05 Apr 2004

یادداشتهای بی هدف

نوشته:     :::       Comments Off on یادداشتهای بی هدف

یکی بود یکی نبود در روزگاران نه چندان دور در شهری بی در و پیکر یکی که مکر در او ریشه کرده و فنون ماکیاولی از ملا آموخته بود سایتی را راه انداخت و عده‌ای را دور هم جمع کرد تا آنان‌را بی جیره و مواجب در راستای اهداف‌اش بکار گل گمارد. این پروژه به زودی به گل نشست ولی نام‌برده از حرکت نه‌ایستاد و در این کار بسیار جدیت کرد تا مجددآ سایتی ساخت و بگمان خود که دیگر کار تمام و به هدف نزدیک شده بود.
داستان را اینجا رها می‌کنیم تا باز دورتر باقی آنرا پی‌گیری کنیم.
روزی بود روزگاری درهمان شهر بی درو پیکر، زنی بود شیرزن که بی‌مهابا به بکار گل گماردگان حمله می‌کرد. آنها نیز چون به شمار افزون بودند در درگیری‌های نابرابر موفق به خونین و مالین کردن شیرزن شدند و دیگران که از ترس جان خود جرات دفاع نداشتند! به کناری خزیدند و نظاره گر شدند.
القصه حضرات با دست یازیدن به ضریح مطهر یکی چندتا سایت سکسی و جوان پسند زمینه همه گیر شدن سایت خود را فراهم کردند و حتی آنها که دم از فمینیزم می‌زدند در این مورد چشم بر پرنسیپ‌های فمینیستی و آبدوغ خیاری خود بستند ویک نفس به خوش رقصی پرداختند بی آنکه از خود بپرسند که “ای پس چه شد آن پرنسیپ‌های فمینیستی، پس چگونه است که به یک باره می‌توان با اینگونه افراد رقصید و همزمان فمینیست ماند؟” مگر نه اینکه اینان از سایت‌های سکسی هیت می‌گرفتند و خوشحال و سرمست بودند که بازدید کنندگان‌شان از هزار افزون شده!؟ ولی نه، ما که می‌دانیم که توده‌ای جماعت حتی اگر عضو حزب توده هم که نباشد ولی افکار و رفتارش حزب توده‌ای است و همیشه از این پرنسیپ پی روی می‌کند که “وسیله هدف را توجیه می‌کند” ای پس چه شد آن همه سینه دریدن و سینه سپرکردن برای فمینیزم!؟ همگی یک شبه به فراموشی سپرده شد؟ چه شد که اینها خطری برای فمینیزم نیستند حتی اگر از عکس‌های آنچنانی برای افزایش هیت اسفتاده کنند؟ راستی چگونه است که وسیله هدف را توجیه می کند و گاهی اوقات به فمینیست‌های دو آتشه اجازه می‌دهد که لخت و عریان در حرمسرای خلیفه برقصند و هنوز بکارت فمینیزمی خود را نگه داشته باشند!!؟؟
راستی شیرزن، آن انگشتان که در مقعدی دیده بودی، آن انگشتان نبود که گمان می‌کردی. درست برعکس انگشتان آن یکی دیگر در مقعد اولی است.

Comments Off on یادداشتهای بی هدف   |    |     |     

04 Apr 2004

فضولک عکسی را برام

نوشته:     :::       Comments Off on فضولک عکسی را برام

فضولک عکسی را برام فرستاده بود که دلم نیامد آنرا به شما نشان ندهم. او در میلی که ارسال کرده می‌نویسد ببین این‌ها چقدر روی تحمیق تودها سرمایه گذاری کرده‌اند که جرات مطرح کردن چنین عکس‌هایی را بخودشون میدن.
والله دروغ چرا فضول جان از ماست که برماست. بنا به ادعای پیک نت در روزهای اربعین 3 میلیون زائر (بخوان احمق) وارد عراق می‌شوند همان عراقی که سگ از آن فرار می‌کند، شیعیان برای مسافرت انتخابش می‌کنند. خوب مگر وسیله بهتری برای تحمیق تودها هم سراغ داری؟ نه واقعآ سراغ داری؟
چیزی که مرا هم به خنده انداخت این بود که باید به ریش امام زمانی که بیرق از دست سیدعلی گدای چلاق بگیرد خندید. یا بلکه باید به ریش چنین امام زمانی رید.
سالها پیش در یک جایی خواندم که ادعا شده بود نقل به مضمون “شجره ملکه انگلستان به محمد وصل است” خوب مگر چه عیبی دارد زمانی که شجره ملکه انگلستان به محمد وصل باشد! سیدعلی گدای خودمان هم آبدارچی امام زمان شود. امام زمانی که صدام چندتایشان را گرفت از این بهتر نمی‌شود که. آخر اگر عقل در کله انسان می‌بود برای اینکه تئوری کل مذاهب را رد کنیم نیازی به شعور بیشتر از خر نداریم که! داریم؟ ولی متاسفانه ما هنوز در قرن بیست و یکم اندر خم یک کوچه‌ایم.
باز هم نقل به مضمون می‌کنم ، مادر یکی از بچه ها در راه بازگشت از آمریکا به ایران، اینجا چند روزی پیش پسرش بود در ملاقاتی که داشتیم خانم فرمودند: “خُسن آقا نمی‌دانی آمریکا چقدر خوب هست ایرانی‌ها کلی حسینیه و مسجد ساخته‌اند” حالا عزیز جان می بینی که ما گرفتار چه هیولایی هستیم.
یادت باشد که این مقوله فقط مربوط به پیرپاتال هایمان نمی‌شود، جوانان ترگل ورگل را می‌بینی که با آرایش پانکی یا چمی‌دانم برد پیت ی خود به مراسم سینه زنی می‌روند! معلوم است که علمای اسلام هم که سوراخ ناندانی را بلدند از آن سوء استفاده می‌کنند. آخر گدایانی که برای پنج تومان چند ساعت بالای منبرعربده می‌کشیدند و به پیشانی خود می‌زدند و گلوی خود را پاره می‌کردند تا امورشان بگذرد حالا روی گنج قارون نشسته‌اند مگر سلاحی بهتر از اینگونه عوام فریبی هم سراغ داری؟
وقتی عده‌ای روشن فکر!! دانشگاه دیده آن مملکت برای دستیابی به انخابات آزاد!! مردم را تشویق به شرکت در انتخابات رژیمی می‌کنند که جز خونریزی چیزی بلد نیست چه توقعی داری از عوام!؟ دست به دلم نزن که خون است. چقدر از این یا آن حکومت انتقاد کنیم؟ شاید زمان آن رسیده باشد که لبه تیز انتقاد را متوجه خودمان بکنیم. شاید اگر خودمان خر نبودیم، این اراذل سوارمان نمی‌شدند. آخر اگر خر دولا نشود که کسی سوارش نمی‌شود که! می‌شود؟ خوب وقتی کسی که از زور گرسنگی خود و خانواده‌اش رنج می‌برد، می‌رود و از شکم خود و خانواده‌اش می‌گیرد و نذر حسین می‌کند باید هم از او سواری گرفت. آخر مگر خر برای چیز دیگری هم خلق شده است؟ خر باید سواری بدهد.
آنهایی که گمان می‌کردند با رفتن شاه همه چیر درست می‌شود کور خوانده بودند. وقتی می نویسم آنها منظورم به خودم هم هست ها اشتباه نکنی‌ها!
آخر ما که روزهای انقلاب را فراموش نکرده‌ایم که همگی می‌گفتیم این رژیم برود هرچه بیاید بهتر از این است. خریت از این بیشتر؟
حالا هم باز می‌گوییم این رژیم برود هرکه می‌خواهد بیاید جایش بهتر از این هست. عده‌ای هم از همین امر دارند سوء استفاده می‌کنند و با این سلاح به رژیم پادشاهی که 25 سال پیش به زباله‌دان تاریخ‌اش سپردیم مشروعیت می‌بخشند. کار به جایی رسیده که حزب توده هم شده حزب مردمی! وای به حال ما، نه بهتر است بگویم وای به حال فرزندان ما، عمر ما که تمام شد. یادم می‌آید روزهای پس از انقلاب توی سیته دانشگاه پاریس (خوابگاه دانشگاه) بین چپ و راست (مجاهدین و فدایی‌ها) هر روز شنبه‌ها جلسه بحث برقرار بود. زمانی که خمینی دستور شکستن قلم‌ها را داد به روشنفکرها گفتم بیاید بجای بحث برویم جلو سفارت تظاهرات برای دفاع از آزادی بیان، نزدیک بود همان روز مرا به درک واصل کنند. این وضع روشنفکر ماست چه توقعی داری از عوام؟

Comments Off on فضولک عکسی را برام   |    |     |     

04 Apr 2004

تا کنون واژه گیرپاج را

نوشته:     :::       Comments Off on تا کنون واژه گیرپاج را

تا کنون واژه گیرپاج را شنیده‌اید؟ واژه گیرپاج مغزی را چطور؟ اصلا تا کنون مغز تان گیرپاج کرده! نه؟ اشکالی ندارد من برایتان توضیح می‌دهم. زمانی که چنان از هرچه در اطرافتان اتفاق می‌افتد چیزی درک نمی‌کنید و دیگر هیچ چیز از مغزتان تراوش نمی‌کند و خلاصه مغزتان از تحرک می‌افتد این پدیده را من بنام گیرپاج مغز می‌شناسم.
مغز خُسن آقا این روزها گیرپاج کرده و گویی پر از پشکل شده. البته چنین به نظر می‌رسد که کل جامعه ایران امروزه گیرپاج کرده یا شاید این همان چیزی باشد که آنرا آرامش قبل از طوفان می‌نامند!؟ هرچه هست سکوت مرگباری است که در همه جا حکم‌فرما شده و گویی همه منتظر حرکت دیگری هستند تا بوسیله آن بتوانند حرکت خود را تنظیم کنند. چه پدیده‌ی خسته کننده‌ای.
هرسوراخی را سر می‌کشی می‌بینی حرفها تکراری است که قبلا گفته‌اند و نوشته‌اند.
نانا چند روز پیش توی نظرخواهی‌ام سوال کرده بود کجایی چرا نمی‌نویسی؟ بیا عزیز این هم پاسخ تو خُسن آقا و مغزاش هردو باهم گیرپاج کرده‌اند.
معمولا من وقتی به مرگ مغزی نزدیک می‌شوم به کارهای فنی روی می‌آورم تا بلکه از ساکن شدن سلول‌های مغزم جلوگیری کنم. حالا تا این رخوت برطرف شود باید به کارهای فنی بپردازم و از این موزیک ها (Emmenez-moi au pays des merveilles) متن فرانسه گوش کنم موزیک (MP3 3.3 MB) تا بلکه به این وسیله مغزم را از این گیرپاج خلاص کنم. نانای مهربان این موزیک رو حتمآ گوش کن زمستان را بهار می کند.
راستی چه زیبا می خونه این ارمنی کوتاه قد، صدایش مثل نوازش هوای بهاری در شیراز می‌ماند. صدای‌اش زندگی بخش است.
افزون بر این کمر درد هم شده قوز بالا قوز شبها باید یک مسکن خرافکن با یک بطر شراب را ببلعم تا یک چندساعتی خوابم ببرد.
همین طور که داشتم افقی می‌نوشتم (بصورت خوابیده) یکی یک پیام گذاشته بود سر از این (ZaMoOoNe) وبلاگ در آوردم و یکی از زیباترین تصنیف‌های ایرانی رو خوندم:
مرغ ســحر ناله سر كن ، داغ مرا تازه تر كن ، زآه شرر بار، اين قفس را
برشكن و زير و زبر كن
بلبل پر بسته ز كنج قفس درآ ، نغمهء آزادی نوع بشــر سرا
وز نفسی عرصهء این خاك توده را، پرشرر كن
ظلم ظالم ، جور صيّاد ، آشيانم داده بر باد ، ای خدا، ای فلك، ای طبيعت
شامِ تاريكِ ما را سحر كن
نو بهار است، گل به بار است ، ابر چشمم، ژاله بار است
اين قفس چون دلم ، تنگ و تار است
شعله فكن در قفس ای آه آتشين ، دست طبيعت گل عمرِ مرا مچين
جانب عاشق نگه ای تازه گل ،از اين ، بيشتركن،بيشتركن، بيشتركن
مرغ بی دل، شرح هجران ، مختصر، مختصر كن
مرغ بی دل، شرح هجران ، مخــتصـــر، مخـ تـــ صـــ ر كُــ ن
شب همگی بخیر

Comments Off on تا کنون واژه گیرپاج را   |    |     |     

02 Apr 2004

سیزده بدر خانواده‌های زندانیان سیاسی در پارک ملت

نوشته:     :::       Comments Off on سیزده بدر خانواده‌های زندانیان سیاسی در پارک ملت

این عکس را یکی از هموطنان از ایران برایم ارسال کرده. عکس دل‌آرام عباسقلی‌نژاد، دختر امید عباسقلی‌نژاد زندانی سیاسی است که از تاریخ 24 خردادماه 1382 با اتهام واهی اقدام علیه امنيت ملی زندانی است. نامبرده به سه سال زندان قطعی محکوم شده است.
عکس دیروز در تجمع خانواده‌های زندانیان سیاسی در پارک ملت گرفته شده. بر روی عکس این نوشته به چشم می خورد:
کدامین دستهای ناپاک آغوش گرم پدر را بر تو حرام کرد؟
مگر گناه پدرت چه بود؟
افسوس که این حرکتی را که شروع کردیم حتی نتوانسته تا امروز 50 وبلاگ نویس را بدور یک محور آن هم آزادی بدون قیدوشرط زندانیان سیاسی جمع کند. اگر گمان می‌کنیم با این وضع و با این درجه از انفعال که دربین نیروهای سیاسی وجود دارد خواهیم توانست رژیمی چنین خونخوار را سرنگون کنیم باید بگویم که متاسفانه در اشتباهیم.
با تقه روی عکس می‌توانید آن را بصورت بزرگتر ببینید.

Comments Off on سیزده بدر خانواده‌های زندانیان سیاسی در پارک ملت   |    |     |     

28 Mar 2004

پس از گذشت شصت سال

نوشته:     :::       Comments Off on پس از گذشت شصت سال

پس از گذشت شصت سال از تاْسیس كشور اسرائیل توسط قدرتهای بزرگ جهان و گذراندن ایامی كه مرور بر آنها نه چندان دلگشا كه بعضاْ و عمدتاْ نیز ملال آور می‌باشند و سی ماه پس از آنكه كشور آمریكا پرچم مبارزه گسترده و در سطح جهانی با تروریسم بین‌المللی را به اهتزاز درآورد و صدور كالای دموكراسی آنهم از نوع آمریكائی‌اش را به منطقه خاورمیانه وعده داد، هنوز هم می‌بینیم كه ترورهائی در سطح گسترده و با انگیزه‌ها و زمینه‌های كاملا‎ْ مختلف و حتی مخالف یكدیگر در منطقه خاورمیانه و كشورها حوزه دریای مدیترانه انجام می‌گیرند. حدود هشتاد سال پیش كه سیاست بریتانیا خطوط مرزی را برای كشورهای عربی تعیین كرده و پرچم برای كشورهای نو پا فراهم می‌نمود، غرب می‌پنداشت كه منطقه‌ای را با حساب خود رام و مطیع نموده است. آینده نشان داد كه این حساب درست از آب در نیامده و در آن واقعیات قومی و مذهبی (شاید هم عمداْ) در نظر گرفته نشده بودند و این خود بخود در دراز جریان را برای غرب از كنترل خارج نموده و زمینه رشد و نمو را برای دیكتاتوری و اختناق به صور گوناگون مهیا كرد.
امروزه ترور رهبر یك سازمان تروریستی بنام شیخ یاسین بدستور تروریست دولتی دیگری بنام شارون كه اتفاقاْ متحد نزدیك آمریكای در حال مبارزه با تروریسم می‌باشد، بیانگر آنستكه اوضاع را در خاورمیانه هرچیزی می‌توان خواند مگر “تحت كنترل منطقی“ و این خود مقر به این مضمون است كه :

ذات نایافته از هستی بخش      كی تواند كه شود هستی بخش

ارتش اسرائیل در پائیز گذشته نیز قصد نابودی شیخ یاسین را داشت و تنها حادثه‌ای باعث گردید كه یاسین از این واقعه جان سالم بدر برد و این خود گویای این می‌باشد كه مقصد دولت اسرائیل امری تازه نبوده و آمریكای در حال ستیز با تروریسم حداقل بطور ضمنی در جریان امر قرار داشته است و با وجود این نخواسته است بر متحد منطقه‌ای خویش تآثیر گذار بوده و ویرا در راستای سیاست‌های آرام نمودن منطقه بحركت در آورد تا زمینه‌های اغتشاش را محدود سازد. از سوی دیگر اقدام اسرائیل در چند ماه گذشته مبنی بر آزاد نمود تعداد زیادی از زندانیان حماس را كه دارای سابقه فعال تروریستی و فعالیتهای مسلحانه بوده‌اند، مشكوك و گنگ بنظر میرسد.
شاید بتوان برای شیخ یاسین شصت و پنج ساله خوشحال بود كه بالاخره به شهادتی كه آرزویش را می‌كرد رسید و این همان چیزی بود كه او برای جوانان و كودكان فلسطینی مشوقش بود و آنرا هدف و آرزوی بزرگ هر فلسطینی و تنها راه رسیده به حقوق مردم فلسطین می‌شمرد ولی از سوی دیگر بایستی نگران تشدید اوضاع منطقه بود زیرا بسیاری از فلسطینی‌ها از این زاویه دیدی كه بیان نمودیم به جریان نگاه نكرده و در صدد انتقام گیری بر خواهند آمد و دامنه گسترش این انتقام جوئی چیزی نیست كه در چارچوب مملكت اسرائیل و فلسطین باقی بماند و دامن به دیگر سرزمین‌ها نكشد.
حس همبستگی و همدردی با مردم فلسطین چیزی است كه تمامی مردم منطقه را كه تنها وجه اشتراكشان، مذهبشان می‌باشد متا‎ْثر ساخته و برمی‌انگیزد. این همبستگی كه بیشتر خاستگاهی احساسی داشته از تبعیت از قوانین منطقی بدور می‌باشد. گرچه همین اتهام را می‌توان بر طرف دیگر دعوی كه همانا رژیم غیر انسانی، سركوبگر و نادموكرات اسرائیل (و ملت یهود منظور نمی‌باشد) نیز به آسانی وارد نمود.
حماس بدنبال موفقیتی نظیر موفقیت سال دوهزار می‌باشد كه در آن حزب الله موفق به بیرون نمودن نیروهای باراك نخست وزیر اسرائیل از جنوب لبنان گردید، تا بوسیله آن اسرائیل را از نوار غزه بیرون نماید بدین منظور خالد مشعل ترور یاسین را بهانه قرار داده و فلسطینی‌ها را برای گرفتن انتقام و بیرون ریختن اسرائیلی‌ها از نوار غزه فرا خواند .
هر دو طرف مخاصمه در سه دهه گذشته فرصت‌های گرانبهای فراوانی را كه نزدیكی و ایجاد تفاهم را میسر می‌كردند با بی اعتنائی از دست دادند. اكنون بایستی بیشتر منتظر بود كه پس از مراسم چله شیخ یاسین چه تحولاتی در این منطقه پدید می آیند.
آریوبرزن

Comments Off on پس از گذشت شصت سال   |    |     |     

28 Mar 2004

اعتصاب معلمین

نوشته:     :::       Comments Off on اعتصاب معلمین

بنا به خبری که در پیک ایران منتشر شده معلمین قرار بر این دارند تا در روزهای 13، 14، 15، 16 و 17 اردیبهشت ماه دست به اعتصاب بزنند از دوستان وبلاگ نویس هم تقاضا می‌کنم این خبر را درحد امکان منتشر کنند تا حداقل در زمینه خبر رسانی کمکی به این دوستان کرده باشیم.

Comments Off on اعتصاب معلمین   |    |     |     

27 Mar 2004

از قرار معلوم عده ای

نوشته:     :::       Comments Off on از قرار معلوم عده ای

از قرار معلوم عده ای کونشون می‌خاره. نانا توی وبلاگش یک بار نوشته بود:
زنده ياد صادق هدايت بزرگ در کتاب علويه خانمش يه ضرب المثل براي امثال تو نوشته و اون اين است ( اگه خيال کون دادن نداري چرا دور و بر خرابه ميگردي )

من معمولآ دوست ندارم دنبال دردسر بگردم و همیشه سعی می‌کنم از دردسر دوری کنم ولی گاهی اوقات دردسر دست از سرم بر نمی‌داره. گاهی اوقات بچه مزلفهایی هستند که به گفته هدایت کونشون می‌خاره و مجبوری یک کم خارششون رو رفع کنی.
حالا گویا حکایت کار این [کوروش] حرامزاده کون نشسته شده، گویا یک جایش بدجوری می‌خاره. بدبخت فلک‌زده حداقل اگه می‌خوای بیای اینجا کون بدی کونت رو بشور این هشدار رو به اون نرخری می‌دم که اجازه می‌ده تو از نتش (Proxy server) سوء استفاده کنی وگرنه گمان نمی‌کنم که تو تا این اندازه باهوش باشی که بدونی پراکسی چی چی هست. برو از آقای A. Ahrabi بپرس که پراکسی و نت‌اش را در اختیار تو گذاشته اگر می‌شناسی این طرفرو بهش پیغوم بده خُسن آقا یک علامت اشاره‌ای گذاشت توی یکی از PC هاتون فقط برای اینکه بهتون حالی کنه زیاد از حد گمان نکنید که زرنگیت!!
به آقای Ahrabi یا هر گوهی اسمش هست بگو بیچاره اگه می‌خوای از اینجور گوه‌ها بخوری حداقل پورت 23 تو ببند که نیان بهت تجاوز بکنند. این بار هشدار دادم دفعه دیگه … می‌گذارم. دفعه دیگه آقای Ahrabi رو مجبور می‌کنم IP تو را لو بدهد، فراموش نکن که پراکسی‌ها آیپی مراجعه کنندگانشان را ثبت می‌کنند.
برای اینکه بهتر حالیت بشه تا کجاها توی کونت رو سرک کشیدم یک سلامی هم به VARZANDEH برسون.
اگر باز هم از کون دادن دست برنداشتی باقیمانده سوراخ‌هاتو هم به نمایش خلق الله خواهم گذاشت.

Comments Off on از قرار معلوم عده ای   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی