02
Apr
2006
آیا خبرهای تایید نشده و این خبر که تکذیب شد را باید جدی گرفت؟ معمولا وقتی خبری شایعه باشد سیاستمداران کار کشته آنرا نه تکذیب میکنند و نه تایید به این معنی که خبر یا شایعه موضوعیت ندارد، در صورتی که به خبر نامبرده دقت کنیم خواهید دید که وزیر دفاع انگلستان آنرا به صورتی تکذیب کرده که چندان هم تکذیب کامل به نظر نمیآید. بنا به همین خبر وزیر دفاع تنها خبر شرکت کردن افسران نظامی را تکذیب کرده، در صورتی که بنا به اصل خبر که ساندی تلگراف منتشر کرده، جلسه بنا بوده با شرکت عدهای افسران و عدهای از وزارت امورخارجه و دفتر نخست وزیر انجام شود پس می توان این تکذیب را چنین تعبیر کرد: جلسه ای در باره بررسی حمله نظامی تشکیل خواهد شد فقط بنا به متن این تکذیبیه افسران نظامی در آن شرکت نخواهند کرد.
در همین رابطه میتوانید این دو خبر [یک] و [دو] را هم بخوانید که هر دو نشان از جمع و جور کردن اوضاع برای یک درگیری نظامی است. همچنین مانورهایی را که رژیم این اواخر دارد در آبهای جنوب انجام میدهد را باید نشان از شاخ و شانه کشیده دو طرف متخاصم به حساب آورد، همچنین اعلام خبرهایی دال بر اینکه ایران آزمایش موشک فلان و موشک بهمان را با موفقیت انجام داده نیز از آن دست خبرهایی ست که معمولا برای ترساندن طرف مقابل و قوت قلب دادن به نیروهای خودی منتشر میشود.
حالا باید دید الترناتیوهایی که در مقابل رژیم برای فرار از یک درگیر وجود دارند کدام هستند.
اولین و آخرین گزینه این است که رژیم صد درصد مثل رژیم سرهنگ معمر قذافی غلام دست به سینه آمریکا بشود در چنین صورتی ممکن است طول عمر رژیم آقایان کمی بیشتر شود ولی اگر بخواهند ادا و اطوار رهبری مسلمانان را در بیاورند و وارد چالش شوند یقین بدانید که جنگ اجتناب ناپذیر شده است، حالا عاقبت چنین جنگی چه باشد تحلیلاش چنان ساده نخواهد بود.
عدهای خوش باور که برای سرنگونی رژیم روی حمله آمریکا حساب باز کردهاند گمان میکنند که چنین جنگی ساده خواهد بود و زود پایان خواهد یافت و آقایان با هواپیماهای پان امریکن به تهران خواهند رفت و بر تخت سلطنت جلوس خواهند کرد. این هموطنان باید در نظرشان جدا تجدید نظر کنند دلایلش هم گرچه پیدچیده مینماید همزمان بسیار ساده و منطقی است.
حکومت طالبان با آغاز جنگ 25 سپتامبر سال 2001 آمریکا ساقط شد! ولی پس از بیش از چهار سال از آغاز جنگ هنوز دولت دست نشانده آمریکا و حتی خود آمریکا هم کنترل چندانی بر افغانستان ندارند، این حکومت لرزان حتی در خود کابل هم نتوانسته امنیتی قابل قبول برپا کند. وضع در عراق از این هم بد تر است و می توان به جرات گفت که جنگ هنوز نه تنها خاتمه نیافته بلکه از چند ماه اول آغاز جنگ هم شدت جنگ بیشتر شده و رویارویی ها امروز برای آمریکا بیشتر هزینه دارد تا در آغاز جنگ و نشانههای یک جنگ داخلی تمام عیار را به ما نشان میدهد. این پیچیدگی جنگ با دو کشور همسایه را اگر در محاسباتمان منظور کنیم و همچنین وضع این دو کشور را قبل از حملههای آمریکا با وضع ایران امروز (قبل از جنگ احتمالی) مقایسه کنیم به پیچیدگی احتمالی چنین جنگی پی خواهیم برد. نکته اول و اساسی در چنین جنگی وسعت خاک ایران است نسبت به دو کشور همسایه و خصوصا موقعیت جغرافیایی ایران وضع را برای آمریکاییها برای اشغال کامل تقریبا غیر ممکن مینماید. یقین بدانید در چنین جنگی ملاها (نیروهایشان) با چنگ و دندان از قدرتی که در دست دارند دفاع خواهند کرد و برای حفظ قدرت حاضرند ایران را که هیچ حتی کل خاورمیانه را به آتش بکشند. عده ای بر این گمانند که با یک حمله هوایی ضربتی آمریکا خواهد توانست رژیم را ساقط کند، مسالهای را که این تحلیلها در نظر نمیگیرند این است که بمباران از راه دور بدون پیاده کردن نیروی پیاده نظام نمیتواند ملاها را از قدرت ساقط کند که برعکس ممکن است عدهای بی عقل مذهبی را هم که امروز با رژیم میانه خوبی ندارند را پشت سر آنها بسیج کند و اشغال ایران را غیر ممکن کند. نیروی جنگی هم که نتواند ایران یا حداقل تهران را اشغال کند هیچ کنترلی بر امور نخواهد داشت و چنین جنگی میتواند مدت طولانی دوام آورد یا شکست آمریکا در پی داشته باشد. ملاها همان گونه که قبلا نشان دادهاند میتوانند با بکار گرفتن حقههای مذهبی و تهییج باورهای عوام هزینه انسانی جنگ را تحمل کنند در صورتی که آمریکا همین امروز هم برای توجیه جنگ در داخل آمریکا با مشکل روبروست.
خلاصه کلام اینکه چنین جنگی عاقبت خوبی نه برای ملت ایران خواهد داشت و نه حتی برای آنهایی که بر طبل جنگ میکوبند و چنگ و دندان تیز کردهاند تا بعد از سقوط رژیم ملاها به کمک آمریکا بر اریکه قدرت تکیه بزنند.
در همین رابطه میتوانید این مطلب را هم مطالعه کنید
بررسی عواقب حمله احتمالی به تاسیسات نظامی و اتمی ایران توسط مقام های وزارت دفاع بریتانیا تکذیب شد: مصاحبه با علیرضا نوری زاده
در بخش: روابط خارجی
31
Mar
2006
در خبرها آمده بود که ایران موشک با قابلیت گریز از رادار تولید کرده و همچنین رزمایش پیامبر را هم همزمان در آبهای (نیلگون!!) خلیج فارس انجام شده. همیشه هم همه چیز با موفقیت انجام میشود!!
یادتون هست در دوران جنگ حق علیه باطل!! یا بهتر است بگوییم باطل بر علیه باطل. هر روز میگفتند هزاران نفر نیروهای صدام عفلقی را تار و مار کردهاند و نیروهای خودی همگی سالم به قرارگاه ها بازگشتند!؟ یکی نیست حالا از این حرامزادگان بپرسد پس چرا هنوز ربع قرن بعد از شروع جنگ باطل علیه باطل، جنازه میآورید و تعداد این جنازهها چنان زیاد است که نه فقط موفق شدید گورستانهایمان را آباد کنید که اخیرا دانشگاهها، میدانها، معابر عمومی و خلاصه هر سوراخ و سنبهای گیر میآورید یک کشته جنگی چال میکنید و همه ایران را به گورستانی تبدیل کردهاید! حالا هم که دوباره بر طبل جنگ میکوبند و تصمیم دارند آن کسانی را که در آن دوران به کشتن ندادند حالا به کشتن بدهند.
یکی نیست خِر اینها را بگیرد و ازشان بپرسد موشکتان را با کدام رادار آزمایش کردهاید!؟ با رادارهای زپرتی تولید خودتان، یا مال کره شمالی!؟ یکی نیست به این حرامزادگان خر فهم کند که رادارهایی که دوروبر شما کار گذاشتهاند چنان پیشرفته است که شما حتی قادر نیستید ردشان را پیدا کنید چه رسد به اینکه آنها را خنثی کنید. ببین روزگار ملت فلک زده ایران به کجا رسیده که آخوندی که حتی استفاده از آفتابه پلاستیکی را هم حرام میدانست حالا کارش به جایی رسیده که موشک هوا میکند! همان آخوندی که با خر میرفت این طرف و آنطرف تا بلکه یک آدم ساده دلی را پیدا کند و بعد از عرعر کردن چندتا خط چرندیات 5 تومان کاسب شود، وای به حال آن ملت!
خبر را بخوانید و به حال من و خودتان بخندید. این پاراگراف خبر از همه خنده دارتر بود موشک برای اعلام پیام صلح هوا میکنند خدا به دادمان برسد اگر روزی بخواهند چیزی را به عنوان پیام جنگ هوا کنند! معلوم نیست آن چیز چی خواهد بود.
از متن خبر:
بزرگ دریایی را با نام پیامبر اعظم و با رمز «محمد رسول الله» و با پرتاب یک فروند موشک شهاب 2 به نشانه اعلام پیام صلح و دوستی به کشورهای حاشیه خلیج فارس و دریای عمان آغاز کرد.
پ.ن.:
جهت اطلاع: ژاک شیراک امشب در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که قانون کاری را که بنا بود برای جوانان بکار گرفته شود تغییر خواهد داد. این قانون به کارفرما اجازه میدهد تا نیروی کار زیر 26 سال را بدون دلیل اخراج کند. این قانون باعث شده بود که میلیونها فرانسوی مخصوصا جوانان در دو سه هفته گذشته به خیابانها بیانید و مخالفت خود را با این قانون اعلام دارند.
عقب نشینی دولتها در فرانسه امر تازهای نیست. قوانینی که ضد مردمی هستند اکثرا در فرانسه با مخالفت شهروندان به چالش کشیده میشوند و تغییر میکنند. بعید نیست که این قانون هم بعد از اعتراضهای گسترده تغییر کند.
در بخش: ملای حیله گر
30
Mar
2006
موضع اول و اصلی من بطور کلی این است که با هر نوع استفاده یا سوء استفاده از اتم مخالفم، دلیلش هم خیلی واضح، ابتدایی و و ساده است. انرژی اتمی در هر نوع آن خطرناک و محیط زیست انسان را آلوده بلکه از بین میبرد در نتیجه وقتی انسانی زنده نباشد که از این انرژی استفاده کند پس نیازی هم به آن نیست. آلودگی محیط زیست این روزها بزرگترین دشمن انسان شده است با آن نمیتوان شوخی کرد مخصوصا به وسیله رژیمهایی که به هیچ اصولی پایبند نیستند. برای مثال کافی است نگاهی به اطراف خود بیندازید تا متوجه این خطر واقعی بشوید در چهار پنج سال گذشته حداقل 10 نفر از نزدیکان و آشنایان من بر اثر بیماری سرطان مردهاند، واقعیتها را نمیتوان منکر شد و از آنها روی برگرداند. با این مشکل باید برخورد جدی کرد.
موضع دوم من این است که نمیتوان یک ملت را از چیزی منع کرد بعد کنار گوش همان ملت به حداقل دو ملت دیگر (پاکستان و اسرائیل) اجازه استفاده، بلکه سوء استفاده از همان چیز را داد حال چه این چیز (چیز) یعنی پنیر باشد چه انرژی هستهای چه بمب اتمی. این موضوع نمیتواند قابل قبول باشد. این بی عدالتی نسبت به ملتی است حالا چه این ملت، ملت خودم باشد چه ملت دیگری.
در این موقعیتی که بوجود آمده، تعقل به ما حکم میکند که از این وضع پیش آمده استفاده بهینه کنیم و فشارهایی را برای تقلیل استفاده از این نوع انرژی را نه تنها در ایران بلکه در کل منطقه خاورمیانه راه بیندازیم. اگر این مشکل در اروپا پیش آمده بود یقین بدانید نیروهای مدافع محیط زیست از این اهرم بوجود آمده بهترین استفاده را میکردند تا حکومتهای خود را مجبور به عقب نشینی کنند.
رژیمهایی مثل حکومت آخوندی این نوع انرژی را برای بهبود وضع ملت خود نمیخواهند اگر واقعا هدفشان بهبود وضع مردم بود معضلهای بسیار پیچیده و مهمتری برای حل کردن وجود دارد. نگاهی به اقتصاد تک پایه ایران نشان میدهد که این رژیم به فکر بهبود حال ملت نیست پس چرا ما باید باور کنیم که این یکی (انرژی اتمی) برای بهبود وضع ملت است.
اگر رژیم راست میگوید و سرمایه گزاریهای هنگفت در زمینه انرژی اتمی را برای بهبود وضع ملت انجام میدهد خوب باید از خود پرسید چرا همین سرمایه گزاریها را در زمینه انرژی خورشیدی انجام نمیدهد که این نوع انرژی با کمترین هزینه به وفور در ایران موجود است و هیچ مشکل سیاسی هم برای ملت بوجود میآورد.
در حاشیه: این خبر اقتصادی که در متن بالا لینکش را گذاشتم را حتما بخوانید و حتی اگر آگاهی کافی از مسائل اقتصادی ندارید حتما سعی کنید تا آنرا درک کنید. مکانیزمهایی که در اقتصاد برای کنترل تورم و مشکل بیکاری وجود دارد را نمیتوان به شوخی برگزار کرد و از کنارشان گذشت این مشکلات هر رژیمی را از هم میپاشد چه رسد به حکومتهای خودکامه. من توی همین وبلاگ بارها به این مشکل پرداختهام و حتی نوشتهام که حتی اگر ملت هم نتواند این حکومت را سرنگون کند همین مشکلات اقتصادی باعث از هم پاشیده شدن این رژیم خواهند شد.
پ.ن.: خبر مربوط به بیانیه شورای امنیت
یک موضوع کاملا بی ربط به موضوع بالا: همانطور که دوستان متوجه شدهاند چند روزی است که آدرس HASANAGHA.NET قابل دسترسی نیست. بعضی دوستان گمان کردهاند که این هم از شاهکارهای رژیم است!!
خیر قربان این از شاهکارهای شرکت مسئول ثبت دامنه هست که امیدوارم هرچه زودتر مشکل رفع شود، فعلا تنها آدرسهای زیر مجموعه بلاگ اسپات و دامنه دیگرم hasanagha.org فعال هستند.
با پوزش از دوستان لطفا دست به گیرندهها نزنید تا مشکل رفع شود.
در بخش: ملای حیله گر
29
Mar
2006
منبع: ایران امروز
اپوزیسیون مستقل ایران دریافتِ هر گونه کمک (اعم از مالی و غیر مالی) از ایالات متحده و دیگر دولتهای خارجی را عملی مذموم و از نظر اخلاق سیاسی مطرود میداند، آن را محکوم و توهینی آشکار به مردم ارزیابی میکند.
اقدام دولت آمریکا برای اختصاص ٨٥ میلیون دلار بودجه جهتِ کمک به نیروهای مخالف رژیمِ جمهوری اسلامی، امضا کنندگان این بیانیه را ملزم به اعلام موضع روشن در باره آن میسازد.
١ـ اپوزیسیون مستقل ایران دریافتِ هر گونه کمک (اعم از مالی و غیر مالی) از ایالات متحده و دیگر دولتهای خارجی را عملی مذموم و از نظر اخلاق سیاسی مطرود میداند، آن را محکوم و توهینی آشکار به مردم ارزیابی میکند.
٢ ـ اپوزیسیون مستقل ایران همواره، چه در دورانِ دیکتاتوری پهلوی ـ که از حمایت آشکار و مستقیم ایالات متحدهی آمریکا برخوردار بود ـ و چه از نخستین روزهای حاکمیت رژیم استبدادِ مذهبی جمهوری اسلامی، بدون هیچ چشمداشت به کمک مالی از قدرت های ذینفع خارجی به مبارزه پرداخته است و تا پیدایشِ ایرانی آزاد، مستقل و دمکراتیک از پای نخواهد نشست.
٣ ـ اهداف سوداگرانی که همواره در هر مقطع مهم تاریخِ ایران از استبداد پشتیبانی کردهاند و در سرکوب جنبش های ملّی و ترقیخواهانه دخالت مستقیم و آشکار یا غیر مستقیم و پنهان داشته اند از اختصاص چنین کمک هائی روشن است. مردم ایران هنوز از یاد نبردهاند که دولت آمریکا دستاوردهای تلاشهایشان برای دستیابی به آزادی و استقلال را با کودتای ننگین ٢٨ مرداد علیه دولت ملّی دکتر مصدق پایمال کرد و کشور را به محاقِ دیکتاتوری پهلوی فرو کِشاند.
٤ ـ آزادیخواهانِ ایرانی نیازی به کمکِ سوداگرانِ نفت و خون ندارند. هدف اینان اسارت و چپاول مردم است.چشم دوختن به کمک خارجی نشانهی وابستگی است. سرنوشتِ غم انگیز مبارزاتِ مردم افغانستان و عراق برای رهایی از دیکتاتوری برای همگان درس روشنی از عواقب چنین دخالتهایی به شمار میرود. تنها با برچیده شدنِ نظام جمهوری اسلامی است که شرایط واقعی آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی در ایران برقرار میشود. سرنوشتِ کشور تنها به دست مردم تعیین خواهد شد.
٢٩ اسفند ١٣٨٤
امضاهای اولیه: مجید آژنگ، بهرام آوخ، بهروز اسدی، اصغر اسلامی، نسرین الماسی، پوران بازرگان، رضا براهنی، سهراب بهداد، امین بیات، ناصر پاکدامن، مهران پاینده، نصرت تیمورزاده، ناهید جعفرپور، علی اصغر حاج سید جوادی، حسن حسام، امیر حسنپور، تراب حقشناس، نسیم خاکسار، علی راسخ افشار، سعید رهنما، مجید زربخش، حسن زرهی، اسد سیف، اکبر سیف، خسرو شاکری (زند)، حماد شیبانی، کامران صادقی، عباس عاقلیزاده، سرور علیمحمدی، شهرام قنبری، هوشنگ کشاورز صدر، مریم متین دفتری، هدایت متین دفتری، شهرزاد مجاب، باقر مرتضوی، رضا مرزبان، مهران مصطفوی، بهروز معظمی، هایده مغیثی، ناصر مهاجر، شیدا نبوی، علیرضا ندیمی، بهمن نیرومند، فریدون هشیارنژاد.
برای امضا متن فوق (به زبان انگلیسی)، خواهشمندیم به نشانی اینترنتی زیر مراجعه بفرمایید.
http://www.petitiononline.com/NoUSAID/petition.html
در بخش: روابط خارجی
27
Mar
2006
خانم معصومه ابتکار مری یا معصومه! گروگانگیر و جان وین دوران انقلاب! یا معاون رییس جمهور خاتمی و عضو هیئت مؤسس جبهه مشارکت! یا شاید هم خانم معصومه ابتکار برنده جایزه ویژه ” قهرمانان زمین ۲۰۰۶“!!!
باور کنید عدهای مثل گربه مرتضی علی میمانند از هر طرف که به هوا پرتابشان کنید باز با چنگال و بدون هیچ آسیبی به پایین میآیند.
از همه جالبتر این جمله (معصومه ابتکار: محیط زیست و سینما هر دو از جنس هنر هستند)
مرا به خنده که خیر به گریه انداخت و از خودم پرسیدم، آیا راهی برای خنثی کردن چنین شعبده بازانی وجود دارد!؟ یا باید تا ابد بازیچه دست این گونه اراذل شد!؟ خلاصه مطلب این خانم معصومه خانم یا همان مری شعبده بازی است که از هر راهی و با هر روشی میخواهد به قدرت برسد، حالا فرقی نمیکند این قدرت از طریق درخت کاری باشد یا از دیوار سفارت بالا رفتن یا هزار شامورتی بازی دیگر، هدف قدرت است، چه فرقی میکند چه نوع آن باشد.
در بخش: سیاسی
25
Mar
2006
این ضربالمثل رو شنیدید؟ معنی این ضربلمثل اینکه که وقتی برای یکی مثل من مشکلی پیش میاد دوتا دوتا مشکل پیش میاد.
امروز داشتم تغییراتی روی سرور وبلاگام میدادم یک مرتبه دیدم همه چیزی قاطی پاتی شد. بعد هم هر کاری کردم درست نشد که نشد. بعد از چند ساعت فشار روی اعصابم فهمیدم که عیب از اینترنت هست، زنگ زدم به آیاسپی اینترنتم ببینم چه مشکلی دارند، فرمودند خط نوری بین اروپا و آمریکا مشکل داره و این مشکل فقط به اتصال اینترنت من ربط نداره بلکه تمام اروپا همین مشکل رو دارند. به این میگن خوش شانسی!!
خلاصه اگه میبینید وبلاگ خُسن آقا مشکل داره این اشکال از فرستنده هست دست به گیرندههاتون نزنید.
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
22
Mar
2006
امروز صبح وقتی داشتم خودم را آماده رفتن سر کار میکردم، از اخبار صبحگاهی تلویزیون نروژ شنیدم که رهبر حکومت آخوندی عاقبت قبول کرده با آمریکا مذاکره کند.
پس از گشت سریعی روی نت رسیدم به این خبر از ایسنا، عجله داشتم بروم سرکار و هر چه خبر را خواندم و زیر و رو کردم دستگیرم نشد که عاقبت ایران میخواهد با آمریکا (بر سر مساله عراق!!) مذاکره بکند یا نه!
سرکار یک نشریه نروژی بنام VG را دیدم در یکی از خبرهایش تیتر زده Kjærkomment pusterom که به این معنی است که یک تنفسی در درگیریهای ایران با آمریکا بر سر مساله عراق بوجود آمده. چند خبر دیگر را هم از منابع دیگر خواندم عاقبت دستگیرم نشد که آیا امام چهاردهم “بله” رو گفته یا نه!؟ آخه مثل عروسهای نُنُر که هزار بار باید بپرسی “وکیلم؟” تا طرف “بله” را بگوید، این مردک الدنگ هم عشوه میآید.
درست مثل بچهها که بر سر خوردن دارو المشنگه بپا میکنند وقتی که مادر یا پدر با قاشق داروی بدمزه به سراغشان میآیند و حاضر نیستند با زبان خوش دارو را ببلعند، حضرت رهبر هم المشنگه به پا کرده و حاضر نیست جام زهر را بدون المشنگه درآوردن نوش جان کند.
هم ما میدانیم و هم او و هم اطرافیانش که این جام زهر را هم باید مثل جام زهرهای دیگر بخورد.
عاقبت قضیه اینکه برگشتم اصل خبر را که ایسنا منعکس کرده بود این بار با دقت خواندم تازه دوزاریم افتاد و آن جمله مشهور “بله” را پیدا کردم.
وقتی خبر اصلی که ایسنا مستند به گفتههای خود او منعکس کرده را میخوانیم بهتر درک میکنیم که در پشت این بازی با واژهها فقط یک چیز نهفته است و آن هم همین خوردن جام زهر آقا است. همه این زحمات برای این است که آقا وقتی جام زهر را سر میکشد کسی او را نبیند و الخ.
حالا برای اینکه دیگران هم مجبور نشوند مثل من هزار و یک روزنامه را زیرورو کنند تا اصل مطلب را دریابند، جملات گههر بار ایشان را که دال بر قبول سر کشیدن جام زهر است را با حروف پررنگ اینجا مینویسم.
البته فراموش نکنید که ایشان این “بله” گههر بار را لابلای 1769 واژه که برابر است با 7642 حرف، در چهار صفحه مخفی کردهاند تا خدای ناکرده دل اوباشان چماق به دست خود را نشکنند و همچنین آثار سرکشیدن جام زهر کمی تا قسمتی کمتر شود. و عاقبت با هزار شامورتی بازی در یک کلمه فرمودهاند “بله!” البته با حرف زرین (الفبای غیرت!!).
نقل از پاراگراف 17 خبر ایسنا:
ایشان با اشاره به برخورد وقیحانه، دروغپردازانه و ناشایست مقامات آمریکایی با بحثهایی که در روزهای اخیر مطرح شده افزودند: مسوولان آمریکا در داخل و خارج عراق بارها از ایران درخواست مذاکره کردندکه مقامات ما اعتنایی نکردند اما با تکرار این درخواست، مسوولان ایرانی با درنظر گرفتن این احتمال که شاید مذاکره دربارهی اوضاع عراق، در جلوگیری از ناامنیهای فاجعه آفرین این کشور موثر باشد با انتقال دیدگاههای خود به آمریکا موافقت کردند.
در بخش: ملای حیله گر