30
Dec
2003
دوستان لوگوی دیروزی را همراه با کدهای نسب آن را در این صفحه قرار دادهام درصورت علاقه میتوانید آن را برای نسب در وبلاگ خود استفاده کنید. مهشید جان متاسفانه عرض این لوگو زیاد است و برای استفاده در side bare زیاداز حد عریض است، بهمین خاطر آنرا در صفحه مجزایی قرار دادم متاسفم که بخاطر گرفتاری نتوانستم در این حرکت شما را همراهی کنم خلاصه باید مرا ببخشید.
در بخش: بدون دسته بندی
30
Dec
2003
دوستان متاسفانه اون سوراخی که من توش گیر افتادم به اینترنت دسترسی درست حسابی نداشتم این رو هم از طریق مبایل می فرستم . این عکس را به نا به خواسته مهشید روی نت می گذارم دوستان اگه خواستن از این استفاده کنن. فردا اگه بتونم در این باره بیشتر می نویسم

آدرس تصویر بالا در زیر نوشته شده می توانید کپی کنید
http://home.c2i.net/ahoraian/images/bam01.jpg
در بخش: بدون دسته بندی
26
Dec
2003
این هم برای شمر که گمان نکند ما خواسته آن عزیز را فراموش کردهایم ولی خوب جای مناسب نداشتم ولی حالا جابرایش باز کردم.
فقط یک چیزی در مورد موزیک متن صفحههای وبلاگها و دیگر صفحههای روی نت بگویم و آن اینکه کمی مراعات دوستان را در ایران بکنید. آنها با مودم به نت وصل میشوند و اکثرا با سرعتهای پایین و یک فایل 3MB زمان زیادی میبرد تا به PC کاربر برسد اگر در وبلاگهایتان موزیک میگذارید آنها را AUTOSTART=FALSE قرار دهید تا بطور اتومات موزیک نواخته نشود. چون در آنصورت اگر کسی خواست زحمت داونلود کردن را به خود میدهد و با یک تقه فایل را به کار خواهد انداخت، این انتخاب را به دیگران بدهید تا چنانچه نخواستند به موزیک گوش ندهند.
این هم دیو دستا بالا موزیک مورد علاقه شمر عزیز(هجم 3.8MB)
دیو
در بخش: بدون دسته بندی
25
Dec
2003
در این بحث مسالهی حکومت اسرائیل مدنظر است نه قوم یهود.
ایکاش میتوانستم از بحثهای جانبی دوری گزینم و به آن چیزی که عشق میورزم بپردازم! ولی گاهی اوقات نمیگذارند. عدهای دانسته یا ندانسته به اینگونه بحثها دامن میزنند و من و شما را به بیراهه میکشند.
آقای حدر را من کمتر از دیگران میشناسم ولی به اندازه کافی میشناسم تا بتوانم این ایدهی ایشان را کاری بس کثیف بدانم چرا؟ چون ایشان اگر اشتباه نکرده باشم یک زمانی با شمسالواعظين ¹فالوده میخوردند و بگمانم که هنوز هم میخورند دروغ چرا ما که خودمان به چشم خودمان ندیدیم که! ایشان خود یک جایی توی وبلاگاش نوشته بود، متاسفانه دیگر ماشین جستجو هم در وبلاگ حدر وجود ندارد تا مطلب را برایتان پیدا کنم ولی به عقل خود که شک ندارم که! دارم؟ در جایی در وبلاگشان خواندهام.
خوب شاید عدهای بپرسند که مگر آقای شمسالواعظين چه مرضی دارد. برای شما بگویم که این آقای آخری هم یک بار با هاشمی رفسنجای ²فالوده خورده و همین مرض برای من کافی است.
در مورد منفعت و ضرر و اینکه آیا باید اسرائیل را به رسمیت شناخت و حمایت از فلسطین را رها کرد. برای روشن شدن چنین پاسخی باید به وقایع بعد از جنگ دوم برگشت و نگاهی کرد به تشکیل حکومت اسرائیل و از بین رفتن حق فلسطینیها. اینکه فلسطینیها برای ما منفعت دارند یا اسرائیلیها بحث من نیست. این بحث را به دکانداران سیاست وا میگذارم. همانها که برای چند دلار حق مردم ایران را به استات اویل میفروشند و اگر لازم شد مادر خود را هم با شارون به حجله میفرستند تا بلکه یک روز بیشتر به زندگی ننگین خود ادامه دهند و یک دلار بیشتر بدزدند. من مطمئن هستم اگر در اتاق دربستهای همین سوال را از هاشمی و خانوادهاش بکنید درست جوابی را که حدر میدهد به شما خواهند داد. ولی من با اینها فرق دارم و مطمئنم که شما و پاگنده هم با اینها فرق دارید ولی گاهی اوقات پاگنده هم چرندیاتی میگوید که باید گذشت کرد و به روی خود نیاورد. دوست عزیز برای گفتن حق و حق طلبی باید هزینه داد هیچ کس از حق گویی و حق طلبی ثروتمند نشده پس باور کنید در حق طلبی هیچ منفعتی نیست بجز حق طلبی. حقایق را نمی توان با دلار اندازه گرفت و نمی توان آنها را با دلار خرید و فروش کرد. اگر رژیم به ظاهر از حق فلسطین دفاع میکند این بدان معنا نیست که پس در نتیجه ما باید با آن مخالفت کنم. عقل خود را باید بکار گرفتن نه گفته این یا آن را. آقای حدر هم ماموریتی دارد که باید انجام دهد. شاید عدهای را فریب دهد ولی ما را نه.
شاید استقلال فلسطین از اهداف من نباشد ولی دربین راه مبارزهام این حق را به خود نمیدهم که برای رسیدن به حقی حق دیگری را پایمال کنم.
1. ایشان یک بار در کانادا میزبان شمسالواعظين بودند و با افتخار از ایشان یاد میکرد.
2. آقای شمسالواعظين یک بار فرمودند نقل به مضمون (اشتباه بزرگی بود که اصلاح طلبان هاشمی را کنار گذاشتند)
در بخش: بدون دسته بندی
25
Dec
2003
دیشب دیروقت مطلبی رو نوشتم و چون دیروقت بود آن را پست نکردم، بایستی باز خوانی میشد. امروز زمانی که نظر کنجکاو و گلکو رو دیدم مجبور شدم مطلب دیشب رو عقب بیندازم، گرچه از نظر من مطلب دیشب مهم تر بود، ولی بخاطر اینکه از واژه خائن برای مجاهدین خلق استفاده کرده بودم و اینکه این واژه ای نیست که بتوان بسادگی از کنار آن گذشت مجبور شدم امروز توضیحی بدهم. ولی همین حالا میگویم این بحث را ادامه نخواهم داد، چونکه بحث بی اهمیتی است و ربطی به روند نجات ایران ندارد. زیرا مجاهدین بعنوان یک گروه و پدیده، از بین رفته اند هم از نظر ایدولوژیک هم از نظر وزن سیاسی و همانطور که میدانید هدف من فقط یک چیز است نجات ایران نه بیشتر نه کمتر.
حالا بروم سر واژهی خیانت. از نظر من رهبران مجاهدین خائن هستند زیرا:
درگیرودار درگیری ایرانیان با یک کشور خارجی با پیوستن به عراق آن هم عراقی که رهبرش از خمینی دست کمی نداشت، خود را در مقابل ایرانیان قرار داده اند و ازاین عمل فقط یک برداشت میتوان کرد. گروهی برای به قدرت رسیدن از استفاده از هیچ وسیلهای خودداری نمیکنند همانطور که دیدیم، آخر خط مجاهدین شد یک هدف و شعار (مریم رجوی، ایران رجوی و رجوی ایران) از نظر من کسانی که زیر بیرق چنین شعاری بروند خیانت پیشه هستند. باز هم میگویم از نظر من مجاهدین دوگروهاند رهبران، آنها که برای قدرت در مرکزیت مجاهدین ماندند و این شعارهای گمراه کننده را ساختند. دوم گروههای دون پایه که اینها نیز بر دوگروهاند عدهای که دانسته برای قدرت ماندند به این امید که بعدهها خود رهبر شوند وگروه دوم آنها که گمراه شدند. این گروه آخر از نظر من با ایرانیان کوچه و بازار، من و شما هیچ فرقی ندارند یکی فریب آخوند را میخورد و 25 سال عمر خود و دیگران را تلف میکند بدون اینکه هیچ منفعتی برای خودش و دیگران داشته باشد و گروهی فریب رجوی و مریم و دارودسته شارلاتانشان را خوردند و عمر خود تلف کردند و همچنین لطمه به ایران زدند.
گلکوی عزیز من از امضای این نامه بخاطر پاراگراف زیر (قسمتی که بصورت پرنگ نوشته شده) معذورم.
ما از سازمان ملل متحد و صليب سرخ بين المللي خواستار تامين امنيت و سلامت مجاهدين در خاك عراق هستيم. سكوت در مقابل نقض آشكار قوانين بين المللي و زد و بندهاي ننگين عليه مردم و مقاومت ايران, رژيم آخوندي و عواملش را در صدور بنيادگرايي و تروريسم جري تر ميكند. چرا كه مجاهدين اصلي ترين مانع گسترش پديده شوم بنيادگرايي در اين منطقه از جهان هستند.
گلکو جان مجاهدین خود گسترش دهندهی پدیدهی شوم فردپرستی هستند. تازه، اگر بنابر این است که نامه نگاری شود باید به سازمانهای بینالمللی نامه نوشت نه به آقای بوش، پاول و کوفت و زهرمار اینها خود جانیانند.
در بخش: بدون دسته بندی
24
Dec
2003
مخالفت خود را با بازگرداندن نیروهای مجاهدین به ایران اعلام دارید. این کثیفترین کاری است که با جان انسانها میتوان کرد. گرچه مجاهدین از نظر من به ایران و ایرانی خیانت کردهاند ولی فرستادن آنها به ایران با تمام قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی مغایرت دارد و جان آنها را با خطر مواجه میکند. اگر آمریکا برای خوش رقصی دربرابر ملاها تصمیم به بازگرداندن این انسانهای بیپناه را دارد، مجامع بینالمللی باید از این کار پیشگیری کنند.
در بخش: بدون دسته بندی