19 Jan 2007

اوضاع بسیار خطرناک!

نوشته:     :::       12 پیام

در خبری خواندم که ” گروهی از نمایندگان دمکرات و جمهوری خواه کنگره آمریکا، روز پنج شنبه برای تصویب قانونی که حمله به ایران را بدون اجازه کنگره ممنوع می‌سازد، تلاش کردند.”
تیتر خبر بسیار فریبنده است “طرح کنگره برای محدود کردن اختیار بوش در حمله به ایران”
وقتی می‌گویند سیاست بازی، این یک نمونه بارز آن است. خبر چیزی را به نمایش می‌گذارد که کل حقیقت نیست. حقیقت این خبر را باید از لابلای معانی آن پیدا کرد.
دو نکته کلیدی در این خبر نهفته است، اول اینکه گروهی که گفته می‌شود پیشنهاد را به کنگره آمریکا داده‌اند جمهوری خواه هستند دومین و اساسی ترین نکته اینکه در پیشنهادی که به کنگره ارائه شده است گفته می شود “رئیس جمهوری تنها در صورتی می‌تواند بدون اجازه کنگره دستور حمله به ایران را بدهد، که ایران یا به آمریکا حمله کند و یا نیروهای این کشور را در خارج از مرزهای آمریکا مور حمله قرار دهد.”
بررسی نکته اول را می‌توان به این صورت شکافت: چرا گروهی از جمهوری خواهان چنین پیشنهادی را مطرح کرده‌اند!؟ مگر نه اینکه رئیس جمهور آمریکا از همین حزب است؟ آیا معقول به نظر می‌رسد در شرایطی که حزب جمهوری خواه پس از انتخابات گذشته آمریکا تضعیف شده است عده‌ای از همان حزب دست به تضعیف بیشتر رئیس جمهور خود بزنند، چرا عده‌ای از همین حزب قصد دارند دستان رئیس جمهور خود را هم در چنین شرایطی ببندند!؟
نکته دوم و اساسی‌تر این است که در این پیشنهاد دستان رئیس جمهور را کاملا نمی‌بندند، بلکه شرایطی را می‌خواهند قانونی کنند که اگر این شرایط مهیا شد آقای رئیس جمهور بتواند بدون هیچ عقوبتی دست به جنگ با ایران بزند. در این پیشنهاد گفته می‌شود که اگر نیروهای ایران در خارج از مرزهای آمریکا نیروهای این کشور را مورد حمله قرار دهد. جالب است نه!؟ مگر نه اینکه در همین یکی چند روز پیش سیاستمداران کاخ سفید بارها ادعا کرده‌اند که فعالیت نیروهای سپاه پاسداران در عراق به کشته شدن نیروهای آمریکا در این کشور منجر شده!؟ خوب پس می‌بینید که اینها قصد دارند لایحه‌ای را به تصویب برسانند که کارت سبزی باشد برای جرج بوش برای حمله به ایران، شرایط آن هم از قبل مهیا شده و اگر هم نشده باشد برای فراهم کردن چنین شرایطی راه چندان طولانی نیست، کافی است یکی از نیروهای مقتدا صدر یا یکی از شیعیان احمق عراقی یکی از سربازان آمریکایی را در عراق بکشد تا این شرایط مهیا شود. آنگاه آمریکا بدون اجازه گرفتن از کسی یا ارگانی می‌تواند به هر طریق که لازم بداند ایران را مورد حمله قرار دهد.
ملاهای احمق هم گویا باورشان شده که ابر قدرت منطقه هستند و خیال می‌کنند که سیاست جهانی هم قواعدش مثل قواعد داخلی ایران بی حساب است.
بیچاره ملت ایران که گرفتار این احمق‌ها شده‌اند.
پ.ن.: به قول معروف شاهد از غیب رسید.

12 پیام   |    |     |     

16 Jan 2007

چه ها که نمی‌شد کرد اگر!

نوشته:     :::       13 پیام

یادتون میاد اوایل که وبلاگ‌ها شروع به نوشتن کرده بودند چه اتحادی در بین بچه‌ها بود؟
اون روزها یک مرتبه می‌دیدی دوتا یا حتی یک وبلاگ نویس به تنهایی حرکتی را شروع می‌کردند و همه بدون چشم داشت و خودخواهی همراهی می‌کردند. انگاری همه با هم یک ارتباط نامرئی برقرار کرده بودند. این حرکت‌ها گاهی چنان گسترده می‌شد که آمار شرکت کنندگان از دستمان در می‌رفت و گاهی برای جمع آوری لیست‌ها شبها تا صبح باید می‌نشستیم و لیست تهیه می‌کردیم. همان روزها بود که تعدادی را از مرگ نجات دادیم، درهای زندان‌ها را بر روی چند نفر باز کردیم. رژیم را با همه قلدری‌اش بارها به عقب راندیم، نه تفنگی در دست داشتیم نه توپی و نه حتی یک فشفشه، تنها سلاح ما نوشتن بود و افشاگری. آن روزها رژیم حتی به این سرگردانی که امروز گرفتارش شده هم نبود. آن روزهایی را می‌گویم که خاتمی با لبخندهای دل فریب‌اش اروپایی‌ها را فریب می‌داد و حتی رئیس جمهور وقت آمریکا در سازمان ملل حاضر شده بود به او دست بدهد. آن روزها ما با دست خالی رژیم را به عقب می‌راندیم چنان پرقدرت عمل می‌کردیم که گاهی اوقات خودمان هم باورمان نمی‌شد که به اهدافی چنین بزرگ دست یافته‌ایم.
این را رژیم درک کرد و با گستراندن نفاق و دو دلی موفق شد آن اتحاد را به دشمنی و کینه تبدیل کند و ابزار اتحاد را از دست ما در آورد. امروز اما که رژیم در ضعف کامل قرار دارد، آن اتحادی که مورد نیاز است تا با اندک فشاری بتوانیم رژیم را حداقل در زمینه آزادی بیان به عقب برانیم دیگر در بین ما نیست.
چه ها نمی‌شد کرد اگر آن اتحاد از بین نرفته بود. چه فشاری را نمی‌شد امروز بر رژیم وارد کرد، رژیمی که در دنیا منزوی است بسیار راحت تر می‌توان زیر فشار قرار داد و از آن ثمر گرفت تا رژیمی که در دنیا منزوی نیست.
بیایید آن اتحاد را دوباره با درایت احیا کنیم، شاید بتوانیم در این شرایط کارساز شویم.

13 پیام   |    |     |     

14 Jan 2007

شاه مرد زنده با شاه

نوشته:     :::       7 پیام

قبل از شروع به عرض مبارک شما برسانم که من همین یک ساعت پیش از لندن برگشتم.
این جمله (تیتر مطلب) معمولا در کشورهای پادشاهی وقتی که شاهی می‌میرد گفته می‌شود و شاه جدید پس از آن بر تخت پادشاهی جلوس می‌کند. اصل این جمله به انگلیسی به این صورت است:
(The King is dead. Long live the King)
از اوضاع ایران هم چنین به نظر می‌رسد که، گرچه آقای پادشاه قبلی، سید علی خامنه‌ای هنوز نمرده است ولی از نظر سیاسی دارند قبرش را آماده می‌کنند تا یا همین روزها واجبی خورانش را راه بیندازند یا اینکه با یک مانور سیاسی آقا را خلع تاج کنند و شخص دیگری را جای او بنشانند. حتما عده‌ای به خود می‌گویند که ببین خُسن آقا یک هفته رفت لندن یک مرتبه به تئوری توطئه انگلیسی روی آورد! خیر قربان این ها تئوری توطئه نیست، اینها سیاست بازی است که از انتخابات ریاست جمهوری گذشته که آقای هاشمی را دوباره به میدان آوردند و همچنین پیروزی او در انتخابات اخیر و خلاصه زمینه چینی‌های این یکی دو سال باعث شده که به این نتیجه برسم. اگر به گرایش‌های سیاسی و سخنرانی‌ها و اشارات و خلاصه نشانه‌های موجود نگاه کنید می‌بینید که هاشمی را این اواخر با سلام و صلوات دارند دو باره مطرح می‌کنند و از توده‌ای گرفته تا اسهال طلب و حزب بادی‌های چپ و جمهوری خواهان قلابی گرفته تا علمای ریز و درشت سعی می‌کنند با مطرح کردن هاشمی و سینه زدن پشت سر او رهبر چلاق را که دیگر از نظر سیاسی مهره‌ای مرده به حساب می‌آید از دور خارج کنند و هاشمی را به جای او بنشانند. در شرایط امروز ایران (شاید) تنها این تغییر و تحول بتواند از فروپاشی حکومت ملاها جلوگیری کند.
اینکه می‌نویسم آقای رهبر از نظر سیاسی مرده است از این نظر است که ضدیت‌های عوام فریبانه او حتی اگر از روی ظاهر هم که بوده باشد دست او را در مانور چرخش سیاسی به سوی آمریکا بسته و او دیگر قادر نخواهد بود 180 درجه چرخش سیاسی انجام دهد و دست دوستی به سوی آمریکا دراز کند، درصورتی که هاشمی پل‌های پشت سر خود را خراب نکرده. در ضمن قبلا هم سابقه مذاکره با آمریکا را داشته و همیشه هم با احتیاط از روابط ایران و آمریکا صحبت کرده. همین مساله باعث می‌شود که او کاندیدای حکومت باشد که می‌تواند با آمریکا وارد مذاکره شود. آقایان به خوبی می‌دانند که این راهی را که آمریکا انتخاب کرده باز گشتی ندارد یا ملاها باید دست بسته رژیم و مملکت را تقدیم آمریکا کنند یا رویارویی را بپذیرند و احیانا به همان عاقبتی گرفتار آیند که صدام گرفتار آمد.
یادتان هست قبلا جایی نوشتم که رژیم کسانی را به خارج اعزام داشته تا آنها را به عنوان اپوزیسیون قالب کند تا در شرایط نیاز از آنها استفاده ابزاری کند!؟ یکی از این حضرات هم آقای نبوی طنز پرداز معروف است، ببینید در این مقاله‌اش چگونه زمینه چینی می کند او می‌نویسید:

من نمی دانم آقای هاشمی رفسنجانی برای زیارت جمکران به قم رفته است، یا اینکه می خواهد وضع بسیار خطرناکی که ایران در آن است برای روحانیون قم تشریح کند، در هر حال یکی از راههای گریز از این جنگ محتوم این است که جناح میانه رو بسرعت بازی را در دست بگیرد. این یکی از مهم ترین راههای نجات کشور است.

یکی نیست از آقای نبوی بپرسد مگر آقای هاشمی وکیل وصی ملت است که باید برای نجات ایران پا به میدان بگذارد!؟ آقای هاشمی بارها جواب منفی از ملت ایران گرفته، تقریبا هر ایرانی که دارای کمی شعور باشد او را دزد می‌نامد و قسمت اعظم بدبختی ملت را نتیجه سیاست های غلط او در این 27 سال و خصوصا او را مسئول ادامه جنگ ایران و عراق می‌داند. حالا چرا آقای نبوی یک مرتبه وسط این روضه صغرا و کبرا خواندن شروع کرده به سینه زنی برای هاشمی!؟ این خود شیرینی آقای نبوی بی خودی نیست قربان! این هم از همان نمونه زمینه چینی‌هایی است که در بالا نوشتم.

7 پیام   |    |     |     

07 Jan 2007

دوره آخرالزمان شده آقا!!

نوشته:     :::       14 پیام

چند روزی است دولتچی‌های حکومت امام آخرالزمان در بوق و کرنا می‌دمند که ای داد و بیداد! به فریاد برسید که کمبود گاز هست! همین الان است که برق تهران هم قطع شود، کردها در کردستان دارند از سرما تلف می‌شوند، فارس‌ها اجاق گازشان خاموش شده و هزار چرندیات دیگر. ملت از همه جا بی خبر هم مثل همیشه فریب این نیرنگ‌ها را می‌خورد و با رژیم همنوا می‌شود. یک شیر پاک خورده‌ای هم نیست بیاید میدان و این سوال اساسی را مطرح کند که: حرامزادگان! چه شده که درست امسال و بعد از بحران اتمی و درست بعد از تصویب قطعنامه تحریم شورای امنیت یک مرتبه سرما زد به بنیان حکومت الله!؟ خر خودتانید آقا! ما به این سادگی‌ها دیگر حاضر نیستیم خر بشویم! 27 سال خرمان کردید و سوارمان شدید دیگر غیر ممکن است با طناب شما به ته چاه برویم، 27 سال رفتیم کافی است.
همه دنیا حرف از global warming را می‌زنند و نگران گرم شدن جو کره زمین هستند در حکومت الله حرف از (global freezing!) می‌زنند!! یادتون هست قدیما بچه که بودیم گول مون می‌زدند و می‌گفتند وقتی حضرت آقا امام زمان بخواهد ظهور کند همه چیز وارونه می‌شود؟ حالا شده حکایت کار دولت امام زمان! همه دنیا دارند حرف از global warming‌ می‌زنند دولت امام زمان دارد از سرما تلف می‌شود!! چرا راه دور بروم توی همین نروژ خراب شده ما که سرما زمستان‌ها ا َن را در مقعد آدم آلاسکا می‌کند، چند سالی است زمستان‌ها به سردی سابق نمی‌شود، امسال هوا شده مثل بهار نه سرمایی هست و نه مصرف زیاد انرژی. کار به جایی رسیده که هر سال این وقت‌ها قیمت یک کیلووات برق می‌رسید به بیش از 1 کرون امسال به نیم کرون هم هنوز نرسیده. پارسال قیمت نفت به مرز 80 دلار رسیده بود همین دیروز قیمت نفت به دلیل گرما در اروپا و آمریکا به مرز 53 دلار رسید.
حالا گوشی اومد دستتون از چی صحبت می‌کنم!؟ آقایون دارند یک بحران مصنوعی انرژی بوجود می‌آورند تا اول به ملت و بعد به دنیا بگویند (زورچپان بکنند) که ای داد و بیداد مملکت ایران کمبود انرژی دارد!! همه این حقه‌ها را هم به این دلیل می‌زنند که بگویند انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست و ملت هم مثل همیشه فریب بخورد و بیاید توی خیابون و شعار بدهد انروژی اتمی حق مسلم ماست! یکی نیست از اینها بپرسید چرا با اینکه صادرات گاز را به ترکیه قطع کرده‌اند باز هم کمبود گاز دارند، آنهم در کشوری که بزرگترین منابع گاز جهان را دارد؟ آقا دروغ می‌گویند انرژی هستی با اینکه حق مسلم ماست ولی نیاز اولیه ما نیست.
اصلا چرا ما باید وارد این بازی‌های سیاسی بشویم!؟ ما با صدای بلند و رسا فریاد می‌زنیم و به دولت مردان می‌گوییم شما غلط کرده‌اید که باعث شده‌اید کمبود گاز بشود، مملکتی که روی بزرگترین منابع گاز دنیا نشسته چرا باید کمبود گاز داشته باشد!؟ مگر نه اینکه این هم خود یک دلیل دیگر است بر بی کفایتی دولت امام زمان؟
این مطلب رو هدیه می‌کنم به ملای عزیز کانادایی که در پیام گیر دیروز نوشته بود:
اینها را ولش کن. برو اخبار ایران را بخوان ببین قطعی گاز و سرمای شدید چه مشکلاتی را برای مملکت امام زمان درست کرده. وزیر نفت کشورمان طی تماس تلفنی به مقامات ترکیه گفته: قطع صدور گاز به ترکیه عمدی نبود بلکه کار خدا بود. مقامات ترکیه هم از امروز رفته​اند مسجد و قرارداد بین المللی را هم با خودشان برده​​اند تا دعا کنند خدا شیر گاز را دوباره باز کند
پ.ن.:
لینک‌هایی در همین زمینه:
[ترکیه به مجامع بین‌المللی شکایت کرد: ایران بابت قطع صادرات گاز خسارت بپردازد]
[وزیر نفت: 14 میلیون متر مکعب گاز از روز گذشته به شبکه اضافه شده است]
این از این.
دوستان باز اگر چند روزی مطلب ننوشتم نگران نشویدها! نه از سرما تلف شده‌ام و نه کمبود انرژی دارم، فقط دارم هفته آینده برای شرکت در یک کنفرانس کاری می‌روم لندن، تا روز یک‌شنبه آینده به احتمال قوی دسترسی چندانی به اینترنت نخواهم داشت و ممکن است اینجا متروک بماند. اگر توی هتل محل اقامت اینترنت بود و وقت شد سلامی خواهم کرد.
پ.ن.: بخوانید و بخندید:
از بيرون حنيف كه هنوز به هواپيما نرسيده بود، ‌متوجه شد كه خلبان دارد با دست اشاره مي‌كند و چراغ مي‌زند. فهميد كه بايد به سمت هواپيما برود. سرانجام هواپيما توقف كرد و حنيف خوشحال و خندان، خودش را به در هواپيما رساند. پيش از اين‌كه سوار شود، با برادر پاسدار مستقر در كنار هواپيما، سلام و عليكي كرد و معذرت‌خواهي از او به خاطر معطلي. درب هواپيما باز شد و به اين ترتيب، آخرين مسافر پرواز شهادت سوار شد…
منبع: بازتاب

14 پیام   |    |     |     

06 Jan 2007

تکذیب خبر مرگ خامنه‌ای

نوشته:     :::       2 پیام

سفیر ایران در سازمان ملل خبر مرگ خامنه‌ای را تکذیب کرد.
جواد ظریف در پاسخ به سوال یونیتد پرس نیوز در باره مرگ خامنه‌ای گفته است که خبر مرگ وی صحت ندارد. منبع خبر
در خبرهای قبلی منعکس کرده بودم که این اواخر خامنه‌ای یا در مراسم رسمی و عمومی شرکت نمی‌کند یا اگر شرکت کند بصورت نشسته است یا اگر هم تصویر او را هنگام راه رفتن نمایش داده‌اند، در تصاویر مثل آدم‌های قر راه می‌رود. حالا باید با انتشار این خبر نتیجه گرفت که طرف یا به لقا الله پرتاب شده یا همین روزها پرتاب خواهد شد یا شاید این یکی هم از همان حقه‌های رژیم آخوندی باشد که در این تنگنای تحریم و گرفتاری‌های اتمی و اینکه دنیا منتظر پاسخ صریح ایران به قطعنامه شورای امنیت است در نتیجه آخوندها به این به قول معروف پولیتیک زدن روی آورده‌اند و این شایعه مرگ را خودشان پخش کرده‌اند تا بتوانند برای پاسخ صریح وقت بخرند. از این آخوند مکار هر چی بگویی بر می‌آید.
شاید هم همه این حقه بازی‌ها دست پخت هاشمی کوسه است تا به این وسیله روند برچیدن حکومت خامنه‌ای را زمینه سازی کند تا بتواند بعد از او خود تاج گذاری کند. بارها نوشته‌ام که آخوند جماعت به شیطان درس می‌دهد

2 پیام   |    |     |     

05 Jan 2007

موزه شکلات!

نوشته:     :::       11 پیام

توی این دو سه سفر آخری که داشتم وقت داشتم به موزه‌ها و جاهای دیدنی این یکی دو کشور سر بزنم. چیز خنده داری که در این دو سه سفر اخیر دیدم این بود که موزه‌هایی هم برای شکلات برپا کرده‌اند! درست خوندید موزه شکلات! هم توی مجارستان یکیشونو دیدم هم این سفر که به بارسلون داشتم یکی از این موزه‌ها رو دیدم. خنده‌دار هست، ولی من بجای خنده گریه‌ام گرفته بود. می‌دونید چرا گریم گرفته بود؟ برای اینکه کشوری مثل ایران که همه خاکش موزه است، تبدیل شده به زباله دان، آخوند پشمالو و مسجد و سقاخانه و هرچه هم از موزه و آثار باستانی توی اون مملکت بوده، یا دونه دونه بوسیله آخوندها دزدیده شده و به قاچاقچیان آثار باستانی فروخته شده یا هر کدومشو هم که نتونستن بدزدند تخریب کرده‌اند.
محوطه تاریخی پاسارگاد که در حقیقت ریشه و نشانه ایران و ایرانی است را آقایان چون نمی‌توانند بدزدند به زیر آب می‌برند تا آثارش را برای همیشه محو کنند. آنهایی که تخت جمشید رفته باشند منظورم قبل از انقلاب هست و این اواخر هم آنرا دیده باشند می‌دانند که این مجموعه بسیار فرسوده شده. اکثر سنگ نوشته‌ها و مجسمه‌ها آسیب دیده‌اند. آثاری که بعد از تخریب اسکندر تقریبا تا امروز دست نخورده مانده بود در این 27 سال رو به نابودی گذاشته در عوض در کشورهای اروپایی حتی اگر موزه هم نداشته باشند موزه شکلات درست می‌کنند تا هم از تاریخ اجتماعی خود چیزی برای نشان دادن داشته باشند و هم منبع درآمدی باشد برای کشورشان.
28 سال پیش وقتی برای اولین بار رفته بودم بارسلون اسپانیا تقریبا یک کشور فقیر بود، حتی از ایران هم فقیر تر بود ولی بخاطر سیاست درست حکومت گران آن در این 28 سال فرسنگ‌ها از آن وضعی که داشت جلو افتاده و ما در عوض سال‌ها به عقب رفته‌ایم. دیکتاتورهای ما هم ورای دیکتاتورهای اروپایی هستند. وقتی فرانکو به جهنم رفت حداقل آن اندازه زمینه سازی کرده بود که بعد از او حکومتی برپاشد که آن کشور را به جلو ببرد، در عوض دیکتاتورهای ما هم یکی از دیگری لجن‌تر تشریف دارند. وقتی یکی می‌رود زمینه را چنان مهیا می‌کند که دیکتاتور بعدی بیشتر ظلم جنایت کند.
نگرانی من از این است که در آیندای نه چندان دور مجبور شویم بجای موزه هایمان موزه‌های شکلات برپاکنیم، وای برما! وای برما.

11 پیام   |    |     |     

04 Jan 2007

آدم دروغگو کم حافظه است!

نوشته:     :::       5 پیام

آدم دروغگو عاقبت دستش یک جایی باز خواهد شد این ممکن است دیر و زود داشته باشد ولی سوخت و سوز ندارد. آقایانی که بعد از انقلاب به مرور زمان ریش گذاشتند و بعضی حتی عمامه و عبا بر سر و دوش گرفتند و با شعبده بازی یک شبه شدند عالم دینی و از این دکان تازه راه اندازی شده نان شبی برای خود دست و پا کردند نمی‌دانستند که روزی روزگاری این دروغ‌ها و حقه بازی‌ها گریبان خودشان را خواهد گرفت.
از همه اینها جالب تر این تازه مذهبی شده‌ها هستند که اکثرا به قول معروف کاسه از آش داغ تراند و یا به قول اروپایی‌ها از پاپ هم کاتولیک‌تر تشریف دارند.
دولت چی‌های دولت احمقی نژاد از این دسته آخری هستند. اکثرا از آن شارلاتانهایی هستند که در حقیقت هیچ علاقه‌ای هم به مذهب ندارند، تنها چون این مذهب دکان دو نبشی بوده اینها هم دکان داران این دکان شده‌اند به همین خاطر یک مرتبه می‌بینی در این شیادی‌ها و دروغ پردازی‌ها یک مرتبه یادشان می‌رود که کجا ایستاده‌اند و جای پایشان کجاست یک مرتبه می بینی یک قدم بدون محاسبه بر می‌دارند و خلاصه خر بیار و باقالی بار کن یا به قول معروف احمدی نژاد بیار و باقالی بار کن. داستان این آقای رحیم مشایی هم از همین نمونه است. آقا گویا از آن مذهبی‌های دو آتشه هست!! البته از نوع دکاندار آن. این آقا یک مرتبه می‌رود ترکیه و در یک کنفرانسی شرکت می‌کند و یک جا فراموش می‌کند که وقتی شدی رئیس یا وزیر یا وکیل همه چشمها به تو خیره هستند و همه حرکات ات را زیر نظر دارند. خلاصه آقا فراموش کرده و یک مرتبه بدون اینکه حواس ش باشد بعد از یک رقص رقاصان ترکیه‌ای برداشته و نه زیر گذاشته و نه رو با شور و شوق فراوان دست زده و پایکوبی کرده، حالا هم عده‌ای از خود او رند تر فیلم آقا را گرفته‌اند و می‌خواهند بوسیله این فیلم او را بکنند توی قوطی مار گیری. خبر را بخوانید و پایین همین خبر را هم مصاحبه او را با یک خانم خبرنگار که با زیرکی آقا را سوال پیچ کرده گوش بدهید تا گوشی دستتان بیاید.

5 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی