13
Apr
2002
سلام
يک چيزی رو من نميفهمم، همه ما ايرونی ها داد. بيداد ميکنيم که آمريکا دشمن ماست و فلان، ولی از هر کی ميپرسی اينروزا چيکار ميخوی بوکنی ميگه قصد دارم برم آمريکا. همه شدن ممل آمريکايی، سابق بر اين يک ممل آمريکايی داشتيم ، امروز روز به برکت رژيم آخوندی همه شدن ممل آمريکايی، بری اونوی که جوونتر از ما هستن بگم که ممل آمريکوی شخصيت يک فيلمی بود که بهروز وثوقی در زمان های قديم بازی کرده بود. اين آقا ممل خيلی آرزو داشت بره آمريکا، همه برنامه های زندگيش تا اونجوی که بخاطرم مياد دور اين موضوع چرخ ميزد. شايد ميپرسيد چرو يکدفعه به اين موضوع پرداختم والا دليلش اينه که يی کاکوی ما داريم که تو ايران زندگی ميکنه و بری خودش هم يک کسی هست، شرکت ISP داره و خلاصه توی مملکت کورا يک چشم داره اونم سيا ، ولی خوشی بدلش زده ميخواد بره آمريکا.
او ميگه ديگه خسته شده از بس که با آخوند سروکله زده، ميگه تو ايرون اگر ميخوی کار وبارت خوب باشه بايه کفش دوزه شپش باشی چون تو ايرون در حال حاضر فقط آخوند شپشو دستش به همجو بنده، و هر کی يک کمی تروتميز باشه و يک کيلو نيم شپش تو کر ليفه ی تونبونش نباشه ول لش. ميگه اگه ميخوی خوب زندگی کنی يا بايد با خونه واده آخوند ازدواج کنی يا آفتابه کش يی آخوند باشی وگرنه بی خيال ، جول پلاستو جمع کن برو توی يک کشور ديگه.
خوب راست ميگه تازگی ها که خود حضرت تمسباح يزدی هم که همين رو فرمودند به همون طريقی که شاهنشاه آری از مهر فرمودند، بيو پاسپورتت رو بيگير و برو. اروو ننش.
ميگن يک شبی توی يک عروسی يک يارو همراه گروه ارکستر قر ميداده و ملت هی رو پولش ميدادند. يکی از مهمونا پيش خودش فکر ميکنه که بد کاری هم نيست اگه بچه من هم همين کار رو بوکونه وضع مالی ماهم خوب ميشه، ميره از سردسته ارکستر پرسو جو ميشه که چطوری ميتونه پسرش رو رقاس کنه تا بتونه اونم پول دراره از اينکار. حاجی آقا ارکستر چی بعد از آزمايش پسر طرف بهش ميگه، رفيق جون ببين اين پسر تو يک کمی کم رو هست بری رقاسی بايد يک کمی پررو تر باشه. پدر ميپرسه خب چکار کنم که اين پررو بشه. يارو بهش ميگه بايد يک هفته بفرسيش کون بده تا پررو بشه بعد بيارش من درسش بدم.
پدر پسرش رو ميبره ميده تحويل يک کونده خونه بری کون دادن بعد از يک هفته ميره بياردش پيش خودش فکر ميکنه بهتره يک هفته ديگه بگذارم کون بده تا پرو تر بشه و حتمآ رقاس بهتری هم ميشه.
بعد از دوهفته پسر رو ميبره پيش آقا معلم بری تدريس رقاسی معلم رقاسی يارو رو ازمايش ميکنه و به پدر ميگه ببين رفيق جون اين بچه شما زيادی از حد پررو شده ديگه بدرد رقاسی نميخوره وقتی يکی به اين درجه از پزوئی رسيد تنها کاری که ميتونه بکنه اينه که آخوند بشه بهتره تو اونو ببری حوضه علميه برای درس آخوندی.
والو از قرار معلوم اين آخوندهائی که ما ميبينيم حد اقل 3 هفته کون دادن يا شايد دروغ چرا تا قبر آ، آ، آ، بيشتر داده باشن.
شب همگی بخير
در بخش: بدون دسته بندی
09
Apr
2002
امشب ميخوام يه شعر بدم خدمتتون، البته نه شعر خودم چون من شاعر نيستم ولی شعر سهراب سپهری
قايقي خواهم ساخت خواهم ،
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از اين خاك غريب
كه در آن هيچ كسي نيست كه در بيشه عشق
قهرمانان را بيدار كند
قايق از تور تهي
و دل از آرزوي مرواريد ،
هم چنان خواهم راند
نه به آبي ها دل خواهم بست
نه به دريا ،پرياني كه سر از آب به در مي آرند
و در آن تابش تنهايي ماهي گيران
مي فشانند فسون از سر گيسوهاشان
هم چنان خواهم راند
هم چنان خواهم خواند:
دور بايد شد ،دور
پشت درياها شهري است
كه در پنجره ها رو به تجلي باز است
بام ها جاي كبوترهايي است
كه به فواره ي هوش بشري مي نگرند
دست هر كودك ده ساله شهر،شاخه ي معرفتي است
مردم شهر به يك چينه چنان مي نگرند
كه به يك شعله ،به يك خواب لطيف
خاك ،موسيقي احساس ترا مي شنود
و صداي پر مرغان اساطير مي آيد در باد
پشت درياها شهري است
كه در ان وسعت خورشيد به اندازه چشمان سحرخيزان است
شاعران وارث اب و خرد و روشني اند.
سهراب سپهري
در بخش: بدون دسته بندی
08
Apr
2002
ارتباطات و اطلاعات
چند وقت پيش روی نت درحال خواندن اخبار بودم ، خبری را خواندم از شيراز درمورد يک درگيری بين مردم و نيروهای حکومتی، در اين درگيری يکنفر کشته شده بود و چندنفر دستگير.
تا اينجای خبر خيلی عادی است، در يک گوشه دنيا درگيری پيش ميآيد و شايد هم يک نفر يا چند نفر کشته، زخمی و يا دستگير شوند. نکته جالب اين خبر در اين بود که من اين خبر را تغريبآ 2 ساعت بعد از رخ دادن خبر 1000 ها کيلومتر دور تر در ناف اروپا بدست ميآوردم، جالب تر اينکه همزمان موفق شدم با يکی از دوستان که در شيراز زندگی ميکند، روی نت بوسيله MS Messenger در مورد اين خبر از او سوال کنم . بيچاره دوستم گمان ميکرد که دستش انداخته ام! زمانی که از او اطلاعات بيشتری خواستم. مجبور شدم بيشتر توضيح بدهم و کل واقعه را برايش تعريف کنم .
سالها پيش در دانشگاه درسی داشتيم بنام “ارتباطات و اطلاعات” از نکات تئوريکی که در اين درس خوب به خاطرم مانده اين است که اطلاعات منشع و ريشه قدرت و ثروت است . چنانچه اين تئوری را بپزيريم، درميابيم که چرا دوست من در شهری که محل واقع شدن خبر است، از دسترسی به آن خبر عاجز است در صورتی که همين خبر در سرتاسر دنيا منتشر شده است.
بدون دليل و بی پايه نيست زمانی که رژيم قصد دارد به هر وسيله که شده از آگاهی ملت جلوگيری کند، چون حکومتگران بخوبی از اين تئوری آگاهی دارند، بهمين خاطر است که قدرتمدارند و ملت بدون قدرت. يکی از جنبه های اين مقوله را ميتوان در بگيرو ببندهای رژيم که در مورد خبرنگاران و روزنامه نگاران انجام ميشود ديد.
گرچه رژيم جمهوری اسلامی و سردمداران آن از اين موضوع غافل اند که، امروزه با داشتن يک دوربين عکاسی ديجيتال و يک کامپيوتر متصل به اينترنت، همه قادرند اخبار را به هرکجای دنيا که مايل باشند ارسال کنند، و در اين دنيای ارتباطات، رژيمی چون جمهوری اسلامی جائی برای زيستن ندارد. و بهمين دليل است که اين “جمهوری” تمام کوشش خود را بر اين متمرکز کرده که اينترنت که همانا شاهرگ ارتباطات امروز است را قطع نمايد.
در بخش: بدون دسته بندی
08
Apr
2002
باز هم يک خبر ديگر که احتياج به کمی بازنگری دارد، باز هم مجبور خواهم شد همان سبک را که در خبر قبل بکار بردم در اين خبر هم بکار ببرم
نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در قالب طرحي روزهاي تعطيــل رسمي كشـور را كاهش مي دهند(نمايندگان مجلس يا رهبر عضيم الشأ ن). دكتر محمدعلي كوزه گر نماينده مردم شهريار در مجلس شوراي اسلامي ديروز در گفت و گويي با خبرنگار روزنامه آسيا با تاكيد بر اين كه ايران از نظر فراواني تعطيلات در دنيا مقام اول را دارد گفت: كشور ما بدون شك تعطيل ترين كشور دنيا محسوب مي شود(خوب اين هم از برکات داشتن رهبر ترياکی است ). دكتر كوزه گر با اشاره به اين كه روزهاي تعطيل ايرانيان بر اساس مسائل ملي، رخدادهاي مذهبي و حوادث انقلابي است گفت: نمايندگان در طرحي كه تهيه مي كنند نسبت به اين تعطيلات بازنگري خواهند كرد و روزهاي تعطيل ملي، مذهبي و انقلابي(بخوانيد فقط ملی) را كاهش خواهند داد. وي با اشاره به سخنان مقام معظم رهبري درباره طولاني بودن تعطيلات آغاز سال در كشور در نماز جمعه تهران، اين موضع گيري مقام رهبري را بسيار درست و به جا دانست و افزود: با توجه به اين موضع گيري مقام رهبري ( نگفتم مچ دزد گير افتاد ) طرح كاهش روزهاي تعطيل در كشور در ابتداي سال جاري تهيه و در مجلس مطرح خواهد شد. نماينده مردم شهريار همچنين به تهيه اين طرح در سال گذشته اشاره كرد وگفت: تعدادي از نمايندگان در سال 80 اين طرح را تهيه كردند اما به علت اختلاف نظر آنها پي گيري آن متوقف شد. وي افزود: تعدادي از نمايندگان نسبت به حذف روزهاي تعطيل مذهبي در نظر داشتند، (نگفتم تصميم دارن از اينطريق جلو شادی مردم رو بگيرن و مليت رو در ايرانيان بکشند و عربيت را جايگزين آن کنند) برخي معتقد بودند روزهاي تعطيل ملي و باستاني بايد كم شود ( اين برخی منظور همان اعراب هستند ) و برخي ديگر موافق حذف روزهايي بودند كه بر اساس رويدادهاي انقلابي (اين برخی که تعدادشان هم زياد نيست ايرانی و اهورائی هستند ) و سالگردها تعطيل است. نماينده مردم شهريار با اشاره به اين كه در طرحي كه امسال تهيه مي شود نمايندگان سعي خواهند كرد به يك اتفاق نظر برسند و از تمامي روزهاي تعطيل ملي، مذهبي و انقلابي بكاهند پيش بيني كرد بررسي و تصويب اين طرح در نيمه نخست سال جاري به اتمام برسد. دكتر كوزه گر همچنين به ضررهاي اقتصادي و مالي كه اين تعطيلات به كشور وارد مي كند اشاره كرد و گفت: با توجه به اين كه تعطيلات پايان هفته ما با تعطيلات اكثر كشورهاي دنيا همزمان نيست، اين مورد نيز باعث وقفه در فعاليت هاي اقتصادي، بازرگاني و تجاري شده و عملا مبادلات كشور با دنيا متوقف مي شود كه بايد در اين خصوص نيز تجديدنظر به عمل آيد (خدا از زبانتان بشنود اين همه تعتيلی و سينه زنی را از ماه رمضان و صفر محرم برداريد تا مملکت درست شه).
روزنامه آسيا 18 فروردين
در بخش: بدون دسته بندی
08
Apr
2002
امروز خبری را از روزنامه آسيا 18 فروردين خواندم که خود خبر چندان چيز مهمی نبود، ولی از لابلای خبر چيزی به مغزم خطور کرد که شايد جالب باشد، آن را نوشت. تفسيرها که از خودم هست در پرانتز قرار دارند:
يك عضو هيات رئيسه مجلس شوراي اسلامي از وزارت مسكن و شهرسازي به دليل “عمل نكردن به تعهدات خودبراي تكميل ساختمان جديد مجلس ” انتقاد كرد. قرار بود جلسات علني مجلس شوراي اسلامي از ابتداي سال 81 در ساختمان بهارستان تشكيل شود ولي تكميل نشدن ساختمان مذكور،اين كار را به تاخير انداخت . محمد رضا تابش كه ديروز در جمع اعضاي هيات رييسه و كاركنان مجلس سخن مي گفت ، افزود: روز 23اسفند 1379درمراسم افتتاحيه ساختمان جديد، اشكالات سيستم صوتي سالن اصلي مجلس مشخص شد(بخوانيد عده ای در سيستمهای صوتی مجلس دستکاری کرده اند تا بعد ها بتوانند از آن استفاده های مورد نظرشان را ببرند) .جاي سوال است كه چرا تا به حال نسبت به رفع اين نواقص اقدام نشده است ؟ به گفته وي ، بيش از 4 ميليون دلار اعتبار ارزي از سوي وزارت مسكن دراختيار شركت سروش وابسته به سازمان صدا و سيما (اينهم دم خروس حالا يا نمايندگان ملت خرند يا آنها ملت را خر فرض کرده اند) قرارگرفته تابه سيستم صوتي سالن اصلي سامان داده شود(سامان داده شده، حتمآ زياده از حد سامان داده اند) ولي تاكنون كاري انجام نشده است . نماينده مردم اردكان تاكيدكرد”: من اين مساله را كم توجهي(شمابخوانيد توجه بيش از حد) ، مسووليت گريزي و ناكارآمدي دستگاه هاي مربوطه مي دانم. وقــــتي كه با مجلس اين گونه برخورد مي شود، واي به حال مردم”. وي در بخش ديگري از سخنان خود، محورهاي برنامه مجلس در زمينه اداري را تشريح كرد وگفت : در وهله نخست ،بايدساختاراداري مجلس متحول و اصلاح شود. اين كار بايدمتناسب با وظايف خطير نمايندگان ، مقتضيات زمان و انتظارات جامعه از مجلس صورت گيرد. تابش اضافه كرد:بايد برنامه ريزي جامعي براي استفاده از فن آوري اطلاعات به عمل آيد(بعمل آمده فقط طوری بعمل آمده که بنفع از ما بهتران باشد) تا نمايندگان و كميسيون هاي تخصصي ، امكان دستيابي به موقع به اطلاعات را داشته باشند(متمعنآ امکان دستيابی به اطلاعات فراهم شده فقط برای سازمان صدا وسيما ملک خصوصی آقای لاريجانی). وي بر لزوم آموزش كاركنان مجلس براي كاربري سيستم هاي ساختمان جديد مجلس و نيز آموزش عام آنها و همچنين كاهش هزينه ها نيز تاكيد كرد.
در بخش: بدون دسته بندی
07
Apr
2002
درود به همه
چند روزی هست که از ايران بوی بدی به مشامم ميرسه، با تحولاتی که پيش اومده بنظر ميرسه که آقايون ( امام امت و اکبر شاه ) تصميمهای بدی برای ملت گرفتن، البته اگر ملت هوشيار باشه حيچ قلتی نميتونن بکنن.
ميدونين اين اواخر اين مکار تر از روباه و خطرناکتر از مار هاشمی خيلی زرت و پرت ميکنه از قرار معلوم ميخواد سکان کشتی رو در دست بگيره، زهی خيال باطل، ملت بيدارتر از اونی هست که اين روباه مکار خيال کرده.
اين جوانهای امروزی مثل زمان ما نيستن که بشه تشنه بردشون سرچشمه و تشنه برشون گردوند، اينها خيلی بيدار تر از ما هستند. و اين اکبر شاه هم اون اکبر شاه سابق نيست حالا ديگه ترياکی شده و بری هر نطق 5 دقيقه ای بايد حداقل يک مثغال ترياک بکشه تا بتونه حرف بزنه، اون يکی هم که از اين بهتر نيست. باور کنيد که من دارم اميدوار ميشم به مملکت و جواناش . اگه دقت کرده باشيد اين اواخر ديگه خبری از خاتمی ملعون هم نيست، حتمآ مانوورش رو که بايد ميداد داد و ديگه از اون هم کاری ساخته نيست. از قرار معلوم اين جمهوری که چه عرض کنم بايد گفت اين پادشاهی هم بهتر از اون پادشاهی قبليمون نبود و خيلی هم بدتر بود، ولی ديگه تموم هست، اين رژيم بيشتر به يک دونده ی دو 100 متر ميمونه که 500 متر بلکه 5000 متر دويده، اثلآ کسی فکرش رو نميکرد اينها بتونن بدوند، حالا ديگه به نفس نفس افتادن.
ديگه پيزيشون رو زمين ميکشه ، ديگه بوی مردار از همه جاشون به مشام ميرسه.
امسال وقتی سال تحويل شد درست مثل اينکه به من ثابت شده بود که امسال سال آخر اين خر های دجال هست ، و اينا بهار 82 رو نخواهند ديد.
به اميد اون روز.
گوش بر زنگ کاروان صداش دل بر آوای نفز او بسته ست. قوقولی قو! براين ره تاريک کيست کو مانده ؟ کيست کو خسته ست ؟
|
خوب بخوابيت من هم برم بخوابم ساعت 12 و نيمه.
در بخش: بدون دسته بندی
04
Apr
2002
امروز خسته و درمانده هستم چون دوباره سر کار مجبور شدم از جهان سوم دفاع کنم ميدونيد اين اروپائی ها البته بعضی هاشون گمان ميکنن که عالم فقط بری اينا ساخته شده و ديگرون بايد برن بميرن، از طرف ديگر بخاطر کارهائی که در جنگ دوم سر یهودی ها آوردند بانی اين شده که حالا اينه اين جهودا هرکاری دلشون بخواد ميتونن تو دنيا بکنن و هيچکس هم حق نداره چيزيشون بگه.
حتی اگر اينها بلائی که سر اين بدبخت فلسطينی ها ميارن دست کمی از هيتلر و دارو دسته اش نداره فقط گيرم شارون از اون چاقتره و زشت تر وگرنه هردوتاشون اگه يک سايز بودن ميشود ببنديشون به درشکه بجای خر حيف خر که حيوانيست نجيب و بهتره آزاد بگرده.
قوقولی قو! زخطه ی پيدا مي گريزد نهان شبکور چون پليدی دروج کز در صبح به نواهای روز گردد دور.
|
در بخش: بدون دسته بندی