21
Jul
2003
دلیل اینکه این سوال را مطرح میکنم این است که هر از چند گاهی یک سری به صفحه آمارگیر چند سایت مهم خبری میزنم تا از وضع آمار آنها باخبر شوم و همچنین یک نگاه کلی به رشد بازدید کنندگان این سایتها بیندازم.
طبق آماری که بدست آوردهام بدون اینکه برسی دقیق باشد میتوان مشاهده کرد که از بین سایتهای ردهی اول خبررسانی اینترنتی کلیهی آنها نزول قابل توجهی را در بین تاریخهای نهم تا یازدهم ژوئیه را نشان میدهد، باهم نگاهی به این آمار بیندازیم:
سایت خبری گویا که معمولآ پیشتاز است با یک سقوط 30% از 9 ژوئیه تا روز 11 ژوئیه روبروست ودیگران نیز بترتیب خبرنامه امیرکبیر با 56%، پیکنت با41%، بازتاب 47%، رویداد 60%، نبویآنلین 8% و امروز 42% همگی این سایتهای مهم خبری با سقوطی بیشتر از 30 درصد روبرو هستند، البته به استثنای نبوی. چه عاملی باعث رکود این سایتها بوده؟ کمبود اخبار به یقین دلیل این سقوط نیست. حال سوال این است آیا در داخل ایران اتفاقی افتاده که باعث این رکود شدید شده است یا اینکه فیلترهای داخل ایران مسدودتر شدهاند اگر کسی پاسخی برای این سوالها دارد مارا هم بینسیب نگذارد.
در بخش: بدون دسته بندی
20
Jul
2003
از اخبار چنین به نظر میآید که آقای قاضی مرتضوی این بار بدجایی شاشیده! (میبخشید بخاطر استفاده از این ضربالمثل).
آقای کروبی که معرف حضورتان هست که! این آقا بگمان من بعد از هاشمی پرقدرت ترین حرامزادهی موجود در جمهوری اسلامی است و بعد از رفسنجانی مکارترینشان وقتی این حرامزاده به گوشه و کنایه گوهیی میخورد، یعنی که خبرهایی در راه است. این گفته آقا را بخوانید:
کروبی مرگ اين خبرنگار را به مادر و ساير بستگانش تسليت گفت و تصريح كرد: دربارهي اين حادثه رياست محترم جمهوري چهار تن از همكاران خود را بر اساس حوزهي مسووليتشان انتخاب كردهاند، كه اين قضيه را بررسي كنند، اين هيات كار خود را شروع كرده، و گزارش به رييس جمهور ارائه شده و قضيه انجام شده، و متاسفانه ضربهي مغزي بنا به نظر عدهاي از كارشناسان و متخصصان حتمي است.
كروبي اظهار داشت: اصل ماجرا از نظر پزشكي اعلام شده است و فكر ميكنم گزارش در اختيار مردم قرار خواهد گرفت، و موضوع با سرعت و خارج از نوبت در قوهي قضاييه به وسيلهي يك قاضي بررسي خواهد شد.
وي گفت: نظر اعضاي شوراي عالي امنيت ملي رسيدگي سريع و با شتاب به اين موضوع است تا دامن نظام به اين قضيه آلوده نگردد.
منبع خبر
تاکیدها از من است. این آقا معمولآ همه چیز را لاپوشانی میکند(به قول معروف گل روی گوه میریزد) و فقط درصورتی با این وضوح رازهای مگو را میگوید که خبرهایی در راه باشد یعنی اینکه گویا قاضی خان مرتضوی اگر اشتباه نکرده باشم همچون سعید امامی بهمین زودیها به تاریخ خواهد پیوست! البته به زبالهدان آن نه جای دیگراش.
گویی این نوکران گوش بفرمان بدبخت هنوز که هنوز است خرتر از آن هستند که بدانند، زمانی که تاریخ مصرفشان تمام شد ملاها مثل لکه های ننگ بلافاصله از دامن کثیف خود آنها را با مواد نظافت پاک میکنند.
در بخش: بدون دسته بندی
20
Jul
2003
اسنا مینویسد:
دو سايت ”پرشين بلاگ” و ”بلاگ اسپات” بسته نشده و به دليل اشتباه فني يك شركت خصوصي ارايهي خدمات اينترنتي، قابل دسترسي نبود كه خطاي اين شركت پيگيري خواهد شد.
به گزارش ايسنا، وزارت پست و تلگراف و تلفن اعلام كرد: در پيگيري اخبار رسانهها پيرامون بسته شدن (فيلترينگ) دو سايت ”پرشين بلاگ” و ”بلاگ اسپات” مشخص و محرز شد كه اشتباه از شركت خصوصي ”پارس آن لاين” بوده است.
….
آیا این محدودیت ها برداشته شده یا هنوز دسترسی به وبلاگها بصورت معمولی غیرممکن است؟
از دوستانی که از ایران به وبلاگها سرمیزنند شدیدآ تقاضا میشود که یک چراغ سبزی چیزی به ما بدهند تا بدانیم.
در بخش: بدون دسته بندی
18
Jul
2003
سایت خبری پیک نت که هیچگاه وابستگی و علایق خود را برای خوانندگاناش مشخص نکرده و از جانب عدهای به وابستگی به این یا آن گروه متهم شده است در مطلبی زیر عنوان “هشدار به سايت خبری اميركبير” مینویسد:
در لابلای اخباری كه سايت وابسته به دانشگاه اميركبير منتشر می كند، اخيربرخی اخبار با عناوين و مقدمه و تفسيرهائی منتشر می شود، كه چاره ای جز دو برداشت و نتيجه گيری از آن نيست:
1- كسانی در اين سايت، – متاثر از احساسات و نه منطق مبارزه اجتماعي- دچار نوعی چپ روی شده اند و طبعا مانند هر نوع چپ روی ديگری در طول تاريخ، اين چپ روی نيز به سود راست تمام خواهد شد.
2- همانگونه كه چهار نماينده دانشجوئی مجلس شورای اسلامی، پس از انتشار برخی باصطلاح اعترافات دانشجويان دستگير شده در زير شكنجه ياد آور شده اند، اين احتمال وجود دارد كه برخی دانشجويان دستگير شده و سپس آزاده در خدمت جناح راست به وظائفی در خارج از زندان و در جمع ياران گذشته خود و يا حتی در ميان نمايندگان مجلس متعهد و ناچار شده باشند، كه بايد نسبت به آن هشيار بود. …
و به عنوان مثال هم مطلبی را با این عنوان “با دستگيری همكاران محمد رضا خاتمی – صدای محمد خاتمی درآمد !” انتخاب میکند. حال باید از گردانندگان این سایت پرسید آیا این مواضع شما خود مشکوک و صحبت برانگیز نمینماید، که تا این عزیزان زجر کشیده کلمهای برای نوازش آقای رئیسجمهور محبوب “شما” گفتند چطور شد که یک مرتبه شمشیر از غلاف بیرون کشیدید و به عزیزترین و فداکارترین فرزندان این ملت حمله میکنید، و اتهام وابستگی وارد میکنید. پس قبول بفرمایید اگر که عدهای شما را به این یا آن گروه متصل بدانند چیزی به گزاف نگفتهاند. نکتهای را که شما یا به عمد یا از روی بیتوجهی از خاطر دور نگاه داشتهاید این است که این عزیزان در لابلای رفت و برگشت از زندان، بازداشتگاه، شکنجهگاه و دفتر قاضی مرتضوی قلم بدست مبارزه میکنند نباید از این عزیزان انتظار داشت که هرجمله خود را بسنجند و هیج اشتباهی هم رخ ندهد، وانگهی مگر حرفی به خطا یا گزاف نوشتهاند!؟ واقعیتی را بیان کردهاند، این را دیگر نمیتوانید انکار کنید که آقای رئیس جمهور محبوب “شما” گنداش را در آورده و همگی آگاهند که برای چه منظور بر صندلی ریاست تکیه زده و حاضر نیست کوچکترین حرف تندی بر علیه ازمابهترانها بزند.
مگر چه شده!؟ به اسب شاه گفتهاند یابو!؟ مگر غیر از این است که شما خودتان به همین روش اخبار را تجزیه و تحلیل میکنید و انگ میزنید!؟ کار شما خوب است کار دیگران بد!؟ مگر خون شما رنگین تر از این عزیزان است؟
با نوشتهتان درحقیقت دارید بزبان بی زبانی خط و نشان میکشید و میگوید “یا بطریقی که ما میخواهیم بنویسید یا به شما اتهام همکاری با جبهه ضد اصلاحات را وارد خواهیم کرد!” آیا غیر از این است!؟
اتهام زدن کار آسانی است باور ندارید!؟ بفرماید:
حال باید از شما پرسید: آیا غیر از این است که حقوق شما از دفتر ریاست جمهوری یا یکی از حسابهای ایشان تامین میشود و بهمین خاطر است که شما نمیتوانید بدون وابستگی بنویسید و در نتیجه مجبورید که اینچنین به عزیزترین فرزندان ایران بتازید.
در بخش: بدون دسته بندی
18
Jul
2003
يک قطره از دريا درنظرخواهی من خواسته بود که به این مطلب لینک بدهم تا بخوانید گویا مساله ی مهمی است بریت بخوانید میخواهند سفارت ایران در کانادا را ببندند
در بخش: بدون دسته بندی
17
Jul
2003
امروز مینویسد:
يك تحليل مهم
ما داراي ابزارهاي اصلي حكومت (نيروهاي مسلح، اطلاعات، دادگاه، دستگاه قضايي، تبليغاتي، بودجه) هستيم و از حمايت حدود پانزده درصد مردم برخورداريم. بنابر اين براي تداوم حكومت نگران مخالفت هشتاد و پنج درصد مردم متفرق و بدون سازمان نيستيم. كافي است مشكلاتمان را با آمريكا حل كنيم (در باره عراق، افغانستان و فلسطين) اروپا و مسائلي مانند حقوق بشر مهم نيستند، به خصوص وقتي آمريكا راضي باشد، كسي نميتواند به ما فشار بياورد. يك مقام عاليرتبه با بيان تحليل فوق در جمع خصوصي دوستان افزود: اگر بتوان اكثريت مردم را در انفعال و سرگرداني نگهداشت، ما خواهيم توانست در انتخابات آينده مجلس (زمستان هشتاد و دو) مانند انتخابات شوراها پيروز شويم و به اين ترتيب با رأي مردم، اصلاحطلبان را شكست خواهيم داد و دوگانگي حكومت را برطرف خواهيم كرد. مهم آن است كه هشتاد و پنج درصد مردم به ميدان نيايند و از طرح و برنامه واحدي حمايت نكنند.
این اصلاح طلبها چقدر خوشباورند گمان میکنند با این حربه میتوانند دوباره ملت را به پای صندوقهای رای بکشانند، و از همه مهمتر اینها هنوز باور دارند که تا انتخابات بعدی رژم ملاها برسر کار خواهد بود تا انتخاباتی انجام دهد. اجازه دهید به زبان خمینی که مرشد ایشان هست به ایشان پاسخ بگویم.
آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و روزی که فقط %15 ملت در انتخابات شرکت کنند آمریکا سگ کی باشد که با چنین رژیمی مذاکره کند در آن صورت بشما قول خواهم داد که اعتصابات و کارشکنیهای داخلی شروع خواهد شد و چیزی که از چنین توافقی بین آمریکا و آقای رفسنجانی باقی خواهد ماند یک مملکت درهم ریخته و یک روسیاهی ابدی برای آمریکا خواهد بود گرچه روی آمریکا همیشه سیاه بوده ولی اکنون با اشغال عراق و افغانستان و همچنین مسائل فلسطین و … دیگر برای آمریکا اعتباری در جهان باقی نخواهد ماند تا بتواند با آن بر جهان حکومت کند.
خیالتان راحت باشد امسال کسی رای در صندوق این اراذل نخواهد ریخت. این مرتبه حتی ممکن است شرکت کنندگان کمتر از %15 درصد هم بشوند که در آن صورت دیگر ملاها باید سوراخ موش بخرند یک میلیارد برای قایم شدن.
در بخش: بدون دسته بندی
17
Jul
2003
یک حساب سر انگشتی بدون استفاده از رایانه و حساب رسی حرفهای هم نشان میدهد که چه بروز مملکت دارد میآید.
نگاه به این لیست امضاء کنندگان بکنید ببینید چه نیروهایی از مملکت دارند خارج میشوند و مفت و مجانی چنین ثروتی را در اختیار آمریکا قرار میدهیم. نفت پیش کششان ولی ازدست دادن این ثروتها قابل جبران نیست.
هر نفر از این اشخاص دست چین شده از بین هزاران نفر است و بعد از فارق شدن از تحصیل باز هم نخبگان آنهاست به کلامی دیگر نخبهی نخبگان مملکت را میبرند و ما نشستهایم و هیچ نمیکنیم.
در بخش: بدون دسته بندی