06 Aug 2004
این تحلیل بهنود را درباره
این تحلیل بهنود را درباره محدودیتهای روزنامه نگارای و قوانینی که میرود تا بنیان نشریات را از جا بکند بخوانید.
06 Aug 2004
این تحلیل بهنود را درباره محدودیتهای روزنامه نگارای و قوانینی که میرود تا بنیان نشریات را از جا بکند بخوانید.
06 Aug 2004
عکس و نامش را تابلو کرده اون بالا و صفحه ها را پر کرده از خریت ملت.
همینطوری توی پرسه زدنهام یک مرتبه سر از این سوراخ در آوردم. دیدم ای دادبیداد عدهای گویا مغز خر توی جمجمهشان جاسازی شده. تمام وقتشان را میگذارند روی اراجیفی که حتی خودشان هم از آن سردرنمیآورند. ببینید و بخندید.
مخصوصآ به شمر پیشنهاد میکنم ببیند تا چنانچه نیاز به عکسی برای مطالبش داشت از اینجا تهیه کند.صحرای محشر است خلاصه.
ممکنه عدهای دوباره پناه برخدا و لعنت بر شیطان فکر کنند که ما لامذهب شدیم! بهمین خاطر این لینکو میگذاریم که اینگونه دوستان در عقیده شان تجدید نظر کنند.
اگر باز هم خدای ناکرده به ایمان ما شک داشتید به این آدرس مراجعه کنید. اگر باز هم از روی لجبازی باورمند نشدید بروید چندتا مطلب شمر بخوانید تا متوجه اشتباه خود بشوید.
05 Aug 2004
خونه هستم امروز. یکی از دوستان زنگ زده بود اداره دیده بود نیستم زنگ زده خونه میپرسه:
• چیه مریضی!؟
میگم نه، برای چی؟
• میگه دیدم نرفتی سرکار گفتم شاید مریضی! به شوخی بهش گفتم:
مسلمون شدم آخه دیدم منفعتش زیاده. مگه نمیبینی عدهای از این آقایون مسلمون مثل سفارتیها روز جمعه رو تعطیل میکنند چون روز عبادتشون! هست! روز شنبه و یکشنبه رو هم تعطیل میکنند چون اینجا تعطیل رسمی هست.
• گفت امروز که نه جمعه هست نه شنبه.
گفتم آخه عزیز جون من هم مثل آخوندا میخوام عمل کنم، تمام قوانین رو به نفع خودم مصادره میکنم.
• گفت یعنی چه جوری!؟
گفتم ببین پنجشنبه روز قبل از جمعه هست، خوب تو اروپا هم که میدونی روز شنبه رو چون قبل از روز یکشنبه هست تعطیل کردهاند، در نتیجه من هم تصمیم دارم پنجشنبهها رو مثل شنبههای اروپاییها تعطیل کنم، شنبه و یکشنبه هم که توی اداره ما کسی نیست، همه رفتن تعطیلات آخر هفته پس نیازی به من نیست. از این ببعد میخوام با این حقه آخوندی چهار روز در هفته نرم سرکار! خندید و گفت:
• اگه میشه حالا که شما آخوند شدید یک فتوا هم بدین ما هم چهار روز تعطیل هفته داشته باشیم.
گفتم زرشک اونوقت کی کار کنه مالیات بده ما بخوریم!؟
شوخی که تمام شد بهش گفتم عزیز من یک روز رو مرخصی گرفتم به کارهای خونه برسم و ماشینم رو دادم سرویس، میدونی که اگر بنابود برم سرکار باید یک ساعت ونیم برای رفتن میگذاشتم یک ساعت و نیم برای برگشتن وضع اتوبوس و متروی اینجارو که خودت میدونی! آخه این راهو من با ماشین ربع ساعته میرم.
05 Aug 2004
زهرخند مطلبی نوشته بنام “دوگانه.موزه. سمساری.” اینو حتمآ بخونید. زهرخند متاسفانه کم مینویسه ولی خوشبختانه وقتی مینویسه بقول موادیا میزنه تو رگش، کوتاه مختصر و مفید.
03 Aug 2004
یادتون هست اوایل که مربای گوه (خاتمی) انتخاب شده بود چقدر مردم مردم میکرد؟ حالا این چند جمله را که حضرت ان در سفرش به آذربایجان شرقی بلغور کرده بخوانید:
خاتمی: نقشی كه ارتباطات و اطلاعات در دنیای امروز دارد، بدون تردید نقشی محوری است. پایهی قدرت امروز، مطمئنا اطلاعات است و ارتباطات منشا رونق و پیشرفت، سرعت عمل و كاهش هزینه و بالا بردن كارایی و توانمندی است؛ یعنی همهی عواملی كه برای سربلندی، پیشرفت و ارتقای نظام و جامعه لازم است.
رییسجمهور تصریح كرد: امروز روی فناوری اطلاعات و ارتباطات سرمایهگذاری شده است و كسی كه در این عرصه دست بالا را داشته باشد، از قدرت بیشتری برخوردار است؛ پشتوانه اصلی قدرت نظامی و اقتصادی امروز، اطلاعات و ارتباطات است.
چیزی که امروز این مربای گوه از رهبر کم دارد کلمه دشمن است وگرنه ادبیاتش دارد شدیدآ شبیه ادبیات رهبر میشود. دیگر هیچ حرفی از مردم و ملت و اینگونه واژهها نمیزند بلکه بیشتر از واژه قدرت، قدرت نظام و ارتقای نظام استفاده میکند.
یکی نیست از این حرامی بپرسد پس اگر فناوری اطلاعات تا این اندازه در پیشرفت موثر است پس چرا دستور به سانسور و بگیر و ببند داده ای مردک الدنگ. منبع خبر
پی نوشت: حتمآ این کاریکاتور نیک آهنگ کوثر را که از مهاجرانی کشیده ببینید: (Overdosing Viagra)
02 Aug 2004
مدتی هست که علاقه زیادی به انگور و شراب پیدا کردهام نه فقط برای خوردن و آشامیدن آن بلکه در کشت و پرورش آن هم علاقهمندی دارم. سه سال پیش شش عدد درخت انگور فرانسوی را با خودم به نروژ آوردم و آنها را در یک گل خانه کاشتم سه تای آنها بخاطر حمل و نقل همان پاییز اول خشک شدند و سه تایشان جان سالم بدر بردند. هر کسی آنها را دید به ریش من خندید و گفت مگر میشود در این مملکت یخ بندان انگور به عمل آورد!؟ من هم با سماجت پاسخ دادم که “کار نشو ندارد” اگر خواستی میتوانی. امسال سال دومی است که ثمره خوبی دادهاند البته نسبت به قد و قوارهای که دارند.
در سفرهایی که به فرانسه دارم معمولآ از راهی که در شرق فرانسه به جنوب میرود به جنوب می روم. در مسیر راه بین شهری بنام متز و نانسی تا چشم کار میکند مزارع انگور است. امسال توقفی در بین این مزارع کردم و عکسهایی گرفتم. با خودم گفتم چطور می شد اگر ایران و مخصوصآ استان فارس که بهترین آب و هوا را برای پرورش انگور دارد را میتوانستیم به یک قطب تولید انگور و شراب تبدیل کنیم. باور کنید موقعیت استان فارس و نوع انگوری که در آن قابل پرورش است به مراتب مرغوبتر از انگور فرانسه است.
میگویند درخت انگور را هر چه بیشتر زجر بدهی محصولش بهتر میشود چه خاصیتی بهتر از این! ما ایرانیها که عادت به زجر دادن محیط اطرافمان داریم پس این درخت صبور شاید بهترین نوع تجارتی باشد که بدرد آن آب و خاک میخورد.
شراب یکی از محصولات عمده فرانسه است، چرا ما نتوانیم چنین جایگاهی داشته باشیم.
این هم یک فیلم 590 کیلو بایتی از همانجا
01 Aug 2004
همیشه جنگ بین قدرتها منو به وجد میآورده، البته وقتی جنگ قدرتها بصورت سیاسی باشه منو بیشتر به وجد میآره چون در اون صورت خون و خونریزی درش نیست. وقتی دو قدرت به جان هم میافتند یکدیگر را تضعیف میکنند و در نتیجه از قدرتشان کاسته میشود، پس میتوان نتیجه گرفت که خُسن آقا ضد قدرت است.
این جنگهای حیدری نعمتی هم که دوباره داره توی حکومت آخوندی درمیگیره منو بیاندازه به وجد آورده. در این جنگ قدرت که ادامه ایست از درگیریهای گذشته دو نیروی اصلی وجود دارند: اوباشان رهبر و اوباشان خاندان هاشمی.
داستان از آنجا آغازید که خاندان هاشمی با حیلهی اصلاح طلبی وارد میدان شدند و با موتور حزبی بنام کارگزاران، خاتمی و دیگر اوباشان را از (طریق!!) صندوق رای گیری به ماتهت امام چهاردهم فرو کردند. البته مقدرای از آنرا هم به ماتهت روشن فکرها! فروکردند تا صدایشان در نیاید.
حالا که دوباره مساله انتخابات رئیس به اصطلاح جمهوری در پیش است، جنگ قدرت مجددآ شعلهور شده و بنابر این است که با چپاندن چوب سیاست به ماتهت یکدیگر هر طرف حریف مقابل را قبل از انتخابات!! به یبوست مبتلا کنند. از اینرو اول از همه گویا نوبت سوگلی آقای هاشمی است که از مدتها پیش بوسیله ایشان در نمک خوابانده شده بود تا در روز مبادا به میدان کارزار آورده شود.
چیزی را که آقای هاشمی در محاسباتشان در نظر نگرفته بودند دودول (ص) رئیس جمهور آینده بود. اینکه دودول آقای مهاجرانی رئیس جمهور آینده! شبها نیاز به سوراخ موش دارد مساله غیر طبیعی نیست ولی اینکه بنا باشد که دودول مبارک هر شب در سوراخ جدیدی بخزد در مملکت گل و بلبل امام زمان مشکل ساز خواهد شد. حالا باید دید در دور بعدی جنگ قدرت چوب تکفیر به ماتهت کدامیک از قدرتمداران و یا اوباشان ایشان فرو خواهد رفت.
از فواید دیگر قدرت این است که همانطوری که در عکس خبر مربوطه میبینید، خانم رئیس جمهور آینده (جمیله کدیور) با اینکه مالک اصلی دودول مبارک است ولی بی سروصدا کنار دودول مبارک (ببخشید! منظورم رئیس جمهور آیند بود) نشسته و مراقب است که مبادا به دودول (ص) آسیبی برسد. عجب لذت بخش است این جنگ قدرت.
منابع خبری مربوط به دودول مبارک:[+]، [+]
برای اینکه بدانید که در درون اصلاح طلبها جانشین آقای مهاجرانی چه کسی است و دودولی که در مرحله بعد هدف قرار خواهد گرفت کدام است پیشنهاد میکنم سرمقاله روزنامه شرق (آخرین دایه) به قلم محمد قوچانى را بخوانید.
Comments Off on سیگار برگ یا دودول رئیس جمهور آینده و مشکلات آن
|
|
|