29
Apr
2009
تصویر منحوس اش را در بخش عکسهای فارس دیدم. گویا مجسمه خمینی را هم درترمينال شماره يك فرودگاه مهرآباد بردند بالا و ما بیخبران خبر نداشتیم، البته به مجسمه خمینی میگویند تندیس که زیاد تو چشم نخوره ولی به قول اصفهانیها چه گه چه ککه هر دوتاش یکی است.
ماندهام اگر خود حرامزادهاش زنده بود چه عکس العملی به این موضوع نشان میداد!
یقینا وقتی خبرنگار از او در این باره سوال میکرد پاسخ میداد:
در اسلام لاکن مجسه حرام است، لاکن اگر اسمش تندیس باشد و اگر تندیس یکی از بیضههای اسلام باشد لاکن اشکالی ندارد بلکه صواب هم دارد! فتوای خاویار و ماهی خاویار را که یادتان هست!؟
در بخش: ملای حیله گر
27
Apr
2009
نگاهی به این تصاویر میر حسین موسوی بیندازید، حتما با دقت شعارهایی که پایین هر عکس نوشته شده را بخوانید و اگر سن تان قد میدهد و دوران نخست وزیری میرحسین موسوی را به یاد دارید این شعارها را با رفتار و شعارهای آن دوران موسوی مقایسه کنید. دقیقا همه گفتههای میر حسین موسوی در این شعارها 180 درجه با اعمال و رفتار او در دوران نخست وزیریاش مغایرت دارد.
نکته جالبی را که حتی نظر خبرگزاریهای خارجی را هم جلب کرده حضور او همراه با همسر گرامی! است. وقتی او که یک عقب افتاده فکری ست را میبینیم که با همسرش جلسات انتخاباتی برگزار میکند، خندهام میگیرد. این قشر که میر حسین موسوی یکی از سرکردگاناش هست معمولا زنهای شان را حتی از پشت چادر و چاقچور هم به مرد غریبه نشان نمیدهند، حالا چطور شده که او زنش را به میدان آورده! عاقلان دانند.
یک بابایی میره چلوکبابی بعد از اینکه غذا خوردنش تمام میشه و صورت حساب رو میآورند، میبینه یک چیزهایی توی لیست هست که او بیچاره اصلا نخورده. به صندوقدار مراجعه میکنه و اشاره میکنه به یکی از اقلام روی صورت حساب و از صندوقدار میپرسه این چی هست!؟ طرف میگه ماست موسیر. مشتری میگه من که ماست موسیر نخوردم! صندوقدار میگه ما آوردیم میخواستی شما بخوری!
مشتری انگشت روی یک قلم دیگر از لیست میگذارد و میپرسد، این چی است؟ صندوقدار طرف میگوید پیاز! مشتری بیچاره باز میگوید من که پیاز نخوردم! صندوقدار میگوید ما آوردیم میخواستی بخوری!
خلاصه به همین روال همه اضافههای صورت حساب را به خورد مشتری بدبخت میدهد.
مشتری که آدم رند و قالطاقی بوده، روز دیگری با همسرش به رستوران میرود. پس از خوردن غذا وقتی که صورت حساب را برایش میآورند، پیش صندوقدار میرود و با ارائه صورت حساب، از صندوقدار تقاضای 500 تومان باقیمانده را میکند! صندوقدار با تعجب میپرسد، کدام باقیمانده! شما که هنوز پول ندادهاید!
مشتری پاسخ میدهد، صورت حساب رستوران داشتیم 500 تومان، شما هم 1000 تومان خانم داشتید! سر جمع میشود 500 تومان.
صندوقدار با چشمان گشاد میپرسد کدام خانم!؟ مشتری با اشاره به همسرش میگوید این خانم!
صندوقدار میگوید ما که جسارتی به خانم شما نکردیم!
مشتری هم با پررویی میگوید، ما آوردیم میخواستی بکنی!
حالا حکایت کار میر حسین خان حقه باز شده، فقط به خانمها گوشزد کنم فراموش نکنید که این میر حسین همان میرحسین دوران “یا رو سری یا توسری” است، زیاد فریب این عشوههای مکش مرگ مای او را نخورد. این همان کسی است که سالهای اول انقلاب ریشهها و پایههای این رژیم عقب افتاده و سرکوبگر را استوار کرده و هرچه ملت این روزها میکشد از دست همینهایی است که آن روزها ملاها را در اداره مملکت و پی ریزی دیکتاتوری آخوندی یاری دادند.
در بخش: انتخاباتی
25
Apr
2009
چند روز پیش یکی از دوستان نروژی که علاقه بسیار به سیاست خاورمیانه دارد و تحولات سیاسی آنرا دنبال میکند از من پرسید، میر حسین موسوی به نظر تو چه جور سیاستمداری است که قرار است در انتخابات ایران شرکت کند؟ بدون مکث و یک ضرب تنها لغتی که بتواند میرحسین ما را خوب توصیف کند که به ذهنم رسید تحویلش دادم، واژهای که استفاده کردم Muldyr بود. با تعجب پرسید چرا Muldyr؟ برایش توضیح دادم که حضرت میرحسین از اولین روزی که کاندیداتوری خود را اعلام کرد گفت که او یک اصولگرای اصلاح طلب است! برایش توضیح دادم که اصولگرا یعنی چی و اصلاح طلب چه مقولهای است، البته همه این تعاریف و آژگان را از روی دست حکومت چیهای داخل تقلب کردم و معانی آنها را بازگو کردم ها! نه معانی واقعی این واژگان را.
با همه این توضیحات دیدم باز هم سرگیجه گرفته و با چشمانی گشاد نگاهم میکند و علامت سوال از چهرهاش هنوز پاک نشده، به همین علت ادامه دادم و تشریح کردم که از چه نظر واژه Muldyr را برای میرحسین بکار بردهام.
برایش توضیح دادم که میرحسین از نظر سرکشی شبیه به اسب است و از نظر منطق شبیه به خر. بیش از 20 سال هم مخفی بوده در نتیجه ناشناس مانده، حداقل برای جوانان چهرهای بسیار ناشناس است، در نتیجه این حیوان چموش و سرکش را چیزی بجز Muldyr نمیتوان نام گذاشت.
خودمانیم ها این چموش با این هیکلی که دارد چندان هم دست کمی از Muldyr ندارد ها! از منطقاش که دیگر نگو! ببین چه چرندیاتی به هم میبافد!
میر حسین موسوی: رفع تبعیض جنسیتی از بزرگترین اهداف انقلاب است (منبع: سایت شخصی ایشان “قلم”)
منظورش از این چرند گویی همان شعار “یا روسری یا تو سری” است ها! نگفتم طرف خیلی منطقاش خرکی است!؟
در بخش: انتخاباتی
21
Apr
2009
از دیروز که مموتی با سخرانیاش آبرویی برای خودش و دیگران باقی نگذاشت، میخواستم چیزی بنویسم ولی دیدم اصلا ننویسم سنگین ترم! آخه برای چنین افتضاح سیاسی چه میتوان گفت و نوشت!؟
مسلمانهای شیعه عقیده دارند که قبل از وقوع آخر زمان خر دجال ظهور میکند یا چیزی در این حدود! من اسلام شناس نیستم کل ماجرا را بروید از حضرت رهبر بپرسید. حالا با این وضعی که احمدی نژاد در دوربان 2 ظهور کرد به گمان بنده اگر این خر دجال بناشد یقینا داستان خر دجال هم تقلبی است. آخه این فیلی که مموتی توی سویس هوا کرد، از هیچ شعبده باز دیگری بجز خر دجال ممکن نبود.
جالب تر اینکه نمونه همین خردجال هوا کردنها و شعبده بازیهای مموتی را هم مربی تیم ملی فوتبال کشور امام زمان هوا کرد، البته همان گونه که همگی میدانند این سرمربا هم از جنس مموتی است و تعجب آور نیست اگر او هم با همان زبان لاتی مموتی چپ و راست را مخاطب قرار بدهد.
اتفاق جالب توجه دیگری که در حاشیه سخرانی مموتی اتفاق افتاد این بود که وزیر امور خارجه نروژ برخلاف دیگر وزرای خارجه اروپایی سالن را ترک نکرد و بعد از سخنرانی مموتی او پشت تریبون رفت و حسابی مموتی را گوشمالی داد. چیزی که هست این بیچاره وزیر خارجه نروژ فکر کرده که مموتی ما زبون دیپلماتیک بلد هست! غافل از اینکه این ننه مرده هیچ زبونی بجز زبون زور را درک نمیکند.
واقعه جالب دیگری که بعد از سخنرانی مموتی اتفاق افتاد چپ شدن سرور خُسن آقا بود.
از امروز صبح که رفتم سرکار دیدم سرور کار نمیکند. چون منزل نبودم دستم از دنیا کوتاه بود و نمیتوانستم کاری برای سرور بیچاره بکنم، تنها با خودم فکر کردم شاید این سرور مفلوک هم از ترس مموتی ریغ رحمت سر کشیده وگرنه تا دیشب که هیچ مرضی نداشت و مثل ساعت کار میکرد. خوشبختانه امروز بعد از اینکه آمد منزل دیدم بیچاره برق رفته بوده و به همین خاطر خاموش شده بود. آخه اینجا برخلاف مملکت امام زمان هیچ وقت برق نمیرود، به همین خاطر فکر همه چیز را کرده بودم بجز برق را.
در بخش: روابط خارجی
16
Apr
2009
دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ: حضرت آیت الله عظیم الجثه خامنهای دامن افاضاته بزغاله تولید فرمودند!
نخند جان من! گریه کن به حال آن ملت بیچاره! همه اینها که مینویسم نه طنز است و نه خنده دار! همه اینها نشان از این دارد که ملتی چنان اسیر خرافات و بردگی ذهنی شده که هر چرندی را میپذیرد و عاقبت کار به جایی میرسد که این چرندیات را رسانههای غربی هم که از همه جا بی خبر هستند باور و بازنشر میکنند.
این مساله در همه حکومتهای دیکتاتور و فرد محور بوده و در ایران هم چیز خارق العادهای اتفاق نیفتاده، چیزی که هست در ایران ما به خاطر خرافات مذهبی این فرد محوری صد چندان بزرگتر شده.
موضوع را باز کنم که خدای ناکرده فکر نکنید خُسن اقا روانی شده و چرندیات بهم میبافد.
روی صفحه اول سایت آفتاب دو خبر پشت سر هم توجهم را جلب کرد، تیتر خبر اول که خیلی هم بزرگ بود(خبر اول سایت) تیتر شده بود:
یک رسانه غربی بررسی کرد : نقش آیتالله خامنهای در پیشرفت دانش سلولهای بنیادی در ایران
درست زیر همان خبر، خبر دیگری منعکس شده بود به این شکل:
تولد اولین بزغاله شبیه سازی شده در ایران
وقتی این دو خبر را با هم در یک صفحه دیدم مجبور شدم نتیجه گیری کنم که حضرت آیت الله دامن افاضاته بزغاله تولید فرمودهاند! اگر شما جای من بودید نتیجه گیری دیگری میکردید!؟ وقتی آیت الله نقش مهمی در پیشرفت دانش سلولهای بنیادی بازی میکند! و همزمان در ایران یک بزغاله شبیه سازی میشود، نتیجه آن میشود که نقش حضرت رهبر در تولید این بزغاله غیر قابل انکار است! غیر از این است!؟
پ.ن.:
حالا که داستان بز و بزغاله شد این طنز زیبا را هم از دست ندید که در رابطه با همین بز و بزغاله است که سالها پیش نشریه طبرستان نوشته بود و باعث شد نشریه را تعطیل کنند و مسولینش را به سیخ بکشند.
.ن.2:
عرض نکردم سید علی رهبر رفته در کار تولید مثل بزغاله! این هم یک خبر دیگر در تایید تولید مثل سید علی اقای رهبر
در بخش: طنز, ملای حیله گر
14
Apr
2009
این چه سیاستی است که آمریکا در قبال ایران درپیش گرفته؟ آیا کسی این سیاست را درک میکند!؟ اصلا آمریکاییها میدانند دارند چکار میکنند!؟
این تصمیم گیریها درست دو ماه مانده به انتخابات یعنی برنده شدن احمدی نژاد!
مگر تا همین یکی دو هفته قبل نگفته بودند که به علت نزدیکی انتخابات در ایران، دست از هر حرکتی که باعث تقویت یکی از جناحهای رژیم بشود خودداری خواهند کرد!؟
آیا آمریکاییها از شعور فارق شدهاند یا سیاستی پشت این سیاست است که ما ساده لوح ها درک نمیکنیم! آی کمک! کسی درک میکند این سیاست را!؟
این رفتار و رویکرد جدید آمریکا اگر واقعیت داشته باشد، یقینا به گسترش هر چه بیشتر بنیادگرایی مذهبی حداقل در خاورمیانه منجر خواهد شد، این خط و این هم نشان! وقتی در قبال سیاستهای گستاخانه حکومت ایران ابرقدرت و گنده لات جهان عقب نشینی بکند، این درست مثل چراغ سبزی میماند برای دیگر کشورهای یاغی.
یا آمریکایی ها کاملا مستأصل شدهاند و به قول مکانیکها آب و روغن قاطی کردهاند، یا راه سیاست انگلیسی پیش گرفتهاند و میخواهند ایران را در یک بن بست قرار دهند. البته من بیشتر اولین نظریه را باور دارم. آمریکاییها اگر شعور سیاسی داشتند کارشان با ایران از همان روز اول به اینجا نکشیده بود.
در این رابطه:
افشای «مذاکرات مخفیانه» یک جریان داخلی با کشورهای غربی
آمریکا ممکن است شرایط مذاکره با ایران را حذف کند
یک موضوع دیگر:
دلم میخواهد یک گروه کاری با همکاری وبلاگهایی که ضد مذهبی هستند راه بیندازم. آیا کسی بین شما هست که نیاز چنین گروهی را احساس کند و علاقمند به همکاری باشد. نیازی نیست چنین گروهی علنی باشد، میتوانیم یک گروه بسته داشته باشیم و هر از گاهی برای تبادل نظر از طریق مجازی با هم تبادل نظر بکنیم. اگر کسی علاقمند است میتواند با آدرس میل من که در بالای وبلاگ است تماس بگیرد.
پ.ن.: تحلیل یکی از دوستان در پیام گیر، به گمان من هم این تحلیل درست تر از دیگر تحلیل ها است:
حسن آقا من بر این باورم که ملایان همانگونه که “کفش عوضی پای شیطان میکنند” امریکائیها را هم دست انداخته اند…قبل از هرچیز یک حکومت قرون وسطائی که ظاهرن همه چیزش را به *** آسمونی متصل کرده و سیستمی بی دروپیکر بوجود آورده که آخور و طویله اش در درون هم گم شده است و از دیگر سو هم صبح تا شام برای دنیای متمدن نقشه میکشد و مردم خودش را به بهانه های واهی میکشد &چه بحث منطقی میتواند در تعاملات بین المللی مطرح سازد که هم دنیا و هم ملت خودش نفسی آسوده فرو برند؟در آنسوی معادله…جورج بوش ج.ا را ضلعی از مثلث شرارت نامیده بود آنهم زمانیکه غنی سازی بطور موقت متوقف شده بود و شرائط بگونه ای دیگر بود که شرح آنرا همه میدانیم…اکنون چه اتفاقی افتاده که بعد از چهارتحریم الزام آور شورای امنیت که مستندا” بر اساس ماده هفتم منشور سازمان تنظیم شده!!! (یعنی اگر تحریمها کارساز نبود گزینه هنظامی هم میتواند دردستورکار قرار گیرد)& به یکباره محور شرارت و یاغیگری و غنی سازی و تهدیدات علنی علیه اسرائیل و منافع امریکا کنار نهاده میشوند و این چنین بادبانها پائین کشیه میشوند؟آیا آخوند برنامه ساخت بمب اتمی را رها کرده؟ زهی خیال باطل…آیا از تدارک و حمایت از گروههای تروریستی در جای جای جهان دست برداشته؟ خیر! آیا کشتار مردم خود را متوقف نموده و در راستای تحقق حقوق بشر اقداماتی انجام داده؟…پس چه اتفاقی افتاده…
بنظر من اوباما در قد و قواره ای نیست تا ابرقدتی جهانی مانند امریکا را رهبری نماید لذا معتقدم شکست خواهد خورد و شرائط فعلی تا آینده ای نزدیک موجب رشد میکروب اسلام سیاسی گشته و زمینه را برای حضور مجدد و قدرتمندتر نیوکانسرواتیوها مستعد خواهد کرد تا جنگی شدیدتر و فراگیرتر بیافروزند.
در بخش: روابط خارجی
11
Apr
2009
مهدی خزعلی نظر سنجی را در وبلاگش قرار داده و از مراجعین پرسیده جمهوری اسلامی آری یا نه درست مثل خمینی که همین سوال را 30 سال پیش انجام داد.
این نظر سنجی با نتیجه کمر شکن 96.4 درصد نه بزرگی گفتهاند به جمهوری من درآوردی آخوندی.
حالا این کاسه لیسان بالاترین لینک را حذف کردهاند و دلیل شان هم مثل دلایل سیدعلی یک دست من درآوردی است. لینک را حذف کردهاند و وقتی میخواهی به لینک مراجعه کنی با این جمله روبرو میشوی:
این لینک به دلیل نظرسنجی طبق قوانین بالاترین ممنوع است حذف شده است.
یکی نیست به اینها بگوید خوب چرا راست و حسینی نمیآیید مثل دیگر آخوندها بگویید که شما هم از بیضه اسلام دفاع میکنید و خیال همه را راحت کنید.
دوستان بیایید همگی دست در دست هم این اوباش را که با این سایت به ریش همه دارند میخندن تحریم کنیم. این عمل اینها دهن کجی و توهین به شعور جماعت اینترنت ایرانی است.
من شاشیدم توی قوانین شما که درست مطابقت میکند با قوانین آخوندی جمهوری اسهالی.
در بخش: آزادی بیان