08
Feb
2003
پاسخ به آنهایی که مخالف تحریم اریکسون هستند
مسالهی تحریم اریکسون نشان داد که عدهای از ما هنوز به این نتیجه نرسیدهایم که رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم نامشروع است. چنانچه بپذیریم که این رژیم نامشروع است، همین یک دلیل بتنهایی کافیست تا ما بتوانیم هر شرکتی را که با این حکومت همکاری میکند تحریم کنیم. این یک حق مسلم ملت ایران است که کسی نمیتواند آن را با سفسطه بافی از ملت یتیم ایران بگیرد.
اگر باور داریم که این رژیم نامشروع است پس خواهیم توانست ملت ایران را با یک فرزند یتیم بی پدر و مادر مقایسه کنیم و نسبت به آن عکسالعمل نشان دهیم. آیا شما بعنوان یک انسان آزاده خواهید توانست یک بچهی یتیم را که در این دنیای بی درو پیکر در مقابل این همه گرگ تنهاست تنها بگذارید! و او را به حال خود رها کنید!؟ آیا برای کسانی که با این تحریم یا هر تحریم دیگری مخالفند، این نامشروع بودن رژیم قابل انکار است!؟ یا اینکه دلیل دیگری برای مخالفت خود در تحریم شرکت اریکسون یا هر شرکت دیگری که با رژیم ایران همکاری میکنند، دارند!؟
حال چنانچه پذیرفته باشیم که رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم نامشروع است، پس برای تحریم کشورها یا شرکتهای چند ملیتی که با این رژیم همکاری میکنند دلیل دیگری بجز همکاری آنها با رژیم نیازی نیست.
البته راه دومی هم برای اثبات درست بودن تحریم وجود دارد و آن هم همان منطقی است که بر دنیای امروز حکم فرماست، همان منطقی که جورج بوش و آقای علیزاده استفاده میکنند. منطقی که اول اتهامی را وارد میکنند و بعد از متهم میخواهند که بیگناهی خود را ثابت کند. خوب اگر بنابر این است که در مقابل امثال آقای علیزاده و هم جنسان ایشان و با قوانین ایشان مبارزه کنیم، پس قبول میفرمایید که بایستی از همان سلاحهای مخربی استفاده کرد که آنها استفاده میکنند، درغیر اینصورت باخت حتمی است. ما هم مثل اقای جرج بوش و علیزاده اتهامی را وارد میکنیم و از شرکت اریکسون و همپالکی هایش میخواهیم که غیر واقعی بودن این اتهام را با دلیل و مدرک ثابت کنند.
در بخش: بدون دسته بندی
07
Feb
2003
آيا جنگي در خواهد گرفت؟ ( بخش سه)
(بخش اول) (بخش دوم)
صرفنظر از كاهلي كشورهاي اروپائي در زمينه حضور موثر، فعال و در عين حال مسالمت آميز در تعيين سياست جهاني كه امروزه از ديدگاه اقتصادي و سياسي برايشان بسيار گران تمام ميشود ، آبشخورهاي ديگري را نيز ميتوان براي ادامه سياستهاي آمريكا در مناطق مختلف جهان بر شمرد كه از عمده آنها اعتماد بر سياستهاي دروني كشورهاي متشنج ميتوان بشمار آورد.
اين كشورها كه بمانند افغانستان زمان طالبان با وجود اينكه با تاْئيد و چراغ سبز مستقيم و موْثر آمريكا بقدرت رسيده بودند دو فايده اساسي و وجهه اي براي ايالات متحده بهمراه ميداشتند. نخست اينكه با ترويج ظاهري شعائر ضد غربي زمينه پائين آوردن كنترل شده التهابات را مهيا كرده و مردم خويش را از نگاه انگيزه اي براي زيست بهتر خلع سلاح مينمودند و دوم اينكه همزمان با گسترش ظاهري اين شعارها بهانه به دست جهانگشايان عصر فضا ميدادند تا در زمان معلوم با طرح استراتژي ها و ادعاهاي واهي، خود را همانند ناجيان ملل در مناطق مختلف جهان عرضه كرده و حتي بگونه نظامي نيز در منطقه حضور فعال يابند و از همه بدتر اينكه توده ساده نگري كه ساليان متمادي تحت انواع فشارهاي سياسي احتماعي بسر برده بود نيز داوطلبانه و با كمال ميل به ايشان بپيوندد و ديگر بار همان بيازمايد كه بارها آزموده بود منتهي به گونه اي ديگر. كوتاه سخن : تحميق زيركانه اي كه در آن مقصر نيز خود اين كشورها قلمداد ميشوند ( و بعضاْ نيز بواسطه عللي كه گفته شد، واقعاْ هم بودند).
ظاهراْ در اين ميان همه چيز روبراه ميشد ولي چون نيك بنگري هيچيك از اينها نميبود. نه تكامل فرهنگي، شخصي و گروهي به صورت بسيط و كلي آن روي ميداد، نه آزاديهاي اجتماعي و سياسي ميتوانستند خود را جايگزين حالات قبلي نمايند و تنها كل مملكت به نوعي حالت خلسه فرو ميرفت. براي نمونه ميتوان كشورهاي مصر، پاناما، عربستان و يا حتي اسرائيل را نام برد كه با حمايت و بعضاْ دخالت مستقيم آمريكا شكل گرفتند ولي هنوز ماهيتهاي سنتي سياسي و اجتماعي خويش را پس از ساليان متمادي از دست ندادند.
ادامه دارد
خوش نظر
در بخش: بدون دسته بندی
05
Feb
2003
اصلاح طلب از نوع آخوندی
میخواهید بدانید که اصلاح طلب چگونه جانوری است!؟ مطلب زیر را بخوانید:
روزنامه مردم سالاری در شماره روز سه شنبه خود از مخالفت علی اکبر محتشمی پور، رييس فراکسيون دوم خردا مجلس با حضور اعضای نهضت آزادی ايران در شوراهای شهر خبر داد.
به نوشته اين روزنامه، آقای محتشمی پور در ديدار با تعدادی از اعضای هيئت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراها گفته است آيت الله خمينی، بنيانگذار جمهوری اسلامی توصيه کرده که از دادن مسئوليت به نهضت آزادی خودداری شود.
من که به شخصه با کل نیروهای ملی مذهبی مشکل دارم، ولی حالا خودمانیم در یک دموکراسی کسی نمیتواند گروهی را از شرکت در انتخابات محروم کند، فقط بخاطر اینکه یک شخص سومی مثل (خمینی) توصيه کرده که از دادن مسئوليت به نهضت آزادی خودداری شود. جل الخالق به این اصلاح طلبی!! معلوم نیست ملت ایران کی از دست آخوند جماعت نجات پیدا خواهد کرد! یکی نیست به آقای محتشمی بفهماند که ای آقا! در یک انتخابات واقعآ آزاد اگر حتی خود شما هم 10 رای بیاورید باید کلاهتان را بیندازید آسمان هفتم.
ناگفته نماند که، نظارت بر انتخابات شوراها، بر خلاف ديگر انتخابات در ايران، بر عهده اصلاح طلبان است.
در بخش: بدون دسته بندی
04
Feb
2003
یک از خدا بیخبری این مطلب رو برای خُسن آقای بدبخت فرستاده، انگاری خُسن آقا کم دردسر داره که حالا پاپیچ نمایندگان ملت!! هم بشه؟ ما که نمی فهمیم! این خدا خیر داده منظورش از فرستادن این لینک چیچی هست! ببینید شما چیزی میفهمید!
حسن آقا، ما اگر مجلسي بيسواد نخواهيم چه كسي را بايد ببينيم؟ ما اگر مجلسي كه همش چوب حراج توي سر زمين و آسمون اين مملكت نزنه، بخواهيم، به كجا بايد مراجعه كنيم؟ معمولاْ حراج براي مدت محدود و كوتاه است و نه مادالعمر و بهر قيمت و بهر كس.
در بخش: بدون دسته بندی
03
Feb
2003
مطلبی در مورد اریکسون و لوگوی لعنتی آن و …
دوست گرامی مهشید خانم اول اعتراض داشتند به لوگو، چون آرم اریکسون در آن بود. نوجوان صبورانه آن را عوض کرد ولی باز مهشید خانم بامبول در آوردند که : “بی رو در واسی با آوردن کلمه کثيف مشکل دارم” خوب خانم جان شما با صابون سوئدی بشوئیدش تا پاک شود!. آخه مگر یک چیزی یا کسی یا کاری که کثیف هست میشه بهش گفت پاک!!؟؟ کارشان کثیف است باید برایشان صفت کثیف را بکار برد. یک مثل نروژی هست که میگوید “به بیل باید گفت بیل”. درضمن مگر ما نمیدانستیم که کار اینجور شرکتها پول در آوردن است! یا مگر در این موضوع شک داشتیم!؟ که شما برای ما توضیح می هید! ما از آن زمان که آقای اولوف پالمه میرفت توی هند، صبح صحبت صلح میکرد، بعد از ظهر اسلحه میفروخت، اعتقادمون رو به این انسانهای دورو و دورنگ از دست داده بودیم و نیازی به اریکسون نبود. بخاطر همین هم هست که بعضی مواقع خیلی عذر میخواهم بی تربیتی میشود، کیرمان را در می آوریم می شاشیم وسط ایدئولوژیشان . خانم جان مگر میتوان مبارزه کرد و از این نوع درگیریها اجتناب ورزید!؟ شما اگر خواستید املت درست کنید مجبورید تخم مرغ را بشکنید وگرنه املتی درکار نخواهد بود. شما با بکاربردن آرم جمهوری اسلامی هم مخالف هستید. حتمآ داستان خال کوبی شیر بی یال و دم و اشکم را که شنیده اید!؟ اگر ما بخواهیم به این روشی که شما پیشنهاد میکنید پیگیر قضیه بشویم، خوب دیگر از این مبارزه چیزی باقی نخواهد ماند. پس با اجازهی شما اگر می خواهیم مبارزه کنیم باید یک کمی هم از اینجور کارها بکنیم.
توی این اروپایی که من و شما درش زندگی میکنیم با اینکه دموکراسی تا حدودی برقرار هست، هنوز گروهایی که رادیکالتراند از اینگونه روشها و حتی بدترش را هم استفاده میکنند. حالا برای ملت بدبخت ایران که هیچ راهی بجز استفاده از ایگونه ابزار باقی نمانده، شما تقاضای تعطیل آن را میکنید!.
دوستان همین آمریکایی که امروز میخواهد عراق را بجرم داشتن صلاحهای کشتار جمعی به سیخ بکشد، خودش و هم پیمانانش صدام را به دسترسی به اینگونه صلاحها کمک کردند، فردا هم زمانی که خواستند میآیند بمب بر سر مادر و خواهر و پدر من میریزند چون میخواهند رژیم را عوض کنند!؟ خوب ما چه گناهی کردهایم که این توله سگها خودشان رژیمها را می آورند و خودشان با فروش ابزار لازم روی پا نگه شان میدارند و هر وقت که نخواستندشان ما باید کفارهاش را پس بدهیم!؟ پس چطور شد که حالا ما برای اینکه یک شرکت جاکش میرود توی مملکت ما و هر دست خری را رژیم منفور خواست در برابر دلار میفروشد و ما دست روی دست بگذاریم! و بگوییم نمی شود از اینگونه روشهای مبارزه استفاده کرد!؟ ایکاش کمی بر روی تئوریهایی که میهید فکر بیشتری میکردید.
راستی مهشید خانم، من هم آنچنان که فکر میکنید بدون هویت نمینویسم، کافی است کسانی که میخواهند رد مرا پیدا کنند به این آدرس مراجعه کنند و رد گیری کنند چه کسی صاحب این مکان است، اگر هم باز شک داشتید اعلام کنید تا هویتم را هم روی نت بگذارم.
مطلب دراز شد میبخشید.
در بخش: بدون دسته بندی
03
Feb
2003
آيا جنگي در خواهد گرفت؟ ( بخش دو)
اينكه چگونه اوضاع به چنين جائي كشيده شد، پرسشي است بسيار بجا و در خور تاْمل كه نويسنده اين سطور نميتواند به تنهائي پاسخگوي آن باشد و تنها به مطرح كردن نكاتي ميپردازد كه از خاطر او گذشته و شايد نيز بطور عمومي هم قابل تفحص باشد.
پس از جنگ كره و بدنبال آن ويتنام و همزمان با آخرين ماجراجوئي نظامي فرانسه در شمال آفريقا، ايالات متحده آمريكا به دو نكته اساسي در سطح جهاني پي برد كه ارزش آنرا داشتند تا بيشتر موشكافي و كنكاش شوند.
يك : كشورهاي كمونيستي كه غالباْ از طرف شوروي حمايت ميشدند، بخاطر ماهيت اقتصادي نظامهاي خويش و روابط توليدي خود، قادر نيستند خود را در گير جنگهاي فرسايشي سنتي نمايند زيرا كه از پس هزينه هاي آن بر نمي آيند و اينرا تاريخ بعدها نيز به اثبات رسانيد. ضمن اينكه اينگونه جنگها كه خود ايالات متحده نيز از آن تجربه هاي تلخي داشت براي آمريكا هم از ديدگاه اقتصادي چندان گوارا نميبود هرچند كه آمريكا ميتوانست نسبت به رقبا از نفسي طولاني تر استفاده كند. اين نكته را بعداْ بيشتر خواهم شكافت.
دو : مردم كشورهاي اروپائي و در عين حال متحد كشور آمريكا در قبال پيمان ورشو قلباْ راضي بودند از امور نظامي كه در ميان ايشان چهره كريهي پيدا كرده بود، بدور باشند و بيشتر بنگرند تا معضلاتي كه به دخالت مستقيم يا غير مستقيم نيروهاي مسلح و انجام مانورهاي زميني و دريائي نياز دارند، توسط آمريكائيها بانجام برسند. صرفنظر از اينكه اعتماد دروني عميقي نيز بيكديگر نداشتند و اين درست همان خلاْئي بود كه آمريكا براي قبضه كردن كامل كارهائي كه در آينده نقش كليدي ميتوانستند كه ايفا نمايند بدان احتياج داشتند . همزمان بايد نيز بيان كرد كه اقتصاد ويران اروپاي پس از جنگ نيز بخودي خود نميتوانست كه تقبل چنين اقداماتي را بكند، بدون آنكه خطري كه در صورت افتادن در رقابت مستقيم نظامي با آمريكا و همزمان شوروي براي از كار افتادن كامل صنايع و اقتصاد پيش ميآمد، از ديد خود بدور دارد.
حال براي اينكه رابطه بين نكته يك و دو را بيشتر دريابيم، بايستي كه اين دو نكته را با هم ادغام نموده و عوامل و عواقب جنبي آنرا بيشتر بررسي كنيم.
از يكطرف كشورهاي كمونيستي كه آنها را چندان هم نميتوان دستكم گرفت فشار ميآورند و از طرف ديگر كشوري بمانند ايالات متحده كمابيش داوطلبانه مبارزه و مقابله با اين فشارها را بعهده ميگيرد و در قبال آن ظاهراْ تنها خواستار برسميت شناختن مشروعيت كارهايش در سطح بين المللي از طرف متحدينش و سازمان ملل متحد ميباشد و همچنين اينكه متحدين اينگونه اقدامات را از نظر مالي تاْمين و پشتيباني نمايند و كمابيش چيزهائي را نديده بگيرند. اين كار تا زمانيكه اتحاد جماهير شوروي وجود خارجي داشت ادامه يافت زيرا كه اروپائيها به اينگونه تن آسائي سياسي و نظامي خو كرده بودند و آنرا راحت ميافتند بدون اينكه عواقب احتمالات را در نظر داشته باشند.
ادامه دارد
خوش نظر
در بخش: بدون دسته بندی
02
Feb
2003
صفحهای رو که برای اریکسون درست کردم برای نشان دادن اینکه چه کسانی ازاین عمل ما حمایت میکنند، اسامی وبلاگ حمایت کنندگان را درقسمت سمت چپ همان صفحه بترتیب حروف الفبا نوشتهام. اگر کسی لوگو را به صفحهاش اضافه کرد خواشمندم یک خبری به من بده تا لیست رو بروز کنم. لطفآ از طریق میل بمن خبر بدین چون ممکن هست این سیستم نظرخواهی من کار نکنه، همین طور که در چند روز گذشته درست کار نکرده.
در بخش: بدون دسته بندی