13 Sep 2006

پیام یک هموطن

نوشته:     :::       2 پیام

توصیح: این متن رو یکی از دوستان در پیام گیر مطلب دیروز نوشته بودند. من با اضافه کردن یک توضیح چند سطری وسط های مطلب براتون میزارم اینجا بخونید تا با مشکلات اون مملکت وبا زده یک کم بیشتر آشنا بشید.
سلام:شنبه هفته نامه بازار کار رو خریدم برا پیدا کردن کار یه سر تیتر جالب داشت تو صفحه دوم کاشک بتونی گیر بیاری چاپ کنی اگه نتونستی برات میفرستم متن از طرف حداد عادل رییس محترم مجلس اسلامی بود:جوانان را به یک مشت آدم متوقع بیکار تبدیل کرده ایم رییس مجلس شورای اسلامی گفت ما نباید سطح توقع ومطالبات غیر واقعی مردم را بالا ببریم.وی در نشست شورای اداری استان لرستان در خرم آبادافزود:همه مدیران باید مراقب باشند که فرهنگ کار در ایران تضعیف نشود(خدا پدر ومادر فرعون بیامرزه) وی با بیان اینکه چرا مردم اینقدر از دولت اشتغال میخواهند اظهار داشت ما چه اشتباهی کردیم که طی 27 سال همه می‌گویند بیکاریم(مشکل از قانون اساسی هست، که جمهوری اسلامی رو موظف کرده که برای هر شهروند ایرانی کار، مسکن و تحصیلات فراهم کنه، بدید عوضش کنن راحت شید) وی گفت 30 سال پیش پدیده بیکاری وجود نداشت چرا که فرهنگ کار بود وهر کجا میرفتی آمار بیکاری ارایی نمی شد اما الان با شیوه های غلط آموزشی جوانان را به یک مشت(توجه کنید جمع بستن رو یک مشت معمولا برایس اراذل و اوباش به کار میره) آدم متوقع بیکار تبدیل کرده‌ایم. رییس مجلس شورای اسلامی اضافه کرد آنها را(فکر می‌کنید منظورش چه افرادی هستند!؟) به یک عده آدم یقه سفید دیپلمه و لیسانسه تبدیل کرده‌ایم، بعد آمار میدهیم که بیکارند چون در واقع نمی‌توانند کار کنند. او به پرهیز مسئولان در افزایش مطالبات و توقعات مردم تاکید کرد و گفت باید این توپ را در زمین مردم انداخت و برای مردم روشن کرد که بازیکنان این میدان خود جوانان و مردم هستند. وی تاکید کرد باید روحیه زیاده خواهی را از مردم بگیریم.
خُسن آقا: جالبه! بد نبود یک خبرنگار با شهامت از این آقا می‌پرسید: مگر کس دیگری جز شما در این 28 سال گذشته حکومت کرده؟ درضمن این افزایش بی رویه جمعیت هم از هنرهای همین حکومت اسلامی است، مگر غیر از این هست!؟ گویا آقا فراموش کردند که قاعد اعظم خمینی دیوس تصمیم داشت ارتش 20 میلیونی تولید کنه! حالا کجاشو دیدن باید صبر کنند تا تمام این ارتش 20 میلیونی به سن کار برسه تا اونوقت ببینیم آقای حداد که تصمیم داشتند ایران رو تبدیل کنند به ژاپن اسلامی ببینند یک من آرد چقدر پرسم می‌بره!
جالبه نه!؟ اول طرز صحبت کردن دانشمند گرانمایه در جمهوری اسلامی رو که جوانان رو با اراذل و اوباش تو خیابون اشتباه گرفته. دوم اینکه الان لیسانسیه ما تو بدترین شرایط آب و هوائی جنوب دارند کار می‌کنن اون هم با حقوقی که در شرایط عادی در داخل شهر بهشون تعلق می‌گیره، یعنی خیری از شرایط سخت کاری و آب و هوائی نیست. این آقا شاید منظورش از یقه سفید داماد محترم‌شون باشه که پسر اون یکی آقاست، چون در حال حاضر کارشناسان کشور دارند پشت دستگاه کارخانجات کار آدم‌های بیسواد و عادی رو انجام میدن و حقوق آنها رو هم می‌گیرند. من به عنوان یک جوان ایرانی خواستار بر کناری این آقای محترم به علت توهین به 18 میلیون جوان ایرانی و معذرت خواهی رسمی مجلس از جوانان ایران هستم. اگه میشه این مطلب و برا سایر وبلاگ‌ها و سایت‌های دوستانتون بفرستید.
ممنون امیر از قزوین لیسانس مهنسی صنایع البته بیکاردر ضمن یه مدت هم تو شرکت به جای کارگر معمولی کار کردم
خُسن آقا: درضمن دوست عزیز عذر خواهی چی هست قربانت گردم! اینها باید بروند، همگی هم باید برند.

2 پیام   |    |     |     

12 Sep 2006

نظر امام جمعه و نماینده ولی وقیح وبلاگستان در رابطه با تو قیف کردن شرق

نوشته:     :::       10 پیام

shrgh_karikatur.jpgامروز بعد از ظهر امام جمعه و نماینده ولی وقیح در وبلاگستان در باره توقیف روزنامه شرق به خبرنگار خُسن آقا فرمودند:

زیاد برای شرق غصه نخورید. گفته بودند مدیر مسوولش را عوض کنید که نکردند یا دیر کردند. حالا هم مساله را با مذاکره حل می‌کنند و حداکثر در یکی دو هفته شرق دوباره منتشر می‌شود.
مگر اینکه بخواهند براساس قاعده‌ی نانوشته‌ای که اصلاح‌طلبان را محدود به تیراژ مشخصی می‌کند بگویند که چند روزنامه‌ی تازه‌ی اصلاح‌طلبان از سهمیه‌شان زیادتر است و اگر روزنامه‌ی جدیدی درمی‌آید، قدیمی‌ها باید تعطیل شوند.

معمولا تا امروز بعد از بستن و قلع و قمع کردن فله‌ای مطبوعات نماینده ولی وقیح در روزنامه کیهان اینگونه تحلیل‌ها را به خورد جامعه می‌داد حالا گویا سید علی یه دست نماینده جدیدی برای خودش معین کرده بهمین دلیل هم از امروز اوامر ایشان را نماینده جدید معظم اله حاج هودر مسلمان به اطلاع ملت می‌رسانند.
تکبیر!!

10 پیام   |    |     |     

11 Sep 2006

خیلی مفلوکی حاج هودر!

نوشته:     :::       8 پیام

دیروز رفتم سر دکه حاجی هودر درخشان دیدم چرندیاتی نوشته من هم برداشتم پیامی را برایش نوشتم، اصل پیام را در زیر می‌توانید بخوانید.
حضرت‌اش طبق روال معمول و بنا به طینت بازاری‌اش که شبیه به حاج حسین شریعتمداری است برداشته و پیام مرا به سلیقه خودش تغییر داده و آنرا منتشر کرده غافل از اینکه من به جاهای مشکوک که می‌روم اگر بنا شد پیام بگذارم یک کپی از پیام را برای خودم نگه می‌دارم تا اگر چنین اتفاقاتی افتاد بتوانم جوابگو باشم (بعضی‌ها مثل من دایی جان ناپلئون شده‌اند و به زمین و زمان مشکوک! حق هم داریم مگر نمی‌بینید چه گونه مخلوقاتی دور و بر ما را احاطه کرده‌اند!)
آقای حاج هودر محترم لطفا یا متن پیام کسی را منتشر نکنید یا اگر منتشر می‌کنید تمام متن را منتشر کنید، یا شاید چنان بی خرد زاده و تربیت شده‌اید که به خود اجازه می‌دهید متنی را به نام دیگران به ملت قالب کنید!؟ دخل و تصرف در نوشته دیگران تنها بوسیله انسانهایی مثل حسین شریعتمداری و امثالهم انجام می‌شود وگرنه اگر انسانی به عقیده دیگران احترام بگذارد به خود چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. (دموقراسی بازاری که می‍‌گویند همین هست قربانت گردم!)
این اصل پیامی که من گذاشتم:
نمی‌دونم به این مطلب تو باید خندید یا گریست! تو مثل آدمی می‌مونی که سر شب شروع کرده به نماز شب خوندن و تا صبح زجه زده و نماز خونده، به این امید که خدای دروغینش برای بردن او به بهشت بیاد. دم دمای صبح قبل از اینکه نمازش تموم بشه یک مرتبه وسط رکوع رفتن گوزیده و همه چیز باطل شده. (عجب خنده داره!)
آهای ملت این بشری که می‌بینید برای خودش خواب و خیالی داشته که مثلا بشه یک خبرنگار شناخته شده و معروف!! بهمین خاطر هم خودشو از این در به اون دیوار می‌زنه بلکه فرجی بشه، ولی همان طور که می‌بینید آخرای ماجرا درست قبل از رسیدن به معبود (مثل سناریوی نماز) یک مرتبه می‌گوزه و همه چیز باطل می‌شه. باور کنید این بدخت مامور رژیم نیست و اگر هم باشه یک مامور بسیار ناشی هست که وقتی قراره قایم بشه که دشمن او رو نبینه یک مرتبه باز (مثل سناریوی نماز) پشت دیوار می‌گوزه و نقشش برملا می‌شه.
راستشو بخوای هودر (حودر!) من گاهی میام اینجا فقط برای اینکه کمی بخندم و برم همین.
این هم پیامی است که به سلیقه حاج هودر درخشان به نام من به مردم قالب شده:

باور کنید این بدخت مامور رژیم نیست و اگر هم باشه یک مامور بسیار ناشی هست که وقتی قراره قایم بشه که دشمن او رو نبینه یک مرتبه باز پشت دیوار می‌گوزه و نقشش برملا می‌شه.

این هم آدرس قسمت پیام، البته اگر آنرا اصلاح یا پاک نکند.
http://i.hoder.com/archives/2006/09/060909_015514.shtml#comments

8 پیام   |    |     |     

10 Sep 2006

تقسیم ثروت و معضل یارانه (سوبسید)

نوشته:     :::       13 پیام

پ.ن.: یک خبر بسیار مهم:
در رابطه با مساله اتمی رژیم، چنین که از گفته‌های سولانا برداشت می‌شود، خامنه‌ای تصمیم گرفته جام زهر را سر بکشید! البته بنا بر اساس خبرهای گوناگونی که در این باره مخابره شده، این جام زهر را آقا بناست آبرومندانه سربکشید! حالا نوشیدن آبرومندانه جام زهر چه مدلی است را حقیر نمی‌دانم. باید منتظر شد و دید این نوع جام زهر سر کشیدن چه شکلی است. دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ مفسرینی که خُسن آقا با آنها صحبت کرده معتقداند که نوشیدن جام زهر بصورت آبرومندان یعنی تنقیه از پایین!
در ادامه مطلب امروز را می‌خوانید:
مدت‌هاست که می‌خواستم مطلبی در این باره بنویسم ولی به دلیل اینکه برای نوشتن اینگونه مطالب نیاز به مطالعه عمیق اوضاع اقتصادی ایران و حتی منطقه را می‌طلبد از نوشتن آن عاجز بودم، حالا هم اگر این مطلب را می‌نویسم تنها به این دلیل است که زمزمه حذف سوبسیدها به گوش می‌رسد و یقینا این حرکت غلط اقتصادی دولت نیز مثل دیگر کارهای این رژیم در این 28 سال یقینا به بیراهه خواهد رفت و فاجعه‌ای دیگر را باعث خواهد شد. این به آن معنی نیست که من به شخصه طرفدار سوبسید هستم، برعکس من با سوبسید بسیار مخالفم و آن را یک سیستم ناکامل و همراه با بی عدالتی کامل می‌دانم ولیکن برای حذف سوبسیدها باید با برنامه پیش رفت، در غیر این صورت عواقب آن فاجعه‌ای را باعث خواهد شد که دست کمی از قتل عام‌های 67 نخواهد داشت. تنها برای نمونه مثالی می‌زنم تا گوشه‌ای از بی عدالتی سیستم سوبسید را نمایان کنم. سوبسیدی که برای بنزین پرداخت می‌شود مبلغ هنگفتی از این سوبسید به جیب ثروتمندانی ریخته می‌شود که حتی قیمت بنزین به نرخ اروپا هم تغییری در اقتصاد آنها ایجاد نخواهد کرد در صورتی که می‌توان با بهتر کانالیزه کردن این مبلغ کلان کمک بسیار موثری به قشرهای پایینی جامعه رساند و سیستم را کمی عادلانه تر کرد.
هر دولتی که بخواهد در جامعه اندکی عدالت بوجود بیاورد مجبور است با اهرم‌هایی که در اختیار دارد ثروت‌های کشور را به صورتی تقسیم و کانالیزه کند که همه اقشار جامعه از یک حداقل‌هایی برخوردار شوند. مثلا برای اینکه شکم مردم را سیر نگاه دارند، دولت‌ها روی بعضی کالاهای خوراکی سوبسید می‌دهند تا از این طریق قیمت کالاهای از این دست را پایین نگاه دارند تا حتی خانوارهای تهیدست هم بتوانند این گونه اجناس را تهیه نمایند.
سوبسید اشتباه ترین نوع تقسیم ثروت است.
از روزهای اولی که پا به نروژ گذاشته بودم اکثرا در رسانه ها با یک بحث اقتصادی بر می‌خوردم که برایم تازگی داشت، این بحث را “تقسیم کیک” می‌نامیدند.
همین بحث را هم اولین باری که وارد کلاس درس اقتصاد کلان دانشگاه شدم استاد اقتصاد کلان مطرح کرد.
این یک بحث بسیار پیچیده و در ضمن بسیار جالبی است، از این نظر که اساس عدالت در یک جامعه را تعریف و پی‌ریزی می‌کند.
در اینکه سیستم سوبسید ناعادلانه ترین نوع تقسیم ثروت است و باید حذف تا عدالت واقعی برقرار شود حرفی نیست، ولی اینکه پول بدست آمده از حذف سوبسید مثلا بنزین یا نان به چه صورتی و از چه کانال‌هایی باز تقسیم شود خود مشکلی است که باید قبل از دست زدن به حذف سوبسید به خوبی برنامه ریزی شده باشد و در گروه‌های فکری متخصص مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته باشد، در جامعه مطرح شده باشد و تجزیه و تحلیل شده باشد و الخ.
اینکه کسی بیاید و حرف های پر طمطراق بزند و بیانیه صادر کند که سوبسید بد است، باید در مقابل برنامه جامعی را برای باز تقسیم عادلانه همان ثروت ارئه دهد. نمی‌توان فقط از حذف سوبسید و خوبی های آن گوش ملت را کر کرد ولی برای باز تقسیم همان ثروت هیچ برنامه‌ای ارائه نداد.
برای نمونه نگاهی به دو نوع سوبسید می‌اندازم.
اول می‌روم سراغ آن که آسان تر است.
بنزین:
حذف سوبسید بنزین چه عواقبی را به همراه خواهد داشت؟
در نگاه اول چنین به نظر می‌رسد که حذف سوبسید بنزین هیچ اثر مستقیمی بر قشر فقیر جامعه نخواهد داشت. ولی همین که در عمق به این معضل نگاه کنیم می‌بینیم که قشر فقیر را هم آسیب خواهد رساند. ممکن است عده‌ای بگویند که : “قشر فقیر که ماشین ندارد که از حذف سوبسید بنزین آسیب ببیند”. این یک نگاه سطحی به مساله است، در حالی که حذف سوبسید بنزین اول از همه بخاطر اینکه بر قیمت حمل و نقل تاثیر می‌گذارد در نتیجه بصورت غیر مستقیم بر دیگر زمینه‌ها نیز تاثیر خواهد گذاشت و تنها یکی از نتایج آن گران شدن اقلام خوراکی است با این توضیح درمیابیم که سوبسید بنزین هم بطور غیر مستقیم بر قیمت اقلام ضروری تاثیر خواهد گذاشت.
سوبسید نان:
حذف این سوبسید بیشترین آسیب را به قشر فقیر جامعه وارد خواهد کرد و در بدترین حالت خود می‌تواند با گرسنگی و سوء تغذیه قشرهای فقیر بینجامد و در نتیجه عواقبی همچون افزایش مرگ میر در اقشار پایینی جامعه ختم شود. حتی تفکر حذف چنین سوبسیدی بدون برنامه ریزی جامع باعث می‌شود که مو بر بدن یک انسان آگاه راست شود. حذف این سوبسید حتی بر اقلام دیگر نیز اثر می‌گذارد، به این صورت که خانواده‌ای که مجبور باشد قیمت بیشتری برای خرید نان بپردازد از خرید اجناس دیگر خوراکی باز می‌ماند در نتیجه یک تاثیر زنجیره‌ای بر سبد خوراکی خانواده خواهد گذاشت. عواقب حذف چنین سوبسیدی بسیار زیاد است و بدون برنامه ریزی اصلا حذف آن امکان پذیر نیست. یقین بدانید که حذف این سوبسید دردسرهای زیادی را برای دولت بدنبال خواهد داشت و شاید حتی شورش‌هایی را در بعضی از مناطق فقیر نشین بدنبال داشته باشد.
نکته ای که در باره حذف سوبسید و این رژیم باید در نظر داشت این است که رژیم آخوندی رژیمی است گدا پرور، در نتیجه یقین بدانید در حذف سوبسید هم می‌خواهند با استفاده از اهرم‌هایی که در این سیستم همیشه وجود داشته و دارد قشری دیگر از جامعه را محتاج به ارگان‌های از پیش شناخته شده خود کنند. بدون شک مقدار زیادی از پول‌های آزاد شده از حذف سوبسید را در کانال های ریز و درشت گدا پرور رژیم مثل بنیاد امام یا خیریه کوفت زهر مار کانالیزه خواهند کرد تا گروه دیگری از هموطنان را به این ارگان‌ها محتاج نمایند تا در شرایط نیاز بتوانند از آنها بهرمند شوند (مثلا برای دریافت کمک های بنیاد امام اول کنترل کنند ببینند در شناسنامه دریافت کنند کمک مهر انتخابات وجود دارد یا نه.). خلاصه مطلب اینکه حذف سوبسید خوب است ولی نه بدست رژیمی که بجز ویرانی برای ایران به ارمغان نمی‌آورد و هیچ برنامه حساب شده‌ای برای اجرای آن ندارد.
چگونگی باز تقسیم عادلانه ثروت بدست آمده از حذف سوبسید بسیار پیچیده است و نیاز به مطالعه عمیق اقتصادی دارد و در نتیجه در توان نگارنده نیست.

13 پیام   |    |     |     

10 Sep 2006

زنده باد یهودیان ایرانی مقیم آمریکا

نوشته:     :::       1 پیام

هفت خانواده یهودی ایرانی علیه محمد خاتمی در آمریکا اقامه دعوا کردند و حکم حضور او را هم در یک میهمانی بدست او رساندن.زندباد یهودیان ایرانی که از دیگران باهوش تر هستند و به همین سادگی خفت آقای خاتمی را در آمریکا گرفتند.
این خبر ار حتما بخوانید.

1 پیام   |    |     |     

09 Sep 2006

نعل وارونه می‌زنند این حرامزاده‌ها

نوشته:     :::       4 پیام

جدیدا یک برنامه تلویزیونی در نروژ نشان می‌دهند از این رئالیتی تیوی‌ها. من هنوز آنرا ندیده‌ام چون از این نوع برنامه‌ها واقعا متنفرم. ولی از تبلیغات و تیزرهایی که از آن نشان داده‌اند شکل و ماهیت این برنامه را می‌شناسم.
جایزه این برنامه 10 میلیون کرون (10×155 میلیون تومان) است.
روش اجرای این مسابقه به این شکل است که 9 نفر را می‌کنند توی یک اتاق در بسته و هر رابطه با خارج را مسدود می‌کنند (یک دنیای بسته بدون هیچ رابطه‌ای با بیرون، همان کاری که جمهوری اسلامی می‌خواهد با ملت ایران بکند) این 9 نفر مجبورند متفق القول یک نفر را از بین خود بعنوان برنده (صاحب) این پول معرفی کنند. مشکل اصلی این بیچارگان این است که اینها نه تنها با همدیگر می‌جنگند تا همدیگر ار قانع کنند که چرا مستحق این ده میلیون هستند، بلکه با زمان نیز باید بجنگند چونکه هرچه تصمیم گیری به تاخیر بیفتد در هر ثانیه مبلغی از 10 میلیون کرون کم می شود به اینصورت که یک شمارنده بالای سر شرکت کنندگان قرار داده‌اند که شمارش معکوس را می‌شمارد، جدالی را شبیه به جدال مرگ و زندگی بوجود می‌آورند تا این 9 نفر را مثل گرگ به جان یکدیگر بیندازند و ملت تماشاگر تحمیق شده را مسخ و مبهوت کنند، به همین سادگی. به این می‌گویند مغز خلاق!
حالا چرا این برنامه را توضیح دادم تنها به این دلیل که وضع ملت بیچاره امروز ایران را که درست شبیه به این شو تلویزیونی شده را به نمایش بگذارم.
زیرا به نظر من وضع ملت ایران امروز درست شده مثل این برنامه و مجریان این برنامه هم، تمام هستی و دار و ندار ملت را گذاشته‌اند جلو چشم آنها و ساعت شمارنده هر ثانیه میلیونها از ثروت و دار و ندار فرهنگی، تاریخی، هنری و خلاصه همه چیز آن ملت بیچاره ایران را گذاشته‌اند جلو چشمشان و مدام شمارنده از ارزش آن می‌کاهد و به صفر نزدیک می‌کند. همه این شامورتی بازی‌ها هم برای این است که ملت ایران عاقبت به یکی از گردانندگان این شو رای بدهد و خود را خلاص کند قبل از اینکه همه هستی او به فنا برود.
شرکت کنندگان این مسابقه سرسام آور و شوم هم نه ملت ایران که برعکس سیاسیون حرامزاده‌ای هستند که تا به امروز یا سر قدرت هستند یا بوده‌اند یا قرار است که سر قدرت بیایند، یا خارجی‌اند یا باج بگیر خارجی، یا مواجب بگیر انگلیس‌اند یا آمریکا یا روس یا چین یا ماچین. عده‌ای پشت سر منفور ترین‌ها در رژیم آخوندی سینه می‌زنند عده‌ای برای اسهال طلب‌ها معرکه می‌گیرند عده‌ای هنوز بعد از 27 سال از سقوط شاه برای فرزند او یقه می‌درند و بعضی هم هنوز در توهم دنیای خیالی خود پشت سر توده‌ای‌ها رژه نظامی می‌روند، عده‌ای سردرگم اند، عده‌ای گریان به حال ملت، زانوی غم در بغل گرفته‌اند و شبانه روز اشک می‌ریزند و می‌گیرند به حال و روز خود و ملت.

4 پیام   |    |     |     

05 Sep 2006

یک میلیون امضا!!

نوشته:     :::       11 پیام

عده‌ای از همه جا بیخبر این اواخر علم امضا جمع کردن راه انداخته‌اند تا مثلا به خیال خودشان با جمع کردن امضا قوانین زن ستیز جمهوری اسهالی را عوض کنند. اینها خودشان را فریب داده‌اند! و می‌پندارند اگر یک میلیون امضا جمع کنند می‌توانند رژیم را مجبور کنند تا قوانین زن ستیز را عوض کند.
یکی نیست از این عقلای قوم بپرسد، خوب مگر قوانین دیگر این حکومت بهتر از قوانین زن ستیز آن است!؟ حالا گیرم فرض کردیم که همه قوانین آن مملکت فلک زده عین حقوق بشر است و فقط مانده که قوانین زن ستیز آنرا عوض کنیم، بعد جمهوری اسهالی می‌شود جمهوری گل و بلبل و همه به خوبی و خوشی می‌رویم پی کار و زندگی خودمان.
چقدر آن متفکری!! که این ایده را کشف کرده انسان نادانی بوده!
آخه آدم عاقل گیریم که شما با جمع کردن یک ملیون امضا که هیچ حتی شما 70 میلیون امضا هم جمع کردید و اینها هم ترسیدند! و جا زدند و قوانین را آنچنان که شما می‌خواهید عوض کردند!! آیا از خودتان پرسیده‌اید که این قوانین زن شمول را چه کسی می‌خواهد به اجرا بگذارد!؟ خوب عقل کل ها مگر در همان مملکت فلک زده با آن قانون اساسی کذایی‌اش کم قوانین زیبا در باره حقوق شهروندی وجود دارد!؟ مگر تا حالا در این 27 سال تاکنون شما دیده‌اید که همان قوانین قبلی که خودشان با دست خط خودشان نوشته‌اند و سرهم بندی کرده‌اند اجرا شده است که حالا بخواهند قوانینی که شما با امضا می‌خواهید بدست بیاورید اجرا کنند!؟ گویا این عقلای قوم یا از کون گیج تشریف دارند یا ریگی به کفش‌شان است و یا شاید هم از طرف خود رژیم ماموریت دارند تا چند روزی هم ملت را با این امضا جمع کردن‌ها سرگرم کنند.
آهای ملت این رژیم با قانون یا بی قانون، جنایت پیشه است و از جنایت پیشه نمی‌توان بجز جنایت توقع دیگری داشت، بیخود اجازه ندهید چندتایی مجددا مثل همان دوران خاتمی و اسهال طلبی شما را سرکار بگذارند. این رژیم با قوانین خوب و بدش باید به زباله دان تاریخ سپرده شود و جز این راه نجاتی نیست، فریب این شعبده بازی‌های سیاسی را نخورید.
پ.ن.:
کیانوش در پیامگیر نکته‌ای را گوشزد کرده بود که مرا مجبور کرد به نوشتن این پ.ن. تا اینکه شبهه‌ای پیش نیاید. کیانوش نوشته:
درود
بـعید میـدونـم کـسانی که این ایده رو داده اند به این خـیال باشـند که با یک میلیون امـضا قانـونی در ایران عـوض میـشه ! امـا این کار میـتونه یـک نـمایـش بزرگ از اعـتراض مـردمـی بـاشه که اسـم دهـن پـرکـنی داره و صـداش به گـوش دنـیا میرسـه و این خـودش در این شـرایط ایده خیلی بــدی هـم نیســت (بـهـتر از هـیچکار است)
الـبـته تـوضیح بـدم که مـن خـودم ســعادت امـضا کـردن نـداشــته ام ؛)
—————
پاسخ به شبهه کیانوش:
اگر اثر آن فقط همین بود که شما نوشتید حق با شما بود ولی متاسفانه چنین امضاهایی این نکته را القاء می‌کند که حداقل این امضا کنندگان به این رژیم امید بسته‌اند و از آن هم بدتر این نکته را مطرح می‌کند که امضا کنندگان از نظر حقوقی مشروعیت این رژیم را می‌پذیرند و در نتیجه چنین مساله‌ای سرنگونی و نامشروع بودن این رژیم را زیر سوال می‌برد.

11 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی