10
May
2011
در خبری میخوانیم:
پرونده مشایی و بقایی به کمیسیون اصل 90 رفت
قبل از خواندن خبر به خودم میگویم حتما چنان پرونده ای برای آقایان دست و پا کردهاند که میخواهند با بردن آن به کمیسیون اصل نود نسل این دو را برچینند!
خبر را میخوانم، از اول تا آخر تکرار مکررات آن هم تکرار جملات غیر حقوقی، بیشتر شکمی و از روی باد معده! وقتی نام و شغل و حرفه شکایت کننده را میخوانم تازه دوزاریم میافتد که این دعوا هم دعوایی سیاسی بیش نیست، که یک آخوند قصد دارد با شامورتی بازی، رمالی و جنگیری دو جن گیر و رمال دیگر را قلع و قمع کند!
کل گناه مشایی و بقایی در این کیفر خواست خلاصه میشود به اینکه این دو باید ثابت کنند که “چه کسی هستند و از کجا آمدهاند و چقدر سابقه جبهه و آزادگی و جانبازی و ایثارگری دارند”
جل الخالق! یکی نیست به این مردک الدنگ شامورتی باز بگوید، آخه بیچاره اگر قرار بشود در آن مملکت فقط جنگ رفتهها صاحب پست و مقام بشوند که اول از همه خود رهبر معظم لنگش در هوا خواهد بود! وای بر احوال آن ملت!
تازه بیشتر آنها که به جبهه رفتند این روزها یا بازنشسته شدهاند یا بزودی خواهند شد! از این هم اگر بگذریم تازه مگر آنهایی که به قول شما ایثارگر جنگ بودهاند چند درصدشان واقعا ایثارگر بودهاند و چند درصد از آنها مثل شما برای نان و آب به جبهه رفته بودند و حالا گیرم از سر بدشانسی بدست نیروهای صدام اسیر شدند و گرفتار تا آخر جنگ! در عمل من کسی را بنام ایثارگر در بین شما مفت خوران و زالو صفتان نمیبینیم برادر! پس زیاد به پروپای مشایی و آن یکی دیگر جنگیر نپیچ که جملگی از یک قماش هستید و به قول معروف:
گر حکم شود که مست گیرند *** در شهر هر آنکه هست گیرند
تو گویی که جن گیری و رمالی چنان گریبان حکومت را گفته که همگی جن زده و در نتیجه به هذیان گویی گرفتار شدهاند!
ببینید زنده یاد بیژن مفید سالها قبل از انقلاب جن را زیر عبای ملا دیده بود و ما از همه جا بیخبران هنوز آنرا ندیدهایم! جن زیر عبای ملا را میگویم!
برچسبها: بقایی, جنگیر, درگیری جناحی, رحیم مشایی, رمال, سیاسی, ملای حیلهگر
در بخش: اسلام و مسلمین, ملای حیلهگر
06
May
2011
در خبرها آمده است که حکومتیان برای چسبیدن به قدرت، جن گیر و رمال استخدام کردهاند! جلل الخالق مگر تا امروز حکومت از این شگردها برای تحمیق استفاده نمیکرده، که امروز اتفاق خارقالعادهای افتاده باشد!؟
یادتان رفته قبل از انقلاب به کمک جن گیر و رمالهای مقیم لندن عکس امام را در ماه نشانتان دادند!؟ دوران جنگ را چه!؟ آن دوران را هم فراموش کردهاید!؟ یادتان رفته در دوران جنگ امام زمان سوار بر اسب سفید به کمک رزمندگان غیور اسلام میآمد!؟ آن هم نه یکی و نه دوتا، بلکه دهها از این امام زمانهای قلابی را صدام دستگیر کرد تا اینکه این شامورتی بازی متوقف شد!
چرا راه دور برویم مگر در همین دوران خودمان، چاه مستراح را تبدیل نکردهاند به چاه جادویی! همان چاه جمکران را میگویم همان که تبدیل شده با ماشین پول سازی و تحمیق برای حکومت، و ملت از همه جا بی خبر هم بازیچه این بازی رمالی و جنگیری.
باور کنید گمان میکردم که دوران جن گیری و رمالی دیگر سپری شده! عجب ملت عقب افتادهای هستیم ما که شارلاتانهایی مثل احمدی نژاد و مشایی امروز در قرن بیست و یکم هم میتوانند با این ابزار بچه گانه ملتی را سرکار بگذارند!
باور بفرمایید با این وضعی که من میبینم لیاقت ملت ایران نه تنها دموکراسی نیست که حتی این حکومت هم از سر آن ملت زیاد است.
برای رسیدن به دموکراسی اول باید ملت را چنان آگاه کرد که با طناب جن گیر و رمال درون چاه نرود! آنگاه میتوان امید داشت که دموکراسی نصیب ما هم بشود تا آن زمان فعلا به همین حکومت جن گیر و رمال دل خوش کنید بهتر است!
خنده دار نیست میبینیم همان ها که با هزار شامورتی بازی، تقلب و کلک، یکی یک عدد مدرک دکترا برای خود دست و پا کردهاند، همانها امروز هم برای اینکه جایگاه قدرت خود را مستحکم تر کنند در جامه رمال و جن گیر هم ظاهر میشوند. شاید بد نباشد دانشگاههای ایران در کنار علوم جدیده علوم قدیمه از آن جمله جن گیری و رمالی را هم در دورههای دکترای خود بگنجانند تا این دکتر رمالهای ما مجبور نشوند به هند و چین و ماچین برای بدست آوردن دکترای جنگیری سفر کنند.
برچسبها: احمدی نژاد, اسلام, اسلامی, جنگیر, دولت, رحیم مشایی, رمال, طنز, مسلمین, ملای حیلهگر
در بخش: اجتماعی, اسلام و مسلمین, سیاسی, ملای حیلهگر, نقد اسلام
28
Apr
2011
در مملکتی که در بین سیاستمداران از شعور و ادراک و فهم خبری نباشد، قانونگذار هم به این سبک قانون وضع می کند!
سخنگوی شورای نگهبان از موافقت با طرح الزام داوطلبان نمایندگی مجلس به ارائه مدرک کارشناسی کارشناسی ارشد خبر داد. طرحی که به گفته منتقدان، حق «انتخاب شدن» شهروندان ایرانی را بیش از پیش محدود میسازد.
منبع: بیبیسی
هنوز در هیچ کشور پیشرفته دموکراتیکی ندیده و نه شنیدهام که چنین قوانینی وضع کرده باشند، یا حتی به مخیله نمایندگان آن کشور هم گذشته باشد که چنین قوانینی را پیشنهاد داده باشند!
اینگونه قوانین با ماهیت خود تناقض دارند. اینگونه قوانین از درونشان تناقض فوران میکند.
بطور کلی و اصولی هر انسان عاقل و بالغی باید حق داشته باشد هر آن کسی را که خواست به وکالت خود برگزیند. این به آن معنی است که هیچ کس حق ندارد حق انتخاب من و شما را محدود کند. فرقی نمیکند که وکالت برای یک کار حقوقی باشد یا وکالت مجلس یا وکالت طویلهای بنام مجلس شورای اسلامی، در عمل هیچ فرقی نمیکند، هر انسانی حق دارد وکالت را به کسی بدهد که خود صلاح میداند، حالا فرقی نمیکند طرف بی سواد باشد یا ده دوازده تا دکترا داشته باشد. مساله مساله سواد داشتن یا نداشتن نیست، مساله “اعتماد” است. یعنی که شما یا به کسی اعتماد میکنید یا نمیکنید در نتیجه بر اساس این اعتماد یا عدم اعتماد تصمیم میگیرید که آن شخص را به وکالت خود بر گزینید یا نه!
البته در مملکتی که رئیس دولتاش حق نداشته باشد یک وزیر را جابجا کند، نباید توقع داشت که مردم عادی حق داشته باشند وکالت مجلس را به آن کس که بخواهند بدهند.
برچسبها: اعتماد, انتخاب, سیاسی, مجلس, نماینده
در بخش: انتخاباتی, سیاسی
25
Apr
2011
سید علی خامنهای میفرماید: “در قضیه اخیر هم که چندان مهم نیست، احساس شد از مصلحت بزرگی غفلت شده است.”
اگر قضیه مهم نیست! چطور میتوان آنرا مصلحت بزرگی دانست که از آن غفلت شده!؟
کسی هست بتواند جفنگیات رهبر بنگی را برای ما ترجمه کند!؟ بما بگویید چطور یک چیزی که مهم نیست یک مرتبه در همان جمله چند واژه آن طرف تر مصلحت بزرگی میشود!؟
از همه مهم تر اینکه، چطور میتوان رابطه سید خراسانی و شعیب بن صالح را بخاطر چیزی به این پیش پا افتادگی بهم زد!؟
برچسبها: درگیری جناحی, سیاسی, سیدعلی خامنهای
در بخش: سیاسی, طنز
20
Apr
2011
احمدی نژاد همان که در مراسم تنفیذ اولین دوره ریاست جمهوریاش دست سید علی را بوسید و او هم چنان خر شد که در دور بعد همه سرمایه سیاسیاش را گذاشت روی این اسب چموش!
دوران نوجوانی بچه سرتقی توی کوچه ما بود که صدای همه را در آورده بود. این بچه پررو هر وقت پدر یا برادر بزرگترش اطرافش بودند پدر همه را در میآورد، ولی هر وقت تنها بود مثل موش مرده موس موس میکرد! چهره مافنگیاش هنوز از یادم نرفته، آخه همیشه مف اش تا توی دهانش آویزان بود. خلاصه آدمی بود ترحم برانگیز! وقتی احمدی نژاد را میبینم یادم به او میافتد. انسانهایی که هیچ پشتوانهای ندارد و هیچ قدرتی و هیچ ثروتی تنها موقع شناسند و میدانند چه موقعی گل را وارد دروازه کنند! این جور جانوران دو پا همه عمرشان در انتظار میگذرد، در انتظار موقعی که دروازه بدون دروازه بان شد و آنها در کمال وقاحت بدون هیچ دوندگی و تلاشی گل پیروزی را وارد دروازه کنند! احمدی نژاد آن روز که دست سید علی را بوسید در دلش گفت: چنان بلایی سرت بیاورم که در تاریخ بنویسند!
بیچاره مفلوک سید علی که این روزها شده چوب دو سر گهی از این طرف احمدی نژاد برایش خط و نشان میکشد و برخلاف حکم حکومتی او حیدر مصلحی را میفرستد برود دنبال نخود سیاه و آن طرف هم که یا در حصر اند و یا در زندان در نتیجه آن جناح هم به خون آسید علی آقا تشنه. جناح احمدی نژاد حالا که به قول معروف خرش از پل گذشته دیگر برای آسید علی آقا تره هم خورد نمیکند.
جالب است که در این نامه سیدعلی میخواهد بدون پرداخت هزینه احمدی نژاد را مجبور به ابقاء حیدر مصلحی کند و در این خبر هم گویا بچه سرتق سیاست ایران حاضر نیست بدون هزینه این حکم را بپذیرد.
احمدی نژاد میداند که براساس قانون اساسی رئیس جمهور میتواند وزرا را جابجا کند، برکنار کند و الخ. هر چه باشد اوست که رئیس دولت است. ولی تو گویی سیدعلی زیربار نمیرود و میخواهد مصلحی را زورچپان کند به سخنی دیگر اینجا هم می خواهد نقش قادر مطلق را بازی کند.
زنده باد احمدی نژاد که با این کارش زد توی پوز جانشین خدا بر روی زمین!
برچسبها: احمدی نژاد, امنیتی, حیدر مصلحی, درگیری جناحی, سیاسی, سیدعلی خامنهای
در بخش: سیاسی
14
Apr
2011
داستان ملانصرالدین و بریدن شاخهای که رویش نشسته بود را که میدانید!
این داستان ملانصرالدین شده حکایت امروز آخوندها و ماجرای ظهور غریب الوقوع امام دروغین زمان با همیاری و همکاری سید علی چلاق به عنوان سید خراسانی و احمدی نژاد در نقش شعیب بن صالح دست بز!
یادشان رفته که تا زمانی که آن مجهول الهویه در غیبت است اینها می توانند از قدرت او بهرمند شوند و رابط باشند و وقتی که آن فلک زده ظهور کند دیگر برای آقایان کسی تره هم خورد نمیکند. حالا باید از آخوندها پرسید از چه جهت دست به این بازی باخت باخت زدهاند!
به گمانم که حضرات ملا چنان مست قدرت شدهاند که نمیفهمند دارند شاخه درخت معروف را میبرند، یا اینکه میدانند ولی کار به جایی رسیده که فهمیدهاند که دیگر راه بازگشت ندارند در نتیجه بازی باخت باخت را میخواهند تا آخر ادامه دهند.
لوران باگبو هم گمان میبرد می تواند بر شاخه دموکراسی بنشیند و آنرا ببرد ولی زود درک کرد که سقوط اجتناب ناپذیر است. معمر خان قذافی هم بر همین گمان اشتباه بود، ولی زود دوزاری اش افتاد. آخوندهای ما اما گویا مغز خر خوردهاند و هنوز بر این گمان هستند که میتوان بر شاخهای نشست و همان شاخه را برید.
یكی بر سر شاخ بن میبرید … خداوند بستان نگه كرد و دید
بگفتا كه: این مرد، بد میكند … نه با من كه با نفس خود میكند!
سعدی
پ.ن.:
ببینید و بخندید: یا علی گفتن سید علی خامنهای هنگام تولد وقاحت با فقاهت قاطی که بشه چنین میشود
برچسبها: اسلام, سیاسی, سیدعلی خامنهای, طنز, مسلمین, ملای حیلهگر
در بخش: اسلام و مسلمین, سیاسی, ملای حیلهگر
07
Apr
2011
وقتی رسانهای با سابقه طولانی بیبیسی تیتر میزند “شیعیان بحرین ‘خواستار یاری’ رهبر جمهوری اسلامی شدند” به این معناست که بیبیسی خود به مدارکی دست یافته که نشان میدهد شیعیان بحرین چنین غلطی را کردهاند.
جالب تر اینکه در لید خبر هم نامی از منبع خبری بیبیسی نیست و مجددا بیبیسکینه با اطمینان کامل بدون ذکر نام منبع (از قول خود عکس امام را در ماه میبیند) و مینویسد:
در حالیکه برخی کشورهای عرب منطقه خلیج فارس نگران نقش جمهوری اسلامی در تحولات منطقه هستند، گزارش شده که جمعی از شیعیان بحرینی ار رهبر جمهوری اسلامی درخواست یاری کردهاند.
آنگاه است که هر خوانندهای گمان میبرد که صحت وسقم این اخبار را بی بی سی تایید می کند. بعد وقتی بی بی سی میخ خود را کوفت و آنچه منظور و هدف سیاسی این رسانه است به خواننده منتقل شد آنگاه مینویسد:
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران – ایرنا – جمعی از شیعیان و مقلدان آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در بحرین با ارسال نامهای، “خواستار دعای خیر و یاری” او شدهاند.
یکی نیست از این سیاسی کاران بی شرم بپرسد چرا بجای تیتر زدن به شکل بالا از همان اول نمینویسد که این خبر را از قول خبرگزاری های دروغ پرداز حکومت آخوندی نقل میکنید تا خوانند حساب کار خود بداند و بداند که این خبر چیزی بجز یک دروغ دیگر مثل هزاران دروغ روزانه این رسانهها نیست؟
باور کنید هم بیبیسی میداند و هم هر آدم نا آگاهی که بیشتر خوانندگان این گونه اخبار کل خبر را نمیخوانند، مگر اینکه بسیار خبر مهمی باشد در غیر این صورت تیتر و ليد خبر را میخوانند و از روی خبر میگذرند، مگر اینکه نسبت به موضوع خبر حساسیت ویژهای داشته باشند. توجه داشته باشید در دنیای امروز که انسان بیچاره صبح تا شام از هر طرف بمباران خبری میشود، وقت آن ندارد که هر خبری را مو به مو بخواند و پیگیری کامل کند، در نتیجه بیشتر افراد اخبار را تنها با خواندن تیتر و لید خبر به پایان میبرند.
باید از تهیه کننده خبر بیبیسی پرسید که از چه جهت بدین گونه خبررسانی میکند! آیا میخواهد ارزش و مقام سید علی را با اینگونه خبررسانی بالا ببرد و او را رهبر شیعیان جهان بنمایاند! یا پروژه دیگری پشت این نوع خبررسانی است!؟ به سخن ساده: خانم بیبی سکینه لطفاً غرض و مرض خود از این نوع خبررسانی را به اطلاع عموم مردم برسانید!
پ.ن.:
دلیل اینکه تیتر خبر را در قسمت خبرهای وبلاگ تغییر دادم همین است! وگرنه بنده حقیر عادت به دستکاری در اخبار دیگران ندارم!
برچسبها: اسلام, اسلامی, بحرین, بیبیسی, سیاسی, سیدعلی خامنهای, شیعیان, مسلمین, ملای حیلهگر
در بخش: اسلام و مسلمین, روابط خارجی, سیاسی, ملای حیلهگر