02
Jul
2006
از بازی فرانسه بسیار لذت بردم نه بخاطر اینکه من فرانکوفون هستم ولی بخاطر رنگ پوست بازیکنان فرانسه خوشحالم. مخصوصا وقتی آنها تیم نژاد پرست اسپانیا را در دور قبل از ادامه راه بازداشتند. دیشب که نورعلی نور هم شد و برزیل افسانهای را شکست دادند. جالب است که در تیم فرانسه تعداد بازیکنان سیاه پوست بیشتر از تیم کشورهای آفریقایی است. اگر این تیم جام را ببرد شکست بزرگی برای نیروهای نژاد پرست فرانسه خواهد بود. شاید هم آقای ژان ماری لوپن سکته کرد و به خمینی پیوست (انشاالله!!)
در بخش: گوناگون
30
Jun
2006
زیتون عزیز مطلبی نوشته و از دست مردها گله کرده که زنهاشون رو از نظر پوشش زیر فشار میگذارند و در ادامه ادعا میکند که مردها ریشه این مصیبت هستند. من با این حرف مخالفم و امیدوارم که خانمهای فعال حقوق زنان بدون آدرس عوض دادن و عصبانی شدن این مطلب را بخوانند و حداقل سعی کنند کمی منصفانه با آن برخورد کنند، من هدفی بجز یاری رساندن به آنها ندارم.
این مساله ناموس و غیرت و از این دست چرندیات هم مثل دیگر معضلات لاینحل ایران از اسلام سرچشمه میگیرد و نه از فرهنگ اصیل ایرانی.
یونانی ها در دوران قبل از اسلام منظورم دوران ایران باستان است معتقد بودند که ایرانیها انسانهایی خوش گذران، عیاش و لاابالی هستند.
جامعه ایران یک جامعه زن سالار است به چند دلیل بسیار ساده.
اگر به تاریخ ایران نگاه کنید میبینیم که تا قبل از هجوم اسلام زنها تا حدودی در ایران جایگاهی برابر با مردها داشتهاند و حتی به پادشاهی می رسیدهاند (این یک مقایسه نسبی است با دیگر نقاط دنیا، لطفا چماق تکفیرتان را بلند نکنید!!) پس باید پدیده نابرابری زنان در ایران را در دوران بعد از اسلام جستجو کرد.
حالا اگر قبول کردیم که این عرف و قوانین زن ستیز از اسلام به این طرف شروع شده میتوانیم بحث را پیگیری کنیم و به آن نتیجهای که من در اول این نوشته گرفتم برسیم.
من ادعا دارم که زنان در ایران از مردها مذهبی تراند. برای اثبات این ادعا میتوانید سری به مساجد بزنید و ببینید چه کسانی پای منبر آخوندها چمباتمه زدهاند، آمار بگیرید اگر آمار زنان بیشتر نبود آنوقت من حرفم را پس میگیرم. البته اینکه بعد از انقلاب تعداد مردها توی نمازهای جمعه بیشتر شده دلیل سیاسی دارد نه دلیل مذهبی. مردها بیشتر برای دکان و کاسبی خود ریش میگذارند و مذهبی میشوند و به مسجد میروند و جانماز آب میکشند، درصورتی که خانمها بیشتر برای اعتقادی که دارند به مسجد میروند و اعمال مذهبی را اجرا میکنند. اسلام آقایان اسلام حقه بازی است در صورتی که اسلام خانمها از روی باور است.
تازه اگر هم عدهای از مردان جامعه ایران مذهبی معتقد هستند فقط به این دلیل است که در دامان مادرانی مذهبی پرورده شدهاند و در نتیجه به این فلاکت گرفتار شدهاند نه اینکه خود مذهبی باشند. بطور کلی تربیت فرزندان در خانواده به عهده مادر خانواده هست، حداقل در خانوادههای سنتی این چنین است و همین تربیت باعث رشد اسلام در ایران است مخصوصا قبل از انقلاب و روی کار آمد حکومت اسلامی. و همچنین اینکه کسی خودبخود مذهبی نمیشود، درست برعکس انسانها اگر زیر آموزش و فشار قرار نگیرند بطور طبیعی از هر نوع قانون و پایبندی فراری هستند. مثالی از خانواده خودم میزنم:
من در خانوادهای بزرگ شدهام که مادرم مذهبی بوده البته نه مذهبی به این صورتی که امروز میبینیم بلکه از آن نوع مذهبیهایی که هیچوقت به مسجد نرفتهاند و هیچگاه هم کسی را زیر فشار مذهبی قرار ندادهاند در نتیجه در خانواده ما هیچ یک از پسرها مذهبی نشدند و درست برعکس همه ضد مذهب شدند بجز دو خواهر من که هر دو کم و بیش مذهبی هستند البته آنها نیز به همان صورت بسیار ریلکس. پدرم هم کم و بیش بی مذهب بود و زیاد اهمیتی به مذهب نمیداد گرچه هیچوقت خدا را انکار نکرد.
مادرم با اینکه در دوران قبل از انقلاب چادری بود اولین باری که برای دیدن من به اروپا آمد زیر فشار من روسری را هم برداشت و حالا هم هر وقت به دیدن من میآید بدون حجاب اسلامی به اینجا میآید (البته این پدیده هم بخاطر روی کار آمدن آخوندیسم است که باعث افشای اسلام شده).
در کنار خانواده ما خانوادههای دیگری هستند که اکثرا خانمها مذهبی هستند و آقایان چندان رابطهای با اسلام ندارند و بیشتر زیر فشار زنها یا مادرانشان مجبورند به اجبار مسائلی را رعایت کنند. مثلا خانمها به آقایان اجازه نمیدهند مشروب بخورند و اگر آقایان مشروب خوردند تا یک هفته باید کفاره پس بدهند. یا مثلا در روزهای ماه رمضان خانمهای خانهدار آشپزی را تحریم میکنند و آقایان با اینکه روزه نیستند باید روزه اجباری بگیرند یا شکم مبارک را با نیمرو سیر کنند.
عرق خوری هم که از چند هفته قبل و بعد از ماه رمضان و محرم ممنوع میشود، اگر شوهری یا پسری جسارت آنرا پیدا کرد و دست از پا خطا کرد چنان پدرش را در میآورند که دیگر از این غلط ها نکند.
خلاصه مطلب اینکه خانمها برای آزاد شدن باید اول خود را از دست اسلام آزاد کنند تا بعد بتوانند در جامعه بصورت آزاد و برابر زندگی کنند و این کار هم میسر نیست مگر با مبارزه با ریشه این معضل.
خانم های فعال باید فعالیت خود را بجای شمشیر کشیدن روی آقایان معطوف کنند به کارهای فرهنگی در بین خود خانمها مخصوصا طبقه جوان که مستعد تغییر است باید کار فرهنگی انجام بدهند، مادران و پدران خود را فراموش کنید آنها درختان تنومندی هستند که کج ببار آمدهاند و دیگر قادر نخواهیم بود آنها را راست کنیم درصورتی که کار فرهنگی در بین جوانها زودتر نتیجه خواهد داد.
در بخش: نقد اسلام
23
Jun
2006
یک احمقی گله میکرد و میگفت: ببین در مملکت فلک زده ما فوتبال هم سیاسی شده! به او گفتم بیچاره اگر فوتبال سیاسی نمیشد باید نگران میشدی.
اگر از تعاریف اکادمیک در باره واژه سیاست و سیاسی شاخ و برگ هایش را بزنیم، تعریف سادهای خواهد داشت به این معنی که شهروندان در امور اداره جامعه دخالت کنند، حالا کجای این مساله تاسف آور است که جامعه ورزشی ایران هم سیاسی شده!؟ مگر نه اینکه همه چیز آن مملکت به وضع فجیعی قاراش میش است و سنگ روی سنگ بند نمیشود!؟ خوب اگر در چنین شرایطی شهروندان در امور آن دخالت نکنند پس چه کسی باید این کار را بکند!؟
مگر نه اینکه قبل از مسافرت تیم ملی فوتبال سران رژیم از موقعیت تیم ملی برای منافع خود سوء استفاده کردند و با جلسات مسخره خود سعی کردند از آن بهره سیاسی ببرند. پس چرا شهروندان نباید فوتبال را سیاسی کنند و به آن بعد سیاسی بدهند!؟
از همین منظر هم من بسیار خوشحالم که تیم ملی باخت و از جام حذف شد آن هم تیمی که صد درصد در اختیار و کنترل حکومت گران است و هم برد و هم باخت آن و منافع و ضررهای آن به جیب این حکومت سرازیر میشود.
در بخش: ملای حیله گر
17
Jun
2006
قسم به سر مبارک رهبر که همین ربع ساعت پیش آقام امام زمان یک تک پا اومد پیش من و خودش به زبان خودش گفت که تیم ایران تیم پرتقال را که هیچ حتی تیم ترنج را هم لوله خواهد کرد!! ازش پرسیدم چرا این دفعه با آیت الله مشکینی تماس نگرفتی و اومدی سراغ من!؟
گفت من از مشکینی قهر کردم!
ازش پرسیدم کی گل بازی رو میزنه!؟
گفت علی دایی؟
گفتم په! علی دایی که کمرش درد میکنه که!
گفت: دست کشیدم رو کمرش خوب خوب شده!
گفتم دروازه بون رو چیکارش کنیم که گل میخوره!؟
گفت در دروازه رو هم یک دعا خوندم فوت کردم درست مثل در زندان سینگ سینگ سفت و محکم شده و دیگه هیچ توپی توی اون دروازه نخواهد رفت.
گفتم خوب چرو این کارو در مقابل مکزیک نکردی نامرد!؟
گفت برای اینکه بعد از شکست در مقابل مکزیک دل رهبر به درد اومد و چون اون هم یک سید هست بهمین خاطر تصمیم گرفتم مداخله کنم.
گفتم در مقابل آنگولا چه خاکی تو سرمون کنیم!؟
گفت اگه دل درد رهبر بازم عود کرد حتما پا پیش خواهم گذاشت و ترتیب آنگولا رو هم خواهم داد.
گفتم اگر در دور بعد مجبور شدیم در مقابل آمریکا بازی کنیم چطور!؟
گفت اونو دیگه رهبر عظیم الجثه ترتیب کارشو خواهد داد و خودش بازی کنا رو با توپ اتمی توی میدون خواهد فرستاد.
لطفا مزاحم نشوید خُسن آقا رفت بخوابه!
در بخش: طنز
17
Jun
2006
شرکت فناوری اطلاعات که یکی از زیر مجموعههای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است برنامهای ساخته تا مثلا در زمینه استاندارد کردن چیدمان صفحه کلید فارسی کامپیوتر غلطی کرده باشد. این شرکت هم مثل دیگر موسسات زیر مجموعه آخوندی قابل اعتماد نیست و مخصوصا وقتی دست به کاری میزنند که از پیش به نظر مشکوک مینماید باید ملت بی خبر از همه جا را هشدار داد. از این رو تصمیم گرفتم این متن را بنویسم. اول خبر را بخوانید تا بعد بروم سر توضیحات.
تولید نرمافزار چیدمان صفحه کلید فارسی در شرکت فناوری اطلاعات
نرمافزار «چیدمان صفحه کلید فارسی استاندارد» Standard Persian Keyboard Layout، با هدف تبادل اطلاعات فارسی با کدهای منطبق بر استاندارد یونـیکد در شرکت فناوری اطلاعات تولید شـد. این نرمافزار که توسط شرکت فناوری اطلاعات طراحی و تولید شده است، سعی دارد تا مشکلات موجود در زمینه ورود اطلاعات با کد فارسی در نرمافزارهای تحت سیستم عامل Windows را مرتفع سازد.
شرکت فناوری اطلاعات در راستای استاندارد سازی کد تبادل اطلاعات فارسی و با هدف ترویج زبان فارسی در اینترنت اقدام به تهیهی این نرمافزار نموده است.
روابط عمومی شرکت فناوری اطلاعات طی این خبر اظهار داشت که یکی از مشکلات فعلی در زمینهی تبادل اطلاعات فارسی در رایانهها، از هم گسیختگی در کدهای حروف فارسی میباشد. بطور مثال در متون فارسی فعلی غالباً از حروف «ي» و «ك» با کد عربی استفاده شده است همینطور اعداد اکثراً با کد انگلیسی وارد کامپیوتر شده و یا حتی در بعضی از موارد از کاراکترهای زبان اردو مثل «ۀ» در دادههای فارسی استفاده شده است.
به گفتهی مهندس لاجوردیپور مجری ساخت این نرمافزار، از هم گسیختگی کد اطلاعات فارسی معضلاتی را بوجود آورده و در آینده نیز مشکلات بزرگتری را ایجاد خواهد کرد. این مشکل زمانی نمود مییابد که کاربر قصد تبادل اطلاعات در شبکه را داشته باشد. یکی از این مشکلات هنگام جستجوی اطلاعات فارسی در اینترنت پدیدار می شود. به عنوان مثال اگر کلمه «کامپیوتر» در یک موتور جستجو همانند Google جستجو شود، بسته به اینکه ترکیبات مختلف «ی» و «ک» عربی یا فارسی در کلمهی مورد جستجو درج شود. نتیجهی جستجو متفاوت خواهد بود.
حالا هشدار حقیر: یکی از متدهای هک کردن به این صورت انجام میشود که هک کننده برنامهای را در پیسی مورد نظر اجرا میکند و بعد به وسیله این برنامه هر نوع استفاده از کلید کامپیوتر ضبط و متن ضبط شده به هک کننده ارسال میگردد. مثلا هک کننده میتواند از این طریق شناسه و پسورد شما را بوسیله این برنامه ثبت کند و بعدا که به اینترنت وصل شدید یا اگر همزمان به اینترنت وصل هستید آنرا برای هک کننده ارسال کند. تولید نرم افزاری برای چیدمان صفحه کلید فارسی به نظر من کاری است بس مشکوک زیرا این چیدمان بوسیله ویندوز (مخصوصا XP و 2000) به درستی انجام گرفته و با استفاده از این چیدمان میتوان فارسی را به خوبی نوشت و نیازی به برنامه دیگری نیست مخصوصا اگر این برنامه بوسیله یکی از دستگاه های رژیم اسلامی طراحی و ساخته شده باشد.
برای آگاهی بیشتر از این نوع برنامهها که قادر هستند نوشتههای شما را به دیگران منتقل کنند میتوانید به نوشتهها و مطالب زیر که همگی انگلیسی هستند مراجعه کنید.
این هم یک برنامه از این نوع که قادر است کلیدهای شما را ضبط کند.
Stealth Keyboard Interceptor
دو مقاله انگلیسی در همین زمینه
Introduction to Spyware Keyloggers
Keyloggers on the rise
برای مقالات بیشتر به این آدرس مراجعه کنید.
اینگونه برنامهها برنامههای جاسوسی در پیسی شماست و برای خلاصی از آنها و ایمن بودن از این نوع برنامهها حتما یک برنامه ضد جاسوسی (Anti spyware) را بر روی پیسی خود نصب کنید.
یکی از آنهایی که از همه مورد اعتمادتر است (این مورد اعتماد بودن نسبی است ها یک دفعه جو گیر نشوید ها!!) برنامهای است بنام ویندوز دفندر Windows Defender که آنرا میتوانید از این آدرس مکروسافت داونلود و نصب کنید.
خلاصه مطلب اینکه هر برنامهای را که روی نت پیدا کردید بی خودی روی پیسی خود سوار نکنید و همیشه قبل از سوار کردن چنین برنامههایی در باره آنها تحقیق کنید.
در بخش: کامپیوتر و اینترنت
14
Jun
2006
سایت بازتاب به بازتاب خبر 22 خرداد پرداخته و به خیال خودشان طنز پردازی کردهاند! غافل از اینکه آقایان ریش و سبیل کلفت قافیه را بدجوری باختهاند.
نویسنده مطلب به سبکی تحقیر آمیز مینویسد:
برخورد زنانه با مدافعان حقوق زنان!
از هفته گذشته ابتدا ۴۱۵ تن از فعالین حقوق زنان طی فراخوانی از شهروندان خواستهبودند در گردهم آيی امروز شرکت کنند. اما بندكش بعد عدهاي نظیر شیرین عبادی حمایت خود را از این تجمع قطع کردند و سپس ييوه شاه سابق ایران به حمایت قاطع از این همایش پرداخت که در نتیجه تنها یکصد و بازده تن از فعالان سپاسی از تجمع امروز دفاع از حقوق زنان پشتیبانی کردند.
حالا که بنا بر این است که ملت را به خنده بیندازیم اجازه بدهید حقیر هم کمی از همان نوع طنز مخلوط این آش شور بکنم شاید باعث شود که ما (غیر خودیها) هم کمی بخندیم.
بنده ماندهام در این معما که چرا آقایان که ادعا میکنند که چنان قدرتمندند که قادرند برای آمریکای جهانخوار نسق بگیرند، چطور شده که یک مرتبه به قول خودشان برای مقابله با 100 زن بی پناه مجبور شدهاند یک لشکر مرد و زن بسیجی لندهور را گسیل دارند!؟ نکند خدای ناکرده رهبر معظم رژیمی که ادعای گردن کلفتی و رهبری جهان اسلام را دارد از 100 زن بی سلاح و بی دفاع میترسد!؟ خدا آن روز را نیاورد که آنهایی که ادعا میکردند که از راه کربلا میخواهند به بیتالمقدس بروند حالا قافیه را چنان باختهاند که مجبور شدهاند برای خود باوری و زور بازو نشان دادن 100 زن بی پناه را با باتوم خونین کنند، تا باورشان بشود که رهبری جهان اسلام را در دستان با کفایت خود دارند!؟ چقدر این رژیم باید ذلیل شده باشد که برای سرکوب ملت 100 زن بی دفاع نیاز به یک لشکر بسیجی داشته باشد تا بتواند فقط 100 زن بی دفاع را کنترل کند. باید از آقایان پرسید چه نیرویی را برای آن روزی که این جمعیت بجای صد نفر صد هزار نفر شود در نظر گرفتهاند؟
صحنههای نابرابر درگیری زنان در روز 22 خرداد مرا یاد میدان تیان ان مین میاندازد زمانی که آن داشنجوی تنها با دست خالی مقابل تانک چینی ایستاد و جهان را بیدار کرد. دیدن این زنان در مقابل حکومتی سرکوبگر و تا دندان مسلح نشان از شهامت این شیرزنان دارد نه آن اوباشی که به مزد میزنند آنها با این کار ضعف واقعی خود را نشان می دهند، شیرزنان ایران زمین را تنها نگذارید.
در بخش: اعتراض و تظاهرات