16
Apr
2009
دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ: حضرت آیت الله عظیم الجثه خامنهای دامن افاضاته بزغاله تولید فرمودند!
نخند جان من! گریه کن به حال آن ملت بیچاره! همه اینها که مینویسم نه طنز است و نه خنده دار! همه اینها نشان از این دارد که ملتی چنان اسیر خرافات و بردگی ذهنی شده که هر چرندی را میپذیرد و عاقبت کار به جایی میرسد که این چرندیات را رسانههای غربی هم که از همه جا بی خبر هستند باور و بازنشر میکنند.
این مساله در همه حکومتهای دیکتاتور و فرد محور بوده و در ایران هم چیز خارق العادهای اتفاق نیفتاده، چیزی که هست در ایران ما به خاطر خرافات مذهبی این فرد محوری صد چندان بزرگتر شده.
موضوع را باز کنم که خدای ناکرده فکر نکنید خُسن اقا روانی شده و چرندیات بهم میبافد.
روی صفحه اول سایت آفتاب دو خبر پشت سر هم توجهم را جلب کرد، تیتر خبر اول که خیلی هم بزرگ بود(خبر اول سایت) تیتر شده بود:
یک رسانه غربی بررسی کرد : نقش آیتالله خامنهای در پیشرفت دانش سلولهای بنیادی در ایران
درست زیر همان خبر، خبر دیگری منعکس شده بود به این شکل:
تولد اولین بزغاله شبیه سازی شده در ایران
وقتی این دو خبر را با هم در یک صفحه دیدم مجبور شدم نتیجه گیری کنم که حضرت آیت الله دامن افاضاته بزغاله تولید فرمودهاند! اگر شما جای من بودید نتیجه گیری دیگری میکردید!؟ وقتی آیت الله نقش مهمی در پیشرفت دانش سلولهای بنیادی بازی میکند! و همزمان در ایران یک بزغاله شبیه سازی میشود، نتیجه آن میشود که نقش حضرت رهبر در تولید این بزغاله غیر قابل انکار است! غیر از این است!؟
پ.ن.:
حالا که داستان بز و بزغاله شد این طنز زیبا را هم از دست ندید که در رابطه با همین بز و بزغاله است که سالها پیش نشریه طبرستان نوشته بود و باعث شد نشریه را تعطیل کنند و مسولینش را به سیخ بکشند.
.ن.2:
عرض نکردم سید علی رهبر رفته در کار تولید مثل بزغاله! این هم یک خبر دیگر در تایید تولید مثل سید علی اقای رهبر
در بخش: طنز, ملای حیله گر
14
Apr
2009
این چه سیاستی است که آمریکا در قبال ایران درپیش گرفته؟ آیا کسی این سیاست را درک میکند!؟ اصلا آمریکاییها میدانند دارند چکار میکنند!؟
این تصمیم گیریها درست دو ماه مانده به انتخابات یعنی برنده شدن احمدی نژاد!
مگر تا همین یکی دو هفته قبل نگفته بودند که به علت نزدیکی انتخابات در ایران، دست از هر حرکتی که باعث تقویت یکی از جناحهای رژیم بشود خودداری خواهند کرد!؟
آیا آمریکاییها از شعور فارق شدهاند یا سیاستی پشت این سیاست است که ما ساده لوح ها درک نمیکنیم! آی کمک! کسی درک میکند این سیاست را!؟
این رفتار و رویکرد جدید آمریکا اگر واقعیت داشته باشد، یقینا به گسترش هر چه بیشتر بنیادگرایی مذهبی حداقل در خاورمیانه منجر خواهد شد، این خط و این هم نشان! وقتی در قبال سیاستهای گستاخانه حکومت ایران ابرقدرت و گنده لات جهان عقب نشینی بکند، این درست مثل چراغ سبزی میماند برای دیگر کشورهای یاغی.
یا آمریکایی ها کاملا مستأصل شدهاند و به قول مکانیکها آب و روغن قاطی کردهاند، یا راه سیاست انگلیسی پیش گرفتهاند و میخواهند ایران را در یک بن بست قرار دهند. البته من بیشتر اولین نظریه را باور دارم. آمریکاییها اگر شعور سیاسی داشتند کارشان با ایران از همان روز اول به اینجا نکشیده بود.
در این رابطه:
افشای «مذاکرات مخفیانه» یک جریان داخلی با کشورهای غربی
آمریکا ممکن است شرایط مذاکره با ایران را حذف کند
یک موضوع دیگر:
دلم میخواهد یک گروه کاری با همکاری وبلاگهایی که ضد مذهبی هستند راه بیندازم. آیا کسی بین شما هست که نیاز چنین گروهی را احساس کند و علاقمند به همکاری باشد. نیازی نیست چنین گروهی علنی باشد، میتوانیم یک گروه بسته داشته باشیم و هر از گاهی برای تبادل نظر از طریق مجازی با هم تبادل نظر بکنیم. اگر کسی علاقمند است میتواند با آدرس میل من که در بالای وبلاگ است تماس بگیرد.
پ.ن.: تحلیل یکی از دوستان در پیام گیر، به گمان من هم این تحلیل درست تر از دیگر تحلیل ها است:
حسن آقا من بر این باورم که ملایان همانگونه که “کفش عوضی پای شیطان میکنند” امریکائیها را هم دست انداخته اند…قبل از هرچیز یک حکومت قرون وسطائی که ظاهرن همه چیزش را به *** آسمونی متصل کرده و سیستمی بی دروپیکر بوجود آورده که آخور و طویله اش در درون هم گم شده است و از دیگر سو هم صبح تا شام برای دنیای متمدن نقشه میکشد و مردم خودش را به بهانه های واهی میکشد &چه بحث منطقی میتواند در تعاملات بین المللی مطرح سازد که هم دنیا و هم ملت خودش نفسی آسوده فرو برند؟در آنسوی معادله…جورج بوش ج.ا را ضلعی از مثلث شرارت نامیده بود آنهم زمانیکه غنی سازی بطور موقت متوقف شده بود و شرائط بگونه ای دیگر بود که شرح آنرا همه میدانیم…اکنون چه اتفاقی افتاده که بعد از چهارتحریم الزام آور شورای امنیت که مستندا” بر اساس ماده هفتم منشور سازمان تنظیم شده!!! (یعنی اگر تحریمها کارساز نبود گزینه هنظامی هم میتواند دردستورکار قرار گیرد)& به یکباره محور شرارت و یاغیگری و غنی سازی و تهدیدات علنی علیه اسرائیل و منافع امریکا کنار نهاده میشوند و این چنین بادبانها پائین کشیه میشوند؟آیا آخوند برنامه ساخت بمب اتمی را رها کرده؟ زهی خیال باطل…آیا از تدارک و حمایت از گروههای تروریستی در جای جای جهان دست برداشته؟ خیر! آیا کشتار مردم خود را متوقف نموده و در راستای تحقق حقوق بشر اقداماتی انجام داده؟…پس چه اتفاقی افتاده…
بنظر من اوباما در قد و قواره ای نیست تا ابرقدتی جهانی مانند امریکا را رهبری نماید لذا معتقدم شکست خواهد خورد و شرائط فعلی تا آینده ای نزدیک موجب رشد میکروب اسلام سیاسی گشته و زمینه را برای حضور مجدد و قدرتمندتر نیوکانسرواتیوها مستعد خواهد کرد تا جنگی شدیدتر و فراگیرتر بیافروزند.
در بخش: روابط خارجی
11
Apr
2009
مهدی خزعلی نظر سنجی را در وبلاگش قرار داده و از مراجعین پرسیده جمهوری اسلامی آری یا نه درست مثل خمینی که همین سوال را 30 سال پیش انجام داد.
این نظر سنجی با نتیجه کمر شکن 96.4 درصد نه بزرگی گفتهاند به جمهوری من درآوردی آخوندی.
حالا این کاسه لیسان بالاترین لینک را حذف کردهاند و دلیل شان هم مثل دلایل سیدعلی یک دست من درآوردی است. لینک را حذف کردهاند و وقتی میخواهی به لینک مراجعه کنی با این جمله روبرو میشوی:
این لینک به دلیل نظرسنجی طبق قوانین بالاترین ممنوع است حذف شده است.
یکی نیست به اینها بگوید خوب چرا راست و حسینی نمیآیید مثل دیگر آخوندها بگویید که شما هم از بیضه اسلام دفاع میکنید و خیال همه را راحت کنید.
دوستان بیایید همگی دست در دست هم این اوباش را که با این سایت به ریش همه دارند میخندن تحریم کنیم. این عمل اینها دهن کجی و توهین به شعور جماعت اینترنت ایرانی است.
من شاشیدم توی قوانین شما که درست مطابقت میکند با قوانین آخوندی جمهوری اسهالی.
در بخش: آزادی بیان
08
Apr
2009
من در زندگیام آدم حرامزاده زیاد دیدهام، ولی باور کنید همه حرامزادگان گیتی را اگر جمع کنید، جمع کل حرامزادگی آنها به اندازه یک آخوند نمیشود. باور ندارید متر بردارید حرامزادگی آقایان علمای اسلام را اندازه بگیرد، اگر این که گفتم ثابت نشد من شغلم را عوض میکنم و به لباس آخوندی ملبس خواهم شد!
آمدن میرحسین موسوی یکی از این حرامزادگی هاست. ممکن است بگویید این میرحسین که آخوند نیست! در پاسخ خواهم گفت که خیر ایشان آخوند نیست، ولی ایشان به دستور آخوندها به میدان آمده تا کل نظام را جمع و جور کند. این گله گشاد بازیهای آمریکا را هم اگر به این داستان اضافه کنید(همین چند دقیقه پیش در خبرها خواندم که اوباما دستور مذاکرات مستقیم با ایران را صادر کرده)، خواهید دید که حرامزاده آخوندها دارند مجددا حکومتی را که داشت به نقطه فروپاشی نزدیک میشد نجات میدهند، آن هم با چراغ سبز نشان دادن به آمریکا و آوردن یکی مثل میرحسین موسوی با قول و قرارهایی که شاخ روی سر هر آدم آگاهی سبز خواهد کرد.
اول اینکه میرحسین آمد آنهم به دستور سید علی. چرا!؟ برای اینکه سید علی حرامزاده فهمیده که هر کس که به شکلی نشانی از مخالفت با او را با خود یدک بکشد، ممکن است مردم را بفریبد و به پای صندوقهای انتصابات بکشاند. به همین دلیل هم سید محمد خاتمی عقب میکشد(چونکه دیگر دروغهای خاتمی افشا شده و او یک مهره سوخته به حساب میآید) و بجای او میرحسین را میآورند. هرچه باشد حداقل جوان ترها او را نمیشناسند، کافی است روی مخالفت او با سید علی کار تبلیغاتی و مانور سیاسی بشود، در آن صورت عده زیادی از واجدین رای دادن خام خواهند شد و باز پای صندوقهای رای خواهند رفت. آخه این ملت بیچاره چنان از سید علی متنفراند که حاضرند پشت سر هر کس و ناکسی سینه بزنند، به این امید که یکی بیاید و سیدعلی حرامزاده را کمی محدود کند. حضرت میر حسین هم که ماشاالله ماشاالله سنگ تمام میگذارد و در یک مصاحبه کل جمهوری اسلامی را تعطیل اعلام میکند!! باور ندارید سخنان او را در اولین کنفرانس مطبوعاتیاش بخوانید، ببینید این کلاش میخواهد همه این کارها را یک تنه انجام بدهد!!! دیگر دروغ گفتن در جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی ندارند همه با هم دروغ می گویند مثل نقل و نبات! نگفتم آخوند حرامزاده است!؟
جالب ترین خبر اینکه در ملاقاتی بین میرحسین و سید علی که هیچ خبری از آن به بیرون درز نکرده، تنها یک نکته مطرح شده و آن هم این است که “خامنه ای با بیان اینکه اولویت با افزایش مشارکت عمومی مردم در انتخابات است نسبت به حضور مهندس موسوی در انتخابات هم بیان می دارند که در زمینه حضور یا عدم حضور هیچ یک از نامزدها مطلبی بیان نکرده و نخواهند کرد.”
نگفتم اینها دست همه حرامزادگان گیتی را از پشت بستهاند!؟ آخوند شیطان را درس می دهد!
حالا که در رابطه با انتصابات نوشتم این را هم بنویسم که یکی از بهترین استدلالهایی که تا حالا خواندهام این مطلب است که بسیار هوشیارانه نوشته شده، بسیار کوتاه و بسیار مفید:
لطفا اگر می توانید با باز انتشار این تصویر مردم را آگاه کنید.
در بخش: انتخاباتی
06
Apr
2009
گمان نمیکنم کاربر ایرانی روی نت وجود داشته باشد که خبرهای مربوط به “شبکه فساد اینترنتی” را نشنیده باشد!
این داستانسرایی و جو سازی مدتی پیش بوسیله نیروهای اطلاعاتی سپاه پاسداران آغاز شد. اولین نکته جالبی که در این ماجرا وجود دارد خود کاشفان این شبکه هستند. در هیچ کجای دنیا نیروی نظامی وارد کارهایی از این دست نمیشود. نیروی نظامی همیشه برای مقابله با نیروی نظامی دشمن خارجی بوجود میآید و در همین راه هم بکار گرفته میشود، بجز کشورهایی که نیروی نظامی بر آن حکومت میکنند، مثل شیلی دوران پینوشه و آلمان هیتلری و دولتهایی از این دست. از این نکته اساسی که بگذریم میرسیم به خود موضوع کشف.
من بارها سعی کردهام بدون تحت تاثیر قرار گرفتن و بدون توجه به جوسازیهای این آقایان، گشت و گذاری در نت بزنم و نامهای مستعاری را که حضرات سرداران سپاه اسلام کشف کردهاند را پیدا کنم. برای آنهایی که نمیدانند توضیح بدهم که هر متنی که در اینترنت تولید و منتشر شود حتی اگر منابع اصلی از بین بروند باز بقایای آنرا میتوان از ذخیره گوگل (Google Cache) یا دهها منابع ذخیره شده دیگر روی نت بازیابی و بازسازی کرد. برای مثال سایت امیدرضا میرصیافی که بوسیله حکومتچیان کاملا پاک شده بود، پس از کشته شدن امید رضا، بوسیله همین ابزارها بازسازی شد.
از موضوع خارج نشوم. حالا باید از خود بپرسیم چرا این شبکه براندازی نرم(!) که آقایان سپاهی مدعی هستند شبکه بسیار گستردهای برای براندازی نرم بوده! چرا نمیتوان اثری قابل قبول از آثار این شبکه پیچیده بر روی نت پیدا کرد! اگر باور ندارید خودتان سعی کنید، من چند روز را همان اول که این شبکه بوسیله سپاه کشف شد! صرف یافتن آثار این شبکه کردم، که به هیچ نتیجه قابل لمسی نرسیدم و امروز هم یکی دو ساعت وقت گذاشتم تا کمی از کارهای این شبکه گسترده را پیدا کنم باز بدون نتیجه!!
حالا باید از خود این سوال را کرد که آیا واقعا این شبکه آن چنان که سپاه میخواهد جلوه ده گسترده بوده یا نه تنها چند سایت مستهجن بوده که سپاه پر قدرت(!!) اسلام میخواهد با بزرگ جلوه دادن آن برای خود تبلیغات کند.
آخه وقتی سپاه عظیم اسلام!!! وارد میدان میشود باید حتما کاسه بزرگی زیر نیم کاسه باشد وگرنه برای کارهای کوچک که نیاز به سپاه قدرتمند(!) اسلام ناب سید علی نیست که! هست!؟
چرا باید این سپاه عظیم اسلام که قادر است شرق و غرب را به وحشت بیندازد(!) وارد میدان شود!؟ هیچ کس توقع ندارد سپاه به این بزرگی(!) و ابهت تنها برای چند تا آدم معمولی که چند تا سایت پورن راه اندازی کردهاند وارد میدان کارزار شود، مگر اینکه این سپاه چنان ذلیل شده باشد که برای قدرت نمایی نیاز به دشمن خیالی داشته باشد تا با این وسیله قدرت پوشالی خود را به رخ ملت بکشد. باور کنید خیلی خنده دار است که سپاهی که مدعی است قادر است استکبار شرق و غرب را به زانو در آورد، برای دستگیری یک شبکه پورنوگرافی به خدمت گرفته شود! دوستان کمی به این مساله فکر کنید اجازه ندهید چهار تا و نصفی *پیرمردان تریاکی شما را به وحشت بیندازند، اینها همگی تبلیغات است و دیگر هیچ. ماجرای موشکهای فتوشاپی همین سرداران غیور(!) اسلام را که با خاطر دارید؟ به گمان من این شبکه گسترده براندازی نرم هم یک جریان براندازی فتوشاپی باشد که بوسیله مغزهای مالیخولیایی پیرمردان تریاکی سپاه ساخته و پرداخته شده است.
*) اکثر سرداران غیور(!) سپاه پاسداران، جوانان و میانسالان دهه 60 جمهوری اسلامی هستتد، یعنی عملا اکثر آنهایی که این روزها عربده کشی میکنند سنشان بالاتر از 50 و 60 است و یقین دارم به علت گسترش مواد مخدر در ایران اکثر این سرداران غیور(!) امروز تریاکی شدهاند، مثل خود رهبر. وقتی گل سر سبدشان این پهلوان پنبه باشد وضع زیردستانش دیگر خنده دار خواهد بود.
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
02
Apr
2009
یک چند تا سایت راه انداختهاند و همزمان شروع کردهاند به فرستادن میل (اسپم). این تیتری که خواندید تیتر میلی بود که تا حالا چند نمونه آنرا برایم ارسال کردهاند.
بنده به فلان جد و آبادم میخندم اگر چنین غلطی بکنم! به قبر پدر و مادرم میخندم چنانچه حقیر حتی نزدیک صندوق خریت بروم. اگر عدهای میخواهند با پای خود به طویله یا مسلخ بروند به جهنم بگذار بروند! این حق آنهاست که با پای خود به طویله بروند، ولی خوشبختانه من هنوز یک چندتایی سلول مغز در این کله پوکم هست تا همین چهار تا و نصفی سلول زنده مغزی به من نهیب بزنند که این صندوق، صندوق خریت است و نباید نزدیک آن شد.
گله گوسفند هم اگر بود گمان نمیکنم این استدلال را قبول میکرد که آقایان میخواهند بوسیله آن ملت را پای صندوق رای بکشند.
می فرمایند:
یا اگر در یک کشور مستبد مثل برمه ، سودان یا چین بخشی از جمعیت رأی دادن را تحریم کنند نه تنها کوچکترین اثری ندارد بلکه یک حرکت کاملاً بی معنی و بی تأثیر است و چه بسا حکومت از آن استقبال خواهد کرد
ها ها ها مُردم از خنده! البته حضرات مزدور نمیگویند در کجای دنیا تحریم کردن و رای ندادن معنی میدهد!؟ در یک کشور دموکراتیک!؟ جل الخالق حضرات مردم را خر فرض کردهاند!
باور کنید یک مرغ مرده تو یخچال منزل بود، وقتی من این استدلال آقایان را برایش بلند بلند خواندم داشت به ریش حضرات میخندید. مرغ بیچاره با اینکه نیمه گلویش بریده شده و سرش در داخل شکمش بود، این درک را داشت که به ریش این مکاران و کلاشان بخندد، شما را نمیدانم! آیا شما از مرغ مرده داخل یخچال من هم منگ تر تشریف دارید!؟
آقایان رای دادن یعنی تایید یک سیستم و رای ندادن یعنی “من به این سیستم اصلا اعتماد ندارم”، “من حاضر نیستم خودم را بازیچه دست این سیستم بکنم”، رای ندادن یعنی اینکه من این قتلهای سیاسی را تایید نمیکنم یعنی من نمی خواهم در این جنایات شریک باشم. در عوض رای دادن به این معنی است که من با دادن رای مسئول همه رفتارهای ضد بشری این رژیم هستم.
وقتی رای ندهیم به این معنی است که ما حساب خودمان را از این جانیان جدا کردهایم.
وقتی رای ندهیم به این جانیها گفتهایم که ما مخالف شما هستیم.
وقتی رای ندهیم ما با زبان رسا به این رژیم گفتهایم که ما دیگر بازیچه دست شما نمیشویم.
وقتی که رای ندهیم به دنیا بصورت شفاف گفتهایم که ما اصلا این رژیم را نمیخواهیم! نه اسهال طلبش را میخواهیم و نه اصولگرایش را و نه هیچ گروه دیگری را که به شکلی دُمش به این رژیم وصل است.
با رای ندادن ما به یکدیگر گفتهایم که ما هستیم و ما با هم هستیم و ما با اتحاد این رژیم را به انزوا خواهیم کشید.
رای ندادن یعنی قهر کردن.
رای ندادن یعنی ما دیگر حاضر نیستیم با رای و نام ما این اوباش جنایت بکنند و در دنیا خود را نماینده ما معرفی کنند.
رای ندادن و تحریم یعنی رشد فکری یک ملت.
در همین رابطه خبری را امروز منعکس کردم که بد نیست آنرا هم بخوانید تا ببینید رای دادن شما برای رژیم چقدر اهمیت دارد که این همه به تلاش افتاده اند تا بلکه رای ملت را مجددا جمع کنند، تا بتوانند بوسیله آن پای میز مذاکره با آمریکا بروند و بگویند، ببینید ما این همه طرفدار داریم و براندازی حکومت ما غیر ممکن است.
پ.ن.:
عرض نکرده بودم که بالاترین را برای انتصابات داغ کردهاند! حالا اگر جرات دارید یک چیزی بر علیه انتخابات بنویسید و در بالاترین لینک بدهید خواهید دید که مثل برق و باد منفی بارانش می کنند.
در بخش: انتخاباتی
31
Mar
2009
در این هفته گذشته دوتا از آخوندها زر زدند که نشان میدهد حکومتگران ایران اصلا حالیشان نیست چه میگویند. این نوع نگرش نشان میدهد که حضرات یا زیاد نعشگی زدهاند و در هپروت سیر میکنند یا اینکه قدرت خودشان را چنان لایزال میپندارند که چنین بی محابا به کاهدان میزنند.
اولین چرند گویی را سید علی رهبر فرمودند. دومی را هم قربانعلی دری نجف آبادی.
سید علی رهبر گویا پس از یکی دوتا بست اضافی چرند گوییاش دوباره گل کرد و امسال را سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری کرد. دری نجف آبادی هم بیخبر از همه جا فرمودند که باید MMS ها را کنترل کرد. این یارو هم حتما بغل دست رهبر بوده و یک بست گنده زده یا اینکه یک کوفت زهر مار دیگری زده وگرنه باید میدانست که اگر می شد SMS را کنترل کرد این یکی (MMS) را اصلا نمیشود کنترل کرد. البته میتوان کنترل کرد ولی باید یک نیروی عظیم انسانی بنشیند جلو هزاران دستگاه کامپیوتر و یکی یکی MMS های ملت را نگاه و کنترل کنند. یکی نیست به اینها بگوید الاغ ها شما SMS را که بصورت متن بود و امکان کنترل ماشینی برای آن وجود داشت نتوانستید کنترل کنید! حالا چگونه میخواهید این کنترل را بر محتوای MMS که بصورت تصویر هست و اصلا امکان کنترل ماشینی آن وجود ندارد کنترل کنید!؟؟ به قول معروف عقل که نباشد جان در عذاب است.
از این یکی جالب تر چرند گویی سید علی رهبر بود! ایشان هم به علت بریز و بپاش در درگاه خلیفه، گمان برده که ملت گرسنه ایران چنان وضعش خوب است که میتوان مقداری را صرفه جویی کرد، بدون اینکه فشاری به کسی بیاید!
دلم میخواست وقتی رهبر از همه جا بیخر چنین فرمایشاتی صادر میکند کنار دستش بودم یک پس گردنی بهش میزدم تا نعشگی از سرش بپرد.
یکی نیست به این مافنگی بگوید آخه نادان در مملکتی که خط فقر 800 هزار تومان است و حقوق اکثر حقوق بگیران متوسط زیر 400 هزار تومان است دیگر چه چیزی را باید صرفه جویی کرد!؟
در مملکتی که گوشت کیلویی 8 هزار تومان به بالاست، دیگر نیازی به صرفه جویی نیست، بیچاره ملت پول ندارد نان بخورد دیگر در چه زمینهای باید صرفه جویی کند؟
گویا حضرت آقا خیال کرده سر سفره همه ملت مثل سفره آخوندها لبریز است از اطعمه و اشربه انبار شده، نادان نمیدانند که حتی طبقه متوسط هم رفته زیر خط فقر.
اتفاقا این چرندیات رهبر اگر به اجرا گذاشته شود یعنی باید حضرات سوبسید نان را هم حذف کنند. چیزی را که آقایان درک نکردهاند این است که نان با بنزین فرق میکند، اگر توانستند به شکلی سوبسید بنزین را بردارند نمیدانند که کسی که یک اتومبیل دارد کم و بیش میتواند بنزین گرانتر را هم تهیه کند، ولی کسی که پول ندارد نان خشک و خالی را تهیه کند اگر سوبسیدش برداشته شود دیگر باید برود گرسنگی بمیرد.
من واقعا امیدوارم که آقایان در این زمینه حتما اقدام کند و سوبسید نان را بردارند، آنوقت خواهیم دید این پوست موز زیر پای چه کسی قرار خواهد گرفت.
در بخش: ملای حیله گر