10
Nov
2010
امشب برخلاف خواست خودم مجبور شدم برنامه نوبت شما را از تلویزیون بیبیسی ببینم. اینکه میگویم برخلاف خواست خودم به این دلیل است که من اصولا به این برنامه هیچ باوری ندارم، چرا که یک برنامه منیپوله شده Manipulated (دستکاری شده) هست تا بوسیله آن افکار سازی که مد نظر بیبیسی و شرکا است را به مقصد برساند.
خنده دار تر اینکه اولین نفری که میهمان برنامه بود از بیروت بود و نامش هم سید حسن! نفر بعد هم سروش از تهران!
هر دو این تلفن کنندگان و همچنین دیگر شرکت کنندگان در برنامه چنان از زوایای سیاست ایران، لبنان و بازیهای سیاسی منطقه خبر داشتند، که چنین بنظر میرسید که بیبیسی متخصصین خاورمیانهای اش را برای ماست مالی کردن جسارت های حسن نصرالله به کمک گرفته. توجه داشته باشید که بیبیسی می خواهد چنین القا کند که تلفن کنندگان به این برنامه شهروندان عادی هستند و این برنامه با مردم کوچه و بازار تماس میگیرد! حداقل امشب که چنین نبود و اکثر کسانی که شرکت کردند همگی آگاهی شان از مسائل لبنان و اعراب و سیاست های منطق بیشتر از من و شما بود.
جالب اینجاست که برخلاف عکس العمل هایی که ایرانیان فعال در شبکههای اینترنتی بر علیه حسن نصرالله راه انداختند، اکثریت مطلق کسانی که در این برنامه بیبیسی شرکت تلفنی داشتند اصلا با سخنان نصرالله هیچ مشکلی نداشتند و اکثرا حتی از آن دفاع میکردند! تو گویی که اکثر این کسانی که بیبیسی برای این برنامه با آنها مصاحبه کرده بود یا نوادگان و فرزندان ملا کدیور بودن و یا مهاجرانی یا دیگر اسهال طلب های مقیم اروپا و آمریکا!
البته ناگفته نماند که بیبیسی مجبور شده بود اینجا و آنجا اندک اشارههای کوچک و محدودی به عکس العملهای شدیدی که در شبکههای اینترنتی بر سر این مساله مطرح شده بود هم داشته باشد.
خیلی سعی کردم بی طرفانه به این برنامه نگاه کنم، ولی هرچه سعی کردم نگاهم را به این برنامه مثبت نگاه دارم، نشد که نشد! آخه حضرات بدجوری سعی داشتند سخنان حسن نصرالله را ماست مالی بکنند. خلاصه هرچه بیبیسی سعی میکرد خود را بی طرف نشان دهد دم خروس از زیر عبا هویدا تر میشد. البته نباید از بیبیسی توقع بیشتری داشت! خصوصا حالا که قرار است در ایران دفتر باز کنند. از این به بعد باید منتظر خوش رقصیها بیشتری برای حکومت آخوندی باشیم!
در بخش: سیاسی
07
Nov
2010
بعد از ویدئوی حسن نصرالله که در آن تمدن ایرانی را انکار کرده و تمدن ایران معاصر را اسلامی عربی خوانده، سید علی و خمینی را هم چسبانده به دم عربها، سید علی آقا عصبی شده و طی نامهای محرمانه به حسن نصرالله فرموده:
مردک هیچی نفهم مثل اینکه تو یک چیزیت میشهها!
متن کامل نامه سید علی آقا به حسن نصرالله
بسم تعالی چه کرده ای تا حالا!؟
مردک مثل اینکه تو یک چیزیت میشهها! تو با این در افشانیهای اخیرت، همه پنبههای ما را رشته کردی! مردک عرب هیچی نفهم! الان مدتی است مشایی با گفتن اینکه “حکومت ایران اسلام ایرانی است” سعی دارد پوست موز زیر پای ولی امر مسلمین جهان بیندازد و مرا مجبور به اتخاذ موضع کند، ولی من با زرنگی مراقبت کردهام که پایم را روی این پوست موز نگذارم! حالا تو نه زیر گذاشتی و نه رو درست همان چیزی را گفتی که ملت ایران میخواهد بشنود “سید علی آقای رهبر یک عرب است”!؟ خدا ذلیلت کند! پاسخ این همه محبت و پول دادنهای ما این بود که تو اینجوری زیرآب ما رو بزنی!؟ نکند در این ماجرا هم دستان پلید رحیم مشایی در کار است و باز پول و پله به تو داده تا چنین بگویی!؟ پدرسگ نکند سفر احمدی نژاد به لبنان برای همین بود که آنجا دور هم بنشینید و برای سرنگونی من نقشه بکشید!؟ راستشو بگو این شیطنت اخیرت کار مشایی هست یا اکبر کوسه!؟
پدر سگ! اگر این حرفهای اخیرت را بی درنگ تکذیب نکنی، میدم سید حسن فیروزآبادی ناشتا بخوردت!
اول جمادی الجنب
یک پا در قم یک پا در تهران
سید علی خامنه ای دامن افاضاته
پ.ن.:
پاسخ این عرب های پا برهنه از زبان محمد نوری
مرسی والد بمانعلی عزیز
در بخش: سیاسی, طنز, ملای حیله گر
30
Oct
2010
هر دم از این باغ بری میرسد،تازه تر از تازه تری میرسد! این بار هم امنیت محله محور!
قیام سال گذشته و نشان دادن قدرت واقعی مردم در مقابله با نیروهای سرکوبگر، رژیم را بسیار نگران و وحشت زده کرده است. خصوصا اینکه در تحولات پیش رو(هدفمند کردن یارانهها) علاوه بر نیروهای پیشرو و سیاسی جامعه که در درگیریهای سال گذشته شرکت فعال داشتند، این بار رژیم مجبور خواهد بود با نیروهای کمتر سیاسی و حتی اصلا غیر سیاسی طبقه پایین جامعه هم روبرو شود. رویارویی این بار عظیم تر و غیرقابل کنترل تر خواهد بود.
قشر پایین جامعه که عموما بدنه نیروهای سرکوبگر هم از همین قشر دستچین میشوند، این بار وارد میدان مبارزه با رژیم خواهد شد و به همین دلیل هم هست که وحشت شدید نیروهای امنیتی حکومتی را باعث شده و آنها را مجبور کرده جنگ را به یک جنگ سنگر به سنگر تبدیل کنند.
رژیم میداند که روزی که قیام واقعی شکل بگیرد نیروهای رژیم بسیار سریع کنترل مناطقی از تهران را از دست خواهند داد و خصوصا اگر نقاط حساس امنیتی مورد حمله مردم قرار بگیرد، ممکن است بخشی از نیروهای رژیم ارتباط خود را با مراکز تصمیم گیری از دست بدهند. در نتیجه به خیال خودشان میخواهند با این استراتژی “امنیت محله محور” یا همان جنگ سنگر به سنگر این مشکل را برطرف کنند!
عجب خیال باطلی! دقیقا همین فکر را هم دیگر رژیمهای دیکتاتوری کردهاند و همگی هم پس از یک درگیری رژیمهای شان سرنگون شده است!
سود بردن از امنیت محله محور به این معنی خواهد بود که بعضی تصمیم گیریها هم به محلهها منتقل خواهند شد و در نتیجه نیروهای دون پایه تر امنیتی رژیم در شرایط حاد مجبور خواهند بود تصمیم های بزرگتر از مغزشان بگیرند که همین مساله کار دست رژیم خواهد داد.
قیام این مرتبه میتواند قیام کوری باشد که ریشه آخوند را از ایران برکند. انباشته شدن تنفر در جامعه زمینه یک انفجار و قیام کور و مهیب را آماده کرده است، در نتیجه رژیم خود را برای رویارویی نهایی آماده کرده و این امنیت محله محور چیزی نیست جز جنگ در مراحل پایانی یا همان جنگ سنگر به سنگر.
در بخش: مبارزه با رژیم
28
Oct
2010
زنگ زدم با مادرم صحبت میکنم در لابلای حرفها میپرسم با یارانهها چه میکنید! میگوید رفته بوده حساب یارانهای باز کند به او گفتهاند یارانه به شما تعلق نمیگیرد!
میپرسم برای چی!؟ برای اینکه مدیرکل هستی! و حقوق بگیر! یا اینکه حقوق بازنشستگی نداشته پدر از دنیا رفته باعث شده یارانه ندهند، یا اینکه پولهای دزدی که در بانکهای خارجی داری باعث تعلق نگرفتن یارانه شده!؟
میخندد و میگوید یارانه توی سرشان بخورد! چیزی ازمان طلبکار نشوند! ما چیزی از آنها نمیخواهیم!
گفتم حتما یارانه تو و دیگران را که نمیخواهند بدهند را قرار است بریزن به حساب کرزای، چاوز، سید حسن نصرالله، مورالس و هزار و یک مفت خور دیگر! میگوید مواجب آنها را از ارث پدرشان پرداخت میکنند!
میپرسم گرانی هم حتما کمر شکن شده! میگوید کمری دیگر برای کسی نمانده که شکسته شود!
در بخش: اقتصادی
21
Oct
2010
وبلاگی شخصی بنام گودرزی تصاویری از خامنهای و احمدی نژاد ترسیم کرده و بر روی این تصاویر نام رهبر مزخرف را گذاشته “حضرت ماه” و احمدی نژاد را “شیر ایرانی” نامگذاری کرده!
دیدم حالا که قرار است نام روی اشخاص بگذاریم، بنده هم نام صاحب وبلاگ را به گوزدرزی تغییر میدهم!
ما دیده بودیم افراد برای رسیدن به نان و نوایی دستمال یزدی بدست میگیرند و جاهای ناشریف دیگران را نوازش میدهند ولی دیگر این نوع از دستمال بدستی را هنوز شاهد نبودهایم.
در بخش: ملای حیله گر
19
Oct
2010
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان قم از انتشار شجره نامه رهبر جمهوری اسلامی همزمان با ورود وی به این استان خبر داده است، هم زمان گفته است که جد آسید علی خامنهای، به امام چهارم امام سجاد وصل است.
حالا برای آنهایی که همه عمرشان برای امامان شیعه سینه چاک کردهاند و سنگ این اعراب متجاوز را به سینه زدهاند عرض کنم که بفرما! نگفته بودیم که امامان شیعه همه جملگی دزد و قاتل و راهزن بودهاند مثل دیگر دزدان و چپاولگران تاریخ! شاهد میخواهید بفرمایید! وقتی فرزند خلف امام سجاد (آسید علی آقا یک دست) این همه دزد و قاتل از آب در آمده، یقین بدانید که خود امام سجاد هم دست کمی از این سید دزد و قاتل نداشته! خلاصه اینکه “الولد و تِرِ ابوک”
توضیح:
“الولد و تِرِ ابوک” جملهای است که سالها تکیه کلام عموی گرام بنده بود. خودش توضیح میداد که معنی این جمله این است که ترکمان به پدرش میرود. خلاصه غلط یا درست بودن این جمله گناهش به گردن عموی از دنیا رفته حقیر!
پ.ن.:
جالبه یک نوشته چهار پنج خطی قادر هست این همه بحث راه بیندازه.
جماعت 29 مرتبه منفی دادهاند و اکثرا هم رای شان بر این اساس است که مطلب توهین آمیز است! گویا یادشان رفته که هم اسلام هم آسید علی آقا از روز تولد بجز توهین به خرد انسانها کار دیگری نکردهاند!
لینک توی بالاترین
در بخش: ملای حیله گر
17
Oct
2010
بعضی دروغها را چندان تکرار می کنیم که خودمان هم باورمان میشود. نگاه کنید به دروغ های احمدی نژاد! البته دروغهای احمدی نژاد از نوع مرغوب تر آن است، این دروغها چنان بزرگ هستند که گوبلز را هم شرمنده میکنند.
دروغهای درجه دوم تر اما، از نوع دروغهای آن طیفی است که تا امروز در حکومت بوده و حالا به هر دلیل از قدرت خارج شده یا بهتر است بگوییم از قدرت با اردنگی اخراج شده است.
یکی از این آقایان تازه به جرگه مخالفین پیوسته هم آقای نوری زاد هستند. ایشان از این نوع دروغها زیاد میگویند.
در آخرین نوحه خوانی (آخه نامه نگاری این سینه چاکان سابق آسید علی آقا، بیشتر به نوحه خوانی شبیه است تا نامه نگاری!)
اعتراض کردهاند به حمله اوباش حکومتی به خانواده همت و باکری. ببینید آقایان چه راحت عوامفریبی میکنند! تو گویی این سرکوبها تنها این روزها ست که شروع شده است و در این 31 سال گذشته که آقایان خودشان هم در حکومت شریک بودهاند چنین اتفاقی نمیافتاده! یکی نیست پرده از این همه عوامفریبی بردارد و به آقایان بگویید، آقایان شما کجا بودید آن زمانی که دختران جوان را قبل از اعدام مورد تجاوز قرار میدادند تا به خیال خودشان از رفتن آنها به بهشت جلوگیری کنند! باور کنید در دورانی که همین آقای نوری زاد در این حکومت فعال بوده، جنایاتی انجام شده که صدها برابر بدتر از چیزی است که این روزها شاهد آن هستیم. انگار نه انگار که این آقای نوری زاد در لانه زنبوری بنام کیهان خدمت میکرده!؟
ببینید این دو سه روز گذشته این جماعت چه قشقرقی بپا کردهاند که حکومت ایران بیش از یک میلیارد دلار خرج لبنان کرده. یکی نیست از اینها بپرسد مگر این روند تازه شروع شده! مگر نه اینکه این سینه چاکی برای لبنان و فلسطین از روز اول از مهمترین سیاستهای این حکومت بوده!؟ تو گویی رابطه ایران و لبنان و فلسطین همین اواخر برقرار شده. یادشان رفته یاسر عرفات همان روزهای اول با کیسه گدایی آمد ایران! گویا یادشان رفته زمانی که سال گذشته جماعت اعتراض کنند شعار میدادند “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” همین اسهال طلبها بودند که سعی داشتند این شعار را وارونه کنند و چنین وانمود کنند که ملت در خیابان شعار میدادهاند “هم لبنان هم غزه جانم فدای ایران”!!!
من واقعا درک نمیکنم چرا ملت ایران تاریخ را به این زودی از یاد میبرد. بابا این اتفاقها در مدت همین 31 سال گذشته اتفاق افتاده، حتی یک نسل هم از آن نگذشته، چطور ما میتوانیم اجازه دهیم این همه تاریخ ما را دستکاری و تحریف کنند؟ عوامفریبی هم حد و اندازهای دارد! چرا ما باید مدام اینگونه عوامفریبیها را زیر سبیلی در کنیم!؟ چرا کسی در برابر این همه عوامفریبی جبهه نمیگیرد. باور کنید زبان ما چوب شد از بس که حقنه کردیم!
در بخش: سیاسی