13 Mar 2010

تاریخ و فرهنگ ایرانی دارد دوباره شکوفا می‌شود

نوشته:     :::       11 پیام

فرهنگ، آیین و سنن ایرانی را قبل از انقلاب رژیم شاه با زور و زر و برنامه ریزی‌های مختلف به خورد مردم می‌داد. باور کنید قبل از انقلاب من حتی یک بار هم در مراسم چهارشنبه سوری شرکت نکرده بودم. اگر هم به سیزده بدر می‌رفتیم به این خاطر بود که شیرازی‌ها کشته و مرده پیک نیک هستند و نه تنها 13 بدر که حتی 12 بدر و 14 بدر هم اگر پا می‌داد به دل طبیعت می‌زدند. این روزها کار به جایی رسیده که اگر در این مراسم شرکت نکنی، مثل این می‌ماند که به کفر و الحاد پیوسته‌ای!
هفته‌ای که گذشت چهار پنج نفر از دوستان مدام زنگ می‌زدند و گوشزد می‌کردند که چهارشنبه سوری فراموش نشود. انگار نه انگار که بیش از 4579 کیلومتر از شیراز فاصله داریم و به همین اندازه هم از فرهنگ ایرانی!
پارسال مجبور شدم ده بیست بار برای نروژی‌هایی که از محل برگزاری چهارشنبه سوری رد می‌شدند توضیح بدهم چهارشنبه سوری چه جور جشنی است. وقتی توضیح می‌دام که آخرین چهارشنبه سال را جشن می‌گیریم، با تعجب می‌پرسیدند، مگر سال شما کی شروع می‌شود. بعد از توضیح دادن آن، مجبور می‌شدم توضیح بدهم که چرا و چگونه! خلاصه همه وقت آن شب به تدریس تاریخ و فرهنگ ایران برای نروژی‌ها گذشت. امسال تصمیم گرفتم همه مطالب در این باره را در یک جزوه دو سه صفحه‌ای چاپ کنم و همراه خودم ببرم هر کسی پرسید یک نسخه آنرا بدهم دستش.
اگر برای هیچ چیز مدیون حکومت آخوندی نباشیم این یکی را یقینا مدیون آقایان هستیم. تاریخ، فرهنگ و زبان ما را دوباره زنده کردند.
برای دهن کجی به آخوندها هم که شده! چهارشنبه سوری فراموش نشود!

11 پیام   |    |     |     

07 Mar 2010

بر درخت انگور سیب زمینی سبز نمی‌شود

نوشته:     :::       9 پیام

جوامع استبداد زده مثل همه جوامع دیگر آیینه‌ای هستند از ساختار خانواده و اجتماعات کوچکتر درون این جوامع. شما وقتی در خانواده‌ها بزر پدرسالاری را کشت می‌کنید، جامعه آن خانواده را هم به بیماری مسری استبدادی مبتلا می‌کنید. اگر جامعه ایران ِ دهه‌های سی، چهل و پنجاه را بررسی کنیم، می‌بینیم که در اکثر خانواده‌های ایرانی پدر فرمانروا بود و دیگر اعضای خانواده بردگانی بودند که بدون هیچ پرسش و پاسخی از دیکتاتور اعظم که پدر بود پیروی می‌کردند. این که می‌نویسم شامل صد در صد جامعه نمی‌شد، ولی اگر بگوییم حداقل 70 تا 80 در صد جامعه ایران اینچنین بود سخن به گزاف نگفته‌ایم.
به مرور زمان که سطح تحصیل جامعه بالا می‌رفت، از تعداد این شکل خانواده (پدرسالار) کاسته و به خانواده‌های بیشتر دموکرات افزوده می‌شد. البته این مدعا شامل شهرها و شهر نشین‌ها می‌شد، چه هنوز در دهات و شهرهای کوچکتر ریش سفیدی و مرید و مرشدی امری همه گیر بود. وقتی انقلاب 57 را نگاه می‌کنیم نباید شک کنیم که به استبداد کشیده شدن انقلاب نتیجه ساختار خانواده و جوامع کوچکتر در جامعه بزرگ ایران بود. با اینکه عده‌ای (گروه‌های پیش رو) با سیستم استبدادی پادشاهی مبارزه کردند و باعث سقوط آن شدند، ولی دیدیم که تعداد این افراد نسبت به خانواده‌های پدرسالار کم تر بود و در نتیجه این قشر پیشرو در ادامه کنترل امور ناموفق بودند و طبقات استبداد زده پدر سالار به علت کثرت تعداد، کنترل انقلاب را بدست گرفتند و آنرا به استبداد جدیدی سوق دادند.
حال پس از گذشت 30 سال و رشد شهر نشینی و افزایش گروه‌هایی که به فراگیری دانش روی آورده‌اند، به وضوح می‌توانیم ببینید و لمس کنیم که ساختار خانواده و جوامع کوچک شهر نشین و حتی در دهات بزرگتر پدیده پدر سالاری در حال ریزش است. اول به این دلیل که تعداد زنان تحصیل کرده در ایران به شدت رو به افزایش است و دوم اینکه بطور کلی روند شهر نشینی در ایران پدیده پدر سالاری را به شدت در حال محدود کردن است. همین تغییر است که باعث شده، دیگر اعضای خانواده حاضر نباشند به دستورات پدر و یا فردی که سرکرده خانواده است بی چون چرا گردن نهند و یک نوع سرکشی در حال شکل گرفتن است. همین سرکشی در خانواده را می‌توانیم در آیینه اجتماع هم مشاهده کنیم. همین روند است که دارد پایه‌های حکومت مستبد آخوندی را فرو می‌ریزد. اینکه خیال کنیم با سرکوب می‌توانیم این روند را کند کنیم واقعا در توهم هستیم. این روند دیگر قابل کنترل نیست و روز به روز که می‌گذرد ریزش ساختار استبدادی بیشتر می‌شود و ساختار دموکراتیک جایگزین آن خواهد شد. همینجا هشدار بدهم که این روند در رژیم کنونی شکل نگرفته، یک مرتبه آخوندها خیال برشان ندارد که آنها باعث این رشد و روند شده‌اند ها!! این پدیده از سالها قبل از انقلاب شروع شده بود و هنوز هم ادامه دارد و تا سرنگونی کامل استبداد بدون وقفه ادامه خواهد داشت. اینکه دختر آقای کلهر از پدر انتقاد می‌کند و به ضد انقلاب تبدیل می‌شود، اینکه فرزند عبدالحسین روح‌الامينی دبیرکل حزب عدالت و توسعه و یکی دیگر از مهره های رژیم در تظاهرات ضد رژیم شرکت می‌کند و کشته می‌شود نه بخاطر تلاش‌های شیطان بزرگ، بلکه بخاطر ریزش ساختار استبدادی پدر سالار است و اینکه فرزند حرفهای پدر پدرسالار را همین طوری کیلویی نمی‌پذیرد و بخاطر دانشی که دارد، پرسشگر می‌شود و وقتی پاسخی به پرسشگری هایش نمی‌یابد به ضد انقلاب تبدیل می‌شود. و این روند بزودی به خانواده احمدی نژاد و دیگر شرکاء هم سرایت خواهد کرد.
فرزندانتان را نگاه کنید، بعد آنها را با خودتان و دوران کودکی تان مقایسه کنید تفاوتهای فاحش را یقینا به وضوح خواهید دید.

9 پیام   |    |     |     

06 Mar 2010

جنایت بی مکافات!

نوشته:     :::       3 پیام

جالب است هرچه سعی کردند آب را گلالود کنند و فیلم دانشگاه را در دیگر مسائل حل کنند، نشد که نشد و حالا آقای بروجردی که بلا نسبت رئیس کمیسیون امنیت مجلس آخوندی هستند می‌فرماید فیلم مونتاژ است و “مونتاژ” راحت ترین کار در فیلمسازی است! گویا آقایان به راهکارهای فیلم و مونتاژ هم خیلی وارداند، البته که وارداند! خودشان 31 سال است که دارند مردم را فیلم می‌کنند! صبح تا شام کارشان این است، حداقل ما که می‌دانیم که اینها 31 سال است دارند فیلم بازی می‌کنند. جالب است بعد از اینکه مدعی می‌شوند فیلم مونتاژ است با این حال می‌روند و در مجلس آخوندی بررسی می‌کنند و باز شروع می‌کنند به فیلم بازی کردن و می‌فرمایند

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس آخوندی می‌گوید که فیلم پخش شده در شبکه بی‌بی‌سی درباره حمله 25 خرداد به کوی دانشگاه تهران در جلسه هیئت رئیسه این کمیسیون بررسی شده و حاضران بعد از تماشای این فیلم 18 دقیقه ای به این نتیجه رسیده اند که فیلم هیچ مطلب جدیدی ندارد و آنها قبل از دیدن این فیلم نیز هر آنچه در آن بود را می دانستند.

جالب است آقایان می‌فرمایند این فیلم نکته جدیدی ندارد، این بدان معنی است که آقایان از 8 ماه پیش هم می‌دانسته‌اند که مزدورانشان چه جنایاتی در دانشگاه انجام داده‌اند. باور کنید اگر چنین جنایاتی را سربازان اسرائیلی که یک ارتش خارجی اشغال گر در غزه هستند کرده بودند، دولت اسرائیل سربازانش را مجازات می‌کرد. مدام نیروهای اشغال گر عراق و افغانستان باید در برابر دادگاه‌های آمریکایی یا اروپایی پاسخگوی جنایاتی کمتر از اینها باشند، ولی در ایران نیروهای مزدور آخوندی هر بلایی می‌خواهند سر مردم خود می‌آورند و آب هم از آب تکان نمی‌خورد که هیچ، برعکس جنایتکاران را به مقام‌های بالاتر و بهتر هم ارتقاء درجه می‌دهند. عجیب نیست اگر گروهی یواش یواش دست به اسلحه ببرند و یک جنگ مسلحانه را در ایران سامان دهند. اینها فکر کرده‌اند به همین سادگی می‌توانند این همه جنایت بکنند و مکافاتی در کار نباشد!؟ یقین بدانید گرچه عده زیادی این جنایات را زیر سیبیلی در می‌کنند ولی یقین بدانید به مرور زمان عده‌ای به این نتیجه خواهند رسید که بجای کشته شدن بدون مبارزه، دست به یک مبارزه جانانه بزنند و بجای مردن این حرامزادگان را به مکافات جنایاتشان برسانند.

3 پیام   |    |     |     

01 Mar 2010

داستان سرایی‌های رژیم از ماجرای دستگیری ریگی پایانی ندارد!

نوشته:     :::       12 پیام

می‌گویند آدم دروغ گو کم حافظه است. این را حداقل رژیم دروغ و نیرنگ آخوندی به وفور به ما ثابت کرده است. در هر ماجرایی ده ها سناریوی متفاوت را به خورد مردم می‌دهند. وزیر یک چیزی می‌گوید، آخوند نماز جمعه یک چیز دیگر، وکیل مجلس یک دروغ جدید دیگر! خلاصه هر ماجرایی که در حکومت اسلامی اتفاق می‌افتد ده‌ها بلکه بعضی اوقات صدها نسخه متفاوت دارد، یک دروغ از دیگری شاخدار تر. دستگیری ریگی از همه جالب تر است. تو گویی آقایان زیاد از حد فیلم‌های جیمزباند نگاه می‌کنند، به همین خاطر قوه تخیل شان برای دروغ گفتن بسیار فعال است. بیچاره ریگی را یک بار در آسمان خلیج فارس دستگیر می‌کنند، یک بار در فرودگاه بندر عباس، یک بار بوسیله یک خانم مامور امنیتی (فاطی کماندو)، یک بار بدست سربازان گم نام امام زمان. چاخان ترین نمونه آن این داستان است بخوانید و بخندید:

منابع غيررسمي نقل كرده اند عملیات بی‎حس کردن ریگی با چنان سرعتی از سوي يكي از خانمها انجام می‎شود که فرصت هیچ واکنشی را نه به او، نه به نفر همراهش و نه به محافظانش نمی‎دهد. از آن مهمتر ريگي وقتي متوجه تغيير احوال خود ميشود كه دستبند بر دست داشته است و مأموري مراقب عدم اقدام او به خودكشي بوده است. محافظان قرقيز او حتي فرصت تغيير مكان خويش را هم پيدا نكردند. «ریگی از نحوه دستگیری‎اش بهت‎زده شده بود» این سخن را وزیر اطلاعات در جریان کنفرانس خبری‎اش به زبان آورد. خبر دستگیری ریگی، دنیا را بهت‎زده می‎کند.

منبع سایت پرچم وابسته به مموتی
اول پاراگراف منابع غیر رسمی این خبر را بازگو کرده‌اند، ولی یک مرتبه آخر همان پاراگراف دروغ گو چنان کم حافظه می‌شود که همین خبر را در آخر پاراگراف از قول وزیر اطلاعات نقل می‌کند. خدا بدهد قوت به این سربازان گمان امام زمان کم حافظه. کم حافظه گی تا این اندازه!؟ بابا می‌خواستی این سوتی را در چهار پنج پاراگراف پایین تر بدهی تا شاید خواننده هم مثل شما کم حافظه باشد و یادش برود چند پاراگراف پیشتر چه خوانده!! فکر نکنید این خبر فقط در این سایت منعکس شده ها! باور کنید اگر واژه های این خبر را با گوگل جستجو کنید می‌بینید همه سایت‌های ریز و درشت رژیم همین مهملات را به خورد ملت داده‌اند در این چند روز.
حالا برای اینکه داستان شیرین دروغگویی آقایان تکمیل شود، شو تلویزیونی آنرا هم ببینید و بخندید. باور کنید مرغ پخته هم از این شامورتی بازی‌های رژیم به قهقهه می‌افتد، من و شما که جای خود داریم.

12 پیام   |    |     |     

26 Feb 2010

مذاکرات محرمانه سید علی رهبر با عبدالمالک ریگی!

نوشته:     :::       13 پیام

پس از نمایش‌های تلویزیونی رژیم با هنرپیشگی ریگی، دو مامور دارند ریگی را برای اعدام می‌برند.
ریگی به مامور همراه: می‌خوام با خود رهبر قبل از مردن صحبت کنم.
مامور با پوزخند: خواب دیدی خیر باشه! فکر کردی رهبر بیکاره با تو حرف بزنه؟
ریگی: اون چیزی که من می‌خوام بهش بگم یقینا وقتشو داره!
مامور: چی می‌خوای بهش بگی!؟
ریگی: باید به خودش بگم
مامور تلفن همراهش رو در میاره شماره آقا رو می‌گیره.
مامور: آقا! ریگی می‌خواد با شما صحبت کنه!
سید علی: گه خورده ببرید دارش بزنید.
ریگی می‌پره نزدیک تلفن،
توی گوشی: آقا جنس افغان درجه یک از افغانستان براتون سوغات آوردیم!
سید علی به مامور: این پدرسگ رو بیار ببینم حرف حسابش چی چی هست!
پ.ن.:
خبر رسید جنس افغان درجه یک را رهبر دارد استفاده می‌کند!
فتوا برای سگ راهنما!
از یک کشور اسلامی بودن هم توی این مملکت کفار برای ما شده دردسر! بعضی وقتها نروژی‌ها اگر سئوالهایی در باره مسائل اسلامی داشته باشند می‌آیند سراغ حقیر! خیال می‌کنند من هم می‌توانم فتوا صادر کنم و بر مسائل اسلامی اشراف دارم! خانمی نروژی دیروز می‌پرسید، راستی نابینایان در ایران چکار می‌کنند، سگ راهنما دارند یا در اسلام سگ راهنما هم ممنوع هست!؟ گویا این خانم یک مطلبی را روی نت خوانده بود در باره اینکه یک راننده تاکسی مسلمان از سوار کردن یک سگ راهنما همراه یک خانم نابینا خودداری کرده بود.
گفتم والله تا اونجایی که من یادم میاد 31 سال پیش که در ایران بودم سگ راهنما برای نابینایان ندیده بودم، حالا در حکومت اسلامی را نمی‌دانم. ولی تا آنجایی که می دانم آقای رئیس جمهور از آقا فتوا گرفته و برای خودش از آلمان سگ محافظ وارد کرده. حالا اگر شما اطلاعاتی در این باره دارید حقیر را هم باخبر کنید، تا فتوای آنرا برای این خانم کافر نروژی صادر کنم!
گاهی اوقات فکر می‌کنم شاید بد نباشد روی سینه لباسهایم این جمله را بنویسم تا از شر این گونه سوالهای بی ربط خلاص بشم:

I am not a muslim, I’m actually fucking islam

روی نت هرچی گشتم چیز بدرد بخوری پیدا نکردم، یکی دوتا لینک پیدا کردم که در زیر می‌بینید:
سگهاى راهنما براى نابينايان
کانون فانوس دانشگاه شیراز
نابينايي و کمک سگ های راهنما

13 پیام   |    |     |     

25 Feb 2010

ترور چیست تروریست کیست؟

نوشته:     :::       3 پیام

یک توضیح: بنا نبود به حکومت آخوندی اجازه دهیم با مطرح کردن مساله ریگی اخبار دیگر را تحت الشعاع قرار بدهد! ولی چه می‌توان کرد قدرت رسانه‌ای رژیم بیشتر از ماست، پس باید از این مساله استفاده بهینه کرد و در مقابل حیله‌های حکومت آخوندی ضد حیله‌ای زد و با بدل زدن به رفتار حکومت آثار این حیله را کم و خنثی کرد.
واژه ترور به معنی ایجاد وحشت است، واژه تروریست هم به معنی کسی است که ایجاد وحشت می‌کند. همه اینها هم برای این است که فردی یا گروهی که ایجاد وحشت می‌کند به این وسیله می‌خواهد به اهدافی برسد.
اگر این معانی را بپذیریم می‌توانیم به راحتی بپذیریم که مشکل اصلی سیاسی امروز ایران حکومت آخوندی است، این دولت اسلامی ایران است که بزرگترین و گردن کلفت ترین ایجاد کننده وحشت و تروریست ترین است.
حالا بیایید برای خود تصویری واقع بینانه تر از این ماجرا ترسیم کنیم.
حکومتی داریم که همه ابزار سرکوب و ترور را در اختیار دارد. سرکوب و آزار و ایجاد ترور در جامعه به حدی می‌رسد که وضع استیصال بر جامعه مستولی می‌شود و اکثریت جامعه به شکلی به انفعال کشیده می‌شوند. همه راه‌های اعتراض صلح جویانه بسته می‌شود، کوچکترین مخالفتی با دستگاه حکومتی به سختی سرکوب می‌شود. اکثریت جامعه مورد تعرض قرار گرفته، سرکوب شده، حقوق اولیه‌اش پایمال شده، هیچ راه نجاتی هم وجود ندارد. در چنین شرایطی گروهی که دیگر برای خود هیچ راه مبارزه و مخالفت مدنی را میسر نمی‌بیند دست به مقابله به مثل می‌زند و با ایجاد گروه چریکی به مبارزه مسلحانه با حکومت بر می‌خیزد. آیا این گروه هم تروریست است. در معنی واژه ترور هیچ تردیدی نیست، این گروه هم یک گروه تروریستی است، ولی یک گروه تروریستی که از مشروعیت برخوردار است، مشروعیتی که به علت سرکوبگری رژیم بدست آمده. گروه تروریستی که وحشت را بجای اینکه در دل مردم بیگناه ایجاد کند در دل نیروهای حکومت سرکوبگر ایجاد می‌کند و نیروهای رژیم را از میان بر می‌دارد. آیا به نظر شما ترور پیشین که تعداد زیادی از مزدوران رژیم را به درک واصل کرد عمل ناشایستی بود!؟ آیا شما از این ترور خوشحال نشدید که تعداد زیادی از پاسداران خونخوار رژیم به درک واصل شدند!؟
چنین گروهی در اغلب موارد مورد حمایت و سمپادتی مردم نیز واقع می‌شود. مشکل گروه‌های چریکی از آنجا آغاز می‌شود که این گروه‌ها از ایده آل ها فاصله می‌گیرند و از عقلانیت دور می‌شوند، با نیروهای خارجی همکاری می‌کنند و ننگ سرسپردگی را برای خود می‌خرند. اگر گروه‌های چریکی از ابزار مشروع برای مبارزه خود استفاده کنند و در راه مبارزه به جان و مال انسانهای بی گناه تعرض نکنند، بسیار سریع محبوب مردم خواهند شد و راه مبارزه شان هموار تر خواهد شد. اگر بخواهیم گروه‌های چریکی درگیر در مساله ایران امروز را بررسی کنیم می‌بینیم که اکثر این گروه‌ها در دو زمینه راه خطا پیموده‌اند، اولین خطا همکاری با نیروهای خارجی است و دومین خطا آسیب رساندن به انسان‌های بیگناه است.
گرفتار شدن ریگی رهبر جندالله در تور اطلاعاتی رژیم، نشان از این اشتباه دارد. گروه ریگی وابستگی‌هایی به دولت‌های بیگانه داشته که باعث شد در مراودات سیاسی او و گروهش را به حراج بگذارند، حالا فرق نمی‌کند دولتی که او را فروخته پاکستان بوده یا آمریکا.
ممکن است عده‌ای بر این عقیده باشند که اصولا راه رسیدن به دموکراسی با مبارزه مسلحانه میسر نمی‌شود! در پاسخ به این ادعا کافی است به نمونه‌های بارز بعضی از دموکراسی‌های موجود اشاره نمود که از راه مبارزه مسلحانه به این مهم دست یافته‌اند. اخیر ترین نمونه، کنگره ملی آفریقا (ANC) است، که با مبارزه مدنی همراه با مبارزه مسلحانه موفق شد ملت آفریقای جنوبی را به دموکراسی برساند. فراموش نکنید که اکثر کشورهای اروپایی در دوران جنگ جهانی دوم دولت‌های مشروع خود را از دست دادند و بجای آن گرفتار دولت‌هایی خودکامه و دست نشانده شدند. در اکثر این کشورها گروه‌های آزادی بخش (تروریست) با ضربه زدن به دولت‌های دست نشانده آلمان، موفق شدند همراه و همگام با جنگ نیروهای متفقین شر نازیسم و فاشیسم را از سر اروپا کم کنند. اکثر کشورهای اروپایی نیروهای پارتیزان و چریکی در داخل خود پرورش دادند و همگام با جنگ به مبارزه با رژیم‌های موجود پرداختند.
اگر بخواهیم این حکومت را سرنگون کنیم باید با روش‌هایی در دل دست اندرکاران آن ترس و وحشت ایجاد کنیم، در غیر این صورت آنها به هیچ عنوان حاضر به ترک صندلی‌های قدرت نخواهند بود. برای ایجاد ترس کافی در ارکان رژیم راه دیگری به ذهن من نمی‌رسد، مگر اینکه عده‌ای بخواهند به سبک آلفرد هیچکاک در دل ارکان سرکوبگر رژیم وحشت ایجاد کنند! فراموش نکنید! وقتی که روز عاشورا مردم تهران تقریبا شهر را در کنترل خود در آوردند، تنها با کتک زدن نیروهای سرکوبگر موفق به این کار شدند نه با روشها مسالمت آمیز. این رژیم با روش‌های مسالمت آمیز قابل سرنگون کردن نیست.
در همین زمینه: زنده باد ساندیس که همه جا بکار می‌آید.

3 پیام   |    |     |     

23 Feb 2010

بازی‌های سیاسی

نوشته:     :::       9 پیام

عجب داستان جالبی است! عبدالمالک ریگی دستگیر شد! به همین سادگی!؟ من در عجب‌ام که چطور هست که مدتی است از عبدالمالک ریگی خبری نبود! در تمام این مدت بعد از انتخابات که رژیم نزدیک به سرنگونی بود، هیچ سرو صدایی اطراف عبدالمالک ریگی نبود!؟ حالا یک مرتبه سرو کله او پیدا می‌شود! آن هم دست بسته در دستان وزارت اطلاعات رژیم!؟
راستی این خبر دستگیری ریگی قرار نبوده سایه‌ای روی این خبر بیندازد؟ چرا در کمتر از چند ساعت که فیلم وحشیانه سرکوب در دانشگاه تهران بوسیله بی‌بی‌سی فارسی نمایش داده می‌شود، یک مرتبه سرو کله عبدالمالک ریگی پیدا می‌شود!؟
یک سوال دیگر، این فیلم کوی دانشگاه را چه کسانی از درون تنگ ترین دالانهای قدرت در جمهوری آخوندی به بیرون فرستاده بودند!؟
قرار است پشت پرده عده‌ای قربانی شوند؟!
پ.ن.:
برای اینکه کلاه سرمان نگذارند! برای اینکه خبر را با خبری دیگر از دید جامعه مخفی نکنند، برای اینکه خون سرفراز ترین فرزندان ایران زمین بیهوده بر زمین ریخته نشده باشد، ویدئو را برای همه دنیا بفرستید، نگذارید تا سرنگونی این رژیم این تصاویر از خاطره ها برود.

9 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی