22
Jun
2003
بيانيهي خانوادههاي متحصن دانشجويان دستگيرشده
خبرگزاري دانشجويان ايران – تهران
سرويس سياسي
برخي از خانوادههاي دانشجويان دستگيرشدهي دانشگاه تهران در پي تحصن اعتراضآميز در مقابل مسجد اين دانشگاه، بيانيهاي صادر كردند.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران در بخشي از اين بيانيه با اشاره به آنچه از آن به عنوان بازداشتهاي غيرقانوني اخير، ياد شده، آمده است: ما خانوادههاي دانشجويان دستگيرشده كه طي روزهاي اخير به تمام مراجع قانوني امكانپذير مراجعه كرده و جوابي نگرفتهايم، امروز شنبه، از ساعت 5 بعدازظهر در مسجد دانشگاه تهران تجمع كرده و از مقامات مسوول و از هر كه قادر به جلوگيري از قانونشكني باشد، استمداد ميكنيم.
در ادامهي اين بيانيه آمده است: بديهي است در صورت عدم آزادي هر چه زودتر دانشجويان يا حتي حداقل اعلام اطلاع رسمي از وضعيت آنها و تضمين رعايت قانون در مورد آنها، اين حركت را تكرار ميكنيم.
در بخش: بدون دسته بندی
22
Jun
2003
امشب بقدری عصبانی بودم که میخواستم بیایم اینجا ویک صفحه فحش نثار دین و ملا بکنم و بدون آوردن هیچ دلیلی بروم بخوابم. ولی بعد تصمیم گرفتم بجای این کار جریان را تعریف کنم چون گمان میکنم که اثرش بیشتر از فحش دادن به ملا و مذهب باشد چون ایندو روزانه به اندازهی کافی فحش نوش جان میکنند.
حکایت از اینقرار است که امشب با ایران صحبت میکردم. در ایران دختر عمویی دارم که از بچگی باهم بزرگ شده بودیم و همیشه غمخوار یکدیگر بودیم. امشب با صدایی لرزان زنگ زد و خبر از دستگیری پسر 16 سالهاش را داد. وحشت تمام وجودش را گرفته بود. گویا بعد از دستگیری به خانه آمدهاند و زندگیشان را هم بهم ریختهاند و خوب طبق معمول دیش ماهواره و فیلم و چمی دان بطری مشروب و خلاصه هرچه که برای یک زندگی زنده و شاداب نیاز است با خود بردهاند. مغولها چنان وحشتی در این خانواده ایجاد کرده بودند که دختر عمویم التماس میکرد که به هر قیمتی است راهی برای خروج پسرش از ایران پیدا کنم چون دیگر نمیخواهد شاهد اینگونه صحنهها باشد و تنها جگرگوشهاش را از او بگیرند.
به او گفتم که قربانت بروم اگر ملت ایران اتحاد داشتند تاکنون باید این حرامزادگان را به دریا ریخته بودند. در ایران %80 درصد ملت مخالف این رژیم هستند ولی زمانی که جوانان به خیابانها میریزند فقط 3 تا چهار هزار نفر به حمایتشان میآیند! چه توقعی دارید آخوند بیرحم هم که هم پول در اختیار دارد و هم اوباش، خوب معلوم است که میگیرد و شکنجه میکند و میکشد مگر غیر از این هم از اینها توقع دارید!؟ برای نجات خود در ایران هیچ راه دیگری بجز یک قیام ملی و همه گیر و مرگ یک بار و شیون یک بار سر یک به یک آخوندها را بریدن و نسل هرچه عمامه بسر است را از روی خاک پاک ایرانزمین برداشتن وگرنه تا قیامت همین روند است و باید با اینها سوخت وساخت.
اجازه ندهید که این اوباش بدون هزینه هر کاری دلشان میخواهد بکند. خاطرم میآید در دوران انقلاب توی شیراز چند ماه آخر کار ما شده بود شکار سرباز اسماش را هم گذاشته بودیم شکار گنجشک. با یک تیرکمان راه میافتادیم پشت بامها مخصوصآ پشت بام بازار چون راه فرار زیاد داشت با تیرکمان و سیم فلزی بجای سنگ از اون بالا میزدیم به صورت سربازها و ماموران ساواک در آنروزها شایع شده بود که چندین سرباز چشم خود را از دست داده بودند.
نگاه کنید به این بچههای فلسطینی و از آنها یاد بگیرید با تیرکمان وسنگ به شکار تانک مدرن اسرائیلی میروند باید هزینه را برای شان زیاد کرد از اینکه دست روی دست بگذارید و به آنها اجازه دهید که بدون هیچگونه هزینهای هرکاری دلشان میخواهد بکنند روز بروز پرروتر می شوند، یا مبارزه نیم بند را کنار بگذارید و مطیع آخوند بشوید یا تمام عیار به مبارزه شان بروید هزینه بیخود ندهید هزینه را بالا ببرید آنقدر بالا که دیگر نتوانند هزینه را تحمل کنند و ورشکسته شوند.
در بخش: بدون دسته بندی
21
Jun
2003
بریت این فراخوان رو امضا کنید:
امضا فراخوان
در بخش: بدون دسته بندی
20
Jun
2003
یکی از دوستان این میل را امروز برایم ارسال کرده دیدم بد نیست آنرا بخوانید:
toye hameye shahr haye iran ( taghriban ) shologhe . ( tehran , esfehan , mashhad ,…) majera az eteraze daneshjoha nesbat be pazireshe daneshjo ba pol shoro shod ke mardom be onha peyvastan va toye mashin hashon bogh mizadan , shabe aval momaneate chandani nabod va mardom khayli shoaar dadan bar aleyhe rahbar , daneshjoha ham ye bayaniye sader kardan baraye barkenariye rahbar .
shabe 2 ham mardom hamon ja jam shodam vali niroye entezami va lebes shakhsi ha onja bodan , niroye entezami az mardom hemeyat kerd va joloye lebas shakhsi haro gereft , mardom soar midadan ” niroye entezami hemeyet hemeyet ” …
toye in modat khayli etefagh ha oftad daneshjoha joloye motore lebas shakhsi ha sim migereftam vaghti motor mioftad onha ham mirikhtan sare lebas shakhsi ha va mizadaneshon , mardom ham har jayi basiji ha ya lebas shakhsi ha ro tanha gir miovordam mizadaneshon .
roze jomee baad az mosabeghe ghrar bod mardom toye meydone azadi jam beshan vali otobus hayi ke az varzesh ghah harekat kard mikhast mardom ro parakande kone va jayi ghyr az miydone azadi bebare , tedadi az in otobus haro mardom be tasarof dar ovordan va ranande hashon ro piyade kardan va be samte meydane azadi harekat kardan vaste rah polis joloshon ro gereft onhaham piyade rah oftadan ,toye medone azadi mardom 50 ta az lebas shakhsiharo kotak zadan ke 7 ya az onha toye bimarestan bastari shodan .
toye mashad mardom seda osimaro beraye chand saat tasarof kardan .
tye esfehan 2 ta az pasgaha be daste mardom oftade va mardom selah haro badashtan .
ye olagh ro ro saresh amame gozashtan va to gardanesh akse khatami va be domesh akse khamenei ro avizon kardan . va beyne mardom velesh kardan .
ama toye karaj man didam ke mashin niroye entezami ro atish zadan basiji haro kotak zadan , shishe haye bank haro shekondan .
ye roz mardom toye ye khiyabone asliye karaj 2 ta kamiyon ajor to khone ha pakhsh kardan , shab ke shod az balaye poshtebomeshon ro sare niroye entezami o basijo …. rikhtan khiyabon jaye rah raftan nadasht az bas pare ajor tosh bod .
masle avale enghlab mardom toye shishe mavade monfajere mirizan va be samte doshman part mikonan .
az saate 11 be bead halate hokomat nezamiye hameye khabon ha por az nirohaye mosalah . vali mardom baz ham mirizan tore khiyabon shoar midam atish mizanan savg mindazan .
albate nirohaye mosalah ( doshman ) ham vaghti daste be kasi berese be ghaste kosh mizanetesh , dokhtaro pesar , zan o mard farghi nemikone .
harki dast gir beshe ba parvande zendani mishe (3 ta 10 ,15 roz ).
midone harkas ro ke betonen migiran o mibaran ba taghsir ya bi taghsir .
mardom alani be rahbar fosh midan .
toye karaj 2 nafar koshte dade , shiraz 2 nafar ro ba tir zadan ke 1 nafareshon morde , peseshkesh migiof man vaghti didamesh tir az vasate sinash rad shode bod , vali pazashk ghanoni gofte be elate zarbeye chagho morde baad in pesare 18 sala ro dafn kardan va be khanevadash etela dadan
toye esfehan ham koshte dade va az valedeyne shon taahod gereftan ke be gan on ha tasadof kardan .
dar majmo vaz khayli kharabe , khabar neghar haro gereftan .
afrade nehzate azadi ro gereftan .
felanin haro bekhon ta baad
در بخش: بدون دسته بندی
19
Jun
2003
مرگ بر خامنهای چرا؟
چند روز پیش که عکس سمت چپ با شعار مرگ بر خامنهای را به پیروی از خلبان کور در اینجا گذاشتم مورد اعتراض شمر، بیغرض و کاسا قرار گرفتم. دلیل اینکه تا کنون پاسخی نداده بودم این بود که به این دوستان وقت کافی داده باشم تا در تفکر خود تجدید نظر کنند و به معانی گفتههای خود بیندیشند تا شاید خود به اشتباه خود پی ببرند و مساله منتفی گردد.
حال که گویا دوستان بر سر عقیدهی خود هستند! قصد بر این کردم که توضیحی بدهم و از این موضوع بگذرم. قبل از ادامه موضوع نوشته این سه دوست را با هم بخوانیم و بعد به پاسخم خواهم پرداخت:
شمر مینویسد:
دوست گرامی خُسن آقا
بی رودربایستی باید بگوییم که از این شعار مرگ بر خامنه ای در وبلاگت خوشمان نیامد!
چرا که شعار “مرگ بر” شعاری اسلامی است.
اگر ما بگوییم مرگ بر مانند آنان مسلمان شده ایم.
وانگهی باید خامنه ای های را محاکمه کرد و باید حفظ شان کرد تا مردم بدانند که در این کشور چه گذشته است و به این ترتیب از به روی کار آمدن چنین جانورانی در آینده جلوگیری کنیم.
کاسا هم مینویسد:
با سلام دوست عزیز
از وبلاگ شما دیدن کردم ولی کمی ناراحت شدم . البته ناراحتی من نه بدلیل طرفداری از حکام باشد بلکه روشی است که شما انتخاب کرده اید . مطمئنا میدانید که افرادی در سیاست و اهدافشان موفق هستند که با زبان منطق سخن برانند و در سخنانشان به دلائل روشن تکیه کنند نه با مرگ بر … یا کشیدن کاریکاتورهایی که در ان مصداق بارز بی ادبی دیده میشود . ما هم در راستای تحلیلهای سیاسی و موارد نظیر ان منتظر نظرات شما با تکیه بر دلائل کافی هستیم . کاسا
و بیغرض هم مینویسد:
من نيز با گفته هاي كاسا موافقم.
من شناختی از کاسا ندارم پس قضاوتی هم در باره نوشتارش ندارم ولی با شناختی که از شمر دارم به جهت مطالعهی افکارش و طرح شعارهایی که او در این چند مدت مطرح کرده بعید میدانستم که کسی همچون شمر چنین برداشتی را از این عمل من داشته باشد و همچنین با شناخت بسیار خوبی که از بیغرض دارم.
دوستان چرا به بیراهه میروید. طرح شعار مرگ بر این یا آن دیکتاتور نه به معنای مرگ فیزیکی آنهاست بلکه به معنای مرگ سیاسی آنهاست، مگر شاه مرده بود!؟ درصورتی که پس از خلع او عینآ برای ملت ایران مرد، گرچه مرگ جسمی او سالها بعد اتفاق افتاد. اگر برطبق خواست شما بخواهیم شعار مرگ بر این یا آن را تعریف کنیم پس حداقل شمر در تناقضی گرفتار خواهد افتاد که بیرون آمدن از آن کار بسیار دشواری خواهد بود. دوست گرامی شمر جان شما روزانه سه تا چهار بار حُسین را با شمشیر خود میکشی مگر ما تاکنون معترض تو شده بودیم که چرا او را میکشی! دوست گرامی طرح این شعارها سنبولیک است حداقل از نظر تو و من! منی که در تمام دوران همیشه بر علیه اعدام و قتل عام موضع گرفتهام و همیشه اینگونه اعمال را محکوم کردهام نیازی به دفاع از خود ندارم. در جایجای نوشتههای من آثار اینگونه نگرش و طرزفکر دیده میشود.
وانگهی مگر نه این است که ما برای ملتمان مبارزه میکنیم. یا شما شعارهای اخیر را نشنیدهاید یا اینکه دانشجویان را هم بهمان چیزی که مرا متهم کردهاید متهم میکنید. دوستان مشخصه تظاهرات اخیر همین شعار مرگ بر خامنهای است و بس، یا در خوابید یا اینکه مبارزات مردم را قبول ندارید وانگهی من گمان نمیکنم طرح شعار مرگ بر خامنهای از طرف داشجویان نیز چنین معنی داشته باشد که شما مطرح میکنید.
درهرصورت امید است که هموطنانی مثل شما که از آگاهی کافی برخوردارند با طرح اینگونه مسایل شعارهایی را که مطرح میشود زیر سوال نبرند که این کار از نظر من فقط به بیراهه رفتن است.
در بخش: بدون دسته بندی
19
Jun
2003
خمینی و جایگاهاش در بهشت!
این مطلب را در خبرنامه گویا خواندم، البته مطلب از کیهان شریعتمداری است:
کيهان : « به گفته پيامبر اسلام روح الله خميني در سمت راست عرش خداوند جاي خواهد گرفت»
کيهان گوشه اي از پاورقي خود را که قصد دارد به تحليل بيانات سعيد حجاريان و مصطفي تاجزاده درخصوص انتخابات شوراها بپردازد – به پيامبر اسلام محمد بن عبدالله – اختصاص داده است : به نوشته روزنامه کيهان مورخ 26 خرداد ماه 1382 ص 14 – درست 1400 سال پيش ، محمد بن عبدلله پيامبر اسلام در حضور ابوبکر – زبير – عبدالرحمن و علي از مردي سخن مي گويد که قرار است در طرف راست عرش خداوند جاي گيرد و صورت و اندامش از نور پوشانده شود. نويسنده کيهان دوشنبه 26 خرداد ماه عقيده دارد پيامبر نام اين فرد را با صداي رسا در حضور ۴ نفر از بهترين اصحاب خويش تکرار نموده است : «روح الله (خميني)». پيامبر در فراز ديگري از سخنان خويش با اشاره به سلمان فارسي مي گويد :« که اين قوم فارس و ايرانيان اند که ايمان را حتي در کهکشان و ثريا نيز مي يابند »…
حالا برای تایید گفته شریعتمداری داستانی را که از آن دنیا گزارش شده گوش کنید تا باورتان بشود که این بچه حزب اللهی راست میگوید!!!
نقل است که پاسدار بدبختی را که در درگیریها کشته شده بوده پس از عبور از موانع بسیار وارد حیاط (بهشت!!) میکنند البته بگمان خودش چون بیچاره باور داشته با این کارهایی که او برای اسلام کرده حتمآ جایاش در مرکز بهشت است با حوریهای بهشتی.
همینطور که با کنترلچی بهشت!! داشته بطرف دفتر ثبتنان میرفته روی یک سنگی چهارگوش امام خمینی (مج) را ایستاده میبیند که از سر و بدن او نورهایی منور است. با خوشحالی بطرف معبوداش میدود و با فریاد میگوید رهبر عظیم الشان من یکی از سربازان فدایی شما هستم و خیلی خوشحالم که میبینم جایگاه شما در بهشت به این خوبی است و حتی نور امامت!! هم دور سر شما نورافشانی میکند. خمینی در جواب بدون اینکه سرش را بطرف پاسدار برگرداند با صدایی خشک و همراه با درد میگوید مردک کدام بهشت!! کدام نور امامت!! کدام کشک!! این را که میبینی گرز آتشین است که بدستور خداوند برای مجازات به مقعد من کرده اند و این نور دور سرم هم از همین گرز آتشین است.
در بخش: بدون دسته بندی
18
Jun
2003
اینگونه به نظر می رسد که تهرانی ها دست از کار کشیده و دیگر فعالیت قابل توجهی ندارند اما در شیراز آزادی خواهان همچنان و حتی بیشتر از قبل نا رضایتی خویش را با فعالیتهایشان به همه نشان می دهند در چند شب گذشته چند تن از آزادیخواهان به یک محل تجمع بسیج حمله کرده و تعدادی از بسیچیان را مجروح کرده اند از تعداد دقیق مجروهان اطلاعی در دست نیست ولی 3 نفر از این بسیجیان خونریزی زیادی داشته اند که به خون احتیاج داشته اند. همچنین یک خانه نیز به آتش کشیده شده است در ضمن این چند شب به صورت پراکنده صدای گلوله فضای شهر شیراز را پر کرده است.
تا اخبار بعدی 🙂
در بخش: بدون دسته بندی