25
Feb
2008
هر تنابندهای که خبرهای ایران را تا حدودی تعقیب میکند به خوبی آگاه است که هر خبری در ایران قبل از اینکه منتشر شود از هزار و یک فیلتر امنیتی عبور میکند تا مبادا با انتشار خبری خدای ناکرده دامن اسلام لکه دار شود!!
در همین رابطه هم هر خبرگزاری که در ایران فعالیت دارد یا مستقیم زیر نظر وزارت اطلاعات مخوف حکومتی اداره میشود، یا این وزارتخانه هزاران مکانیزم کنترلی بر آن دارد تا مبادا خبری بدون اجازه مسئولین امنیتی منعکس شود. با این همه سیستم پیچیده اطلاعاتی امنیتی، گاهی اوقات بی دقتی مامورین امنیتی رژیم باعث میشود بعضی خبرها یک مرتبه به نشریات درز کند و گند کار در آید و دم خروس از زیر عبای ملا بیرون افتد.
امروز هم یکی از همین اتفاقات افتاد. خبرها را خودتان بخوانید و مقایسه کنید و کلاه خود را قاضی این مساله کنید:
خبر اول:
به گزارش فارس، دلیل این انفجار و مکان دقیق آن مشخص نیست.
براساس این گزارش، انفجار به حدی بود که مردم تبریز به تصور وقوع زلزله مکانهای حضور خود را ترک و به خیابانها آمدند. آدرس خبر (ساعت گزارش خبر: 12:48:07)
یکی دو ساعت بعد از انتشار این خبر، خبر مربوطه از سایت فارس نیوز حذف و خبر دیگری منتشر شد که در ادامه می خوانید، خبر اولیه را میتوانید در این آدرس بخوانید
پس از گذشت یکی دو ساعت سایت ایرنا خبری در همین رابطه منعکس کرد به این صورت:
مرکز فرماندهی و کنترل نیرویانتظامی آذربایجانشرقی اعلام کرد:صدای انفجار شنیده شده در تبریز ناشی از معدومسازی مواد منفجره زاید توسط سپاه استان بوده است. آدرس خبر (ساعت گزارش خبر 13:51)
کمتر از یک ساعت بعد از آن ( ساعت 14:13:32) خبرگزاری فارس خبر دیگری منتشر کرد به این صورت:
خبرگزاری فارس: یک مقام مسؤول در شهرداری تبریز اعلام کرد: انفجار ظهر امروز که صدای آن در این شهر شنیده شد، ناشی از عملیات راهسازی بوده است. آدرس خبر
عاقبت حقیر از تعقیب خبرهای شاخ و دُم دار خسته شدم و به روال همیشگی خبر مورد نظر را از خبرگزاری موثق و مورد اطمینان خُسن آقا به عرض مبارکتان میرسانم!
خبرگزاری خُسن آقا: بر اساس خبرهای موثق رسیده از تبریز، امروز حدود ساعت 12:20:38 هنگامی که نیروهای جان برکف حزب الله، تصمیم داشتند برای احداث جاده تبریز-جمکران از “آقام امام زمان” کمک بگیرند، هنگام حفر تونل در این مسیر به علت فشار زیاد از حد بر “آقام امام زمان”، گوزی از مقعد مبارک ایشان ساطع شد که باعث انفجار شدیدی گردید و خواب را از همه دست اندرکاران امنیتی حکومت ربود.
/پایان خبر.
در بخش: طنز
23
Feb
2008
متاسفانه این هفته اسلو نبودم و زیاد در جریان مطالب وبلاگها قرار نداشتم. حکم اعدام مهرنهاد یقینا مورد اعتراض من هم هست. این سرکوب کردنها اگر قرار بود حکومتی را مستحکم کند دیگر حکومتهای فاشیستی که قبل از حکومت آخوندی برپا شدند برقرار میماندند. حکومت اسلامی آخوندی ایران هر گروهی از ملت را به روشی میخواهد سرکوب کند، کرد را به شکلی، بلوچ را به شکلی، فارس را به شکلی دیگر، روزنامه نگار را به روشی، فعال اجتماعی را به گونهای و خلاصه هر کسی که بتواند فکر و اندیشه خود را بکار ببندد، دشمن این رژیم محسوب میشود و عاقبتش سرکوب است.
با حمایت کامل از دوستان دیگر وبلاگ نویس، من هم به سهم خود آزادی بی قید و شرط مهرنهاد را خواستارم.
در بخش: حقوق بشر
16
Feb
2008
چند سالی است که سیاستمداران و نخبگان جامعه نروژ نگران این مساله هستند که خارجیهای مقیم نروژ از جامعه نروژ دور شوند و به شکلی این مساله باعث شود که تنش های قومی نژادی در جامعه ایجاد کند. در همین رابطه در سالهای گذشته فعالیتهای زیادی انجام شده تا به طرق مختلف خارجیهای مقیم نروژ را در جامعه نروژ ادغام (include) کنند. باور کنید حتی نوشتن در این رابطه هم برای من مشکل است، چون در زبان فارسی ما چنین واژگانی اصلا نداریم. و برای نوشتن چنین مسائل پیچیده اجتماعی واقعا نیاز به ابداع واژههای مورد نیاز داریم.
در همین رابطه چند سال پیش دولت نروژ وزارتی را برپا کرد و دفتر و دستکهای فراوانی برای این منظور برپا کردند تا بتوانند شهروندان خارجی را در جامعه نروژ ادغام (integrate) کنند، نام این وزارتخانه را هم گذاشتند Integreringsdepartement (وزارت ادغام)، بعد هم برای اینکه این واژه افکار خارجی ها را مشوش نکند واژه (integrate) را به (include) تغییر دادند و نام وزارت خانه را به Inkluderingsdepartement تغییر دادند. یک چیزی شبیه به شورای نگهبان خودمان(!!!). واقعا فکرش را بکنید در نروژ وزارتی دایر میکنند که انسانها را به هم نزدیک کند، در عوض در ایران وزارتخانه یا دفتر و دستکهایی راه میاندازند تا انسانها را از هم جدا و دور کنند و ملت را به خودی و غیر خودی دسته بندی کنند.
ملت نروژ برعکس دولت ایران هر وقت مشکلی برایشان پیش میآید، بجای اینکه صورت مساله را پاک کنند مینشینند و فکر میکنند و برای آن مشکل و راه حل پیدا میکنند. فکرش را بکنید وقتی دولت ایران با افغانهای مقیم ایران مشکل پیدا کرد چه کرد!؟ افغانهای بیچاره را بجای اینکه در جامعه ادغام کنند، آنها را از ایران اخراج کردند، در عوض دولت نروژ بجای حذف صورت مساله (حذف یا اخراج خارجیها) وزارتی دایر کرد برای اینکه آنها را در جامعه ادغام کند.
از کارهایی که این اواخر در همین رابطه در نروژ اجرا شده، یکی هم این بوده که شهروندان خارجی را که تابعیت نروژی پذیرفتهاند را در پست و مقامهای حساس و سیاسی قرار میدهند تا به این طریق به شهروندان خارجی این احساس را بدهند که جزئی از نروژ و ملت نروژ هستند و نه خارجی و …
در همین رابطه در دولت اخیر یک پست وزارت را هم دادند به یک خانم سیاه پوست که 19 سال پیش به نروژ آمده و مقیم اینجا شده.
متاسفانه این خانم با چند خطای فاحش باعث شد که پریروز او را از پست وزارت برکنار کنند. علت برکناری او هم این بود که در یک پست حساس، یکی از دوستان خود را بکار گمارده بود و همین مساله باعث شد که نخست وزیر مجبور شود او را از پست وزارت برکنار کند. گویا این خانم هنوز به اندازه کافی توجیه نشده (ادقام نشده!) و درک نکرده که در نروژ رفیق بازی نداریم و هر کسی تنها به دلیل تواناییهایش برگزیده میشود و نه دوستی و رفاقت، در عوض این خانم به سبک و سیاق جوامع عقب افتاده رفتار میکند و هنوز درک نکرده که در نروژ با اینکه یک خارجی را میگذارند سر یک پست سیاسی اگر هم کوچکترین خطایی کرد بلافاصله او را عوض میکنند.
در رابطه با مساله کاریکاتورهای محمد: در اخبار دیروز و امروز خواندم که تعدادی از جوانهای مسلمان در بعضی از شهرهای دانمارک با آتش زدن و ایجاد اغتشاش خودنماییهایی کردهاند، تعدادی از این جوانان خارجی دستگیر شدهاند.
دوستان هفته آینده در مسافرت خواهم بود و ممکن است نتوانم به اندازه معمول به اینجا رسیدگی کنم.
با پوزش فراوان
در بخش: انتخاباتی
13
Feb
2008
روزنامههای دانمارکی امروز نیز مجددا کاریکاتورهای محمد را چاپ خواهند کرد. علت تکرار چاپ کاریکاتورها این است که پلیس دانمارک دیروز صبح چند نفر را که قصد داشتند کاریکاتوریست دانمارکی که این کاریکاتورها را کشیده است را به قتل برسانند. منبع: روزنامه VG
در همین رابطه روزنامه نروژی VG نظرخواهی در این باره شروع کرده، اگر خواستید میتوانید در این نظر خواهی شرکت کنید.
آدرس این نظرخواهی:
Er det riktig av avisene å trykke Muhammed-tegningen?
آیا عمل روزنامههایی که این کاریکاتورها را چاپ کردهاند را تایید میکنید؟
اگر میخواهید به این نظرخواهی پاسخ مثبت بدهید گزینه (Ja) را انتخاب کنید و اگر پاسخ شما منفی است (Nei) را انتخاب کنید.
تا این لحظه 8778 نفر در این نظرخواهی شرکت کردهاند و 70.52 درصد پاسخ مثبت دادهاند، از آن جمله خود من.
پ.ن.:
یلان پُستن در خبری دیروز از قول PET (سرویس پلیس امنیتی دانمارک) نوشت: ساعت چهار و سی دقیقه بامداد دیروز 12 فوریه پلیس اُرهوس (Århus) در یک عملیات ضد ترور سه مضمون به ترور را در منطقه یلان دستگیر کردند. این گروه تصمیم داشتند کاریکاتوریست دانمارکی را که کاریکاتورهای محمد را کشیده است به قتل برسانند.
در همین رابطه بود که دو روزنامه دانمارکی تصمیم گرفتند امروز 13 فوریه کاریکاتورهای نامبرده را مجددا چاپ کنند.
رادیو دانمارک هم گزارشی از این خبر دارد که میتوانید در اینجا ببینید.
در بخش: آزادی بیان
11
Feb
2008
این تصاویر انکار ناپذیراند که ملت همیشه در صحنه و حتی در پشت صحنه خود مقصر فلاکت خود هستند. دیگر نمیتوان ملا یا مفتی را مقصر دانست. اینها همه نشانه آن است که ایرانی بیشتر از این که بدست آورده استحقاق ندارد. میتوان انکار کرد، می توان دروغ گفت، میتوان هزار ترفند دیگری را بکار برد تا دوام 29 ساله حکومت آخوندی را توجیه کرد، ولی نمیتوان این نشانههای غیر قابل انکار را لاپوشانی کرد.
از همه جالبتر تصویر زیر است. این خانم دختر نمیداند که شرکت او و هزاران گوسفند دیگر از نوع او در این شعبده بازی، بجز قدرت بخشیدن به ملاها ثمر دیگری ندارد تا فردا مجددا گزمههای رژیم به خیابان بیایند و او و دیگر دخترکان ایران را به جرم بد حجابی دستگیر و تحقیر کنند. این دختر خانم وضع زندگی خود را فقط مدیون رفتار و کردار خود است.

منبع عکس پیک ایران
در بخش: اجتماعی
10
Feb
2008
حیف که حوصله کافی برای نوشتن نیست وگرنه قربانش بروم چرندیاتی که آخوندها میگویند و حرکات جلفی که سیاستمداران و دست اندرکاران حکومت ننگ آخوندی روزانه انجام میدهند چنان است که روزانه میتوان یک کتاب مثنوی هفتاد من نوشت.
چند نمونه از آنرا بخوانید:
اخیرا آیت الله هاشمی عراقی فرمودهاند که ملت ایران دچار بیماری مزمن کثرت جرائم و تخلفات شده است
باز هم در یک جای دیگر همان آیت الله عراقی میفرمایند:
در ایران سالانه نزدیک به ۱۱ میلیون فقره پرونده به دستگاه قضایی ارجاع میشود در حالیکه در کشور چین با بیش از یک میلیارد جمعیت سالانه حدود ۴میلیون فقره پرونده قضایی تشکیل میشود.
این یکی از همه قشنگ تر است:
مذاکرات سران فوتبال ایران با مارادونا
ایرانیها (خُسن آقا: منظور گزارشگر خبر از ایرانی ها همان ملاها هستند) برای آن که پاسخ منفی احتمالی کلمنته شوکی بر بدنه فوتبال این کشور وارد نکند در حال مذاکره با سایر گزینهها از جمله دیهگو آرماندو مارادونا نیز هستند.
هفته پیش در یک میهمانی هم صحبت یک جرم شناس شده بودم تمام شب صحبت ما بر سر همین گونه مسائل بود. از او نظرش را در رابطه با کثرت جرم در یک جامعه پرسیدم و بعد از ترسیم اوضاع حقوقی و حقوق بشر در ایران از او نظرش را در رابطه با ایران پرسیدم. اولین چیزی که از من سوال کرد این بود که، آیا عدالت نسبی در ایران بر قرار است!؟ پس از اینکه خنده قهقهه آمیزی تحویلش دادم، در جوابش با تعجب گفتم “عدالت!؟” کدام عدالت!؟ چیزی که در آن مملکت آخوند زده وجود ندارد عدالت است. در آن دیار اگر یک ملا یا مفتی پارتی تو نباشد، حتی حق نفس کشیدن را هم از تو به آسانی میگیرند، عدالت که جای خود دارد. با تاسف گفت در چنین جوامعی بسیار طبیعی است که جرم و جنایت از حد نرمال خواهد گذشت و جامعه بعد از مدتی به حرج و مرج کشیده خواهد شد. بعد هم مثالهای زیادی در همین رابطه زد که از بحث این نوشته خارج است.
این سخنان را باید آقای هاشمی عراقی میشنوید تا شاید درک میکرد که این جرم و جنایت و بی قانونی تنها نتیجه کوچکی از بی عدالتیهای جامعه است که بوسیله سیستم اسلامی آخوندی برقرار شده وگرنه ملت ایران قبل از دوران این انقلاب و در دوران شاه با اینکه بی عدالتی در آن دوران هم وجود داشت، ولی این همه جرم و جنایت به هیچ شکل وجود نداشت، التبه این تفاوت را هم باید در سطح بی عدالتی امروز با آن دوران دید. آقای هاشمی عراقی از خود نمیپرسند که چرا در چین ۴ میلیون فقره پرونده قضایی تشکیل میشود در حالی که در ایران آخوندی ۱۱ میلیون. آیا این نشان از آن ندارد که سیستم حقوقی ایران (شما بخوانید اسلام) عیب دارد!؟ آیا این همان ملتی نیستند که قبل از انقلاب چنین نبودند و امروز به این روز افتادهاند!؟
فکرش را بکنید در مملکتی که فعالین فوتبالش میخواهند برای تیم ملی یک معتاد مثل مارادونا را به سرپرستی تیم ملی فوتبال بگمارند نمیتوان از جوانان توقع دیگری بجز معتاد شدن داشت.
در بخش: حقوق بشر
04
Feb
2008
امروز سازمان اطلاعات نروژ هشدار داد که عدهای مسلمان بنیاد گرا در نروژ سعی دارند با تبلیغات خود جوانان مسلمان مقیم نروژ را برای عضویت درسازمان القاعده ترغیب کنند. این خبر توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
چند مدت پیش یک کارفرمای نروژی دو کارگر مسلمان خود را که در طی روز چند بار در محیط کار اقدام به خواندن نماز میکردند را اخراج کرده بود.
این دو کارگر پس از اخراج از کارفرمای خود شکایت کرده بودند، امروز دادگاه رای به نفع کارفرما داد و در نتیجه این دو کارگر مسلمان بازنده دعوای حقوقی شدند.
این دو واقعه نشان میدهد که کم کم چشم و گوش این نروژیهای ساده لوح هم دارد باز میشود و کم کم دارند خطر نیروهای مسلمان مقیم نروژ را درک میکنند. معمولا تا یکی دو سال پیش اگر اتفاقی از این دست میافتاد، بلافاصله گروههای طرفدار حقوق شهروندی اعتراض میکردند، اینبار اما گویا این گروهها هم دارند چشمان خود را باز می کنند و خطر اسلام بنیاد گرا را حس میکنند، به همین خاطر هم تا امروز هیچ اعتراضی در این باره صورت نگرفته.
در خبرها آمده بود که ایران هم موشک هوا کرده! پس از دیدن تصاویر این اعجاز حکومت آخوندی، متوجه شدم که عاقبت خشتک امام هم معجزه کرد و باعث شد ایران هم در زمینه فضا پیشرفت کند! باور ندارید خودتان در عکس پائین ببینید. قطعاتی از خشتک امام را میتوانید در لابلای تکنولوژی پیشرفته آخوندی ببینید.

منبع عکس
در بخش: طنز