18
Oct
2005
اینکه آقایان در پشت پرده با آمریکا لاس خشکه میزنند بر کسی پوشیده نیست و این ادا و اطوارها و عشوههای خرکی هم اثری ندارد. چیزی که جالب است این خبر تکذیب مذاکره مستقیم با آمریکاییهاست که اخیرا اعلام شده.
خبر را با هم مرور میکنیم:
تکذیب پیشنهاد مذاکره ایران با آمریکا
صدا و سیما : سفیرایران در فرانسه خبر روزنامه “یو.اس. تو.د”ی چـاپ آمـریکـا مـبنـی بـر پیشنهاد ایران برای مذاکره مستقیم و رسمی با دولت آمریکا را تکذیب کرد.
صادق خرازی دوشنبه شـب در گفـت و گـو بـا خبرنگار ایرنا در پاریس گفت: سیاست رسمـی دولت جمهوری اسلامـی ایـران عـدم مـذاکـره مستقیم و رسمی در زمینه هستهای با دولـت ایالات متحده آمریکا است. تاکید از من است.
اگر خواسته باشیم با زبان دیپلماتیک این تکذیبیه را ترجمه کنیم آقای خرازی فرمودهاند: ما فقط در زمینه هستهای حاضر به مذاکره با آمریکا نیستیم ولی اگر آمریکاییها یک گوشه چشمی به ما نشان بدهند حاضریم با آنها در تمام زمینهها مذاکره کنیم، افطار هم حاضریم با آقای بوش بخوریم.
روزنامه”یو اس ای تود”ی روز دوشنبه مدعـی شد که صادق خرازی درمصاحبه بااین روزنامه تصریح کرده است “ایران کشور بسته ای برای آمریکایی ها نیست, تهران آماده گفتگـو با واشنگتن است.”
جالب خواهد شد وقتی احمدی نژاد نماینده امام زمان!! بر روی زمین در مقابل دوربینهای تلویزیونی آقای بوش (نماینده شیطان بزرگ) را در بغل میگیرد و یکی از اون ماچهای آبدار برادران حزب الله را بر لبان شیطان بزرگ بنهد!
پیک ایران خبر بالا را در کنار خبر دیگری در همان صفحه درج کرده حالا یا از روی اتفاق بوده یا از روی شیطنت، مسئولین سایت باید در این باره نظر بدهند. در خبر دیگر آمده که آقای بوش با سران مسلمان افطاری خورده اند. حتما شراب هم در این افطاری دشمن شکن!! سرو شده!
اینجاست که در باره جمهوری گل و بلبل اسلامی باید گفت: گل بود به سبزه نیز آراسته شد!!
در بخش: ملای حیله گر
17
Oct
2005
جمله اقتصاد ماله خره خمینی ملعون را کم تر کسی است که بخاطر نداشته باشد. البته این اراجیف را خمینی زمانی بر زبان آورد که هنوز میلیاردها دلار ذخایر ارزی دوران شاه در خزانه حکومت ملاها موجود بود و آقایان علاوه بر سهم امام و کوفت و زهر مار از این ذخیره نعمت هم بهرمند بودند. حالا که دیگر آن دلارهای نفتی وجود ندارند و همچنین ارتش گرسنه 20 میلیونی امام امت که قصد داشت با آن تا بیت المقدس پیشروی کند خود مزید بر علت شده، دیگر آن اراجیف “اقتصاد ماله خره” به کلی به فراموشی سپرده شده و جای خود را به “نماز دشمن شکن بورس” داده.
دلیل نوشتن این مطلب این بود که با دیدن این تیتر “تصويب اولين قانون مدرن بورس در ايران” روی سایت بی بی سی به صفحه اقتصادی بی بی سی رفتم و چشمم افتاد به این یکی تیتر “بورس سنگر است” گرچه مطلب کمی قدیمی است ولی از ماهیت نیرنگ و ریای آن کاسته نمی شود.
آقایان روحانیون که همه را به دینداری دعوت می کنند خود در پشت صحنه و دور از چشم عوام آن کار دیگر می کنند.
در همین رابطه: “دعوت از حوزه های علميه برای سرمايه گذاری در بورس”
در بخش: ملای حیله گر
16
Oct
2005
آفتاب: یکی از وزرای کابینه احمدی نژاد، در جمع مسئولان سازمان بهزیستی خواستار آن شده که روابط جنسی زوج و زوجه در ساعات معینی باشد تا مطابق آیات و روایات، معلولیتها کاهش پیدا کند
مدتی پیش مسئولین نروژی با تحقیقاتی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که خارجیهای مسلمانی که در نروژ زندگی میکنند اکثرا با خانوادههای خود ازدواج میکنند و این مساله باعث میشود که به علت نزدیکی ژنتیک بین زوجین باعث میشود که تعداد زیادتر از معمول فرزندان این زوجها از معلولیتهایی رنج میبرند که برای زوج های دیگر کمتر اتفاق میافتد.
حتی چند مدت پیش مسئولین امور به خارجیهای توصیه کردند که از این گونه وصلتها خودداری کنند ولی کو گوش شنوا.
حالا باید به آقای وزیر کابینه احمقی نژاد گفت که عزیز جان عیب از جای دیگر است. یقین بدانید یکی از مشکلات مملکت ما هم امروز از همین موضوع سرچشمه میگیرد، زیرا که اکثر دست اندرکاران حکومتی از بیماری عشیرهای رنج میبرند و با استفاده از قوانین عشیرهای (ازدواج با نزدیکان) باعث کم عقلی فرزندان خود شدهاند که همین کم عقلیها بعدها که این فرزندان (آقازادهها) بدون ضابطه وارد سیستم تصمیم گیری کلان مملکت شدند مشکل ساز میشود. یقین بدانید اگر شجره نامه همین آقای وزیر را بررسی کنید خواهید دید که پدر و مادر وی پس عمو یا دختر عمو یا با طریقی وابستگی فامیلی نزدیک دارند. مسلمین مومن اکثرا ترجیح میدهند در بین خانواده وصلت کنند. بر همین اساس هم هست که مسلمین عقیده دارند که عقد پسر عمو و دختر عمو در آسمان بسته شده!!
اگر نگاهی به افکار، عقاید و رفتار حکومت چیان بیندازید میبینید که اکثرا از عقل سالمی برخوردار نیستند مثلا همین آقای وزیر اگر از عقل سلیم برخوردار بود میدانست که روابط جنسی را نمیتوان از روی ساعت انجام داد این یک غریزه حیوانی است که بشر از دیرباز با آن دست و پنجه نرم کرده. البته این موضوع شامل حال مسلمین نمیشود چون قوانین حاکم در بین مسلمین همیشه بر این اصل استوار بوده که آقای خانه فاعل و خانم خانه فقط ابزاری برای تولید مثل و ارضاء آقای خانه محسوب میشده است.
در بخش: ملای حیله گر
15
Oct
2005
نیروهای جدایی طلب چچن شهر نالچيک در قفقاز را تبدیل به محل درگیری خود با نیروهای روس کردهاند.
چرا یک مرتبه چنین اتفاقی در روسیه رخ میدهد؟
نیروهای جدایی طلب چچن مجددا وارد بازی شدند و یک حادثه بزرگ و خونین را براه انداختند. چرا؟
آیا نباید این حادثه را در رابطه با تلاش آمریکا و انگلیس در ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت دانست؟ آیا با چنین اتفاقی روسیه آماده معاملهای بر سر مساله ایران نخواهد شد؟
راستی این جدایی طلبان از زیر کدام بوته سر بر آوردهاند؟ آیا امکان اینکه محرکین این حادثه آمریکا یا انگلیس یا هر دو باشند وجود ندارد؟ چرا؟
آیا در منافع آمریکا و انگلیس نیست که در چنین شرایطی پوتین گرفتار مزاحمتی داخلی شود تا چنانچه بر سر مساله ایران بخواهد از حق وتوی خود استفاده کند کارت برنده دست آمریکا و انگلیس باشد؟ برگ برندهای که احیانا آمریکا و انگلیس در مقابل مخالفت روسیه بر سر مساله ایران خواهند توانست با آن روسیه را رام و با خود هم گام کنند!
اکتبر 2002 چند ماه قبل از حمله آمریکا و متحدیناش به عراق اتفاقی در تاتر مسکو به وقوع پیوست، نیروهای جدایی طلب چچن تاتر مسکو را اشغال کردن و پوتین را با بزرگترین چالش دوران حکومتاش روبرو ساختند. خون ریزی که در این ماجرا بوقوع پیوست باعث شد تا پوتین و دستگاه حکومتیاش را در مقابل آمریکا و انگلیس گرفتار یک فلج کامل کند. صدام حسین که تنها برگ برندهاش روسیه و حمایت پوتین بود در چنین شرایطی تنها به حال خود رها شد تا زمینه حمله فراهم شود.
13 اکتبر 2005 همان نیروها مجددا پوتین را گرفتار چالشی با همان ابعاد کردهاند گرچه این بار این اتفاق دور از مسکو به وقوع میپیوندد ولی اثر آن میتواند به همان اندازه در سیاست پوتین موثر باشد. آیا نباید از خود پرسید که اینبار اهداف واقعی پشت این واقعه کدامین هستند؟
آیا نباید ارتباطی را بین این درگیری و درگیری اتمی ایران با آمریکا برقرار کرد و به آقایانی که در تهران به خیال اینکه جورج بوش جرات حمله به ایران را ندارد هشدار داد که همان اشتباهی را که صدام حسین در محاسباتش کرده بود تکرار نکنند؟ همگی به خوبی آگاهیم که صدام حسین هم با برگ بازنده روسیه در مقابل آمریکا دست به بازی خطرناکی زد که عاقبت بازنده آن شد.
شاید این بار ملاهای تهران از آن اتفاق که کمتر از 3 سال پیش رخ داد پند بگیرند و از خر شیطان پایین بیایند و خود و ملت بدبخت ایران را گرفتار یک جنگ خانمان سوز دیگر نکنند.
در بخش: سیاسی
13
Oct
2005
عده ای تحلیل گر ساده انگار در این اواخر با بسته شدن سایت بازتاب و همچنین تفویض قدرت هایی که خامنه ای به هاشمی و مجموعه زیر نفوذش مجمع تشخیص مصلحت داده را نشان از این قلمداد می کنند که قدرت اصلی دارد از دستان خامنه ای بیرون می آید و مصباح یزدی در حال سوار شدن بر اریکه قدرت است.
این تحلیل گران از خود نمی پرسند چه گونه است که همه دستورات را در این هشت سال به اصطلاح اسهال طلبی و مبارزه با خواست مردم را خامنه ای صادر کرده و همیشه به دستور او این بگیر و ببندها راه اندازی شده و همچنین انگشت اتهام تقلب در انتخابات به سوی فرزند برومند! ایشان دراز شده، ولی حالا یک مرتبه مصباح یزدی درحال بدست گرفتن فرمان قدرت در حکومت آخوندی است!!؟ باور بفرمایید ما شعبده بازی زیاد دیدهایم ولی این شعبده بازی آخوندی دیگر آخر حیله و مکر است.
اگر بخواهیم گمانه زنی در این باره کنیم باید از آنجا شروع کنیم که خامنهای پس از به خیال خودش قبضه قدرت و در دست گرفتن باقیمانده قوا (مجلس و ریاست جمهوری) با عکسالعمل سریع غرب روبرو شد و ملای حیله گر چون دید که در عرض مدت کمتر از دو ماه تمام طرحهایی را که برای قبضه کردن تمام عیار قدرت کشیده بود و تمام حیله و مکری را که برای به زانو درآوردن حرکت های مردمی بکار برده بود با یک حرکت سریع غرب نقش بر آب شد و غرب می رود که با بردن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل دم آقایان را بد جوری قیچی کند. حالا که آخوند حیله گر با این درد بی علاج روبرو شد سعی در مانوری مکارانه دارد و با متحد شدن دوباره با دشمنان و رقبای دیروزش هاشمی و اسهال طلب ها مجددا قصد بر این دارند که با آدرس عوضی دادن گناه را به گردن جناحی دیگر از رژیم بیندازند و خلاصه “کی بود کی بود من نبودم” در بیاورند و به گمان خودشان باز هم برای هزارمین بار از چنگ مرگ رهایی یابند غافل از اینکه این حیله و حقه ها یک بار، دوبار یا ده با اثر می کند نه هزاران بار. به قول معروف یک بار جستی ملخک دوبار جستی ملخک اینبار دیگر حتما یقین بدانید که این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست که بتوانند به این آسانی از این بیراهه ای که در آن قدم گذاشته اند جان سالم بدر ببرند.
در بخش: ملای حیله گر
10
Oct
2005
عکس و تفسیر عدهای از حوریهای بهشتی را در این صفحه خبری میتوانید ببینید. دیدم عکسها خود به خود گویای شرح حال و اوضاع هست، پس دیگر شرحی بر آنها نمینویسم. تنها بعنوان مشت نمونه خروار در اینجا به همین یک عکس اکتفا کردم، باقی را خودتان بروید در این لینک ببینید.
در بخش: طنز
10
Oct
2005
امروز روزنامه کثیرالانتشار نروژی آمار درآمد نروژیها را اعلام کرده بود. نکتهای که در این آمار قابل تامل است تعداد کسانی است که کمتر از صد هزار کرون درسال درآمد دارند. سالهای اولی که اینجا آمده بودم میشد به خوبی دید و لمس کرد که عدالتی در این جامعه برقرار است در صورتی که در این ده پانزده سال تغییرات زیادی در این زمینه در نروژ روی داده که چندان مایه افتخار گردانندگان این مملکت نیست. واقعا با صد هزار تومان نمیتوان در نروژ زندگی کرد. مملکتی که ثروتمند ترین کشور دنیاست تعداد آنهایی که کمتر از صدهزار تومان حقوق میگیرند بیش از %32 درصد است. واقعا این مبلغ حتی مخارج مسکنشان هم نمیشود گرچه عدهای از این افراد هر دو ذوج حقوق بگیر هستند ولی با این حال حتی با دو حقوق در این سطح هم نمیتوان یک زندگی نورمال داشت. بدتر از این مشاهده درآمد یک درصد جامعه است بر اساس این آمار %1 درصد جامعه حقوقی بیشتر از یک میلیون کرون در سال دارند. در زیر درصد گروههای حقوقی نروژیها را میخوانید:
آمار مربوط به سال 2004 است.
32% درصد حقوق بگیرها کمتر از صدهزار تومان حقوق میگیرند
42.1% بین 100000-250000 حقوق میگیرند
14.4% 250000-350000
6.7% 350-500 هزار کرون در سال
3.8% 500-1000 نیم ملیون تا یک میلیون
و کمتر از یک (%1) درصد هم یک میلیون و بیشتر.
در بخش: گوناگون