Feb 03 2003

مطلبی در مورد اریکسون و

نوشته:     :::       Comments Off on مطلبی در مورد اریکسون و

مطلبی در مورد اریکسون و لوگوی لعنتی آن و …
دوست گرامی مهشید خانم اول اعتراض داشتند به لوگو، چون آرم اریکسون در آن بود. نوجوان صبورانه آن را عوض کرد ولی باز مهشید خانم بامبول در آوردند که : “بی رو در واسی با آوردن کلمه کثيف مشکل دارم” خوب خانم جان شما با صابون سوئدی بشوئیدش تا پاک شود!. آخه مگر یک چیزی یا کسی یا کاری که کثیف هست میشه بهش گفت پاک!!؟؟ کارشان کثیف است باید برایشان صفت کثیف را بکار برد. یک مثل نروژی هست که میگوید “به بیل باید گفت بیل”. درضمن مگر ما نمی‌دانستیم که کار اینجور شرکتها پول در آوردن است! یا مگر در این موضوع شک داشتیم!؟ که شما برای ما توضیح می هید! ما از آن زمان که آقای اولوف پالمه میرفت توی هند، صبح صحبت صلح میکرد، بعد از ظهر اسلحه میفروخت، اعتقادمون رو به این انسانهای دورو و دورنگ از دست داده بودیم و نیازی به اریکسون نبود. بخاطر همین هم هست که بعضی مواقع خیلی عذر می‌خواهم بی تربیتی میشود، کیرمان را در می آوریم می شاشیم وسط ایدئولوژی‌شان . خانم جان مگر میتوان مبارزه کرد و از این نوع درگیری‌ها اجتناب ورزید!؟ شما اگر خواستید املت درست کنید مجبورید تخم مرغ را بشکنید وگرنه املتی درکار نخواهد بود. شما با بکاربردن آرم جمهوری اسلامی هم مخالف هستید. حتمآ داستان خال کوبی شیر بی یال و دم و اشکم را که شنیده اید!؟ اگر ما بخواهیم به این روشی که شما پیشنهاد میکنید پیگیر قضیه بشویم، خوب دیگر از این مبارزه چیزی باقی نخواهد ماند. پس با اجازه‌ی شما اگر می خواهیم مبارزه کنیم باید یک کمی هم از اینجور کارها بکنیم.
توی این اروپایی که من و شما درش زندگی میکنیم با اینکه دموکراسی تا حدودی برقرار هست، هنوز گروهایی که رادیکال‌تر‌اند از اینگونه روشها و حتی بدترش را هم استفاده میکنند. حالا برای ملت بدبخت ایران که هیچ راهی بجز استفاده از ایگونه ابزار باقی نمانده، شما تقاضای تعطیل آن را میکنید!.
دوستان همین آمریکایی که امروز می‌خواهد عراق را بجرم داشتن صلاحهای کشتار جمعی به سیخ بکشد، خودش و هم پیمانانش صدام را به دسترسی به اینگونه صلاحها کمک کردند، فردا هم زمانی که خواستند می‌آیند بمب بر سر مادر و خواهر و پدر من میریزند چون می‌خواهند رژیم را عوض کنند!؟ خوب ما چه گناهی کرده‌ایم که این توله سگها خودشان رژیمها را می آورند و خودشان با فروش ابزار لازم روی پا نگه شان می‌دارند و هر وقت که نخواستندشان ما باید کفاره‌اش را پس بدهیم!؟ پس چطور شد که حالا ما برای اینکه یک شرکت جاکش میرود توی مملکت ما و هر دست خری را رژیم منفور خواست در برابر دلار میفروشد و ما دست روی دست بگذاریم! و بگوییم نمی شود از اینگونه روشهای مبارزه استفاده کرد!؟ ایکاش کمی بر روی تئوری‌هایی که می‌هید فکر بیشتری می‌کردید.
راستی مهشید خانم، من هم آنچنان که فکر می‌کنید بدون هویت نمی‌نویسم، کافی است کسانی که میخواهند رد مرا پیدا کنند به این آدرس مراجعه کنند و رد گیری کنند چه کسی صاحب این مکان است، اگر هم باز شک داشتید اعلام کنید تا هویتم را هم روی نت بگذارم.
مطلب دراز شد می‌بخشید.

نوشته: در ساعت: 10:43 pm در بخش: بدون دسته بندی

Comments Off on مطلبی در مورد اریکسون و  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی