Mar 28 2004
پس از گذشت شصت سال
پس از گذشت شصت سال از تاْسیس كشور اسرائیل توسط قدرتهای بزرگ جهان و گذراندن ایامی كه مرور بر آنها نه چندان دلگشا كه بعضاْ و عمدتاْ نیز ملال آور میباشند و سی ماه پس از آنكه كشور آمریكا پرچم مبارزه گسترده و در سطح جهانی با تروریسم بینالمللی را به اهتزاز درآورد و صدور كالای دموكراسی آنهم از نوع آمریكائیاش را به منطقه خاورمیانه وعده داد، هنوز هم میبینیم كه ترورهائی در سطح گسترده و با انگیزهها و زمینههای كاملاْ مختلف و حتی مخالف یكدیگر در منطقه خاورمیانه و كشورها حوزه دریای مدیترانه انجام میگیرند. حدود هشتاد سال پیش كه سیاست بریتانیا خطوط مرزی را برای كشورهای عربی تعیین كرده و پرچم برای كشورهای نو پا فراهم مینمود، غرب میپنداشت كه منطقهای را با حساب خود رام و مطیع نموده است. آینده نشان داد كه این حساب درست از آب در نیامده و در آن واقعیات قومی و مذهبی (شاید هم عمداْ) در نظر گرفته نشده بودند و این خود بخود در دراز جریان را برای غرب از كنترل خارج نموده و زمینه رشد و نمو را برای دیكتاتوری و اختناق به صور گوناگون مهیا كرد.
امروزه ترور رهبر یك سازمان تروریستی بنام شیخ یاسین بدستور تروریست دولتی دیگری بنام شارون كه اتفاقاْ متحد نزدیك آمریكای در حال مبارزه با تروریسم میباشد، بیانگر آنستكه اوضاع را در خاورمیانه هرچیزی میتوان خواند مگر “تحت كنترل منطقی“ و این خود مقر به این مضمون است كه :
ارتش اسرائیل در پائیز گذشته نیز قصد نابودی شیخ یاسین را داشت و تنها حادثهای باعث گردید كه یاسین از این واقعه جان سالم بدر برد و این خود گویای این میباشد كه مقصد دولت اسرائیل امری تازه نبوده و آمریكای در حال ستیز با تروریسم حداقل بطور ضمنی در جریان امر قرار داشته است و با وجود این نخواسته است بر متحد منطقهای خویش تآثیر گذار بوده و ویرا در راستای سیاستهای آرام نمودن منطقه بحركت در آورد تا زمینههای اغتشاش را محدود سازد. از سوی دیگر اقدام اسرائیل در چند ماه گذشته مبنی بر آزاد نمود تعداد زیادی از زندانیان حماس را كه دارای سابقه فعال تروریستی و فعالیتهای مسلحانه بودهاند، مشكوك و گنگ بنظر میرسد.
شاید بتوان برای شیخ یاسین شصت و پنج ساله خوشحال بود كه بالاخره به شهادتی كه آرزویش را میكرد رسید و این همان چیزی بود كه او برای جوانان و كودكان فلسطینی مشوقش بود و آنرا هدف و آرزوی بزرگ هر فلسطینی و تنها راه رسیده به حقوق مردم فلسطین میشمرد ولی از سوی دیگر بایستی نگران تشدید اوضاع منطقه بود زیرا بسیاری از فلسطینیها از این زاویه دیدی كه بیان نمودیم به جریان نگاه نكرده و در صدد انتقام گیری بر خواهند آمد و دامنه گسترش این انتقام جوئی چیزی نیست كه در چارچوب مملكت اسرائیل و فلسطین باقی بماند و دامن به دیگر سرزمینها نكشد.
حس همبستگی و همدردی با مردم فلسطین چیزی است كه تمامی مردم منطقه را كه تنها وجه اشتراكشان، مذهبشان میباشد متاْثر ساخته و برمیانگیزد. این همبستگی كه بیشتر خاستگاهی احساسی داشته از تبعیت از قوانین منطقی بدور میباشد. گرچه همین اتهام را میتوان بر طرف دیگر دعوی كه همانا رژیم غیر انسانی، سركوبگر و نادموكرات اسرائیل (و ملت یهود منظور نمیباشد) نیز به آسانی وارد نمود.
حماس بدنبال موفقیتی نظیر موفقیت سال دوهزار میباشد كه در آن حزب الله موفق به بیرون نمودن نیروهای باراك نخست وزیر اسرائیل از جنوب لبنان گردید، تا بوسیله آن اسرائیل را از نوار غزه بیرون نماید بدین منظور خالد مشعل ترور یاسین را بهانه قرار داده و فلسطینیها را برای گرفتن انتقام و بیرون ریختن اسرائیلیها از نوار غزه فرا خواند .
هر دو طرف مخاصمه در سه دهه گذشته فرصتهای گرانبهای فراوانی را كه نزدیكی و ایجاد تفاهم را میسر میكردند با بی اعتنائی از دست دادند. اكنون بایستی بیشتر منتظر بود كه پس از مراسم چله شیخ یاسین چه تحولاتی در این منطقه پدید می آیند.
آریوبرزن