16
Nov
2003
دونظر در مورد انجمن وبلاگ نگارن در نظرخواهی نوشته شده بود که بایستی اینجا منعکس میشد این پیام ها را اینجا منعکس میکنم تا دیگران هم بخوانند:
امید مینویسد:
دوستان، معذرت میخواهم، چندوقت خيلی گرفتار بودم و نتوانستم به اندازهيی که مناسب بود همکاری کنم، و راستَش فکر ميکردم کارها به دستِ دیگران پیش رود… به هر حال من نظرِ مفصلِ خود دربارهیِ انجمن و شکلِ اساسنامهئَش را در وبلاگَم گذاشتم. خوب است اگر از همهیِ افرادی که همکاری کرده اند یا در این مورد اظهارِ نظر کرده اند یا احتمال میدهیم همکاری کنند بخواهیم نظرِشان را بنویسند، تا سپس جمعبندی کنیم و جلسهیی در همان پالتاک یا جایی مشابه بگذاریم تا تصمیمِ نهایی دربارهیِ اساسنامه گرفته شود.
نظر گلکو:
حسن آقای عزيز
من با شما کاملا هم عقيده ام. جمهوری اسلامی از حدا ميخواهد که مخالفانش از شب تا صبح فقط بنويسند. تا وقتی اين نوشته ها نتيجه ای نداشته باشد ما هم فقط ؛مشغوليم؛.
در باره خودم و شرکت در انجمن ميتوانم بگويم که من از بوروکراسی و جلسه و اين چيزها گريزانم و راستش دوست ندارم خودم را محدود به یک چهارچوب کنم. وبلاگ نویسی را برای همین آزادیش دوست دارم. کار عملی خيلی راحت راه می افتد. مثل همين قضيه افسانه نوروزی يا احمد باطبی.باید فقط راه افتاد. درو یک محور مشترک.
به همین دلیل است که هنوز در باره عضویت در انجمن پیشنهادی شما با خودم به مصالحه نرسیده ام. اما در هر مرحله حاضر به کمک هستم.
در بخش: بدون دسته بندی
15
Nov
2003
بیست و یک ماه است که من به وبلاگ نویسی مشغولم. عجب کلمهای مشغولم! واقعآ به این کلمه مشغولم فکر کردهایم، گاهی اوقات این واژه برای من معنی سرگرم بودن را تداعی میکند. حتی این اواخر بیشتر به این باور رسیدهام که این کار فقط شده مشغولیاتی و نه بیشتر. هدفی را که از راه انداختن این وبلاگ داشتم به مرور زمان از یادم میرود و من فقط مشغولم.
هدف من اما از روز اول کمک به هموطنانم برای سرنگونی رژیم بوده ولی اکنون پس از بیست و یک ماه تلاش هنوز اندر خم یک کوچهام.
دوستان دیگر هم به همین طریق شمر حُیسن را روزانه شهید میکند، آریا فلسفه را مزه مزه، خلبان که وضعاش مشخص است این روزها با کلماتی روز را به شب و شب را به روز میرساند. فضولک هم که از همهی ما در این کار قدیمی تر است هر از گاهی تلاشی خستگی ناپذیر هم در وبلاگ خودش و هم در وبلاگ عمومی میکند و سعی در افشاگری رژیم منفور اسلامی دارد، شبح با نوشتن تحلیلهای بسیار خوب و دیگران که می شناسیم به همین طریق.
چیزی را که در این میان فراموش کردهایم این است که اگر بنا بود رژیم جمهوری اسلامی با چند نوشته ساقط شود که از ما بهرتینها بسیار پیشتر از ما نوشتند و جان خود را هم در این راه فدا کردند. دوستان نمیخواهم مایوستان کنم ولی نوشتن و انتقاد کردن دردی را از ما دوا نخواهد کرد. این رژیم تبدیل به یک مرض مزمن شده، یک سرطان لاعلاج و چنانچه بخواهیم آن را ریشه کن کنیم به تلاشی بیشتر از قرص آسپرین نیاز است.
تجربه چند ماه گذشته به ما نشان داده که قدرتی که در دستان ماست بیشتر از آن است که ما خود بدان آگاهیم و از آن بهره میبریم. مسالهی افسانه نوروزی را بیاد بیاورید، گلکو جرقه اولاش را زد من با او همراه شدم و هاله به جمع آوری امضا پرداخت دوستان وبلاگ نویس با پشت کاری بی نظیر یکی پس از دیگری شمشیرها کشیدند و کار را بجایی رساندند که نشریات انیترنتی و داخلی مجبور به پیگیری شدند و پس از آن مجلس بیعرضه شوربای اسلامی هم مجبور به تبعیت از ما شد. باور ندارید تاریخ نوشتههای وبلاگها را ببینید تا باورتان شود. در این همکاری 75 وبلاگ لگوی زرد رنگ را نسب کردند و لوگوی دیگری را که هاله تهیه کرده بود را من شمارش نکردم و مطمئنام که تعداد از صد هم گذشت. تا امروز 5147 نفر نامه را امضا کردهاند.
هفته پیش باطبی مفقود شد، چند نفر کمیته پیگیری وضع احمد باطبی و وبلاگی را برای جمع آوری امضا برپا کردند، ایهام فلش زیبایی را ساخت. شمر به من خبر داد من به دیگران و مجددآ جریان حرکتی که کارساز است به راه افتاد سه روز بعد سر از صدای آمریکا در آورد و عاقبت قاضی مرتضوی خود را افشا کرد و دوباره نشان دادیم که میتوانیم از همین وبلاگهای فکسنی چه حرکتهایی را راه اندازی کنیم و منشاء چه مشکلاتی برای رژیم شویم بدون اینکه هزینهای بپردازیم.
حال اگر این اطلاع رسانی را سیستماتیک کنیم مطمئن باشید میتوانیم ضربههای شدیدتری بر پیکر فاسد شدهی جمهوری اسلامی فرود آوریم و خود را از این دلمشغولیها برهانیم و به کارهای مفیدتری بپردازیم.
انجمنی را که تلاش کردیم براه بیندازیم گویا کسی حوصله این گونه کارها را ندارد، حداقل میتوانیم لیستی تهیه کنیم از دوستانی که برای چنین حرکتهایی آمادگی و علاقه دارند تا بوسیله آن بتوانیم سریعتر اطلاعات را رد و بدل کنیم و کارزاری بهتر راه بیندازیم. یکی را مسول ساختن لوگو کنیم یکی را مسول نوشتن متن به انگلیسی دیگری فارسی کسی دستگاه امضا جمع کنی را اداره کند و … تا در چنین شرایطی دست به خایه منتظر یکدیگر ننشینیم.
اگر ایرانی آباد و مدرن میخواهیم باید از روشها و ابزارهای مدرن برای رسیدن به آن استفاده کنیم. نمیتوانیم با افکار و ابزار صدسال پیش ایرانی مدرن طلب کنیم. در یک جامعه شهر نشین مدرن یکی از اساسی ترین ابزارها نیروی فشار است. اشتباه نکنید نیروی فشار به معنی چماق داران حکومتی نیست. نیروهای فشار در تمام جوامع پیشرفته بصورت انجمنها و سندیکاها و …بکار برده میشوند تا بوسیلهی آن بتوان به اجتماع خط و هدف داد.
مطلب طولانی شد میبخشید وقتتان را گرفتم.
در بخش: بدون دسته بندی
15
Nov
2003
مـن مست و تــو دیوانه مــــــا را کــه بـــرد خانــه
صــد بــــار تــو را گفتم آریا کم خور دو سه پیمانه
درضمن آنهایی که هنوز به مستی ما نرسیدهاند مجادلهی ابوجهل و وحید را هم بخوانند که جدال خوبی است و نوری که ابوجهل در پیش روی وحید مسلمان میافشاند قابل ستایش است.
در بخش: بدون دسته بندی
14
Nov
2003
فاطمه حقیقت جو: اگر قدرت غير پاسخگو و فراقانوني نبود چگونه يك مسئول سطح مياني قوه قضاييه (مرتضوی) به خود اجازه مي داد در برابر نمايندگان مردم اين گونه با گستاخي پاسخ دهد؟ اگر جريان اصلاحات شش سال تمام بر حقوق مردم و توسعه سياسي پاي مي فشارد تنها به اين دليل است كه اركان قدرت در برابر راي مردم تمكين نمي كنند و خود را در برابر ملت پاسخگو نمي دانند.
چیزی رو که خانم حقیقت جو فراموش میکنند این مساله است که اگر خاطر مبارکشان بیاید در اوایل دوره ششم مجلس شوربای اسلامی، ایشان و دیگر اصلاح طلبان تازه به دوران رسیده، وقتی در مجلس با حکم حکومتی مقام محترم! رهبری درمورد منع پیگیری قانون مطبوعات روبرو شدند. بایستی آن روز این نطق را عرضه میکردند و گربه را دم در حجله میکشتند. افسوس که شهامت آنروز شما یا بهتر است گفته شود کمبود آن، خیلی چیزها را عوض کرد.
وقتی شما در مقابل چلاق علی مافنگی شیرهای کوتاه آمدید، باید بپذیرید که همین روش را، اگر نه بدتر از آن را هم باید در برابر قاضی مرتضوی پی گیرید.
در بخش: بدون دسته بندی
14
Nov
2003
اونهایی که اوایل انقلاب رو خوب یادشون هست حتمآ صادق خوشکله رو هم بخاطر دارند. همون بچه ملیجکی که توی دست و پای خمینی مادر جنده میپلکید، مدتها بود با خودم میگفتم این حرامزاده به کدام درکی واصل شده! تا اینکه امشب سر خرش توی سایت بازتاب پیدا شد.
در بخش: بدون دسته بندی
14
Nov
2003
فرين عاصمي (راديو فردا): يكی از بستگان احمد باطبي به راديو فردا گفت كه امروز بعد از ظهر احمد به منزلشان تلفن كرده و سلامت خود را اطلاع داده است. وي در گفتگو با خانواده اش به آنان گفته است كه دستگير شده است ولي از محل بازداشت خود خبري ندارد. به گفته بستگان احمد باطبي، يكي از ماموران وزارت اطلاعات نيز با خانواده احمد باطبي صحبت كرده و گفته است كه براي انجام گرفتن پاره اي تحقيقات باطبي را بازداشت كرده اند و تا چند روز ديگر او را به اوين منتقل كرده اند.
همچنين نزديكان آقاي باطبي صبح امروز از دستگيرشدن نامزدش خانم نصيري خبر دادند كه ماموران نيروي انتظامي به طور ناگهاني وارد خانه آنان شده و او را با خود برده اند. اما روزنامه جوان وابسته به جناح محافظه كار با انتشار خبر ناپديد شدن احمد باطبي نوشت: يك عضو فراكسيون دانشجويي مجلس از گريختن وي به خارج از كشور خبر داده است. روزنامه جوان در ادامه نوشت: نمايندگان براي اينكه موضوع بيخ پيدا نكند، چندان به آن نپرداخته اند.
با تشکر از کنجکاو
در بخش: بدون دسته بندی
13
Nov
2003
دوستان، هموطنان، عزیزان خودخواهی را در این شرایط باید کنار گذاشت و به یاری غیور ترین فرزند ایران زمین شتافت، قبل از آنکه حکومت آدمخوار جمهوری اسلامی به سرکردگی ملای مفلوک خامنهای و بزرگترین شیاد تاریخ ایران خاتمی بتوانند جان یکی دیگر از عزیزترین فرزندان آن دیار را بگیرند.
ایرانزمین نیازمند چنین فرزندانی است و ما با پیوستن به چنین فراخوانهایی همگی دست در دست، حلقههای محاصره را به دور رژیم منفور جمهوری اسلامی تنگتر خواهیم کرد.
غفلت در چنین شرایطی گناه بزرگی است که در آینده وجدان بیدار ما باید پاسخگوی آن باشد.
با تشکر از شمر که این آدرس رو در اختیارم گذاشت
در بخش: بدون دسته بندی