28
Jan
2006
چرا آقایان سانسور را بیشتر از حکومت دوست دارند و کاسه گرم تر از آش هستند؟
دلیلاش را در مقایسه دو قیمت زیر به آسانی میتوانید پیدا کند. رژیم جیب آقایان (آقازادهها) را پر میکند آنها هم مراقبت میکنند که خدای ناکرده یک مرتبه تلنگ حکومت در نرود و اینها از نان و آب بیفتند.
پارس آنلاین: 3700 کرون برای یک ماه استفاده از ADSL با سرعت (1024/512) این قیمت متعلق به تهران است در شهرستانها از این هم گرانتر است.
تلهنور: 499 کرون برای یک ماه استفاده از ADSL با سرعت (6000/500)
دقت کنید که درآمد متوسط مردم ایران حداکثر ده درصد نروژیها است، یعنی باید قیمتهای پارس آنلاین را ضرب در ده کرد تا واقعیات درست نشان داده شود. تازه ADSL با سانسور به این معنی است که کم فروشی هم میکنند. سرعت شرکت نروژی هم که تقریبا شش برابر پارس آنلاین است.
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
27
Jan
2006
داشتم این مطلب را میخواندم “انتخابات فلسطین : دموکراسی ، اومد و نیومد داره!” با خودم گفتم که چه ساده سرمان را کلاه میگذارند و طرحهایی را برایمان تهیه میبینند تا با پای خود به چاهی که برایمان کندهاند برویم یا بهتر است بگویم سرنگون شویم.
در پاسخ با این سوالها میتوان و باید یک سوال اساسی دیگر هم طرح کرد.
آیا آمدن بوش و بلر به خاورمیانه برای برقراری دموکراسی بود (هست)؟
اگر پاسخ این سوال مثبت باشد که یقینا نیست! باور بفرمایید این آقایان بوش و بلر را برای این همه هوش و ذکاوتی که به خرج دادهاند را باید مجسمهشان را ساخت و بجای خودشان لای جرز گذاشت، آخه حیف جرز نیست چنین مبتکرینی را در خود جا دهد!؟
اگر پاسخ منفی باشد که یقینا هست! پس باید سوالها را به گونهای دیگر طرح کرد، و اینکه آیا از اساس مسیر مبارزه ما غلط نبوده؟ آیا نقشه راه را کسانی به دست ما ندادهاند که در حقیقت هدفشان گمراه کردن ما بوده و از اول همین راهی را که رفتیم هدف اصلی آنها بوده. اتهام دائی جان ناپلئون زدن هم جزو همین پروژه هاست تا کسی جرات طرح سوالی را نداشته باشد. چه کسی بیشتر از آمریکا و انگلیس قدرت رسانهای در منطقه دارد؟ چه کسی می تواند یک حرکت را به این سادگی در منطقه سامان دهد؟ یقینا وبلاگ فکسنی من و شما نیست، در عوض آنهایی که رسانههای بینالمللی را در اختیار و کنترل خود دارند میتوانند عکس خمینی یا هر سگ دیگری را در ماه بیندازند و عامه مردم را مثل حکایت خر دجال به دنبال خود بکشند.
آخر هر انسان عاقلی باید از خودش بپرسد چطور است که حماس تا آن روزی که جنبش فتح قدرت را در سرزمینهای فلسطینی در دست داشت، این آقایان (حماس را میگویم) با هزار نوع کار شکنی و خراب کاری از شکل گرفتن یک کشور مستقل فلسطینی جلوگیری میکردند و درست زمانی که حکومت میخواهد شکل بگیرد (زمانی که قطار راه افتاد و میوه درخت مبارزه رسیده شد) همه آقایان یک شبه دست از ماشه بر میدارند و سیاست مداری را جایگزین جنگ ورزی میکنند؟ نکته اساسی تر اینکه چگونه است که همان حماسی که دیروز یک سازمان تروریستی بود امروز با حمایت آمریکا در یک رای گیری، موفق به کسب قدرت میشود، چرا؟ مگر آمریکا حماس را یک سازمان تروریستی نمینامد؟ مگر آمریکا به منطقه نیامده تا ریشه تروریزم را از جهان برکند؟
پس چرا زیر چکمههای آمریکا و انگلیس یکی یکی حکومتهای شیعی متولد میشوند؟
مگر مقتدی صدر در عراق نبود چطور شد که یک مرتبه سر از ایران در میآورد؟ چگونه ممکن است که آمریکا کل منطقهای را به خاک و خون بکشد و هر جنبدهای را در منطقه درگیری با مقتدی صدر قتل عام کند ولی این موش بتواند از دستشان در برود؟؟ مگر اینها نمیگویند که تمام منطقه را با ساتلیتهای خود زیر نظر دارند و هر جنبدهای را میتوانند ردیابی کنند.
از همه جالب تر اینکه آقایان بوش و بلر (منظور حکومت هایشان هست) موفق شدند در یک مدت زمان 27 ساله کل منطقه را بدست شیعیان که در حقیقت در اقلیت هستند بسپارند و زمینه را برای یک دست شدن منطقه برپا کنند. آن هم چه یک دست شدنی! بر هیچ کس پوشیده نیست که قلاده علمای اسلام مخصوصا شیعی آن در دست چه دولتی است.
در بخش: سیاسی
26
Jan
2006
چند مدتی است از یک سایت داخلی با این آیپی 80.191.91.128 و گاهی با آیپی های دیگر تقریبا روزانه بصورت اتوماتیک این وبلاگ جستجو (سرچ) میشود. به این دلیل مینویسم بصورت اتوماتیک، چون که زمان اتصال به سرور تا وقتی که اطلاعات مورد نیازشان را از روی سرور برمیدارند و اتصال را قطع میکنند چیزی کمتر از 5 تا 10 ثانیه است و مخصوصا اتصالها به فاصله چند ثانیه مجددا تکرار میشوند وحجم اطلاعات برداشته شده بیشتر از یک بازدید کننده معمولی است، این نوع اتصال (کانکشن) به سرورها معمولا برای جستجو و بایگانی کردن است، از همان نوعی که گوگل انجام میدهد البته مال این آقایان گویا از نوع هندلی آن هست، چون سرچ هایشان کمی طولانیتر از حد معمول است.
معمولا من به این گونه مسائل اهمیت نمیدهم، حتی از ماشینهای جستجوگر دولتی هم میآیند و نمونه برداری میکنند آن هم اهمیتی ندارد، اینکه این بار در مورد آن مینویسم به خاطر این موضوع است که کسانی که پشت این جستجوها و بایگانی کردنها هستند از مراکز قم و حومه و از دفاتر آیت اللهها هستند (The Aalul Bayt IT Center, An Islamic Shi`a site affiliated with the Office of Ayatullah al-Uzma, Qom, IRAN) به همین خاطر اطلاعات را اینجا میگذارم تا شاید آنها هم بخوانند و بدانند که ما میدانیم که دارند چه کار میکنند.
برای خنک شدن دل خودمان هم که باشد همین جا یک بیلاخی نثار آقایان میکنیم. درضمن به اطلاع آقایان برسانم که هرگاه صلاح بدانم میتوان با سه سوت جلو ورودشان را به این سرور بگیرم ولی فعلا گذاشتم بیایند بخوانند تا بلکه سواتشان بالا برود.
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
25
Jan
2006
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب مستراح سیدالاعلام و حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید هودر کانادایی دامن بركاته
اکنون که جنبش حماس دست ما را توی حنا گذاشته و دارد با اسرائیلیهای ملعون لاس خشکه میزند و از امامت آن دیار کناره گیری کرده جنابعالی را كه مزین به زیور بلاق و چه و چه و مفت خر به خدمات ارزنده به نظام مقدس جمهوری اسهالی و سرافراز به تقدیم شهدای عالی مقام میباشید، به امامت جمعهى جروزالم و حومه و نمایندگی خود در میان مردم مومن و شجاع و شهید پرور جروزالم منصوب میكنم .
اسرائیل و الخصوص جروزالم در تاريخ انقلاب دارای نقشی ویژه است و مردم هوشمند و لایق آن، برجستگیهای فراوانی را در میدان جهاد و سیاست و علم و سازندگی از خود نشان دادهاند. فراموش نکنید که طایر طیّاره همین جروزالمیها بود که ما را در سخت ترین شرایط جنگ با صدام عفلقی کمک و یاری رساند.
جوانان پرشور وانقلابى آن در همهى آزمايشهاى دشوار توانستند راه درست را هوشیارانه بیابند و آن را شجاعانه طی کنند. نام شهیدان پرآوازهى جهود مثل شارون دامن افاضاته هم اکنون در چهار گوشهى گیتی با گوش دل و جان مردم شهید پرور آشناست .
در خاتمه محشور شدن شما و حضرت حجت السلام شارون دامن افاضاته را در بهشت با حوریان بهشتی از خداوند من نان مسالت دارم.
والسلام عليكم و رحمه الله
سیدعلی گدا
24 ذی الحجه 1426
در بخش: طنز
23
Jan
2006
منبع عکس
اینکه آقایان در اغتشاشهای عراق دست داشتند بر کسی پوشیده نبود ولی اینکه امروز خودشان چنین آشکارا نقش خود را در عراق برای همه به نمایش میگذارند نشان از این دارد که آقایان در حال بازی کردن برگهای آخر بازی هستند.
در بخش: اعتراض و تظاهرات
23
Jan
2006
آقایان در خبری پس از شایعاتی در باره جابجایی حسابهای ارزی ایران، بعد از اما و اگرهای فراوان و تکذیب، مجبور شدند این امر را تایید کنند (رییسکل بانک مرکزی: حسابهای ارزی ایران به آسیای جنوب شرقی منتقل شد).
پس از تایید تازه متوجه شدند که چنین عملی چه تاثیر منفی بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت در نتیجه دوباره به میدان آمدند و همان چیزی را که قبلا تایید کرده بودند اینبار تکذیب کردند (روابط عمومی بانک مرکزی امروز بار دیگر در نمابری اعلام کرد:« این خبر که ذخایر ارزی کشور ایران به کشورهای آسیای جنوب شرقی منتقل شده تکذیب میشود.)،
غافل از اینکه این تکذیب و تاییدها خود به تنهایی قادر است هر بازار اقتصادی را به لرزه در آورد، چه رسد به اقتصاد ورشکسته ایران. آقایان هنوز بعد از 27 سال حکومت این پیش پا افتاده ترین مسئله سیاست پولی را درک نکردهاند.
حالا بعد از این ندانم کاری آقایان هم این یک خبر (غول بانکی سوییس (UBS) انجام کلیه امور تجاری با ایران را متوقف کرد) کافی است تا بازار آقایان و در نتیجه دکانشان را تخته کند.
حالا گویا ضربالمثل “قوز بالا قوز شدن” که میگویند حکایت همین وضع آقایان را دارد. مشکلات عدیدهی سیاسی بینالمللی که از قبل داشتند کم بود حالا خودشان با دست خودشان یک قوز دیگر هم گذاشتند بالای قوز قبلی.
سرمایه گذار چه ایرانی چه غیر ایرانی وقتی پول و دارایی خود را در خطر ببیند سعی در ایمن کردن آن میکند. ایمن کردن دارایی هم چیزی نیست بجز جابجا کردن آن و آن را به مکانی امن منتقل کردن.
حالا باید آقایان پس از افتضاحی که آقای احمدی نژاد بر سر بازار بورس ببار آورد، این بار باید منتظر افتضاح دوم اقتصادی خود در کمتر از 6 ماه باشند. این یکی به مراتب بدتر از اولی است زیرا مساله این بار نه تنها بازار داخلی را تحت تاثیر خواهد گذاشت بلکه بازار بینالمللی ایران را هم که با آن سروکار دارد دچار مشکل خواهد کرد.
اگر آقایان منتظر بمب و حمله نظامی یا فشار سیاسی به ایران بودند، حالا باید بدانند که تنها این دو مقوله نیست که میتوان از آنها بعنوان ابزار سرنگونی استفاده کرد، رژیم ملایان را میتوان با این گونه فشارها هم سرنگون کرد، مخصوصا برای کشوری که از قبل با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه است.
در بخش: اقتصادی
22
Jan
2006

مجتبی سمیعی نژاد ،
وبلاگ نویس ِ محبوس در زندان قزل حصار کرج ، ساعت سه و نیم امروز شنبه 1 بهمن هشتاد و چهار به همراه دو مامور محافظ و در حالی که دستبند به دست داشت اجازه یافت در امتحان آخر ترم ِ دانشگاه خود حضور یابد. وی دانشجوی رشته ی ارتباطات اجتماعی ِ دانشگاه آزاد ، واحد تهران مرکز است و به خاطر تعلل مسئولین زندان نتوانست در سه امتحان ِ نخست خود شرکت کند. مسئولین حراست دانشگاه به او اجازه ی نشستن در بین بقیه ی دانشجویان ِ امتحان دهنده را ندادند و وی را به کلاس خالی ای هدایت کردند و او با دستبند به نوشتن پاسخ سوالات ِ امتحان اش مشغول شد. سمیعی نژاد را بلافاصله بعد ازامتحان به زندان باز گرداندند. این وبلاگ نویس قرار است به همین گونه در دو امتحان ِ باقی مانده اش در تاریخ های دوم و ششم بهمن شرکت نماید. سکوت ِ رسانه های عمومی در مقابل سیر پرونده ی این وبلاگ نویس باعث شده که او یک سال و نیم در زندان ( هشتاد و هشت روز انفرادی ) ، بدون حتی یک روز مرخصی محبوس باشد. وی به خاطر توهین به مقام رهبری به دو سال حبس محکوم گشت که این حکم پس از اعتراض وی توسط دیوان عالی عدالت تائید شد. همچنین او در پرونده ی دیگری به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی به ده ماه حبس محکوم شد که این حکم پس از درخواست تجدید نظر هم اکنون به دادسرای ارشاد ارجاع یافته است و در حالت مسکوت و مسکون به سر می برد.
لطفا” اگر در بارهی مجتبی مینویسید به همین وبلاگ (
من نه منام) لینک بدهید.
در بخش: حقوق بشر