08 Jul 2005

بنا به ادعای سایت بازتاب احمدی نژاد پسر مریم مقدس از آب درآمد

نوشته:     :::       5 پیام

احمدی نژاد در انفجار بیروت دست داشته استسایت خبری بازتاب که متعلق به آقای رضایی است در باره مطلبی که از قول ایران فوکوس نقل کرده به دفاع از احمدی نژاد پرداخته و گویا مساله ساز شدن اعمال احمدی نژاد تا قبل از انتخاب (انتصاب) شدنش به عنوان رئیس جمهور باعث شده که تمام ارکان رژیم را به تکاپو انداخته تا بلکه او را از هر نوع اتهامی تبرئه نمایند. آخر مگر می‌شود رژیم رئیس جمهورش مخصوصا وقتی که منتصب باشد قاتل باشد!؟ اگر توانستند چنین امری را ثابت کنند آنگاه لنگ آقایان بدجوری در هوا خواهد بود. اینکه اینها سال‌ها ملت بدبخت ایران را سلاخی کرده‌اند را دنیا می‌پذیرد ولی اگر این آقایان مویی از سر یک شهروند اروپایی یا آمریکایی کنده باشند آنگاه است که خشتک آقایان را سرشان خواهند کرد. بنا به نوشته[1] سایت بازتاب به نقل از ایران فوکوس گویا آقای رئیس جمهور محبوب!! و منتخب!! در انفجار بزرگ پایگاه نظامی آمریکا در بیروت در سال 1983 هم شرکت داشته است.
خوب این از اصل موضوع، حالا یک سوال از آقایان گردانندگان سایت بازتاب:
آقایان شما بهتر از ما می‌دانید که این رژیم در طول مدت 26 سال گذشته بجز خون ریزی ترور، سر بریدن و چشم درآوردن، سنگسار، آدم خوری و خلاصه هرگونه توحشی را بکار برده و بجز این کار دیگری نکرده است. حالا سوال ما این است که به فرض که آقای احمدی نژاد در این ترور شرکت نکرده باشد آیا می‌توانید بفرمایید که ایشان در کدام ترور شرکت داشته اند؟ مگر می شود کسی 26 سال در رژیم ترور شریک باشد و هیچ کسی را نخورده باشد!؟ آخر مگر می‌شود جگر گوشه رهبر که حتی برای به ریاست جمهوری رساندن این جگر گوشه رهبر پسر مبارکشان (آقازاده مجتبی) را هم به میدان فرستادند تا با تقلب این جگر گوشه انقلاب و اسلام ناب محمدی را به حکومت برسانند همین طوری فقط برای خنده بوده!!؟ و هیچ گونه کمکی به کشتار و سلاخی نکرده‌اند!؟ لطفا نگویید که ما هم جو گیر شده‌ایم و اصلا تقلبی در کار انتخابات نبوده! این را دیگر اگر قبول ندارید به رفیق شفیق سابق خود آقای کروبی و خاتمی و زیر کشور گل و بلبل مراجعه کنید تا تفهیم‌تان کنند.
اینجور که از دفاعیات شما و سردمداران رژیم بر می‌آید این آقای احمدی نژاد کسی نیست بجز پسر ناشناخته مریم مقدس!!


از مساله جدید که بگذریم حزب سبزهای اتریش هم گویا دینامیت خوبی پیدا کرده و ول کن معامله رژیم نیست و همین روزهاست که آنرا زیر پای آقایان منفجر کند، البته اگر اینبار هم مثل سال 89 با چرب کردن سبیل اتریش رژیم خودش را خلاس نکند. پتر پیلتز عضو حزب سبز پارلمان اتریش با پی‌گیری مساله قتل قاسملو بوسیله احمدی نژاد تا آنجا پیش رفته که حتی وزیر سابق اتریش را هم در این جنایت شریک می‌داند که باعث فرار آقای احمدی نژاد و شرکا شده است.


‌‌البته قابل ذکر است که وزیر سابق اتریش همان کسی که مامورین امنیتی ایران از جمله احمدی نژاد را درسال 1989 به ایران بازگرداند تا از دست قانون فرار کنند با ادعای آقای پتر پیلتز مخالف است که این هم یک امر طبیعی است! هرچه باشد ایشان شریک دزد و رفیق قافله بوده‌اند، نباید توقع داشت که به این راحتی اقرار کنند که در جنایتهای رژیم شریک بوده‌اند.



یک مطلب دیگر از آقای احمدی نژاد اینکه در سایت بازتاب آمده بود که: ایشان برای تشکیل کابینه سخت در تلاش‌اند. وقتی که این مطلب را خواندم بی اختیار یاد آقای بیل گیتس مالک مایکروسافت افتادم و از خنده روده بر شدم. فکر کردم به روش ویندوز بیل گیتس آقای احمدی نژاد هم می‌تواند از منوی ادیت گزینه کپی(Copy) را انتخاب کند و بعد هم منوی  پیست(Paste)  را بچلاند کار تمام است. همان ها که در بیست و هفت سال گذشته وزیر و وکیل بودند امروز هم می‌توانند Paste شوند.


[1] اصل خبر را هر چه گشتم پیدا نکردم

5 پیام   |    |     |     

07 Jul 2005

مانورهای رژیم برای حفظ قدرت (کاریکاتوری برای به تصویر کشیدن)

نوشته:     :::       18 پیام

استدلال ما که تحریم را تنها راه مبارزه با رژیم می‌دانستیم این بود که هیچ فرقی نمی‌کند کدام یک از جناح‌های رژیم پست ریاست جمهوری یا هر پست دیگری را اشغال کنند. حالا پس از سپری شدن دوران انتخابات نگاه کنید به اظهار نظرها، جناح بندی‌ها و باج‌دهی‌های آقایان تا به استدلال ما باور بیاورید.
 
اصلاح طلب‌ها: 
مصطفی معین: نگذاریم همبستگی ایجاد شده در انتخابات اخیر مجدداً به یأس و سرخوردگی تبدیل شود. منبع


تفکری که در پشت این پیام نهفته است بسیار ساده است به همان سادگی که رهبر انقلاب گفت (همه با هم برای چاپیدن ملت)


برای حکومت‌چیان (جبهه خودی) فقط یک چیز مهم است حفظ همبستگی (بخوانید “همه با هم”) تا اینها بتوانند مثل 26 سال گذشته به چپاول خود ادامه دهند و در اصل برای هیچکدام شان فرقی نمی‌کند کدام دسته یا گروه از آنها بر سر قدرت بیاید، به اندازه کافی منابع ثروت در ایران وجود دارد تا جیب این عده معدود پر شود.


جناح کارگزاران و به تازگی اصلاح طلب نوین!!: هاشمی و یارانش می‌‏خواهند رقابت به رفاقت تبدیل شود، امروز دفاع از هاشمی، دفاع از انقلاب، جمهوریت و حق ملت است. کسانی که به هاشمی حمله می‌‏کنند، رهبری انقلاب و نظام را نشانه گرفته‌‏اند. منبع


اینجا هم آقای هاشمی و شرکا همان حرف معین را می‌زنند (رفاقت بین خودی‌ها برای چاپیدن ملت)


حالا برای اینکه تصویر باز هم واضح تر شود که اینها که بر ایران حکومت می‌کنند تنها یک هدف را دنبال می‌کنند این هدف هیچ چیز بجز حفظ  “اسلام ناب محمدی” بخوانید (ملاها، همه با هم برای چپاول ملت) نیست تا در پناه آن اراذل بتوانند به پر کردن جیبشان بپردازند.


حالا برای تکمیل استدلال می‌رویم به سراغ روابط خارجی “حکومت عدل علی”:
اول نگاهی می‌اندازیم به مناظره‌ای که قبل از انتخابات بین سخنگویان ستادهای دو نامزد انتخاباتی از ستاد اکبر هاشمی رفسنجانی، فرهنگ نادری و از ستاد محمود احمدی‌نژاد، ابومحمد عسگرخوانی. در اینجا به بحث‌های رد و بدل شده نمی‌پردازیم که این خود مقوله‌ای است برای یک تحقیق وسیع برای شناخت ماهیت آن. در اینجا فقط به خود عمل مناظره و اینکه این مناظره در کجا انجام شده است می‌پردازیم.


مگر همین دو جناح رژیم نیستند که مخالفینی را که با رادیوهای بیگانه مصاحبه می‌کنند به زندان می‌اندازند و آنها را متهم می‌کنند به اینکه نوکر اجانب و بخصوص آمریکا هستند، و اینکه دلارهای آمریکایی به ایران آورده شده تا عده‌ای بتوانند رژیم را سرنگون کنند و از این دست چرندیات. خوب حالا باید از آقایان همین سوال را پرسید پس شما هم از آمریکا پول گرفته‌اید که در این میزگرد شرکت کرده‌اید؟ مگر اصول گرایان یا همان برندگان انتخابات (انتصابات) نیستند که مدام گوش خلق را کر می‌کنند و هر گونه تماس با آمریکا را خیانت و الخ می‌خوانند؟ باید از آقایان پرسید: خوب چگونه است که یک مرتبه همه آن اصول و اهداف انقلاب و چرندیات دیگری که در این 26 سال به شکم مردم بستند به کناری گذاشته می‌شود و “پیش به سوی شیطان بزرگ”!؟ چون تنها ناجی شماست؟ این بذل و بخشش‌ها فقط به اینجا ختم نمی‌شود باید نگاهی به چپاول‌ها و بذل و بخشش‌های دیگر هم کرد. همان بذل و بخشش‌هایی که در خارج از مرزها انجام می‌شود تا زمینه ادامه بقای “حکومت عدل علی” بر ایران را میسر سازد.


چشم پوشی جمهوری اسلامی از میلیاردها دلار خسارت جنگ ایران و عراق: دیدار وزیر دفاع عراق از تهران سعدون الدولیمی، وزیر دفاع عراق و کمال خرازی وزیر خارجه “حکومت عدل علی”. منبع 


جمهوری اسلامی استاد این گونه بذل و بخشش هاست. همان بذل و بخشش‌هایی که در این 26 سال هرگاه که رژیم خود را در تنگنا می‌بیند با چوب حراج زدن به اموال ملت از تنگناها خارج می‌شود. مثال می‌خواهید؟ مثال فراوان است، برای این‌کار نگاه کنید به قراردادهای اقتصادی منعقده نان و آبدار برای فرانسه با فرانسه بعد از قتل مخالفان سیاسی از جمله بختیار. باز هم نمونه می‌خواهید؟ نگاه کنید به قراردادهای منعقده انرژی بین ایران و چین برای باج دهی به چین تا در مرحله بعد چین در شورای امنیت در مقابل آمریکا از حق وتوی خود استفاده کند. باز هم مثال می‌خواهید؟ رجوع کنید به قراردادهای بلاعوض نفتی بین ایران و آقای حافظ اسد در دوران اولیه انقلاب، کجاست آقای اسد تا حالا از آقایان دفاع کند؟
تمام این بذل و بخشش‌ها و صدها بذل و بخشش دیگر همه برای این انجام می‌شود تا دولت های خارجی دست رژیم “حکومت عدل علی” را برای سرکوب‌های داخلی باز بگذارند تا رژیم بچاپد و ملت هیچ نتواند بگوید.
حالا یک کاریکاتوریست می‌تواند از این تصویر نوشتاری تصویری را ارائه دهد که تن مام وطن را نشان می‌دهد و لاشخورهایی (حکومت عدل علی) با همراهی حکومت های خارجی شرکای رژیم درحال خوردن این تن که نامش وطن است هستند.

18 پیام   |    |     |     

07 Jul 2005

این هم دست پخت من

نوشته:     :::       9 پیام

این غذای مورد علاقه من است، دیدم این همه اینجا از سیاست حرف زده می شود گفتم برای یک بار هم که شده از مسائل دیگری بنویسم شاید غم های سیاسی مان را برای مدتی هر چند کوتاه فراموش کنیم.


 

9 پیام   |    |     |     

06 Jul 2005

نقطه فشار بر رژیم

نوشته:     :::       4 پیام

 نقطه خم کردن رژیم فعلا و تا اطلاع ثانوی باید بر روی زرافشان و گنجی متمرکز شود. این دو بخاطر مقاومت‌شان و مخصوصا انگشت اتهام گنجی به طرف خامنه‌ای پرستیژ رژیم را در بین خودی‌ها به چالش کشیده است، می‌نویسم در بین خودی‌ها بخاطر اینکه خارجی‌ها مدتهاست اینگونه جلف بازی‌های رژیم را به سخره گرفته‌اند ودرضمن امیدی به آنها نیست چون در مقابل هر مشکلی که رژیم با آن روبرو شود با یک باج چرب و نرم صدای خارجی‌ها را خفه می‌کند. عقب نشینی در مساله مدیار فقط عقب نشینی‌های تاکتیکی است و این اتهام “اسهال النبی” مسخره بازیی بود که حتی خودشان را هم به خنده انداخته بود. جوانی که در حقیقت مذهبی است و چند جمله علیه این یا آن ریشوی شپشو نوشته را اگر می‌خواستند به او اتهام “اسهال النبی” بدهند بعد باید احکام سی صد بار اعدام برای دیگران صادر کنند. می‌بینید که حتی رژیم دلقک خامنه‌ای و شرکا هم نمی‌توانند چنین مسخره بازی‌هایی را در دنیای امروز در بیاورند. آن دوران که می‌شد به این سادگی ملت را به زندان‌های طولانی مدت فرستاد گذشته.
فقط کافی است این بیانیه را بخوانید تا متوجه شوید که حتی صبر اروپایی‌های منفعت طلب هم به سر آمده.


اگر بخواهیم مثل اقتصاد دانها به مساله مقابله با رژیم نگاه کنیم بهترین پروژه‌ها در حال حاضر یکی پروژه بالاست یکی هم این مساله احمدی نژاد و ترور قاسملو است. البته این مساله آخری باید به آن با احتیاط پرداخت تا این هم پروژه‌ای مثل عکس احمدی نژاد در مساله گروگان گیری نشود. این خط دادن‌ها می‌تواند از طرف رژیم باشد تا با بدل زدن بعد بتوان مشروعیت مصنوعی برای احمدی نژاد بخرد.
آقایون سیاستمداران اطریش که در آن زمان تروریست‌ها را به ایران تحویل دادند و هیچ کس هم آن زمان نتوانست پی‌گیر مساله شود باید پاسخگو باشند که به چه دلیل تروریست رژیم را به تهران برگرداندن. همین مساله را هم باید از فرانسه پی‌گیری کرد و آن تروریستهایی را که فرانسه سه بار آزاد کرد و هر بار مجددا سویس در مرز خود آنها را دستگیر کرد و به فرانسه تحویل داد و فرانسه دوباره با باج گیری از رژیم آنها را آزاد کرد باید پی گیری کرد، آبروی این اروپایی‌های منفعت طلب را باید برد.


کسانی که به زبان‌های اروپایی وبلاگ می‌نویسند باید از این مسائل بنویسند تا ملت از همه جا بی خبر اروپایی بخوانند این حرام‌زادگان چه معامله‌های نان و آب داری  را بر سر جان و مال ملت ایران انجام داده اند


 

4 پیام   |    |     |     

06 Jul 2005

اسهال انگلیسی

نوشته:     :::       11 پیام


گاهی اوقات بعضی مطلبی را که می خوانم حالت تهوع به من دست می دهد، شما هم همین طور هستید؟ رفتم دنبال یک مطلبی توی روزی نامه شکنجه گر برادر شریعتمداری می گشتم رسیدم به مطلبی که نقل قول شده بود از فرد هالیدی. راستش را بگویم داشتم بالا می آوردم. گفتم بد نیست آن متن را اینجا بیاورم شاید عده ای دیگر هم به حالت من دچار شوند تا شاید این تهوع به یک نیروی تخریب تبدیل شود و روزی روزگاری ریشه این حرامزادگان سفید رنگ را که به آنها انگلیسی می گویند از زمین برکنیم. این شما و این هم اسهال انگلیسی:


هالیدی: دنیا نمی تواند انتخاب ایرانی ها را نادیده بگیرد


یک دیپلمات قدیمی انگلیسی تصریح کرد: رویداد چشمگیر انتخابات ایران هم نشانه جوشش 20ساله انقلاب و قدرتمندی همیشگی نیروهای ملی گراست و دنیا نمی تواند پیام نهفته در این انتخاب را نادیده انگارد.
فرد هالیدی طی مقاله ای در سایت اوپن دموکراسی افزود: پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ایران همزمان شگفت آور، چشمگیر و بالقوه خطرناک است و از حس و حال نهفته در بخش قابل توجهی از مردم ایران حکایت دارد. این پیروزی پیامی محسوب می شود که دنیای بیرون نباید نادیده بیانگارد.
وی که سال ها به عنوان دیپلمات در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه فعالیت کرده، اگرچه نسبت به پیروزی احمدی نژاد ابراز ناخرسندی شدید می کند، نوشت: نتیجه این پیروزی از این لحاظ چشمگیر است که تاکید می کند ایران هنوز هم کشور نیروهای قدرتمند مردمی و ملی گرا است، کشوری که انقلاب 79-1978 را هرگز فراموش نخواهد کرد، نتیجه پیروزی همچنین نشان می دهد که این انقلاب همچنان به جوشش بیست ساله منتهی می گردد.
هالیدی اظهار داشت: من چند سال قبل زمانی که از حرم امام خمینی دیدن کردم با واقعیت آن روبرو شدم، واقعیت انبوه رو به گسترش مساجد، آپارتمانها و رستورانها در قشر کارگر جنوب شهر تهران. دوستان غیرمذهبی من متحیر شده بودند از اینکه من تصمیم گرفتم در اولین روز اقامت خود در این کشور پس از بیست و یک سال به حرم بروم. آنها به من اطمینان خاطر دادند که جمعیت عظیمی که از حرم دیدار می کنند، ایرانی نیستند بلکه «افغانها و ازبکهایی» هستند که آخوندها به واسطه آذوقه و ایاب و ذهاب رایگان به آنها رشوه داده اند تا به حرم بیایند. خادم حرم به من خوشامد گفت و دست من را گرفت تا به داخل ساختمانی ببرد که مقبره های آیت الله خمینی و پسرش احمد آنجا قرار داشتند. مردم نماز می خواندند، می خوابیدند و به مرثیه شهادت امام علی و پسرش حسین گوش می دادند.
بعد از آن با مردی حدوداً سی ساله همصحبت شدم. از او پرسیدم که نظرش در مورد خمینی چیست و پاسخ او نظرات بسیاری از آدمهای دیگر را منعکس می کرد: «امام ساده و خالص بود. او روراست بود. دروغ نمی گفت. او با دیگران فرق داشت.» این «دیگران» شاه و همدستانش نبودند بلکه سرمایه گذاران، افراد اهل زد و بند و طبقه مرفه بودند که احمدی نژاد آنها را در انتخابات مغلوب کرد. وی افزود: به تعبیر ایرانیان داخل کشور نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 5002 با پیروزی رهبر معظم آیت الله خامنه ای جانشین آیت الله خمینی مصادف است.
هالیدی نوشت: پیروزی احمدی نژاد نقش یک فاکتور حیاتی و ضمنی را در شکل گیری نظام انقلابی ایران پررنگ می سازد اینکه کشور، ایدئولوژی و نگرش آن در جنگ بسیار ددمنشانه و پرهزینه با عراق شکل گرفته.
این دیپلمات قدیمی انگلیسی گفت: در اینجا یک زمینه مهم تاریخی وجود دارد که کمک می کند عمق احساسات ملی ایرانیان را شرح دهیم. ایران در هر دو جنگ جهانی بدون هیچگونه عمل تحریک آمیزی مورد هجوم انگلیس و روسیه قرار گرفت؛ آمریکا حاکم ایران را بین سالهای 1950 و اواخر دهه 1970 بر مسند قدرت نشاند و او را تایید کرد؛ و به دنبال امتناع غرب از اجازه دادن به شورای امنیت سازمان ملل برای محکوم کردن عراق و دستور دادن به این کشور برای بازگشتن به نواحی مرزی قبل از تعارض (دست نخورده)، ایران در سپتامبر 0891 به هجوم نظامی صدام حسین تن داد.
هالیدی تصریح کرد: برای اصلاح طلبان ایران به قدرت رسیدن احمدی نژاد لحظه ای هولناک به شمار می رود.
وی همچنین افزود: در حیطه گسترده تری نتایج انتخابات شیوه های عمومی جهان امروز را منعکس می کند. پاسخ ملی گرایانه شمار زیادی از ایرانیان به جهانی شدن با واکنش بسیاری از اروپاییان به قانون اساسی اتحادیه اروپایی یا واکنش آمریکایی ها در برابر نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی مشابه است.  لینک مطلب


 

11 پیام   |    |     |     

05 Jul 2005

دو رئیس جمهور و جفنگیات ایشان

نوشته:     :::       14 پیام

 آقای رئیس جمهور جدید افاضاتی فرموده‌اند که تیتر خبر را اینجا می‌خوانید:


دفتر رییس‌جمهور منتخب خطاب به مردم:
با ارسال پیشنهادات خود، دولت 70 میلیونی را در تحقق اهداف مورد نظر یاری کنید.
منبع: ایسنا


دفتر خُسن آقا دامت افاضاته خطاب به رئیس جمهور منتصب:
حضور محترم رئیس جمهور منتصب 70 میلیمتری.
با عرض سلام، تبریکات خود را بخاطر انتصاب جناب عالی به مقام شامخ تدارکات‌چی رهبری اعلام می‌دارم.
نظر به اینکه از ملت همیشه در صحنه خواسته بودید که نظر خودشان را برای تحقق اهداف مورد نظر اعلام کنند به عرض می‌رساند که جهت دستیابی به این مهم  تنها یک کار از دست شما بر می‌آید، سرتان را بگذارید زمین و در جا سقط شین.


با احترامات بی‌پایان
تدارکات‌چی دفتر وبلاگ خُسن آقا


این از افاضات رئیس جمهور جدید و حالا چند کلام هم بشنوید از مادر عروس ببخشید رئیس جمهور قبلی:


سیدخندان: امیدوارم بتوانم در آخرین لحظات مسئوولیتم یک کار دیگری انجام دهم و آن این که بگویم که تشکیلات و سازمان‌‏دهی برای تخریب افراد یا برای ایجاد جنگ‌‏روانی در جامعه و تاثیر گذاشتن آن در جامعه, استفاده از امکانات عمومی و بیت المال و نیز اطلاعات و برنامه‌‏ریزی توسط چه کسانی انجام شده است تا آنها هم ریشه‌‏کن شود، تا تاثیر گذاری در جریانات اجتماعی آینده را هم چنان که تاثیر گذاری قتل های زنجیره ای از بین رفته است از بین ببرم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که سخنگوی شورای نگهبان گفته است چرا اطلاعات در خصوص تخلفات سازمان یافته قبل از انتخابات مطرح نشده است، اظهار داشت: بنای ما بر این بود که ما این انتخابات را به خوبی و سلامت برگزار کنیم، ولی معتقدم که جلوی تخلفات را گرفتیم، اما یک روند بداخلاقی و تخریب وجود داشت که اطلاعات آن جمع‌‏آوری شده است که ان شا الله خدمت رهبری و مقام محترم ریاست قوه قضاییه ارایه خواهد شد.
منبع: گویا نیوز


سخنان رئیس جمهوری قبلی هم که نیازی به توضیح نداره، خالی بندی های ایشون رو همه دیگه می‌شناسند ولی باور کنید وقتی این یکی خالی بندی جدید ایشون رو خوندم نزدیک بود از زور خنده از روی صندلی بیفتم پایین که خوشبختانه صندلی دسته داشت و تونستم خودم رو نگه دارم.

14 پیام   |    |     |     

04 Jul 2005

سخنی با آقای ف. م. سخن

نوشته:     :::       8 پیام

آقای ف.م. سخن دوباره برای گنجی به مرثیه گویی روی آورده‌اند که دردی را از کسی دوا نخواهد کرد مخصوصا گنجی را. ایشان گویا فراموش کرده‌اند که روزهای قبل از انتخابات  نوشتند:
 


من به ضرر احمدی نژاد رای مي دهم!
پس آقاي هاشمي در همين جا به صداي بلند اعلام مي کنيم:
“ما به شما و نظام مقدس تان راي نمي دهيم بلکه به ضرر احمدي نژاد راي مي دهيم!”


نحسي اين چهره آن قدر هست تا از روي اکبر گنجي و ناصر زرافشان به خاطر رايي که مي دهم خجالت نکشم.


دوستان و خوانندگان عزيز توجه داشته باشند که اين فقط راي من است و هر کس که بخواهد “به ضرر احمدي نژاد راي دهد” طبيعتا خود تصميم مي گيرد.



البته ایشان به خود این زحمت را نداده‌اند تا دیدگاه‌های این دو، گنجی و زرافشان را در مقوله انتخابات به خوبی بررسی کنند!! و دوباره و چند باره بر مواضع دفاع خود از شرکت در انتخابات پافشاری کردند. ایشان در جایی دیگر باز بر رای خود پافشاری کردند و نوشتند:


آري، من رايم را فروختم تا اين گروه مخلص نتوانند بر سر کار بيايند. تا جوانان ما دوباره به رنج و زحمت نيفتند. تا جوانان ما روزگاري را که ما ديديم نبينند. من رايم را با افتخار و با خوشحالي فروختم. لینک



حالا اما یک مرتبه به فکر گنجی افتاده‌اند و برای او شروع به مرثیه خوانی کرده‌اند بی آنکه به خود زحمت بدهند و از خود سوال کنند چرا گنجی و گنجی‌های نوعی در زندانند؟ ایشان می‌نویسند:


براي نجات گنجي از که ياري بجوييم؟ ف.م.سخن
اکبر گنجي در شُرُف ِ مرگ است. او مردانه بر سر عقيده اش ايستاده و يک تنه با سپاه جور به جهاد برخاسته است. دنيا به مرگ تدريجي او چشم دوخته است. گنجي با اعتصاب غذاي خود سينه ي گند گرفته ي “رهبر معظم” را شکافته و قلب سنگي اش را در مقابل چشم مردم آزاده ي جهان قرار داده است. اکبر با گرسنگي خود بر دملي به نام خامنه اي نيشتر زده و چرک و کثافت حاصل سال ها ظلم و جنايت را بيرون ريخته است. بوي تعفن اين غده مردم عالم را معذب کرده است


آقای ف. م. سخن عزیز آیا شما که به سبک روضه خوان‌ها به مرثیه خوانی و سینه زنی عاشورایی روی آورده‌اید هیچ گاه از خودتان پرسیده‌اید که گنجی به چه دلیل به زندان گرفتار است؟ پاسخ مثبت است شما بخوبی آگاهید ولی سعی در این دارید تا این آگاهی را از دید دیگران مخفی نگاه دارید. برای روشن شدن شما و دیگران می‌نویسم با اینکه یقین دارم شما می‌دانید و برای لاپوشانی آدرس اشتباه می‌دهید. گمان نکنید که من و ما رهبر را گناه کار نمی‌دانیم، برعکس ما او را بزرگترین گناه کار در بدبختی ملت ایران می‌دانیم ولی اینکه بخاطر چه کسی و برای چه اهدافی گنجی در زندان است با شما مخالفیم. گنجی بخاطر افشاگری‌هایش در باره عالی جناب سرخ پوش اول بار به زندان افتاد و حالا بخاطر مواضع‌اش در تحریم انتخابات همان دو مقوله‌ای که شما درست در جهت عکس او حرکت کردید در زندان است.
و مگر هم او نبود که اعلام کرد که تنها راه نجات ما تحریم است. حالا که انتخابات تمام شده و آب‌ها از آسیاب‌ها باز ایستاده شما دوباره برای مطرح کردن خود و افکارتان به گنجی روی آورده‌اید؟ مگر همین شما نبودید که نوشتید “نحسي اين چهره آن قدر هست تا از روي اکبر گنجي و ناصر زرافشان به خاطر رايي که مي دهم خجالت نکشم.” وارونه جلو دادن حقایق عاقبتی بهتر از این برای گنجی و  زرافشان نخواهد داشت. تلاش شما هم نه برای رهایی گنجی از زندان ستم کاران که پیشتر برای راحت کردن درد وجدان خودتان است. عوامفریبی را رها کنید و قلم شیوای خود را در راهی بکار برید که نتیجه بخش باشد.
یک تحریم همه جانبه نه فقط می‌توانست گنجی و دیگران را از رندان آزاد کند که باعث می‌شد رژیم را فرسنگ ها به عقب براند ولی افسوس.
 

8 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی