18
Oct
2012
پ.ن.(30 مهر 1391): نظر به اینکه خبر مذاکرات مستقیم اتمی ایران و آمریکا امروز فاش شد، حالا میتوان دلیل جنب و جوشهای اخیر سید علی خامنهای که در زیر نوشتم را بهتر درک کرد، خصوصا وقتی که میدانیم حضرت ایشان پیشتر فرموده بودند:
عدهای دم از مذاكره با آمریكا میزنند كه این افراد یا با الفبای سیاست و یا با الفبای غیرت آشنایی ندارند (این هم لینک کل متن مزخرف گویی ملوکانه)
حالا باید از رهبر مزخرف پرسید آیا این الفبای سیاسی هم مثل بصیرت داشتن دوسال پیش تر شما هست که با بصیرت خود احمدی نژاد را منتصب فرمودید؟
نوشته پیشین
مانور حکومت شروع شد! اوضاع چنان خراب شده که رژیم شروع کرده به مانورهای بسیار پر هزینه برای عقب نشینی از بعضی از مواضع. تو گویی این پیچ که حکومت در آن گرفتار آمده چنان برای رژیم خطرناک است که حاضر شده این مانورها را انجام دهد. درست مثل لشکری که شکست خورده و حالا مجبور شده نیروهایش را به مواضع عقبتر منتقل کند.
چرخ پنجم انقلاب، “جمهوری خواهان کمونیست مسلمان شیعه 14 امامی”! هم وارد گود شدهاند و با اسهال طلبها تشکیل گروه دادهاند. این چرخ پنجمیها که از روزهای اول جمهوری آخوندی در اختیار این رژیم بودهاند، چه آن روزهای دهه 60 که پادو سازمان امنیت رژیم شده بودند و خانههای تیمی مخالفین را به سربازان گمنام امام زمان نشان میدادند یا با تئوری پردازیهای به اصطلاح ضد امپریالیستی خود لیلی به لالای رژیم میگذاشتند! چه حالا که آقای فرخ نگهدار برای خامنهای و حکومت جنایت پیشهاش پپسی کولا باز میکند!
از همه جالب تر خالی کردن باد امام امت است! که گویی همانها که قبلا او را چنان بادش کرده بودند که کم مانده بود مقام مزخرف ملوکانه بترکد، حالا شروع کردهاند به تخلیه باد ملوکانه!
ببینید الت الله تمساح یزدی دست بوس که چه عرض کنم، پابوس ملوکانه هم از مواضع گذشته شدیدا عقب کشیده، میفرماید:
اینکه برخی بکار بردن این لفظ را اشکال میکنند باید بدانند که در این روزها امام به معنای پیشوا است، یعنی کسی که متصدی هدایت و راهنمایی مردم است که از جمله موارد آن مانند امام جماعت، امام جمعه و … میباشد. منبع
از همه این وقایع چشم گیر تر و قابل توجه تر این است که یک مرتبه بعد از نزدیک به دو سال در حصر نگاه داشتن نخست وزیر امام، یک مرتبه او را هم از مخفی گاه بیرون کشیدهاند تا بسیج امت همیشه در صحنه تکمیل شود!
خلاصه سخن این که، مراقب باشید حکومت سخت در تنگنا ست و آماده عقب نشینی. اگر این بار مجددا فریب این اراذل و اوباش و پادوهای رژیم را بخوریم و مثل سال 74 که اسهال طلبی را به خیک ملت چپاندند، این بار هم یقینا میخواهند، هاشمی یا خاتمی و یا همین مفلس میرحسین را به خیک ملت بچپانند. ممکن است بعضی مجددا نوستالژیک بشوند و بگویند که میرحسین آدم خوبی است و فلان و بهمان! برای این دسته از خوش باورها میگویم مراقب باشید که این عمو میرحسین در بهترین حالت شما را فقط تا دوران طلایی امام عقب خواهد برد نه بیشتر. در بهترین حالت میرحسین خان سبزنشان شما را تا سالهای دهه 60 و درگیری های چریکی و جوخههای اعدام، جنگ و جیره بندی خواهد بود و نامش را هم دوران طلایی امام خواهد گذاشت!
خلاصه اینکه از ما هشدار دادن بود از شما شنیدن یا نشنیدن! به فرموده امام امت قرار است دوباره انتصابات را پرشور بکنند و بعد آن را به نام مقام مزخرف ملوکانه به خورد جهانیان بدهند، تا بعد هم جهان بیرون مجبور شوند مثل جریان عراق به ایران هم حمله نظامی بکند! این رژیم باید برود اینرا جهان بیرونی تصمیم گرفته و رژیم را با همراهی با ملت ایران یا بدون این همراهی میخواهند سرنگون کنند! اگر ملت ایران وظیفه خود را انجام ندهد بعد با جنگ باید هزینه آنرا بپردازد!
برچسبها: انتخاباتی, بحران, بحران هستهای, سیاسی, ملای حیلهگر
در بخش: بحران اتمی، جنگ, سیاسی, ملای حیلهگر
12
Oct
2012
وقتی آدم سخنان بعضی از این آخوندهای پنج تومانی سابق که امروز شدهاند آخوندهای میلیون بلکه میلیارد دلاری را میخواند. از ته دلش آهی میکشد و آرزو می کند ایکاش چنین بود و این گدا زادگان به این جایگاهی که رسیدهاند نمیرسیدند.
بخوانید ببینید این گدا زاده مافنگی چطور باد به قبقب انداخته و با بزرگان آش و پلو میخورد!
حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان گفته است که هواپیمای بدون سرنشینی که هفته گذشته در اسرائیل سرنگون شده، ساخت ایران بوده و روی “پایگاه های حساس” اسرائیل پرواز کرده است.
آقای نصرالله در گفت و گو با شبکه تلویزیونی لبنانی المنار گفت که حزب الله لبنان مسئول ارسال این هواپیمای بدون سرنشین به درون آسمان اسرائیل بوده است.
طرف چنان اظهار نظری میکند که آدم گمان میکند خودش یک پا خبره جنگهای الکترونیکی است و دها سال اداره کننده بزرگترین کشور جهان بود. تو نگو طرف بجز بر سر منبر چرندگویی نمیدادند و با همین چرندیات چهار تا و نصفی هم آدم مغز شسته مسلمان بی لیاقت دو و بر او جمع شدهاند.
باور بفرمایید این حسن نصرالله بدبخت که هیچ! حتی آن آلت اللههای بزرگ هم قبل از انقلاب اسلامی 57، حتی روضه های پنج تومانی هم از سرشان زیاد بود، چه رسد به این مافنگی سید حسن نصرالله!
امیدوارم روزی برسد که ملت منطقه بتوانند دست این گدا زدگان را از دامان خاورمیانه کوتاه کرده به جایگاه واقعیشان عودت دهند. جایگاه واقعی این گدا زادگان هم جایی نیست بجز گدایی اطراف قبرستانها.
برچسبها: اسلام, خاورمیانه, سیاسی, شارلاتانیزم, ملای حیلهگر
در بخش: اسلام و مسلمین, سیاسی, ملای حیلهگر
30
Sep
2012
خوب چند هفته پیش خودیهایشان گفتند که دلار به 3 هزار تومان هم خواهد رسید! آن هم بطور علنی اعلام کردند! تو گویی از بس که آقایان دروغ گفتهاند دیگر وقتی هم حرف راست میزنند کسی باورشان نمیکند. همان داستان چوپان دروغگو شده! وقتی چوپانی که دولت امام زمان باشد از صبح تا شام یک پشت دروغ بگوید دیگر کسی باورش نمیکند.
حالا دارد اوضاع درست میشود.
اگر یک حساب سر انگشتی بکنیم، این قیمت 3 هزار تومانی دلار یعنی کسی که یک میلیون تومان حقوق ماهیانه میگرفته در عرض کمتر از هشت ماه ارزش حقوقش از یک میلیون سقوط کرده به چهارصد هزار تومان. این را من نمیگویم این بر اساس نرخ دلار در اوایل سال 2012 است که از آن زمان تا حالا دلار 60 درصد رشد داشته(یعنی تومان سقوط کرده تبدیل شده به پشکل!).
یواش یواش ملت برای خریدن نان شب باید یک فرگون (فرغون) اسکناس امام نشان ببرند در مغازه نانوایی چند عدد نان ناقابل بخرند!
اگر برای علت یابی این اقتصاد شکوفا دنبال دلیل و مدرک میگردید برگردید نگاهی به عقب بیندازد و بیاد بیاورید که امام امت خمینی ملعون علیه اوایل انقلاب شکوهمندشان(!) فرمودند “اقتصاد مال خَرَ”.
بی خیال تا همه چیز خراب نشود هیچ چیز درست نخواهد شد. حالا داریم نزدیک میشویم به آن مرحله! منظورم خراب شدن همه چیز است!
پ.ن.:
هر دم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری میرسد
ساعت به وقت اسلو 8:30 دلار شد 3250 تومان
ساعت 15:30
به وقت اسلو دلار 3450 تومان
آخرین شاهکار اقتصادی حکومت امام زمان به سرکردگی سیدعلی آقا خامنهای
برچسبها: اقتصاد, تورم, دلار, سیاسی, گرانی
در بخش: اقتصادی, سیاسی
29
Sep
2012
سیاست ورزی تا کجا و به چه قیمتی!؟ آیا برای رسیدن به اهداف سیاسی باید اخلاق را هم زیرپا گذاشت و فدا کرد!؟ به سخن دیگر آیا می توان تنها برای رسیدن به هدفی از هر ابزاری استفاده کرد؟ همان تئوری که حزب توده سالها سیاست خود را بر پایه آن پی ریزی کرده بود “هدف وسیله را توجیه میکند”؟
یکی دو روز است که خبری در رسانههای اینترنتی اپوزیسیون دست به دست میشود مبنی بر اینکه محمد امین آگوشی معلم زندانی برای ملاقات با خانواده خود مجبور به فروش کلیه فرزند خود شده است! منبع خبر
وقتی که این خبر را میخوانی اولین عکس العمل انسان این است که چه رژیم خونخواری که باعث میشود مردمش به این روز بیفتند که فرزندان خود را هم فدا کنند! ولی اگر کمی از خبر فاصله بگیری و قضاوتهای عجولانه را کنار بگذاری و خبر را با کمی تعقل بیشتر بخوانی و بر اساس مبانی اخلاقی آنرا بازخوانی و تحلیل کنی، آنگاه خواهی گفت:
سقوط اخلاقی تا کجا! وای بر ملتی که چنین سیاست پیشگانی داشته باشد. سیاست پیشگانی که خود نمیتوانند هزینه فعالیتهای سیاسی خود را بپردازند و این هزینهها را از جیب فرزندان خود میخواهند بپردازند! کسی که نمیتواند زندان را تحمل کند نباید پا به دنیای سیاست بگذارد و اگر گذاشت آنگاه دیگر حق ندارد از جیب دیگران هزینه کند!
اینگونه اخبار کمکی به اپوزیسیون ایران نمیکند، درست برعکس اینگونه خبرها نشان از آن دارد که سیاسیون ایران اخلاقا چنان سقوط کردهاند که برای اهداف سیاسی خود فرزندان خود را نیز فدا میکنند و به مسلخ میبرند. پس چه فرقی است بین رژیم کنونی و چنین اپوزیسیونی!
اپوزیسیون ایرانی با این شکل و شمایل از نظر اخلاقی به سطح حکومت ملاها سقوط کرده در نتیجه ملت ایران نیازی به این منادیان آزادی ندارد! آیا ما خواهان حکومتی هستیم که برای رسیدن به اهدافش هر عملی را مجاز میداند، حتی جنایت را!؟ آیا واقعا اگر این خبر واقعیت داشته باشد نباید این پدر و این خانواده را به دادگاه کشید و از آنها پرسید به کدام حق و حقوقی شما کلیه فرزند خود را از او گرفتید و او را برای همه عمر از یک عضو مهم بدن محروم کردید!؟
اگر از من بخواهید که قاضی چنین جنایتی باشم یقینا پدر و خانواده این کودک را از داشتن کودک برای ابد محروم خواهم کرد. چنین افرادی اصلا صلاحیت پدر و مادر شدن را ندارند. سیاست ورزی و سیاست پیشگی اینگونه افراد را به حال خود رها میکنم، اینجا مساله اخلاق است که مرا رنج میدهد.
برچسبها: اجتماعی, اخلاق, اپوزیسیون, سیاسی, کودک
در بخش: اجتماعی, سیاسی
21
Sep
2012
زرشک!
با خواندن تیتر خبر تنها واژهای که به ذهنم خطور کرد واژه “زرشک” بود! من واقعا درک نمیکنم چرا عدهای به خود اجازه میدهند هنر را اسلامی بنامند! در کجا دنیای اسلام، دین اسلام در پروش هنر و هنرمند کوشا بوده که باعث شکوفایی هنر شده باشد!
فقط برای نمونه چند نوع هنر را گوشزد میکنم تا نگویند که بدون استدلال چرندبافی کردهام.
هنر سینما: بطور کلی اسلام چیزی نه در باره سینما گفته و نه حتی حاضر است سینما را تحمل کند. پس شکوفایی چنین هنری در جوامع اسلامی اگر نگوییم مزخرف گویی است دستکمی از آن ندارد! اگر میبینید که هنر سینما در ایران رشد و نمو کرده، این هم یک نوع مبارزه بوده که باعث رشد این هنر در ایران شده، وگرنه ببینید بر سر یک دید و بازدید معمولی هنرمندان چه میآورند!
نقاشی و مجسمه سازی: بطور کلی این دو هنر در اسلام حرام است پس هر کسی مدعی است که اسلام در پرورش چنین هنری نقش داشته بجز چرند گویی چیزی نگفته است!
تنها هنری که میتوان از آن نام برد که در دوران اسلامی آسیب چندانی ندیده، هنر معماری است آن هم نه به این دلیل که هنرمند را ارج نهادهاند یا هنر را گرامی داشتهاند، خیر! بیشتر از آن جهت که معماری برای ساختن مسجد و مصلا به یاری مسلمانها آمده تا در دنیا پز بناهای تاریخی اسلامیشان را بدهند.
بطور کلی در شبهه جزیره عربستان که سرزمین اصلی و اولیه اسلام بوده، بجز چادرهای قبایل عرب بادیه نشین، هیچ معماری قابل ذکر دیگری وجود خارجی نداشته! اگر هم بعدها چیزی ساخته شده از تصدق سر کشورهای با تمدنهای کهن مثل مصر و ایران بود که به زور شمشیر فتح کردند.
خلاصه اینکه برادر اگر میبینید بعضی وقتها این دول غربی حرف از هنر اسلامی میزنند مثل حالا که آقای فرانسوا هولاند کردهاند از آن جهت است که هندوانه زیر بغل شاهان و امیرهای کشورهای اسلامی مثل عربستان بگذارند تا آنها را خر کنند و سوارشان بشوند وگرنه چیزی بنام هنر اسلامی یافت مینشود گشتهایم ما!
برچسبها: اسلام, اسلامی, خاورمیانه, سیاسی, طنز, فرانسه, هنر
در بخش: اسلام و مسلمین, سیاسی, طنز, فرهنگ و هنر, نقد اسلام
10
Sep
2012
اوایل انقلاب بود، پدر و مادرم برای دیدار پیش من آمده بودند. آن روزها ورود و خروج ارز از کشور ممنوع بود. پدرم مقداری دلار را داده بود دوخته بودند داخل لیفه شورت اش. وقتی آمد اینجا، مادر بزرگم که از موضوع خبر داشت، پشت تلفن از من پرسید بابا شورت اش را شست؟
من که روح ام از هیچ چیز باخبر نبود، با تعجب پرسیدم چکار به شستن یا نشستن شورت بابا دارید! که یک مرتبه بابا زد زیر خنده و گوشی را از دست من گرفت و با همان زبان رمز و اشاره پاسخ مادر بزرگ را داد.
حالا بعد از خواندن این خبر:
کلمات طلا، ارز، سکه و دلار در سیستم پیامک فیلتر شد
منبع: بازتاب امروز
یادم به صحبتهای مادر بزرگ افتاد. یقینا از امروز مردم هم در ایران به جای استفاده از این واژهها، از واژههای جایگزین استفاده خواهند کرد. مثلا برای ریال بجای قیمت ریال خواهند گفت و نوشت “قیمت پشکل”.
مثلا بعضی روزنامه ها که ضد انقلاب هستند، برای اینکه حکومت آخوندی نفهمد آنها دارند در باره قیمت ریال صحبت میکنند خواهند نوشت “قیمت پشکل در بازار بورس تهران کاهش یافت”!
ببین این رژیم تا چه درجه نادان است که عاقبت مجبور خواهد شد بدیهی ترین واژه گان را هم برای فرار از واقعیت سانسور کند!
پ.ن.:
ببینید کمتر از 4 ساعت قیمت ریال تا سطح پشکل سقوط کرد
برچسبها: آزادی بیان, اقتصاد, سانسور, سیاسی, طنز
در بخش: آزادی بیان, اقتصادی, سانسور, سیاسی, طنز
02
Sep
2012
آقای عبدی اوضاع کشور را در موقعیت کنونی حاد تشخیص داده است و برای آن دنبال چاره میگردد و میگوید، برای او مهم نیست که وضع اصلاح طلب ها در انتخابات پیش رو چه خواهد شد، مهم آن است که کشور به ورطه سقوط نرود!
ایشان فرمودهاند:
این موضوع مانند وضعیت بحرانی یک کشتی و سرنشینانش است که اکنون خود کشتی درگیر امواج سهمگین است و حالا چند نفری هم در گوشه ای از این کشتی نشستهاند، اگر این چند نفر میتوانند سرنوشت کشتی را تغییر بدهند و آن را از خطر غرقشدن برهانند و آن را به جای امن ببرند در این صورت سرنوشت و وضعیت آن چند نفر هم مهم است ولی اگر نتوانند اهمیتی ندارد و آنان هم با کشتی غرق خواهند شد. من به سرنوشت اصلاح طلبان فقط و فقط از این زاویه حساس هستم و در تمام گفت گو هایی که با دوستان مختلف دارم همواره این مسئله را متذکر میشوم که اگر این مملکت فردای روزگار با بحرانهای عظیمتری مواجه شد و نتوانست مسیر عادی خودش را طی کند، حق نداریم که همه چیز را گردن حکومت بیندازیم ما هم به نوبه خود مسئول هستیم هر چند مسئولیت حکومت بسیار بزرگ است.
به عرض آقای عبدی و دیگران برسانم که این کشتی که نامش ایران است نه چنگیز خان توانست غرق اش کند و نه اعراب! من یقین دارم که آخوندها هم نخواهند توانست این کشتی را غرق کنند. یقینا آقای عبدی هم می دانند که این کشتی غرق شدنی نیست، فقط ایشان منظورشان از کشتی همان نظام اسلامی است، فقط برای اینکه عاقبت رژیم جمهوری اسلامی را با عاقبت ایران گره بزنند، اینگونه وانمود میکنند که اگر رژیم سقوط کرد یعنی کشتی ایران غرق شده است!
خیر قربان یقینا بعد از سرنگون شدن حکومت اسلامی دست پخت شما، کشتی ایران باز هم در دریاها شناور خواهد بود و از روی جنازه حکومت ننگین شما هم رد خواهد شد، حالا گیرم یکی دو خراش هم در بدنه آن ایجاد شود، ولی این کشتی با این خراشها غرق شدنی نیست! چیزی که همراه رژیم پوشالی شما به قعر دریاها خواهد رفت همان عقاید پوسیده شما و رژیم اسلامیتان است.
برچسبها: اسهال طلب, انتخاباتی, درگیری جناحی, سیاسی
در بخش: انتخاباتی, سیاسی