندارد.
“فروپاشی در سه سوت” آغاز شده، حالا باید دید طول عمر این سه سوت چه مدت خواهد بود!
شاید در این اوضاع آخوند در آخوند تنها راه نجات آخودنیسم حکومت جن گیران و رمالان باشد تا بلکه با رمالی و جن گیری حکومت فروپاشیده آسید علی را نجات دهند.
برچسبها: درگیری جناحی, سرنگونی, سیاسی, سیدعلی خامنهای
در بخش: سیاسی
11
May
2011
در خبر است که چنانچه سگ با دامن یا کت شلوار سیاه در ملا عام آن هم در روزهای عزاداری محرم ظاهر نشود و برای مراجعه به پزشک هم از سبد مخصوص استفاده شود، نگهداری سگ در حکومت اسلامی بلا اشکال است!
جل الخالق! باور ندارید خودتان از متن خبر بخوانید. گوینده این خبر هم هر ننه قمری نیست ها خیر! ایشان سردار احمد روزبهانی رئیس پلیس امنیت اخلاقی بلاد اسلامی سید علی آقا هستند.
راستش را بخواهید در دوران طاغوت امور اسلامی بهتر رتق و فتق میشد. باور بفرمایید برادر حقیر علاقه وافری به حیوانات داشت. اگر اجازهاش میدادند حیاط خانه را اگر طویله اسب و گاو و سگ و بز و بره و شیر و پلنگ نمیکرد، یقینا هفت هشت تا قلاده سگ همیشه همراه داشت. در آن روزگارها، منظورم روزگار طاغوت یا همان شاهنشاه آریامهر است، در آن مملکت، همسایهها پدر پدرسگ صاحب سگ را در میآوردند اگر سگ بیچاره یک سرک ناقابل توی حیاط همسایه میکشید. یادم میآید ما همیشه با هسایهها بر سر این موضوع جر و دعوا داشتیم. بعضی همسایهها پا را از جر و بحث هم پیشتر میگذاشتند و خانواده خُسن آقا را به جرم سگ بازی تحریم میکردن. دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ! ما خودمان هم میدانستیم ولی زیر سبیلی در میکردیم که در شرع انور اسلام! داشتن سگ گناه کبیره است و در خانهای که سگ نگهداری شود نماز ساکنین هفت خانه اطراف باطل است.
حالا اما به برکت دولت یاقوت (سید خراسانی) سگ بازی حرام که نیست هیچ! بلکه برای سگ محترم تسهیلات پزشکی هم برقرار است. بیچاره سگهای دوران طاغوت اگر میدانستند چند سالی دیرتر به دنیا میآمدند تا بجای سگ دانی دوران شاهنشاهی به زندگی مرفه دوران یاقوت برسند!
این هم بریده متن خبر:
رییس پلیس امنیت اخلاقی در رابطه با گرداندن سگ در سطح شهر نیز عنوان کرد: بحث قانون برخورد با این افراد در مجلس مطرح است اما گاه این سگها پارس میکنند و مردم را میترسانند، بحث نجاست و بهداشت هم هست. در این موارد احتیاج به قانون نیست و بر اساس شکایت برخورد میشود. اینکه در محرم لباس سیاه تن سگ بشود و به خیابان آورده شود، این نیاز به قانون دارد برای برخورد؟ برای حمل سگ به پزشک هم سبدهای مخصوص است که باید از آنها استفاده شود.
برچسبها: اجتماعی, اسلام, اسلامی, زندگی, سگی, سیاسی, طنز, مذهب, مسلمین, ملای حیلهگر
در بخش: اجتماعی, اسلام و مسلمین, سیاسی, طنز, ملای حیلهگر
10
May
2011
در خبری میخوانیم:
پرونده مشایی و بقایی به کمیسیون اصل 90 رفت
قبل از خواندن خبر به خودم میگویم حتما چنان پرونده ای برای آقایان دست و پا کردهاند که میخواهند با بردن آن به کمیسیون اصل نود نسل این دو را برچینند!
خبر را میخوانم، از اول تا آخر تکرار مکررات آن هم تکرار جملات غیر حقوقی، بیشتر شکمی و از روی باد معده! وقتی نام و شغل و حرفه شکایت کننده را میخوانم تازه دوزاریم میافتد که این دعوا هم دعوایی سیاسی بیش نیست، که یک آخوند قصد دارد با شامورتی بازی، رمالی و جنگیری دو جن گیر و رمال دیگر را قلع و قمع کند!
کل گناه مشایی و بقایی در این کیفر خواست خلاصه میشود به اینکه این دو باید ثابت کنند که “چه کسی هستند و از کجا آمدهاند و چقدر سابقه جبهه و آزادگی و جانبازی و ایثارگری دارند”
جل الخالق! یکی نیست به این مردک الدنگ شامورتی باز بگوید، آخه بیچاره اگر قرار بشود در آن مملکت فقط جنگ رفتهها صاحب پست و مقام بشوند که اول از همه خود رهبر معظم لنگش در هوا خواهد بود! وای بر احوال آن ملت!
تازه بیشتر آنها که به جبهه رفتند این روزها یا بازنشسته شدهاند یا بزودی خواهند شد! از این هم اگر بگذریم تازه مگر آنهایی که به قول شما ایثارگر جنگ بودهاند چند درصدشان واقعا ایثارگر بودهاند و چند درصد از آنها مثل شما برای نان و آب به جبهه رفته بودند و حالا گیرم از سر بدشانسی بدست نیروهای صدام اسیر شدند و گرفتار تا آخر جنگ! در عمل من کسی را بنام ایثارگر در بین شما مفت خوران و زالو صفتان نمیبینیم برادر! پس زیاد به پروپای مشایی و آن یکی دیگر جنگیر نپیچ که جملگی از یک قماش هستید و به قول معروف:
گر حکم شود که مست گیرند *** در شهر هر آنکه هست گیرند
تو گویی که جن گیری و رمالی چنان گریبان حکومت را گفته که همگی جن زده و در نتیجه به هذیان گویی گرفتار شدهاند!
ببینید زنده یاد بیژن مفید سالها قبل از انقلاب جن را زیر عبای ملا دیده بود و ما از همه جا بیخبران هنوز آنرا ندیدهایم! جن زیر عبای ملا را میگویم!
برچسبها: بقایی, جنگیر, درگیری جناحی, رحیم مشایی, رمال, سیاسی, ملای حیلهگر
در بخش: اسلام و مسلمین, ملای حیلهگر
06
May
2011
در خبرها آمده است که حکومتیان برای چسبیدن به قدرت، جن گیر و رمال استخدام کردهاند! جلل الخالق مگر تا امروز حکومت از این شگردها برای تحمیق استفاده نمیکرده، که امروز اتفاق خارقالعادهای افتاده باشد!؟
یادتان رفته قبل از انقلاب به کمک جن گیر و رمالهای مقیم لندن عکس امام را در ماه نشانتان دادند!؟ دوران جنگ را چه!؟ آن دوران را هم فراموش کردهاید!؟ یادتان رفته در دوران جنگ امام زمان سوار بر اسب سفید به کمک رزمندگان غیور اسلام میآمد!؟ آن هم نه یکی و نه دوتا، بلکه دهها از این امام زمانهای قلابی را صدام دستگیر کرد تا اینکه این شامورتی بازی متوقف شد!
چرا راه دور برویم مگر در همین دوران خودمان، چاه مستراح را تبدیل نکردهاند به چاه جادویی! همان چاه جمکران را میگویم همان که تبدیل شده با ماشین پول سازی و تحمیق برای حکومت، و ملت از همه جا بی خبر هم بازیچه این بازی رمالی و جنگیری.
باور کنید گمان میکردم که دوران جن گیری و رمالی دیگر سپری شده! عجب ملت عقب افتادهای هستیم ما که شارلاتانهایی مثل احمدی نژاد و مشایی امروز در قرن بیست و یکم هم میتوانند با این ابزار بچه گانه ملتی را سرکار بگذارند!
باور بفرمایید با این وضعی که من میبینم لیاقت ملت ایران نه تنها دموکراسی نیست که حتی این حکومت هم از سر آن ملت زیاد است.
برای رسیدن به دموکراسی اول باید ملت را چنان آگاه کرد که با طناب جن گیر و رمال درون چاه نرود! آنگاه میتوان امید داشت که دموکراسی نصیب ما هم بشود تا آن زمان فعلا به همین حکومت جن گیر و رمال دل خوش کنید بهتر است!
خنده دار نیست میبینیم همان ها که با هزار شامورتی بازی، تقلب و کلک، یکی یک عدد مدرک دکترا برای خود دست و پا کردهاند، همانها امروز هم برای اینکه جایگاه قدرت خود را مستحکم تر کنند در جامه رمال و جن گیر هم ظاهر میشوند. شاید بد نباشد دانشگاههای ایران در کنار علوم جدیده علوم قدیمه از آن جمله جن گیری و رمالی را هم در دورههای دکترای خود بگنجانند تا این دکتر رمالهای ما مجبور نشوند به هند و چین و ماچین برای بدست آوردن دکترای جنگیری سفر کنند.
برچسبها: احمدی نژاد, اسلام, اسلامی, جنگیر, دولت, رحیم مشایی, رمال, طنز, مسلمین, ملای حیلهگر
در بخش: اجتماعی, اسلام و مسلمین, سیاسی, ملای حیلهگر, نقد اسلام
28
Apr
2011
در مملکتی که در بین سیاستمداران از شعور و ادراک و فهم خبری نباشد، قانونگذار هم به این سبک قانون وضع می کند!
سخنگوی شورای نگهبان از موافقت با طرح الزام داوطلبان نمایندگی مجلس به ارائه مدرک کارشناسی کارشناسی ارشد خبر داد. طرحی که به گفته منتقدان، حق «انتخاب شدن» شهروندان ایرانی را بیش از پیش محدود میسازد.
منبع: بیبیسی
هنوز در هیچ کشور پیشرفته دموکراتیکی ندیده و نه شنیدهام که چنین قوانینی وضع کرده باشند، یا حتی به مخیله نمایندگان آن کشور هم گذشته باشد که چنین قوانینی را پیشنهاد داده باشند!
اینگونه قوانین با ماهیت خود تناقض دارند. اینگونه قوانین از درونشان تناقض فوران میکند.
بطور کلی و اصولی هر انسان عاقل و بالغی باید حق داشته باشد هر آن کسی را که خواست به وکالت خود برگزیند. این به آن معنی است که هیچ کس حق ندارد حق انتخاب من و شما را محدود کند. فرقی نمیکند که وکالت برای یک کار حقوقی باشد یا وکالت مجلس یا وکالت طویلهای بنام مجلس شورای اسلامی، در عمل هیچ فرقی نمیکند، هر انسانی حق دارد وکالت را به کسی بدهد که خود صلاح میداند، حالا فرقی نمیکند طرف بی سواد باشد یا ده دوازده تا دکترا داشته باشد. مساله مساله سواد داشتن یا نداشتن نیست، مساله “اعتماد” است. یعنی که شما یا به کسی اعتماد میکنید یا نمیکنید در نتیجه بر اساس این اعتماد یا عدم اعتماد تصمیم میگیرید که آن شخص را به وکالت خود بر گزینید یا نه!
البته در مملکتی که رئیس دولتاش حق نداشته باشد یک وزیر را جابجا کند، نباید توقع داشت که مردم عادی حق داشته باشند وکالت مجلس را به آن کس که بخواهند بدهند.
برچسبها: اعتماد, انتخاب, سیاسی, مجلس, نماینده
در بخش: انتخاباتی, سیاسی
25
Apr
2011
سید علی خامنهای میفرماید: “در قضیه اخیر هم که چندان مهم نیست، احساس شد از مصلحت بزرگی غفلت شده است.”
اگر قضیه مهم نیست! چطور میتوان آنرا مصلحت بزرگی دانست که از آن غفلت شده!؟
کسی هست بتواند جفنگیات رهبر بنگی را برای ما ترجمه کند!؟ بما بگویید چطور یک چیزی که مهم نیست یک مرتبه در همان جمله چند واژه آن طرف تر مصلحت بزرگی میشود!؟
از همه مهم تر اینکه، چطور میتوان رابطه سید خراسانی و شعیب بن صالح را بخاطر چیزی به این پیش پا افتادگی بهم زد!؟
برچسبها: درگیری جناحی, سیاسی, سیدعلی خامنهای
در بخش: سیاسی, طنز