06 Nov 2006

دیپلماسی ملایی

نوشته:     :::       2 پیام

safir_iran_oslo.jpgآخر هفته گذشته عبدالرضا فرجی راد سفیر ایران در نروژ برداشته بود و دولت نروژ را تهدید (متن خبر به نروژی است) کرده بود به فلان و بهمان. دلیل این تهدید هم این بود که گویا قرار است در آینده نزدیک مریم خانم رجوی، همانی که رئیس جمهور منتخب ملت ایران است(!!!!) تشریف بیاورند اسلو. گویا مجلس نروژ او را دعوت کرده. آخه این مجلس نروژ هم یک کمی مشنگ است وگرنه این خانم باجی رو دعوت نمی‌کرد. تهدیدهای آقای سفیر هم از این قرار بوده که دولت نروژ را از پیامدهای بسیار وخیم ترسانده، خوشتان آمد از خالی بندی آقای سفیر!؟
نروژی‌ها هم که معمولا از این نوع شوخی‌ها سرشان نمی‌شود در نتیجه برداشتند و همین تعطیلات آخر هفته سران دستگاه‌های امنیتی شان را جمع کردن (خبر به نروژی است) توی مجلس و خلاصه چه کردند و نکردند را ما نمی‌دانیم، آخه همه چیز محرمانه هست فعلا، فقط همین را می‌دانیم که وقتی مامورین و روسای سازمان امنیت نروژ روز تعطیلات آخر هفته شان را خراب کردند و آمدند به مجلس برای بحث و تبادل نظر آنوقت باید مساله بسیار بیخ پیدا کرده باشد و یقینا آقای سفیر بدجور ترکمان زده.
حالا عواقب این کار چه خواهد بود بعدا معلوم خواهد شد. تنها چیزی که این وسط خیلی مسخره به نظر می‌آید این است که آقای سفیر جمهوری گل و بلبل اسهالی با کدام مجوز نه گذاشته و نه برداشته و برای یک کشور مستقل مثل نروژ تعیین تکلیف کرده که چه کسی را باید به نروژ دعوت کنند و چه کسی را نباید دعوت کنند!
یکی نیست به خود این آقایان بگوید مگر وقتی که شما مشعل تروریست یا موسوی یا چمیدانم اعضای القاعده و مقتدا صدر و هزار مافنگی تروریست را دعوت می‌کنید کسی موودی شما می‌شود!؟
چیزی که مسلم است این است که این مماشات آقایان عافیت طلب و منفعت طلب اروپایی کار را به جایی کشانده است که همین روزها ست که رژیم آخوندی بیاید و در امور بسیار خصوصی شهروندان این ممالک هم دخالت کند. یکی نیست به این آقای سفیر بگوید خوب عمو قلی تو رو سننه!؟
گویا این مسخره بازی‌های رژیم دارد بیخ پیدا می‌کند نه فقط توی نروژ آنها را تهدید کرده‌اند بلکه در تهران هم سفیر نروژ در ایران را به وزارت امروخارجه فراخوانده‌اند. منبع خبر باز هم نروژی
نکته‌ای که باعث شده سازمان امنیت را وارد بازی کنند این است که خبر ملاقات مریم رجوی با اعضای مجلس نروژ بطور رسمی منعکس نشده هنوز و سازمان امنیت نروژ به همین خاطر علاقمند است بداند که یک خبر محرمانه چگونه بدست آقایان ملا رسیده. چیزی را که آقایان نمی‌دانند این است که یقینا از اطرافیان خانم رجوی این خبر به ایران منتقل شده، آخه این رژیم جاسوس پرور همه جا یک جاسوس و خود فروخته دارد
فردا صبح زود برای دو روز می‌روم کپنهاگ اگر پیام شما چاپ نشد پوزش می‌خواهم، ناراحت نشوید چون ممکن است به نت دسترسی نداشته باشم.

2 پیام   |    |     |     

04 Nov 2006

جهت اطلاع!

نوشته:     :::       4 پیام

این درگیری اخیر مسابقات وبلاگی را مشاهده کردید!؟ این جدال روزانه در هر گوشه این دنیای رسانه‌ای پر سود در جریان است. فقط این یکی نظر ما را بیشتر جلب کرد چونکه در محیطی بود که به ما مربوط می‌شد.
سه سال پیش توی آلمان منزل یکی از دوستان یک تله‌ویزیون ایرانی را از طریق ماهواره دیدم که قبلا ندیده بودم، نام این کانال ایران موزیک بود با یک لوگو به شکل یک m دو رنگ، حتما اگر اهل تله‌ویزیون باشید آنرا دیده‌اید. آن موقع این کانال متعلق به حکومت نبود یا حداقل از نظر ظاهری چنین به نظر می‌رسید. دلیل این نتیجه گیری من از این منظر بود که هیچ آثار اسلامی در آن مشاهده نکردم در ضمن موزیک‌هایی که پخش می کرد 50 درصد خارجی پاپ و 50 درصد موزیک پاپ ایرانی ضد انقلاب! بود. نکته جالب دیگری که در این تله‌ویزیون دیدم این بود که هیچ تبلیغی هم پخش نمی‌کرد یا حداقل در آن یکی دو سه ساعتی که من دیدم پخش نکرد. با خودم فکر کردم این تله‌ویزیون که نه تبلیغ پخش می‌کند و نه مال حکومت اسلامی است و نه ایدئولوژی بخصوصی به خورد تماشاگر می‌دهد، پس از چه منبعی کسب درآمد می‌کند!؟ و اصولا هدفش از پخش برنامه چیست!؟ آخه می‌دانید که در این روزگار بده بستان کسی مجانی برای کسی قدمی برنمی‌دارد، پس در نتیجه این تله‌ویزیون از کدام کانال کسب درآمد می‌کند و این خیرات و بخشش فی سبیل الله از چه جهت است!؟
حالا یکی دو ماه است که دوباره این کانال را یکی دوبار مشاهده کرده‌ام این بار اما گویا این تله‌ویزیون هم اسلامی شده یا شاید هم بوده و تا حالا آنرا مخفی می‌کرده تا بتواند با جلب تماشاگر تا وقتی که جایگاهی پیدا کرد و بعد چهره واقعی بنماید!
مساله کسب قدرت و همچنین نگه داشتن آن همیشه بستگی دارد به کنترل رسانه‌ها و خصوصا رسانه‌های همه گیر. اینکه اولین مکانی که به تصرف انقلابیون در می‌آید اکثرا تله‌ویزیون است به همین دلیل است. اینکه رهبر معظم نماینده در رسانه‌های عمده دارد از همین روست و اینکه بطور کلی قدرت های اقتصادی همیشه در پورت فولی خود مقدار زیادی سهام رسانه‌ای دارند هم از همین روست.
وقتی رژیم یک وبلاگ فکسنی مثل وبلاگ حقیر و هزاران وبلاگ مثل خُسن آقا را چنان سانسور می‌کند که هیچ تنابنده‌ای نتواند حتی نام آنها را هم در اینترنت جستجو کند، بی دلیل نیست! حتی یک سوراخ کوچک هم نباید باز باشد و از همه مهم‌تر اینکه رژیمی که همه سوراخ‌های اینترنت را بسته و حتی سرعت آنرا هم می‌خواهد محدود کند همه دال بر این دارد که این رسانه می‌رود تا جایگاه رفیعی پیدا کند و آخرالعمر اینکه سایت پیک نت که یک رسانه وابسته به حزب توده است روزانه 22 درصد از 50 تا 70 هزار هیت خود(1) را از ایران می‌گیرد نیز خود دال بر این است که توده‌ای‌ها هم با رژیم هستند. آخه وقتی برای شرکت در انتخابات تبلیغ می‌کنند مگر می‌توان آنها را ضد رژیم دانست!؟ خصوصا وقتی که سانسور شامل حال آنها نمی‌شود.
باز هم اینکه اگر عده‌ای به پروپای حسین درخشان می پیچند خود به خود به این معنا نیست که آنها مخالف رژیم هستند بلکه می‌تواند دلیل این باشد که عده‌ای از اینها متعلق به گروه‌هایی از گروه‌های گوناگون داخل رژیم باشند که با هم در جدال‌اند. خصوصا وقتی می‌بینیم که همین‌ها یک مرتبه درست شب قبل از انتخابات خواب نما می‌شوند و فرمان به رای دادن به هاشمی می‌دهند، یادمان باشد که رژیم همیشه عده‌ای را در نمک می‌خواباند برای روز مبادا. خصوصا وقتی که یکی از نوکران حلقه به گوششان دستش رو می‌شود باید یک مهره دیگر را وارد میدان کرد پس چه بهتر که از این جدال هم استفاده ابزاری کرد و مهره جدید را وارد میدان کرد.
خلاصه مطلب اینکه اگر کسی تخم گذاشت به این معنی نیست که مرغ است و یا اگر بار برد باز هم به این معنی نیست که شتر است، باید این فرض را هم در نظر گرفت که ممکن است طرف شتر مرغ باشد.
چیزی که مرا در این درگیری‌های خنده‌دار وبلاگی بیشتر می‌خنداند این است که می‌بینی بعضی هزار نوع فحش نثار این درخشان مادر مرده می‌کنند ولی کنار وبلاگ خود لینک طرف را هم گذاشته‌اند و بالای لینک‌ها هم نوشته‌اند لینک به دوستان!! عجب دنیایی است این دنیای دو رو و حقه و نیرنگ!
(1) آمار هیت‌های پیک نت در یک ماه گذشته:
کشورها: مقام اول ایران با 22 درصد
امروز تا ساعت 09:30 : 18100
آمار این هفته
آمار این ماه
پ.ن.:
فقط جهت اطلاع:
پیگیر هیت افرادی باشید که با نوشتن نام هنرپیشه بیچاره‌ای که این روزها در رسانه‌ها مطرح است را بگیرید تا متوجه شوید از چه می‌گویم.
چقدر این بشر دوپا کثیف و مفلوک است.
فقط هیت یکی شان را مثال می‌زنم:
هیت ها تا روز 27 اکتبر کمتر از 100 عدد
هیت های امروزش تا ساعت 12 ظهر رسیده به 55405 دیروز 80227 هزار بوده

4 پیام   |    |     |     

31 Oct 2006

آقا کسی می دونه این عربهای عربستان چی می خوان از جون حقیر:

نوشته:     :::       شما هم چیزی بگو

http://alsaha.fares.net/sahat?128@31.Emrbaareo1D.6@.3ba959be
مراحب أخوانا ابو لجين
الصورة مأخوذه من هذا الموقع الإيراني
http://blog.hasanagha.org/
قد يكون هؤلاء هم من الشيعه والروافض
عليهم من الله مايستحقون
==========
صوره من الموقع
=======
—————————-
این هم یکی دیگه: http://alsaha.fares.net/sahat?14@31.Emrbaareo1D.14@.3ba959be/16
أشكر كل من تفاعل مع الموضوع
بالنسبة لصحة نسب الصورة فقد جاءتني هذا الصورة عن طريق هذا الرسالة :
اخي ابولجين
لماذا لم تتفاعل مع اخواتك في تونس
هذا صورة تم نقلها من بعض المواقع الاخبارية الايرانية عن وضع حال المسلمات في تونس
http://blog.hasanagha.org/images/hejab-ejbari.jpg
اخوك شعف

شما هم چیزی بگو   |    |     |     

30 Oct 2006

من تو دهنی می‌زنم! من دولت وبلاقی تعیین می‌کنم!!

نوشته:     :::       10 پیام

من توی دهن این دولت می‌زنم من همین طوری که دولت تعیین کردم شورای نگهبان هم تعیین کردم ولی خوب حالا باید شورای نگهبان در توی وبلاگستان هم باشهَ اینطوری نباشه که مسلمین با هم نفاق باشن من تو دهن این نیک آهنگ می‌زنم اون هم خائن هست به این انقلاب همه باید باهم باشن ولی این نیک آهنگ نباید باشه
من از عموم مسلمانان جهان و دولت‌های اسلامی می‌خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن، به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می‌کنم، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می‌تواند تعیین ‌کننده سرنوشت وبلاگستان نیز باشد بعنوان روز وبلاق انتخاب و طی مراسمی در رادیو دویچه وللله جایزه قرائت قران بین وبلاق‌های مسلمین تقسیم کنند آی پاد هم بدن این آی پاد خیلی به اسلام کمک هست میشه توش آیه و سوره قرآن قرائت کرد می‌شه توش نوحه خوند این دوچه وللله‌ای‌ها قبلا ثابت کردن که ضد صهیونیست هستن هرچی یهودی بوده تو اون مملکت جرمنی آلمان اینا قبلا کشتن کردن مثل ما که منافین را کشتن کردیم این دویچه وللله‌ای‌ها فرزندان اسلام هستن اینطوری نباشه که کسی هجمه کنه به این دویچه وللله‌ای‌ها من توی دهن منافقین ضد دویچه وللله‌ای می‌زنم.
هَمه با هم همبستگی بین‌المللی مسلمانان داشته باشن من خودم از همین جا که اون طرف دنیا هست یعنی من دیگه در قید حیات نیستم و لاجرم رفتم توی حیاط خلوت دستور می‌دهم که برادران حزب الله که اون طرف هستند با هم دست به دست بدهند و رادیو دویچه وللله هم کمک کنهَ و من خودم به حاج حسین درخشان دامن افاضاته حکم دادم دست خطش هم پیش حاج احمد آقا هست تا بلکه ایشون بشن مدیر کل شورای نگهبان وبلاگستان و مسلمین را هدایت کنن من این حاج حسین رو خودم بزرگش کردم من باباشو می‌شناسم باباش سالها خمس و ذکات می‌داده به ما اینجوری نباشه که من مجبور بشم نعلین بپوشم بیام اون طرف تو حیاط و تو دهنی بزنم به این غاصبین صهیونیست.
من روز وبلاق تعیین می‌کنم من تو دهنی می‌زنم به این دولت این دولت نوکر آمریکاست من روز وبلاق را روز اسلام و روز رسول اکرم می‌دانم، روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ایستاده‌ایم، و نخواهیم اجازه داد کسان دیگر در وبلاگستان ما دخالت کنند، و مسلمین نباید اجازه بدهند که کسان دیگر در وبلاقشان دخالت کنند. وبلاق ناموس مسلمین هست
باید انقلاب اسلامی وبلاق‌ی را به هَمَه‌ی دنیا بلکه به کهکشان‌ها هم صادر کنیم.
این انقلاب بهترین صادرات هست تا آخر دنیا طلبه‌ها می‌تونن از پای این انقلاب نون بخورن.
در خاتمه این نطق همه وبلاق نویس‌ها یک صدا فریاد زدند
روح منی خمینی بت شکنی خمینی
پ.ن:
در همین باره بخوانید:
خوابگرد: آقای دویچه‌وله، لطفاً صفرا پخش نکنید!
جمهور: اعترافی در محضر ملا
زیتون: مسابقه یا رفیق‌بازی؟(رقابت یا رفاقت مسئله این‌است!)
نیک آهنگ کوثر: و اما ماجرای رقابت کشکی دويچه وله
ملاحسنی: شارلاتانيسم چگونه رشد ميکند؟
وبلاگ روزمرگی های من: این خط کش به دستها
اگر مطلب دیگری هم سراغ دارید لطفا خبرم کنید می‌خواهم همه را یک جا جمع کنم شاید بعدا جمع بندی از این موضع کردم یا کس دیگری زحمت اینکار را بکشد.

10 پیام   |    |     |     

28 Oct 2006

خنده دار

نوشته:     :::       8 پیام

در این روزگار وانفسا که حضرات ملا دارند مملکت را به گه می‌کشند عده‌ای دلقک دور هم جمع شده‌اند به رهبری حاج حسین درخشان مسابقه بهترین یا برترین وبلاگ راه انداخته‌اند. مسئول، داور و خانم بیار معرکه هم حاج حسین درخشان است، همون حسین درخشانی که وقتی که ما (جمعی بیش از 200 نفر) از وبلاگ نویس‌ها تصمیم گرفتیم کانونی برای وبلاگ نویس‌ها راه اندازی کنیم همین رقیه سلطان فرمودند “وبلاگ که مرکزیت نداره که بشود برایش کانون راه انداخت” نقل به مضمون. حالا معلوم نیست که چگونه است که وبلاگهای بی مرکز (انگاری دایره است که باید مرکز داشته باشه) یک مرتبه مرکز دار شدند و می‌شه براشون مسابقه راه انداخت! البته بدون اینکه مجریان این شعبده بازی معیاری برای این انتخاب خود تعیین کرده باشند. انگاری مسابقه دو میدانی است که عده‌ای به خط بشوند و مسافت معینی را بدوند و بعد سریع ترین آنها انتخاب بشوند! یکی نیست به این آقایون بگه خوب آدم‌های عاقل شما بر اساس کدام واحد اندازه گیری می‌خواهید این همه وبلاگ‌های گونه گون رو با هم بسنجید!؟ اگر بخواهید آنها را متر کنید که یقینا نانا زولا باید برنده بشه، چون هر شب حداقل 33 کیلومتر فحش خواهر مادر نثار همگی شماها می‌کند. واقعیت رو بخواهید اصلا تصمیم نداشتم در این باره مطلبی بنویسم ولی دیدم مدتی است که دنیای وبلاگستان در حال موت است و هیچ موضوعی برای نوشتن ندارم، درضمن هیچ کار مفید دیگری هم برای انجام دادن نداشتم در نتیجه تصمیم گرفتم وارد این بازی بی مزه شوم. آخه شراب امسال هنوز آماده نیست و توی زیرزمین با نتی مونوتون در حال نواختن نوای قلپ، قلپ، قلپ است این نوای مونوتون هم که هیجانی ندارد! پس تصمیم گرفتم در باره این شعبده بازی تازه بنویسم.
جالب تر از همه اینکه گویا رادیو امام زمانی‌ها هم بدجوری از دست حاجی درخشان گچی هستند که با این معرکه گیری جدیدش یک مقداری توجه رو از سوی رادیو امام زمانی‌ها به طرف رادیو آلمان جلب کرده. آخه مگه نمی‌دونید که این دوتا ملت شدیدا با هم از قبل رقابت دارند و هر دو هم خود را دویچ می‌نامند. خدا رو چی دیدی شاید هم این آقایون اسهال طلب موفق شدند جنگی بین هلند و آلمان راه بیندازند! ما هم این وسط می‌نشینیم و می‌خندیم! فعلا که کار بهتری برای انجام دادن نداریم که! داریم!؟
پ.ن.:
وقتی ما سعی می‌کردیم برای آزادی وبلاگ نویسان دربند تلاش کنیم هیچ کدام از این آقایون و خانم‌ها وبلاگ نویس نبودند تا از یک هم فرقه ای شون دفاع کنند و اصلا هیچ عکس‌العملی از خودشون نشون نمی‌دادند ولی حالا که مسابقه است، همشون از حول حلیم افتادن توی دیگ

8 پیام   |    |     |     

27 Oct 2006

سکوت

نوشته:     :::       4 پیام

سکوت عجیبی جو وبلاگستان را فرا گرفته، وقتی این طرف و آنطرف سر می‌کشی انگاری سرزمین اشباح است. روزهایی که رژیم در مقابل ما گردن خم می‌کرد وقتی که متحد و هم صدا فریاد آزادی این یا آن زندانی را سر می دادیم سپری شده. رژیم با کمی مکاری موفق شد جو انفعال، ترس و وحشت و از همه مهم تر سانسور را بر این سرزمین حکمفرما کند.
باید منتظر شد و دید که آیا این آرامش، آرامش قبل از طوفان است یا آرامش قبل از مرگ.

4 پیام   |    |     |     

23 Oct 2006

باز هم آقای احمدی نژاد دهان گشادش را باز کرد

نوشته:     :::       6 پیام

گویا احمدی نژاد حرفهایش بیشتر شباهت دارد به گاز معده.
خمینی زمانی که جنگ راه انداخت وقتی دید نیاز به گوشت دم توپ دارد دستور متوقف کردن برنامه‌های کنترل جمعیت را صادر کرد. سخنان او را فراموش نکرده‌ایم زمانی که حرف از ارتش 20 میلیونی می‌زد. چیزی را که خمینی نمی‌دانست این بود که ارتش 20 میلیونی مخارج دارد، حداقل برای سیر کردن شکم چنین ارتشی نیاز به برنامه ریزی است.
حالا هم آقای احمدی نژاد با سخنان اخیرش در باره افزایش زاد و ولد همان افکار پوسیده را می‌خواهد به اجرا بگذارد. ایشان وقتی قبل از انتخابات می‌خواست مردم را فریب دهد، شعار پول نفت سر سفره ملت را سر داد و عوام الناس زود پی بردند که همه شعارهای آقای رئیس جمهور مثل دیگر سردمداران رژیم فریبی بیش نیست.
اکنون نیز احمدی نژاد شعاری سرداده که تنها فقر و بیچارگی نتیجه آن خواهد بود. ایشان اگر هنری دارند شکم کارگران گرسنه‌ای که این روزها شش ماه شش ماه حقوق شان را دریافت نمی‌کنند سیر ‌کنند.
خیر ایشان هدفی را از این شعارشان پیگیری می‌کنند که در این جملات گنجانده شده:

احمدی‌نژاد با بیان این‌كه «از حضور زنان در صحنه‌ اجتماع استقبال می‌كند و معتقد است آن‌ها باید حضوری فعال در صحنه‌های اجتماع داشته باشند» اظهار داشت: ولی فقط یك نگرانی دارم و آن این است كه این حضور باعث شود از ماموریت اصلی خود یعنی تربیت نسل‌های آینده دور شوند.

این سخنان به این معنی است که خانم ها تشریف ببرید در منزل زیرا اسلام حضور خانم‌ها را در جامعه بر نمی‌تابد. ایشان به خیال خودشان می‌خواهند با این تیر دو نشان بزنند، یکی اینکه از دست خانم‌های مزاحم که می‌روند تا ریشه آقایان را بزنند خلاص شوند و همچنین با همین یک تیر تعدادی از خانم‌ها را از بازار کار خارج کنند تا مشکل بزرگ جمهوری اسلامی (بیکاری) را برطرف کنند.
فراموش نکنید که در این سالهای آخر درصد دانشجویان دختر شدیدا افزایش یافته و همین مساله باعث خواهد شد که خانمها که تا امروز فریب شیادی های آخوندها را می‌خوردند کم کم بیدار شوند و همین مساله احمدی نژاد و شرکا را ترسانده و با این روش می‌خواهند خانم‌ها را به داخل منزل برانند و تاثیر گذاری آنها بر جامعه را از بین ببرند.
حالا باید دید که آیا خانم‌ها به همین سادگی فریب این شیادها را خواهند خورد یا اینکه به آگاهی کافی رسیده‌اند و با عکس‌العمل خود آب پاکی را روی دست احمدی نژاد و ملاها خواهند ریخت.

6 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی