Mar 07 2010
بر درخت انگور سیب زمینی سبز نمیشود
جوامع استبداد زده مثل همه جوامع دیگر آیینهای هستند از ساختار خانواده و اجتماعات کوچکتر درون این جوامع. شما وقتی در خانوادهها بزر پدرسالاری را کشت میکنید، جامعه آن خانواده را هم به بیماری مسری استبدادی مبتلا میکنید. اگر جامعه ایران ِ دهههای سی، چهل و پنجاه را بررسی کنیم، میبینیم که در اکثر خانوادههای ایرانی پدر فرمانروا بود و دیگر اعضای خانواده بردگانی بودند که بدون هیچ پرسش و پاسخی از دیکتاتور اعظم که پدر بود پیروی میکردند. این که مینویسم شامل صد در صد جامعه نمیشد، ولی اگر بگوییم حداقل 70 تا 80 در صد جامعه ایران اینچنین بود سخن به گزاف نگفتهایم.
به مرور زمان که سطح تحصیل جامعه بالا میرفت، از تعداد این شکل خانواده (پدرسالار) کاسته و به خانوادههای بیشتر دموکرات افزوده میشد. البته این مدعا شامل شهرها و شهر نشینها میشد، چه هنوز در دهات و شهرهای کوچکتر ریش سفیدی و مرید و مرشدی امری همه گیر بود. وقتی انقلاب 57 را نگاه میکنیم نباید شک کنیم که به استبداد کشیده شدن انقلاب نتیجه ساختار خانواده و جوامع کوچکتر در جامعه بزرگ ایران بود. با اینکه عدهای (گروههای پیش رو) با سیستم استبدادی پادشاهی مبارزه کردند و باعث سقوط آن شدند، ولی دیدیم که تعداد این افراد نسبت به خانوادههای پدرسالار کم تر بود و در نتیجه این قشر پیشرو در ادامه کنترل امور ناموفق بودند و طبقات استبداد زده پدر سالار به علت کثرت تعداد، کنترل انقلاب را بدست گرفتند و آنرا به استبداد جدیدی سوق دادند.
حال پس از گذشت 30 سال و رشد شهر نشینی و افزایش گروههایی که به فراگیری دانش روی آوردهاند، به وضوح میتوانیم ببینید و لمس کنیم که ساختار خانواده و جوامع کوچک شهر نشین و حتی در دهات بزرگتر پدیده پدر سالاری در حال ریزش است. اول به این دلیل که تعداد زنان تحصیل کرده در ایران به شدت رو به افزایش است و دوم اینکه بطور کلی روند شهر نشینی در ایران پدیده پدر سالاری را به شدت در حال محدود کردن است. همین تغییر است که باعث شده، دیگر اعضای خانواده حاضر نباشند به دستورات پدر و یا فردی که سرکرده خانواده است بی چون چرا گردن نهند و یک نوع سرکشی در حال شکل گرفتن است. همین سرکشی در خانواده را میتوانیم در آیینه اجتماع هم مشاهده کنیم. همین روند است که دارد پایههای حکومت مستبد آخوندی را فرو میریزد. اینکه خیال کنیم با سرکوب میتوانیم این روند را کند کنیم واقعا در توهم هستیم. این روند دیگر قابل کنترل نیست و روز به روز که میگذرد ریزش ساختار استبدادی بیشتر میشود و ساختار دموکراتیک جایگزین آن خواهد شد. همینجا هشدار بدهم که این روند در رژیم کنونی شکل نگرفته، یک مرتبه آخوندها خیال برشان ندارد که آنها باعث این رشد و روند شدهاند ها!! این پدیده از سالها قبل از انقلاب شروع شده بود و هنوز هم ادامه دارد و تا سرنگونی کامل استبداد بدون وقفه ادامه خواهد داشت. اینکه دختر آقای کلهر از پدر انتقاد میکند و به ضد انقلاب تبدیل میشود، اینکه فرزند عبدالحسین روحالامينی دبیرکل حزب عدالت و توسعه و یکی دیگر از مهره های رژیم در تظاهرات ضد رژیم شرکت میکند و کشته میشود نه بخاطر تلاشهای شیطان بزرگ، بلکه بخاطر ریزش ساختار استبدادی پدر سالار است و اینکه فرزند حرفهای پدر پدرسالار را همین طوری کیلویی نمیپذیرد و بخاطر دانشی که دارد، پرسشگر میشود و وقتی پاسخی به پرسشگری هایش نمییابد به ضد انقلاب تبدیل میشود. و این روند بزودی به خانواده احمدی نژاد و دیگر شرکاء هم سرایت خواهد کرد.
فرزندانتان را نگاه کنید، بعد آنها را با خودتان و دوران کودکی تان مقایسه کنید تفاوتهای فاحش را یقینا به وضوح خواهید دید.
9 پیام |
این حرفتان بسیار دقیق و درست است. نتیجه این ارتقا فرهنگی، آزاد شدن زنان از بند این قساوت چندین قرن زورخوری و ستم کشیدن و نا برابریهای اجتماعی است. تا زنان ایران آزاد نشوند نمیتوان از این جامعه انتظار پیشرفت داشت. باید همه ما ، و یکایک سلولهایمان این برابری را قبول کند. و نه تنها در حرف، بلکه در عمل هم. گوشزد و تحلیل بسیار خوب و بجایی بود حسن آقا.
من هم با شما کاملا موافقم حسن آقا.
اولين شكل برده داري با برده شدن پنهان زنان و فرزندان بدست مردان و درون خانواده پديدار گشت
در رابطه با مسئله زن نقش اسلام گوياتر از آنست كه نيازي به تعميق و حلاجي گسترده داشته باشد. زن آن موجودي است كه به اعتقاد مبد ع اولي اسلام يعني محمد، مي بايست فقط به او سوره نور و نخ ريسي را آموخت، زن آن موجودي است كه به اعتقاد ششمين پيشواي شيعه اش، در صورت عقيم و نازا بودن ارزشش از گليم مندرس و پاره جلو آستان كمتر است، زن آن موجودي است كه مطلقاً نمي تواند داراي استقلال اقتصادي باشد. رهبران مذهب اسلام از همان زمان پيدايش اين مذهب اين زيركي را داشته اند كه با استقلال اقتصادي زنان، سهمگين ترين ضربات بر مباني بردگي زن وارد خواهد شد و اين امر آغازي است بر اضمحلال كليه وجوه ناظر بر برده بودن زن! چنين جنايتي در تاريخ همواره بوسيله مذهب توجيه گشته و تحكيم شده است.
و بالاخره زن بلحاظ اجتماعي، از ديد بسياري از مذاهب از جمله اسلام نقشي جز نقش شيطان نداشته است. با “شيطان خطاب كردن” او، و با عدم تحقق و رسميت يافتن حقوق اوليه اوست كه ميتوان وي را از جامعه بركنار و در خلوتگاه مرد محبوسش نمود. زن در اسلام مي بايست هميشه تحت قيموميت يك مرد بعنوان پدر، برادر يا شوهر و حداكثر حاكم شرع كه وي نيز مرد است، قرار داشته باشد.از صدر تا ذيل ريزه خواران مسلمان استثمار، زن ناقص الخلقه مستحق انجام فعاليت هاي مستقل سياسي، اجتماعي و اقتصادي نيست!!زنان ستمديده براي كسب رهائي مي بايد خود پا به صحنه نبرد انقلابي گذارند؛ آنها به تجربه نشان داده اند كه ظرفيت انقلابي عظيمي براي قبول مسئوليت هاي بيشتر در مبارزه با جمهوري اسلامي و مناسبات مردسالارانه حاكم دارند.
در زمینه ساختار شکنی حق با شماست ولی ما ایرانیها به عقیده من از درون و ذاتا دیکتاتور هستیم.خود زنی نمیکنم و شاید به موضوع مربوط نیست اما به تاریخ هم که نگاه کنیم همیشه شکست خوردیم چون خائنها و جاه طلبهای ما بیشتر از دشمن بوده.
خوب بود دادا.
ولی من گمون می کنم یه کم زنانه شدن جهان امروز (زنانه به معنای نا خوبش، شایدهم لغتش خوب نباشه اصلا)بخاطر اینه که زنها با انعطاف تر و ساده تر خیلی چیزها رو قبول می کنند بویژه در لایه های پایینی و میانی سازمانهای اجتماعی، اداری، اقتصادی و سیاسی. برای همینه که هنوز زنان خیلی براشون آسون نیست که رده های بالای سازمانهای مذکور رو بدست بیارن.
یه کم هم در این کلمه مردسالاری اغراق شده. چون من هر چی دور و بر خودم رو در خانواده ها نگاه می کنم چیز زیادی از مرد بعنوان سالار نمی بینم. اصولا این مردسالاری بیشتر از اینکه از فرهنگ ایرانی ما باشه از مختصات اسلام است. یعنی اگر اسلام را از جامعه ایران حذف کنی شاید کمتر مردی در جهان به لیبرالی مردهای ایرانی باشه.
ما توی محلمون شاید 2-3 نفر داشته باشیم که این خصوصیت غلبه نرینگی رو داشته باشن، تازه همه به این 2-3 تا به چشم دیوونه نگاه می کنن تا آدم و مرد، حتی بابا بزرگ من که سواد هم نداره و 88 سالشه.
این چیزی که شما بهش می گی مردسالاری و من بهش می گم “نرسالاری” (چون هنوز تو محل ما که پایین های شهره این کلمه خیلی معنی داره) بیشتر نتیجه اسلام سالاریه و اگه اسلام به امید خود خدای محمد ((-؛) بره از این مملکت یا از سیاست جدا بشه، من مطمئنم از بهترین کشورهای دنیا برای زندگی زنان و برای رشد دموکراسی خواهیم بود.
آقا safarali منظور من دوران قبل از ان قلاب بود وگرنه این روزها که داریم نتیجه سقوط پدرسالاری رو توی ایران می بینیم.
سلام حسن آقو. نصرت گپه را یادت میاد؟ همونی که جلو گاراژ تی بی تی مینشست.
حسن آقا گرامی
با درود و تشکر از بابت پاسخ و راهنمائی، خواهش ديگری دارم.
چندی پيش در ستون خبرهای سايتت (ستون سمت چب) لينکی بود ازيو تيوپ که مربوط به برخی از افاضات “رهبر” در مورد “حادثهء” کوی دانشگاه، و نيز همراه با ياوه گوئی های يکی ديگر از جناياتکاران رژيم بود (اسم نحسش را نميدانم). اين يکی فحوای کلامش اين بود که چون “رهبر” آيت الله است و آيت الله (شما بخوانيد بوق الله) کسی است که حرف خدا را ميزند. پس وقتی که “رهبر” گفت نتيجهء انتخابات درست بوده است اين عين اين است که خود خدا اين را گفته باشد و بنا براين بايد همه اين را می پذيرفتند …
متاسفانه من اين فيلم را چون وقت نداشتم نتوانستم تا آخر ببينم و وقتی توانستم دوباره سر بزنم که ديگر آن لينک در سايتت نبود.
خواهش ميکنم اگر ممکن است لينک آن فيلم را همین جا بنويس. مزيد بر تشکر خواهد بود. پيروز باشی.
این هم لینک فیلم مربوطه
http://news10.hasanagha.org/?p=692
درورد بر خسن آقای عزیز. با این مطلبت صددرصد موافقم. نه تنها جامعه ما بلکه هر جامعه ای آینه افراد آن جامعه است. به همین دلیلم تو کشورهای دموکرات، هر فرد خود دموکرات است. در ایران امروز هم درسته پدرسالاری کم شده ولی جاشو زن سالاری گرفته! تو خیلی خانواده ها دیدم که مامانه از خامنه ای بدتره! خدا به خیر کنه سیستم بعدی ایران رو! نوروزت خجسته دوست خوب