22
Nov
2007
حتما خاطرتون هست که کمتر از سه ماه پیش، علما و سگهای علما (مامورین انتظامی) دست به یکی کرده بودند تا سگهای خانگی را هم مثل صاحبان آنها دستگیر و به زندان و حتی اعدام محکوم کنند.[لینک خبر] در روزگاری که سگ و سگ بازی نجس بود و جرم محسوب میشد، حجت الاسلام حسنی، امام جمعه ارومیه، در سخنان خود کسانی را که سگ نگه میدارند، فاسد الاخلاق ناميد و تهدید کرد که، اگر نیروی انتظامی اقدام به جمع آوری سگهای خانگی نکند خود او شخصا اقدام خواهد کرد.[لینک خبر]
یقینا آن عده از شما هم که هم سن و سال حقیر هستند، سخنان گههر بار رهبر انقلاب خمینی ملعون را به خاطر دارید، زمانی که خاویار را حلال اعلام کرد!؟
حالا که آقایان با پرداخت میلیونها تومان پول نفت ملت بدبخت و گرسنه ایران، که بنا به قول و قرارهای احمدی نژاد قرار بود سر سفره ملت آورده شود، رفتهاند و سگ خریدهاند، باید از ایشان پرسید چگونه است که اگر ملت سگ در خانه نگهدارند نجس است و گناه کبیره مرتکب شده، ولی اگر همان نیروی انتظامی که قبلا سگ میگرفت امروز سگ بازی کند و سگ خریداری کند، آن هم با این قیمت گران، مرتکب گناهی نشده است!؟ [لینک خبر]
یقینا این مارمولک دوباره استدلال خواهد کرد که بیضه اسلام است و باید با هر قیمتی حفظ ش کرد! خاک بر سر شما مسلمانها، بیضه تان هم از بیضه آغا محمد خان بی بخار تر است.
قابل توجه آن دسته از مارمولکها که صبح تا شام پول مفت نفت میگیرند و از این رژیم فاسد دفاع میکنند: لطفا یک توجیه هم برای این تناقض سگ نجس و سگ رئیس جمهور پیدا کنید!؟
قابل توجه مسلمین احمق: اسلام دینی است بسیار کشــــــــــــدار، این کـــــــــش داری و انعطاف پذیری تنها برای آخوند و مفتی است که جایز است، شما که نه مفتی هستید نه آخوند باید بروید سرتان را بگذارید زمین بمیرید.
این مطلب را چند وقت پیش خوانده بودم، بسیار زیبا این کشدار بودن اسلام را به تصویر کشیده:
…پس از آنکه تکلیف اشیاء سنگین تر معلوم شد نوبت به مرتب کردن پرونده ها رسید.پرونده های مختومه باید دور ریخته می شدند چون تکلیف صاحبان آنها معلوم شده بود. پرونده ی آدمهایی که خاویار خورده بودند و حالا خمینی خاویار را حلال کرده بود.پرونده ی آدمهایی که خاویار را با عرق خورده بودند و خمینی ان را هم به زودی حلال اعلام می کرد…
حتما باقیمانده نوشته را هم بخوانید که بس طعنه آمیز است و زیبا.
بچه های خوبی باشید و اینجا زیاد جر بحث نکنید، من میروم چند روزی به ملاقات آفتاب.
این هم لیکهایی در باره سگ گیری حکومت
مهرنیوز
http://activistchat.com
در بخش: نقد اسلام
19
Nov
2007
در خبری آمده بود که هاجر خانمی 11 ساله در شهر وینی پگ ایالت مانیتوبا در کانادا به دلیل اصرار بر حفظ حجاب خود، از شرکت در مسابقات تورنمنت جودو محروم شد.
تا اینجای داستان را که میخوانی، اگر یک انسان آزادهای باشی به خودت میگویی، کشور کانادا عجب کشور دیکتاتور زدهای است ها! ولی اگر از آن گونه آزادی خواهانی باشی که کمی در این مقوله نگرش کرده باشی و کمی سرد و گرم روزگار چشیده باشی، بی درنگ میگویی خوب کردند که از حضور او در این مسابقات جلوگیری کردند.
نکته اصلی که در این گونه مسائل باید به آن توجه داشت این است که یک دختر 11 ساله نه چیزی از اسلامی میداند و نه چیزی از آزادی و دموکراسی. او دست پرورده فرهنگی است که در آن گرفتار افتاده. او اسیر دست پدر و مادری است عقب افتاده، که میخواهند او را هم به زور با خود به بهشتی ببرند که وجود خارجی ندارد.
تعداد این نوع مسلمانان این اواخر در اروپا و آمریکا چنان زیاد شده که مرا هم به وحشت انداخته. سوال اساسی را که باید از این نوع جانوران دوپا پرسید، این است که اگر فرهنگ غرب منحط است! اگر فرهنگ اسلامی شما بهترین گزینه است، پس چرا شما از آن فرهنگ والای اسلامی! فرار کردهاید و به این فرهنگ منحط روی آوردهاید!؟ حقیر نیازی به پاسخ این جانوران ندارم، چه خود پاسخ آنرا بهتر از این سوء استفاده کنندگان میدانم. اینها همگی برای یک زندگی بهتر به غرب روی آوردهاند، ولی همزمان بر افکار عقب افتاده خود که باعث و بانی این فلاکت و بدبختی است اسرار میورزند. هر وقت هم که به آنها اعتراض بکنی، بلافاصله گردن کج میکنند و دنیای غرب را به نژاد پرستی و الخ متهم میکنند.
دو اظهار نظر در این موضوع را بسیار جالب دیدم که برایتان نقل میکنم.
اولین اظهار نظر مربوط به خود دختر 11 ساله است:
هاجر که از شنیدن این خبر اندوهگین شده بود با چشمان اشکبار گفت:” ورزش باید برای هر فردی با هر گونه عقیدهای قوانین یکسان داشته باشد”. (کدام قوانین یکسان!؟ قوانین مسلمین یا قوانین غیر مسلمین!؟)
والدین هاجر با اظهار تأسف از شنیدن این خبر، تصمیم مذکور را اعمال تبعیض بین ورزشکاران عنوان و تأکید کردند ، در کشوری که افراد با اعتقادات گوناگون زندگی می کنند، قوانین نیز باید متناسب با آن تنظیم شود”.
از این والدین باید پرسید آیا همین عقیده و منش را هم شما مسلمانان در کشورهای خود اجرا میکنید!؟ یا فقط از دیگران توقع دارید با شما بر اساس خواسته شما رفتار شود!؟ همین مسلمانان که در ینگه دنیا گردن کج میکنند و مظلوم نمایی میکنند در کشورهای خود سر هر تنابندهای را که از قوانین قرون وسطایی آنها تخطی کند، بی درنگ از بدن جدا خواهند کرد.
در خاتمه باید گفت.
ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان.
از من میپرسید، باید همگی این مسلمانان را سوار یک قطار کرد و فرستاد به همان خراب شده یا جهنم درهای که از آن آمدهاند، اینها هیچ حقی ندارند در کشورهای پیشرفته زندگی و از موهبتهای آن استفاده کنند، اینها اصلا لیاقت آنرا ندارند.
در بخش: نقد اسلام
15
Nov
2007
خود باوری مهمترین سلاحی است که یک انسان می تواند به آن دست یابد. اگر این خودباوری در جامعه رشد و نمو کرد در آن صورت هیچ نیرویی نه خارجی نه داخلی نمیتواند بر گرده انسانها سوار شود.
اینکه میبینید حکومت گران با این شدت و حدت دست به هر کاری میزنند و از عواقب آن هم هیچ ترس ندارند، این در نتیجه خودباوری است که به آن دست پیدا کردهاند. فرقی نمیکند که این خود باوری بر یک تئوری منسوخ شده مثل اسلام متکی باشد یا هر تئوری دیگری، همین که اینها به این خود باوری رسیدهاند باعث میشود که در هر زمینهای فعال شوند و بدون ترس بر دیگران غلبه کنند. پس اگر میخواهیم این نیروی بسیج شده (مسلمانان را میگویم) را قلع و غم کنیم باید به سلاح خودباوری دست یابیم.
اولین و شاید هم موثر ترین راه برای رسیدن به این خود باوری، تخریب خود باوری نیروی مقابل (مخالف) است. حالا از چه راهی این نیروی مقابل را تخریب میکنیم و در مقابل آن نیروی خود را بازسازی و ترمیم میکنیم راه و روشها میتواند متفاوت باشند، ولی یک نکتهای را نمیتوان از نظر دور داشت اینکه اگر مدام به خود و جامعه القاء کنیم که ایران و ایرانی ظرفیت یا لیاقت دموکراسی را ندارد، یا اینکه مدام بگوییم که این رژیم قوی تر و سرکوبگر تر از آن است که ملت بتواند با آن دست و پنجه نرم کند، خود به خود خواسته یا ناخواسته به نیروی مقابل کمک کردهایم. پس وظیفه همه نیروهای وطن پرست است که این خودباوری را در ملت تقویت و در مقابل خودباوری نیروی رژیم را تخریب کند.
یک بچه تازه به دنیا آمده را در نظر بگیرید. هرچه به این نوزاد تلقین کنید که میتواند فلان کار یا بهمان عمل را انجام بدهد زودتر به نیروی خود واقف میشود و زودتر دست به کارهایی میزند که دیگر نوزادان هم سن حتی خواب آنرا هم نمیبینند. البته باید پذیرفت که هر نوزادی ظرفیت خود را دارد ولی این اصل خودباوری در هر حال موثر است.
اگر به اخبار کنار این وبلاگ توجه کرده باشید اکثر خبرهای این لیست اخباری است که به گونهای یکی از گروههای داخل رژیم را در مقابل گروه دیگر قرار میدهد. این یک تاکتیک شناخته شده است که میگوید اختلاف بینداز و حکومت کن (تضعیف نیروی مقابل). حالا اگر خواسته باشیم نیروی مقابل را که مجموعه داخل حکومت است را تخریب کنیم، هیچ ابزاری بهتر از استفاده از خود آنها نیست، یعنی یک گروه را در مقابل گروه دیگر قرار دادن و تضادها را دامن زدن.
تیتر کردن و درشت نمایی جملات رئیس جمهور محبوب! زمانی که اسهال طلبها را به بزغاله تشبیه میکند یا برعکس وقتی که نیروهای مقابلش او را به تحجر متهم میکنند، خود باعث میشود تا به درگیریها و تضادهای درونی رژیم دامن زده شود.
اینکه گاهی اوقات یک جمع بندی بکنیم و ببینیم کجای کاریم چیز بدی نیست، حداقل از این سیر پر سرعت و سرسام آور تحولات کمی فاصله میگیریم و نگاهی به عقب میاندازیم تا بلکه یک مرتبه از جاده اسفالتی به جاده خاکی نزنیم.
نکته اساسی که این روزها باید به آن توجه ویژه کرد این است که عاقبت اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی سرشاخ شدهاند و از آن هم بدتر! (برای ما بهتر) یک اسلام دیگری هم دارد یواش یواش از کنارش زائیده میشود (هرچه این نیروها از هم جدا شوند ضربه پذیریشان ملموستر میشود).
این سه نوع اسلام را به اختصار نام میبرم.
اسلام ناب آمریکایی: به اسلامی گویند که با آمریکا هم کاسه شده و برای حفظ بیضه اسلام (بخوانید حفظ پست و مقام برای در کنترل در آوردن دلارهای نفتی و دیگر منابع ایران) این گروه دست به هر کاری میزند، از آن جمله، جاسوسی و دادن اطلاعات اتمی رژیم به غرب. این اسلام را اسهال طلبها، چپولهای نوکر شوروی سابق (حزب توده و اکثریتی و الخ) به سرکردگی هاشمی دزد رهبری میکنند.
اسلام دوم شاید هم اسلام اول، این بستگی دارد که کدام یک از اینها را امروز سوار بر توسن قدرت ببینیم. به گمان من که هاشمی و شرکاء دارند کم کم قدرت را دوباره قبضه میکنند، البته به کمک و فشار غرب، باید منتظر ماند تا بعد از انتخابات و دید که کدام بیضه اسلام برنده میشود، بیضه چپ یا راست اسلام. میگفتم! اسلام دوم اسلام ناب محمدی است، که باز اینها هم مثل آن یکی اسلام، خواهان حفظ بیضه اسلام هستند، البته به شکل و شمایلی بس متحجر تر. یعنی نه فقط منابع مالی ملی ایران را طلب میکنند که از همه بد تر روان و جسم جامعه را هم میخواهند به تصرف خود در آورند. این گروه از یک خودباوری بسیار قوی برخوردار است، در نتیجه ضربه زدن به این گروه از همه مهمتر و واجب تر است.
این اواخر چنین که به نظر میاید اسلام اول دارد یواش یواش دو شقه میشود و یک طفل حرامزاده دیگر هم از این دو اسلام شکل میگیرد. این یکی را باید کمی صبر کرد و دید که آیا این حرامزاده تازه متولد شده میتواند در مقابل آن دو دوام بیاورد یا نه.
اینکه میگویم اسلام ناب آمریکایی حقیقت دارد، این آقایان اسهال طلب دست کمی از آن دیگریها ندارند، فقط اینها کمی رند تر و کمی دنیا دیده تر اند، درنتیجه ظاهر خود را حداقل به شکل و شمایل دنیای امروز در آوردهاند و به این صورت میخواهند خود را در دنیای امروز جا بزنند(راز بقا!). انتخابات پیش رو بیشتر ماهیت این ها را برملا خواهد کرد. باید صبر کرد و دید که از دل انتخابات آینده چه جانوری خارج خواهد شد.
در بخش: سیاسی
14
Nov
2007
این پیام را دلم نیامد ملت نبینند
نیازهای اصلی مسلمین در این ماشین برآورده شده.
طراحان ایران خودرو طرح اولیه اتومبیل اسلامی را ارائه دادند:
از مشخصات این خودرو:
مجهز به مستراح آیرودینامیک اسلامی
مجهز به مناره جهت پخش آواهای ملکوتی اذان، نوحه و روضه در خیابان
مناسب برای سفرهای زیارتی و سیاحتی در اقصا نقاط دنیا
در بخش: طنز
11
Nov
2007
از همان روزهایی که تئوری اسهال طلبها شده بود فشار از پائین و چانه زنی در بالا، حقیر این نام اسهال طلبی را بر اراذل و اوباش خاتمیست گذاشتم، دلیلش هم ساده بود. این آقایان بجز حرف زدن هیچ گه دیگری حاضر نبودند بخورند و به همین خاطر هم از بس که از پائین فشار وارد کردند اسهال گرفتند و بوی گند ترکمانشان تا سالها بر فضای سیاسی ایران خواهد ماند. درست برعکس ادعاهایی که میکنند، آقایان فقط آمده بودند که بیضه اسلام عزیزشان (بخوانید منافع گروهی خودشان) را حفظ کنند. یادم میآید در یک سخنرانی همین حجاریان مافنگی تئوریسین اسهال طلبها گفته بود که اسهال طلبی 700 سال طول میکشد، یا یک چیزی در همین حدود (نقل به مضمون). حالا تئوری پردازیهای فشار از پائین و چانه زنی از بالای آقایان کاری که برای ملت نکرد هیچ، این آقای حجاریان یک چیزی هم طلب کار شده و دارد مصدق بیچاره را هم در گور میلرزاند. یکی نیست به این آدم سابقا تروریست و تازگی اسهال طلب بگوید که مردک مبارزهای که مصدق کرد، شما حتی در خواب هم نخواهید توانست یک صدمش را انجام بدهید. مصدق نه تنها با انگلیس سلطه طلب در افتاده بود که باید در داخل هم با شاه و دستگاهش، حزب توده و طرفدارانش، کاشانی و مفانگیهای دور و برش مبارزه میکرد و از شمال هم روسها سهم میخواستند، آمریکایی های تازه به دوران رسیده هم سهم طلب میکردند، این وسط مصدق بیچاره هزار و یک رنج را باید تحمل میکرد تا به اهدافش برسد، با این حال توانست نفت را ملی کند و از چنگال بزرگترین دولت استعماری آن دوران درآورد، همان نفتی که شما امروز از تصدق سر درآمدهای آن تروریست به اقصی نقاط دنیا صادر میفرمایید.
یکی از خوانندگان وبلاگ خُسن آقا بنام یه ایرانی سوال فرمودهاند که:
شما در وبلاگتون مینویسین رییس جمهور مشنگ و ایران در بند…
دین اسارت میاره و عقل رو زایل میکنه…مردم ایران غافل و غیره و ذالک…
حسن آقا..ممکنه بپرسم شما دوست دارین که با خوندن وبلاگتون چی عاید خواننده بشه؟
ذهنش روشن بشه به مسایل ایران و دین و .. یا اینکه راه و رسم به دشنام بستن اونهارو یاد بگیره…!!
نگذاریدحرف حسابیتون لابلای الفاظ زشت گم بشه…!!!!!
اول از همه میخواهم از ایشان سوال کنم: از این وبلاگ فکسنی چه چیزی تا حالا عاید شما شده!؟ اگر توضیح بدهید خوشحال میشوم، چه حقیر دستگاه عریض و طویل نظر سنجی و آنالیزهای آنچنانی در اختیار ندارم تا نتیجه نوشتههای خودم را اندازه گیری کنم.
در رابطه با فحاشی و الخ. هم باید به عرض مبارک برسانم که:
عزیز دلم من چندین بار در همین وبلاگ توضیح دادهام که این فحاشیها به دو دلیل عمده انجام میشود و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
اولین هدف آن خالی کردن فشارهای روحی و روانی است که از رفتار حکومت ننگین آخوندی بر حقیر وارد میشود و اگر این فحاشیها را نکنم شبها نمیتوانم بخوابم. البته می توانم شب ها قبل از خواب سر خودم را مثل بز بزنم به دیوار ولی باور کنید درد این کار بیشتر از فحاشی است.
دوم اینکه این فحاشیها برای شکستن قداست دین و استبداد نهفته در آن است.
البته یک سود جانبی هم این فحاشیها برای حقیر داره که باعث میشود زبان فارسی را هم فراموش نکنم، یقینا شما هم قبول دارید که واژگان رکیک و فحش هم بخشی از زبان فارسی است، قبول ندارید!؟
پ.ن.: این پیام رو شیوا در پائین مطلب نوشته منتقلش می کنم پایین مطلب تا مسلمانان بخوانند و لذت ببرند:
هاهاهاهاها مردم از خنده … خیلی این پستت باحال بود مخصوصن اخرش و اون پست قبلی … شاشیدم از بس خندیدم …. ببین به این حروم زادگان اسلامی باید اینو یه جوری فهموند که چطور این بیشرف ها صبح تا شب اسلام به ما تنقیه میکنن از سوراخ مستراح تا زیر لاحاف و ورود و دخول به مستراح و لباس پوشیدن و حرف زدن و پوشش و ظاهر و کلام و حتا خوردن هم باید اسلامی باشه , اینقدر بدبخت و بی ظرفیت و شکننده هستن که با 2 تا فحش من و تو تمام اصالت این دینشون به فاک فنا میره و فرو میریزه . اینو باید برن از خودشون بپرسن که دینشون چی داره که اینقدر آسیب پذیره و اینقدر سریع پیروانش رو از دست میده ! باید به این جاکش ها گفت یه سوزن به خود یه جوالدوز به دیگران . 10 بار شما فریاد و عربده وا اسلاما و وا محمدا سر میدین 2 دفعه هم ما فریاد لامذهبا و فاکسلاما سر میدیم ! همونطور که حقوق بشر تخماتیک اسلام ناب ممدی و سایر الاغ های پیامبر گفتن , همه میتونن نظراتشون رو بیان کنن . پس اگه شماها مخالف نظر ما هستین , میشه نتیجه گرفت از بیخ مسلمون نیستین . البته اینو همه میدونن که نیستین چون مسلمونی شرف و جنم و عرضه میخواد که تو رگ و ریشه شماها نیست و سر سوزنی از رفتارها و منش و عملکردتون به اسلام شباهت نداره . از کل دستورات اسلامی سنگسار و شکنجه و تجاوز به زن و روزی 4 بار مثل ابنه ای ها دولا راست شدن و شب به شب هم غسل و غساله رو یاد گرفتین و ماهی یکبار هم پول شویی شرعی و روزه و روضه . همین ! نه شرف دارین نه آبرو دارین . نه عزت دارین . نه صداقت دارین . هیچی ندارین . پوچ و تو خالی . اگه واقعن اینقدر اسلامتون قوی و اینقدر مستحکم بود هرگز از 4 تا دری وری نباید لرزه به اندامتون می افتاد و ذوافقار تیز میکردین برای گردن کفار المسلمین ! قانون اسلام خیلی خوبه ولی به شرطی که تحریف نشه . به شرطی که بهش عمل بشه . کجای اسلام گفته حجاب بر زن واجبه ؟ کجای اسلام گفته انسانها نمیتونن مذهبی غیر اسلام داشته باشن ؟ بهاییت یعنی جرنم ؟ وهابیت یعنی مرگ ؟ کجا گفته مجازات اسلامی قطع عضو و اعدام و سنگسار و … ! فقط اگه 2% از قوانین همون اسلام و سکسلام کذاییتون رو قرار بود به اجرا بذارن اول از همه خوار – مادر تک تک شماها رو ردیف میکردن بعد نوبت میرسید به ما کفار المسلمین ! به همین دلیل هم هست که با شدت تمام جلوی رواج اسلام اصیل رو میگیرین و برای شما اسلام راستین از کفر و الحداد و بی دینی هم خطرناکتره و هر کسی که حقیقت اسلام رو بیان میکنه و نشون میده اونو کافر و شایسته مرگ آنی میدونین بدون محاکمه ! نمونه ش اینکه خودتون تشخیص بدین چه بلایی سر آخوندهای ضد خودتون میارین که سر قاتل و جانی و زندانی سیاسی هم اون بلاها رو نمیارین !!!! اگه اسلام اینه , ارزونی خودتون . چون حتا مرام و شخصیت و رفتار حیوانات به این قوانین اسلام برتری داره . قانون جنگل به قانون شرع اسلام برتری داره . اسلامی که میگه بکش بنام خدا و قرآن و سر آدمها رو میبرن الله اکبر سر میدن و قرآن تلاوت میکنن , این قانون از قانون جنگل هم پست تره . اسلامی که میگه به خودت بمب ببند و 100 تا آدم و زن و بچه و پیر رو بترکون بنام اسلام و جهاد فی سبیل الله , این اسلام قانون جنایتکارها و گانگسترهاست . حتا تروریست ها و گانگسترها هم یه مرامی دارن که سعی میکنن آدمهای بیگناه رو کمتر بکشن ولی ببینین این اسلام چقدر شنیع و ضد انسانیه که به پیروانانش با افتخار تمام چنین دستوراتی میده اونم از جانب خدا! ای ریدم به اون خدا و پیغمبری که به اسن سادگی دستور قتل آدمهای بیگناه رو صادر میکنه ! تف به اون دین و اون خدای ظالم .
حالا خسن آقا جونم . خون خودتو کثیف نکن . بقول شاعر گر مسلمانی از این که اینها دارند همام به که ما کافریم !!!!
اهل اسلامی اگر مانده پس از اينهمه آلام
گو بيا گرد هم آييم و بگرييم به اسلام…….
مسجدی هست ؛ ولی مسجد بوزينه به منبر
کعبه ای هست ؛ ولی کعبه آلوده به اصنام
در بخش: سیاسی
10
Nov
2007
پ.ن.: این شعر از کارهای شمر است که حامد کپی کرده بود و در پیام گیر گذاشته بود و من هم آنرا بنام حامد گذاشتم اینجا با عرض پوزَ از شمر عزیز.
بعضی از ما وبلاگ نویسان چنان خوش شانسیم و خوانندگانی داریم که دست شعرای دوران ماضی را از پشت بستهاند. حامد عزیز در پیام مطلب دیروز پاسخی به یکی دوستان کمی عصبی داده که دلم نیامد این اشعار زیبا در پیام گم شود.
پیام حامد:
باز هم یکی از این مسلمین گوسفند صفت به اینجا امد واین اعصاب ما را کیری کرد وبه کس مادر پیامبر اعظم جاکش وفاطمه زهرای فیل کسشان فروبرد در مورد کس شعرهایی که این نواده پیامبر جاکش اعظم و جانشینان بر حقش یعنی سید علی گدای یک دست و رفسنجانی سردسته دزدان دریایی وخلخالی ادمخوار نوشته چیزی نمی تونم بگم به جز اینکه بگم شاشیدم به خودت وحرفات و تمام مقدسات اسلامیت درمورد اینکه گفتی انقلاب رو به دست صاحب اصلیش یعنی امام زمان(عج) (مخفف عمه جنده ) خواهید رسوند باید بگم که زهی خیال باطل انقلاب شما به همراه اسهال (اسلام)عزیز به کون اسب حضرت ابوالفضل فرو رفته واین دست وپا زدن تو ورهبرانت بیهوده است وهمین روزهاست که بیاییم وخودتان روبه همراه رهبرانتان واسهال(اسلام) عزیزتان برای همیشه در چاه توالت جمکران دفن کنیم در جواب کس شعرهایت می خوام این شعر رو به تو ورهبران اسلامیت از صدر تاکنون پیش کنم
هم مرگ بر جهان شما نيزبگذرد *
هـم رونق زمان شما نيز بگـــذرد
وين بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت پلید مسلمان شما نيز بگذرد
بــــاد خــــزان نکبــــت ايــــام نــــاگهــــان
بر باغ پسته و آستان قدُس شما نيز بگذرد
کیری که حسین خورد در دشت کربلا
بر گوش و حلق و دهان شما نيز بگذرد
گاییدن زینب و بیت حسین در کربلا
بر انبوه اهل وعیال شما نیز بگذرد
داستان طفلان مسلم در شهر کوفه هم
بــــر یاســـر و ناصـــر شما نیز بگـــــــذرد
ریدیم ما به خاندان محمد و علی، بدان
این سیل بر ریش و عبای شما نیز بگذرد
بیـــداد علی به جهان در، بقا نکـــــرد
بيداد سید علی گدای شما نيز بگذرد
در مملکت چو غرش بنز و خاور گذشت و رفت
ايـــن تِـــــرتـــــر “پــــــرايـــد” شما نيز بگـــذرد
آن کس که تاج داشت غرورش فرو شکست
اين چسنالـــه های زينبی شما نيز بگـــــذرد
گُرزی که به کون زين العابدين فرو به رفت
از کون يک يکِ شما کون گشادان نيز بگذرد
زين کشور بسی راهزن گذشت و رفت
ناچار دزدی شما مرده خواران نيز بگذرد
ای مفتخـــر بــــــه علــــــم و کتــــــل حسين
این کارنوال عاشقان کُس خُل کربلا نیز بگذرد
بـــريـــديـــم دو دســـت عبــاس را در کـــربـــلا
اين شمرکار، بر رهبر يک دست شما نيز بگذرد
در پایان هم باید بگم که همون طور که حسن اقا گفته تمام فحش هایی که میخوای بدی یک راست به حساب خاندان خاندان محمد رسول الله به ویژه پنج تن وعلی گرومساغ و فاطمه زهرای فیل کس وسید الجاکشین حسین (ع) واریز خواهد شد
÷س ساکت باش
در بخش: طنز
07
Nov
2007
در اینکه محمود آقا مشنگ است حرفی نیست، حتی خودیها هم به این درک رسیدهاند که این احمدی نژاد یک چیزیش خله.
حضرتش امروز فرموده است: “آمریکا پیام داده که اگر فعالیت اتمی این کشور در حد سه هزار دستگاه سانترفیوژ اورانیوم محدود شود حاضر است برای حل مسئله اتمی ایران با این کشور مذاکره کند و دیگر قدرتهای درگیر در مناقشه اتمی ایران نیز گفتهاند که فعالیت اتمی ایران را در حد فعالیت سه هزار دستگاه سانترفیوژ قبول دارند، به شرطی که ایران آنها را از فعالیت اتمی خود به صورت روزانه مطلع کند.”
ایشان هنوز گویا اندر خم یک کوچه تشریف دارند و این نکته اساسی را نمیدانند که آمریکا یا حداقل جورج بوش و شرکاء چنین اجازهای را نمیتوانند به خود بدهند. اگر آمریکا چنین توافقی را کرده باشد، درست مثل قرار داد ترکمن چای میماند و حکومت ایران. بوش رئیس جمهور آمریکا با اینکه در راس بزرگترین قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا قرار دارد ولی بدون اجازه لابیهای اسرائیل و دیگر لابیهای ریز و درشت در آمریکا حتی نمیتواند آب بخورد، چه چنین تصمیمی از طرف بوش و شرکاء به این معنی است که سلطه آمریکا بر خاورمیانه و منابع انرژی آن پس از چنین اتفاقی پایان یافته خواهد بود و از این به بعد باید هم آمریکا و هم دیگر متحدین آن مطیع اوامر ملاهای تهران بشوند.
در هفتههای بعد از حمله عراق به کویت، شایع شده بود که آمریکا به طور محرمانه به صدام حسین چراغ سبز برای ورود به خاک کویت را داده است، تا بعد از حمله عراق به کویت آمریکا بتواند به بهانه دفاع از متحدانش به عراق حمله کند. اینکه آیا این شایعه صحت داشت یا نه مساله مهمی نیست ولی چیزی که یقینا اتفاق میافتد این گونه سیاستها ست که بعضی قدرتها برای پیشبرد اهداف خود از این نوع شگردها بسیار استفاده میکنند.
حالا اگر فرض را بر این بگذاریم که پیغام محرمانه آمریکا به صدام صحت داشته و صدام هم با این توهم که آمریکا موافق حمله به کویت است دست به چنین خودکشی سیاسی زده باشد، پس میتوان همین فرض را هم در رابطه با این ادعای آقای محمود خان رئیس جمهور صادق دانست. آقای رئیس جمهور نفرمودهاند که آمریکا به چه دلیلی یک شبه تصمیم به چنین عقب نشینی استراتژیک مهمی گرفته! حتما آقای رئیس جمهور مشنگ ما خیال کردهاند که ساختار قدرت در آمریکا هم مثل ایران است و کافی است که رهبر معظم تصمیم بگیرند و هر آنچه مقدر بدانند عمل کنند. ایشان گویا نمیدانند که برای چنین تصمیمی رئیس جمهور آمریکا باید از صد ها سد سیاسی و ارگان مردمی بگذرد و بدون اجازه دستگاههای ریز و درشت سیاسی نمیتواند یک تنه چنین تصمیم مهمی را بگیرد.
وای به حال ملتی که این چنین مشنگهایی بر آنها حکومت می کنند.
در بخش: بحران اتمی، جنگ