31
Oct
2003
دوست عزیز آرمیتاژ دست راستی ترین موجود در بین دست اندرکاران حکومت بوش است وقتی ایشان میگوید جنگ لازم نیست این زنگ خطری باید باشد که ما را از خواب خرگوشی بیدار کند. این حرف تنها یک معنی دارد و آن این است که آقایان درک کردهاند که هم اکنون رژیم ایران آنقدر ضعیف است که آمریکا میتواند کلفت ترین طوق نوکری را به گردن حکومتی در ایران بیندازد. با اینکه این چیزها را میدانی باز به رای دادن به چنین رژیمی پای میفشاری!؟ من در عجبم که این چه منطقی است که تو داری!
در بخش: بدون دسته بندی
31
Oct
2003
کسانی که هنوز انتخاب را به تخریب ترجیح می دهند به این.جا مراجعه کنند.
در بخش: بدون دسته بندی
31
Oct
2003
سرآغاز
امشب نامه (میل) زیر رو به دوستانی که توافق اولیه رو برای تشکیل انجمن وبلاگ نگاران کرده بودند ارسال کردم محتویات نامه و آدرس وبلاگ این دوستان را در زیر میخوانید :
از دوستانی که توافق اولیه رو برای شرکت در براه اندازی اتحاد وبلاگ نگاران را کردند دعوت میکنم خواستهها و افکار خودشون رو برای اساسنامه چنین انجمنی (اتحادیه یا چمیدانم هر چیزی که دوست دارید اسمش باشد) تهیه کنید و افکار خودتون رو بصورت خلاصه برای من بفرستید تا با همکاری یکی دونفر که خود داوطلبانه دوست دارند در این کار جمع بندی عقاید شرکت کنند نظرات را جمع بندی کنیم و آنرا برای بحثهای اولیه در مقابل دید همهگان قرار دهیم.
خواهشمندم در فرستادن نظراتتان کوتاهی نکنید چون همین اول کار است که اساس همه چیز پیریزی میشود چنانچه در بحثها شرکت نکنید فردا نگویید که نظراتما منظور نشدها.
همچنین خودتون خودتون رو برای کار جمع بندی معرفی کنید وگرنه خُسن آقا باچماق میاد سراغتون و بزور معرفی تون خواهد کرد. شوخی کردم بابا!
جمع بندی های اولیه را سعی خواهیم کرد تا نیمهی نوامبر 14 (23 آبان ماه) تهیه کنیم و به بحث همگان بگذاریم.
هرچه زودتر این کار انجام شود بهتر است. فراموش نکنیم که انتخابات نزدیک است و ما میتوانیم در این زمینه فعالیتهای خوبی را انجام دهیم.
اسامی دوستانی که این میل رو دریافت می کنند:
امید میلانی، شمر، سرزمین آفتاب، نت پد ایرانی، دیار آشنا، آدم آهنی، بامداد، شبح، فرهنگوهنرایران، ویران، سینا هدا، آینده، افسانهی ما، چاپ اول، اعترافاتيكدانشجوي.. ، شاهد، من و سارا، دغدغه
در بخش: بدون دسته بندی
30
Oct
2003
آقا جان یک 200 گرم واجبی بخورد مرتضوی بدین بعد هم بگین میخواسته ریشش رو واجبی بکشه، مخفیانه از ایران فرار بکنه واجبی رفته توی دهنش و کشتتش. خدا را چه دیددی! دنیا هم آنقدر احمق هست تا این سناریو رو باور کنه.
در بخش: بدون دسته بندی
30
Oct
2003
ملت را میخ فرض کردهاید!؟ این نوشته از حسین درخشان نیست، این کار کس دیگری است. اگر کسی به سبک نگارش حسین درخشان دقت کرده باشد این انشای روان را نمیتواند دست پخت حسین درخشان بداند.
حالا حرف سر این است که چه کسی این نوشته را دیکته کرده و یک مرتبه این حضرت فیلسوف هم پاسخی بر آن مینویسد، جل الخالق چه دنیایی شده! عاقلان دانند ما که عاقل نیستیم شما چطور؟
گرچه باید بگویم هر دو نوشته استدلال خوبی دارند.
در بخش: بدون دسته بندی
30
Oct
2003
گویا این هاله خانم دست از سرما بردار نیست و مثل مسابقه بیست سوالی که توی رادیو قدیما بود همین پشت سرهم داره مارو سوال پیچ میکنه. این دفعه هم نوشتهاش رو به صورت تصویر فرستاده و من بیچاره رو که دو انگشتی مینویسم مجبور کرده دوباره نویسی کنم. خانم جان مطلبت را بصورت یونیکد میفرستادی تا کپی پیست کنم کارم راحتتر شود، بماند.
ایشان مینویسند:
… اگر به شما بگویند به هیج عنوان امکان براندازی حکومت و انقلابی دیگر نیست. یا اینکه بگویند تا ده سال دیگه همین حکومت نشسته و سفت و سخت به جای خود پس پنبه هر نوع حرکت رو از گوشت در بیار. ولی بگویند امکان این هست که یه حکومتی داشت اسلامی ولی به مراتب ملایم تر … مثلآ با وجود خاتمی و بقیه (به اصطلاح اصلاح طلبان). خوب … در اونصورت نظر شما چیه؟در فقدان یک حرکت به کل انقلابی که موجب شکست کامل حکومت بشه شما با اصلاحات در چهارچوب حکومت فعلی مخالفید؟ گفتم فقدان … متوجه باشید که بهتر و بهترین اصلآ وجود نداره در این فرضیه من. فقط بد و بدتر. شما حسن آقا چه فکر میکنید و چه ترجیحی دارید؟ آیا باز هم میگید یا همه چیز یا هیچ چیز یا حاضر به تخفیف هستید؟ …
باقیمانده نامه تعارفات معمول است.
اولا عرض کنم خانم جان که ما رو شما بسیار چوبکاری فرمودهاید من دارای این همه صفات زیبا که شما به من نسبت دادید نیستم.
دوم اینکه این من وشما نیستیم که چنین تصمیمهایی را میگیریم این ملت ایران است که چنین میخواهد.
سوم اینکه پنبهای که توی گوش من هست به این راحتیها در نمیآید و اینکه من از اون جانوارانی هستم که میگم کار نشد نداره هر چیزی رو که انسان بخواهد بدست خواهد آورد. در حقیقت کسی که به فلسفهی انسان خدایی باور داشته باشد از این شوخیها سرش نمیشود، مگه اینکه مثل حلاج توی پوستاش کاه بکنند و بر سر دروازه شهر بیاویزاننداش تا دست از سماجت بردارد وگرنه مثل گربه مرتضی علی چهار چنگولی میافته پایین و باز اناالحق گویان ادامه میدهد.
از این شوخیها که بگذریم اگر شما اهداف خُسن آقا را که بر سردر وبلاگ خُسن آقا هست بخوانید میبینید که من انسان سمجی هستم و به این حرفها قانع نمیشوم و حداقلهایم هم مشخص است. فرانسویها یک ضربالمثلی دارند که بسیار زیباست. آنها میگویند که Impossible n’est pas français یعنی غیر ممکن فرانسوی نیست. هاله جان چیزی بنام غیر ممکن وجود خارجی ندارد. این من، تو و ما هستیم که غیر ممکن یا ممکناش میکنیم.
تازه مگر ملت ایران نزدیک به هفت سال به (به اصطلاح اصلاح طلبان) وقت نداد، گمان میکنی، اگر دهسال هم که هیچ صد سال دیگر هم به ملای مفت خور وقت بدهی باز هم به دزدی و ریاکاریاش ادامه خواهد داد. این زالوصفتها سیزده قرن است که دارند از گرده ملت میخورند، فکر میکنی تا ده سال دیگر سیر میشوند!؟ من که گمان نمیکنم.
پس اجازه بدهیم که حداقل هایمان را افزایش دهیم و به مقامی بالاتر برسیم این جایگاهی که ایرانی امروز دارد بسیار نازلتر از آن است که حق مان است.
به امید آنکه پاسخام کافی بوده باشد.
در بخش: بدون دسته بندی
29
Oct
2003
شکوری راد عضو كميسيون اصل 90 مجلس: سايت خبری گويا-آ را دروغ پرداز دانست و گفت: ما از اين سايت شكايت نميكنيم؛ زيرا دستگاه قضايی را صالح برای رسيدگی به شكايتمان نميدانيم. كيهان، رسالت و سياستروز چيزهايی مينويسند كه ما از آنها شكايت هم نميكنيم. تكذيب هم نميكنيم، آخر و عاقبتی هم هست و شيوه عمل و نوشته های اين روزنامهها در افکار عمومی به نفع ما است.
ببین وضع قوه غذاییه چقدر خراب است که خودی ها هم دستگاه قضايی را صالح برای رسيدگی به شكايات نمیدانند. بیچاره ملت درمانده که باید برای احکام قضایی به چنین قوه غذاییهای مراجعه کند.
در بخش: بدون دسته بندی