29
Apr
2006
سالها پیش یک روز توی اداره رفتم دستشویی صحنهای رو دیدم که همیشه در ذهن من نقشش باقی خواهد ماند. آقای لوله کشی را دیدم که داشت با لوله نیمه باز فاضل آب کار میکرد، از نیمه باز آن مقدار انبوهی فضولات روی سر و صورتش ریخته بود و او به آسودگی مشغول کار خودش بود، از خیر دستشویی رفتن گذشتم برگشتم آمدم بیرون، باز دودل شدم برگشتم رو کردم به او و گفتم: یک دوش توی همین طبقه هست اگر خواستی یک حولهای چیزی برایت تهیه کنم از این وضع خودت را خلاص کنی. دیدم یک نگاه عاقل اندر سفیهی به من کرد و به کارش ادامه داد، حتما در دلش هم به من گفت این بچه سوسول دیگه کیه! من هم برگشتم توی دفتر کارم.
ظهر وقتی برای نهار رفتم تریای اداره دیدم همان آقای لوله کش با همان سر و وضع نشسته بود سر میز داشت با همان سر و وضع نهار میخورد.
اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم رسمی نماز جمعه گفت ایرانی ها میل دارند اعتماد سازی کنند. وی خطاب به غرب گفت خودتان، ما و منطقه را به زحمت نیاندازید و از اقدامی که دردسر درست می کند بپرهیزید. آقای رفسنجانی گفت: «خودتان را و ما را و منطقه را به زحمت نیاندازید. کاری که عرض شما را می برد و زحمت برای دیگران درست می کند نکنید و بنشینید ومذاکره کنید. قطعا بدانید که ایرانی ها مایلند اعتماد ایجاد کنند. ایرانی ها مایلند کاری که با قدرت علمی و فکری خودشان بدست آوردند در فضای روشنی به دنیا ارائه کنند.» منبع
ها ها ها! به این میگویند حرامزاده! همه جا را پدرخوانده در طول این 27 سال به گه کشیده حالا که بویش بلند شده خودش را میزند به کوچه علی چپ و از فاعل و فعل سوم شخص استفاده میکند، الحق که این حرامزادگان شیطان را نه اینکه درس بدهند اینها خودشان شیطان هستند. مگر غیر از این است که شیطان را هم همینها برای ما تعریف کرده و مختصاتش را مشخص کردهاند!؟ خوب مشخص است که اگر روزی لازم شد در پوست شیطان هم میتوانند بروند. همه کار در این 27 سال کردند، کشتند بردند و خوردند و هر کس هم صدایش در آمد چنان نابودش کردند که حتی قبری هم از او باقی نماند و با اقتدار هم از فاعل و فعل اول شخص استفاده کردند، حالا که یکی گردن کلفت تر از خودشان خرشان را گرفته مثل موش مرده از سوم شخص استفاده میکنند الحق که حرامزادگی را از جد بزرگوارشان یاد گرفتهاند.
حالا با من تکرار کنید:
من، تو، او … ما، شما، ایشان
کی بود کی بود من بنودم، دستم بود تقصیر آستینم بود!!
دلیل اینکه لوله کش به فضولات از فاضل آب خارج شده اهمیتی نمیداد و با خیال راحت داشت با آن ور میرفت این بود که به بو و مزه و کلیت آن عادت کرده بود. اگر زیاد در کثافات پلکیدیم و گشتیم نباید توقع داشته باشیم که شامهمان قدرت تشخیص بوی فاضلاب را داشته باشد، این قدرت تشخیص به مرور زمان از بین میرود و عاقبت مثل لوله کش میشویم. هرچه فاصله ما با مرکز فضولات بیشتر باشد شامه ما هم قویتر برای تشخیص بوی گند کثافات خواهد بود.
خاطره بالا را که نوشتم ربطی به سخنان هاشمی نداشت، خواستم فقط به سبک آخوندی کمی به صحرای کربلا بزنم، حالا برگردم به موضوع فاضلاب.
آقای نیک آهنگ کوثر میفرمایند:
تکمله: برای رفع سو تفاهم خسن آقا هم که شده عرض شود که یک قران یا دلار از این پول به جیب من نمیرود و نخواهد رفت، و نفعی از آن هم به من نخواهد رسید. ولی در قبال بچههای سایت در تهران مسوول هستم، چون من کلاه بردار مورد نظر را به عنوان طراح سایت در حدود ۲ سال پیش علرغم مخالفتشان به آنها معرفی کردم و تقاص این اشتباه را هم من باید بدهم. دنیای شما شاید به همین سادگی باشد خسن آقای عزیز، ولی فعلا فقط بخشی از آنرا دیدهای برادر. مشکل من با این آقا از زمان انتخابات و ماجرای رای ندادن شروع شده و متاسفانه بر و بچههای خوب سایت در تهران قربانی این ماجرا شدهاند، و اگر هم سکوت کردهام، به خاطر این بود که حق بچههای تهران و در موردی بچههای سایت دیگری پایمال نشود.
تا همینجای کار را داشته باش اخوی، بعدا خواهی فهمید. البته اگر بخواهی بفهمی…که معلوم هم نیست
آقای عزیز ممکن است فاصله من و ما از مرکز فاضلاب زیاد باشد و نتوانیم جزئیات درون لولههای اصلی و مخزن فاضلاب را ببینیم ولی در عوض بخاطر همان استدلالی که در بالا کردم شامهمان برای تشخیص بوی کثافات و فضولات به همان اندازه هم بسیار قویتر از آنهایی خواهد بود که به مرکز فضولات نزدیکتراند.
دقت کنید که سیستم آخوندیسم مثل سیستم فاضلاب یک ساختمان بزرگ و چند طبقه است لولههای کوچک فاضلاب همگی به طریقی به مرکز فاضلاب متصل هستند حالا هرچه این لولهها از مرکز فاضلاب دورتر باشند تمیزتر و پاکتر هستند.
پس از شما استدعا دارم سعی کنید هر چه ممکن است از مرکز فاضلاب دور شوید یقین بدانید که این دوری باعث خواهد شد که شامه تان روز به روز قوی تر شود. آن کسی که شما را به پدرخوانده متصل می کند یقین بدانید خودش شامهاش از شامه شما بسیار ضعیفتر است و یقین بدانید که همین ضعف شامه باعث خواهد شد که روزی با سر در چاه فاضلاب سقوط کند البته اگر تا حالا نکرده باشد.
در بخش: دیگران
27
Apr
2006
هنوز 75 میلیون دلار آمریکاییها از بانکهای آمریکایی در نیامده عدهای خودشان را برای دلارهای باد آورده دارند جر میدهند. حداقل هنری که این دلارهای سبز برای ملت دارد این است که ملت میتواند سره را از نا سره تشخیص دهد و دشمن و دوست را از هم جدا کند تا فردای سرنگونی رژیم کار انتخاب راحت تر انجام شود. این رو هم بخونید
یک مطلب دیگر
این متنی را که دیشب نوشتم برای این بود که این دم و دستگاه عریض و طویل (Iranian Research Organization for Science & Technology) شروع کرده به ایندکس کردن وبلاگهای مخالفین، آخه چند وقتی است که ماشینهای جستجوی حضرات روزانه از سیاه تا سفید وبلاگ حقیر و یقینا دیگران را ضبط میکنند تا شاید به خیال خودشان از لابلای آن می خواهند اطلاعات بدرد بخور را رمز گشایی کنند. از طرفی این جور مسائل شدیدا مرا عصبانی میکند نه اینکه فکر کنید از این اراذل میترسم ولی وقتی میآیند اینجا زور به کون حقیر میاید در نتیجه تصمیم گرفتم از فردا بعد از ظهر (امشب وقت ندارم) آیپی شان را مسدود و دیگر راهشان ندهم به این خراب شده، آخه هر چه باشد چهار دیواری و اختیاری. وقتی آقایان زمین و زمان را سانسور میکنند من هم فلانم راست میشود که آقایان اراذل را به طریقی سانسور کنم و دستشان را از نوشتههایم کوتاه کنم فقط برای اینکه زور به کونشان بیاید.
یک خبر مشکوک!
فریب نخورید هک کردن به این سادگیها نیست اگر بود یقین بدانید که سایتهای زیادی را میشد بجای سانسور کردن هک کرد و بی سروصدا صدایشان را خفه کرد.
مخصوصا وقتی نگاه به نوشته هک کنندگان می کنید مشتشان باز می شود آخر کدام هک کننده است که نتواند حداقل دو خط یونی کد را درست روی یک صفحه وبلاگ قرار دهد تا به این شکلی که مشاهده میکنید در نیاید. هکرها در این مساله دقت زیادی میکنند که اشتباه لپی نکنند
در بخش: ملای حیله گر
26
Apr
2006
کسی میدونه این موسسهای که در زیر ذکر می کنم کارش چیچی هست، البته منظورم کار واقعیشون هست وگرنه از اسمشون که باید حدث زد که چه کاه هستند ولی خوب در حکومت آخوندی هر چیزی برعکس اون چیزی هست که باید باشه.
org-name: Iranian Research Organization for Science & Technology
org-type: LIR
address: No.71- Forsat Ave.-Enghelab Street-
address: 15815-3538
address: Tehran
address: Iran, Islamic Republic of
phone: +98 21 8826627
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
25
Apr
2006
میلی را امروز از یکی از بچههای داخل کشور در باره سانسور دریافت کردم که گمان میکنم بد نباشد شما هم آنرا بخوانید. اول نامه را بخوانید تا بعد چند توضیح در باره سانسور بدهم.
سلام حسن آقا:ضمن عرض خسته نباشید. فیلترینگ از دیروز با نصب سخت افزاری بشدت تشدید شده و کلیه پروکسی ها رو ازکار انداخته ضمن اینکه دسترسی به سایتهای مجاز نیز با سرعت پائینی میسر است.
وبلاگ ضد فیلترینگ اطلاعات فنی جامعی از نحوه عملکرد این سخت افزار ارائه نموده که حتمن مطلعید لذا ستدعا دارم از
هرطریقی که صلاح میدانید مبارزه بی امانی را در راستای غلبه بر اوضاع جدید شروع نمائیم! چرا که تاکنون با چنین وضعیتی ابدا” مواجه نبده ایم.شاید این موضوع باعث شود انسجام بیشتری در جبهه مبارزه با سانسور در سطح کانون پدید آید.
نام (نام نگارنده نامه را من حذف کردهام)
دوستان عزیز داخل ایران میتوانم با اطمینان بگویم که من از همان روزهای اولی که سانسور را در ایران بعضی از آیاسپیها (سرویس دهندگان اینترنت) برقرار کردند هشدار دادم و این هشدارها را هر از چندگاهی تکرار کردم و همچنین برای مبارزه با این سانسور از همان روزهای اول شروع به راهنماییهای مختلف کردم ولی متاسفانه اکثریت بچهها این مساله را جدی نگرفتند و باز به همان روش همیشگی که عادت ما ایرانیها است گفتیم (این که مشکل من نیست پس چرا باید به خودم زحمت بدهم!) روزهای اول یکی دو تا آیاسپی سانسور را شروع کردند اگر از همان روز اول یک پشت دستی محکم به آنها زده بودیم (تحریم) یقین بدانید این وضع امروز را نداشتیم. من بخاطر اینکه وبلاگم از روزهای اول سانسور بوده میدانم که حتی در بدترین روزهای سانسور هم هنوز بازدید کننده از ایران داشتهام به این معنی که اگر قبل از شروع سانسور 43 درصد بازدید کنندگان من از ایران بود که یک امر طبیعی است منظورم این است که نسبت به کاربران داخل به کاربران خارج و همچنین بیشتر در دسترس بودن اینترنت در خارج از ایران طبیعی است که آمار سایت من در حدود 43 درصد از ایران و 57 درصد از خارج از ایران باشد.
حالا بعد از اینکه سانسور برقرار شده نسبت به شدت و ضعف این سانسور، درصد بازدیدکنندگان وبلاگ من هم به همان نسبت بالا و پایین شده.
حالا برای اینکه به بحث اصلی برسم آمار سه روز گذشته وبلاگ خُسن آقا را منعکس میکنم و بعد میروم سر بحث اصلی.
آمار امروز تا ساعت 19:00 بوقت اروپا از ایران 69 هیت دیروز 89 و پریروز 100 هیت، این آمار مربوط میشود به آنهایی که از پراکسی استفاده نمیکنند و بطور مستقیم به وبلاگ من مراجعه کردهاند، حالا برای اینکه آمار با ارزش تر شود آمار کل همین سه روز را هم مینویسم و بعد میروم سر بحث سانسور. آمار امروز تا ساعت 19:12 بوقت اروپا 504 دیروز 813 و پریروز 865 هیت.
این آمار را من بوسیله یک برنامه پی اچ پی (PHP) که خودم نوشتهام با ثبت IP مراجعه کننده تهیه میکنم در نتیجه به آمار اعتماد کامل دارم، پس همانطور که مشاهده میکنیم حتی در سه روز گذشته که به قول این دوستمان سانسور کامل حکم فرما بوده عهدهای توانستهاند بدون استفاده از پراکسی یا هر وسیله ضد فیلتر دیگری به وبلاگ من که (کاملا!!) سانسور است بیایند. چرا!؟
چرای این امر خیلی ساده است آیاسپی هایی در ایران به این درک رسیدهاند که اگر بخواهند کاسبی کنند باید یک کمی سوراخ توی دیوار سانسور اینترنت ایجاد کنند تا مشتری دلزده نشود و کارت اینترنت بخرد و مصرف کند و الخ. توی همون ایران هم همه روابط بر اساس عرضه و تقاضا برقرار می شود و توازن مییابد. اگر اینها (ISP ها) بخواهند بر عکس این قانون عمل کنند دکان خودشان را تعطیل خواهند کرده.
حدودا یک سال پیش زمانی که سانسور شدید شد با عدهای از بچههای کانون وبلاگ نویسان ایران بحث میکردیم برای پیدا کردن راهکارهایی برای مبارزه با سانسور. در بحث ها من معتقد بودم که باید یکی دوتا از بدترین آیاسپیها را که بیشترین سانسور را اعمال میکنند برخورد کرد و با نامبردن از آنها از کاربران خواست تا آنها را تحریم کنند و البته بدون نام بردن از بهترینها (آنهایی که کمتر سانسور میکنند یا اصلا سانسور نمیکنند) سعی کرد تا موقعیت آنها مستحکم تر شود. با این کار اول یک اعلام موضع میکردیم که ما حاضر به پذیرش سانسور نیستیم و همچنین با این کار کمک میکردیم تا آن آیاسپیهایی که ریسک میپذیرند و کمتر سانسور میکنند را بطور غیر مستقیم حمایت کرده باشیم. متاسفانه بعضی از بچهها با این نظر من مخالف بودند و در نتیجه تصمیمی گرفته نشد.
حالا هم هنوز دیر نشده هرگاه ماهی را از آب بگیریم تازه است. از همین امروز هم میتوانیم با تهیه لیستی از بدترین (بدجنس) ترین آیاسپیها با هم عهد ببندیم که به هیچ عنوان از آنها خرید نمیکنیم و در وبلاگهایمان هم شروع کنیم به تبلیغ منفی بر علیه این گونه آیاسپیها، خواهید دید که بعد از یکی دو ماه وقتی این آیاسپیها آثار سانسورشان را روی اقتصاد شرکتشان دیدند تغییر رویه خواهند داد. راه دیگر باقی نمانده آقایان همه سوراخهای دعا را خواهند بست تا دیر نشده باید دست به کار شد.
پ.ن.:
این شعر هم از غیب رسیده گفتم شما هم بخوانید:
آن شنيدستم که در کاشان شبي
زد به شيخي نيش، جرّار عقربي
صبح، تنها نه که عقرب مرده بود
شيخ او را جاي ميگو خورده بود
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
25
Apr
2006
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور در اقدامی كم سابقه به سازمان تربیت بدنی دستور داد زمینه حضور بانوان در استادیومها برای تماشای مسابقات فوتبال را فراهم شود. منبع
حتما این جوک رو شنیدید که میگه یک روز یکی از بسیجیها که خیلی دلش میخواست بره بهشت تیر غیب خورد و راهی بهشت شد. وقتی رسید بهشت همین طور که داشت میرفت ته باغ بهشت یک مرتبه دید خمینی روی یک سنگ مثل مجسمه ایستاده و دور سرش هم نورانی هست. بسیجی دوید به طرفش و دستشو گرفت بوسید و گفت، یا امام پس راست میگفتن که معصومین توی بهشت دور سرشون نور قداست هست. پس شما هم از معصومین هستید!؟ خمینی با عصبانیت بهش گفته جاکش کدوم معصوم! کدوم نور قداست! کدوم بهشت! اینجا جهنمه و این نور هم نور مهتابی هست که توی مقعدم کردن.
حالا وقتی نگاه این تصویر احمدی نژاد میکنم و مخصوصا وقتی دستورات مهرورزانه!! اش را در باره زنها میخوانم به این باور میرسم که یقینا مهتابی آمریکاییها داره به مقعد آقایون نزدیک میشه و بهمین خاطر هست که میخوان با این عشوههای مکش مرگ ما ملت رو خر کنند. البته توی این عکس اینجوری که پیداست بجای مهتابی چراغ گرد و قلمبه هستهای توی مقعد آقا کردند و همچین هم چپوندن که از پشت گردنش درومده.
در بخش: طنز
23
Apr
2006
سیدمهدی طباطبایی نماینده مجلس، عضو ائتلاف آبادگران: «در شان نماینده مجلس نیست که در مد و لباس مردم تصمیم بگیرد.» طباطبایی در گفتوگو با آفتاب تصریح کرد: «کار نماینده مجلس خیلی مهم تر از این است که آقایان برای مد و لباس مردم تصمیم بگیرند.» وی افزود: «روش های ارشادی باید در مورد حجاب به کار گرفته شود وگرنه روش های دیگر نتیجه عکس به جای می گذارد.» طباطبایی در عین حال، به کسانی که حاضر نیستند حجاب را رعایت کنند، توصیه کرد که از کشور بیرون روند چون در کشور اسلامی مثل ایران جایی برای آنها نیست.» منبع
مربای اَن! یکی دیگه حدود 30 سال پیش یک همچین گهی خورد کمتر از 3 سال چنان تیپایی ملت در کون مبارکش زد که با گریه ایران را ترک کرد. او هم از نظر هوش هم از نظر قیافه و هم از نظر شعور هم از هر نظر دیگری صد مرتبه بهتر از شما بود با این حال گهی خورد که نباید می خورد و هزینه آنرا ملت مجبورش کرد بپردازد، شما هم روزی هزینه این همه گه خوریهایتان را خواهید پرداخت.
پ.ن.:
آقایون مثل باکتری تولید مثل میکنند، آمریکا را شیطان بزرگ مینامند ولی از کون شیطان بزرگ هم خودشان هم فرزندانشان انگاری عسل میخورند گرین کارت آمریکایی دارند و هفته ای یک بار می رند آمریکا و میآیند، همزمان در مرکز قدرت ایران بعنوان معاون شورای عالی امنیت ملی همه چیز را در کنترل دارند قیافه شان مثل شمپانزه میماند باور ندارید نگاه کنید به تصویر آقا هیچ کس هم نمیتواند به آنها بگوید “حرامزاده جاسوس برو توی آغوش همون عموسام و ملت بیچاره ایران را به حال خود رها کن”
این مطلب را به انگلیسی از توی پیام گیر یک وبلاگ انگلیسی کپی کردم
Your Soources Gave you Wrong Information dude, Here is some facts! (#87508)
by iran.noname on April 22, 2006 at 2:10 PM
Your sources are Incredibely Unrfeliable: just an example would be about the “iran doplomat in Washington” I just want you let you that it had nothing to do with politics and only sick mind made such a relationship. It is not some thing confidencial, and very body knows that Mr. Mohammad Nahavandian
is in US for taking care of his son “Mahdi Nahavandian” who married recently. Nahanvandian and his family have US GreenCard and they visit US frequently. Recently Mehdi could successfully get Green card for his wife “Soodeh”, and they moved to US a few weeks ago, since their did not like to live inside Iran. Please do not make fun of your self by relating this travel to political issues. The Rest of Your article was also based on wrong information and Non-sence analysis.
در بخش: ملای حیله گر
22
Apr
2006
نخست وزیر اسرائیل: ایران و سوریه در بمبگذاری تلآویو دست داشتهاند
عجب مشنگی هست این نخست وزیر اسرائیل! بابا از خواب بیدار بشین! طرف نخست وزیر اسرائیل از قرار معلوم غیب گویی کرده!! بابا هر بچه 5 سالهی هم فهمید که آن 50 میلیون دلار را پرداختند و از حماس خواستند که یک بمبی در اسرائیل در کند تا به این وسیله به اطلاع غرب برسانند که “حواستان باشد، ما هنوز میتوانیم خون راه بیندازیم ها”
حماس هم با این کار به اطلاع غرب رساند که اگر پول نرسد ما ترقه در خواهیم کرد.
حالا اگر این غربیهای بی خایه یک ده گرمی خایه توی تنبانشان باشد یکی دو ماه دیگر کمک مالی به حماس نخواهند پرداخت بعد خواهند دید که همین آقایانی که شهادت طلب!! هستند یکی یکی میروند کلاشینکفها را میفروشند و با پولش نان شب میخرند.
این جاکشها اگر مبارز بودند که خودشان را محتاج پول غرب یا جمهوری اسلامی یا هر خر دیگری نمیکردند که. این جاکشهای حماس هم از همان مادر قحبههای مثل ملازادههای خودمان هستند و همگی به آش و پلو خیراتی زنده هستند، آش و پلو خیراتی را قطع کنید خواهید دید اینها چقدر مبارزند!؟
پ.ن.:
این عکس خارج از موضوع را داشته باشید بعد نروید بگویید آخوند بلد نیست جوک بگوید!! خصوصا به مدرک تحصیلی توجه فرمایید اول اینکه آقایان رشته فوق دکترا را در لیست قرار دادهاند بعد هم چون مدرک آخوندی از همه مدارک بالاتر است بعد از این مدرک قرار دادهاند یقینا چونکه مدرکی به نام فوق دکترا وجود ندارد مدرک آخوندی هم حقه بازی مثل فوق دکتراست.
آدمی که بیسواد میشود از این چرندیات زیاد مینویسد
فرم درخواست عضویت حزب اعتیاد ملی
در بخش: بحران اتمی، جنگ