20
Feb
2003
این مطلب رو مینا نویسنده ی وبلاگ (پرشيا خوابگرد شده) در کامنت من نوشته کمی به نوشتهی ایشون فکر کنید.
این انتخابات از پایه و اساس غلط است چرا که داستان تکراری گذشته را دوباره از سر میگیرد و قادر است به روی برداشت مردم از حکومت اثر بگذارد. مردم ما به ظاهر در انتخابات آزاد شرکت میکنند و به نمایندگانی رای میدهند که در واقع نمایندگان واقعی آنها نیستند و جای هیچ شکی نیست که در نهایت سر و کله آن کسانی از صندوق رای بیرون میآید که حکومت آنها را تایید میکند. این انتخابات ، تمسخر مجدد مردم است!
در بخش: بدون دسته بندی
17
Feb
2003
پاسخ به چند نظر
مطلب دیروز من گویا کمی گنگ بوده و برداشتهایی که از آن شده با چیزی که من در ذهن داشتم متفاوت است، پس اجازه میخواهم توضیحی در این مورد بدهم.
امید در نظرخواهی مینویسد:
“به نظرَم تحریمِ انتخابات (جز در مواقعِ بسیار خاص) نمیتواند هیچ دردی را دوا کند، و به نظرَم روشِ درست حضورِ کاملاً فعال است. در ضمن به نظرِ من (هرگونه) دخالتِ خارجی نمیتواند به تشکیلِ دموکراسی در هیچ کشوری کمک کند، و دموکراسی باید از دلِ همان مردم در آید، با چنان قدرتی که هیچ دیکتاتوری نتواند در برابرَش بایستد.”
درپاسخ به نظر اول شما در مورد تحریم باید بگویم که مگر موقعی خاص تر از این هم داریم!؟ زمانی که رژیم حتی قانون اساسی خودش را هم قبول ندارد و یک عده اوباش همه زوایای زندگی مردم را کنترل میکنند، خاصترش را شما کجا سراغ دارید!!؟
در مورد قسمت دوم نظر شما باید بگویم که برداشت شما از نوشتهی من درست نبوده یا اینکه من درست مطلبم را مطرح نکردهام. اصل نوشته من چنین است:
“در این شرایط تنها راه چاره از بین بردن مشروعیت باقیمانده رژیم خواهد بود، تا بوسیلهی آن بتوان با جلوگیری از همکاری ملل آزاد دنیا عرصه را بیشتر بر این رژیم تنگ کرد و زمینه تغییر قانون اساسی را فراهم آورد”
در این قسمت از نوشته من هیچ چیزی دال بر علاقمندی به دخالت خارجی مشاهده نمیشود، من نمیدانم شما چگونه این برداشت را کردهاید. “تا بوسیلهی آن بتوان با جلوگیری از همکاری ملل آزاد دنیا عرصه را بیشتر بر این رژیم تنگ کرد” بمعنای تقاضای کمک از آنها نیست، بلکه این “عدم همکاری ملل دیگر” یک امر طبیعی خواهد بود. اگر خاطرتان باشد همین مساله در مورد آفریقای جنوبی اتفاق افتاد، زمانی که دولت آفریقای جنوبی مشروعیت وجودی خودش را از دست داد تحریمهای ملل آزاد دنیا بر علیه آن شروع شد.
گلناز خانم هم مینویسند:
“آيا صدور حكم تحريم براي هر حادثه اي توهين به شعور جمعي مردم ايران نيست ؟ درست مثل همون كاري كه آخوندا مي كنن. مردم صغير و نفهمن و احتمالا نمي فهمند صلاحشون در چيه . پس ما بايد براشون حكم و دستورالعمل صادر كنيم !”
دوست عزیز در یک بحث سیاسی کسی دستورالعمل صادر نمیکند، بلکه پیشنهاد میدهد یا پذیرفته میشود یا نه. درضمن تحریم یک مسالهی کاملآ منطقی است، مخصوصآ در شرایطی که رژیمی تن به اطاعت از خواستهی اکثریت بیش از دوسوم رای دهندگان را نمیدهد. آیا بنظر شما نوشتهی من توهين به شعور مردم است!؟ یا اینکه مردم را پای صندوقهای رای کشیدن و بعد به ریششان خندیدن و درست برعکس خواسته آنها عمل کردن!؟ درست برعکس عقیدهی شما من بر این عقیدهام که تحریم احترام به شعور رای دهند است و درضمن یک حق مسلم رای دهنده، نه بر عکس. درضمن کسانی که تحریم را غیر عاقلانه میدانند در آن شرکت نخواهند کرد، این چه توهینی است!؟ بقول معروف گوز چه ربطی به شقیقه دارد!!
در بخش: بدون دسته بندی
17
Feb
2003
متاسفانه وبلاگ ربل حک شد. از قرار معلوم این بار حک کنندگان امضایی هم از خود باقی گذاشتهاند. امضایشان هم همان است که ملت ایران ربع قرن است میشناسد، همانهایی که ایران را 1300 سال به عقب برده است.
در بخش: بدون دسته بندی
16
Feb
2003
تحریم انتخابات شوراها
از سال 76 که اصلاح طلبان با پشتیبانی زیاد ملت به تنگ آمدهی ایران روی کار آمدهاند بیشتر از 6 سال میگذرد. ملت به تنگ آمده از ملاها در 4 انتخابات گذشته برای نجات از دست ملاهای متحجرتر در این 6 سال با روی آوردن به گروهای نیمه متحجر در ساختار سیاسی ایران، کوشش کردند تا با استفاده از ابزارهای موجود در سیستم سیاسی ایران خود را بطریقی از شر حکومت آخوندی جمهوری اسلامی خلاص کنند. همزمان ملاهای متحجر میدانستند که جامعهی ایران رو به انفجار است و دیری نخواهد پایید که یک انفجار مهیب آنها را هم همچون حکومتهای قبلی به زبالهدان تاریخ خواهد فرستاد، درنتیجه با آزاد گذاشتن دست ملاهای نیمه متحجر سعی در خریدن زمان کردند، تا بتوانند در سایه حکومت بظاهر منتخب مردم!! به رتق و فتق امور خود در پشت جبهه و در سایه این دولت ادامه دهند. گروههای متحجرتر ملاها میدانستند که حتی با روی کار آمدن یک رئیس جمهور از گروه دیگر، هنوز قدرت واقعی سیاسی را در دست خواهند داشت.
با گذشت 6 سال و ادامه روند گذشته، مردم بمرور زمان از اصلاح طلبان هم بریدهاند و هم اکنون آمادهاند تا در حرکتی دیگر خود را از شر کل رژیم آخوندی نجات دهند. از طرفی انتخاباتهای این 6 سال یک نوع مشروعیت غیرواقعی برای کل رژیم به ارمغان آورده. در این مرحله رژیم به احتمال قریب به یقین برای فریب دوباره مردم گروهایی از ملی!! مذهبی ها را که سرسپرده تر به رژیم هستند وارد کارزار خواهد کرد تا با ادامه همان سناریوی قدیمی، دوباره چند سال دیگر زمان خریداری کرده و راه گذشته را به حیلهای دیگر بپیماید.
نتیجه گیری و راهکار:
نتیجه گیری کلی این روند چیزی نیست جز “خر همان خر است فقط پالانش عوض خواهد شد”.
در این شرایط تنها راه چاره از بین بردن مشروعیت باقیمانده رژیم خواهد بود، تا بوسیلهی آن بتوان با جلوگیری از همکاری ملل آزاد دنیا عرصه را بیشتر بر این رژیم تنگ کرد و زمینه تغییر قانون اساسی را فراهم آورد. بنظر نگارند این نوع مبارزه هم کم هزینه است، (درنتیجه مردم کوچه و بازار راحتتر میتوانند آنرا اجرا کنند) و هم موثر تر از هر شکل دیگر از مبارزه میباشد.
با نزدیک شدن زمان انتخابات شوراها، وظیفه تمام نیروهای مخالف این رژیم مشخص است، ما راهی جز ترغیب مردم به تحریم انتخابات نداریم.
در بخش: بدون دسته بندی
16
Feb
2003
بدون اینکه بخواهم نظرات آقای حداد عادل را تایید کنم چون حتی بعضی از نظزات ایشان متحجر و عقب گرد به قرون وسطاست ولی با این یکی نظرشان کاملآ موافقم. حالا باید از کسانی که لايحه اصلاحيه قانون انتخابات را نوشته اند پرسید که به چه منظور چنین ماده ای را در آن گنجانده اند!؟ البته ناگفته پیداست که در این اوضاع خرتوخر سیاسی ایران هر کسی پی گیر منافع خود و گروه خود است و نه منافع ملت بدبخت ایران. این هم اعتراض حداد عادل:
آقای حداد عادل در مورد اين موضوع در نامه خود خطاب به آقای خاتمی نوشته است “باتوجه به اينکه مسئوليت اجرای قانون انتخابات برعهده وزارت کشور و بخصوص، فرمانداران و استانداران است که به اعتبار وظايف خود با يکديگر ارتباط و همکاری نزديک دارند، حداقل ايرادی که بر اين تغييرات می توان گرفت اين است که خلاف احتياط است”.
انتقاد مهم ديگر آقای حدادعادل از اصلاحيه قانون انتخابات موضوع تعيين مرجع تشخيص صلاحيت داوطلبان است که به عقيده وی، وزارت کشور به عنوان تنظيم کننده اين لايحه خود را در مقام مفسر قانون اساسی قرار داده و اين مسأله خلاف قانون اساسی است.
نامه اعتراض ایشان را می توانید در اینجا بخوانید.
در بخش: بدون دسته بندی
16
Feb
2003
تظاهرات صلح
تظاهرات امروز که در بیشتر از 600 شهر دنیا برگذار شد باعث دلگرمی من شد. امروز را میتوان روز آگاهی ملتها نامید. امروز توی شهر اسلو رکورد تعداد تظاهرکنندگان شکسته شد. 60 هزار نفر شهروندان آگاه این شهر 500 هزار نفره در یک روز سرد و یخبندان به مرکز اسلو آمده بودند تا به بوش و اوباشش بگویند که فریب اخبار دستکاری شدهی CNN ودیگر رسانههای گروهی تحت فرمان ایشان را نخوردهاند و آگاهند که این جنگ برای چه مقصودی ترتیب داده شده و همچنین میدانند که هدف بوش و دستگاه تحت خدمتش چیزی بجز پنجه انداختن بر نفت خاورمیانه نیست .
امروز بر روی اکثر پلاکارتهایی که بوسیلهی تظاهر کنندگان حمل میشد این نوشته به چشم میخورد “نفت خونی”، همچنین در تمام سخنرانی ها بر این امر پافشاری می شد که هدف جنگ چیزی نیست جز تسلط بر منابع نفتی عراق.
تعداد تظاهرکنندگان دیگر شهرهای جهان هم دست کمی از اسلو نداشت، در لندن خبر از بیش از یک میلیون تظاهرکننده میدهند. در اخبار امشب اثر فشار افکار عمومی بر چهرهی تونی بلر را می توانستید مشاهده کنید، زمانی که او در یک سخنرانی به لکنت زبان افتاده بود. این هم 5 عکس دیگر از تظاهرات امروز.
در بخش: بدون دسته بندی
14
Feb
2003
تظاهرات ضد جنگ
فردا روز تعین سرنوشت عراق است. فرداست که مردم دنیا با حضور خود در خیابانها به آمریکا نشان خواهند داد که آیا حاضرند این زورگویی آمریکا را بپذیرند یا نه.
بگمان من اگر فردا تعداد تظاهر کنندگان بر علیه جنگ به اندازهی کافی شود، دیگر نه سازمان ملل خواهد تواست قطعنامهای نامعقول صادر کند و نه آقای جورج بوش جرات خواهد کرد که تهدید خود را عملی کند. پس دیدار ما فردا در خیابانهای تمام دنیا برای نشان دادن اتحاد ملت آگاه دنیا بر علیه زور و ظلم. در خاتمه نطق Dustin Hoffman را بخوانید تا ببینید که توی آمریکا هم انسانهای منطقی پیدا می شوند
“I’m not anti-American but I am against the current administration’s policy, politicians had used the U.S. media to manipulate public opinion and justify their own political agendas after the Sept. 11 attacks on New York and Washington.
“If there is no direct threat, why are we invading?” Hoffman was quoted as saying. Reuters/Variety
در بخش: بدون دسته بندی