Sep 09 2006
نعل وارونه میزنند این حرامزادهها
جدیدا یک برنامه تلویزیونی در نروژ نشان میدهند از این رئالیتی تیویها. من هنوز آنرا ندیدهام چون از این نوع برنامهها واقعا متنفرم. ولی از تبلیغات و تیزرهایی که از آن نشان دادهاند شکل و ماهیت این برنامه را میشناسم.
جایزه این برنامه 10 میلیون کرون (10×155 میلیون تومان) است.
روش اجرای این مسابقه به این شکل است که 9 نفر را میکنند توی یک اتاق در بسته و هر رابطه با خارج را مسدود میکنند (یک دنیای بسته بدون هیچ رابطهای با بیرون، همان کاری که جمهوری اسلامی میخواهد با ملت ایران بکند) این 9 نفر مجبورند متفق القول یک نفر را از بین خود بعنوان برنده (صاحب) این پول معرفی کنند. مشکل اصلی این بیچارگان این است که اینها نه تنها با همدیگر میجنگند تا همدیگر ار قانع کنند که چرا مستحق این ده میلیون هستند، بلکه با زمان نیز باید بجنگند چونکه هرچه تصمیم گیری به تاخیر بیفتد در هر ثانیه مبلغی از 10 میلیون کرون کم می شود به اینصورت که یک شمارنده بالای سر شرکت کنندگان قرار دادهاند که شمارش معکوس را میشمارد، جدالی را شبیه به جدال مرگ و زندگی بوجود میآورند تا این 9 نفر را مثل گرگ به جان یکدیگر بیندازند و ملت تماشاگر تحمیق شده را مسخ و مبهوت کنند، به همین سادگی. به این میگویند مغز خلاق!
حالا چرا این برنامه را توضیح دادم تنها به این دلیل که وضع ملت بیچاره امروز ایران را که درست شبیه به این شو تلویزیونی شده را به نمایش بگذارم.
زیرا به نظر من وضع ملت ایران امروز درست شده مثل این برنامه و مجریان این برنامه هم، تمام هستی و دار و ندار ملت را گذاشتهاند جلو چشم آنها و ساعت شمارنده هر ثانیه میلیونها از ثروت و دار و ندار فرهنگی، تاریخی، هنری و خلاصه همه چیز آن ملت بیچاره ایران را گذاشتهاند جلو چشمشان و مدام شمارنده از ارزش آن میکاهد و به صفر نزدیک میکند. همه این شامورتی بازیها هم برای این است که ملت ایران عاقبت به یکی از گردانندگان این شو رای بدهد و خود را خلاص کند قبل از اینکه همه هستی او به فنا برود.
شرکت کنندگان این مسابقه سرسام آور و شوم هم نه ملت ایران که برعکس سیاسیون حرامزادهای هستند که تا به امروز یا سر قدرت هستند یا بودهاند یا قرار است که سر قدرت بیایند، یا خارجیاند یا باج بگیر خارجی، یا مواجب بگیر انگلیساند یا آمریکا یا روس یا چین یا ماچین. عدهای پشت سر منفور ترینها در رژیم آخوندی سینه میزنند عدهای برای اسهال طلبها معرکه میگیرند عدهای هنوز بعد از 27 سال از سقوط شاه برای فرزند او یقه میدرند و بعضی هم هنوز در توهم دنیای خیالی خود پشت سر تودهایها رژه نظامی میروند، عدهای سردرگم اند، عدهای گریان به حال ملت، زانوی غم در بغل گرفتهاند و شبانه روز اشک میریزند و میگیرند به حال و روز خود و ملت.
4 پیام
|
ایـنجا تـو آلمان هـم هـمـچین چیزی چـند وقـته هـست !
مـن از این بـرنامـه خـیلی خـیلی بــدم مـیاد. . از دید مـن زنـگ خـطری است برای آیـنده نه چـندان دور و شــروع یـک تـفکـر یاجـریان (یا هرچی که اسـمشه) وحـشیـانه بـین انـسانـها و تـعجـب میـکـنم از ایـنکه این بـرنامـه بـین نـسل جـوانتـر آلمانـی طرفـدار زیادی پـیدا کـرده
حسن آقا، خدا بگم چهکارت نکنه که حالام سخت به هم خورد با دیدن این خورشت سوسمار. وای که چه حالی شدم. وای وای.
حسن آقا
دو عامل باعث بدبختی ملت ما شده: ناآگاهی و پایین بودن فرهنگ عمومی- و دیگری تنبلی و عافیت طلبی و منافع شخصی را به منافع جامعه ترجیح دادن است. تا زمانیکه این دو آفت در جامعه ما هست وضع همین است. شاه میرود حکومت اسلامی میآید که مردم میگویند رحمت به شاه. تنها با رفتن اين رپيم هم همه مشکلات حل نخواهد شد. بخش اعظم مشکلات مردم ما همان باورهای فرهنگی است.
اينکه هرروز ملت شاهد ازدست رفتن سرمايه ها هستند و فقط نظاره گر اوضاع شدهاند دليلش همان است که گفتم. اولا آگاه نيستند. و حاکمان هم با سانسور و ممنوع کردنها نميگذارند مردم آگاه شوند. آنها هم که آگاهند همت ندارند. مصلحت انديشند. منافع شخصی را بر منافع ملی ترجيح ميدهند و حتی نسبت به آن خيانت نيز ميکنند. شما ببين در تاريخ ايران ما چقدر روشنفکر وابسته داشتهايم. چقدر آدمهای خيانتکار مسير اين کشور را عوض کردهاند. توی همين وبلاگستان ببين بعضی ها برای بدست آوردن يه لقمه نان و استخدام شدن در اين راديو يا آن سازمان چه خايه مالیهايی که نميکنند.
حسن آقا اين ملت لياقتش همين حکومت است. باور کن. ما هم که زديم بيرون بخاطر همين چيزهابود.
—————
پاسخ:
ملا جان من هم همه این چیزها را میدانم بهمین خاطر هم هست که فعالیت میکنم و میکنی. عزیز دل باید کار فرهنگی کرد تا این مشکلات را حل شوند. باید توی ملاج آن حرامزادههایی زد که میدزدند و میبرند و فقط به فکر منافع شخصی خود هستند باید افشایشان کرد این وظیفه من و تو دیگرانی است که خرامزاده نیستند
بشارت
ای همه انصار ِ الله دست ِ رب يار شماست
خلقت ِ عالم ز ما و جای ِ جولان ِ شماست
نيمی از دنيا به گوزی پس گرفتيم از بشر
نيم ِ ديگر با جهاد و جفتک وجنگ ِ شماست
چون نمی باشيم ما بی فتنه تان از خود پـُخی
قدرت ِ قهار ِ ما در نکبت و شور ِ شماست
ز عطر ِ سرگين ِ شما اکنون هم اين عالم پر است
وای از روزی که پاره بند ِ تنبان ِ شماست
چاشنی ِ بمب ِ گه الله اکبر کرده ايم
بالتان داديم و دنيا زير تنبان ِ شماست
برج ِ دوقلو زديد تا حکم ِ ما حاکم شود
جای ِ ما در کله ی ِ کوچک چو گنجشک ِ شماست
از تمسخر بسته ايم احرامِ ِ سلاخ ِ رحيم
رحمت ِ ما انفجار ِ نفرت و کين شماست
آسياب ِ ما نميگردد بدون خون دمی
گردشش با جفتک و سمب ِ مُخ افشان شماست
نشئه از خونيم و سرخوش تا خـُم و خـُم مايه مان
کله ی ِ پوک ِ شما و کينه ی ِ کور ِ شماست
نيستيد اين خود شمايانی که آدم ميکشيد
آن همان رب است و سيفش کش نيام جلد شماست
ما چو روحيم و شمائيد چون خمينی روحدان
ور برينيم يا بگوزيم کون ِ ما حلق ِ شماست
ما چو عَـنّيم و شما چون مَشک ِ گه بر اين وجود
طبله ی ِعطر ِ خداوند ِ شما خيکِ شماست
آن لسان ِ سر که دانند اهل ِ خلوت، اهل راز،
چوب ِ چوپان است که بد گير است و در کون ِ شماست
گر چه خر آدم نميگردد اگر هم شد به فرض
کشتن آن نامسلمان در جهان فرض ِ شماست
الله کولا