03
May
2006
این متن توی پیام گیر بود دیدم از دل برخواسته می گذارم اینجا که همه اونو بخونند:
آقايون محترم برادراي عزيز، بسيجياي عاشق دلسوخته !!!
كجاي كاريد بابا جون ؟؟؟؟چرا اينقدر خوتون رو مشغول اين قضايا كرديد؟ من اشتباه بزرگ عمرم راي به آقاي احمدي نژاد بود! به من نگيد عوضي خودباخته! شايد سابقه داوطلبانه جبهه من از خيلي از بسيجياي رسمي و كادر سپاه كمتر نباشه !!! يادگاريشم يك پروتز گل و گنده س كه از زانوي چپم آويزونه !!!!
بگذريم! چون اينجا ميشه اين حرفا رو زد مينويسم. آقا چون نتونسته مافياي نفتي رو معرفي كنه،چون نتونسته وزراي هم قد وزير به مجلس ببره، نتونسته پول نفت سر سفره مردم ببره، چون سفرهاي استاني نمايشهاي از قبل تعريف شده هستند ، چون امنيت استانهاي مرزي خيلي پايين اومده ، چون خيلي و نصفي از عالم رو با خودمون عملا و علنا وارد جنگ و تخاصم كرديم، اومده شعار ورود خانمها به ورزشگاهها رو ميده كه بعد با مخالفت كساني كه خودشون ايشون رو حمايت كردن براي پيروزي در انتخابات، اعلام كنه كه مردم من ميخواستم ولي چون علما و رهبري مخالف بودن، پس ببخشيد،روم سيا، فعلا نميشه!!!
تازه مگر قراره من و تو خواهر و مادر و ناموسمون رو بفرستيم ورزشگاه كه اينقدر نگرانيم و نگرانند؟ اونايي كه ميرن ورزشگاه از جنس همين مانكنهاي خيابونياند كه از هيچ مسالهاي باكي ندارند!! كدوم فضاي فرهنگي در ورزشگاهها ؟؟؟
بابا تو رو بخدا بيخيال اين قضايا بشيد!!!! 22 جان پاك در تاسوكي به شهادت رسيدن جيك هيچكدوم از علما در نيومد ولي تماشاي يك ساق پاي پشمالو آنهم از آن فاصله دور در استاديوم كه واقعا تشخيص جنسيت زن و مرد داخل زمين مشكله، اينقدر علما را برآشفته !!!!
در بخش: ملای حیله گر
03
May
2006
وقتی سایت رادیو بی بی سی مینویسد:
شناسايی کاربران؛ قانونی يا غير قانونی
مهمترين عملکرد اين پايگاه، شناسايی IP آدرس کاربران و تمام مراجعات آنها به سايت های مختلف و ذخيره سازی آنهاست به نحوی که از سوی مدير شبکه و اپراتورها قابل استخراج است.
اين توانايی نگرانی هايی را به دنبال داشته زيرا به دولت امکان می دهد با شناسايی کاربران، اطلاعات و سايت های مورد استفاده آنها را به دست بياورد و از آنها عليه افراد استفاده کند.
البته رضا رشيدی مدير عامل شرکت فناوری اطلاعات گفته است: ما به دنبال ثبت اطلاعات کاربران به سايت ها نيستيم و از اين مرکز تنها برای فيلترينگ سايت های غير مجاز استفاده خواهد شد.
وقتی سایت بی بی سی توانایی آنرا ندارد تا از کارشناسانی که بتوانند اطلاعات دقیق در اختیار خبرنگار این رادیو قرار بدهند تا به جای گمانه زنی و اما و اگر و به شک و تردید انداختن کاربران به فکتها بپردازند آدم از خودش میپرسد آیا این چرندنویسی سایت بی بی سی عمدی است یا اینکه آقایان چنان از مرحله پرتاند که نمیدانند چه میگویند.
آهای ملت هر چرندیاتی را در باره سانسور و فیلترینگ گوش ندهید. فکتها اینها هستند:
در همین وبلاگ من بارها روشهای شناسایی کاربران را توضیح دادهام نه برای اینکه کاربران را بترسانم بلکه برای اینکه آنهایی که وارد این بازی میشوند دانسته وارد این بازی بشوند.
حالا باز هم برای چندمین بار میروم سر فکتها:
اینکه دولت میتواند IP کاربران را ثبت کند و آنها را شناسایی کند هم حقیقت دارد هم ندارد ولی بیشتر حقیقت ندارد، درست مثل این میماند که شما بخواهید دنبال یک سوزن در کاه دانی بگردید. یقینا اگر شما از محل کارتان برای این کار استفاده کنید بخاطر اینکه محل کار شما معمولا آی پی ثابت دارد قابل ردیابی است در غیر این صورت فرض کنید شما رفتهاید یک کارت اینترنت در فلان مغازه خریدهاید با اینکه سرویس دهنده شما میتواند بداند چه آی پی این کارت را استفاده کرده ولی نمیداند این کارت را چه کسی خریده در نتیجه نمیتواند آی پی مربوطه را به خریدار کارت پیوند دهد مگر اینکه هنگام خریدن کارت از شما نام و نشانی درخواست کنند که این هم نه عملی است نه هنوز کسی اجرا کرده. پس دانستن IP هم نمیتواند به دولت کمکی بکند، مگر اینکه شما یک سرویس اینترنت آبونه شده باشید و نام و نشانی شما را بدانند. حالا که این را گفتم این را هم بگویم که چرا باز هم راه دیگری وجود دارد تا یک کاربر را ردیابی کرد این راه بسیار پیچیده و انرژی بر است.
سناریو:
دولت میخواهد یک کاربر را پیدا کند این کار را میتواند از روی شماره تلفن آن شخص پیگیری کند البته باید بداند از کدام سرویس دهنده استفاده میکند تا با کمک سرویس دهنده پیگیری کند چه زمانی نامبرده به نت وصل میشود
پس دستگاه تفتیش اول باید بداند چه کسی را میخواهد زیر نظر داشته باشند تا بتوانند با کنترل تلفناش تشخیص بدهند که به فلان یا بهمان سایت ممنوعه رفته، درنتیجه برای این کار باید هزاران نفر را اجیر کنند تا اول پیدا کنند چه کسی مخالف حکومت است بعد باید تلفنش را کنترل کنند ببینند به کدام سایت ممنوعه مراجعه میکند خوب که چه بشود 80 درصد ملت ایران مخالف رژیم هستند باقی هم یا مزدوران رژیم هستند یا از کون کیجاند و از طرفی مگر همین مخالفان روزانه در تاکسی در صف نانوایی، در خیابان، سر کار و در هر جایی از جامعه از حکومت انتقاد نمیکنند؟ پس چرا دولت چرا آنها را ردیابی و دستگیر نمیکند!؟ دلیل بسیار ساده است دولت زندان کافی برای 80 درصد ملت ایران را ندارد، خوب حالا چه فرقی بین اینترنت و تاکسی وجود دارد که مثلا بیایند و شما را بخاطر اینکه همان انتقادهای روزانه را که در تاکسی میکنید در وبلاگ خود بنویسید.
یکی از دلایلی که از روزهای اول وبلاگ نویسی و فعالیت وبلاگ های سیاسی مدام من و دیگر دوستان راه های ایمن وبلاگ نویسی را توضیح دادهایم. یک بار دیگر هم باز همان راهنماییها را تکرار میکنم برای کارهای سیاسی اولین و مهم ترین نکته این است که نباید با نام واقعی نوشت، نباید از مدرسه، محل کار، محل سکونت و اینجور آدرسها در نوشتهها استفاده کرد. و نکته بسیار اساسی این است که همیشه از کارت های اینترنت برای اتصال به اینترنت استفاده کنید چون کارتهای اینترنت قابل ردیابی نیستند حتی اگر ابونمان اینترنت دارید برای کارهای سیاسی از کارت اینترنت استفاده کنید در چنین صورتی پیدا کردن شما درست مثل پیدا کردن سوزن در کاه دانی خواهد بود. مخصوصا از محل کارتان برای نوشتن مطالب سیاسی استفاده نکنید چون معمولا ادارات آی پی ثابت دارند و به راحتی میتوان رد آی پی را پیدا کرد.
اگر خیلی سیاسی و فعال هستید و نوشتن میتواند جان شما یا خانواده شما را به خطر بیندازد حتما از سیستمهای ایمنی استفاده کنید که با پرداخت مقداری پول میتوانید این سرویسها را از روی نت بخرید مثلا با استفاده از سرویس دهندگانی که سرویس تونلینگ (Tunneling) میدهند یک سرویس بخرید و با خیال راحت روی نت بی هویت مطلب بنویسید این نوع سیستمهای ایمن اصلا قابل ردیابی نیستند
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
30
Apr
2006
در خبرها خواندیم که آقای رئیس جمهوری محبوب! و محترم! کون پتی یک مرتبه زدن به آب و آتش و بدون اجازه از بزرگان قوم و آخوندها، حضور خانمها در استادیوم های ورزشی را آزاد اعلام کردند.
بی چاره رئیس جمهور محبوب بدجوری زبانش لقوه گرفته و نسنجیده خیلی چیزها رو میگه که یک مرتبه صدای همه را در میآورد. میآید مکتبی باشد و اعلام حذف اسرائیل را صادر میکند مشکلات خارجی میآفریند و صدای دول خارجی را در میآورد. میآید لیبرال باشد و دستور آزادی ورود خانم ها به استادیومهای ورزشی را صادر کند بیضه اسلام ناب محمدی ترک بر میدارد و علما و عمله اکره اسلام عزیز باد فتقشان عود میکند و داد و فریاد راه میاندازند. خلاصه مطلب هر حرفی این بدبخت مادر مرده میزند یکی گریبانش را میگیرد. من اگر جای او بودم کلید در ادراه دولت را میزدم زمین و میگفتم خواهر و مادرتان را گاییدم خودتان بیایید مملکت را بگردانید این چه جور رئیس جمهوری است که نمیتواند دو کلام حرف بزند بدون اینکه بریزند سرش و کلی فحش خواهر مادر نثارش کنند.
حالا هم گویا بعد از گریبان گیری رئیس جمهور محبوب! نوبت مشاور هنریاش شده که نه زیر گذاشته نه رو و به سبک و سیاق رئیس جمهور چیزهایی گفته که عنقریب بیایند هم گریبان خودش را بگیرد و هم گریبان رئیس جمهور مفلوک را.
ایشان که نامشان شمقدری است نه زیر گذاشتند و نه رو و فرموده:
این از نشانههای آخرالزمان است که گفته شده چهره واقعی و مخفی نفاق بیرون میزند…اینها مال من بسیجی … و آیتالله ها و سردار سپاهها و امثالهم است نه مال افرادی که در کوچه و خیابان داعیه اسلام دارند. این بحث مال ماها ست و میدانیم که شمشیر امام زمان چقدر گردن علما را می زند…برای این که به زمان ظهور برسیم قطعا باید یک تصفیه بشود و خوب میدانید که بخشی از این تصفیه در ایام انتخابات شکل گرفت …و در این مسیر نقابها برداشته میشود
همیشه وقتی رژیمهایی به آخرهای خط میرسند از این گونه اختلافات مخصوصا از نوع علنی آن زیاد میشود و همه به پر و پاچه هم میچسبند و مچ پای همدیگه رو میگیرند.
اینترنت و سانسور و …
آقایان نه فقط اینترنت را به سبک دوران ماقبل تاریخ در ایران اداره میکنند بلکه همان سرویسهای گران و نا کار آمد را هم به قیمت خون پدارنشان به خورد مصرف کنندگان میدهند. یک نگاه به این مطب بازتاب بیندازید. آقایان از ما بهتران خون ملت را از هر طریقی میمکند و خود را خدای روی زمین میپندارند.
یک وبلاگ فنی راه انداختهام که سعی میکنم از این به بعد مطالب فنی کامپیوتر را در آن گرد آوری کنم تا راحتتر در اختیار قرار بگیرد. در همین رابطه مطلبی امروز نوشتم در باره اینترنت و سرویس ایدیاسال (ADSL) که می توانید در وبلاگ فنی بخوانید.
بازار کساد شهادت طلبی
مدتی است که ملاها از ترس حمله آمریکا دست به ثبت نام به قول خودشان استشهادیون زدهاند و یک وب سایت هم برای این کار راه اندازی کردهاند تا به خیال خودشان استشهادیون را ثبت نام کنند تنها چیزی که جای بحث دارد هنوز آقایان حتی یک نمونه شهادت طلب ایرانی نتوانستند معرفی کنند به همین خاطر هم توی وب سایت مربوطه تنها استشهادیون فلسطینی و عرب را معرفی کردهاند. آقایان میخواهند با استشهادیون فلسطینی دنیا را بگیرند چیزی را که هنوز در نیافتهاند این است که اگر فلسطینیها می توانستید غلطی بکنند اول کشور خودشان را آزاد میکردند.
در بخش: گوناگون
29
Apr
2006
سالها پیش یک روز توی اداره رفتم دستشویی صحنهای رو دیدم که همیشه در ذهن من نقشش باقی خواهد ماند. آقای لوله کشی را دیدم که داشت با لوله نیمه باز فاضل آب کار میکرد، از نیمه باز آن مقدار انبوهی فضولات روی سر و صورتش ریخته بود و او به آسودگی مشغول کار خودش بود، از خیر دستشویی رفتن گذشتم برگشتم آمدم بیرون، باز دودل شدم برگشتم رو کردم به او و گفتم: یک دوش توی همین طبقه هست اگر خواستی یک حولهای چیزی برایت تهیه کنم از این وضع خودت را خلاص کنی. دیدم یک نگاه عاقل اندر سفیهی به من کرد و به کارش ادامه داد، حتما در دلش هم به من گفت این بچه سوسول دیگه کیه! من هم برگشتم توی دفتر کارم.
ظهر وقتی برای نهار رفتم تریای اداره دیدم همان آقای لوله کش با همان سر و وضع نشسته بود سر میز داشت با همان سر و وضع نهار میخورد.
اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم رسمی نماز جمعه گفت ایرانی ها میل دارند اعتماد سازی کنند. وی خطاب به غرب گفت خودتان، ما و منطقه را به زحمت نیاندازید و از اقدامی که دردسر درست می کند بپرهیزید. آقای رفسنجانی گفت: «خودتان را و ما را و منطقه را به زحمت نیاندازید. کاری که عرض شما را می برد و زحمت برای دیگران درست می کند نکنید و بنشینید ومذاکره کنید. قطعا بدانید که ایرانی ها مایلند اعتماد ایجاد کنند. ایرانی ها مایلند کاری که با قدرت علمی و فکری خودشان بدست آوردند در فضای روشنی به دنیا ارائه کنند.» منبع
ها ها ها! به این میگویند حرامزاده! همه جا را پدرخوانده در طول این 27 سال به گه کشیده حالا که بویش بلند شده خودش را میزند به کوچه علی چپ و از فاعل و فعل سوم شخص استفاده میکند، الحق که این حرامزادگان شیطان را نه اینکه درس بدهند اینها خودشان شیطان هستند. مگر غیر از این است که شیطان را هم همینها برای ما تعریف کرده و مختصاتش را مشخص کردهاند!؟ خوب مشخص است که اگر روزی لازم شد در پوست شیطان هم میتوانند بروند. همه کار در این 27 سال کردند، کشتند بردند و خوردند و هر کس هم صدایش در آمد چنان نابودش کردند که حتی قبری هم از او باقی نماند و با اقتدار هم از فاعل و فعل اول شخص استفاده کردند، حالا که یکی گردن کلفت تر از خودشان خرشان را گرفته مثل موش مرده از سوم شخص استفاده میکنند الحق که حرامزادگی را از جد بزرگوارشان یاد گرفتهاند.
حالا با من تکرار کنید:
من، تو، او … ما، شما، ایشان
کی بود کی بود من بنودم، دستم بود تقصیر آستینم بود!!
دلیل اینکه لوله کش به فضولات از فاضل آب خارج شده اهمیتی نمیداد و با خیال راحت داشت با آن ور میرفت این بود که به بو و مزه و کلیت آن عادت کرده بود. اگر زیاد در کثافات پلکیدیم و گشتیم نباید توقع داشته باشیم که شامهمان قدرت تشخیص بوی فاضلاب را داشته باشد، این قدرت تشخیص به مرور زمان از بین میرود و عاقبت مثل لوله کش میشویم. هرچه فاصله ما با مرکز فضولات بیشتر باشد شامه ما هم قویتر برای تشخیص بوی گند کثافات خواهد بود.
خاطره بالا را که نوشتم ربطی به سخنان هاشمی نداشت، خواستم فقط به سبک آخوندی کمی به صحرای کربلا بزنم، حالا برگردم به موضوع فاضلاب.
آقای نیک آهنگ کوثر میفرمایند:
تکمله: برای رفع سو تفاهم خسن آقا هم که شده عرض شود که یک قران یا دلار از این پول به جیب من نمیرود و نخواهد رفت، و نفعی از آن هم به من نخواهد رسید. ولی در قبال بچههای سایت در تهران مسوول هستم، چون من کلاه بردار مورد نظر را به عنوان طراح سایت در حدود ۲ سال پیش علرغم مخالفتشان به آنها معرفی کردم و تقاص این اشتباه را هم من باید بدهم. دنیای شما شاید به همین سادگی باشد خسن آقای عزیز، ولی فعلا فقط بخشی از آنرا دیدهای برادر. مشکل من با این آقا از زمان انتخابات و ماجرای رای ندادن شروع شده و متاسفانه بر و بچههای خوب سایت در تهران قربانی این ماجرا شدهاند، و اگر هم سکوت کردهام، به خاطر این بود که حق بچههای تهران و در موردی بچههای سایت دیگری پایمال نشود.
تا همینجای کار را داشته باش اخوی، بعدا خواهی فهمید. البته اگر بخواهی بفهمی…که معلوم هم نیست
آقای عزیز ممکن است فاصله من و ما از مرکز فاضلاب زیاد باشد و نتوانیم جزئیات درون لولههای اصلی و مخزن فاضلاب را ببینیم ولی در عوض بخاطر همان استدلالی که در بالا کردم شامهمان برای تشخیص بوی کثافات و فضولات به همان اندازه هم بسیار قویتر از آنهایی خواهد بود که به مرکز فضولات نزدیکتراند.
دقت کنید که سیستم آخوندیسم مثل سیستم فاضلاب یک ساختمان بزرگ و چند طبقه است لولههای کوچک فاضلاب همگی به طریقی به مرکز فاضلاب متصل هستند حالا هرچه این لولهها از مرکز فاضلاب دورتر باشند تمیزتر و پاکتر هستند.
پس از شما استدعا دارم سعی کنید هر چه ممکن است از مرکز فاضلاب دور شوید یقین بدانید که این دوری باعث خواهد شد که شامه تان روز به روز قوی تر شود. آن کسی که شما را به پدرخوانده متصل می کند یقین بدانید خودش شامهاش از شامه شما بسیار ضعیفتر است و یقین بدانید که همین ضعف شامه باعث خواهد شد که روزی با سر در چاه فاضلاب سقوط کند البته اگر تا حالا نکرده باشد.
در بخش: دیگران
27
Apr
2006
هنوز 75 میلیون دلار آمریکاییها از بانکهای آمریکایی در نیامده عدهای خودشان را برای دلارهای باد آورده دارند جر میدهند. حداقل هنری که این دلارهای سبز برای ملت دارد این است که ملت میتواند سره را از نا سره تشخیص دهد و دشمن و دوست را از هم جدا کند تا فردای سرنگونی رژیم کار انتخاب راحت تر انجام شود. این رو هم بخونید
یک مطلب دیگر
این متنی را که دیشب نوشتم برای این بود که این دم و دستگاه عریض و طویل (Iranian Research Organization for Science & Technology) شروع کرده به ایندکس کردن وبلاگهای مخالفین، آخه چند وقتی است که ماشینهای جستجوی حضرات روزانه از سیاه تا سفید وبلاگ حقیر و یقینا دیگران را ضبط میکنند تا شاید به خیال خودشان از لابلای آن می خواهند اطلاعات بدرد بخور را رمز گشایی کنند. از طرفی این جور مسائل شدیدا مرا عصبانی میکند نه اینکه فکر کنید از این اراذل میترسم ولی وقتی میآیند اینجا زور به کون حقیر میاید در نتیجه تصمیم گرفتم از فردا بعد از ظهر (امشب وقت ندارم) آیپی شان را مسدود و دیگر راهشان ندهم به این خراب شده، آخه هر چه باشد چهار دیواری و اختیاری. وقتی آقایان زمین و زمان را سانسور میکنند من هم فلانم راست میشود که آقایان اراذل را به طریقی سانسور کنم و دستشان را از نوشتههایم کوتاه کنم فقط برای اینکه زور به کونشان بیاید.
یک خبر مشکوک!
فریب نخورید هک کردن به این سادگیها نیست اگر بود یقین بدانید که سایتهای زیادی را میشد بجای سانسور کردن هک کرد و بی سروصدا صدایشان را خفه کرد.
مخصوصا وقتی نگاه به نوشته هک کنندگان می کنید مشتشان باز می شود آخر کدام هک کننده است که نتواند حداقل دو خط یونی کد را درست روی یک صفحه وبلاگ قرار دهد تا به این شکلی که مشاهده میکنید در نیاید. هکرها در این مساله دقت زیادی میکنند که اشتباه لپی نکنند
در بخش: ملای حیله گر
26
Apr
2006
کسی میدونه این موسسهای که در زیر ذکر می کنم کارش چیچی هست، البته منظورم کار واقعیشون هست وگرنه از اسمشون که باید حدث زد که چه کاه هستند ولی خوب در حکومت آخوندی هر چیزی برعکس اون چیزی هست که باید باشه.
org-name: Iranian Research Organization for Science & Technology
org-type: LIR
address: No.71- Forsat Ave.-Enghelab Street-
address: 15815-3538
address: Tehran
address: Iran, Islamic Republic of
phone: +98 21 8826627
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
25
Apr
2006
میلی را امروز از یکی از بچههای داخل کشور در باره سانسور دریافت کردم که گمان میکنم بد نباشد شما هم آنرا بخوانید. اول نامه را بخوانید تا بعد چند توضیح در باره سانسور بدهم.
سلام حسن آقا:ضمن عرض خسته نباشید. فیلترینگ از دیروز با نصب سخت افزاری بشدت تشدید شده و کلیه پروکسی ها رو ازکار انداخته ضمن اینکه دسترسی به سایتهای مجاز نیز با سرعت پائینی میسر است.
وبلاگ ضد فیلترینگ اطلاعات فنی جامعی از نحوه عملکرد این سخت افزار ارائه نموده که حتمن مطلعید لذا ستدعا دارم از
هرطریقی که صلاح میدانید مبارزه بی امانی را در راستای غلبه بر اوضاع جدید شروع نمائیم! چرا که تاکنون با چنین وضعیتی ابدا” مواجه نبده ایم.شاید این موضوع باعث شود انسجام بیشتری در جبهه مبارزه با سانسور در سطح کانون پدید آید.
نام (نام نگارنده نامه را من حذف کردهام)
دوستان عزیز داخل ایران میتوانم با اطمینان بگویم که من از همان روزهای اولی که سانسور را در ایران بعضی از آیاسپیها (سرویس دهندگان اینترنت) برقرار کردند هشدار دادم و این هشدارها را هر از چندگاهی تکرار کردم و همچنین برای مبارزه با این سانسور از همان روزهای اول شروع به راهنماییهای مختلف کردم ولی متاسفانه اکثریت بچهها این مساله را جدی نگرفتند و باز به همان روش همیشگی که عادت ما ایرانیها است گفتیم (این که مشکل من نیست پس چرا باید به خودم زحمت بدهم!) روزهای اول یکی دو تا آیاسپی سانسور را شروع کردند اگر از همان روز اول یک پشت دستی محکم به آنها زده بودیم (تحریم) یقین بدانید این وضع امروز را نداشتیم. من بخاطر اینکه وبلاگم از روزهای اول سانسور بوده میدانم که حتی در بدترین روزهای سانسور هم هنوز بازدید کننده از ایران داشتهام به این معنی که اگر قبل از شروع سانسور 43 درصد بازدید کنندگان من از ایران بود که یک امر طبیعی است منظورم این است که نسبت به کاربران داخل به کاربران خارج و همچنین بیشتر در دسترس بودن اینترنت در خارج از ایران طبیعی است که آمار سایت من در حدود 43 درصد از ایران و 57 درصد از خارج از ایران باشد.
حالا بعد از اینکه سانسور برقرار شده نسبت به شدت و ضعف این سانسور، درصد بازدیدکنندگان وبلاگ من هم به همان نسبت بالا و پایین شده.
حالا برای اینکه به بحث اصلی برسم آمار سه روز گذشته وبلاگ خُسن آقا را منعکس میکنم و بعد میروم سر بحث اصلی.
آمار امروز تا ساعت 19:00 بوقت اروپا از ایران 69 هیت دیروز 89 و پریروز 100 هیت، این آمار مربوط میشود به آنهایی که از پراکسی استفاده نمیکنند و بطور مستقیم به وبلاگ من مراجعه کردهاند، حالا برای اینکه آمار با ارزش تر شود آمار کل همین سه روز را هم مینویسم و بعد میروم سر بحث سانسور. آمار امروز تا ساعت 19:12 بوقت اروپا 504 دیروز 813 و پریروز 865 هیت.
این آمار را من بوسیله یک برنامه پی اچ پی (PHP) که خودم نوشتهام با ثبت IP مراجعه کننده تهیه میکنم در نتیجه به آمار اعتماد کامل دارم، پس همانطور که مشاهده میکنیم حتی در سه روز گذشته که به قول این دوستمان سانسور کامل حکم فرما بوده عهدهای توانستهاند بدون استفاده از پراکسی یا هر وسیله ضد فیلتر دیگری به وبلاگ من که (کاملا!!) سانسور است بیایند. چرا!؟
چرای این امر خیلی ساده است آیاسپی هایی در ایران به این درک رسیدهاند که اگر بخواهند کاسبی کنند باید یک کمی سوراخ توی دیوار سانسور اینترنت ایجاد کنند تا مشتری دلزده نشود و کارت اینترنت بخرد و مصرف کند و الخ. توی همون ایران هم همه روابط بر اساس عرضه و تقاضا برقرار می شود و توازن مییابد. اگر اینها (ISP ها) بخواهند بر عکس این قانون عمل کنند دکان خودشان را تعطیل خواهند کرده.
حدودا یک سال پیش زمانی که سانسور شدید شد با عدهای از بچههای کانون وبلاگ نویسان ایران بحث میکردیم برای پیدا کردن راهکارهایی برای مبارزه با سانسور. در بحث ها من معتقد بودم که باید یکی دوتا از بدترین آیاسپیها را که بیشترین سانسور را اعمال میکنند برخورد کرد و با نامبردن از آنها از کاربران خواست تا آنها را تحریم کنند و البته بدون نام بردن از بهترینها (آنهایی که کمتر سانسور میکنند یا اصلا سانسور نمیکنند) سعی کرد تا موقعیت آنها مستحکم تر شود. با این کار اول یک اعلام موضع میکردیم که ما حاضر به پذیرش سانسور نیستیم و همچنین با این کار کمک میکردیم تا آن آیاسپیهایی که ریسک میپذیرند و کمتر سانسور میکنند را بطور غیر مستقیم حمایت کرده باشیم. متاسفانه بعضی از بچهها با این نظر من مخالف بودند و در نتیجه تصمیمی گرفته نشد.
حالا هم هنوز دیر نشده هرگاه ماهی را از آب بگیریم تازه است. از همین امروز هم میتوانیم با تهیه لیستی از بدترین (بدجنس) ترین آیاسپیها با هم عهد ببندیم که به هیچ عنوان از آنها خرید نمیکنیم و در وبلاگهایمان هم شروع کنیم به تبلیغ منفی بر علیه این گونه آیاسپیها، خواهید دید که بعد از یکی دو ماه وقتی این آیاسپیها آثار سانسورشان را روی اقتصاد شرکتشان دیدند تغییر رویه خواهند داد. راه دیگر باقی نمانده آقایان همه سوراخهای دعا را خواهند بست تا دیر نشده باید دست به کار شد.
پ.ن.:
این شعر هم از غیب رسیده گفتم شما هم بخوانید:
آن شنيدستم که در کاشان شبي
زد به شيخي نيش، جرّار عقربي
صبح، تنها نه که عقرب مرده بود
شيخ او را جاي ميگو خورده بود
در بخش: کامپیوتر و اینترنت