28
Aug
2005
آیاسپی ما چند هفته پیش تماس گرفت و عنوان کرد که با پرداخت 200 کرون بیشتر در ماه سرعت اینترنت را به 4 مگابیت افزایش خواهند داد. من هم بدون مکث گفتم بسمالله. از آن که تلفن زده بود پرسیدم چه موقع سرعت را افزایش میدهید؟ گفتند بعد از یکی دو هفته. ما هم که خوره اینترنت هستیم خوشحال از این واقعه با خودم گفتم یک مقدار از این پهنای باند را هم در اختیار بچههای توی ایران قرار خواهم داد تا بتوانند از سانسور عبور کنند.
امروز صبح وقتی به اینترنت وصل شدم دیدم حالش زیاد خوش نیست! با خودم گفتم حتما دارند سیم میمها را جابجا میکنند!! بعد از یکی دو ساعت شستم خبردار شد دیدم خیر وضع اینترنت بهتر که نشده هیچ بدتر هم شده.
زنگ زدیم آقای آیاسپی پرسیدم چه خبر است؟ فرمودند سرعتتان را زیاد کردهایم! گفتیم آقا اگر ممکن است مرحمت بفرمایید سرعت ما را کم کنید! طرف مثل اینکه جن دیده باشد گفت نمیشود. گفتم آقا جان ما قبلا سرعت مان 1 مگابیت بود وضع مان کوک بود! حالا از امروز صبح که شما سرعت ما را به 4 مگابیت افزایش دادهاید دیگر اصلا به اینترنت دسترسی نداریم! مثل کش تنبان شل و سفت میشود.
خلاصه بعد از کمی بالا و پایین کردن فرمودند حتما به خاطر سیمهای تلفن شماست که این وضع پیش آمده! فرمودند حتما سیم ها قدیمی هستند. گفتیم حق با شماست سیمها تقریبا مال شست هفتاد سال پیش است، البته سیمها مال ما نیست این سیمها مال شماست و در اجاره ما البته با پول کلان! ماهیانه 250 کرون برای سیمها میگیرید و یک چیزی حدود 1000 کرون برای مکالمات میگیرید حالا هم که 500 کرون برای اینترنت میگیرید! خلاصه برای این دوتا نخ سیم که از منزل ما به دستگاهای شما وصل است هزار و هفت صد هشت صد کرون میگیرید عاقبت هم نه تلفن درست کار میکند نه اینترنت.
خلاصه مطلب اینکه اگر میبینید وبلاگ خُسن آقا خط خطی نشان میدهد و اسباب زحمت شما شده مقصر ما نیستیم بلکه این سرویس دهنده اینترنت ما است.
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
26
Aug
2005
یک مسالهای هست که همیشه منو عصبانی میکنه اون هم اینه که عدهای با ادعاهاشون گوش خلق رو کر میکنند با ادعاهایی که از دموکرات بودنشون دارند و الخ ولی همین که وارد یک مقوله عملی میشوند در گل گیر میکنند و عقب افتاده ترین و فاشیست ترین عقاید رو از خودشون نشون میدن.
در مطلب قبلی من که هیچ ربطی همه به مساله اقلیتها نداشت (از این واژه اقیلتها خوشم نمییاد) آقای صادق خان و فرانک خانم مطالبی رو نوشتهاند که نتونستم از کنارشون بگذرم. اول نظر آنها را بخوانید تا بعد از آن پاسخ این گونه تفکر را بدهم.
قسمتی از پیام صادق:
كردستان از دير باز مانند استانهاي ديگر جزئي از خاك ايران بوده اگر جدا بوده و ايران آنرا اشغال كرده شما هم مثل عربها خجالت نكشيد بگوييد!!تحت تاثير يك عده خائن به كشور و ملت قرار داريد؟ اگر هر قومي از ايراني بودن خود نا راضي است چاره اش مهاجرت است نه اين كه تكيه از ايران را هم بدزدد و با خود ببرد
اين را هم ميدانيم اكثر كردها كه خيلي از آنها درنواحي مختلف پراكنده اند اصلا بهايي براي اين طور مسائل قائل نسيستند و خود را يك ايراني مي دانند نه يك تجزيه طلب.
عده بسيار اندكي هستند كه از بي اطلاعي عوام در كردستان سوئ استفاده مي كنيد و به انها بهشت را در جدا شدن از ايران تلقين مي كنيد. به گوش باشید خطر تجزیه بیخ گوشمان می باشد.
پیام فرانک:
در ضمن هر کس خودش را ايرانی نميدونه هری گورش را گم کنه و از ايران بره گم شه ولی رويای اينکه حتی يک وجب از خاک ايران را با خودش ببره را از کله يوکش بيرون کنه
این ابراز عقیده ای که این دوستان کرده اند متاسفانه با افکار هیتلر و خمینی تفاوت چندانی ندارد. تنها فرقش در این است که این دوستان قدرت اجرایی برای عملی کردن تهدیدهای خود ندارند درصورتی که هیتلر و خمینی این امکان را داشتند.
فقط یک بار دیگر متن نوشته خودتان را بخوانید و برای یک بار هم که شده خودتان را بگذارید به جای یک کرد یا یک عرب یا یک ترک ایرانی.
بنا به عقاید شما حتی اگر 100 درصد کردهای ایران هم رای به جدایی بدهند شما میخواهید آنها را از ایران یا بهتر بگویم کردستان که سرزمین آنهاست بیرون بیندازید. مخصوصا نظر فرانک خانم مرا یاد سخنان گهربار شاهنشاه آری از مهر انداخت که پس از پروژه حزب رستاخیز فرمودند هرکس نمیخواهد عضو حزب شود بیاید پاسپورت بگیرد و از ایران برود. دیدید که عاقبت او چه شد؟ عاقبت خودش مجبور شد بدون گرفتن پاسپورت گریان از ایران برود.
مگر خمینی را به خاطر ندارید!؟ وقتی که با یک فتوا دستور داد هر آن کس را که به اسلام او گردن ننهد باید کشت! این نسخههایی که شما میپیچید مگر فرقی هم با نسخه های خمینی و شاه و دیگر خونخواران تاریخ دارد؟
راستی اگر کردها به شما بگویند که اگر نمیخواهید عقاید ما را بپذیرید، گورتان را گم کنید و از این دیار بروید چه پاسخی خواهید داد؟
یک سوال دیگر، اگر صد درصد کردهای ایران تقاضای جدایی از ایران را کردند شما چه خواهید کرد؟ مثل خمینی به کردستان لشکر خواهید کشید؟؟
دزدی های رژیم
حتما شنیدهاید که آقای زوارهای زهوارش در رفته و به لقاالله پیوسته. امروز متن نامهای که بنظر میآید خودش قبل از شرفیاب شدن به دفتر لقاالله نوشته منتشر شده. در این نامه حضرت که تازه به لقاالله پیوسته نکاتی را مطرح کرده که نشان میدهد آقا مثل دیگران مقداری لفت و لیس کرده و حالا گندش در آمده. البته این به آن معنا نیست که ما نمیدانستیم که اینها لفت و لیس میکنند بلکه اینکه خودشان بصورت شفاف مینویسند و مطرح می کنند جالب است.
برای نمونهای از این گونه دزدیها یک نگاه بیندازید به این مطلب “دو سند نمونه از غارت ثروت های ملی توسط نزديکان خامنهای”
در بخش: حقوق بشر
25
Aug
2005
از قرار معلوم آقای محسنی اژهای هنوز بر کرسی خلافت ننشسته کشتار را شروع کردهاند. آقایان هنوز رای اعتماد نگرفته میخواهند بگیر رو ببندها را راه بیندازند. ملت هم که انگاری اگر دنیا را آب ببرد ایشان را خواب خواهد برد.
سانسور را چند برابر کردهاند خفقان را همه گیر، حالا همین کم مانده که قتل های دهیه 60 و هفتاد را هم شروع کنند.
پیک ایران : بنابه گزارش حزب دموکرات کردستان ایران، آقای کاوه زارعی 25 ساله روز دوشنبه 22 اوت برابر با 31 مرداد ساعت شب بوقت اروپای مرکزی، توسط سه فرد ناشناس در شهر Lindsberg در سوئد بقتل رسید.
هنوز از اهداف و انگیزه های قاتلین زارعی اطلاعی در دست نیست.
در بخش: سیاسی
24
Aug
2005
رهبر به اینها می نازه!؟ الحق که این ملت ایران چقدر بدشانس شدهاند که دشمنانشان باید این مافنگیها باشند.
این هم یکی دیگه
نگاه کنید بخندید یا شاید هم باید گریه کرد به حال ایرانزمین
در بخش: طنز
23
Aug
2005
پ.ن.: خبر رسیده که این وبلاگ (http://hasanagha.net/blog) را هم سانسور کردهاند مبارک است این هشتمین وبلاگ من است و هچنین 12 تا سایت مختلف رو که برای مبارزه با سانسور راه انداخته بودم را زیر تیغ سانسور بردهاند. آقایان اراذل، اوباش کی میخواهید توی اون کله پوکتان فرو کنید که صدای من یکی را نمیتوانید خفه کنید هرچه ببندید من دوبرابرش را باز خواهم کرد فعلا این آدرس (hasanagha.org) جدید من است.
این هم آخرین مواضع انصار حزبالله، بعد از نامه قبلی که باعث شده عدهای از سرکردگان رژیم به میدان بیایند و به آقایان هشدار بدهند.
عدهای از سردسته های انصار در جلسه هفتگی این گروه فرموده اند:
از بیانیهمان دفاع میکنیم
لحن ما عوض نشده…کی گفتیم بگیر و ببند یا قلع و قمع میكنیم!؟
کجا گفتیم مردم را امر به معروف و نهی از منکر میکنیم
آقایان کاری بجز بگیر و ببند نداشته و ندارند حالا یک مرتبه همه چیز را هاشا میکنند. اینها همانهایی هستند که از روز اول انقلاب با چماق، نیروهای دگراندیش را گروه گروه قلع و قمع کردند تا جا برای نیروهای متحجر باز شود و حالا گمان کرده بودند میتوانند آنهایی را که این انگلها را تغذیه میکردند را هم از میدان بدر کنند که پیام مقتضی را دریافت کردند و همانگونه که رسم نوکران دست بوس است به سوراخی خزیدند تا بلکه مورد غضب قرار نگیرند.
آقایان چماقدار فراموش کردهاند که حالا حکومت، حکومت حزب الله است، یا بهتر است بگوییم حکومت آنهایی است که حزب الله را بوجود آوردند و اگر از امروز چماقداران ولایت بخواهند بر خلاف منافع حکومت حزب الله عمل کنند دمشان را خواهند چید.
کی بود میگفت روی کار آمدن احمدی نژاد بد است!؟ با روی کار آمدن اینها تمام آنهایی که تا امروز در پشت پرده اداره مملکت را در دست داشتند حالا مجبورند به میدان آیند و هزینه بپردازند.
در بخش: سیاسی
21
Aug
2005
عباس سلیمی نمین مدیرمسئول سابق روزنامه تهران تایمز در مناظرهای که با حضور صادق اشک تلخ عضو شورای مرکزی انصار در محل خبرگزاری فارس برگزار شد، برای اولین بار از نفوذ یک مدیر نزدیک به حزب کارگزارن در درون انصار حزب الله سخن گفت که به گفته وی، بیانیه اخیر انصار توسط او نوشته شده است.
همانطور که بارها در باره مبارزه با آخوندها نوشتهام این حضرات قدرتمندتر از آن هستند که بتوان آنها را به سادگی و بدون هزینه یا با هزینه کم شکست داد و درست برعکس با تشدید تضاد آنها میتوان بجای مبارزه مستقیم خودشان را به جان همدیگر انداخت و از آن سود برد. تضادی که بین نیروهای اصلاح طلب و رهبر و همچنین نیروهای دیگر درون حلقه خودیها رهبر در حال شکل گیری است بهترین ابزار مبارزه با دادن هزینه کم است. بگذارید خودشان یکدیگر را حذف کنند نیازی به ما نیست کافی است کمی آتش بیار معرکه شان بشویم.
مرحله اول انقلاب که این نیروها با هم “برادرانه!” میخوردند و میچاپیدن سپری شده و اکنون بر سر تقسیم قدرت به جان هم افتادهاند این موقعیت را باید غنیمت شمرد و از آن استفاده کامل را برد.
اگر با هشیاری روی اینگونه برخوردها کار شود میتوان بدون پرداخت هزینه نیروهای “خودی” حضرت رهبر را به جان هم انداخت و آنها را تحلیل برد. این درگیریها نشان میدهد که حضرات تصمیم دارند تا حدودی “دُم” نیروهای از کنترل خارج شده انصار حزب الله را قیچی کنند. شاید بد نباشد در این زمینه قیچی را کمی تیز کرد و به دستشان داد تا قسمت بریده شده دُم هرچه ممکن است طولانیتر شود. شاید قتل قاضی مقدس هم از آثار همین درگیری ها باشد که یقینا هست وگرنه تا امروز کسی را بعنوان قاتل او دستگیر و معرفی کرده بودند.
در بخش: سیاسی
20
Aug
2005
دانشمندان موسسه نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی سنگاپوری موفق به ابداع باتری بسیار کوچکی شدهاند که با ادرار کار میکند. منبع خبر
خدا را صد هزار مرتبه شکر که سنگاپوری ها بداد نور ولایت رسیدند! می پرسید چگونه!؟ خبری بعدی را بخوانید:
به گزارش” ایلنا” به نقل ار “رسا” آیت الله ناصر مکارم شیرازی در دیدار گروهی از معلمان استان خراسان، وظیفه معلمان را در تربیت نوجوانان و حفظ نور ولایت در آنها بسیار سنگین ارزیابی کرد و گفت: شما معلمان که در مناطق سنینشین هستید، وظیفه سنگینی برای تربیت فرزندان و حفظ نور ولایت در دل آنها بر عهده دارید. شما گام در جای پای امیر مومنان علی(ع) میگذارید. پدران ما نور ولایت را با تربیتشان به ما آموختند، علمای گذشته این چراغ را روشن نگه داشتند و ما وظیفه داریم به نسل آینده منتقل کنیم.
نگفتم! خدا را صد هزار مرتبه شکر که سنگاپوری های کافر این باتری را ساختند. بنا به خبرهای محرمانه ای که به خبرگزاری خُسن اقا رسیده آیت الله مکارم شیرازی (حتما ادعای همشهری بودن هم دارند!؟) به نزدیکان خود دستور داه اند تا جهت حفظ و افزایش نور ولایت تعدادی از باتری های ذکر شده در بالا را وارد مملکت کنند تا از این به بعد برای افزایش نور ولایت امت همیشه در صحنه صبح تا شب پی پی کنند به ولایت.
در بخش: طنز