16
May
2005
کارناوال زیبایی است این انتخابات!! از همین حالا بگویم هر جا نوشتم انتخابات منظورم انتصابات است خودتان این دو واژه را در ذهن تان تعویض کنید.
از یک سو ملت ایران گرفتار یکی از توتالیتر ترین رژیمهای جهان است و از سوی دیگر قدرت این را دارد که در انتخابات پیش رو با «نرفتن» پای صندوقهای رای به صورتی دموکراتیک نظرش را بیان کند. این را گفتم هم زمان گوشزد کنم که این حق انتخاب شامل حال بیچارههایی که به طرقی دمشان به حکومت وصل است نمیشود چون آنها چه خواهان این رژیم باشند چه نباشند رژیم با ترفندهائی آنها را با زور و نیرنگ به پای صندوقهای رای خواهد کشید.
نکته جالبی که در این انتخابات بیشتر از همه چیز خود نمایی میکند آگاهی رژیم از این تحریم همه گیر است. رژیم از قبل میداند که بدون فعالیت و نیرنگ گسترده قادر نخواهد بود بیشتر از 30 تا 35 درصد از رای دهندگان را پای صندوقها بکشاند و در نتیجه در سطح جهان با مشکل مشروعیت روبرو خواهد شد. در زیر حیلههایی چند از رژیم را که بسیار مشهود شدهاند را بطور اختصار خواهم نوشت.
تدابیری که رژیم برای تحریک مردم و در نتیجه به پای صندوق کشیدن آنها بکار میبرد.
1. تعداد زیاد کاندیداها، معمولا در انتخابات های گذشته رژیم از هر جناح خودی یک کاندیدا را به میدان میکشید البته به غیر از انتخابات گذشته که تعداد کاندیداهای اقتدارگرایان بیشتر از معمول بود.
هدف رژیم از این حیله تنها تحریک هرچه بیشتر مردم برای بپای صندوق رای کشیدن آنهاست برای رژیم فرقی نمیکند که کدام جناح برنده شود آخر العمر حکم حکومتی هر برندهای (رئیس جمهور آیندهای) را به راحتی کنترل خواهد کرد، هدف اولیه و اصلی رژیم در این مرحله فقط روی پا نگاهداشتن کل رژیم است. اینکه خاتمی چیها (اسهال گراها) برنده شوند یا اقتدار گرایان یا دارو دسته هاشمی زیاد مهم نیست، مهم جلوگیری از فروپاشی کل رژیم است.
2. تبلیغات منفی ارکان وابسته به رهبر از بعضی از خودیها و بلعکس با این حیله چون میدانند که رهبر در بین مردم منفور ترین است میخواهند با روش روانشناسی منفی مردم را به خیال خود به لجبازی با رهبر به پای صندوقهای رای بکشند همین حیله را هم رفسنجانی مدام درحال استفاده است و شویی را که قبل از ثبت نام راه انداخته بود از همین تاکتیک پیروی میکرد (تاکتیک رفسنجانی: رهبر او را نمیخواهد و او برخلاف میل رهبر وارد میدان میشود) با این تاکتیک او تصمیم دارد تعدادی از آرای کسانی را بدست بیاورد که با رهبر چنان لجاند که حاضراند از روی لجبازی خود را زیر *تانک بیندازند تا بلکه لج رهبر را درآورند. (این هم یک نمونه از همین تاکتیک)
3. بعید به نظر نمیرسد که در انتخابات این دوره حتی گروههای دیگری مثل نهضت آزادی را در بازی شرکت دهند هرچه باشد اینها نیز خودی هستند و در اوایل انقلاب شریک دزد و رفیق قافله بودهاند. پس در نتیجه اینها نیز قادر و خواهان فروپاشی رژیم نیستند.
همه این بازیها به شکار پرندگان میماند. آنها که شکار پرندگان بیچاره را دیده باشند میدانند که شکارچیان با فرستادن سگهای شکاری برای پراندن پرندگان و کیش کردنشان به طرف آنها و خود با تفنگ آماده شلیک هستند. انتخابات امسال درست به همین شکار میماند.
سخن آخر، این شعبده بازی ها همگی جنگی زرگری بیش نیست برای تحریک مردم برای کوچاندن آنها به پای صندوقهای رای، چه این تنها و آخرین راه فرار رژیم از بن بستی داخلی و جهانی است که در آن گیر افتاده است.
* تانک منظور رفسنجانی است
در بخش: انتخاباتی
14
May
2005
کسانی که برای مجتبا سمیعی نژاد میخواستند کاسه گدایی دست بگیرند و به بارگاه جلادان بروند، حالا بروند و بخوانند که او را با آنها کاری نیست. او دلاور تر از آن است که شما بخواهید برایش آزادی گدایی کنید او آزاده است آزادی را با مبارزه بدست میآورد و نیازی به آزادی اهدايی هاشمی عراقی و شرکای جلادش را ندارد. او را با گدا صفتان کاری نیست.
در بخش: آزادی بیان
14
May
2005
شمس الواعظین : اگر قرار باشد بین دولت بسته توتالیتر و توسعه گرا یکی انتخاب شود به طور حتم دومی بهتر خواهد بود
روشن فکر به این میگویند ها! بارکلا! چش نخوری ایشاالله!
“ماشاالله خان” فرمودند: سکوت جوانان در مقابل ایراد سخنرانی های صاحبان رسانه در جامعه به آفت تبدیل شده است.
خوب راست میگه دیگه بابا این به آن معناست که چنین صاحبانی (منظور همان صاحبان رسانهها هستند) دیگر حرفهایشان را کسی به یک عباسی هم نمیخرد (اگر نمیدانید عباسی یعنی چه این هم واحد پول قدیمی است و به معنی بی ارزش استفاده میشود) به زبان عامیانه ایشان نگران ارزش سهام خود هستند. به زبان باز هم سادهتر ای بابا شما چقدر خنگ تشریف دارید بابا! ماشاالله خان رفته به هاشمی گفته سرکیسه رو شل کن هاشمی هم گفته برو بابا خدا روزی تو جای دیگه حواله کنه این همه وبلاگ نویس دارن مجانی برای من و این انتخابات ببخشید انتصابات تبلیغ مفتکی میکنن چرا من پول به تو بدم که هیچکی قبولت نداره!؟
سردبیر روزنامههای توقیف شده جامعه ،توس و نشاط در بازدید از غرفه خبرگزاری سینا در دوازدهمین جشنواره مطبوعات ، در باره علت نوشتن مقاله بازگشت هاشمی گفت : به هیچ حزبی وابسته نیستم که بخواهم از کاندیدای خاصی حمایت کنم ولی بر این اعتقادم که اگر قرار باشد بین دولت بسته توتالیتر و توسعه گرا یکی انتخاب شود ، به طور حتم دومی بهتر خواهد بود .در مقاله بازگشت هاشمی هم پیشاپیش تبعات حضور وی را اعلام کردم .
ماشاالله خان فراموش کردن بفرمایند که این دولت توسعه گرایی که میفرمایند کدام است و آن یکی که توتالیتر است کدام.
البته خُسن آقا بعد از تحقیقات بسیار و جستجو در تاریک خانهها به این نتیجه رسید که منظور ماشاالله خان از دولت توسعه گرا همان دولت سلطان بهرمان است. گرچه در لابلای اسنادی که خُسن آقا پیدا کرد توسعه گرایی سلطان بهرمان فقط شامل حال خاندان ایشان شده و ربطی به ملت ایران نداشته و بهمین جهت هم ایشان (منظور همان خُسن آقا هستند) گمانه زنی میکنند که درپای صندوقهای انتخابات ببخشید انتصابات هم فقط خانواده محترم به ایشان رای خواهند داد البته ممکن است اگر باد از جهت موافق بوزد ماشاالله خان و خانواده هم به ایشان رای بدهند.
با حضور شمس الواعظین در غرفه سینا ، تعدادی از جوانان به پرسش از او درباره انتخابات ریاست جمهوری پرداختند (ارزش سهام آقا رفت بالا!!).
وی، انتخابات در ایران را انتخاب بین شر نسبی و شر مطلق دانست و ادامه داد: بین این دو باید یکی را انتخاب کرد .
وی در پاسخ به این سوال که چه کسی برای مقام ریاست جمهوری در آینده اصلح تر است ، گفت : یک روزنامه نگار حق ندارد به مردم بگوید که به چه کسی رای دهند ، فقط می تواند دیدگاه های خود را بازگو کند .
نگفتم هاشمی حاظر نشده سر کیسه رو شل کنه، حالا آقا مثل اینکه یادشان رفته چند وقت پیش چنان برای هاشمی طنازی میکردند که گندش بالا آمد.
شمس الواعظین در رابطه با حضور میر حسین موسوی اظهارداشت : اگر میرحسین به عرصه انتخابات نیاید ، آدم عاقلی است.
این پیغام را از طرف اکبر جان به ایشان رساند ها! فکر نکنید که نظر خودش بود ها!
منبع خبر
در بخش: انتخاباتی
14
May
2005
یکی از قدیمی ترین وبلاگهای ایرانی همیشه اولین انتخاب من بوده. هر گاه بروز شده اولین کلیک من روی لینک این وبلاگ خورده. باهوش ترین وبلاگ نویس ایرانی است. قلماش تیز و برنده است، در این مدتی که میشناسماش همیشه در مواضعاش استوار بوده.
امشب دیدم بعد از دو هفته به روز کرده رفتم سراغاش، با دیدن اولین عکس داشتم از خنده میترکیدم. انگاری میخواهند توی کارناوال شرکت کنند. دستات درد نکند فضول جان. حیف که این اواخر کم مینویسی، نوشتههای فضول از روزی که با وبلاگ و پدیده وبلاگ نویسی آشنا شدهام همیشه اولین گزینه من بوده. چشمانش بسیار تیز بین است و همه چیز را میبینید. هیچ پدیده اجتماعی از دید تیز و بینش آگاه اجتماعیاش دور نمیماند.
انسانی ست بسیار آگاه و به مساله خبررسانی پایبند.
اگر روزی من را داور یک مسابقه وبلاگ نویسی بکنند مطمئن باشید که وبلاگ فضول بدون شک اولین گزینه من خواهد بود. از ژانویه 2002 وبلاگ مینویسد، یعنی قدیمی ترین است، و ادعایی هم ندارد.
کجایی رفیق حیف اون قلم تیز بین توست که غلاف باشد.
در همین زمینه این مطلب را هم ببینید.
پ. ن.: آدرس اصلی وبلاگ فضول اینجاست تنها بخاطر سانسور آینهاش را در اینجا میخوانید.
در بخش: دیگران
13
May
2005
یک چیزی رو من نمیفهمم این وبلاگ نویسها هم یک چیزیشون میشهها! یک وقته میبینی شب میخوابند و صبح از خواب پامیشن انگاری برق گرفتدشون. بابا آبجی اینجا که کافه نیست که شما کرکرشو بکشی پایین که!
در بخش: دیگران
11
May
2005
خواستم لینک بدم گفتم بهتره بدون لینک باشه اونی که باید متوجه بشه میشه.
عزیز جان اینگونه نیست که میگویی. این مسائل پیچیدهتر از این صحبتها ست که میکنی.
نکته اول اینکه وقتی پایههای میزی را بُریدی میز سرنگون میشود، باور نداری امتحان کن!
نکته دوم اینکه اگر دست یا پای کسی غانقاریا گرفت حتما بدون تعلل قطعش کن، باور کن به نفع او است. باور نداری؟! بگذار باشد. از ما گفتن بود.
در بخش: دیگران
10
May
2005
هشیار باشید اینبار گویا تصمیم دارند با شوی جدیدتری مردم را مثل انتخابات خرداد و پروژه اسهال طلبی به طریقی دیگر بفریبند.
چنین که بنظر میرسد فاز اول این پروژه شامل تخریب هرچه بیشتر خامنهای مفلوک است (گرچه از قبل به اندازه کافی این فرد منفور است) و در فاز دوم با القاء چرندیاتی از این نوع که در زیر میخوانید، میخواهند این بار نه فقط رئیس جمهور اسهال طلب به خورد مردم بدهند بلکه هدفشان تعویض رهبر و جایگزین کردن هاشمی عراقی بجای اوست، باور ندارید این جملات را مقایسه کنید و یقین بدانید که از این ببعد از اینگونه سناریوها زیاد خواهید دید. این دو بخش را که در زیر میخوانید یکی را از داخل متنی زیر این عنوان “درباره سازمان اطلاعات موازی (قسمت اول)، امضا محفوظ” که در گویا نیوز منتشر شده و دومی را از نوشته چند روز پیش الپر برایتان کپی کردهام:
در تابستان 1383 چندین نفر از روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان به بهانه های امنیتی و اخلاقی دستگیر شدند. تعیین مسیر این پرونده و تمام دستگیری ها و بازجویی های آن توسط سازمان اطلاعات موازی انجام می گرفت.
سازمان اطلاعات موازی با دستگیری این جوانان فعال در اینترنت قصد داشت آخرین حلقه از زنجیره اقدامات خود برای سرکوب اصلاح طلبان را تکمیل کند. این فشار همه جانبه قرار بود در ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری تشدید شود و احتمالا شامل برخی از نمایندگان سابق مجلس و نیروهای سابق دولتی هم می شد. اگرچه با هشیاری دلسوزان نظام از جمله رییس محترم قوه قضاییه، توطئه عقیم ماند.
این یکی را هم حضرت الپر مجری آن بودند:
رئیس قوه قضاییه با این سخنان اخیرش نشان داد که جدا از اندیشهها و افکار و روابط و سیستمی که در او قرار دارد، انسان آزادهای است و از گفتن و شنیدن حرف حق بایی ندارد. حرفهایش را در وبلاگ امید بخوانید. این حرفها شوخی نیست؛ رئیس یک قوه مملکت اینها را گفته، آنهم درباره مجموعه زیر دست خودش. این کار شجاعتی میخواهد که کمتر کسی دارد. این صداقت همراه با شجاعت هم هیچ ربطی به ایدئولوژی و تعلقات آدم ندارد، اصلاحطلب و محافظهکار هم ندارد، شاید تا حد زیادی شخصی و شخصیتی است.
شباهت جملات را میبینید؟ یقینا این پروژه را (رئیس جمهور اصلاح طلب بعلاوه رهبر اصلاح طلب!!) اگر هشیار نباشیم تا چند ماه دیگر با سلام و صلوات به ماتحتمان فرو خواهند کرد.
رهبری دلسوز!! و رئیس جمهوری اسهال طلب با آرء چند ده میلیون نفری ملت از همه جا بیخبر!! چه چیز دیگری بهتر از این نیاز داریم!!؟
البته در این پروژه ممکن است رهبر عظیم الجثه را هم مجبور بشوند واجبی خور کنند. مرتضوی را هم!؟ من چمی دانم اینرا دیگر باید از رئیس با محبت!! قوه غذاییه بپرسید. الپر تو می دانی؟؟
پ. ن.: گویا واجبی خوران سعید آقا در حال شروع شدن است.
باز هم پ. ن.: باور کنید آدم بجای گریه از این رژیم خندهاش میگیرد نگاه کنید به کاندیداهای ریاست جمهوریاش ببینید خندهدار نیست؟ مضحکهای بنام انتخابات ریاست جمهوری
در بخش: انتخاباتی