29 Nov 2004

باز هم مثل همیشه

نوشته:     :::       Comments Off on باز هم مثل همیشه

باز هم مثل همیشه جمهوری اسلامی می خواهد با پاک کردن صورت مساله از زیر مسولیت حل مساله شانه خالی کند. لیلا را در سن 8 سالگی به بردگی جنسی درآوردند تا شکم خانواده ای را سیر کنند اکنون به سن 18 رسیده می خواهند به جرم فقر و فلاکتی که رژیم برای خانواده اش به ارمغان آورده اعدام اش کنند. بروید و سرگذشت غم انگیزش بخوانید. هاله عزیز مثل همیشه زحمت کشیده و پتیشنی برایش راه انداخته پتیشین را امضا کنید تا شاید توانستیم جانش را از مرگ نجات دهیم.

Comments Off on باز هم مثل همیشه   |    |     |     

29 Nov 2004

عاطفه ای دیگر را می

نوشته:     :::       Comments Off on عاطفه ای دیگر را می

عاطفه ای دیگر را می خواهند بکشند

باز هم مثل همیشه جمهوری اسلامی می خواهد با پاک کردن صورت مساله از زیر مسولیت حل مساله شانه خالی کند. لیلا را در سن 8 سالگی به بردگی جنسی درآوردند تا شکم خانواده ای را سیر کنند اکنون به سن 18 رسیده می خواهند به جرم فقر و فلاکتی که رژیم برای خانواده اش به ارمغان آورده اعدام اش کنند. بروید و سرگذشت غم انگیزش بخوانید. هاله عزیز مثل همیشه زحمت کشیده و پتیشنی برایش راه انداخته پتیشین را امضا کنید تا شاید توانستیم جانش را از مرگ نجات دهیم.

Comments Off on عاطفه ای دیگر را می   |    |     |     

27 Nov 2004

تیتر از وبلاگ روزنامه‌های دخو

نوشته:     :::       Comments Off on تیتر از وبلاگ روزنامه‌های دخو

تیتر از وبلاگ روزنامه‌های دخو کش رفته شده.

مذاکرات ایران با اروپا در زمینه محدود کردن فعالیت‌های هسته‌ای ایران را که یقینا همه پی گیری می‌کنند، گرچه حکومت ایران علاقه مند است که کسی از چند و چون این مذاکرات باخبر نشود ولی به دلیل همه گیر شدن دسترسی به اطلاعات آزاد، این خواسته رژیم تقریبا غیر ممکن شده است.

سخنگوی ایران در این مذاکرات را هم که همگی می‌شناسید، آقای موسویان تمام تلاش‌اش این است که به خورد ملت بدهد که این اجبارها و بایدها و نبایدها را که ملت ایران بعنوان جام زهر می‌شناسند بصورت شربت به نمایش بگذارد تا زمانی که اروپا یا آمریکا آنرا با زور به ما تحت ولی فقیه مسلمین تنقیه می‌کنند مایه مسخرگی آقا نشود.

البته ملت ایران آگاه‌تر از آن است که بتوان به این سادگی فریب‌اش داد.

حالا محض خنده هم که شده سخنان دیشب موسویان را برایتان از قول ایسنا نقل می‌کنم و چند سطری هم کنارش می‌نویسم تا وسیله خنده ملت فراهم شود.

ایشان بعد از یک هوا صغرا کبرا چیدن می‌فرمایند:

موسویان اظهار داشت که آخرین پیش نویس قطعنامه‌ی اروپایی‌ها برای برنامه‌ی هسته‌یی تهران بخش قابل توجهی از خواسته‌های ایران را تامین می‌کند.

سخنگوی هیات ایران در شورای حکام تصریح فرموده اند که متن سوم ارایه شده از سوی اروپایی ها به روح توافق پاریس نزدیک است. (خُسن آقا: پس دلیل نمی‌شود که به روح امام نزدیک باشد)

وی که به تشریح تغییرات این متن با دو پیش نویس قبلی می‌پرداخت، گفت: این مساله که بر اساس توافق پاریس، تعلیق غنی سازی اورانیوم در ایران داوطلبانه و اقدامی اعتمادساز است و هم چنین الزامی حقوقی برای انجام آن وجود ندارد، در این پیش نویس تامین شده است.

خُسن آقا: حق با ایشان است، برای اینکه جمهوری اسلامی به دستورات داده شده عمل نکرده باشد کافی است گوه را بجای قاشق با دست بخورد در نتیجه از دستورات اروپا سرپیچی کرده! جل الخالق!

موسویان معتقد است که دیگر از بند یک پیش نویس حاضر نمی توان این برداشت را داشت که مکانیسم ماشه به صورت غیرمستقیم مطرح شده است و چنین امری دیگر به چشم نمی خورد.

خُسن آقا: می‌بینید باز هم همان گوه خوردن با قاشق یا دست مطرح است. به این صورت که ماشه که قبلآ بصورت اتوماتیک کشیده می‌شد در توافق نامه جدید ماشه را آمریکا یا اروپا بصورت مانوئل (Manual) خواهند کشید. دیپلماسی به این می‌گویند ها یاد بگیرید!!

سخنگوی هیات ایرانی تاکید کرد: در قطعنامه‌ی اول بحث دسترسی نامحدود به تمام مکان ها مطرح شده بود، اما این بار خواسته شده آژانس به مکان هایی دسترسی داشته باشد که مطابق با پادمان های آژانس و پروتکل الحاقی باشد.

خُسن آقا: ترجمه سخنان آقا، قبلا توی قرارداد نوشته شده بود که همه سوراخ سمبه‌های رژیم را خواهند گشت حالا نوشته شده سازمان انرژی اتمی این سوراخ‌ها را مشخص می‌کند بعد آنها را وارد پروتکل می‌کند و سپس آنها را بازرسی می‌کنند. حتی اگر سوراخ مبارک ولی مسلمین باشد.

شیرازی‌ها ضرب‌المثلی دارند که می‌گوید “گوه” نیست “کِه کِه” است (اگر غلط ننوشته باشم “کِه کِه” به لهجه شیرین اصفهانی یعنی گوه)

منبع خبر: ایسنا

Comments Off on تیتر از وبلاگ روزنامه‌های دخو   |    |     |     

26 Nov 2004

این مساله رفراندمی که عده‌ای

نوشته:     :::       Comments Off on این مساله رفراندمی که عده‌ای

این مساله رفراندمی که عده‌ای عمومآ دانشجویانی که از رژیم بریده‌اند راه انداخته‌اند را عده‌ای دیگر با دلایل آبکی نفی میکنند. این حق آنهاست و همچنین حق من است که عقایدشان را نقد کنم.

اول می‌روم سراغ همگی ما یعنی ملت ایران. خیلی عذر می‌خواهم ما ملت قادر نیستیم یک حرکت چهار نفره و نصفه راه بیندازیم قبل از اینکه صدتا مخالف پیدا کند، همگی هم به کلی گویی و گنده گویی و انتقاد عادت داریم چیزی که هیچ کداممان یا حداقل بیشترمان عادت نداریم این است که وقتی انتقادی به حرکتی یا ایده‌ای داریم باید بعد از ابراز دلایل قانع کننده در مخالفت از آن راهکار یا ایده، راه بهتری هم ارائه بدهیم. اینکه همیشه در اپوزیسیون باشیم هنر نیست هنر آن است که با شهامت اعلام موضع کنیم و فرمان هدایت را بدست گیریم.

دوستانی که انتقاد کرده‌اند اکثرآ البته آنهایی را که می‌شناسم از کسانی هستند که در بپاکردن کانون شرکت داشته‌اند و خوب می‌دانند که برای برپا کردن یک کانون به این کوچکی بیشتر از هفت ماه هست که دور خودمان می‌‌چرخیم و هنوز به مقصد نرسیده‌ایم. چرا؟ برای اینکه دوستان بیشتر انتقاد غیر سازنده کرده‌اند تا انتقاد سازنده. البته عده‌ای هم بودند که فقط پی روی کرده‌اند و هیچ گونه همیاری یا حتی انتقادی سازنده انجام نداده‌اند.

حالا چنین ملتی چگونه می‌خواهد از چنگال رژیم ملایان نجات یابد من که پاسخی برای آن ندارم و گمان نمی‌کنم که این دوستان منتقد هم راهی برای اینکار بدانند. حالا چرا فقط انتقاد می‌کنند را باید از ایشان پرسید. کسی باید از این دوستان بپرسد آیا منتظر آمریکا هستید تا بیاید و مثل عراق آزادتان کند؟ یا منتظرید هاشمی و دارو دسته دزداش از این خلع سوء استفاده کنند و دوباره ما را برگردانند به هشت سال پیش؟

عده‌ای دیگر نظر می‌دهند که امکان ندارد رژیم به دلخواه کنار برود و الخ. از این دسته از دوستان باید سوال کرد گمان می‌کنید از اینکه دست روی دست بگذاریم رژیم کنار می‌رود؟

بن مایه این فراخوان شامل این پاراگراف است:

ما امضاء کنندگان این فراخوان خواهان برگزاری یک همه پرسی با نظارت نهادهای بین المللی برای تشکیل مجلس موسسان به منظور تدوین پیش نویس یک قانون اساسی نوین ، مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های الحاقی آن ، با رای آزاد مردم هستیم . از تمام هموطنان شریف ، میهن دوست و ترقی خواه تقاضا داریم با امضای این فراخوان، صدای ملت ایران را محکم و استوار به گوش جهانیان برسانند

حالا دوستان به کجای این فراخوان ایراد می‌گیرند هنوز کسی چیزی که بدرد بحث بخورد ارائه نداده فقط همه می‌خواهند در انتقاد کردن از این فراخوان از همدیگر پیشی گیرند، چرایش بر من مجهول است.

اگر به ارئه دهندگان این فراخوان ایراد دارید که خوب بسم الله خودتان پا پیش بگذارید و همین فراخوان را یا یک فراخوان بهتری ارائه بدهید از اینکه فقط انتقاد کنید هیچ مشکلی از هیچ کس حل نخواهد شد. حرف‌های قلمبه سلمبه زدن هم اگر باشد آخوندها بهترش را بلدند لطفا راه کار نشان بدهید.

گر تو بهتر می‌زنی بستان بزند! حالا حکایت کار این دوستان منتقد شده، عزیزان اگر شما بهتر می‌زنید بفرمایید جلو. لطفا بی دلیل و منطق انتقاد نکنید.

از انتقاد مخالفین این فراخوان که بگذریم باید به آنهایی هم که این فراخوان را راه انداخته‌اند انتقاد کنیم و بگویم که عزیزان شما می‌خواهید با این سیستم امضا جمع کردنتان به جنگ رژیم آخوندی بروید؟ حداقل یک سیستم درست می‌کردید که کسی نتواند در آن تقلب کند و این زحمتی را که می‌کشید زیر سوال ببرد. آیا در دانشگاه‌های ایران یکی دو نفر برنامه نویس پیدا نکردید که یک برنامه مطمئن جمع آوری امضا بنویسند؟

Comments Off on این مساله رفراندمی که عده‌ای   |    |     |     

26 Nov 2004

دوستان از حمایت چنین حرکتهایی

نوشته:     :::       Comments Off on دوستان از حمایت چنین حرکتهایی

دوستان از حمایت چنین حرکتهایی کوتاهی نکنید. برای خودتان برای خانوادتان برای فرزندانتان برای زجر دیدگان ایران و برای شرف ایرانیتان از اینگونه فراخوانها حمایت کنید. مخصوصآ با نام و مشخصات خود آنرا امضا کنید تا مشروعیت بیشتری پیدا کند من آنرا با نام حقیق خودم امضا کردم شما هم از همیاری و همکاری در این عمل کوتاهی نکنید.







فراخوان ملی برگزاری رفراندوم، با امضای هفت تن از فعالان فرهنگی و سیاسی


تجربه بیست و شش سال گذشته و ده ها مصیبت کوچک و بزرگی که بر سر مردم ایران آمده و تحقیر ملت و انزوای سیاسی ایران را در پی داشته نشان می دهد که تنها یک راه قطعی برای رفع این بحران و رهائی ملت رنجدیده ایران وجود دارد: شکل گیری حکومتی دموکراتیک مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر

تجربه بیست و شش سال گذشته و دهها مصیبت کوچک و بزرگی که بر سر مردم ایران آمده و تحقیر ملت و انزوای سیاسی ایران را در پی داشته نشان میدهد که تنها یک راه قطعی برای رفع این بحران و رهائی ملت رنجدیده ایران وجود دارد :

شکل گیری حکومتی دموکراتیک مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر

حکومتی که با تکیه بر آرای اکثریت ملت و بر اساس حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی و ایجاد روابط مسالمت آمیز با جامعه جهانی و تکیه بر ارزش های فرهنگی و اقتصادی ایران بتواند کشور را به ساحل نجات رهنمون شود. برای دستیابی به این مهم ، تدوین قانون اساسی نوین و تعیین نظام دلخواه گام اول و حیاتی است. بخصوص تجربه هشت سال گذشته نشان میدهد که با وجود قانون اساسی و ساختار کنونی ، امکان اصلاح کشور در هیچ جهتی متصور نیست. بنابراین ، از آنجا که قانون اساسی جمهوری اسلامی و عملکرد نهادهای برخاسته از آن :

o با اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی مردم در تضادی بنیادین است

o به نابرابری حقوقی میان شهروندان ایران رسمیت بخشیده ، تبعیض دینی و مذهبی ، عقیدتی و جنسیتی را قانونی کرده و با حکومت استبداد دینی از ملت ایران عملا سلب حق حاکمیت کرده است

o سد بزرگی در برابر پیشرفت در تمام زمینه ها ، از جمله توسعه اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی در ایران فراهم کرده است

o و مانع پیوستن ایران به اردوی جهان آزاد و طبعا از بین رفتن منافع کشور در مناسبات دیپلماتیک شده است

ما امضاء کنندگان این فراخوان خواهان برگزاری یک همه پرسی با نظارت نهادهای بین المللی برای تشکیل مجلس موسسان به منظور تدوین پیش نویس یک قانون اساسی نوین ، مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های الحاقی آن ، با رای آزاد مردم هستیم . از تمام هموطنان شریف ، میهن دوست و ترقی خواه تقاضا داریم با امضای این فراخوان، صدای ملت ایران را محکم و استوار به گوش جهانیان برسانند.

علی افشاری ، رضا دلبری ، محمد محسن سازگارا ، اکبر عطری ، مهرانگیز کار ، محمد ملکی ، عبدالله مومنی





Comments Off on دوستان از حمایت چنین حرکتهایی   |    |     |     

24 Nov 2004

الخليج العربي

نوشته:     :::       Comments Off on الخليج العربي

الخليج العربي

Comments Off on الخليج العربي   |    |     |     

24 Nov 2004

در پاسخ به نوشته دیروز

نوشته:     :::       Comments Off on در پاسخ به نوشته دیروز

در پاسخ به نوشته دیروز من، عده زیادی نشان دادند که هنوز به رشد کافی نرسیده‌اند و سره از ناسره تشخیص نمی‌دهند زبان من الکن‌تر از آن است که پاسخ این همه بی‌خبری را بدهم، از این رو از سرور طنز نویسان ایران یک چند خطی تقدیم حضورتان می‌کنم البته با اجازه استاد

دعوای دو کاندیدا ، در داخل آمریکاست

رأی من اگر پرسی ، نه بوش و نه جان خواهم

آواره سودانم ، نان خواهم و نان خواهم

من که نه ریپابلیکن ، من که نه دمکراتم

دلمرده افغانم ، یارای فغان خواهم

دعوای دو کاندیدا ، در داخل آمریکاست

من خلق جهانسوم ، نه این و نه آن خواهم

پرسیدم عراقی را ، از بوش و کری ، گفتا

من قاتق نان گفتم ، کی قاتل جان خواهم

ما را به امان خود ، خوبست رها سازید

من ملت ایرانم ، اینگونه امان خواهم

از لطف شما ممنون ، وز شر شما محفوظ

اینست اگر چیزی ، ز ارباب جهان خواهم

جمهوری اسلامی ، نیرو ز شما گیرد

من نیز چون اویم گر ، نیروی چنان خواهم

درد دل خود با خون ، بنوشته ام و اکنون

جای همه «تی.وی» ها ، یک نامه رسان خواهم!

تا مرز دخالت را یادآورتان گردم

یک آرش بی«تی.وی» با تیروکمان خواهم!

Comments Off on در پاسخ به نوشته دیروز   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی