29
Nov
2009
بروید بخوانید ببینید غاضی مملکت سید علی چگونه استدالاهایی دارد؟
باور کنید طرف یک بیمار جنسی روانی است. اگر این انسان در نروژ بود نه تنها شغل قضاوت به او نمیدادند بلکه او را به عنوان یک بیمار روانی جنسی به تیمارستان میفرستادند.
فقط یک نمونه از استدلال های او را اینجا مینویسم بروید بخوانید و گریه کنید به حال ملت:
خانم محترمی که ساعت 9 شب در کنار جاده منتظر سواری شخصی هستید ، شما با این عمل خود را در معرض وقوع جرم قرار می دهید و به تعبیری سیبل جرم خواهید شد ، شما خانم محترم اصلن باعث وقوع جرم هستید ، خودتان علت وقوع جرم هستید و به نظر من باید یکی از متهمان همین خانم محترم باشد و برای ایشان نیز مجازات تعیین نماییم بنابراین رفتار بسیاری از بزه دیدگان باعث جرم است ، راهکار این مسئله را اسلام بسیار زیبا پیش پای ما گذاشته و آن عفاف و پاکدامنی است.
…
دوستان گرامی الان وضع خوبمان است ، بسیاری از شما با دادگاهها ارتباط ندارید و بسیاری از مسائل را نمیدانید به دلیل اینکه اخبارش منتشر نمی شود . ولی این را بدانید که الان شرایط ایده آل در جامعه ما جاری است و به شما قول می دهیم که در چند سال دیگر که خیلی هم دور نیست قطعن به بحران و بحران و بحران خواهیم رسید و 90درصد تقصیر خود ما و شهروندان عزیز یعنی همین دوستانی است که در همین سایت نظر دادند و انحرافات خودشان را فراموش کرده اند و دنبال علل واهی هستند .
در آن مملکت در حقیقت شهروندان هستند که مجرماند! مجرمهای سابق این سالها همگی یا سیاستمدار و یا غاضی شدهاند.
حتما مطلب را بخوانید
در بخش: اسلام و مسلمین, حقوق بشر
24
Nov
2009
در خبرها آمده بود که گویا آسید علی آقای رهبر عاقبت توافق کرده اورانیوم غنی شده اسلام ناب محمدی را با اورانیوم نجس کفار طاق بزند! البته ایشان به علت شک و شبهههایی که به این کفار حربی دارد، همیشه در آخرین لحظات بامبول در میآورد و خلاصه مثل بزازهای بازار مشهد یا شاید هم بهتر است بگوییم مثل تاجرهای حبوبات بازار میخواهد اورانیوم خیلی غنی شده اسلام را با اورانیوم نجس کفار طاق بزند ولی نه کیلو در مقابل کیلو! البته ایشان نفرمودهاند در مقابل هر کیلو اورانیوم مملکت امام زمان چند کیلو یا شاید هم تن اورانیوم غنی شده کفار را طلب میفرمایند. اصلا چرا من خودم را خسته کنم! شما سخنان گههربار ایشان را از اصل خود خبر بخوانید.
سایت آینده: آیتا… خامنهای پس از ارائه گزارش مذکور، به مسئولان پرونده هستهای تصریح كردهاند: با بحث کیلو در مقابل کیلو مخالفم.
عرض نکردم حاج آقا با مبادله کیلو در برابر کیلو مخالف هستند!
البته در همان خبر میخوانیم که گویا این کفار از خدا بیخبر در مذاکرات شان با جلیلی قرار را بر این گذاشته بودهاند که در مقابل هر 1200 کیلوگرم اورانیوم ناب محمدی فقط 116 کیلوگرم اورانیوم نجس خود را به آسید علی تحویل بدهند!(بخوانید بندازند)
رندی میگفت شاید آسید علی خیال کرده خواص اورانیوم هم مثل تریاک ناب افغانی نشعه آور است که اینجوری چانه میزند و گرنه ایشان بیشتر وقتش را پشت منقل تریاک سپری میکند و اطلاعات چندانی از اورانیوم چه غنی شده چه غیر غنی شده آن ندارد.
از شوخی و طنز که بگذریم باور کنید آدم از این همه درایت آسید علی خندهاش میگیرد! این بابا هفت هشت سال ملت ایران را دچار هزار عذاب کرده و دنیا را در تنگنا گذشته و حالا که گندش در آمده معلوم میشود همه این مخارج و هزینههایی که بر گرده ملت بیچاره گذاشتهاند حاصلاش میشود 116 کیلو گرم اورانیوم که حتی قادر نیست اجاق وافور آسید علی را برای یک سال گرم کند، راکتورهای عظیم که جای خود دارد!
در بخش: طنز, ملای حیله گر
23
Nov
2009
زمانی که ایران بودم واژه افسردگی را زیاد شنیده بودم ولی هیچگاه به محتوا و عمق این واژه به درستی پی نبرده بودم. نه اینکه مدعی باشم در ایران افسردگی وجود نداشت خیر، منظورم این نیست، ولی من میتوانم مدعی شوم که من در آن دوران واژه افسردگی را نمیشناختم. بعد از آمدن به نروژ و زیستن در این مملکت تاریک و سرد، تازه متوجه شدم افسردگی چی است و چه عواقبی میتواند داشته باشد. این که مینویسم به این معنی نیست که افسردگی تنها در کشورهای سرد و تاریک گریبان آدم ها را میگرد ها! خیر منظورم این است که شرایط اگر مهیا شد در هر جا افسردگی میتواند نه تنها گریبان یک انسان را بگیرد، بلکه میتواند همه اقشار جامعه را هم در خود غرق کند.
وقتی آدم افسرده میشود دیگر هیچ انرژی برای هیچ کاری در او پیدا نمیشود، درست مثل یک مرده متحرک میشود. آن بیچارهای که گرفتار افسردگی شده باشد، انسانی مطیع و سر بزیر میشود. درست همان انسانی که حکومت آخوندی میخواهد.
آن چند سالی که به ایران رفت و آمد داشتم، خصوصا سال آخر، متوجه شدم که شادی از جامعه رخت بر بسته و اکثر آنهایی را که میشناختم به گونهای افسرده شده بودند. حتی آنهایی که پیشتر ذاتاً آدمهای شاد و سرخوشی بودند. این اواخر که دیگر نیازی نیست حتی داخل ایران باشی تا این افسردگی را لمس کنی، همین که تلفن میزنی و با کسی صحبت میکنی این افسردگی را احساس میکنی، نه تنها احساس میکنی که حتی افسردگی آنها به تو هم منتقل میشود.
دلیل این افسردگی در ایران چیست!؟ آیا وضع اقتصادی است؟ شاید، ولی من انسانهای شاد زیاد دیدهام که از مال منال دنیا هیچ ندارند، با این حال شاد و سرحال هستند. افسردگی میتواند گریبان ثروتمند ترین انسانها را هم بگیرد. اگر شادی را در مقابل افسردگی قرار دهیم، میتوانیم مدعی شویم هرچه از شادی در انسان و جامعه کم شود افسردگی بیشتر گریبان انسانهای را میگیرد. افسردگی که در ایران دارد آدم ها را تا مرز مرگ و خودکشی پیش میبرد زاده هیچ پدیده این نیست بجز فرهنگ شیون و زاری و گریه و خود زنی مذهب اسلام و خصوصا مذهب شیعه که منبع افسردگی است. شاید بپرسید خوب چطور در گذشته این افسردگی به این وسعت وجود نداشت! دلیل آن این بود که با اینکه مردم مذهبی بودند ولی این مذهبی بودنشان تنها مدت کوتاهی در طول سال طول میکشید و بعد از ماههای شیون و زاری مذهبی، مردم میرفتند دنبال زندگیشان و تا سال بعد میرقصیدند و میخواندند و شاد بودند. این روزها نه تنها در ماههای عزاداری که در دیگر روزهای سال هم رژیم دست از سر مردم بر نمیدارد و مدام با سرازیر کردن افسردگی، دارد انسان ها را کنترل میکند. باور کنید من میتوانیم مدعی شوم که با سلاح افسردگی می توان جامعه را بیشتر از مواد مخدر در کنترل خود داشت. رژیم آخوندی میداند که اگر مردم شاد باشند ریشه این رژیم را از بیخ و بن خواهند کند و اثری از آن در تاریخ باقی نخواهند گذاشت.
اینجایی که من زندگی میکنم با اینکه آب و هوا آدم را افسرده میکند، ولی دولتمردان میدانند چگونه شهروندان را سرحال بیاورند. باور کنید از هر موقعیت استفاده میکنند تا بزن و برقص راه بیندازند، تا مردم را شاد کنند. همین که فصل زمستان شروع میشود تلویزیون برنامههای شادی آور خود را به مقدار چشمگیر افزایش میدهد.
اگر هنوز در زندگی دچار افسردگی نشدهاید به شما پیشنهاد میکنم یکی دو هفته مثل شیعیان ناب سید علی زندگی کنید تا مزه واقعی افسردگی را بچشید!
در بخش: اجتماعی
19
Nov
2009
یک مقام آگاه که نخواست نامش فاش شود به خبرنگار خُسن آقا گفت اگر گفتید چرا در ایران آنفولانزای خوکی را که در تمام نقاط دنیا به این نام شناخته میشود در ایران بنام آنفولانزای آ (A) نامگذاری کردهاند!؟
خبرنگار خُسن آقا مثل بز سرش را به علامت تعجب تکان داد و گفت نُچ! مقام آگاه با استناد به یک فتوای آسید علی رهبر گفت: این ( آ ) از آن جهت است که گفته میشود اول بار آنفولانزای خوکی از یک آخوند به انسان منتقل شده است!
همان مقام آگاه که نخواست نامش مجددا فاش شود، مجددا از خبرنگار خُسن آقا پرسید میدانید چرا حکومت سید علی آقا تنها یک میلیون واکسین آنفولانزای آخوندی وارد ایران کرده؟ باز هم مجددا خبرنگار از همه جا بیخبر خُسن آقا سرش را مثل بز تکان داد و گفت نُچ! مقام آگاه که نخواسته اصلا نامش فاش شود گفت: آسید علی با یک چورتکه حساب کتاب کرده، دیده تنها یک میلیون آخوند و آخوند زاده و طرفدار و نان خور خودی در ایران دارد، به همین دلیل فقط یک میلیون واکسین وارد کردهاند. به گفته این مقام آگاه بی نام و نشان، دیگران آنفولانزا آ نمیگیرند! آنفولانزای A فقط مخصوص آخوندهاست!
خبرنگار بی خبر از همه چیز خُسن آقا از مقام آگاه پرسید، پس چرا کردان به آنفولانزای آ مبتلا شده!؟ مقام آگاه گفت: همنشینی سی ساله کردان با آخوند جماعت دلیل ابتلای او به آنفولانزای A است!
در بخش: طنز
18
Nov
2009
حسین درخشان در چه وضعی است؟ اگر در اسارت است پس چرا دامنه وبلاگاش تمدید مدت شده؟ چه کسی به سایت ثبت دامنه hoder.com دسترسی دارد؟ دامنه وبلاگ حسین درخشان آخرین بار روز سوم نوامبر(Last Updated on: 03-Nov-09) یعنی دو هفته پیش برای یک سال دیگر تمدید شده است. آیا خود حسین این کار را کرده یا بازجوهای او با شناسه او این کار را کردهاند؟
برای مشاهده اطلاعات در این باره به وب سایت http://who.godaddy.com مراجعه کنید.
جالب است بدانید تمدید دامنه وبلاگ حسین درخشان دو هفته بعد از نامه اعتراضی پدرش به لاریجانی اتفاق افتاد!
در بخش: حقوق بشر
15
Nov
2009
در خبری آمده بود که آقای لاریجانی فریاد برآوردهاند و فغان سردادهاند و از وقایع فجیع رخ داده در پایتخت مملکت گل و بلبل، شکوا سردادهاند و ابراز نگرانی فرمودهاند و از این وقایع ابراز تنفر فرموده اند و در جایگاه رئیس قانونگذاری حکومت الله بر زمین، دستور مجدد بستن شمشیر از رو صادر فرمودهاند و از نیروی انتظامی (بخوانید قهریه) خواستهاند که باز به سبک و سیاق 30 سال گذشته بیشتر افراد جامعه را به سیخ و صلابه بکشند و در تلویزیون نمایش دهند تا بلکه عبرتی شود برای دیگر شروران!
آقای عقل کل! هنوز به این آگاهی و درک نرسیده است، که اگر این گونه رفتار (به سیخ و صلابه کشیدنها) پاسخ میداد امروز ایران میبایست بهشت روی زمین باشد.
میدانید مشکل ایشان از کجاست؟ مشکل یقینا از آنجاست که آقای لاریجانی در دوران کودکی با این منطق(منطق زور) تربیت شدهاند. یقین دارم هرگاه ایشان در دوران کودکی کار خلافی انجام میدادهاند، پدر گرام با چوب یا کمربند به جان ایشان میافتاده و با تنبیه بدنی اقدام به اصلاح حضرتاش میفرمودهاند. یقین دارم که پدر گرام ایشان، هیچگاه وقت نگذاشتهاند بجای تنبیه بدنی ده دقیقه با منطق و استدلال، ایشان را قانع کند که خلاف قوانین رایج عمل نباید کرد. یقین دارم، آثار داغ و درفش تنبیههای بدنی دوران کودکی هنوز بر تن ایشان خودنمایی میکند، به همین دلیل است که ایشان راه دیگری برای اصلاح خانواده و جامعه برای ارائه دادن یاد نگرفتهاند!
ایشان هنوز به این درک و آگاهی نرسیدهاند که دوران غل و زنجیر و داغ درفش به سر آمده و انسان قرن بیست و یکم دیگر با تنبیه بدنی اقدام به اصلاح حتی حیوانات هم نمیکند، انسان که جای خود دارد.
ایشان گویا فراموش فرمودهاند که این به قول ایشان اراذل و اوباش که امروز امنیت جامعه را بر هم میزنند همگی متولد شده در همین سیستم آخوندی هستند و تربیت اینها همگی بر اساس همان ایدههای غلطی پیریزی شده که آقای لاریجان اسرار به ادامه و تشدید آن دارند.
شاید بد نباشد فرزند ایشان دست بالا بزند و حضرت علی آقا لاریجانی را به باغ وحش تهران ببرند و روش تربیت نوین وحش را با رویههای مدرن به ایشان نشان بدهند. نشان بدهند که در دنیا مدرن امروز ما، دیگر کسی با زور و غل و زنجیر چیزی را آموزش نمیدهد. به ایشان یاد بدهند که در دنیای مدرن اینترنت قرن بیست و یکم تنبیه بدنی از لیست آلات و ابزار تربیتی حذف شده و دیگر حتی مربیان وحش هم برای تربیت حیوانات وحشی هم از این ابزار استفاده نمیکنند.
آقای علی لاریجانی رئیس محترم! قوه قانونگذاری ایران اسلامی، به جد ات قسم دوران داغ و درفش تمام شده و دوران مدرن مدت زیادی است که شروع شده است!
پ.ن.: واقعه قيامدشت که باعث عکس العمل خاندان لاریجانی شده
پ.ن. 2: یک نگاه هم به این نوشته بیندازید. مربوط میشوذ به ماجرای سعید حنایی.
در بخش: سیاسی
14
Nov
2009
باور کنید حکومت شاه هیچ گاه به این درجه از تزلزل و فروپاشی درونی نرسید که رژیم آخوندی این روزها دچار آن است. رژیم شاه مدتها قبل از اینکه به این درجه از فروپاشی برسد فروپاشید. اگر بنا بود بر اساس قواعد آن دوران اوضاع امروز رژیم را بررسی کنیم، این رژیم سالها پیش باید از هم میپاشید و سرنگون میشد. به نظر من تنها علت اینکه جمهوری اسلامی سرنگون نمیشود نبود یک آلترناتیو است.
حتی کشورهایی که گرفتار جنگ داخلی هستند هم تا این اندازه بی حساب کتاب اداره نمیشوند که ایران میشود.
در حکومت آخوندی هر ننه قمری ساز خودش را میزند. ببینید وضع به چه روزی افتاده که گروهبان قندلی هم ساز خودش را میزند و برخلاف اعلام مواضع قبلی اکثر سران رژیم در رابطه با ارسال اورانیوم غنی شده به خارج از کشور، او ساز خودش را میزند و همین دیروز میگوید: “از تبادل سوخت زیان نخواهیم کرد”
همه میدانند که یک سال قبل از سقوط شاه، کارتر ایران را جزیره ثبات نامیده بود، در حالی که همین چند روز پیش اوباما در باره مساله اتمی ایران گفت: اوضاع داخلی ایران باعث پیچیده تر شدن تلاش ها برای رسیدن به توافق میان ایران و قدرت های جهان بر سر مساله سوخت اتمی شده است.
این سخنان اوباما هیچ معنی دیگری بجز بیثبات بودن اوضاع سیاسی ایران نمیدهد.
درگیریهای جناحی که دیگر شده یک معضل همه گیر و هر روزه. کار به جایی رسیده که هاشمی و فرزندانش هم از این گزند دور نیستند. هاشمی کسی که او را یکی از استوانههای انقلاب مینامند هم امنیت ندارد.
خلاصه امر اینکه حکومت آخوندی که زمانی همه چیز را در ایران تحت کنترل کامل خود داشت، امروز حتی قادر نیست نیروهای خودی را کنترل کند که بند آب ندهند!
بیخود نیست که روسیه هم این روزها دارد به این درک میرسد که حکومت ایران رفتنی است، در نتیجه نه تنها موشکهای اس 300 را که قرار تحویل آنها گذاشته شده بود تحویل نمیدهد، بلکه حالا حرف از تحریم هم میزند.
خلاصه اگر بخواهید حکومت ایران امروز را به حکومت شاه در سال 56-57 مقایسه کنیم، یک جزیره کاملا بیثبات بیشتر برازنده این دوران است تا دوران قبل از انقلاب.
در بخش: سیاسی