10 Jun 2007

مجلس ختنه سوران حاج آقا سید دانیل اورتگا

نوشته:     :::       16 پیام

abji_ortega.jpgهمان گونه که آگاهید آقای دانیل اورتگا رهبر ساندنیستهای نیکاراگوا (سابقاً کمونیست) جدیداً به دین مبین اسلام گرویده‌اند! دروغ چرا تا قبر آ آ آ ما که از خودمان در نیاورده‌ایم که! دیدیم منزل آقای اورتگا محجبه شده، گفتیم حتما به دین مبین اسلام گرویده! و به همین جهت هم (مسلمان شدن) برای پابوسی رهبر شیعیان جهان و یقینا مراسم ختنه سوران آقای اورتگا به تهران رفته‌اند.
خبرنگار خُسن آقا هم یواشکی به محل ملاقات آنها رسوخ کرده و گزارش‌های داغی را برای ما فرستاده که به عرض مبارکتان می‌رسد.
اول از همه این عکس را نگاه کنید. خواهر شهید پرور همسر گرامی سید دانیل اورتگا با همسر رئیس جمهور سرگرم بحث هستند. بنا به اطلاعاتی که خبرنگار ذلیل مرده ما گزارش کرده، در این بحث داغ همسر گرامی سید دانیل اورتگا با نگرانی از همسر رئیس جمهور احمدی نژاد در مورد کوتاه کردن دودول سید دانیل سوال‌هایی می‌فرمایند و نگران هستند که نکند خدای ناکرده دودل مبارک کمونیست جهانی بر اثر ختنه کردن کمی بیش از حد کوتاه بشود. همسر رئیس جمهور احمدی نژاد هم با کلمات دیپلوم‌آتیک پاسخ می‌دهند که نگران نباشید دلاک‌های مسلمین علوم قطع دودول را در مکتب اسلام به خوبی یاد گرفته‌اند، در ضمن آقام امام زمان همیشه در چنین مواقعی حضور دارند و با توکل به امام زمان همه چیز به خیر و خوشی سپری خواهد شد. برای قوت قلب دادن به حاجیه خانم همسر سید دانیل خان اورتگا، همسر رئیس جمهور محبوب فرمودند که برادر مکتبی هوگوچاوز هم در مراسم مشابهی چند ماه پیش ختنه شدند و هیچ مشکلی پیش نیامد و حتی همسر ایشان از شکل و شمایل دودول حاج آقا چاوز پس از پخ پخ کردن، بسیار خوششان آمده و به همین دلیل هم قرارداد تجاری با ایران عقد فرمودند و بنا شده از چند ماه آینده دلاک‌های ایران برای ختنه کردن همه امت در صحنه ونزوئلا عازم آن بلاد سابقاً کفر شوند.
در تصویر دیگری که خبرنگار ما برایمان ارسال کرده، آقای اورتگا را پس از عمل قطع عضو مبارک نشان می‌دهد که ایشان (حاج آقا سید دانیل اورتگا) پیروزمندانه این عمل میمون را با افتخار به همه جهانیان اعلام می‌دارند، کنار دست ایشان هم قصاب مربوطه هستند که دست سید اورتگا را به نشانه پیروزی کفر بر اسلام بالا برده‌اند (ببخشید منظور خبرنگار ما پیروزی اسلام بر کفر بود که حول شده بود عوضی نوشته بود).
یک تصویر دیگر هم هست که قبل از عمل قطع عوض شریف ایشان گرفته شده، ولی چونکه حاج آقا اورتگا بدجوری ترس و وحشت در چهره‌اش پیداست نخواستیم خلق و خوی شما را زیادی خراب کنیم، به همین منظور هم اینجا نگذاشتیم. خبرنگار ما تاکید فرمودند که در این عکس ترس چنان آقای اورتگا را فرا گرفته که انگاری جن دیده باشند و دارند قالب تهی می‌کنند.

16 پیام   |    |     |     

09 Jun 2007

حکومت جن‌گیرها و عوامل جن زده آن

نوشته:     :::       4 پیام

تور رو سر جدتون قسم این به قول یاورحق “مکتوب” رو بخونید، ببینید مملکت چند هزار ساله ایران گرفتار چه معلولین مغزی شده.
بخوانید و بخندید، پیام گذار یاورحق:
ما حسین درخشان را تایید نمی کنیم هرچند به ظاهر از حق دفاع می کند که همانا تداوم اصلاحات و بقای انقلاب اسلامی است ولی سفر به صهیون و دیدار با مشرکین بسیار سوال برانگیز است و تا توبه نکند و آقا اورا نبخشد نمی توانیم او را دلسوز اسلام بدانیم.
لینک به سایتش دادی دیدم از خانم کار صحبت کرده و مقاله این خانم را خواندم.
خانم کار از حضرت آیت الله فسنجانی دفاع کرده اند که این امر بیانگر این است که بانوان فهیم کشور می دانند که این اولیای اسلام هستند که باید حریم و حدود را مطابق شرایط زمان و مکان تعیین کنند و شرعا و اخلاقا این امر باید از جایگاه اولیا دین بررسی شود.
هاشمی مردی معتدل است و حتما خواسته های خانمها را در حوزه علمیه قم مطرح خواهد کرد و این مسئله به بحث گذاشته خواهد شد و چنانچه انشاالله اجماعی حاصل شد شایستگان آنچه را که شایسته است حکم خواهند داد.
امید است بانوان فهیم مثل خانم کار از ائتلاف حضرت آیت الله عظما رفسنجانی و خاتمی حمایت کنند تا در انتخابات آینده کما فی سابق (دوره های قبل از احمدی نژاد) شایستگان بر اریکه امور نظام شکوهمند اسلامی تکیه زده مردم کشور طعم شایسته سالاری را باردیگر بچشند.
بیگمان این خواست باری تعالی بوده که احمدی نژاد بر جایگاهی تکیه زند که شایسته اش نیست تا مردم فرق بین اصلح و غیر اصلح را درک کنند و ناشکری نکرده و تداوم مبارزات انقلابی در روح ملت دمیده شده نهال انقلاب اسلامی آبیاری شود.
حتما خانمی مثل خانم کار که بواسطه کمالات معنوی که به مراتب از دانش تو بیشتر است و حتی در رادیو آمریکا دعوت شده را از عوامل ما حزب اللهی ها می دانی؟
فراموش کردم که مکتوب کنم که اگر ملاک دموکراسی باشد حتی با 2میلیون امضا اکثریتی در بین زنان حاصل نمی شود که قوانین مکتوب در قرآن به بررسی مجدد احتیاج یابد و 35 میلیون زن کجا و 2میلیون امضا کجا؟
زنان حزب الله اگر آقا فرمان دهد در یک روز 30 میلیون شیر زن به خیابانها ریخته و به جای سیاه کردن کاغذ که نیاز آموزشی کشور است دست بیعت به سنت رسول الله خواهند داد.
با این وجود در نظام دموکراسی اسلامی اشکالی ندارد که به مسائل اسلامی اعتراض شود و امضا جمع آوری شود چرا که فقها با تسلط کامل بر فلسفه و منطق راه راست را به بانوان نشان داده این اندک مخالفان را نیز به جمع موافقان خواهند افزود.
آیت الله هاشمی به این امر واقف است و به خوبی مصلحت اسلام و ملت را می داند و سکان کشتی را به درستی هدایت خواهد کرد و اصحاب افکار و سلایق از ایشان رضایت خواهند داشت.

می‌گما عمو یاورحق تو مطمئنی حالت خوبه!؟ زیاد که توی آفتاب وای نسادی که ببم جان!؟
آخه این چرندیات چی چی هست که بر می‌داری می‌نویسی!؟ فکر کردی ملت هنوز دوران غارنشینی رو سپری می‌کنند!؟ بابا دیگه دوران علما، معممین، مفتی، مفت خور و جن گیرها سپری شده، مخصوصا دوران فسنجانی. اگر این فسنجانی شما رای بیاور بود توی چند اَن‌تخابات گذشته رای آورده بود.
اون امضا جمع کن‌های زن هم اگر نتونستند به اندازه کافی امضا جمع کنند به این دلیل هست که ملت اصلا این رژیم رو می‌خواهد ریشه کن کند، و به همین دلیل هم حاضر نیستند امضای خود را زیر هر چیزی که اسم اصلاح و اسهال و بطور کلی نگه داشتن این جماعت ریشو بر قدرت را در پی داشته باشد بگذارد.
هم خودت و هم رهبر چلاق‌ات قربونم بریت! اگه رهبر می‌تونست 30 میلیون زن رو بیاره پای صندوق رای، یقین بدان که یک لحظه هم درنگ نمی‌کرد. چون شدیدا مشروعیت رژیم‌اش مخدوش شده و کل موجودیت آن زیر سوال رفته و هر رایی که در صندوقی ریخته شود، سید علی چلاق روی سرش خواهد گذاشت، حالا فرق نمی‌کند رای گیری شوربای اسهالی باشد یا شوربای شهر یا مجلس پخمه‌گان یا هر جن دانی دیگری.
دوستان عزیز به نظر من نوشته‌هایی مثل این نوشته یاورحق بیشتر به شعور خوانندگان توهین می‌کند تا فحاشی‌های بعضی. من که شخصا با این مهملاتی که این یاورحق بهم بافته بیشتر ناراحت می‌شوم تا فحش‌های بعضی. این گونه استدلال ها چیزی نیست بجز توهین به شعور خوانندگان.

4 پیام   |    |     |     

06 Jun 2007

برای چند دلار ناقابل

نوشته:     :::       30 پیام

یادتان هست چند مدت پیش نوشتم که اگر رژیم به قول خودش اوباش و اراذل را می‌گیرد بخاطر امنیت جامعه نیست و بیشتر رژیم از آن می‌ترسد که دلارهای آمریکایی به دست بعضی از این به قول رژیم اراذل برسد و باعث شود دودمان آخوند را برباد بدهند!؟
حالا گویا دلارها به بعضی جاهای دیگر رسیده و تومان‌های جمهوری اسلامی هم به بعضی جاهای دیگر و این همه باعث جنگ حیدری نعمتی شده که بیا و ببین. این بچه بازاری را از روز اولی که شروع کرد به وبلاگ نویسی من و دیگر دوستان افشایش کردیم، از همان روز اول گریبانش را گرفتیم، نوشته‌های من خود شاهد این جدال است. امروز دیگر نیازی به گریبان گرفتن این مفلوک نیست، خودش با پای خودش در باتلاق گه و تعفن فرو می‌رود و نیازی به کمک دیگران ندارد. دیگران هم به همت دلارهای آمریکایی دارند یکی یکی وارد گودال تعفن می‌شوند ای کاش این حکومت یکی دو سال دیگر دوام بیاورد و آمریکا هم دلار تقسیم کند تا پرده از چهره کریه نوکران این و آن بر افتد، آنوقت است که مبارزین واقعی از پشت ابرهای تاریک نمایان خواهند شد. دلیل اینکه انقلاب 57 به لجن کشیده شد هم همین بود، “تداوم نیافتن مبارزه” اگر مبارزه چند سالی دیگر دوام آورده بود، همه خودفروختگان یکی یکی برملا می‌شدند و امروز به این بدبختی گرفتار نبودیم. آهن وقتی آب دید پولاد می‌شود.

30 پیام   |    |     |     

04 Jun 2007

عواقب یک رئیس جمهور دیوانه

نوشته:     :::       19 پیام

یک جوان بیچاره مست مفلوکی، در جریان مسابقه فوتبال بین دانمارک و سوئد پس از اینکه داور رای به اخراج یک بازیکن دانمارکی و یک پنالتی داد، دوید وسط میدان و می‌خواست گریبان داور را بگیرد. بازیکنان دانمارکی از تعرض او به داور جلوگیری کردند با این حال فیفا مجازات‌های سنگینی برای دانمارکی‌ها تعیین کرد. به اتفاقات مربوط به این حادثه کاری ندارم، فقط قصدم از مطرح کردن این حادثه این بود که به این نتیجه برسم که، در دنیای امروز یک تماشاگر مست (جوانک بیچاره 18 بطری آبجو خورده بود) می‌تواند عواقبی را برای ملت خود باعث شود که آن سرش ناپیدا ست.
حالا رئیس جمهور مهرورز ما نه زیر می‌گذارد و نه رو، 24 ساعت اسرائیل را تهدید به نابودی می‌کند، به نظر شما چنین حرکت بی مغزی را دنیا باید بی پاسخ بگذارد!؟
وقتی در دنیای امروز در روابط بین کشورها حرکت یک تماشاگر فوتبال که شدیدا هم مست بوده، چنین عواقبی را برای دانمارک در پی داشته، آیا گمان نمی‌کنید وقتی که رئیس جمهور مملکتی کشور دیگری که سازمان ملل هم آن کشور را به رسمیت می‌شناسد را تهدید به نابودی می‌کند، نباید عواقبی حداقل در حد همین مسابقه فوتبال داشته باشد!؟
به نظر شما ملت ایران برای فرار از عواقب دیوانگی‌های رئیس جمهورش باید به چه استدلال‌هایی روی بیاورد تا بلکه از عواقب رفتار احمدی نژاد رها شود!؟
گمان می‌کنید اگر او را دیوانه اعلام کنیم، کمکی به ما خواهد کرد!؟ گمان نمی‌کنم! آن وقت می‌آیند و از ما می‌پرسند، پس چرا شما به او رای دادید!؟ چه بگوییم!؟ بگوییم ما به او رای ندادیم!؟ این که نمی‌شود! همه ملل دنیا بر روی صفحه تلویزیون‌های خود دیدند که جمعیتی چند میلیونی دو مرتبه به پای صندوق‌های رای رفتند و عاقبت از داخل آن صندوق‌ها نام این دیوانه زنجیری بیرون آمد. آیا گمان می‌کنید باز هم با این شرایط می‌توانیم او را دیوانه اعلام کنیم و از عواقب شرارت‌های او در امان بمانیم!؟ من که گمان نمی‌کنم، دنیا استدلال خواهد کرد که شما دوبار رفتید پای صندوق و به او رای دادید (حداقل اکثریت رای‌ها به نام او ثبت شده). حالا متوجه می‌شوید که چه عواقبی دارد این پای صندوق رای رفتن‌ها!؟ واقعا اگر دنیا بخواهد با همین سختی و شدتی که ملت دانمارک را در این مسابقه مجازات کرد، ایران را هم با همین نوع نگرش محک بزند و مجازات کند، یقینا مجازات ما بسیار شدیدتر خواهد بود. دقت کنید مسئول حادثه مسابقه بین سوئد و دانمارک تنها یک دانمارکی بوده، در صورتی که احمدی نژاد رای میلیون‌ها ایرانی را در جیب دارد. آیا می‌توانیم استدلال کنیم که همه این رای دهندگان مجنون بوده‌اند!؟

19 پیام   |    |     |     

31 May 2007

فقر سرچشمه همه بدبختی‌ها است

نوشته:     :::       11 پیام

آقایان از روز اولی که به قدرت رسیدن شعار شان این بوده که حکومت اسلامی یک حکومت مستضعف پرور است، یقینا و حقیقتاً هم به این یکی شعار خود جامه عمل پوشانده‌اند و عملا همه را مستضعف کرده‌اند.
در مملکتی که برای 3 میلیون تومان یعنی چیزی در حدود 20 هزار کرون نروژ (معادل 20 روز حقوق یک کارگر در نروژ) 3 سارق مسلح حاضرند جان انسان‌هایی را به خطر بیندازند و یقینا خطر حکم اعدام را به جان بخرند، باید گفت که بحران اقتصادی به نقطه جوشش رسیده است.
اگر یادتان باشد در مطلبی چند روز قبل نوشتم که اوباش و اراذلی را که رژیم دستگیر می‌کند برای این است که حکومت از این وحشت دارد که روزی این افراد وسیله قرار بگیرند برای سرنگون کردن حکومت. این عقیده من از چیز دیگری سرچشمه نمی‌گرفت بجز همین منطق. وقتی سه سارق مسلح برای مبلغی کمتر از 3500 دلار حاضرند جان خود را به خطر بیندازند، یقین بدانید آمریکا با 75 میلیون تومان سرمایه گذاری شده برای ترویج دموکراسی(!!!) در ایران، یقینا خواهند توانست این حکومت را به راحتی سرنگون کنند.
محاسبه ساده است 75 میلیون دلار را تقسیم به 1200 دلار کنید، عددی می‌شود برابر 62500 نفر. یعنی اگر آمریکا اراده کند، می‌تواند عملا همه اوباش، اراذل، دزدان و چاقوکشان مملکت گل و بل بل اسلامی را اجیر کند و در روز موعود آنها را به خیابان بفرستد، آنوقت است که باید دید آیا کسی از حزب الله و بسیج و هر کوفت زهرمار دیگری حاضر خواهند بود به خیابان بریزند و در مقابل چنین نیرویی از چهار تا آخوند مافنگی دفاع کنند!؟
حکومت هم یقینا از همین مساله می‌ترسد و به همین خاطر هم هست که این اواخر دست بر ایجاد جو ترور کرده تا به خیال خود جلو چنین مساله‌ای را بگیرد. این وضع روز به روز بدتر هم خواهد شد، صبر کنید تحریم‌ها کمی بیشتر اثر کنند، آنگاه خواهید دید که همین پاسدارها و بسیجی‌ها که چفیه فلسطینی به گردن می‌بندند و دست رهبر را می‌بوسند به چه شکل و شمایلی به خیابان خواهند ریخت و دست چه کسی را خواهند بوسید.

11 پیام   |    |     |     

27 May 2007

آقای عبدی به دنیای واقعیات خوش آمدید!

نوشته:     :::       13 پیام

پ.ن.:
آقای عبدی پاسخی در جواب پیام من نوشته‌اند که دیدم حیف است پاسخ ایشان را اینجا نیاورم (پاسخ!! را در آخر مطلب بخوانید)
آقای عباس عبدی مطلبی نوشته‌اند که نشان از نا امیدی ایشان و شاید بخشی از نیروهای به قول معروف خودی دارد. برای اینکه پاسخی برای آقای عباس عبدی بیابیم سعی می‌کنم نکته نکته مطلب ایشان را بررسی کنم تا ببینیم آیا آقای عبدی حق دارند نا امید باشند و اعتراض کنند یا این عکس‌العمل ایشان تنها نتیجه خود خواهی و خود محوری ایشان است!
ایشان در پاراگراف اول می نویسند:
این روزها وقتی که برخی افراد را می‌‌بینم و درباره وضع جاری کشور نظرشان را می‌‌پرسم با پاسخی مواجه می‌شوم که قبلاً کمتر شنیده می‌شد…
جناب آقای عبدی این اشاره شما نشان از آن دارد که شما فقط تا نوک دماغ خودتان را بیشتر نمی‌بینید و دیگران را که تقریبا از ماه‌های اول انقلاب این نگرانی را ابراز داشته‌اند و بجز سرزنش، به زندان افتادن و حتی جان باختن چیزی نصیب‌شان نشد را نمی‌بینید یا نمی‌خواهید ببینید.
جهت اطلاع شما می‌گویم که همین پدیده (گوش کر حکومت گران) درست چند ماه پس از انقلاب شروع شد و خود شما که امروز از آن می‌نالید، آن روزها با شدت و حدت از حکومت دفاع می‌کردید. روزی که خمینی (رهبر عظیم‌الشان شما) فرمان به شکستن قلم‌ها داد، عده‌ای از جمله خود من با صدای بلند فریاد زدیم و هشدار دادیم ولی متاسفانه آن روزگارها شما و دوستان شما که در قدرت بودید، گوش‌تان کر بود و چیزی از آن فریادها را نشنیدید(!).
تمام این ندانم کاری‌هایی که شما ردیف کرده‌اید را هم همان روزگاران ما دیدیم و فریاد زدیم و حنجره پاره کردیم ولی دریغ از گوش شنوا.
خنده دار ترین نکته مطلب شما این جمله است “رواج دروغ‌گویی و…” آقای عبدی یا شما از دین اسلام خارج شده‌اید یا اینکه خود را به کوچه علی چپ می‌زنید. آیا یادتان رفته که در دین اسلام شیعی چیزی داریم بنام تقیه که خمینی که شما مرید اش هستید از روز اول انقلاب روزانه از این تبصره استفاده می‌کرد. یادتان رفته قول‌های خمینی را قبل از به قدرت رسیدن و کردار او را بعد از به قدرت رسیدن و تثبیت آن!؟ آیا واقعا تاریخ به این نزدیکی را فراموش کرده‌اید یا با دست یازیدن به همان ابزار شیعی که در بالا گفتم خود شما هم بلانسبت تقیه می‌کنید!؟
باور بفرمایید آقای عبدی، حقیر تا همین چند سال پیش وقتی این واژه تقیه را می‌خواندم گمان می‌کردم منظور نویسنده “تنقیه” است. نخندید آقای عبدی! باور بفرمایید عین حقیقت است که می‌نویسم.
نکته خنده‌دار دیگری هم در نوشته شما بود که باور کنید مرا به این نتیجه رساند که شاید خدای نکرده شما به بیماری آلزهایمر گرفتار شده‌اید! آقای عبدی وقتی می‌نویسید “رد صلاحيت‌ها و حذف ديگران” منظورتان جوک گفتن و خنداندن خواننده است، یا اینکه این هم نتیجه آلزهایمر زودرس شما است!؟ جناب آقای عبدی این رد صلاحیت‌ها و حذف‌ها از روز اول انقلاب 57 تا امروز هر روزه انجام شده، فقط اتفاق تازه‌ای که افتاده این است که امروزه شما را دارند حذف می‌کنند و به همین جهت هم هست که صدای شما هم در آمده.
آقای عبدی اجازه بدهید تا داستان یک حذف را برای شما بنویسم، شاید بیدار شوید!
دختر خانمی بود در فامیل ما که تقریبا هم سن و سال خود شما بود. دوران بگیر و ببندی که خود شما هم در آنها شرکت داشتید، این دختر خانم بیچاره را گرفتند و بعد از مدت بسیار کوتاهی خانواده را خواستند و برای تحویل جسد از آنها پول گلوله گرفتند و… داستان را می‌شناسید!؟ متاسفانه این داستان نیست، این تاریخ ایران است، این واقعیاتی است که من و امثال من با چشمان خود دیده‌ایم و با گوشت و پوست خود لمس کرده‌ایم.
دوست دارید بدانید جرم این دختر بیگناه چه بود!؟
این دختر بیچاره در همسایگی یک زوج مجاهد زندگی می‌کرد. روزی از روزهای بگیر و ببند سالهای 60 زوج مجاهد برای نجات جان خود فرار کرده بودند و فرزندی را در خانه رها کرده بودند و بعد به این دختر خانم تلفن زده بودند و التماس کرده بودند که او فزندشان را تا بازگشت آنها نگهداری کند. آقای عبدی جرم این دختر بیچاره چیزی نبود بجز “انسانیت” پاداش‌اش اما همان بود که شما از آن می‌نالید “حذف” تنها حذف آن دختر با حذفی که شما لمس‌اش کرده‌اید از زمین تا آسمان با هم فرق دارد.
آقای عبدی گمان می‌کنم بهتر است ادامه ندهم، وگرنه مجبور خواهم شد مثنوی هفتاد من بنویسم.
این نوشته را در پیام‌گیر آقای عبدی هم نوشتم تا ببینم آیا آقای عبدی از حذف کردن دست برداشته‌اند، یا مثل این 28 سال گذشته هنوز به رویه حذف اعتقاد دارند. در این نوشته سعی کرده‌ام تا از واژه‌های معمول که در نوشته‌هایم استفاده می‌کنم دوری جویم تنها به این خاطر که امتحان کنم ببینم آقای عبدی شهامت نشر این نوشته را در پیام‌گیر خود دارد یا نه.
این هم پاسخ آقای عبدی بخوانید و بخندید یا شاید هم بهتر است گریه کنیم برای آن ملک و ملت:
خُسن آقا :
آقای عبدی متنی را که در زیر می‌آورم تنها برای این است که ببینم آیا شما هم حذف می‌کنید یا اینکه تجربه 28 سال شما را تغییر داده و به عقاید دیگران هم احترام می‌گذارید:
——————–
عبدی:
به عقائد دیگران احترام می گذارم ولی به چند دلیل روشن حذف می کنم.اول این که برای “آینده” مشکل ایجاد می کند.خوب اگر شما طالب این هستید بحث دیگری است.دوم این که من هم باید به شما جواب دهم که فعلا دوست ندارم وارد این وادی شوم اما اگر می شدم نشان می دادم که مرز میان نظرات مطرخ شده با نظرات امثال رئیس دولت چندان زیاد نیست.و از همه مهمتر شما در این فضای مجازی همان امکاناتی را دارید که من دارم پس اتهام حذف و سانسور نمی چسبد.اتفاقا این طرز تفکر از ابتدا هم همینطور بوده و می خواسته که دیگران مطالب آنها را منتشر کنند در غیر این صورت سانسور چی هستند.در حالی که من هیچگاه در عمرم از کسی نخواسته ام که مطلب مرا منتشر کند و اگر نکرد سانسورچی است.

13 پیام   |    |     |     

25 May 2007

بازی‌های خطرناک آمریکا در عراق

نوشته:     :::       4 پیام

بنا به خبری فرمانده سپاه مهدی در عراق بدست نیروهای آمریکایی کشته شده. همزمان رادیو فردا از عراق خبر می‌دهد که مقتدا صدر امروز جمعه مجددا در مسجدی در کوفه دیده شده است. (رادیوفردا)
خبر پیدا شدن سر و کله مقتدا صدر در عراق را نیویورک تایمز و دیگر رسانه ها هم تایید کرده‌اند(پیک ایران).
حالا سوال این است که، این چه بازی سیاسی است که امریکا در عراق انجام می‌دهد؟ آیا مقتدا صدر به این سادگی می‌تواند بین ایران و عراق سفر کند و در مساجد شیعه روضه و نماز بخواند، بدون اینکه آمریکا بتواند غلطی بکند!؟ آیا این مساله کمی به نظر شما مشکوک نمی‌آید!؟ چطور است که آمریکایی‌ها می‌توانند پنج دیپلمات (مامور امنیتی) ایرانی را در عراق دستگیر کنند و حتی در ترکیه هم یک مقام بلند پایه ایران را بربایند، ولی این ملای مافنگی می‌تواند مثل آب خوردن بین عراق و ایران مسافرت کند و آمریکا نمی‌تواند خفت او را بگیرد و ترتیب‌اش را بدهد!؟
این مساله همان اندازه مشکوک است که این بازی دموکراسی در عراق! آمریکا به منطقه آمده که خیر سرش اسلام گرایان یا به قول آمریکا تروریست‌ها را سرکوب کند، ولی یک مرتبه بجای دولت سرنگون شده صدام یک دولت شیعی در عراق روی کار می‌آید. باور کنید یا آمریکا شدیدا گوز پیچ شده، یا اینکه بازی بسیار خطرناک سیاسی را دنبال می‌کند که می‌تواند تمام منطقه را به آتش بکشید. بازی با این حرامزادگان شیعه بسیار خطرناک است و درست مثل انقلاب 57 که بنا بود دموکراسی برای ما به ارمغان بیاورد و زهرمار برایمان آورد، این دموکراسی وارداتی آمریکا هم به نظر چیزی شبیه به انقلاب دموکراتیک خودمان می‌ماند.

4 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی