04
Jun
2006
صفحه اینترنتی خبرگزاری ایرنا رو باز کردم خبرهای روز رو نگاه کنم دیدم همه اخبار تیتری یکسان و شعارگونه دارند و همه چیز به مردن امام وصل شده، به خودم گفتم من هم از این همگرایی پیروی کنم و مطلب امروز را در باره امام راحل بنویسم.
“خمینی ای امام ریدی به این قیام” بهترین شعاری بود که به ذهن من رسید، اگر شعار بهتری سراغ دارید لطفا در قسمت پیام گیر بنویسید.
چند ماهی بعد از انقلاب بود از فرانسه با برادرم در شیراز صحبت میکردم از اوضاع سوال کردم گفت فعلا که ملت خصوصا جوانترها اینجا و آنجا شعار میدهند “خمینی ای امام ریدی به این قیام” برادرم توضیح میداد که توی سینما سعدی بوده که یک مرتبه همه با هم شعار میدهند و سینما را به هم میریزند.
جوانان آن روزها هم فهمیده بودند که امام راحل در حال ریدمانی به قیام است ولی متاسفانه مسنترها گوش شنوا نداشتند.
مرده پرستی تنها راه بقای این اوباش است با آن مبارزه کنید
پ.ن.:
دوستان عزیز دانشجویان دستگیر شده که در حوادث اخیر دستگیر شدهاند را تنها نگذارید برای این منظور وبلاگی ره اندازی شده و پتیشنی بنام این دانشجویات ثبت شده خواهشمندام در انتشار این خبر و همچنین جمع آوری امضا دانشجویان را یاری رسانید.
در بخش: ملای حیله گر
01
Jun
2006
آقای متکی وزیر مثلا خارجه جمهوری سیکیم خیاری اسهالی فرمودند:
بی بی سی: وزیر خارجه ایران پیشنهاد مشروط ایالات متحده برای مذاکرات با ایران برای حل مساله هستهای اين کشور را به شدت رد کرده است.
آقایان مثل همیشه دروغ میگویند و میخواهند خود را از عواقب داخلی این ضلالت برهانند، وگرنه با پیشنهاد کاندوليزا رايس برای مذاکره از حول حلیم توی دیگ نمیافتادند.
تحولات چند هفته گذشته رژیم را به وحشت انداخته و آنها را مجبور به پیوستن به راهی کرده که سرهنگ معمر القذافی لیبیایی رفت. این چرخش از چند ماه پیش قابل لمس بود ولی نشانههای عینی آن را نمیتوانستیم پیدا کنیم تنها از مانورهای سیاستمداران و دست اندرکاران در مساله اتمی ایران میتوانستیم با حدس و گمان به این نتیجه برسیم که رژیم آماده تسلیم شدن است، فقط مشکل اساسی آنها افکار عمومی داخل ایران است وگرنه تا کنون به پابوس آیت الله بوش رفته بودند.
اخبار یکی دو هفته گذشته جسته و گریخته خبر از این داشت که رژیم تحرکات اتمی خود را کاهش داده و دیری نخواهد پایید که به کل تمام فعالیتهای خود را متوقف کند. همین چهار روز پیش بود که نیویورک تایمز از قول خبرگزاری فرانسه نوشت:
، ايران فعاليتهاى غنىسازى اورانيوم را بطور قابل ملاحظهاى كاهش داده است. اين روزنامه در شمارهى امروز خود ضمن درج اين مطلب، هدف احتمالى اين اقدام را تلاش مقامات جمهورى اسلامى جهت كاهش تنشهاى ايجاد شده با جهانيان بر سر برنامهى هستهايش خواند. در گزارش همچنين افزوده شده كه هدف ديگر حاكمان ايران از كاهش فعاليتهاى غنىسازى ممكن است، هموار كردن راه براى مذاكره مستقيم با آمريكا باشد. با وجود اين مقامات آمريكايى تاكنون حاضر به انجام گفتگوى مستقيم با نمايندگان ايران نشدهاند.
این خبر را هم در همین رابطه بخوانید.
این خبر کاهش فعالیت های غنی سازی در حقیقت به معنای توقف کامل است، فقط آقایان رویشان نمیشود بعد از این همه قمپز در کردن در داخل و خارج یک مرتبه شلوار زرد کنند و دست بسته در مقابل چشم همه به پابوس آقام امام زمان بوش اعظم بروند. هرچه باشد رهبر چلاق مان قمپز در کرده و فرموده بودند که: آنهایی که حرف از مذاکره با آمریکا میزنند یا الفبای سیاست نمیدانند یا الفبای غیرت.
اخباری را که خبرگزاری ها از توقف غنی سازی منتشر میکنند به نوعی چراغ سبز برای دولت مردان آمریکا بود که: حکومت آخوندی برای دست بوسی خود را حاضر کرده فقط باید کمی برای افکار عمومی داخلی شامورتی بازی در بیاورد.
آمریکا اما کارت بازی سیاست را به خوبی بازی کرد و آقایان را نه تنها از اتمی شدن باز داشت یا حداقل میرود تا از این کار باز داردشان بلکه حضرات را مجبور کرد با نوشیدن جام زهر، خود دست بسته به پابوس حضرت آیت الله بوش دامت افاضاته بروند. چه ننگی از این بدتر که زمانی که در دوران ریاست جمهوری کلینتون خاتمی میتوانست با مذاکره هم امتیاز بگیرد و هم این مشکل بزرگ را از پیش پای رژیم بردارد ولی خوب درست مثل مساله جنگ با عراق آقایان چنان در سیاست خر تشریف دارند که برگ برنده را چندان در دست نگاه میدارند تا عاقبت برگ برنده تبدیل شود به یک برگ بازنده. بازندهای که از جیب خود نمیبازد و در عوض این ملت بیچاره ایران است که هزینه این همه باخت را باید بپردازد.
پ.ن.: گمان کردید بی خودی اون مملکت به گه کشیده شده!؟ نگاهی به این تصاویر بیندازید: [1][2][3]
در بخش: بحران اتمی، جنگ
30
May
2006
پ.ن.: دوستان عزیز وبلاگ نویس دوتن از رهبران دانشجویی بوسیله اوباش رژیم ربوده شدهاند، برای دفاع از دانشجویان دستگیر شده هر گونه تلاشی که از دستتان بر میآید انجام دهید. این جوانان تنها روزنه امیدی هستند که در ایران امروز وجود دارد، این امید را نگذارید به یاس تبدیل شود.
لوگوی کنار بوسیله یکی از دانشجویان تهیه شده کد آن و اطلاعات بیشتر را میتوانید از این وبلاگ دریافت کنید.
پ.ن.2:
تصاويری از اعتراضات دانشجوئی امروز دانشگاه امير کبير
از قرار معلوم خمرهگان رژیم استارت انتخابات خمرهگان را زدند. ما نیز مثل دورههای قبل باید تلاش کنیم که در خمره این خمرهگان چیزی بجز کثافات ریخته نشود. مخصوصا آن عده از وبلاگ نویسانی که در دورههای قبل در بین راه با شعبده بازی در دقایق آخر به ملت پشت کردند و از شرکت در انتخابات حمایت کردند باید اینبار نشان دهند که تا چه اندازه از حرکتهای براندازی مردم حمایت میکنند.
با اینکه انتخابات در حکومت ولایت فقیه بی معنی است ولی مشروعیت رژیم در گرو تعداد آرایی است که ملت به صندوق میریزیند، برای از بین بردن مشروعیت رژیم و برملا کردن آنها در سطح جهانی بهترین راه تحریم انتخابات است. این جناح یا آن جناح رژیم با هم فرقی ندارند همه در راستای یک هدف (پادشاهی فقیه) حرکت میکنند، دشمن اصلی ملت خود سیستم ملایان است نه این یا آن گروه ملایان، دعوای اینها فقط دعوای لحاف ملاست و ربطی به ملت ایران ندارد. دعوای ملت بر سر خود ملاست نه لحاف ملا.
تصویر روز:
یاقمر مصنوعی! این یارو هرچی خورده نریده
در بخش: انتخاباتی
28
May
2006
در جمهوری اسلامی گویا داشتن مغز خر ارثی است و همه از دربان رهبری گرفته تا خود رهبر معظم همه این نوع مغز را از پدران خو به ارث بردهاند.
نگاهی به این برنامه رایانهای تولید آقایان نشان میدهد که نه تنها آقایان خود را در ایران مسخره خاص و عام کردهاند حالا تصمیم دارند خود را به جهانیان هم بشناسانند.
اگر متن طنز زیر را در یکی از خبرگزاری های ریز و درشت جمهوری اسلامی نخوانده بودم گمان میکردم این هم یکی از جوکهای اپوزیسیون است که در باره رژیم بهم بافتهاند. خود بخوانید و بخندید.
گزارش فارس از اولین بازی رایانهای در زمینه انرژی هستهای ایران (حتما باید هسته خرما باشد!)
خبرگزاری فارس: بهمن، فرمانده نیروهای ویژه، مأموریت نجات یکی از متخصصان هستهای ایران را بر عهده دارد و در 8 مرحله تلاش میکند تا مأموریت خود را به نحو احسن به پایان برساند. اما در پایان، مأموریتی بزرگتر در انتظار اوست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، این پیرنگ اولین بازی رایانهای انرژی هستهای است که مسئولان اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان ساخت آن را آغاز کردند و قول دادهاند که امسال در بین نوجوانان عرضه شود.
بازی رایانهای انرژی هستهای یک داستان جذاب است که در 8 مرحله طراحی شده است. در این بازی با سعید کوشا (نام قهرمان داستان هم باید سعید باشد، آخه این قهرمان نمی تواند چیزی کمتر از سعید امامی یا سعید مرتضوی داشته باشد) آشنا میشوید که یکی از متخصصان انرژی هستهای ایران است و به همراه همسر خود عازم سفر کربلا میشود. (چیزی را که آقایان رایانه ای فراموش کرده اند این است که هیچ متخصص انرژی هسته ای مغز خر نخورده که به مامبو جامبوهای کربلا یا چرندیاتی مثل جمکران باورمند باشد)
آنها در بین راه گرفتار نیروهای اشغالگر شده و آمریکاییها که به هویت دکتر کوشا پیبردهاند، آنها را به نقطهای نامعلوم منتقل میکنند. اما در ایران بهمن، فرمانده نیروهای ویژه و همرزم پدر دکتر کوشا، که در جنگ شهید شده است، مأمور نجات آنها میشود. (بیچاره فردین مرد وگرنه حتما نقش اول این سریال آبگوشتی هم نسیب او میشد! تا بعد از پیروزی باطل علیه باطل یک آبگوش درست و حسابی هم نوش جان کند!)
بهمن، مردی 40 ساله و با اراده است که برای نجات دکتر کوشا متخصص جوان 30 ساله و همسرش در هر مرحله مبارزه میکند و با خطرات بسیاری مواجه میشود. فضای این داستان به چند کشور نیز برده میشود که به جذابیت این بازی میافزاید.
این بازی ویژگی خاصی نیز دارد و آن واقعهای است که در پایان بازی به وقوع میپیوندند. در حقیقت در کنار روند تعقیب و گریز این بازی و هدف نجات دکتر کوشا و همسرش، در پایان مرحله هشتم مأموریتی بزرگ در انتظار بهمن خواهد بود که اشتیاق به گذراندن هر مرحله را بیش از پیش افزایش میدهد.
سازندگان این بازی رایانهای تفکر ضرورت ساخت این بازی را از سال 1383 و در زمانی میدانند که گیمنتها در بین نسل جوان کشور جایی برای خود باز کرده بود. اما شروع ساخت این بازی به طور جدی بهمنماه سال 1384 است و هم اکنون نسخه آزمایشی مرحله هشتم نیز به پایان رسیده است و به زودی نسخه اصلی این بازی ساخته میشود.
بازی رایانهای انرژی هستهای ایران برای نوجوانان و جوانان در نظر گرفته شده است (آخه نسل قبلی دیگه به این آسانی ها فریب اینگونه نیرنگ ها را نمی خورد) و به گفته سازندگان آن، در ساخت این بازی جوانان مبتکر ایرانی با حداقل امکانات و حداقل اعتبار فعالیت می کنند.
این بازی، اولین بازی رایانهای است که در خصوص انرژی هستهای در کشور ساخته شده است که فعلا به زبان فارسی و در سراسر کشور عرضه میشود. البته سازندگان این داستان تصمیم ساخت این بازی به زبانهای دیگر و توزیع آن در کشورهای دیگر را به بعد از اتمام ساخت این بازی به زبان فارسی موکول کردهاند. (زبان های دیگر هم حتما بورکینا فاسویی و پشتو و چمیدانم سواحیلی باید باشد)
اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان در نظر دارد که این بازی با قیمت مناسب در اختیار دانشآموزان قرار گیرد تا همه مخاطبان بتوانند از آن استفاده کنند. (حتما توقع دارند با اینگونه بازیها جوانان را آماده شهادت طلبی کنند تا بعد در جنگ واقعی گوشت دم توپ شان کنند)
به گزارش فارس اسم شخصیتهای این داستان به طور کامل نهایی نشده است و سازندگان در نظر دارند که اسامی به روند داستان هویت ببخشد و متناسب با شخصیت ها انتخاب شود.
در حال حاضر این بازی در مرحله صداگذاری قرار دارد و تا تیرماه مراحل ساخت بازی کامل میشود. (زود باش آقا وقت نداریم، اگه بناست مغز جوانها را شستشو بدهیم و آنها را برای جنگ باطل علیه باطل آماده کنیم باید دست بجنبانیم تا جنگ واقعی شروع نشده آنها را مسخ کنیم!)
در بخش: طنز, ملای حیله گر
25
May
2006

این نام مقالهای است که در نسخه نروژی نشریه PC World منتشر شده و اشاره دارد به یک سیستم جدید اینترنتی از طریقه ماهواره است که با پهنای باند 240 کیلوبایت upload و 384 کیلوبایت Download ارائه میشود. گرچه این سیستم در حال حاضر برای مصرف کنندگان معمولی زیاد گران تمام میشود ولی با در نظر گرفتن تکنولوژیهای مشابه مثل تلفن همراه به زودی با قیمت ارزان تر و حتی سرعت بالاتر به بازار ارائه خواهد شد، فراموش نکنید که روزهای اولی که تلفن همراه به بازار آمده بود هزینه خرید یک دستگاه تلفن همراه بیشتر از 30 هزار کرون نروژ (بیش از 4 میلیون تومان) بود و اندازه آن چیزی بود بیشتر از یک پیسی لپتاپ، هزینه مکالمه آن هم بیشتر از 10 کرون نروژ در دقیقه بود. قیمت این دستگاه ارتباط اینترنتی که ساخته شرکت نروژی نرا (Nera) است پانزده هزار کرون نروژی (تقریبا دو میلیون تومان) برای تجهیزات آن و هزینه اتصال 7 کرون در دقیقه و 20 کرون برای هر مگابایت دیتا میباشد. با رواج چنین سیستمهایی دیگر سانسور اینترنت بی معنی خواهد شد و به آسانی در دسترس تمام نقاط دنیا حتی دور افتاده ترین دهات کشورهای عقب افتاده قرار خواهد گرفت.
از مشخصات دیگر این سیستم مخابراتی اینکه اندازه آن تقریبا به اندازه یک مودم است 15 در 20 سانتیمتر و وزن آن کمتر از یک کیلو است.
این سیستم دارای نقطه اتصال ISDN ، USB ، Bluetooth و Ethernet است در نتیجه میتوان از آن همزمان بعنوان تلفن همراه هم استفاده کرد.
لینک مربوط به مودم به زبان انگلیسی، مرسی رکگو جان
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
23
May
2006
بنام آزادی بیان و حقوق بشر، آزادی بدون قید و شرط مانا نیستانی کاریکاتوریست و مهرداد قاسمفر سردبیر هفته نامه ایران را خواستاریم
اتفاقات چند روز گذشته مناطق آذری ایران را باید با دقت زیاد دنبال کرد. چند نکته در این باره قابل تامل است.
نکته اول اینکه مرز طنز کجاست و چه موقع باید در مقابل آن جبهه گرفت و عکسالعمل نشان داد؟
نکته دوم اینکه چگونه است که وقتی آخوندها در طول 27 سال گذشته همه گونه زورگویی و جنایتی در ایران کردند هموطنان آذری هیچ گونه عکسالعملی از خود نشان ندادند؟
نکته سوم اینکه هموطنان آذری در مقابل دو کلمه در یک مطلب طنز نیرویی را بسیج کردند که تاکنون نمونه آنرا در ایران ندیده ایم، منظورم نیرویی که در بسیج آن دولت دخالت نداشته (!!). آیا این بسیج خود جوش بوده یا با اهدافی سیاسی بوسیله دستانی در پشت پرده راه اندازی شده؟
نکته چهارم: آیا همین مرزها را که این هموطنان تعیین کردند (دو کلمه در یک متن طنز) را هم باید در مورد رژیم بپذیریم، یعنی اگر روزنامه ای دو کلمه انتقاد یا طنز در باره یک مسئول حکومتی یا کل حکومت نوشت باید این همه نیرو بسیج کنیم و روزنامه ای را تعطیل کنیم و شهری را به آتش بکشیم!؟
آیا اگر کسی طنزی در باره ما که شیرازی هستیم نوشت باید تمام شیراز را به آتش بکشیم و روزنامهای را تعطیل کنیم!؟ یا این قانون فقط شامل حال ترک زبانها میشود؟
راستی چرا هموطنان آذری زمانی که خانم عشرت شایق نماینده مردم تبریز هزار گونه توهین به عقل، درایت و شرف ما ملت ایران میکند هیچ عکسالعملی از خود نشان ندادند؟
سوال آخر: کسی می داند چند درصد دولت مردان ایرانی آذری زبان هستند؟
از ماست که برماست
در بخش: آزادی بیان
20
May
2006
اگر شهیار قنبری می دانست که چه روزگار پلیدی در انتظار ماست یقینا بجای هفته خاکستری “دوران سیاه ما” را میسرود تا فرهاد آنرا بجای هفته خاکستری اجرا کند.
اخبار را که میخوانی تازه متوجه میشوی که چه بر سر ملت بیچاره ایران آمده و هنوز شب به نیمه هم نرسیده و از شروع صبح و طلوع خورشید هنوز مدت زیادی باقی است.
نتایج قرعهکشی واگذاری سیمکارت تالیا اعلام شد
در تمام دنیا شرکتهای سرویس دهنده تلفن همراه دنبال مشتری میدوند تا سرویس تلفن همراه به مشتری قالب کنند در ایران فلک زده باید در قرعه شکی برنده بشوی تا تلفن همراه را به قیمت خون پدرشان به مشتری بدهند
عصر چارشنبهی من!
عصر خوشبختی ما!
فصل گندیدن من!
فصل جونسختی ما!
در پی ترور قاضی صادر کننده حکم منع حجاب در ادارات دولتی ترکیه، دهها هزار مخالف حکومت اسلامی در ترکیه دست به تظاهرات زدند. یکی از شعارها این بود: «ملاها به ایران بروید!»
انگاری ایران زباله دانی است که زبالههای خطرناک را به آنجا منتقل کنند! شرم هم نمیکنند از اینکه ایران ما زمانی مهد تمدن و فرهنگ بوده و اینکه اکثر همین کشورهای مثلا پیشرفته در آن دوران داشتند توی غارهای دوران بربریت شپش های بدنشان را میگرفتند.
نئونازیهای آلمان میخواهند روز 21 جوئن هنگامی که ایران در مقابل آنگولا مسابقه دارد در حمایت از آقای احمقی نژاد رئیس جمهور منتخب!! ملت ایران تظاهرات برپا کنند.
نگفتم!؟ روزگار غریبی است، ملتی که ملت یهود را 2500 سال پیش از نابودی نجات داد حالا باید به عنوان یک ملت نژاد پرست و خواهان حذف یهودیها در دنیا معرفی شود. روزگار غریبی است نازنین کاری باید کرد. بازسازی این همه آسیب به آبروی ایران و ایرانی قرنها طول خواهد کشید، کاری بکن هموطن!
پ.ن.:
انگاری همه بلاهایی که سرملت ایران آمده کم بوده این یکی را هم آقای امیر طاهری بر سر ملت ایران فرود آورده.
در بخش: نقد اسلام