اگر این مطلب را ننویسم به شعور شما خوانندگان این وبلاگ و خودم توهین کردهام.
مدتی است تصمیم داشتم چنین مطلبی را بنویسم ولی به دلایلی از نوشتن آن خودداری کردهام. حالا دیگر اگر ننویسم خود و دیگران را مسخره کرده و بی شعور فرض گرفتهام! همه چیز را نمیتوان زیر سیبیلی در کرد برادر!
در جدالها و درگیریهای سیاسی همیشه از حقه و کلک و دروغ و نیرنگ برای پیشبرد اهداف استفاده میشود و این یک پدیده مختص تنها ایران نیست. چند مثال میزنم تا منظورم بهتر مشخص شود.
در دوران انقلاب، مسخره ترین و بزرگترین دروغی که گفته شد، تصویر امام در ماه بود! این دروغ بزرگ و مسخره با اینکه غیر قابل باور بود ولی گروه بزرگی از ملت احمق ایران آنرا باور کردند!
در جنگ عراق با کویت در یک فیلم خبری، خبری به سراسر دنیا مخابر شد و در این خبر مدعی شدند که سربازان صدام حسین دستگاههای مراقبتهای ویژه کودکان (Couveuse) را از بیمارستان کودکان کویت خارج و بچههای بیگناه را به حال خود رها کردهاند. برای مستند کردن خبر هم یک خانم پرستار جلو دوربین تو سر زنان و گریه کنان داستان سرایی میکرد. بعدها گندش در آمد که این خانم پرستار نبوده و یک هنرپیشه درجه چندم بوده که این نقش را اجرا کرده است و اصلا داستان خارج کردن دستگاههای تنفسی از بخش کودکان بیمارستانهای کویت حقیقت نداشته است.
خلاصه اینکه برای تحمیق تودهها از هر ابزاری استفاده میکنند. درست مثل داستان سراییهای رژیم در رابطه به محمد رضا مدحی!
حالا هم داستان جالبی این روزها در رسانهها دارند در بوق میکنند که دست کمی از داستان عکس امام و بیمارستانهای کویت ندارد.
اول آقای ویلیام هيگ وارد بازی میشود و مدعی میشود:
ویلیام هيگ در هفته جاری به پارلمان بریتانیا گفته بود که ایران در سرکوب معترضان سوری به حکومت بشار اسد کمک میکند. وزیر امورخارجه بریتانیا همچنین گفته بود، ایران کمکهای کارشناسی و همچنین ابزارها سرکوب را در اختیار سوریه قرار میدهد.
یکی نیست به آقای هیگ بگوید بابا رژیم آخوندی ما تنبان خودش را نمیتواند نگه دارد، حالا شما مدعی هستید دارد خشتک شلوار بشار اسد را بخیه میزند!؟
گویا کسی سخنان آقای هیگ را باور نکرده به همین دلیل دستگاههای تبلیغاتی اجیر شدهاند تا داستان را بزک کنند و جلوههای واقعی تر به آن بیفزایند:
مصطفی یک جوان بیست و سه سالۀ ساکن شهر ادلب گفته است که به چشم خود نظامیان ایرانی را دیده که عربی صحبت نمی کردند و به درخواست معترضان نیز مبنی بر عدم شرکت در سرکوب ناراضیان توجه ای نداشتند. مصطفی تصریح کرده است که نظامیان ایرانی ریش داشتند، در حالی که داشتن ریش در ارتش سوریه ممنوع است.
یکی نیست از این جوان سوال کند چگونه تشخیص داده است که نظامیان ایرانی بودهاند!؟ آیا در درگیریهای خیابانی اصلا وقت برای بحث و صحبت کردن با تک تیراندازان ایرانی پیش میآید!؟ در جنگ و گریزهای خیابانی در بهترین حالت میتوان برای نجات جان خود پا به فرار گذاشت آن هم اکثرا با از دست دادن کفش و کلاه یا دیگر ابزار همراه! نه اینکه با مامور قتل عام آن هم از نوع ایرانی آن به بحث و جدل پرداخت! (آخه یا اخی! اگر دروغ میگویی آنچنان بگو که باور کردنی باشد و نه مثل مناری باشد که حواله مقعد کلاغ میکنند!)
از همه خنده دار تر این مدعاست:
دستور معمر قذافی برای استفاده از «تجاوز» به عنوان يک سلاح در لیبی
آخه تحمیق تودهها تا چه اندازه!؟ فکر میکنید در شرایطی که لیبی و معمر قذافی با آن دست و پنجه نرم میکند که مدام شبانه روز زیر بمباران قرار دارند وقت این را دارند که کیر مبارکشان را یا اوباش شان را در بیاورند و به زنها تجاوز کنند!
میگه به کلاغ گفتند منار جمبان مسجد توی کونات، با تمسخر پاسخ داد یک چیزی بگو که بگنجد! حالا حکایت این تبلیغات مسخره غرب شده!
این رژیم ها همگی جنایت پیشه هستند در این شکی نیست ولی قبول کنید دروغ گفتن و داستان سرایی کمکی به نجات ملتهای منطقه نمیکند. بیرون کردن این رژیمها هم با دروغ ثمر دیگری بجز جایگزین کردن آنها با رژیمهای بدتر از اینها ندارد خصوصا وقتی که به کمک غرب بخواهد انجام شود.
گویا یادمان رفته که همین آقای سارکوزی بعد از اینکه قذافی نوبت قبل از چموشی دست برداشت، قول ساختن راکتور اتمی را به او داد و قرار بود ارودیف فرانسه برای قذافی و حکومتاش راکتور اتمی بسازد!
خلاصه اینکه کمی بیدار باشیم دارند خاورمیانه را آن طور که میخواهند دستکاری میکنند و برایمان حکومت تعویض میکنند! یکی نیست به این حضرات بگوید خوب است رژیمهای عربستان و کویت و دیگر شرکاء در مهد دموکراسی و حقوق بشر بسر میبرند وگر نه!!!
پ.ن.:
در همین رابطه:
مصطفی، ۲۳ ساله، یکی از دهها مرد جوانی که در یکی از بیمارستانهای شهر انطاکیه در ترکیه در حال مداوا بوده است، به خبرگزاری فرانسه گفته است که علاوه بر نیروهای لباسشخصی سوریه «سربازان ایرانی» را هم دیده است.
او که در شهر ادلب سوریه زخمی شده است گفت: «با چشمهای خودم آنها را دیدم. به آنها التماس کردیم که تیراندازی نکنند، اما آنها عربی حرف نمیزدند.»
منبع: رادیو فردا
برچسبها: ایران, تبلیغات, خاورمیانه, سوریه, سیاسی, غرب, قذافی, پروپاگاند
در بخش: جنایات رژیم, حقوق بشر, روابط خارجی, سیاسی