10
Dec
2004
دوست خوبمان امیر در این باره مطلبی نوشته و از همه تقاضا کرده تا بلکه با همراهی شما دوستان حرکتی راه بیندازیم و با اعتراض به این لاس زدن های اروپا با جمهوری اسلامی مخالفتی را و شاید پتیشنی یا هر کاری که از دست تک تکمان بر می آید انجام دهیم تا بلکه این لقمه چرب که ایران نام دارد به این راحتی از گلوی گشاد این ملت مفت خور و دزد اروپا به راحتی پایین نرود مطلب امیر را بخوانید و یک نگاه هم به این خبر بیندازید و آستین بالا بزنید شاید از دست ما کاری برآید:
((بنام نامی آزادی))
خانمها ،آقایان: نمایندگان منتخب ملتهای آزاد دنیا:
استحضار دارید که پارلمانها از اساسیترین پایههای حکومتهای دموکراتیک و مردمی بشمار میروند و اعضای آن میبایستی بیواسطه منتخب ملتها باشند .شکی نیست که در اینصورت تصمیمات و مصوبات آنها میتواند جنبه مشروع و قانونی یافته و برای تمام دنیا قابل احترام باشد.
تأسف آنجاست که این نهاد مقدس و مردمی ،در حکومتهای بظاهر مردمی ولی در حقیقت غیر مردمی و توتالیتر و مستبد، ملعبه دست حکومتگران میشود تا بواسطه آن امیال و خواستهای خود را بنام (( ملت )) به خورد دنیا بدهند و برای خود کسب مشروعیت و مقبولیت نمایند. نمونههائی ازین دست را در جهان توسعه نیافته بویژه در خاورمیانه زیاد سراغ دارید.
ملت بزرگ ایران نیز متأسفانه در مقاطع مختلفی از تاریخ خود از این عارضه رنج بسیار برده است.آخرین این تحمیلها و نمایش دموکراسی برای ملت ایران ، در انتخابات مجلس هفتم صورت گرفت. ملت ایران خسته از ظلم استبداد داخلی و نا امید از حمایت ((منادیان آزادی و دموکراسی)) دنیا به ناچار تسلیم وضعی شدند که، سرانجام آن تشکیل مجلس فرمایشی و نمایشی هفتم در نظام سیاسی مستبد ایران بود. مجلسی که به مدد شورای نگهبان قانون اساسی از خواص و خواجگان حکومتی پر شده است تا بنام ملت ایران و علیرغم میل و نظر مردم، قوانین ضد مردمی و محدود کننده هر چه بیشتر آزادیهای فردی و اجتماعی را ،بتصویب برساند.
ما ایرانیان بخوبی دریافتهایم که حکومتها و دولتهای دنیا منافع اقتصادی خود را بر خیلی از مصالح ملتها منجمله (( آزادی و دموکراسی )) ترجیح میدهند و براحتی با چنین حکومتهائی وارد معادلات و معاملات مختلف میشوند.،اما از شما نمایندگان پارلمان دنیای آزاد انتظار داریم:
((که از روح آزادی و دموکراسی در تمام دنیا حمایت کرده و از مصلوب شدن آن در کشورهای استبداد زده ،نظیر ایران جلوگیری کنید))
ما از شما انتظار داریم باطرد نمایندگان فرمایشی و تحمیلی بر ملت ایران، در مجامع مختلف بینالمللی ندای مظلومیت ملت ایران را بگوش همه آزادگان جهان برسانید و با امتناع از پذیرش آنان در محافل رسمی و غیر رسمی منجمله (( انجمنهای دوستی پارلمانی )) کشورهای متبوعه ،مانع تشکیل ،استقرار و تثبیت چنین مجالسی شوید تا از تصویب قوانین ضد آزادی و نافی حقوق بشر جلوگیری شود.
(( به امید آزادی ملتهای جهان از یوغ ظلم و استبداد))
در بخش: بدون دسته بندی
10
Dec
2004
خط فقر در کشور نروژ برابر است با درآمدی کمتر از 6800 کرون در ماه برای یک خانوار یک نفره، زیاد به این مبلغ فکر نکنید چون برای درک باید جوانب آن را بیشتر بررسی کرد مثلا برای مقایسه آن با کشورهای فقیر باید مبلغی معادل بیمه بیماری را به آن اضافه کرد چون درمان بیماریها در نروژ بوسیله دولت بیمه شده. همچنین معمولا شهروندان “فقیر” از درآمدهای جانبی دیگری هم برخوردارند که معمولا در محاسبات منظور نمیشود.
خوب پس برای سنجش این پدیده فقر در نروژ با کشورهای جهان سوم باید به چه وسیلهای متوسل شد؟ برای بهتر لمس کردن این پدیده در نروژ مصاحبهای را که هفته پیش در تلویزیون نروژ منتشر شد را تشریح میکنم.
آقای خبر نگار با یک خانم فقیر مصاحبه میکند. او از خانم میپرسد می توانید وضع خود را کمی تشریح کنید تا بینندگان ما با وضع اقتصادی شما کمی بیشتر آشنا شوند.
خانم مثال زدند که من و فرزندم مدت شش سال است که به مسافرت جنوب نرفتهایم، مسافرت جنوب در نروژ به مسافرتی گفته میشود که معمولا نروژیها به جنوب اروپا یا حتی شمال آفریقا میروند و از گرما و آفتاب آنجا استفاده میکنند اینگونه سفرها در نروژ بسیار معمول است و معمولا اکثر خانوادههای حداقل یک بار در سال به اینگونه نقاط دنیا مسافرت میکنند.
در مصاحبه دیگری آقای خبرنگار با پدر خانوادهای در مورد وضع مالی خانواده نامبرده انجام میدهد و از آقای خانه میخواهد تا وضع اقتصادی خانواده را تشریح کند.
آقای خانه میفرمایید که در روزهایی که در پیش است بدترین روزهای سال برای خانواده هست چون بچهها توقع دارند که پدر و مادر برایشان هدیه کریسمس بخرند.
از پدر خانواده سوال شد که آرزوی بچهها برای هدیه کریسمس چی است. آقا فرمودند پسر 8 سالهاش تقاضای تلفن همراه کرده که متاسفانه چون مبلغ آن زیاد است پدر نمیتواند آنرا برای پسر خود بخرد و به همین خاطر بسیار در عذاب است. همچنین دختر خانواده تقاضای یک ام پی پلیر (MPplayer) کرده که آن هم به بودجه خانواده نمیخورد. قابل ذکر است که دلیل فقر این خانواده اسرافهای قبلی خانواده در استفاده بی حد و حساب از وامهای بانکی بوده که باعث ورشکستگی پدر خانواده شده.
با شنیدن این دو مصاحبه داشتم از کوره در میرفتم، باور کنید اگر برنامه مربوطه اجازه رابطه با بیننده را میداد یقینا آن شب همگیشان را به فحش کشیده بودم. به این میگویند فقر زمانی که در دنیای واقعی فقر انسانها حتی پول خرید یک وعده غذای نازل را هم ندارند اینها برای خرید تلفن همراه و ام پی پلیر عزا گرفتهاند.
البته کسانی هم در نروژ هستند که واقعآ فقیراند، آنها بیشتر معتادین به مواد مخدر و الکل هستند که بخاطر قیمت زیاد این دو معمولآ معتادین به الکل و مواد مخدر فقیر هستند.
در بخش: بدون دسته بندی
08
Dec
2004
باور کنید ما ملت شانس نداریم ها! میپرسید چرا؟ براتون بگم که تا همین چند روز پیش توی دنیا ما مقام اول را در عرق خوری (بهتر بگویم شراب خواری) داشتیم. حالا اما از شانس بدمان این مقام را هم چینیهای چشم بادمی از ما گرفتند، باور کنید من قبلا حدس زده بودم چرا چشم این چینی ها این قدر خمار است بخاطر شراب بوده!! بنا به آثار جدیداً کشف شده چینی ها 9 هزار سال پیش عرق خوری میکردهاند این بیچاره را هم که این کنار میبینید یکی از آنهاست که از زور شرابخواری نفله شده و دراز به دراز اینجا مرده!
بنا به آثار تاریخی پیشین شرابخواری در نقاطی از ایران به 5400-5000 سال قبل از مسیح (7400 سال پیش) باز میگردد. حالا اما آثاری را در چین پیدا کردهاند (دهی بنام Jiahu) که این مقام را از دست ما میگیرد و مجبوریم مسلمان بشویم و از شراب خواری دوری جوییم!! بر اساس باستان شناسیهای قبلی، قدیمی ترین شراب دنیا
را در کوزههایی در تپههای حاجی فیروز در کوههای زاگرس در غرب ایران پیدا کرده بودند. بی خود نیست شرابهای رضاییه معروف بودند! آخه ما توی ایران که بودیم شراب پاکتیس رضاییه میخوردیم (در درست بودن نام شراب شک دارم نامش درست به خاطرم نیست).
ملاهای بیچاره اگر میدانستند که در صنعت شراب سازی چقدر پول خوابیده با علاقه وافری که اینها به پول و ثروت دارند حتما به جای صادرات انقلاب به ترویج کشت انگور و صنعت شراب سازی روی میآوردند.
اگر فکر میکنید از پیشینیان خود خیلی باهوشتر هستید این تست نگهداری شراب را انجام بدهید، فراموش نکنید که برای پاسخ به این تست باید حداقل شیمی عالی شما عالیتر از خُسن آقا باشد وگرنه اصلا امتحان هم نکنید بهتر است!
در بخش: بدون دسته بندی
08
Dec
2004
بحثهای اطراف طرح رفراندم مرزهای بسیاری را مشخص خواهد کرد و این حرکت حتی اگر به ثمر هم نرسد باز نتیجهاش مثبت خواهد بود مثبت از آن نظر که دروغ گویان و شارلاتانها را برملا خواهد کرد.
آقای حجاریان که با اعلام این نظر (طرح رفراندم اگر مضحکتر از طرح آقای هخا( اهورا) نباشد،دست کمی هم از آن ندارد ) وضع خودش را به خوبی روشن کرد و با آشنایی به نظرات قبلی ایشان میتوان به این نتیجه رسید که وضع موجود برای آقای حجاریان مطلوب ترین است. دو نکته در باره افکار ایشان قابل رویت است.
1. با بودن رژیم کسی نخواهد توانست ایشان را برای کارهای قبلی شان محاکمه کند.
2. حمله ایشان به فراخوان رفراندم و صحبتهایی که ایشان در ماهها قبل انجام دادند و فرمودند که اصلاحات یک امری است که زمان میبرد و اگر درست یادم باشد یک زمان 200 ساله هم برای اصلاحات مورد نظرشان معین کردند. این موضع هم نشان میدهد که آقای حجاریان بدشان نمیآید که این رژیم 200 سال دیگر بر سر کار باشد تا حداقل آینده ایشان به خطر نیفتد.
آقای خاتمی هم که در سخنرانی 16 آذر در دانشگاه تهران به وضوح نشان دادند که شدیدا از وضع موجود عصبی هستند و ایشان هم بدشان نمیآید که این وضع موجود 200 سال دیگر هم به همین روال پیش برود.
حالا آقای سحرخیر در مصاحبهای با شهروند میفرمایند:
به عقیده من آنچه امروز در دستور کار قرار دارد تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد است. اگر نیروهایی توان آن را داشته باشند که یک انتخابات آزاد را بر بخش غیرانتخابی حکومت تحمیل کنند، در قدم های بعد میتوانند هدف های دورتری را دنبال کنند. اگر ما در این فاز توانایی انجام این کار را نداریم، بحث رفراندوم سنگ بزرگی خواهد بود که علامت نزدن است. به نظر من راهکار امروز تلاش برای انتخابات آزاد است تا بتوانیم افرادی را که به تفکر بخش های انتصابی حکومت اتکا دارند به بازی دمکراتیک وادار کنیم.
با این نظری که ایشان دادهاند یعنی بفرمایید دوباره بروید پای صندوقهای رای و ریش و قیچی را بدهید دست رژیم تا باز هم 8 سال دیگر ملت را بفرستند دنبال نخود سیاه. بد حرفی هم نیستها!! چون در آن صورت اصلاح طلبها هم میتوانند به همین وضع کجدار مریض زندگی خودشان را بکنند و هرچه باشد هنوز برای اینها در درون سیستم آخوندی زندگی مرفهی مقدر است درصورتی که اگر رژیم ساقط شود وضع ایشان هم بهتر از دیگران نخواهد بود پس همان که آقای حجاریان فرمودند اصلاحات مرد زنده باد اصلاحات و یقینآ 200 سال دیگر به همین شکل حکومتی باید قناعت کرد.
در بخش: بدون دسته بندی
06
Dec
2004
قبل از شروع سر تعظیم فرود میآورم در مقابل آنها که در 16 آذرها و 18 تيرها با خون خود راه را بر استبداد بستند و راه را برای ما هموار کردند، یادشان جاودان در دلهای ما ماندگار است.
سخنان رییسجمهوری منتخب در دانشگاه را که حتما خواندهاید! ایشان مثل همیشه چنان به جاده خاکی زدهاند که انسان به هوش و درایت حضرتش شک میکند. این پاراگراف را بخوانید:
ممد چاخان: به جمهوری اسلامی معتقدم و آن را راه رهایی و دستاورد نیرومندترین، مردمیترین و معنویترین انقلاب دوران میدانم.
خُسن آقا:معلومه آقا جان! اگر من هم از خر سواری به مرسدس ضد گلوله سواری ارتقاء درجه پیدا کرده بودم حتما چنین استفراغی را ارج مینهادم
ایشان در ادامه میفرمایند:وی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی را چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی قبول دارد، گفت: جمهوری اسلامی با مواضع مردمسالاری و آزادی و پیشرفت سازگار باشد و نباید از یاد برد که در برابر مفهوم جمهوری اسلامی ایرانی، عبارت طلبانی افغانستان اسلامی هم وجود دارد.
خُسن آقا: خوب معلومه اگر شما قبول نداشته باشید پس عمه بنده قبول داشته باشه!؟ عجب رویی داره این مردک. ایشان در ادامه میفرمایند که اگر جمهوری اسلامی را نخواهیم آلترناتیو پیش رویمان رژیم طالبان است. به سخن دیگر یعنی خفه شید وگرنه میگم طالبان بیاد شما رو بخوره. چیزی را که ایشان فراموش کردهاند این است که ملتی که به مراتب از ملت ایران عقب افتاده تر بود هم طالبان را نپذیرفت حالا اگر شما چنان الاغ تشریف دارید و گمان میکنید ملت ایران زیر بار رژیم طالبان میرود کور خواندهاید. تازه مگر خمینی ملعون سعی خودش را نکرد و قصد این را نداشت تا این ملت را به 1400 سال عقب برگرداند ولی ملت با مبارزه سنگر به سنگر در این 25 سال قدم به قدم شما را از مواضع طالبانیتان به اینجا نرساند؟
باور بفرمایید همان ملت هم شما را تا گورستان تاریخ بدرقه خواهد کرد دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.
ممد چاخان ما خارجه نشینها را هم از محبتهای خود بینصیب نمیگذارد و میفرماید:
رییسجمهور به دانشجویان توصیه میکند: “گول آنهایی که کشور را رها کرده و رفتهاند و یا طرد شدهاند را نخورند”.
او تاکید دارد: راه دموکراسی از راه انقلاب اسلامی است. (بی خود که نیست به او لقب ممد چاخان را دادهاند)
خندهدار است که آقا فراموش! کرده که یکی از اساسی ترین شعارهایاش شعار مردم فریبانه “سیاست تبدیل معاند به مخالف و مخالف به موافق” بوده! تازه چیز دیگری را که این دروغگوی قرن فراموش! کرده این است که اینهایی که کشور را بقول او رها کردند و رفتند راهی نداشتند در غیر اینصورت آنها هم مثل نیم ملیون که امروز زیر خروارها خاک خوابیدهاند زیر خاک میبودند.
اگر مشکل قلبی ندارید و میتوانید خودتان را کنترل کنید و از زور عصبانیت از کوره در نمیروید بروید و سخنان این دلقک را بخوانید و مقداری بخندید نکات خندهدار تر دیگری هم توی سخنانش هست.
در بخش: بدون دسته بندی
06
Dec
2004
اینجانب خُسن آقا فرزند ننه آقا ساکن محله پائین از ده بالا با توجه به نوری که بر ملاجم بر اثر دستگیر کردن چند وب لاگ نویس ناباب توسط دادگستری تابیده شده و مغزم را مشعشع نمود ( از همین جا اخطار بدم به برادر مسعود جان رجوی و همردیف تحت اوامراشان که این تشعشع ازون تشعشعها که شما فکر میکنید نیست و لطفا بیخود به سروران جدیدتان راپرت بیهوده برای پیدا نمودن جای جدید اون چیزها ندهید). باری عرض میکردم خدمتتان که از آنجا که بنده افکارم اخیرا منور گردید و درضمن هم تصمیم دارم که سه چهار هفته دیگه یک سفر ناقابل بعد از مدتها به ایران بنمایم و برای جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم و درگیری و دردسر لب مرز از همین الآن اعلام میکنم که منهم از اون چیزا خوردم و دیگه در وبلاگ وزین خُسن آقا توهین به هیچ مقامی ننموده و اهانتی نخواهم کرد. حداقل تا قبل از بازگشت از ایران. اگر هم در این وبلاگ چیزی از بنده مشاهده شد، باور بفرمائید که این من نبودم بلکه دیگری میباشد که در صدد بدنام کردن من برآمده و از رابطه قلبی من و اولیاء امور رنج فراوان میبرد و ناراحت است که چرا بنده به این نتیجه پیش از دستگیر شدن و بازجوئی گشتن رسیدهام.
خاک بر سر حسود که هرگز هم نیاسود.
با ارادت و کل تکریمات واجبه
خُسن آقا
در بخش: بدون دسته بندی
05
Dec
2004
صادرت نفت ایران در سال میلادی 2005 برابر با 2.9 میلیون بشکه در روز تخمین زده میشود.
با نفت بشکهای 50 دلار درامد نفتی ایران برابر خواهد بود با 52 میلیارد و 925 میلیون دلار از این مبلغ سهم هر ایرانی معادل 880 دلار درسال است (نقل به مذمون، خمینی: پول نفت را می دهیم به ملت!).
اگر نفت صادراتی حتی به قیمت بشکهای 40 دلار هم فروخته شود درامد کل ایران از نفت درسال 2005 معادل 42 میلیارد و 340 میلیون دلار خواهد شد. از این مبلغ سهم هر ایرانی بیش از 705 دلار در سال است.
این پولها را چه کسانی میدزدند؟ در این محاسبات صادرات گاز و دیگر فراوردها و دیگر صادرات ایران منظور نشده است.
در بخش: بدون دسته بندی