Apr 04 2004

تا کنون واژه گیرپاج را

نوشته:     :::       Comments Off on تا کنون واژه گیرپاج را

تا کنون واژه گیرپاج را شنیده‌اید؟ واژه گیرپاج مغزی را چطور؟ اصلا تا کنون مغز تان گیرپاج کرده! نه؟ اشکالی ندارد من برایتان توضیح می‌دهم. زمانی که چنان از هرچه در اطرافتان اتفاق می‌افتد چیزی درک نمی‌کنید و دیگر هیچ چیز از مغزتان تراوش نمی‌کند و خلاصه مغزتان از تحرک می‌افتد این پدیده را من بنام گیرپاج مغز می‌شناسم.
مغز خُسن آقا این روزها گیرپاج کرده و گویی پر از پشکل شده. البته چنین به نظر می‌رسد که کل جامعه ایران امروزه گیرپاج کرده یا شاید این همان چیزی باشد که آنرا آرامش قبل از طوفان می‌نامند!؟ هرچه هست سکوت مرگباری است که در همه جا حکم‌فرما شده و گویی همه منتظر حرکت دیگری هستند تا بوسیله آن بتوانند حرکت خود را تنظیم کنند. چه پدیده‌ی خسته کننده‌ای.
هرسوراخی را سر می‌کشی می‌بینی حرفها تکراری است که قبلا گفته‌اند و نوشته‌اند.
نانا چند روز پیش توی نظرخواهی‌ام سوال کرده بود کجایی چرا نمی‌نویسی؟ بیا عزیز این هم پاسخ تو خُسن آقا و مغزاش هردو باهم گیرپاج کرده‌اند.
معمولا من وقتی به مرگ مغزی نزدیک می‌شوم به کارهای فنی روی می‌آورم تا بلکه از ساکن شدن سلول‌های مغزم جلوگیری کنم. حالا تا این رخوت برطرف شود باید به کارهای فنی بپردازم و از این موزیک ها (Emmenez-moi au pays des merveilles) متن فرانسه گوش کنم موزیک (MP3 3.3 MB) تا بلکه به این وسیله مغزم را از این گیرپاج خلاص کنم. نانای مهربان این موزیک رو حتمآ گوش کن زمستان را بهار می کند.
راستی چه زیبا می خونه این ارمنی کوتاه قد، صدایش مثل نوازش هوای بهاری در شیراز می‌ماند. صدای‌اش زندگی بخش است.
افزون بر این کمر درد هم شده قوز بالا قوز شبها باید یک مسکن خرافکن با یک بطر شراب را ببلعم تا یک چندساعتی خوابم ببرد.
همین طور که داشتم افقی می‌نوشتم (بصورت خوابیده) یکی یک پیام گذاشته بود سر از این (ZaMoOoNe) وبلاگ در آوردم و یکی از زیباترین تصنیف‌های ایرانی رو خوندم:
مرغ ســحر ناله سر كن ، داغ مرا تازه تر كن ، زآه شرر بار، اين قفس را
برشكن و زير و زبر كن
بلبل پر بسته ز كنج قفس درآ ، نغمهء آزادی نوع بشــر سرا
وز نفسی عرصهء این خاك توده را، پرشرر كن
ظلم ظالم ، جور صيّاد ، آشيانم داده بر باد ، ای خدا، ای فلك، ای طبيعت
شامِ تاريكِ ما را سحر كن
نو بهار است، گل به بار است ، ابر چشمم، ژاله بار است
اين قفس چون دلم ، تنگ و تار است
شعله فكن در قفس ای آه آتشين ، دست طبيعت گل عمرِ مرا مچين
جانب عاشق نگه ای تازه گل ،از اين ، بيشتركن،بيشتركن، بيشتركن
مرغ بی دل، شرح هجران ، مختصر، مختصر كن
مرغ بی دل، شرح هجران ، مخــتصـــر، مخـ تـــ صـــ ر كُــ ن
شب همگی بخیر

نوشته: در ساعت: 3:18 am در بخش: گوناگون

Comments Off on تا کنون واژه گیرپاج را  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی