14
Dec
2002
آقاجان ضایه!! کردین!!
چند روز هست میخواستم این مطلب رو بنویسم ولی بخودم نهیب میزدم که دست نگهدار، چند بار هم به خودم گفتم دست نگهدار فضول متخصص اینجور کارهاست او این کنجکاوی را بخرج خواهد داد. ولی دیدم که خیر خبری نشد، آخر مگر فضول چند بار میتواند در اینجورکارها پا پیش بگذارد، در این شهر بی درو پیکر ما همگی مسولیتی داریم!. بعدش هم چند بار به خودم گفتم شاید خودبخود مشخص بشه چه کاسهای زیر نیم کاسه هست، درست خوندید، کاسهای زیر نیم کاسه. ما ملت بیخود نیست زیر هر کاسهای یک نیم کاسه میبینیم! برای اینکه هربار خودمون رو دور یک آلترناتیوی جمع و جور کردیم یک مرتبه کاشف به عمل اومد که ایدل قافل یک دستهایی پشت اینکار بوده بدون اینکه ما بدونیم. درست فهمیدید مثل داییجان ناپولئون. آن کسانی که پشت وبلاگ ضایه!! بودند یا هستند اهدافی داشتند و دارند که روشن و شفاف نبوده و نیست، اشتباه نکنید من هیچ مدرکی برای این مدعا ندارم و فقط از روی شواهد و قرائن به این نتیجه رسیدهام. شواهد و قرائنی که بمن میگه هیچ دودی بدون آتش بوجود نمیآید. این وبلاگ یا سایت یا مرکز یا چمی دانم Society یک شبه از یک وبلاگ مجانی مفلوک netfirms.com تبدیل میشه به یک سایت با دروپیکر و با کلی اتیکت وامکانات مگر میشه یک شبه یک نهال با دوبرگ و دوشاخه تبدیل بشه به یک درخت تنومند!؟ یا اینکه دنیای امروز آنقدر هورمونی شده که خُسنآقای بدبخت از آن بیخبر است یا اینکه هرمونهایی که به این نهال نیم متری تزريق شده از هورمونهای خطرناک است که باعث رشدهایی به این عظمت میشود. اگر اینگونه رشدها در دنیای امروزی طبیعی است و خُسنآقا بیخودی داییجان شده خوب مشکلی نیست دست اندرکاران این نهال یک شبه ره صدساله پیموده ما را با چند جمله زیبا قانع میکنند و یا اینکه حدث خُسنآقا درست بوده و این نهال هورمونی است، پس در آن صورت تکلیف همگی مشخص است.
همانطور که در اول مطلب نوشتم در نوشتن این مطلب چندروزی را دندان روی جگر گذاشتم تا شاید بزرگان و ریش سفیدانی که خودرا درگیر این نهال کردهاند خود توضیحی بدهند ولی افسوس که هیچ کدام یا نخواستند یا نتوانستند توضیحی بدهند. من حداقل از کسانی مثل محمد خلبان و امید میلانی این توقع را داشتم که توضیحی در این مورد بدهند وحتی پاگنده، چون هرچه باشد این سروران خود همه چیز را با دلیل و منطق میخواهند پس باید قبول کنند که در این مقوله هم بایستی به همان روش عمل کنند.
درهرصورت من باز هم در خاتمه می نویسم من هیچ گونه مدرکی برای اثبات ادعایم ندارم فقط شواهدی را که میبینم دلیل این نوشته هست و بایک پاسخ قانع کننده حاضر به هر گونه عذرخواهی هم هستم.
یقینآ این بحث ادامه خواهد داشت!
در بخش: بدون دسته بندی
14
Dec
2002
از قرار معلوم طبق نامهای که امروز دریافت کردم ISP خُسنآقا تصمیم گرفته سیستمهای اینترنت رسانی رو در منطقهی ما بروز کنه (مدرنیزاسیون)، بهمین خاطر از تاریخ 17 دسامبر بمدت سه یا چهار روز دسترسی به اینترنت نخواهم داشت، متاسفانه سرکارم هم که بخاطر تعطیلات زودرس کریسمس نخواهم رفت، پس اینترنت اونجا هم مالیده.
در بخش: بدون دسته بندی
14
Dec
2002
یکی از وبلاگهایی که من هر کلمهاش رو میخونم و مخصوصآ وقتی که می بینم بروز شده اولین وبلاگی هست که میخونم فضولک هست. او همیشه به من یک شوکی میده، برای اینکه همیشه یک چیز خارقالعاده داره برای گفتن، مهم نیست که من باهاش موافقم یا نه گرچه بیشتر مواقع بهاش موافقم ولی این انسان برای من خیلی انسان جالبی هست، چون ترس در وجودش نیست و رودربایسی هم با کسی نداره حرفشو میزنه. این کار خیلی خوبی هست، چون بنظر من این گونه خصوصیات در ایران کم پیدا میشه. مطلب امشبش رو که خوندم به این جمله “واقعا که جای تاسف است که اين همه خر هست و ما پياده ميرويم.” که رسیدم مثل میخ سر جام میخ کوب شدم، چون این جملهای بود که من مدتها فکرش رو میکردم هوساش رو میکردم، دلم میخواست که بنویسمش ولی افسوس، جراتش رو نداشتم، او نه زیر می گذارد نه رو، بدون دردسر میگویداش .
در بخش: بدون دسته بندی
13
Dec
2002
باز هم در مورد انرژی اتمی ایران

از قرار معلوم آقای جورج بوش جونیور تا جهان رو به خاک و خون نکشه راحت نخواهد نشست، ملت آمریکا هم که قربونش برم مثل اینکه دست کمی از رهبر عظیم الشان شان ندارد، حالا یا اینها فشارهایی است برای گرفتن آوانتاژهای بیشتر از رژیم بی خاصیت جمهوری مثلآ اسلامی یا اینکه واقعآ آقای بوش تصمیم داره بعد از صدام به سراغ ایران بره.
این هم یک مطلب دیگه از یک روزنامه نروژی در مورد درخواست سازمان انرژی اتمی برای بازرسی از تاسیسات اتمی ایران درماه فوریه 2003، البته با فشار آمریکای جهان خوار. از اینکه از آخوند جماعت هر حرامزادگی بر میاد حرفی درش نیست ولی یک چیزی رو هم که من درک نمی کنم این هست که در این دنیایی که ما زندگی میکنیم، آقای جرج بوش جونیور که واقعآ باید به سلامت عقلش شک کرد، میتونه هر سلاحی رو از اتمی و غیر اتمی رو بسازه همین که یک کشور دیگه خواست همون رو بسازه باید به آمریکا و دنیا کفاره پس بده، به این میگن دنیای برابری و برادری البته از نوع آمریکایی و آخوندی آن چون اینجوری که ما فهمیدیم این جورج بوش جونیور و سیدعلی گدای خودمون آنقدر به هم شباهت دارن که میتوان بستشون به یک درشکه.
در بخش: بدون دسته بندی
13
Dec
2002
آقوی CNN ، مارو گرفتی!!؟
ازقرار معلوم این آمریکاییها چشمهاشون هم از ما بهتر میبینه!! اینطور که بنظر میاد CNN اینا، منظورم دستگاه سخنپراکنی جرج بوش و کمپانی است، عکسی رو در این خبر بنمایش گذاشتن و ادعا میکنن که توی این عکس، ملاهایی که به زور چوققپان شاید بتونن چهارتا نعلین مونتاژ کنن، موفق به کشفیات بزرگی مثل اتم و اینجور چیزا که ما خُسنآقا ازش سر در نمیآریم شدند!! حتمآ یک چیزهایی دیدند!! وگرنه بیخود که ادعا نمیکردند که! میکردند!؟خوب بیخود نیست که بهشون میگن کلانتر دنیا!! حداقل خودشون به خودشون این لقب رو دادن، ما هم که به تخممون هست!! که این آمریکاییها تصمیم گرفتن با این کسشعر* گفتنهاشون و خر فرض کردن همهی خلق دنیا! بزنن مملکت بیارزشی رو مثل ایران با خاک یکسان کنن و درضمن آخوندها و غیره آخوندهایی هم که قدرت رو در ایران دردست دارند که به یاری حق تعالی همگی هم دلسوز ِ بیضهی اسلام هستند، هم بیضهی ایران زمین!!
پس از قرار معلوم یک سر خری مثل من بیخودی ترس میاندازه توی تنبان خلقالله و بیخود فقط برای تشویش اذهان و بهم ریختن این نظم بی عیب!! این همه سروصدا بپا میکنه. اصلآ بیخیال بابا شتر دیدی ندی، مگر شتر هم توی قرن اتم پیدا میشه که ما ببینیم!
* ببخشید از قرار معلوم از دستم در رفت از این ببعد قول میدم ننویسم کسشعر چون خانمها دوباره گیر میدن به ما! ازاین ببعد بجای کسشعر مینویسم کیرشعر
در بخش: بدون دسته بندی
13
Dec
2002
این مطلب رو امروز در یک وبلاگ بنام (ورود ممنوع) که تازه پیدا کردم خواندم:
سلام
اینجا همه خوبند.
وطن پیراهنی تابستانی بر تن دارد گرچه هوا ابری ست !
اینجا ما بدنبال آزادی می گردیم و می دانم که روزی پیدایش می کنیم !
آیدای خوبم ! اگر دیگر نمی نویسم نه برای بار زیاد فرمول های بی سر و ته دنیای ریاضیات است و نه برای رقابتی _ شاید هم حماقتی !! _ بنام کنکور. اگر خواستی باز هم برایت خواهم نوشت و لی از آنجا نوشتن شیرین تر است ! بنویس ! از آسمان همیشه بارانی لندن . از هنری که در زیر بناهای زیبای آنجا نهفته است ( نمی دانم که بود که می گفت هنر نزد ایرانیان است و بس ! ) از علم بشر آن سوی آب که با سرعت نور جلو می رود و من و تو چقدر عقبیم ! از مردمی که نمی دانم خوبند یا بد ! و نمی دانم چرا در نظرمان آنان دوزخیند ! و نمی دانم چرا اینجا رنگی جز سیاهی نیست !
از آنجایی که در همیشهء تاریخ من و تو ، همه چیز از گور آنها بلند می شد ! ( چه تاریخ احمقانه ای !! )
بی نهایت دوستت دارم . و آمدنت را انتظار می کشم !
در میان آن همه زیبایی و نور مرا فراموش نکن ! … سروناز کوچک تو !
این هم یک نظر که یک خوانندهی این وبلاگ در نظرخواهی نوشته:
نویسنده:سيد مجيد
و هو المحبوب. سلام. امروز وبلاگت ديدم. آخرين طلبت که خوندم ياد اين ضرب المثل افتادم. مرغ همسايه غاز. التماس دعا
حالا یک سوال:
والله دروغ چرا تا قبر آ. آ. آ. آ. ما که عارابی سرمان نمیشی که، اگر کسی میشی! برای ماهم مترجم کن، ببینی این مردک چی ناباشتی
در بخش: بدون دسته بندی
12
Dec
2002
اگه یادتون باشه مطلبی رو روز ۱۰ دسامبر نوشتم در مورد فیلم مستند SOUS LE VOILE DES APPARENCES امروز یک تحلیل رو در مورد این فیلم در سایت خبری گویا نیوز خوندم که خواندنش را به همه توصیه میکنم. لینک
در بخش: بدون دسته بندی