30
Jul
2002
امشب وبلاگ فضول رو که خوندم مجبور شدم که این مطلب رو بنویسم، البته مجبور که نه ولی دیدم نیاز هست که اینگونه مسایل رو بایستی کسانی که در مورد مذهب یک مقداری مثل من هستند(لامذهب) بایستی این مباحث رو پیش بکشند تا شاید جوانان اون آب و خاک جرات کنند کمی با این مذهب برخورد جدی کنند.
این پاراگراف رو برای فضول مینویسم امید وارم که بخوندش.
دوست عزیز چرا جوش میاری مگه بنا بوده که آخوند جور دیگه عمل کنه!؟ اگه گمان میکنی که آخوند بنا هست جوره دیگه عمل کنه پس باید بهت بگم که درس و مشق ت رو خوب انجام ندادی.
آخوند کیه؟
آخوند انسانی! است موقعیت طلب (فرق نمکنه کی باشه آخوند خوب و بد نداره همه اش یک لجنه) که برای امرار معاش خود را در پوستی (به شکلی) در آورده تا بتواند از این راه امرار معاش کنه. فرض کنیم(فرض محال محال نیست) که کسی که آخوند میشه، یا بهتر بگم مبلغ دین میشه واقعآ به کارش ایمان داره، خوب پس چنین کسی نیازی به لباس (عبا و عمامه) نداره پس این آلات و ابزار رو برای چه با خود میکشد؟ و زمستان و تابستان سرد و گرم در این خرقه ی حیله و تزویر بسر میبره برای چه!؟ جان من این کار را میکنه تا اینکه بتونه من و تو و عده ای را، که متاسفانه کم هم نیست را تحمیق کنه و از راه آن نان و آبی بدست بیاره( اون هم چه نان و آبی). پس اینکه شما کاشف به عمل آوردید که آخوند حیله گر و مکاره چیز تازه ای نیست. خود این لباس نشانه ی حیله و مکر است.
دوست من اهداف حُسن آقا را اون بالا دست راست بخون، این حدف تازه ای نبوده برای من، گرچه حُسن آقا تازه کاره ولی نگارنده 32 سال است که با آخوند مبارزه میکنم، با مذهب مبارزه میکنم. میدانید چرا؟ چون به اصل دین باوری ندارم، این اراجیف را برای ما ساخته اند که من و شما را تحمیق کنند و ما هم از حق مسلم خود در این دنیا بگذریم و منتظر باشیم که در آن دنیا در بغل هور و پری و با صرف انواع اغذیه و اشربه ها را که برایمان مهیا کرده اند، پس اجازه دهیم که آخوند به کارهای دنیوی ما بپردازد و خمس و ذکات و سهم امام بگیرد و خواهر و مادر من و شما راصیغه کند و خلاصه کیف دنیا را ببرد و بما فقط قول بهشت را بدهد، اگر هم کسی از کسان شهامت آن را داشت که کمی در این مقوله شکی کند با کردن چوب تکفیر در آنچه نه بدترش روزگار را بر او سیاه کند.
شما به منطق دین نگاه کنید چه میگوید؟
میگوید خداوندی که مکار مکاران و قدر مطلق و خالق تمام جهان و چمیدانم بزرگ بزگان است، آمده یک بشری را خلق کرده و به او همه چیز داده ولی یک عقل سلیم نداده که خود راه خود را بیابد!؟ و تازه به او هم میگوید اشرف مخلوقات. بعد هم خود بدست خود شیطان می آفریند! و باقی اراجیف را که خودتان بهتر از من میدانید. من حُسن آقا خواهر اون خدا رو گائیدم با ین منطق ش. این منطق در مقابل یک بچه ی دوساله ی امروزی دوام نمی آورد.باور بفرمایید من نمیدانم چگونه میشود این همه آدم را در این کره ی خاکی به این سادگی فریب داد.
از امروز در لابلای مطالب، یک یا دو صفحه از داستان البعثت الا سلامیه الی البلاد الافرنجیه نوشته ی صادق هدایت را باز نویسی خواهم کرد، چون میدانم که این داستان شاید برای روشنگری در مسایل و شناخت ملا و افکار و طرز فکر ملایان مفید افتد.
در بخش: بدون دسته بندی
30
Jul
2002
قسمت دوم
اينك سه نامه از مجله ” المنجلاب ” كه همراه كاروان “بعثه الاسلاميه ” بوده و گزارش روزانه آنرا مينوشته بدست آمد كه از عربي :ترجمه ميشود
كاروان اسلام
در روز ميمون فرخنده فال 25 شوال سال 1346 هجري قمري در شهر سامره از بلاد مباركه عربستان , دعوت مهمي از نمايندگان ملل اسلامي
بعمل آمده بود كه راجع به اعزام يكدسته مبلغ براي نشر دين حنيف اسلام در دنيا مشورت بنمايند. آقاي تاج المتكلمين سمت رياست آقاي عندليب الاسلام نايب رئيس . آقاي سكان الشريعه عضو مشاور و محاسب و آقاي سنت الاقطاب سمت تند نويسي اين جمعيت را عهده دار بودند. علاوه بر عدهء زيادي از فحول علماء و قائدين مبرز اسلام , نمايندگان محترم عدن ,حبشه , سودان , زنگبار و مسقط نيز دراين محفل شركت كرده بودن و اين عبد حقير سراپا تقصير : الجرجيس يافث بن اسحق اليسوعي نيز بسمت مخبر و مترجم مجله مباركه : ” المنجلاب ” در آنجا حضور بهمرسانيده و مامور بودم كه قدم بقدم وقايع اين قافله مهم را بنگارم تا در آن مجله شريفه درج و كافه مسلمين از اعمال و افعال آقايان مبلغين دين مبين و جنبش اسلامي مطلع و با خبر باشند.”
آقاي تاج المتكلمين اينطور مجلس را افتتاح فرمودند :”
بر همهء ذوات محترم و علماي معظم , اهل زهد و تقوي , حامل شرع مصطفي , مبرهن و آشكار است كه دين مبين اسلام امروز روز قوي ترين و عظيم ترين اديان دنيا بشمار ميايد . از جبال هندوكش گرفته تا اقصي بلاد جابلقاء و جابلسا , زنگبار , حبشه , سودان و طرابلس و اندلس كه همه از ممالك متمدن و در اقليم چهارم واقع شده اند , سيصد كرورنفوس .
آقاي عندليب الاسلام فرمودند: ” خيلي معذرت ميخواهم , اما از روي احصائيه كاملي كخ بنده زاده آقاي سكان الشريعه كه با وجود صغر سن از جمله علوم معقول و منقول بهره اي كافي و شافي دارد و مدت سه سال از عمرش را در بلاد كفار بسر برده و كتاب ” زبده النجاسات ” را تاليف نموده , سيصد هزار مليان نفوس گويندهء لاالله الاالله هستند.
آقاي سكان الشريعه : صحيح است .
آقاي تاج المتكلمين : ” نعم , مقصود حقير بي بضاعت هم همين بود ولاغير چنانكه گفته اند : الانسان السهو و النسيان . سيصد هزار مليان, شايد هم بيشتر بدين حنيف اسلام مشرف هستند , و از قراريكه آقا زاده آقاي عندليب الاسلام , آقاي سكان الشريعه كه چهار سال از عمرشريفش را در بلاد كفار گذرانيده و از علوم معلوم و مجهول بهره اي بسزا دارد و كتاب ” زبده النجاسات ” را تاليف نموده , در بلاد ينگي دنيا از اقليم سوم , اخيرآ بفلسفه اسلام پي برده اند .
آقاي سكان الشريعه : ” بلي , در ينگي دنيا مسكرات را اكيدا” ممنوع كرده اند . فلاسفه و حكماي آنجا در اثر مباحثات مناظرات و مجادلات با اين حقير متحدالراي شده اند كه ختنه را براي صحت فوايد بسيار ميباشد و طلاق و تعدد زوجات براي امزجهء سودا و بلغمي مزاياي فراوان دارد و معتقدند كه روزه اشتها را صاف ميكند. اين حقير هم گويا در تفسير ” مرات الاشتباه ” خوانده ام كه براي مرض ذوسنطاريا حرقة البول سخت نافع است .
برچسبها: اجتماعی, اسلام, اسلامی, داستان, سیاسی, صادق هدایت, طنز, مسلمین
در بخش: اجتماعی, اسلام و مسلمین, سیاسی, طنز, نقد اسلام
30
Jul
2002
فشار اسرائیل به آمریکا! برای حمله به نیروگاه بوشهر
این مطلب را در International Herald Tribune خواندم. گویا آمریکایی ها با فشار لابی های اسرائیلی خود را آماده میکنند برای یک حمله احتمالی به نیروگاه بوشهر، یا اینکه آقای جرج دبلیو بوش میخواهند به کمک ملاها بیایند! چون میدانند که ایرانی زمانی که مورد تحدید خارجی قرار بگیره همگی حتی با یک رژیم منفور هم متحد میشوند تا دشمن خارجی رو دفع کنند. این را اگر آقای جرج بوش نادان نداند! حد اقل مشاوران ایشان باید بدانند!، گرچه از قرار معلوم مشاوران ایشان هم مغز خر بلعیده اند.
در بخش: بدون دسته بندی
28
Jul
2002
طرح تاسيس خانه های عفاف (بخوانید جنده خانه) تدوين شد
مطلب جالبی رو خوندم در وبلاگ غريب آشنا و گل کو وبعد دیدم مثل اینکه همه گیر شده. دلم کشید من هم یک تحلیل کوچیک روش بنویسم، البته نه بخاطر اینکه این وب لاگ نویس های عزیز بد تحلیل کرده باشند. ولی من از یک زاویه دیگه میخوام به این موضوع نگاه کنم. از چیزهایی که در این طرح درنظر گرفته شده اینها هستند.
1 – واحد مددکاری و تشخيص.
حُسن آقا: این ها همان کسانی هستند که بنا هست دنبال طعمه بگردند و آنها را در دام بیندازند.
2 – واحد بهداشت و درمان .
حُسن آقا:این هم همان مرکز بهداشتی هست که بنا هست مثل دیگر فاحشه خانه ها مبتلایان به بیماریهای مقاربتی را از دبگران جدا کند.
3 – واحد مشاوره ازدواج(همسريابی)
حُسن آقا:اینهم همان خانم رئیس هست که در فاحشه خانه ها معمولآ ژتون میفروشند، البته اینجا چون بصورت کلان هست تبدیل شده به یک واحد.
4 – واحد صدور گواهی ازدواج موقت.
حُسن آقا:اینجا بعد از خرید ژتون مسئول مربوطه شمارو از لحاظ صلاحیت سنی و اینجور چیزها برسی میکنه و اجازه … میده.
5 – واحد ارجاع به هتل
حُسن آقا:اینجا هم که مسئول مربوطه شمارو به اطاق راهنمایی میکنه و اگر دستما کاغذی چیزی نیاز شد حتمآ یک آخوند هم اونجا میشونن تا خدای ناکرده دستمال کاغذی نجس با غیر نجس اشتباه نشه.
البته از قرار معلوم یادشون رفته بوده که رئیس جنده خونه رو معرفی کنن که حُسن آقا با تحقیقات مفصل موفق شد اسم این شخص رو هم براتون بدست بیاره و اون هم کسی نیست جز خامنه ای البته چون این شغل خیلی مهم هستش یک معاونی هم ایشان برای خودشان درنظر گرفته اند که طبق تحقیقات خبر نگار حُسن آقا کسی جز آقای هاشمی بهرمانی نمیباشند.
یک چیز دیگه هم که یادشون رفته بود بنویسند این بود که درآمد این کار نان و آبدار را چه کسی بجیب میزنه که اونو هم این خبرنگار حرامزاده ما ترتیبش رو براتون داده. میگه قرار هست بریزندش به حساب بی دروپیکر رهبر.
بادا بادا مبارک بادا ایشاالله مبارک بادا.
این مطلب رو درمورد اسرا و شهدای برگشته از عراق را از فضول بخوانید تا بفهمید با چه رژیمهایی مردم طرفند.
در بخش: بدون دسته بندی
28
Jul
2002
از کجا آوردی ای دزد
مطلبی رو که 23 زوئیه نوشتم گویا در ایران دارد کار دست سلطان خراسان میدهد. این را از سایت امروز بخوانید:
چند روز پيش شايع شد كه منزل علياكبر ناطق نوري، رئيس سابق مجلس شوراي اسلامي به مبلغ 5 ميليارد تومان كارشناسي شده و براي آزادي واعظ طبسي به عنوان قرار در اختيار دادگاه گذاشته شده است» اما اين خبر توسط احمد ناطق نوري، برادر وي تكذيب شد، وي دراينباره گفت: «اصلاً قيمت منزل برادر من 5 ميليارد تومان نيست كه به عنوان وثيقه واعظ طبسي استفاده شود»
گویا حالا باید از آقای ناطق خان نوری پرسید که آقا جان مملکت را ملک شخصی پدرتان فرض کردید که اینجوری درحال چپاول آن هستید!؟ میگویند در قابلمه باز است حیای گربه کجا رفته، گرچه رهبران جمهوری اسلامی ازکربه ی دزد هم بدترند و روی گربه ی دزد را هم سفید کرده اند.
در بخش: بدون دسته بندی
27
Jul
2002
حُسن آقا برگشت
با عرض سلام و پوزش، این دو هفته گذشته شاید همانطوری که ملاحضه کرده اید در خدمت نبودم، دلیل اش آن بود که در یک سفر تابستانی سعی کردم کمی هم به یک زندگی عادی بپردازم، گرچه یک لپ تاپ با خود برده بودم ولی هر آنچه سعی کردم موفق نشدم که آنطور که میخواستم نوشتن را ادامه دهم.
از این سفر دو مطلب تهیه کرده ام که بعرض میرسد.
دشمن خود را باید شناخت
مطلب اول مربوط میشود به اکثر ما ایرانی ها که هنوز بیشترمان یاد نگرفته ایم که از موقعیت ها بنفع احدافمان استفاده کنیم.
پریروز همراه دوستی در لندن به یک کتاب فروشی ایرانی (عربی یا اسلامی) بر خوردم. بدون توجه و قرض و مرضی بداخل کتابفروشی رفتم. بعد از ملاحضه کتابها متوجه شدم که کتابفروشی باید متعلق به حزب الله باشد، در این هنگام متوجه شدم که دوست عزیزم هم به این نکته پی برده. برافروخته بطرف من آمد و پرسید. میخواهی از اینجا کتاب بخری!؟ جواب دادم بله. با عصبانیت گفت: میدانی که اینها چه کسانی هستند!؟ پاسخ دادم آری، درست بهمین دلیل بیشتر علاقه مند شدم تا اگر بتوانم کتبی را از اینجا تهیه کنم. از من سوال کرد برای چه!؟ در پاسخش گفتم دوست عزیز برای رام کردن الاغ چموش باید درایت بکار برد. نمیتوان بی مهابا بر روی او پرید و گمان کرد که میتوان آن را به کنترل در آورد.
بحث ما بعد از خروج از کتابفروشی طولانی شد ولی آن دوستم را قانع کردم که چنانچه طالب پیروزی بر بیخردان هستی باید از خرد خود کمک بگیری و با بی خردی به جایی نخواهی رسید. دلیل شکست انقلاب 57 دقیقآ همانا بی خردی روشنفکران آن دوران بود که بدون مطالعه و کنجکاوی، دربست خود را تسلیم ملاها کردند ودیدیم عاقبتش را.
تغیرپزیری
مطلب دوم در مورد ایرانیان و قدرت تطبیق دادن خود با محیط (فرهنگهای) مختلف است. پس از سالها زیستن در خارج از مام وطن هر روز بیشتر از روز قبل به این موضوع واقف میشوم که ما ایرانی ها قدرت فوق العاده ای داریم برای اینکه خود را با دیگر جوامع (فرهنگها) همسان وهمسو کنیم. در سفر دو هفته گذشته با دوستی از دوران ایران دیدار تازه کردم، بعضی لحظه ها برایم این شک بوجود می آمد که آیا این همان دوست دوران دبیرستان است که امروز در ایپسوچ هم صحبت من است یا یک انگلیسی از آن ها که جنتلمن بودنشان از فرسنگها بوضوح پیداست. گرچه من مخالفتی با اینگونه تغیرات ندارم ولی خوب هر چیزی هم حدی دارد. البته من نمیتوانم در مورد خودم قضاوت کنم، امیدوارم آنها که من را میشناختند و امروز با من در تماسند به من بگویند آیا من هم بقدری عوض شده ام که این رفیق قدیمیم شده بود.
در بخش: بدون دسته بندی
23
Jul
2002
قاضي زارع درمورد پرونده المكاسب و آقا زاده واعظ طبسي پادشاه خراسان ميفرمايد كه ايشان (وليعهد) بيش از 9 ماه است كه ممنوع الخروج شده اند و در اين مدت از كشور خارج نشده است و در حال حاضر با قرار وتيقه 5 ميليارد توماني آزاد ميباشند.
قاضي جان نميفرمايند كه اين وثيقه به اين زيادي را ايشان از كجا تامين كرده اند 5.000.000.000 تومان برابر است با حقوق 50.000 ماه يك كارمند بيچاره كه ماهياته 100.000 تومان حقوق ميگيرد. يا اينكه 4167 سال حقوق همان كارمند است. آيا قاضي نميتواند از قانون از كجا آوردي استفاده كند و پول ملت بدبخت را به صاحبان اين پول (ملت) برگرداند!؟
در بخش: بدون دسته بندی