Aug 20 2005
ساخت باتری که با ادرار کار می کند و باعث افزایش نور ولایت می شود.
دانشمندان موسسه نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی سنگاپوری موفق به ابداع باتری بسیار کوچکی شدهاند که با ادرار کار میکند. منبع خبر
خدا را صد هزار مرتبه شکر که سنگاپوری ها بداد نور ولایت رسیدند! می پرسید چگونه!؟ خبری بعدی را بخوانید:
به گزارش” ایلنا” به نقل ار “رسا” آیت الله ناصر مکارم شیرازی در دیدار گروهی از معلمان استان خراسان، وظیفه معلمان را در تربیت نوجوانان و حفظ نور ولایت در آنها بسیار سنگین ارزیابی کرد و گفت: شما معلمان که در مناطق سنینشین هستید، وظیفه سنگینی برای تربیت فرزندان و حفظ نور ولایت در دل آنها بر عهده دارید. شما گام در جای پای امیر مومنان علی(ع) میگذارید. پدران ما نور ولایت را با تربیتشان به ما آموختند، علمای گذشته این چراغ را روشن نگه داشتند و ما وظیفه داریم به نسل آینده منتقل کنیم.
نگفتم! خدا را صد هزار مرتبه شکر که سنگاپوری های کافر این باتری را ساختند. بنا به خبرهای محرمانه ای که به خبرگزاری خُسن اقا رسیده آیت الله مکارم شیرازی (حتما ادعای همشهری بودن هم دارند!؟) به نزدیکان خود دستور داه اند تا جهت حفظ و افزایش نور ولایت تعدادی از باتری های ذکر شده در بالا را وارد مملکت کنند تا از این به بعد برای افزایش نور ولایت امت همیشه در صحنه صبح تا شب پی پی کنند به ولایت.
10 پیام |
يک نکته جالب:
ابراهيم نبوی خبر وصل سرم گنجی را با هیجان و عجولانه “شکست اعتصاب غذا” اعلام کرده و با خوشحالی میگوید باید زودتر اعتصابش را میشکست ! البته منظور ایشان این است که “دیدید من گفتم که کار گنجی اشتباه بود و پشیمان میشود !؟ پس من خوبم !!”
صد البته منم آروز میکنم که گنجی اعتصابش را بشکند چرا که ملت عقب افتاده ایران لیاقت چنین قهرمانی را ندارند ولی این گوشکوب نبوی اینقدر بچه و کوته اندیش است که خبر ها را به نفع خودش تعبیر میکند و حتی گاهی هذیون میگوید ! حاظر است قهرمانی و مردانگی یک آزاده را که قابل اندازه گیری نیست فقط برای سرپوش بر شکست تئوری احمقانه گروهش (سازش با ملا) وارونه جلوه دهد.
این احمق اینقدر عقلش نمیرسد که راهی که گنجی رفته بی بازگشت است.
یاد یک جوک معروف افتادم که البته بعدش به ضرب المثل تبدیل شد: روزی یک راننده کامیون یک پسر بچه را به قصد … سر راه سوار میکند و دنبال بهانه میگشت و …. در انتها حوصله راننده سر میره و میگه “دیگه گ..ی” !
حالا حکایت این گوشکوب نبوی است که حوصله اش از عدم شکست اعتصاب غذای گنجی (که باعث بی آبرویی ستون پنجم است) سر رفته و بی تابانه به گنجی میگوید: “دیگه شکستی !!!”
این نبوی را فقط باید به عنوان یک دلقک دید. آن هم دلقکی که دیگر کسی از او نمی خندد.
بیچاره با یک کمی فشار در زندان به گه خوری دچار شد حالا چشم دیدن گنجی را ندارد. این بیچاره قهرمانش سیدخندان است چه توقعی از او داری.
با اجازه شما از این خبر باطری استفاده مشروع خواهم کرد
واقعا من نمی دانم نبوی چه اصراری دارد غير از طنز چيز ديگری بنويسد.چرا می خواهد سیاسی شود؟ خودش که می گوید طاقت زندان را ندارد!راستی لينک اين نوشته نبوی را به من هم بدهید.
جالب اينجاست که صدای همين چند صباحی را هم که نبوی در زندان بود گوش فلک را کر کرد و نبوی در کمتر نوشته اش اشاره ای به آن نکرد. باز جای شکرش باقی است که زود به گه خوردن افتاد و حتی تا آنجا رفت که در دادگاه اعلام کرد: من دوم خردادی نيستم! وگرنه حتما اگر حتی دست به اعتصاب غذای ۱ روزه هم ميزد ادعا ميکرد: من ناجی ملت ايران هستم!
گنجی بعد از ۵ سال شکنجه روحی در زندان و زير فشار و بعد از هفته ها تحمل رنج اعتصاب غذا باز هم نامه مينويسد و ميگويد: خامنه ای بايد برود! ولی نبوی در ارويا و در اوج امنيت حتی از سايه خامنه ای هم ميترسد و در نامه اعتراضی! به او نهايتا ميگويد: شايد اثراتی از شريعتی و آل احمد در شما وجود دارد که در مورد فلان و بهمان خشونت به خرج نداديد!
البته نبوی بالا و پايين در زندگی زياد شده است.اوايل انقلاب از حزب الله های شديد!!! با ريش توپه ای بوده است و به شدت از شريعتی آدم خوار طرفداری می کرده است و بعد يک کمی از تبش کم می شود حتی مقاله ای هم در نفی شريعتی می نويسد. همان مانند آل احمد در طول زندگی يک ۲۰ باری از اين رو به آن رو می شود!!
حسن آقا جان خان،
اينکه نبوی و يا هر گوشکوب ديگری در زندان با دو تا سيلی خوار مادر خود را ميفروشند زياد جای ملامت ندارد و يک مسئله شخصی است. قرار نيست هر کس ماندلا و یا چکوارا باشد. مسئله ای که نشاندهنده اوج دريوزگی اين ستون پنجم است اينست که از آزادگی و قهرمان بودن افراد معدود ديگر دچار حسادت شده و احساس شديد حقارت ميکنند و با بيشرمی تمام سعی بر سياه نمايی ارزشها ميکنند. مثل اونکسايی که در کنکور رتبه صد ميليونم مياورند و نفرات اول را خر خون و سوسول مينامند. من روی اين خصوصيت خيلی مطالعه کردم و بالاخره در يک فرهنگ معتبر پیدا کردم که به اين جور افراد “گوشکوب” میگویند. مثالش را هم که خودت بهتر میدانی.
این هم لینک مطلب در روزنت روز جناب صادق:
http://roozonline.com/03satire/009512.shtml
“دیگه اعتصابتوی شکستی ناقلا !”
راستی بهتون بگم که برادر مذهبی ف ملا سخن هم از هر دو تا نوشته من, یکی اش را سانسور میکند مخصوصاً اگر در مورد ستون پنجم بنویسم.
تفسیر حقیقی قران:
http://www.golshan.com/pazhoohesh/eslamshenasi/pdf/din_ersi.pdf
البته اين کار ما اشتباه است که در مورد آشغالی مثل نبوی داريم کامنت ميگذاريم و در موردش بحث ميکنيم.
اين کار ما فقط نبوی را ارضا ميکند که چقدر آدم مهمی است که ما در موردش نظر ميدهيم در صورتيکه کل وجودش به اندازه يک ۲ ريالی هم ارزش ندارد.
من امروز دانستم كه چرا اين ملايان—27 سال است بر سر حكومت ميباشند —چون كه ملت ما زجهل وناداني —روز وشب بر دهان شان ميشاشند!!!