02
Apr
2003
ای آسید علی گدا بپا خیز
این آخوندا فقط زورشون به ملت بی دفاع می رسه! تازه اون هم اگه چندتا محافط و بادیگارد همراشون باشه. عرض شود به حضورتون که خبر بدی بری امام امت و جانشین امام زمان روی زمین دارم. از قرار معلوم آمریکایی ها با همراهی انگلیسی ها (خط دهنده ی آخوندا) و تشویق جهودا گویا امشب رو بناست در کنار مسجد علی اطراق کنند. حالو کسی چمیدونه نصف شب وقتی سرباز آمریکایی زبون نفهم یا اینگلیسی یا چمیدونم گبر و جهود وقتی نصف شب تنگشون بگیره ممکن از زور فشار بشاشن پشت دیوار مسجد علی.
البته من مطمئنم که امام امت همین الان کفش كه نداره نعلين و کلاه كه نداره عمامه میکنه و با گرزگران كه نداره بافور البته بعد از اینکه کیفور شد یک حمله ی جانانه به این بی دینای اجنبی خواهد کرد. یا شاید هم از جد بزرگوارش حسین شهید در این محرم کمک خواهد خواست یا دنیارو چی دیدی شاید هم از همون امام زمانهای اسب سوار که ماشا الله ماشاالله گویا دویست سیصد تاش تو ایران موجوده و چهار پنج تاش هم به اسارت صدام حسين درامد، کمک خواست و همگي رفتن بداد برادر متدین و مکتبی صدام حسین دامت برکاته رسیدن و این بی دینای مسیحی و جهود رو از خاک پاک کربلا و نجف بیرون ریختن و آخرش هم يك سيزده بدر حسابي به پا كردن. البته ممکن هم هست مثل آیت الله حکیم با بدست گرفتن دستمال يزدي و ماليدن قسمتهائي از بدن مبارک حضرت جرج بوش مسیحی و آری فیشر جهود به پیشواز شیطان بزرگ رفتند و خود را تا روز قیامت بیمه عمر و بازنشستگي و سوانح کردند. عواقب جنبي این کار را هم که میدونید که! نمی دونید!؟ ای وای بر احوال شما! پس اجازه بدین خُسن آقا براتون توضیح بده.
یکی از عواقبش اینکه که از این ببعد تمام مهر های نمازتان به شاش جهود و مسیحی متبرک میشه و زمانی که شما و چارصد نسل بعد از شما سر به مهر میگذارید پیشانیتان به شاش مبارک سربازان حضرت جرج بوش مسیحی و آری فیشر جهود ممهور خواهد شد.
صلوات و تکبیر
در بخش: بدون دسته بندی
01
Apr
2003
نکتههای شنیدنی از جنگ (2)
منبع: تلوزیون کانال 2 نروژ
نقل به مضمون
سرزباز مجروح انگلیسی: یک هواپیمای شکاری آمریکایی به گروه ما حمله کرد و در برخورد اول دوست من را زخمی کرد. من سعی کردم با دادن علامت به او بفهمانم که ما خودی هستیم بعد از چند دقیقه دومرته هواپیما بازگشت من برای نجات دوستم هر گونه تلاشی توانسم کردم ولی خلبان برای دومین بار به ما حمله کرد دوستم را کشت و مرا از ناحیه پا زخمی کرد.
خبرنگار: گمان میکنید که خلبان شما را شناسایی کرده بود یا گمان میکرد که شما عراقی هستید؟
سرباز: من اطمینان دارم که متوجه شده بود، او رفتارش مثل کابوی های آمریکایی بود. من دیگر به جبهه باز نخواهم گشت این ها دیوانه هستند.
در بخش: بدون دسته بندی
01
Apr
2003
از نعمتهای جنگ!!
زبان من بریده باد اگر از نعمتهای جنگ سخن بگویم، و باز قلمم شکسته باد اگر در این طریق چیزی بنویسم. ولی حالا که بناست همه از نعمتهای جنگ بنویسند من هم خواهم نوشت:
1. شناختن انسان دوستان و همچنین شناسایی کسانی که پشت نقاب انساندوستی عوام فریبی میکنند
2. برملاشدن استراتژی آمریکا گرچه این یکی از قبل برای خیلیها شناخته شده بود ولی امروز بطور یقین میتوان گفت که این شناخت همگانی شده.
اگر انساندوستیم نباید فرقی بین انسانها بگذاریم. بحث ما بر سر گناهکار بودن یا نبودن صدام و حزب بعث عراق نیست که همگی انسان دوستان بر این نظر متفقالقولند که صدام گناهکار است. بحث بر سر کشتارهایی که عراقیها در جنگ هشت ساله با ایران کردن هم بجای خود باقی است. اینجا بحث برسر انسانیت است نه دیو صفتی. آن کودک عراقی که بی هیچ گناهی در حال سلاخی شدن است نه در جنگ ایران و عراق شرکت داشته نه خواستار چنین جنگی بوده، پس گناهاش چیست که باید گناهان صدام را جوابگو باشد، تا من و شما ایرانی هم وطن از نابودی او به وجد آییم!؟ درست در پاسخ به اینگونه سوال هاست که فرق بین انسان و انساننما مشخص میشود.
دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر
كــز ديــو و دد ملولم و انسانــم آرزوست
گفتيــم يــافت مينشود جستهايــم مـــا
گفت آن كه يافت مينشود آنم آرزوست
هــــرچند مفلسم نپزيــــرم عقيــق خــرد
كــــان عقيق نــــــادر ارزانــــــم آرزوست
درحال نوشتن این مطلب بودم که ویندوز بامبول در آورد و مجبور شدم پی سی را دوباره روشن کنم در این مدت بعد از دوباره روشن کردن متوجه شدم که بر تعداد کشته های غیر نظامی عراق 17 نفر افزوده شده. 17 انسان مثل من مثل شما. مثل فرزند من مثل برادر شما. حقایق را ببینیم
در بخش: بدون دسته بندی
31
Mar
2003
نکتههای شنیدنی از جنگ
منبع CNN:
نقل به مضمون
خبرنگار: شنیده شده که مقامات آمریکایی گفتهاند که مردم جنوب عراق باید برای آبی که دریافت میکنند (آب اهدایی!!) مبلغی را پرداخت کنند.
سخنگوی ارتش انگلیس در اطراف بصره: حقیقت ندارد، بحثی بود که از مرکز فرماندهی آمریکا، آنها گفتند که بد نیست اگر آنها (عراقیها) مبلغی سمبولیک را برای دریافت آب بپردازند ولی ما مخالفت کردیم من دوباره این موضوع را سوال خواهم کرد ولی گمان نمی کنم که عراقی ها (غیر نظامیان) مجبور به پرداخت پولی برای آب بشوند.
خنده ی خبرنگار بعد از پایان مصاحبه.
در بخش: بدون دسته بندی
30
Mar
2003
پاسخی به آقای نیما راشدان
هموطن فرهیختهمان آقای نیما راشدان در مطلبی زیرعنوان “يک درگيري لفظي مختصر” مطالبی را در دفاع از جنگ و آنکه چقدر این جنگ برای ما و منافع ملیمان مفید است و باعث از بین بردن سودا، صفرا و بلغم مجاز مبارک ایرانزمین خواهد شد مینوسند و مثل همیشه با نگارش زیبایشان سعی در القاء نکاتی را دارند که بگمان نگارنده بجز تاثیر نادرست در افکار نا آگاهان خطر دیگر ندارد. برای اینکه سر شما را زیاد از حد درد نیاورم بدون مقدمه بسراغ سئوالی می روم که در اولین نگاه نظر هر بیخبری از مسائل سیاسی همچون من را بخود جلب میکند. ایشان می فرمایند:
خلاصه هي ايشان گفت و رفت و پرسيد و ما دو کلام بيشتر در جواب نگفتيم: «منافع ملي! »
کشور من بدبخت است – بيچاره است در حال نابودي است و نياز به مرزهاي امن دارد – نياز به منطقه اي غيرهسته اي دارد – نياز به دولتهاي دوست آمريکا و غرب دارد – نياز به همسايگاني چون مشرف و حامد کرزاي دارد نه صدام و ملاعمر- نياز به آغاز سرمايه گذاري خارجي دارد – نياز به شغل دارد – نياز به دمکراسي دارد و دمکراسي فرزند اقتصاد رقابتي و بازار آزاد است٬ فرزند سرمايه گذاري کلان خارجي است و سرمايه گذاري کلان خارجي با وجود ملامحمد و صدام يزيد کافر و ملاعلي محقق نمي شود که نمي شود که نمي شود»
ايشان هم البته نه گذاشتند و نه برداشتند و در پاسخ گفتند «خاک بر سر شما و اين منافع ملي غيرانساني و غيرآرماني تان»
سوال بنده ی حقیر از همه جا بیخبر:
آقا جان بگمانم شما در سیاه کاریهایتان یک نکته را فراموش کردهاید!! که همین هفته گذشته پاکستان سلاح هستهایاش را برای چندمین بار آزمایش کرد. وگویا شما فراموش کردهاید که همین حکومت پاکستان بود که کارخانه تولید ملاعمرها و بن لادنها را البته بفرمان و اجازه منجی جهان آمریکا در خاکش برقرار کرده بود.
هموطن گرامی آقای راشدان:
بگمانم که شما نیاز به مطالعهی کمی بیشتر از وقایع دوروبر ایران دارید البته نه از طریق رسانههای تحت فرمان منجی جهان، بلکه از منابع مطمئنتر تا شاید منافع ملیمان را بهتر درک کنید و همچون روزنامه نگاران مکتبی CNN به سخن وری نپردازید. حامد كرزاي و شيوه انتخاب و بقدرت رسيدنش هم كه خود احتياج به تعريف و گفتگو ندارد. حال اگر شما براي آينده ما شخص قابل خريدي مانند كرزاي يا شخص فرمانبري مانند مشرف را در توبره داريد، حداقل لطف نموده به ما نيز بگوئيد تا روز انتخاب به طرف عوضي راي ندهيم. قربان اين منافع ملي بروم كه از قبلش هر كس و ناكس ميخواهد نان بخورد بجز خود ملت ايران كه هيچگاه مورد پرسش قرار نميگيرد و نظرش نيز براي تمامي ناجيان و مصلحين كشك است.
در بخش: بدون دسته بندی
30
Mar
2003
آسوده مشين نه وقت بازيست وقت هنر است و سر فرازيست
واقعيت شماره يك
دومين جنگ نفوذي آمريكا در خاور ميانه براي حفظ منافع استعماري خويش طي دو سال گذشته، يازده روز است كه در جريان است.
واقعيت شماره دو
ملت ايران از دست رژيم ملاها و سياه كاريها و وعده و وعيدهاي ايشان بستوه رسيده است و شديداْ ناراضي است.
واقعيت شماره سه
رژيم ملاها هيچگونه تغييري در ماهيت و روش خويش نخواهد داد تا به مردم ايران نزديك شود. ملاها بهانه را بدست آمريكائيها ميدهند تا به اين تجاوز خود به خاك ايران صورت ظاهري قانوني بخشند. اين تجاوز به ايران تلفات سنگين مالي و جاني براي ايرانيان در بر خواهد داشت.
واقعيت شماره چهار
عده اي تنها راه نجات مردم ايران را در ورود نيروهاي آمريكا و انگليس به ايران ميبينند كه رژيم ايران را سر نگون سازد.
واقعيت شماره پنج
گروههاي مختلف سياسي و اجتماعي در ايران هنوز درگير بالا و پائين كردن جملات خود و اظهارات ديگران هستند بدون اينكه روح زمانه را درك نموده باشند و خطر را بدرستي احساس.هيچ برنامه اي از هيچ گروهي در دست نيست تا زمينه را به همين سادگي از دست داد. به فلسفه بازي هميشگي اين آب و خاك مشغولند و خود را نيز برتر و مقدس تر از ديگران پندارند. پنداري كه به درجه اي از حقيقت دست يافته اند كه ايشان را تافته جدا بافته و مرغ تخم طلائي تاريخ كرده است و چون نيك بنگري زالوي كوچكي بيش نيستند كه در منجلاب افكار عقب مانده خويش غوطه خورند.
واقعيت شماره شش
اگر ايران هدف بعدي آمريكا و انگليس باشد، فرزندان ايرانيان بيست و پنج سال ديگر در برابر همين حالت قرار گرفته و به همين پرسشها بايستي كه پاسخ دهند و اين امر روشنتر از خورشيد بالاي سرتان است.
پرسش ما از شما:
مردم ايران آيا واقعاْ ميخواهيد و منتظري كه گروههاي بالا سرنوشت شما و آينده فرزندانتان را رقم زنند؟ آيا شما چيزي براي گفتن نداريد؟ آيا منتظريد تا وقايع بر شما اتفاق افتند و سپس به ناله و زاري برخيزيد؟ آيا حساب احتمالات را كرده ايد؟ آيا برنامه اي براي احتمالات در نظر داريد؟ آيا با يكديگر به تبادل نظر ( نه نق زذن معمولي روزانه تان كه ورزش ملي شما شده است و خود نيز همان كنيد كه انتقادش كنيد) با يكديگر پرداخته ايد؟ آراي خود را بيكديگر نزديك كرده ايد؟ به توانائيهاي خود و نيازهاي خود واقفيد؟ سعي كرده ايد تا شما مسير وقايع را تعيين كنيد و نه ديگران؟ هيچ اتحادي بين خود داريد؟
اگر پاسخ سئوالهاي بالا نه باشد پس برده زائيده شديد، به برده گي خو كرده ايد، برده بخواهيد كه بمانيد و برده نيز از دنيا رويد و شما را بر ديگران هيچ حقي نباشد و بيخود نيز لابه نكنيد.
در بخش: بدون دسته بندی
30
Mar
2003
تبريك و تهنيت به منتظرين ورود آمريكائيها به ايران به خيال اينكه سربازان آمريكائي حامل پيام آزاديهاي اجتماعي و اقتصادي براي ايرانيان ميباشند.
تسليت به كسانيكه بخوبي ميدانند كه سرباز آمريكائي آزادي براي كسي نمي آورد بدون اينكه صورتحسابش را هزار برابر از قبل دريافت نكرده باشد و تازه بعدش نيز حسابي ديگر باز كند. يعني بزبان عام و ساده بيلاخ هم نصيبتان نميشود.
توصيه به شركت سهامي خاص رفسنجاني ـ طبسي و شركاء با مسئوليت جوابگوئي در مقابل مردم كاملاْ محدود و خواسته هاي مالي و نفوذي از مردم كاملاْ نامحدود :
بنظر ميرسد كه اين دفعه رندان با زمينه چيني دارند كه بسراغ شما هم مي آيند و مردم هم كه ماشاءالله ماشاءالله از شما راضي و مثل كوه احد پشت سر شما!!!
بنظر بنده كمترين بهتر است كاميون ها را صدا كنيد و اموال منقولتان را كه در اين بيست و چند سال رشد آنچناني داشته ( صد البته منظورم همان ارث پدري ميباشد و بس، بعععععععله بعععععععله كسي يكدفعه خيال واژگون نكند استغفرالله ) و احياناْ يك سري هم به حسابهاي بانكيتان در شيخ نشينها بزنيد. ببخشيد جسارت ميكنم ها. از روي دلسوزي ميگويم. كار از محكم كاري عيب نميكند.
در بخش: بدون دسته بندی